نام پژوهشگر: ابوالفضل نبیی
فاطمه دستپاک ابوالفضل نبیی
این پژوهش در دو بخش ، یک مقدمه، نتیجه، نقد منابع و ماخذ به همرا کتابشناسی و پیوست ها تنظیم گردیده است . در مقدمه نگاهی اجمالی به قدرت یابی تیمور در ماورالنهر، اصل و نسب ، چگونگی دستیابی وی بر ایران و از جمله خراسان داریم. در این مقدمه سعی شده اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناپایدار و آشفته خراسان که در دست چهار حکومت محلی سربدران، آل کرت ، جانی قربان و طغاتیموریان است مورد ارزیابی قرار گرفته و به مناسبات هر یک از آنها با تیمور اشاره شود. چنین مقدمه ای برای ورود به عصر شاهرخ لازم می نمود. بخش اول با عنوان خراسان در قلمرو تیموریان که در چهار فصل تنظیم شده است و چگونگی تعلق خراسان به شاهرخ، حاکمیت سیاسی و نظامی وی بر این ناحیه، علل اغتشاشات و شورشهای امرای تیموری و نیز مقاومتهای سکنه خراسان را مورد بحث قرار داده و ضمن اشاره به محدوده جغرافیایی خراسان و تحولاتی که در شهرهای آن در این عصر صورت گرفت موقعیت و نقش شهر هرات را که مرکز حکومت شاهرخ در خراسان بود روشن می سازیم. نقشه های خراسان و هرات نیز در این بخش آورده شده است . بخش دوم شامل هفت فصل که مباحثی چون نظام حکومتی خراسان، تشکیلات اداری، سیاسی، سیاست ارضی شاهرخ، طبقات و گروههای اجتماعی و بافت اعتقادی و ملکی خراسان را مورد ارزیابی و کنکاش قرار داده و در پایان نگاهی به اوضاع فرهنگی و ابنیه تاریخی خراسان در عصر شاهرخ دارد. نکته قابل ذکر در این بخش اینست که برخی از موضوعات آن نظیر نظام حکومتی و سیستم سیاسی، سیاست ارضی و مسائل مالی خراسان و مناسبات گروههای مذهبی با حکومت شاهرخ تاکنون در کمتر پژوهشی مورد توجه واقع شده است . در بخش نتیجه ما تصویری فشرده از خراسان عهد شاهرخ ترسیم کرده و به علل فروپاشی و سقوط سریع تشکیلات حکومتی خراسان بعد از مرگ شاهرخ پرداخته و حوادث بعدی را به گونه گذرا مورد بحث قرار داده ایم.بخش پیوستها در دو زمینه تنظیم شده است : الف - تصاویری از بناهای تاریخی خراسان در عصر شاهرخ که نمونه هایی از معماری تیموریان را نشان می دهد. برخی از آنها با سفر به شهرهایی چون تربت جام، تایباد، نیشابور، شاهرود و یا در مشهد تیه گردید و یا از مراکزی چون سازمان میراث فرهنگی خراسان کمک گرفته شد. ب - پیوست دوم وقف نامه های پریزاد بیگم و گوهرشاد خاتون (همسر شاهرخ) می باشد که به دلیل استفاده فراوان از مضمون آنها ضمیمه شده است .
عزت الله عبداللهی نوروزی ابوالفضل نبیی
چکیده ندارد.
حسن قریشی کرین ابوالفضل نبیی
چکیده ندارد.
محمدرضا نیتی ابوالفضل نبیی
در تحلیل شکل گیری و استمرار دولت آل کرت در یکی از حساس ترین مقاطع تاریخی ایران، امری نزدیک به معجزه بود. این سلسله در زمانی موجودیت یافت که چنگیزخان به همراه سپاهیان مفعولی خود ایران را در هم نوردیدند و تلی از اجساد و ویرانی را پشت سر خود باقی گذاشتند. اما پایگاه اصلی و مهم دولت آل کرت یعنی قلعه خیسار را نتوانستند فتح نماید و این خود آغازی برای به رسمیت شناختن و ادامه حیات این دولت نوپا شد. سیاست دولت آل کرت در کل دوره اقتدار و حکومت مغولان در ایران یکسان و مشابه بود. اول: حفظ حیات و موجودیت سیاسی خود به هر قیمت که شده، که این سیاست ایجاب که گاه ملوک آل کرت به بی وفایی غدر و مکر متهم شوند. امری که در دنیای سیاست حاکم بر آن روزگار و حتی دوره های بعد از تاریخ ایران، عادی محسوب می شد ملوک آلکرت همیشه به قدرت برتر سر فرود می آورند و قدرتهای تضعیف شده را پایمال غدر و بی وفایی خود می نمودند. سیاست دوم آنان حفظ فرهنگ و هویت ایرانی بود که علاقه مفرط ملوک آل کرت به ادبیات و فرهنگ ایرانی باعث شده بود که دربار آنان مرکز شعرا و ادباء عصر شده و در واقع هرات پایگاه فرهنگ و ادب ایرانی در عصر مغول گردید. اما جدای از این مسائل دولت آل کرت در طول حیات خود به مثابه سدی محکم در برابر تهاجمات اقوام گوناگون به ایران بخصوص در برابر حملات الوس جغتای عمل می کردند. در پایان باید متذکر گردید که دولت آل کرت در عمره 140 ساله خود که حتی از مدت زمان حکومت ایلخانان بر ایران طولانی تر بود به عنوان یکی از بادوام ترین سلسله محلی ایران در فاصله حکومت ایلخانان و تیموریان در ایران شناخته شده است .
حمید مشعوف ابوالفضل نبیی
پنش اول نوشتار حاضر، گذری کوتاه است بر تاریخ سیاسی تیموریان که بیشترین برگ های تاریخنگاران راتشکیل می دهد. در بخش دوم عناوین عمدهء کشور داری را از دیدگاه تزوکات تیموری متذکر شدیم. در فصل اول این بخش ، دین و مذهب را که یکی از شناسه های بزرگ دولت تیمور است ، همه سویه و بدون پیش درآمد ذهنی، بازکاوی کردیم . در این راستا دیدگاههای غالب مورخین و پژوهشگران مورد تبیین و ارزیابی قرار گرفت . تا ضمن اینکه ناهماهنگی داوریها را نشان می دهیم پرده از حقیقتی بتوانیم برگرفت . بهمین سبب حجم در خور نگرشی از کار ما را تشکیل می دهد. از آنجا که پیوسته در میان پژوهشگران، تیمور بعنوان چهرهء خون و شمشیر و کشتار و جهانگشایی پذیرفته شده، کمتر به این اندیشه افتاده ایم که او نیز می توانسته واجد ویژگیهای شایان نگرشی باشد. در این راه ما اساس دید خود را بر بیطرفی و عدم موضع گیری قبلی قرار دادیم. در فصل دوم بخش دوم دیدگاه تیمور در بارهء استقلال و شرایط رهبری با سایر دیدگاههای موجود اندیشمندان مورد سنجش و بررسی قرار گرفت . مبنا و اساس زاویه دید تیمور در این قسمت مرتبط با نظام حکومت او مورد توجه ما بوده است . بخش سوم در شش فصل تنظیم گردیده که به سبب اهمیت عنوان های آن حجم قابل توجهی از نوشتار ما را تشکیل می دهد. فصل اول بخشی است پیرامون وظایف سلطان از دیدگاه تزوک و سنجش آن با دیدگاه مردان سیاسی و اندیشه گران سده های مختلف و نظرگاه مذهبی . همه موارد با اختیارات سلطان مورد هم سنجی قرار گرفته اند. فصل دوم تا پنجم به بحث نظری در بارهء نهادهای مختلف از جمله وزارت ، قضاوت ، سپاه، اقتصاد و مالکیت اختصاص یافته است . در فصل ششم نیز ویژگی نهادهایی که در فصل های اول تا پنجم بدان پرداخته شده بود، همراه با ذکر تشکیلات و چگونگی عملکرد آن مورد توجه و بررسی قرار گرفت تشکیلات اداری و مقام های مهم زمان تیمور نیز در پایان همین فصل درج گردیده است . در بخش چهارم پایانی، تلاش شده است تا روزنه هایی، از طریق پژوهش در نامه ها، فرمان ها و سکه ها و پرچم و منشورهای تیمور، بدست آوریم تا ما را در بررسی نظام حکومت او یاری کرده باشد. چرا که میدانیم ارتباط محکمی مابین موضوع هایی که عنوان کردیم با نظام حکومت موجود است . در فرجام سخن، روح نظام تیمور در حد بضاعت مزجات درج گردیده است .