نام پژوهشگر: محمّد خاقانی اصفهانی

نقد و بررسی کتاب های عربی دوره راهنمایی بر اساس روش دستورـ ترجمه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی 1389
  محمد اجاقی   محمّد خاقانی اصفهانی

روش در آموزش زبان خارجی/ دوم یکی از پدیده های معمول است که از جایگاه منحصر به فردی بر خوردار است. در آموزش زبان خارجی/ دوم روش های گوناگونی ظهور پیدا کرده اند که هر یک بسته به اهداف، دیدگاه زبانی، دیدگاه یادگیری، تکنیک ها و سبک های آموزشی و یادگیری طراحان و پیروان خود از روش دیگر متمایز می شود. یکی از روش هایی که از دیر باز و یا به عبارت بهتر از آغاز آموزش و یادگیری کلاسیک زبان، معمول بوده است، روش دستورـ ترجمه نام دارد. در این روش همانگونه که نام آن دلالت می کند، قواعد دستوری و مهارت ترجمه محور اصلی و اساسی در زبان آموزی به شمار می آیند. در عربی آموزی نیز از دیر باز قواعد صرفی- نحوی و مهارت ترجمه مورد توجه و تأکید بوده است. به همین خاطر و با توجه به اهمیت و جایگاه روش در آموزش زبان خارجی/ دوم، این پژوهش روش و شیوه آموزش کتاب های عربی دوره راهنمایی را بر اساس روش دستورـ ترجمه مورد نقد و بررسی قرار داده است. در همین راستا ابتدا روش دستورـ ترجمه و شیوه آموزشی کتاب های مذکور در سه سطح رویکرد و طرح درسی و رویه به طور جداگانه توصیف و تحلیل شده اند. سپس نتایج به دست آمده از توصیف و تحلیل هر کدام با دیگری مورد مقایسه قرار گرفته، تا میزان مطابقت و عدم مطابقت بین آن ها روشن شود. از رهگذر این پژوهش مشخّص شد، همان گونه که روش دستورـ ترجمه در سطح رویکرد از یک دیدگاه ساخت گرای سنتی به زبان پیروی می کند و در نظریه یادگیری، به یادگیری حفظی قائل است، در شیوه آموزش کتاب های عربی نیز دیدگاه ساخت گرایانه به زبان و دیدگاه حفظ محور به یادگیری آن، مورد توجه و تأکید طراحان، مولفان و معلّمان است. جز این که بر خلاف روش مذکور، در طراحی و تدریس این کتاب ها به منظور تغییر نگرش های غلط و ایجاد انگیزه های قوی در مورد زبان عربی و یادگیری آن، برخی از شرایط یادگیری مانند نگرش و انگیزش زبان آموزان مورد اهتمام قرار گرفته است. به طوری که این اختلاف به صورت های مختلفی در دو سطح سازمانی (طرح درسی) و عملی (رویه) کتاب های درسی نمود پیدا کرده است.

نقد و بررسی سبک عباس محمودالعقاد در کتاب «ساره»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  وجیهه السادات سیدبکایی   محمود خورسندی

عشق و محبت دو مروارید اعجازگر زندگی موجودات کره ی خاکی اند. به گونه ای که تحقق و عدم تحقق آن تحولات متعددی را در پی دارد. رمان « سار? »ی عباس محمود العقاد تجسم زمینی این حقیقت در قالب دو شخصیت اصلی « همام » و « سار? » می باشد. حقیقتی که آلوده به شک و تردید شده و در اثر بدبینی از بین می رود. نوشتار پیش رو در قالب چهار فصل به نقد و بررسی سبک عقاد در این رمان پرداخته است. در فصل اول به کلیات زندگی عقاد پرداخته شده است و فصل دوم به سه مبحث سبک شناسی ، گفتمان و علم الدلاله توجه کرده و فصل سوم ، رمان را از منظر نشانه شناسی ترجمه کرده است. در فصل چهارم که فصل نهایی و اصلی به شمار می رود با بررسی واژگان و جملات از دو بعد لغوی و بلاغی به این سوال که سبک عقاد در کتاب « سار? » چیست؟ جواب داده شده است. زیرا همه ی محققان به طور کلی درباره ی او معتقدند که دارای قلمی وزین ، متین ، مستدل و منطقی است اما هیچکدام به راز این امر نپرداخته اند. آنچه باعث بروز چنین حقیقتی در قلم عقاد گشته است غنای ذاتی و احیانا اکتسابی زبان او به پدیده ها-ی ذیل است : تجسم موضوع ذهنی و انتزاعی عشق از رهگذر محسوسات بهره گیری از ساختارهای هدفمند نحوی و شاخص ترین صنایع بلاغی در بیان و بدیع سبک دار بودن قلم عقاد در متن کتاب و در نتیجه تبدیل این کتاب به گفتمان عشق و محبت وجود رابطه ی سببیت در علم الدلاله و منتهی شدن آن به شکل گیری منطق و استدلال در قضیه ی عشق در جستار حاضر بهره گیری از دانش سبک شناسی باعث تفسیر و تأویل علمی کتاب « سار? » گشته است همچنین از دریچه ی کتاب « سار? » محققان را به تفسیر روشمند کتاب ها و متون هدایت می کند.