نام پژوهشگر: ------ --------
سمیرا شفیعی ------ --------
چکیده " آشنایی زدایی در اشعار طاهره صفّارزاده" پژوهشگر: سمیرا شفیعی فرمالیسم به عنوان یک مکتب نقد ادبی، شعر را کاربرد ناب زبان می دانست. بر همین اساس بیشتر بر عناصر زبانی(یعنی فرم) تاکید داشت و بر این عقیده بود تاکید بر محتوا باعث توخالی شدن اثر می گردد. شکلوفسکی یکی از بنیانگذاران مکتب فرمالیسم، آشنایی زدایی را عامل مهم ادبیّت می دانست و معتقد بود شعر چیزی جز آشنازدایی در زبان ارتباطی نیست. این اصطلاح به مجموعه ترفندهایی اطلاق می شود که «مولّف به واسطه ی آن ها سعی می کند متن را غریبه جلوه دهد؛ این امر باعث به تاخیر افتادن دریافت معنای متن و در نتیجه عادت زدایی از دیدگان مخاطب می شود». این پژوهش، با اعتقاد به اینکه دفاتر شعری صفّارزاده، قابلیّت بررسی آشنازدایانه را دارد، مفاهیم نظری آشنایی زدایی را نقطه ی آغاز در خوانش اشعار صفّارزاده قرار داده و در روند تکوینی خویش، برای جستجوی این ترفندها در پنج فصل زبان، موسیقی، تخیّل، محتوا و فرم، به بررسی دفاتر دیدار صبح، روشنگران راه، طنین در دلتا، مردان منحنی و هفت سفر با ذکر نمونه ها، پرداخت. این بررسی نشان می دهد، اگرچه شاعر در پرتو این نظریه، به عادت زدایی های منحصر به فردی پرداخته، امّا مرکز ثقل و نقطه ی اوج به کارگیری این ترفندها، فصل زبان- بخش واژگان- است. این امر بی شک از تجربیّات شاعر، آگاهی از فرهنگ های بیگانه، زبان مردم کوچه و بازار، فرهنگ کهن ایران و نیز خلّاقیّت صفّارزاده، نشئت می گیرد. این نوشتار، به روش تحقیق کتابخانه ای انجام شده است. کلید واژه ها: صفّارزاده، آشنایی زدایی، زبان، موسیقی، تخیّل.