این

پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین سبک های رهبری تحول آفرین و تعامل گرا با عملکرد شغلی و تعهد سازمانی در سازمان آموزش و پرورش شهرستان همدان می باشد.روش پژوهش مورد نظر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که شامل جامعه آماری به تعداد 240 نفر در سال تحصیلی 89-1388 و نمونه ای برابر با 140 نفر براساس جدول مورگان که به صورت تصادفی ساده انتخاب گردیده اند.برای جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه ی: 1) رهبری چندعاملی باس (mlq) 2) پرسشنامه ی تعهد سازمانی (ماودلی و استیرس) 3) پرسشنامه ی عملکرد شغلی پاترسون که از طریق آمار توصیفی (محاسبه ی فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (رگرسیون خطی چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین سبک های تحول آفرین و تعامل گرا با تعهد سازمانی رابطه معنادار وجود دارد که در ابعاد: رهبری فرمند و توجه و ملاحظه فردی قابلیت پیش بینی تعهد سازمانی را دارند، اما بین سبک های رهبری تحولی و تعاملی با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود ندارد و قابلیت پیش بینی این متغییر را ندارند.

چکیده هدف از تحقیق حاضر نقش میانجی گری رضایت شغلی در رابطه بین مدیریت مشارکتی و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش ناحیه یک شیراز می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری تحقیق 320 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه یک شیراز می باشد.بر اساس جدول مورگان 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند .جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه مدیریت مشارکتی الوانی با آلفای کرونباخ84/0، رضایت شغلی اسمیت ،کندال و هالین با آلفای کرونباخ91/0و عملکردشغلی ترنیک با آلفای کرونباخ95/0 استفاده گردید.جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون ،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شده است.نتایج تحلیل آماری به دست آمده نشان داد رضایت شغلی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین مولفه های مدیریت مشارکتی و عملکرد شغلی کارکنان ایفا می کند.همچنین بین ابعاد مدیریت مشارکتی وعملکرد کارکنان رابطه معنی دار وجود دارد. کلید واژه: مدیریت مشارکتی،رضایت شغلی، عملکردشغلی.

چکیده: هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش واسطه ای جو سازمانی در رابطه مدیریت مشارکتی و توسعه سازمانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را تمامی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان دنا در سال تحصیلی 92-1391(217 نفر) تشکیل می دهند و حجم نمونه مورد پژوهش تعداد 140 نفر می باشد که به روش تصادفی طبقه ای بر اساس جدول مورگان انتخاب شده اند. این بررسی به روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفته و جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه جو سازمانی (سوسمن و دیپ، 1989)، مدیریت مشارکتی(فیضی، 2007) و توسعه سازمانی (فرنچ و سیسیل، 1989) بهره گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چند متغیره استفاده گردید که نتایج حاصل نشان داد: سهم واسطه ای جو سازمانی در رابطه مدیریت مشارکتی و توسعه سازمانی برابر با 38/0 می باشد. که با استفاده از آزمون سابل، سطح معنی داری متغیر واسطه جوّ سازمانی در سطح 05/0 و 01/0 سنجیده شد و در سطح 05/0 این واسطه گری معنی دار به دست آمده است. بین جو سازمانی با مدیریت مشارکتی و توسعه سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. از طرف دیگر بین مدیریت مشارکتی با توسعه سازمانی رابطه ای معنی داری وجود ندارد. متغیر مدیریت مشارکتی می تواند جوسازمانی را پیش بینی کند و جو سازمانی نیز قادر به پیش بینی توسعه سازمانی می باشد. کلید واژه ها: جو سازمانی، مدیریت مشارکتی، توسعه سازمانی، مدارس ابتدایی

تحقیق حاظر در یک جامعه ی آماری 320نفری که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد137 نفر انتخاب شدند با ابزار پرسشنامه سه پرسشنامه ی مدیریت دانش لاوانس40سوالی وپرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون ونوآوری مارتین پاچمن کمک گرفته شده که با وجود رابطه ی دو به دو بین تمامی متغیر ها که همسویی داشتند اما جهت برسی نقش واسطه ای ابتکار ونوآوری سازمانی در رابطه بین مدیریت دانش وعملکرد شغلی که با روش تحلیل رگرسیون به شیوه سلسله مراتبی وبااستفاده از روش بارون و کنی استفاده گردید ابتکار ونوآوری شغلی نتوانست نقش واسطه ای معنی داری در رابطه بین مدیریت دانش وعملکرد شغلی ایفا کند.