نام پژوهشگر: نصر الله شاملی
سید حسن فاتحی نصر الله شاملی
اهدافی که این پایان نامه به دنبال تحقق آن ها بوده بدین شرح است: 1- بررسی ادیان موجود در دوره جاهلی به منظور شناخت منابع و سرچشمه های اندیشه دینی در شعر جاهلی 2- استخراج مصادیق ونمونه های اندیشه دینی در شعر جاهلی و تحلیل و دسته بندی آن ها 3- بررسی میزان عمق اندیشه دینی در نزد شعرای دوره جاهلی و تناقص آن با عملکرد آن ها 4- بررسی وجوه تشابه اندیشه دینی دوره جاهلی با اندیشه دینی اسلامی و مطالعه رابطه آن دو اهالی شبه جزیره عربستان با ادیان توحیدی پیش از اسلام نظیر دین حنیفی، زردشتی، صابئی، یهودی و مسیحی هر چند به طور محدود وجزئی آشنایی داشته اند، از این رو طبیعی است که اندیشه دینی توحیدی در شعر آنان بازتاب هایی دست کم در برخی جنبه ها داشته باشد. اندیشه دینی در شعر دوره جاهلی در قالب عناوین متعدد ومتنوعی پدیدار می گردد، از جمله: خداوند و صفات او نظیر: علم، قدرت، عدل، جاودانگی و... همچنین افکار و عقاید دیگر مانند: قضا وقدر، مرگ، بعث و حشر، محاسبه روز جزا، روح، توکّل، برادری دینی، کراهت و بیزاری از خونریزی، داستان های دینی، شعائر مذهبی، اماکن مقدسه، ماه های حرام و آداب و رسوم حج همانند : احرام، تلبیه، طواف و قربانی.... مهمترین نتایجی که این پایان نامه به آن دست یافته از این قرار است: 1-منابع و سرچشمه های اندیشه دینی در شعر دوره جاهلی متعدد و گوناگون است، از دین حنیفی گرفته تا زردشتی و صابئی و یهودی و مسیحی و از منظری دیگر می توان گفت این سرچشمه ها در حقیقت یکی است و آن عبارت است از همان رسالت آسمانی که هر از گاهی بر عهده پیامبری نهاده شده است. 2-به کارگیری برخی از واژه های دینی در شعر جاهلی ضرورتاً به معنای ایمان و یا درک حقایق مشخص و معین دینی، به همان شیوه ای که ادیان آسمانی مدنظر دارند، نیست؛ بلکه ممکن است این واژه ها، بر اثر مرور زمان و به مقتضای شرایط خاص زندگی جاهلی، صبغه دینیشان رنگ باخته و رنگ و بوی اجتماعی به خود گرفته وداخل در آداب و سنن مرسوم مردم دوره جاهلی شده باشند. 3-ما همواره میان سخن وعمل شعرای دوره جاهلی توافق و سازگاری مشاهده نمی کنیم؛ بلکه، تناقض هایی در عقاید و رفتارشان می یابیم، به گونه ای که گاه سخن آنان از حنجره فراتر نمی رود. این امر گذشته از شرایط سخت و دشوار زندگی در عصر جاهلی می تواند به خاطر کاهش نفوذ دین در میان مردم، و گردن نهادن به عادت ها و سنت های جاهلی، و دور شدن از حقیقت و جوهر ادیان توحیدی باشد. 4-در اندیشه دینی دوره جاهلی شباهت هایی با اندیشه دینی اسلامی می یابیم، بی آن که دارای کمال و پختگی اندیشه اسلامی و پیراستگی آن باشد، این امر به خاطر ادعای تاثیرگذاری اندیشه دینی پیش از اسلام بر اندیشه اسلامی و یا بالعکس نیست؛ بلکه، به خاطر آن است که سرچشمه اندیشه دینی در حقیقت یکی است و آن همان رسالت واحد آسمانی است که زنجیره آن به وسیله اسلام تکمیل شده است. همچنین اندیشه دینی از فطرت پاک الهی در نهاد انسان سرچشمه می گیرد؛ بنابراین، اگر انسان با فطرت پاک خود برخی از حقایق ایمانی را دریابد، این امر به همان فطرت پاکی که خداوند در نهاد وی به ودیعت نهاده ارتباط پیدا می کند.
اکرم وشنی اسد آبادی نصر الله شاملی
هذه الدراسه تشرح مئه وثمانیه أبیاتٍ من الشواهد الشعریه الوارده فی معجم مفردات الفاظ القرآن الکریم للراغب الإصفهانی من ماده «حفّ» إلی ماده «سجر»، وتُبیّن مَواضیعها النحویه والصرفیه بصوره موجزه وتذکر موضع الإستشهاد بهذه الأبیات، مشیره إلی ذکر قائلیها مُکمّلهً الأبیات الناقصه. المولف قد استشهد بالأشعار الجاهلیه والأمویه والعباسیه لتبیین معانی الآیات لکنه لم یشرحها ولم یبین مفرداتها اللغویه ومواضیعها الصرفیه والنحویه فکان من الضروری توضیح وشرح هذه الأشعار نحواً وصرفاً ولغهً ومعنیً لکی یفهم القرّاء هذا المعجم فهماً جیّداً. النتائج الحاصله من البحث نافعه للباحثین من جهتین: الأول: تبیین المواضیع الصرفیه والنحویه واللغویه للأبیات. الثانی: شرح الأبیات باللغه العربیه وذکر الأسناد المتصله بقائلی الأبیات ما أمکن والإتیان بالأبیات بصوره کامله بعد التقصی الکثیر عن باقیها فی الکتب المختلفه. إنَّ لغه القرآن هی قریبهٌ من اللغه العربیه فی الجاهلیه من حیثُ معانی المفردات وعلی هذا شرح هذه الشواهد الشعریه یَجعل فهم الآیات أوضح وأبین.
غلامرضا شانقی سید رضا سلیمانزاده نجفی
یکی از مهمترین کتابهایی که در ابتدای قرن پنجم هجری در زمینه نقد و علوم بلاغی نگاشته شده ، کتاب العمده فی محاسن الشعر وآدابه ونقده، اثر ارزشمند ابن رشیق قیروانی است. این کتاب به بررسی اشعار و نقد آنها میپردازد، نقدی که با بلاغت در آمیخته است و مثالها وشواهد شعری و قرآنی فراوانی در بر دارد که در بسیاری از مواقع نیازمند شرح و توضیح بیشتر است تا خواننده از معنا و محل شاهد آن آگاهی یابد. این رساله بر آن است تا در حد امکان به این مهم بپردازد، و شواهد این کتاب را در ده فصل، از ابتدای «استثناء» تا انتهای «نفی الشیء بإیجابه» بررسی و شرح نماید. روش بحث به این صورت است که ابتدا بحر عروضی ابیات، وسپس نام گوینده آن ذکر میگردد، و در ادامه موقعیتی که در آن سروده شده، و اختلاف موجود در نقل آن شاهد آورده میشود. معنا و ترجمه فارسی آن از دیگر مواردی است که پس از بررسی واژگان مهم، از طریق مراجعه به لغتنامه معروف لسان العرب بیان گردیده، و در انتها توضیح کاملی درباره محل شاهد بیان شده، و در ضمن آن نکات مهم بلاغی و نحوی دیگری که احیاناً موجود بوده ذکر گردیده، و منابع مورد استفاده برای مراجعه محققان آورده شده است. در ابتدای هر فصل برای آگاهی خواننده از موضوع آن فصل، و کسب آمادگی برای بررسی شواهد آن، توضیحی مختصر درباره موضوع فصل، انواع آن و نکات ضروری پیرامون آن بیان گردیده است. رهاورد این بحث، آگاهی از روش نویسنده کتاب العمده، و تفاوتهای نظرات بلاغی وی با نظرات دیگر ناقدان، در کنار شرح شواهدی است که در تبیین آراء خود بدان تمسک جسته است.
محدثه قاسمی دلیگانی نصر الله شاملی
وأمّا بعد، کنت أحبّ کثیرا أن أتعرّف علی صدی المهدویه فی الشعر العربی وعلی مدی عنایه الشعراء بالإمام المهدی (علیه السلام) مع مضی الزمان، فخطر ببالی أن هذا الموضوع یمکن أن عنی به من قبل الباحثین والدارسین نظرا إلی أهمیته فی النصوص الإسلامیه. فقرأت کثیرا من الدراسات والمقالات، فأعجبنی بأنه لیس هناک دراسه جامعه؛ اللهم إلا هناک کثیر من المکتوبات التی تطرقت إلی هذا الموضوع غیر أنها موزعه فی أماکن متعدده أو عنی به من حیث المعانی والمضامین فقط. والغرض من هذه الرساله معرفه شخصیه الإمام المهدی (علیه السلام) فی الشعر العربی مع الترکیز علی الشعر الشیعی من بدایه العصر الإسلامی حتی عصر الانحطاط لنرسم شکلا کلیا من التغییرات التی حدثت فی هذه العصور من حیث الجوانب الموضوعیه لا الأدبیه والبلاغیه. ومنهج البحث فی هذه الرساله هو المنهج الوصفی التحلیلی وقد اعتمدت لإنجازها علی دواوین الشعراء والکتب الأدبیه وعدّه کتب دینیه ذات صله بالموضوع المهدویه، ثمّ بعض البحوث التی وجدتها علی مواقع انترنت واستندت أیضا فی تقسیم العصر العباسی إلی عصرین علی رأی شوقی ضیف دون الفاخوری. ولم أقصد فی رسالتی هذه دراسه تاریخیه أو تحلیل تاریخ الأدب أو دراسه الشعر أو ذکر تراجم الشعراء فی تلک الفترات، فکل ذلک من الوضوعات التی جاءت فی الکتب التاریخیه والأدبیه ویستطیع القاریء المراجعه إلیها. إذ اکتفیت لکل فتره عرض موجز لتاریخها ثمّ إشاره عابره إلی قضیه الشعر دون أی ذکر عن قضایا الأدبیه الأخری مثل النثر والقصه أو الجوانب الأدبیه والبلاغیه. وقسّمت الدراسه إلی خمسه فصول: الفصل الأول: کلمه فی کلیات الدراسه. الفصل الثانی: الإمام المهدی (علیه السلام) فی شعر العصر الإسلامی. الفصل الثالث: الإمام المهدی (علیه السلام) فی شعر العصر العباسی الأول. الفصل الرابع: الإمام المهدی (علیه السلام) فی شعر العصر العباسی الثانی. الفصل الخامس: الإمام المهدی (علیه السلام) فی شعر عصر الانحطاط. فبدأت فی کل عصر بذکر لمحه تاریخیه ثم إشاره عابره إلی قضیه الشعر فی تلک الفتره. ثمّ تطرّقت إلی موضوع المهدویه فی کل عصر وذکرت مدی ذیوع هذا الموضوع ثمّ الفرق الضاله التی نشأت علی أساسها وکذلک أشرت إلی بعض الأشعار التی دلّت علی وجود تلک الفِرَق فی المجتمع. وبعد ذلک حاولت إلقاء الضوء علی استغلال بعض الخلفاء والأمراء المهدویه وتأثیره فی الشعر؛ وبما أننی لم أجد دوله فی عصر الانحطاط التی نشأت علی استغلال المهدویه، ترکت ذکره ولم أتحدث عنه فی الفصل الرابع. فمن الفصل الثالث أشرت إشاره عابره إلی الاعتقاد بالإمام المهدی (علیه السلام) فی شعر أهل السنّه وذکرت عدّه من شعرائهم الذین تطرقوا إلی هذا الوضوع فی أشعارهم إمّا تصدیقا له أو إنکارا أو ترددا فیه. وفی النهایه اتجهت إلی الشعر الشیعی فی الإمام المهدی (علیه السلام) فوزّعت تلک الأشعار موضوعیا وقمت بشرح بعض الأبیات الصعبه وحاولت أن أوضح بعض ما حدث من التغییر فی هذه الفترات؛ و لقله الشعر المهدوی فی العصر الإسلامی ما وزّعت تلک الأشعار موضوعیا بل جعلتها علی أساس ناظمها. والجدیر بالذکر أننی قد حاولت کثیرا من أجل أداء حقّ هذا البحث بصدق وإخلاص، مع هذا لا یمکن أن یکون خالیا من النقص وهناک دواوین لم أعثر علیها ولکن بذلت جهودی لإعطاء صوره کلیه عن «الإمام المهدی (علیه السلام) فی الشعر العربی» وأرجو من القاریء أن یحسن ظنّه ویعفو عنّی نواقص الموجوده فیه ثمّ أرجو أن تنال هذه الرساله رضی الباحثین والدارسین، عسی أن تکون مشجعه لهم للدراسات الأخری فی هذا المضمار.نتائج البحث 1- إن المهدویه من العقائد الرئیسیه فی مذهب الشیعه التی اعتنی بها کثیر من الشعراء فی أشعارهم وزداد انعکاس هذه العقیده یوما بعد یوم فی الشعر العربی حتی بلغت ذروتها فی عصر الانحطاط. فلم یکن مضی الزمان سببا فی نسیان هذه العقیده أو عدم التفات الناس إلیه. 2- إن ذیوع موضوع المهدویه بین الناس وأهمیتها فی أذهانهم أفضت إلی استغلال بعض الأشرار لهذه العقیده وکذلک نشوء بعض الفرق التی تدور محورها علی المهدویه؛ فبدأ هذا استغلال منذ العصر الإسلامی خاصه بعد ارتحال النبی (ص) وکثرت کثره بالغه فی العصر العباسی من ناحیه الدوله العباسیه والدوله الفاطمیه. وأما فی عصر الانحطاط فقد قلّ استغلال هذه العقیده من ناحیه الأمراء. 3-أخذ الشعراء یمدحون الخلفاء بألقاب المهدویه خاصه فی العصر العباسی واتجهت استخدام هذه الألقاب فی عصر الانحطاط إلی مدح العلماء والفقهاء دون أی استغلال المهدویه. 4-قام بعض شعراء أهل السنه بذکر موضوع المهدویه فی دواوینهم إما انکارا لها وإما تصدیقا لها؛ فأما الشعراء الذین قاموا بانکارها فلم یذکروا فی أشعارهم دلیلا لإنکار هذه العقیده وکثیر من الأشعار التی أنشدت فی تصدیقها فهی تخلو من العاطفه والاحساس بالنسبه إلی الشعر الشیعی. 5-إن بعض شعراء أهل السنه قاموا بذکر علامات الظهور فی أشعارهم وهذا من الموضوعات التی ما عنی بها شعراء الشیعه کما تطرق لها شعراء أهل السنه. 6-إن کثیرا من الأشعار المهدویه فی العصر الإسلامی تدور حول ذکر الإمام المهدی (علیه السلام) ودولته دون التصریح باسمه أو ألقابه. 7-أخذ التصریح باسم الإمام المهدی (علیه السلام) یزداد فی الشعر العربی الشیعی منذ العصر العباسی الأول ورغم بعض الأحادیث التی تدل علی النهی عن التصریح باسم الإمام، نری بعض الشعراء یصرحون باسم الإمام المهدی (علیه السلام) فی أشعارهم. 8-زاد الحنین والاشتیاق إلی ظهور الإمام المهدی (علیه السلام) فی الشعر العربی الشیعی یوما بعد یوم خاصه بعد شروع الغیبه الکبری وأخذ الشعراء ینادون الإمام ویستنهضونه فی أشعارهم. 9-إن العلاقه بین الإمام المهدی (علیه السلام) والإمام الحسین (ع) واضحه فی الشعر العربی وهذا عائد إلی الأحادیث التی تعتبر ثوره الإمام المهدی (علیه السلام) استمرارا لثوره عاشوراء. 10-إن قضیه ولایه الفقیه من القضایا التی وردت فی الأحادیث الدینیه کما انعکست فی الشعر العربی منذ عصر الانحطاط. 11-إن کثیرا من الأشعار المهدویه تستمد من الأحادیث الوارده فی المهدویه.
عسکر علی کرمی سردار اصلانی
چکیده ادبیات مهجری مهم ترین نقطه عطف در بنای ادبیات عرب معاصر است، واین امر برگرفته از ویژگی های ذاتی آن است. این بحث با استناد به متنهای ادبی ودلالت آنها ، و به دور از جنجالی که در مورد ادیبی بر پا شده است، به بررسی رمز و تصویر رمزی در ادبیات مهجر شمالی پرداخته است. وروش بحث مبتنی بر اسلوب علمی ـ نقدی ـ استنتاجی است، که در پی بیان ویژگی های هنری وذاتی رمزها در داخل متن ادبی، وارزیابی متن ادبی بر اساس معیارهای هنری و نقدی و بر اساس ارزش ذاتی اثر ادبی، همچنین در قیاس آن با رمزهای دیگر ادیبان است. رمز وتصویر رمزی که ویژگی زیبا شناختی جنبه اصلی آن باشد، مهم ترین خصیصه بارز ادبیات مهجر نسبت به ما قبل آن است. و قدرت این تصویرها برگرفته از دلالت ریشه دارشان در ذات انسان، و معانی رمزی آمیخته با درد انسانی، و نزدیکی شان به دایره خیال است. از میان ادیبان مهجری «جبران خلیل جبران» در به کار گیری اسلوب رمزی، چه در اسلوب وچه در موضوع، در رأس ادیبان مهجر قرار دارد. واین امر نشأت گرفته از تصاویر الهام گونه ای است که در اعماق قلب انسان تأثیر می گذارد و از رنج او پرده بر می دارد. اما آثار او از عیوبی مانند شرح پردازی و لهجه خطابی که از ارزش تصاویر او می کاهد، خالی نیست. «أبوماضی» در به کارگیری موفقیت آمیز رمز، پس از جبران قرار می گیرد، اما اسلوب او بر خلاف اسلوب جبران، بیشتر متمایل به اسلوب سنتی مبتنی بر سطحی و حسی گرایی و شرح پردازی و لهجه خطابی وموعظه گرانه است. مسأله ای که منجر به حسی شدن تصاویر او و دور شدن از دایره ایحاء والهام و جامد شدن آنها شده است. اما آثار او خالی از رمزهای هنری بسیار موفقیت آمیز نیست، اما این تصاویر و رمزهای موفق، نسبت به انبوهی از تصویر های جامد و مبتنی بر تشبیه و مقایسه، بسیار کم هستند. «نسیب عریضه» در رتبه سوم قرار دارد، اما سبکش بیشتر نزدیک به رمزگرایی سنتی مبتنی بر وضوح و سطحی گرایی است، اما تصاویر او ارتباطی تنگاتنگی با رنج درونی و نهفته انسانی دارد، که آنرا به دایره الهام نزدیک می کند. سبک دیگر ادیبان مهجری بیشتر متمایل به سبک کلاسیک است که مبتنی بر تصویر های حسی و مستقیم، و زبان منحصر به دلالت معجمی است، و جز تعداد معدودی نمونه های موفقیت آمیز در میان انبوهی از تصویر های سنتی، نشانی از تصویر های رمزی و اسلوب رمزی به معنای هنری و معروف آن یافت نمی شود. واژگان کلیدی: رمز، تصویر رمزی، ادیبان رابطه قلمیه، رمز های هنری.