نام پژوهشگر: محمدامین امامی
لادن شکرگزارجهرمی محمدامین امامی
حجم انبوهی از آثار تاریخی، آن دسته از تزئیناتی هستند که ارتباط و وابستگی نزدیکی با معماری داشته و در هویت بخشی به فضای معماری موثر واقع شده اند.نمونه ای از این تزئینات نقا شی هایی هستند که برروی دیوار، سقف و کف بناها قرارگرفته اند. تزئین کفها در منازل خصوصی یا در مکانهای عمومی ایران، در اعصار پیشین ناشناخته نبوده است. همانطور که در منابع تاریخی ذکر شده بقایای رنگ و توجه به تزئینات کف بنا قرنها قبل از ساسانیان، در ایران وجود داشته است.حفاظت از این تزئینات به دلیل هویت وابسته شان راهکارهایی ویژه و همخوان با شرایط هر بنا یا محوطه را می طلبند. پژوهش حاضر به بررسی یک نمونه نقاشی غیرمنقول که با عنوان کف نگاره معرفی گردیده است، واقع در سایت حفاری شده شهرگور فیروزآباد می پردازد.با توجه به اهداف پروژه مبنی بر شناخت موادومصالح، شناخت آسیب ها و بررسی راهکارهای حفاظتی رساله حاضر در چهار فصل تنظیم گردیده است. به کمک روش های آزمایشگاهی و دستگاهی از جمله xrd,xrf,sem,ftir اقدام به شناسایی لایه های نقاشی وتکنیک اجرای اثرگردید.در پی اتمام حفاری و پس از گذشت پنج سال از حفاظت اولیه، اثر مذکور بطور مجدد دچار تخریب گشته و رو به زوال می باشد.در همین خصوص با توجه به بررسی اقلیم محیط و عوامل آسیب رسان،بیشترین علل تخریب نقاشی از سطح زیر تکیه گاه شناسایی گردید.در بحث حفاظت با توجه به بررسی مبانی نظری در رابطه با حفاظت از نقاشی های غیرمنقول واقع در سایت های باستان شناسی ، سه نوع رویکردکلی برشمرده شده است.در نهایت پروژه با نظری به روش های جدید حفاظتی هفت طرح آلترناتیو جهت حفاظت از کف نگاره شهرگور پایان می یابد.
صفیه نکوئی زهرائی محمدامین امامی
در طول هزاران سال شیشه به عنوان یک ابزار جهت نمایش فرهنگ و هنر تمدنهای مختلف شناخته شده است. در حوزه ی بین النهرین و خلیج فارس این دسته از آثار علی رغم اهمیت تاریخی و هنری خود، کمتر مورد پژوهش و مطالعه قرار گرفته اند. در این بین کمبود نمونه های مطالعاتی به دلیل رطوبت موجود در محیط دفن این آثار، سهم به سزایی در کمیت پژوهش های انجام شده دارد. با گذر زمان و تاثیر عوامل محیطی، تغییرات تخریبی در سطح آثار شیشه ای به وجود می آید. در این بین یکی از انواع تخریبهای ایجاد شده در سطح این آثار، آسیب رنگین کمانی شدن و یا قوس قزحی است. این پژوهش می کوشد تا با انجام مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و تحلیل نتایج آزمایشگاهی چون؛esem، sem، icp-oes و میکروسکوپ پلاریزان ضمن شناسایی این آسیب و فرآیند وقوع آن در آثار شیشه ای، شکل گیری آن را در نمونه های مطالعاتی متعلق به محوطه ی ساسانی تمب پرگان و موزه ی ایران باستان ، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و سپس رویکرد حفاظتی مناسب بر اساس داده های آزمایشگاهی، در مواجه با این دسته از آثار را ارائه دهد. در راستای این پژوهش با معرفی رطوبت به عنوان عامل اصلی زوال شیشه و شناسایی ساختار لایه ای به دلیل تجمع یونهای قلیایی در سطح رنگین کمانی شده، دلیل پیدایش رنگ های متنوع در سطح، برخورد نور با لایه ها و تشکیل پدیده ی تداخل نوری معرفی شده است. طبق مطالعات انجام گرفته بر روی نمونه های محوطه ی تمب پرگان، استفاده از خاکستر گیاهی غنی از پتاسیم و منیزیم جهت تامین عناصر قلیایی در ساخت این آثار مطرح گردیده و این موضوع باعث معرفی بخشی از این نمونه ها به عنوان شیشه های غنی از پتاسیم و منیزیم شده است. همچنین وجود ساختار لایه ای در سطح این نمونه ها و نمونه های موزه ی ایران باستان به اثبات رسیده. در ادامه با در نظر گرفتن این لایه ها به عنوان جزئی از اثر تاریخی و در شرایطی که ارزش های زیبایی شناسی بر ارزش های تاریخی تقدم نیابد، لزوم حفظ این لایه را به عنوان نشانی از قدمت اثر مطرح شده است.
سیمین آریانسب محمدامین امامی
محوطه "تل آجری" یکی از محوطه های باستانی است که در شهرستان مرودشت واقع شده و تا کنون سه فصل از کاوش را پشت سر نهاده است. آنچه محوطه تل آجری را حائز اهمیت می کند کشف بقایای معماری مزّین به آجرهای لعابداری است که با توجه به لایه نگاریهای باستان شناسی به عهد هخامنشی تعلق دارد. در پایان نامه حاضر سعی بر این است که با انجام مطالعاتی در راستای فن شناسی و آسیب شناسی آجرهای لعابدار این محوطه به اطلاعاتی چون چگونگی تولید این آجرها و ماهیت لعاب روی آنها و همچنین عوامل موثر در فرآیند تخریب این آثار دست یافته شود. فصل نخست این پایان نامه به بیان کلیات تحقیق اختصاص داده شده است. معرفی آجر و لعاب به شکل کلّی و انجام مطالعات تاریخی از جمله مباحث مطرح شده در فصل دوم است. در این فصل همچنین محوطه تل آجری معرفی می گردد و چگونگی کاوش های انجام گرفته در این محوطه توضیح داده می شود. در فصل سوم نمونه آجرهای محوطه تل آجری که جهت انجام مطالعات آزمایشگاهی انتخاب شده اند به همراه دیگر آجرهای موجود در محوطه معرفی می شود. فصل چهارم به فن شناسی آجرها و لعاب روی آنها با تکیه بر مطالعات آزمایشگاهی اختصاص داده شده است. فن شناسی آجرها با استفاده از آنالیزهای xrd و xrf، آنالیز حرارتی dtaوtg، مطالعات میکروسکوپ الکترونی روبشی sem-edx و بررسی های پتروگرافی انجام گرفته و نتایج جالب توجهی از تکنولوژی تولید و پخت این آثار به دست داده است. شناسایی کوارتز بعنوان فاز اصلی تشکیل دهنده آجرها که بصورت ریزدانه و یکسان در بافت آجر پراکنده شده است و شکل گیری کانی هایی چون آلبیت، آنورتیت، گلنیت و پیروکسن در محدوده دمای پخت 1000 تا 1020 درجه سانتی گراد از ویژگی های ساختاری این آجرهاست. لعاب مورد استفاده روی آجرها، لعاب بر پایه ترکیبات سربی است. فصل پنجم این پروژه مروری دارد بر آسیب های آجرها و عوامل احتمالی پدید آورنده این آسیب ها. طبق مطالعات انجام گرفته بر روی نمونه آجرهای تل آجری، تاثیر رطوبت بصورت پودر شدن و یا سست شدن سطح لعاب آشکار گشته و همچنین تبلور مجدد برخی مواد در بدنه آجرها موجب اثرات تخریبی در مرز بین بدنه و لعاب شده است. در پایان با توجه به قرار گیری آجرهای لعابدار تل آجری در دل خاک، پیشنهاداتی جهت اتخاذ شیوه های مناسب جهت حفاظت بهینه از این آثار ارزشمند ارائه شده است.
مریم میرزارضی حسام اصلانی
آجر قدیمی ترین ماده مصنوعی ساخت بشراست که در حال حاضر نیز از آن استفاده می شود. تمدن عیلام یکی از بزرگترین تمدن های شناخته شده کهن ایران باستان است (حدود4000 سال پیش). این تمدن با ایجاد بناهای عظیمی از آجر، اسناد و مدارک مهمی از نظر شناخت تکنولوژی آن زمان برای آیندگان بر جای گذاشتهاست. در این رساله تلاش شده تا با مطالعه بر روی آجرهای یکی از آرامگاه های سلاطین عیلامی در سایت جهانی هفتتپه، به نام "تپتی آهار"، بتوان برگی هر چند اندک از چگونگی ساخت آجر در آن زمان را آشکار کرد. در حال حاضر آجرهای آرامگاه تپتی آهار دچار آسیبهای فراوانی همچون ورقه ورقهشدگی، پودرشدگی و شورهزدگی و در نهایت هوازدگی آجرها شدهاست. گمان بر آن بوده، آسیبهای وارده بیشتر به دلیل ضعف تکنیکی آجرها است. بنابراین تصمیم برآن شد در مورد دلیل و منشا این آسیبها مطالعات علمی صورت گیرد. نتایج بهدست آمده مبتنی بر تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از آنالیزهای دستگاهی مانند تفرق پرتو ایکس(xrd)، فلوئورسانس پرتو ایکس(xrf) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem-edx) و همچنین آزمایشهای حرارتی (بازپخت در کوره) است. نتایج به دست آمده نشان میدهد آجرهای آرامگاه تپتی آهار از نظر تکنیک ساخت، مرغوب بوده تا جایی که میتوان گفت به استانداردهای کنونی آجر نزدیک هستند. با بررسیهای منشا آسیبهای مختلف، سهم بیشترین آسیب از نظر درجه اهمیت مختص به رطوبت ناشی از آبهای زیر زمینی در بنا است.
سمیه بصیری محمدامین امامی
مفهوم "تمامیت" یکی از بنیادی¬ترین وجوه اخلاقی و فلسفی در فرایند حفظ میراث فرهنگی است و به رغم آنکه بسیار زیاد در طول تاریخ موردبحث قرار گرفته است، لیکن همچنان به درستی و کمال تعبیر نمی شود. مفهوم تمامیت در حوزه آثار و مجموعه های موزه ای علیرغم جایگاه و رسالت والای آن ها در ارتقای فرهنگ و دانش جوامع، هیچ گاه تعریف نگردیده و تنها از تعابیر موجود در دیگر حوزه های میراث فرهنگی بهره جسته است. این مبحث خود به درستی آشکار می سازد که نمی توان انتظار داشت آنچه تحت عنوان تمامیت بر اساس مولفه های موجود در دیگر حوزه ها تاکنون تبیین گردیده است بتواند در حوزه آثار موزه ای سبب ارتقاء کیفیت راهبردهای مدیریتی حفاظت گردد. پژوهش حاضر باهدف پاسخ گویی به پرسش هایی در راستای شناخت عوامل موثر و مولفه های تأثیرگذار بر تبیین مفهوم"تمامیت" در حوزه آثار موزه ای و بررسی شیوه های اجرایی در راستای حفظ تمامیت در موزه ها انجام پذیرفته است. از این منظر هدف اصلی این پژوهش، تبیین مفهوم "تمامیت" در خصوص آثار موزه ای است تا بتوان ضمن شناخت عوامل موثر بر "تمامیت"، فرایند ارتباطی اثر- محیط- مخاطب را نیز ارتقاء بخشید. برای این منظور، در جهت ارائه مولفه های موثر و در پی آن تبیین مفهوم "تمامیت" در فرایند حفظ آثار موزه ای، به وضع ضوابطی به منظور دست یابی به شناخت بهتر مفهوم تمامیت و صیانت از آن اقدام گردیده است. خاطر نشان می گردد، در این رساله فرض بر آن بود هنگامی می توان به تبیین مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای پرداخت که به این موارد توجه نمود: بررسی ویژگی ها و اهداف موزه ها، توجه به نیاز مخاطبین در راستای درک مطلوب اثر و تعاملات ارتباطی ایشان، وضع موجود موزه ها و کیفیت ارائه آثار در موزه های متعدد، تجزیه وتحلیل آراء و اندیشه های موجود و اطلاعات مستتر در قوانین و متون نگاشته شده در حوزه حفظ مبنا یا حفاظت مبتنی بر تمامیت، و در آخر تعریف تمامیت در حوزه های متعدد میراث فرهنگی بر اساس شیوه نامه اجرایی حفاظت سال 2005 میلادی. از این منظر، این پژوهش بامطالعه و تحلیل اسناد و متون در خصوص جایگاه مفهوم تمامیت در فرایند حفظ میراث فرهنگی و نیز ارتباط مداخلات حفاظتی با مفاهیم و ارزش های درونی اثر آغاز گردیده و با ارزیابی و بررسی اسناد موجود در راستای آشکارسازی ارتباط معنایی و اهداف حفاظتی با مقوله ادراک و دریافت مخاطب ادامه می یابد. در این خصوص، ارتباط معنایی مقوله تمامیت اثر با فرایند ادراک مخاطب با نظر به دیدگاه های اثر تگرها، زمینه نگرها و شناخت گرایان موردمطالعه قرار گرفته است. در ادامه بامطالعه و تحلیل متون، اسناد، منشورها، آیین نامه ها و قوانین حفاظتی، جایگاه تمامیت در بستر تاریخی حفاظت و نیز تحولات معنایی مقوله تمامیت در منشورها و قوانین میراث فرهنگی از دیرباز تاکنون ارزیابی گردیده است. در این رساله با رویکرد بنیادی- کاربردی، از شیوه پژوهش "کیفی" به منظور دسترسی به نتایج و اهداف بهره جسته شده است و پس از جمع آوری اطلاعات، توصیف های تحلیلی، ادراکی و طبقه بندی شده ارائه گردیده تا درنهایت بتوان به شناختی دقیق از مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای دست یافت. همچنین ابزارهای مورداستفاده در این رساله نیز بر مبنای انجام تحقیق کیفی، عبارت است از انجام مشاهدات میدانی و ارزیابی، تحلیل و مطالعات اسنادی. در ادامه در این رساله، تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج شده و ارزیابی نتایج آن ها با بررسی دقیق چهار حوزه مطالعاتی ازجمله بخش بندی های مفهومی تمامیت؛ حوزه حفاظت مبنا یا حفاظت مبتنی بر تمامیت؛ رسالت و اهداف موزه ها و آثار موزه ای؛ تعریف تمامیت در چهار حوزه میراث فرهنگی بر مبنای شیوه نامه اجرایی حفاظت میراث فرهنگی،ارایه گردیده است. در تحلیل این چهار حوزه مطالعاتی، از سه الگوی متفاوت و اما مرتبط با یکدیگر در فرایند مطالعه و تحقیق بهره گرفته شده که عبارت است از روش "استقرایی"، روش "قیاسی"، روش "تطبیقی" و درنهایت روش "تمثیل". بر این اساس، با ارزیابی اطلاعات از چهار حوزه متفاوت مطالعاتی (که پیش از این مورداشاره واقع گشت) مولفه هایی که بیش از همه مورد تأکید و تکرار قرار گرفته بودند، استخراج شدند. پس از قیاس و تطبیق این معیارها با یکدیگر و توجه به گستره معنایی آن ها، این نتیجه حاصل گردید که نمی توان در راستای تبیین مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای به تعاریف ارایه شده از مفهوم تمامیت در دیگر حوزه های میراث فرهنگی بسنده نمود. ضمن آنکه برخی از معیارهای ارایه شده بر مفهوم تمامیت در سایر حوزه های میراث (بناها و مجموعه های معماری، منظرهای فرهنگی، فضاهای شهری، محوطه های باستان شناسی) قابل بهره گیری و موثر در حوزه آثار موزه ای نخواهد بود؛ از آن جمله است معیار "تداوم عملکرد" اثر و مولفه"اصالت مواد" اثر. همچنین در راستای حفظ تمامیت آثار موزه ای ضروری است به مولفه هایی همچون "تداوم معنا و محتوا"ی اثر و "سرزندگی و تعامل" اثر موزه ای توجه خاص نمود. چراکه اینها مولفه هایی هستند که در تبیین تمامیت آثار موزه ای بسیار تأثیرگذار می باشند. در نهایت در این رساله، مفهوم بنیادین تمامیت در حوزه آثار موزه ای تبیین گردید و بر مبنای آن، هشت مولفه موثر و زیر بخش معنایی بر این مفهوم بنیادین معرفی گردید. درنتیجه مولفه های مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای عبارت اند از: حفظ منزلت و برجستگی اثر - حفظ حریم اثر- حفظ اصالت مندی اثر- حفظ تعامل و سرزندگی اثر- حفظ پویایی و تداوم محیطی اثر - حفظ نظم فضایی اثر - حفظ دست نخورده بودن اثر -حفظ محتوا و معانی اثر. در آخر نظر به مطالعات گسترده و تحلیل های بسیار می توان به این نتیجه رسید که جملگی این معیارها و مولفه ها همچون حلقه های یک زنجیر به یکدیگر متصل و درهم تنیده اند و ارتباط معنایی تنگاتنگی با یکدیگر دارند و لذا صیانت از تمامیت آثار موزه ای تنها منوط به حفظ مجموعه این مولفه ها در تعامل با یکدیگر است. این در حالی است که حفظ این مولفه ها اهمیت و جایگاه بسزایی در نیل به کیفیت مطلوب ادراک مخاطب از اثر موزه ای داشته و توجه و صیانت از آن ها سبب می گردد مخاطب بتواند به شناخت جامع تر و درک مطلوب تری از آثار ارائه شده در موزه ها دست یابد. در انتها خاطرنشان می گردد که هدف از نگارش این رساله ارائه مدلی است در راستای حفظ و صیانت از مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای تا به موجب آن بتوان ضمن نیل به شناختی دقیق از این مهم، آن را در شیوه های اجرایی فرایند حفظ آثار موزه ای مدنظر قرارداد.