نام پژوهشگر: شهابالدین ذوفقاری
فاطمه سیفعلی یی شهاب الدین ذوفقاری
مجموعه حاضر تحقیقی جامع و مفصل با موضوع « بررسی روابط اجتماعی انسان در نظام اخلاقی قران » می باشد که با هدف اصلاح و قرانی سازی روابط اجتماعی انسانها آغاز شده و برای رسیدن به این هدف با مراجعه به قران مجید و روایات اهل بیت علیهم السلام ، کتب معتبر در رشته های علوم تربیتی، روانشناسی، اخلاق، جامعه شناسی و علوم اجتماعی ابتدا به بحث راجع به اصل اجتماعی بودن انسان و اینکه خداوند اساساً انسان را موجودی اجتماعی آفریده و تکامل و سعادت نهایی انسان به میزان بسیار زیادی وابسته به اجتماع و زندگی اجتماعی اوست بیان شده و سپس به بررسی نظام اخلاقی قران در روابط اجتماعی انسان پرداخته شده است. در قران و روایات اهل بیت علیهم السلام برای رابطه با هر شخص در اجتماع برنامه و قانون خاصی وجود دارد و هر کس با خصوصیات مخصوص خود به ما می گوید که چگونه با او برخورد کنیم و تک تک این روابط بطور مفصل در قران و روایات بیان شده است از رابطه ی با عقاید مختلف گرفته تا رابطه ی با طبقات مختلف و خلقیات متفاوت . برای همه ی اینها قران برنامه دارد و حتی کمترین رابطه را که شاید انسان در تمام عمرش فقط یک بار با آن روبروست را به خوبی بیان نموده است و آسیبها و آفتهایی که این روابط را خدشه دار نموده و آن را از حالت سازنده و با نشاط خارج ساخته و ایجاد اختلاف و تفرقه می نماید را بیان داشته است. قرآن از انسانها اعتدال ، عطوفت ، احسان و رحمت و رأفت می خواهد و همه ی اینها را برای زندگی اجتماعی انسانها لازم می داند و از افراط و تفریط و غرور و بدبینی و بدخواهی و بدرفتاری نهی می نماید و همه ی اینها آفتهای بزرگ در روابط اجتماعی انسانها محسوب می شوند. بنابراین نظام اخلاقی قران در روابط اجتماعی انسان نظامی سراسر مهربانی، کرامت، اعتدال و زیبایی است و این امور در همه ی روابط سرلوحه ی عمل مومنین قرار می گیرد. در نظام اخلاقی قران هر جا راهی برای مهرورزی و مهربانی وجود نداشته باشد راهی برای دعوا و خشونت هم نیست و تنها باید عفو و صفح پیشه نمود و از افراط و تفریط و تضییع حقوق دیگران پرهیز نمود. این تحقیق ما را به این نتیجه اساسی و مهم می رساند که قران با نظامی دقیق ، هماهنگ و منسجم و همه جانبه در روابط اجتماعی نیز مانند سایر عرصه های زندگی ، اصلاح دین و دنیای مردم را به عهده گرفته و سعادت دنیا و آخرت آنها را تضمین نموده و پیروانش را از گمراهی ، اختلاف و بیراهه رفتن محافظت می نماید.
سمیه طباطبایی پور شهاب الدین ذوفقاری
آموزه فضل الهی از منظر قرآن عنوانی است جهت آشنایی ودستیابی به مفهوم فضل و باید گفت، این مطلب از مباحثی است که کمتر در کلید واژگان قرآنی مورد توجه قرار گرفته است. رساله حاضر در یک مقدّمه و پنج فصل نگارش و تنظیم شده است، در فصل اول طرح کلی تحقیق و مباحثی چون اهداف و پیشینه تحقیق وواژگان کلیدی تحقیق موردبررسی واقع می شود. فصل دوم که با عنوان« فضل الهی در قرآن » است به مباحثی چون معنای اصطلاحی فضل و «ذوالفضل از منظر قرآن» وهمچنین فرمان به درخواست فضل از خدا ، از منظر قرآن و روایات اشاره دارد. در بخش دیگری از این فصل،مشمولین فضل الهی به گروهها واشخاص تقسیم ودسته بندی شده اند که مفصل در این زمینه بحث می شود. فصل سوم این رساله به تجزیه و تحلیل مسائل مرتبط با فضل اختصاص دارد وارتباط مسائلی چون رابطه عدل وفضل ،مسأله حکمت و همچنین تفاوت های فردی و ارتباط هر کدام از این مباحث با فضل حق تعالی پرداخته شده است. در فصل چهارم شرایط و ضوابط بهره مند شدن از فضل مطرح می شود اسباب و عواملی که موجب زمینه ساز شدن فضل حق تعالی می شود و همچنین آفات و موانع دستیابی به فضل مطرح و این مهم مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان وظایف انسان در برابر بهره وری از فضل الهی بیان می شود. فصل پنجم هم به جمع بندی و نتیجه گیری کلی مباحث اختصاص دارد.
نسرین سادات عاملی عبدالغنی ایروانی زاده
نوشته پیش رو با عنوان "مقایسه حضرت ابراهیم (علیه السلام) و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)" در قرآن با محور قرار دادن آیه 68 سوره مبارکه آل عمران و بررسی جنبه های معنوی ـ الهی آن دو پیامبر، در پی اثبات آن است که پیامبر گرامی اسلام و کسانی که با جان و دل و با معرفتی کامل دعوت پیامبر را پذیرفته اند نزدیکترین افراد به ابراهیم (علیه السلام) می باشند و سخن آن دسته از افرادی که خود را به جهت نسب به او نزدیکتر می دانند ادعایی بیش نیست بلکه ملاک نزدیک بودن به شخص، پیوند روحی و مکتبی و هم خوانی عقیده که استوارترین پیوندهاست می باشد. تحقیق حاضر شامل مقدمه و چهار فصل است: در فصل اول دورنمایی از موضوع تحقیق، تحت عنوان کلیات، اهداف تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، فرضیات و روش تحقیق، و در نهایت واژه شناسی آمده است. فصل دوم که اختصاص به بررسی دعاها و نیایش های دو پیامبر اسوه در قرآن دارد، شامل دو بخش می باشد که در ابتدا جهت ورود به بحث، در زمینه لغوی و معنوی دعا توضیحی مختصر داده شده است. در بخش اول این فصل، با عنوان «ابراهیم (علیه السلام ) آموزگار دعا» به بررسی یکی از بارزترین جلوه های زندگی ابراهیم (علیه السلام) یعنی دعاهای قرآنی آن حضرت که از طلب امنیت و آبادانی شروع و به طلب غفران و آمرزش الهی ختم می گردد پرداخته و در بخش دوم با عنوان «پیامبرگرامی اسلام الگوی عینی دعا» به دعاهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قرآن توجه و پاره ای نکات نغز و ارزشمند و حکمت از خلال ادعیه آن بزرگوار برداشت شده است. فصل سوم با عنوان «محمد(صلی الله علیه و آله) و ابراهیم (علیه السلام): اسوه، امام و مظهر تام صفات الهی» می باشد. در این فصل سعی شده عنوان انتخابی تا حدی گویای مطالب مطرح شده در فصل باشد. این فصل شامل سه بخش است: در بخش اول به مقام الگویی آن دو بزرگوار و به روش الگوگزینی در قرآن توجه شده و در بخش دوم مقام امامت به عنوان یکی از وجوه مشترک شخصیتی ایشان مورد بررسی قرار گرفته و در بخش سوم عناوین و سرانجام اوصاف مشترک همچنین تمایزات روحی و خلقی این دو پیامبر بزرگ بررسی گردیده است. در فصل آخر که فصل نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات و راهکارها می باشد سعی بر آن است که علاوه بر پاسخگویی به سوالات و قبول فرضیه های طرح شده در تحقیق، به منظور کاربردی کردن هر چه بیشتر مطالب گرآوری شده، راهکارها و پیشنهادهایی را برای مراکز، ارگانها و سازمان های فرهنگی مربوطه ارائه دهیم.
شهین ابوالقاسمی شهاب الدین ذوفقاری
برّ و نیکی، در روابط بین افراد و مناسبت های اجتماعی نقش تعیین کننده ای ایفا می نماید؛ به گونه ای که با ایجاد فضایل اخلاقی، موجب استحکام روابط اجتماعی گردیده و استعدادهای متعالی انسان را به رشد و کمال مطلوب رسانیده و موجب نزدیکی قلوب آحاد ملت به یکدیگر شده و در ایجاد امّت واحده ی اسلامی، بسیار نقش آفرین است. هر جامعه ای که اساس فرهنگ آن بر پایه ی توجه به خیرات باشد، آن جامعه رو به سوی سعادت دنیوی و اخروی نموده و می تواند برای ملل و جوامع دیگر الگویی والا باشد. ایجاد زمینه برای تربیت انسان های خیّر، براساس معارف اصیل قرآن و عترت (علیهم السلام)، از اهداف اساسی این تحقیق است. مفهوم و حقیقت برّ؛ جامع خیرات است، که در ابعاد اعتقادی ـ اخلاقی و عملی قابل بررسی بوده و مصادیق متعدّدی از آن، در آیات و روایات عنوان گردیده است. در بیان اهمیت این موضوع، همین بس که: تمام اعمال نیک، در حیطه ی برّ قرار گرفته و بخش عمده ای از احکام و فروعات اسلام، بر پایــه ی برّ نهاده شده است و با پرداختن به آن، می توان به بخش عمده ای از مبانی و معارف اسلام دست یافت. برّ در بعد فردی و اجتماعی قابل بررسی می باشد، بدین ترتیب که؛ در بعد فردی از انسان نیکوکار، انسانی آراسته به عقاید حقّه و اخلاق حسنه و اعمال صالحه می سازد و در بعد اجتماعی، نقش کلیدی در بهبود مشکلات اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی داشته و روابط مستحکمی بین مردم ایجاد می نماید و با رشد و توسعه برّ، همدلی و تعاون در جامعه پدید آمده و وحدت اسلامی در معنای حقیقی آن تجلّی می یابد؛ به گونه ای که، امنیت و عدالت و رفاه اجتماعی در میان اقشار مختلف استقرار می یابد. دستیابی به این اهداف متعالی در مورد برّ ـ که منظور نظر اسلام است ـ امکان پذیر نخواهد شد، مگر با مهیّا نمودن ملزومات آن، که عبارتند از: بهره مندی افراد از پشتوانه های اعتقادی و اخلاقی، همراه با معرفت به خداوند و یقین به قیامت و نیز، بهره مندی از تقوا، به معنای: پاکسازی درون از رذایل و آراستگی باطن به فضایل اخلاقی. سیمای برّ در آیات و روایات؛ با بیان اهتمام افراد به نیّت های خیر و ایجاد شرایط لازم برای احسان حقیقی و بیان اوصاف أبرار تصویر گردیده است. برخی آفات و موانع برّ و احسان، مانند: فخر فروشی، عجب، منّت گذاری، آزاررسانی، ریا و سُمعه در مسیر نیکوکاری آسیب های جدّی وارد می کنند و باید از سر راه برداشته شوند. از عوامل رشد و کمال برّ، می توان از : قدرشناسی از نیکوکاران، نیکی به عموم افراد، شتاب و استمرار در نیکوکاری و امثال اینها نام برد، که حرکت آدمی را به سوی برّ تسهیل می نمایند. آنچه در این پژوهش بدست آمد این است که: برای نهادینه کردن برّ در اجتماع، باید فرهنگ برّ را در جامعه ترویج نمود، به همین جهت می توان، در مقیاس های کوچکی از اجتماع، مانند: خانواده، مدرسه و خویشاوندان، افرادی نیکوکار را تربیت نمود، تا این افراد بتوانند در مقیاس های بزرگتری از اجتماع در امور خیرخواهانه نقش آفرین باشند. در این تحقیق به ارائه ی طرح هایی جدید، برای ایجاد خیریه هایی موفق اشاره شده و به مسئله ی وقف و احیای آن و پیشنهادهایی در این مورد پرداخته شده و نیز، صله ی أرحام به عنوان یکی از مبانی تقویت برّ و نیکوکاری در اجتماع مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یعقوب حسینی شهاب الدین ذوفقاری
درعلم اقتصاد، مصرف شامل دو گروه عمده خوراکی ها و غیرخوراکی هاست و مهمترین عامل تعیین کننده آن درآمد است به گونه ای که هر چه درآمد بیشتر باشد مصرف بیشتر خواهد بود و بر عکس. ولی از نظر اسلام باید اعتقادات و باورهای دینی و سطح فکری و فرهنگی آحاد جامعه را نیز از عوامل تعیین کننده مصرف دانست. خدای بزرگ همه چیز ها را برای انسان آفرید و او را به استفاده درست از انواع نعمت ها امر می کند ولی از آنجایی که انسان ظلوما و جهول است اصولی را برای او در نظر گرفته است و از او خواسته است که در کلیه امور زندگی میانه رو و معتدل باشد و از این نعمت ها برای رسیدن به کمال و جمال استفاده نماید. از دیدگاه اسلام جهل و نادانی و غفلت و ضعف ایمان و لذت طلبی و هوا پرستی و مد گرایی و حریص بودن مهمترین ریشه های مصرف بی رویه است که باعث از بین رفتن منابع ملی، کاهش برکت، فقر، وابستگی خارجی، فساد، خیانت، از بین رفتن شرافت و محرومیت از هدایت الهی است و سرانجام آن هلاکت و نابودی است. الگوی مصرف در اسلام مبتنی بر مبارزه با عوامل مصرف بی رویه و دعوت به اعتدال، اقتصاد، زهد و قناعت است و از میان خود انسان ها، گروهی را الگو و اسوه آنها قرار داده که هرکس دستورات اسلام را نصب العین خویش قرار دهد و انبیا و اوصیا و صالحین را الگوی خود قرار دهد در دنیا و آخرت به رستگاری می رسد.