نام پژوهشگر: حمیدرضا گل مکانی

مدیریت یکپارچه ریسک و ارزش افزوده بر اساس تئوری مطلوبیت و مدل دورنمای تجمعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تفرش - دانشکده مهندسی صنایع 1389
  قاسم مهدی زاده   بهزاد اشجری

چکیده آمارهای نگران کننده از ناکامیها یا شکست پروژه ها در دستیابی به اهداف از یک طرف و مباحثی مانند پیچیدگی و عدم قطعیت که از ویژگیهایی برجسته عصر حاضر است از طرف دیگر حاکی از وجود چالشهای بنیادی در دانش مدیریت پروژه می باشد. استاندارد دانش مدیریت پروژه با وجود اینکه بطور جامع به همه موضوعات در این زمینه پرداخته است ولی به لحاظ عملی نتوانسته است تاثیر لازم را داشته باشد. هدف عمده در این پژوهش ارائه یک مدل جدید و کاربردی در زمینه مدیریت پروژه می باشد بطوری که مهمترین موضوعات در فرایند مدیریت پروژه اعم از زمان، هزینه، محدوده و ریسک را بصورت توامان مدیریت کند. آنچه که در این پژوهش آمده است ارائه یک سیستم یکپارچه جدید مدیریت پروژه می باشد که در آن بر دو موضوع اساسی تاکید شده است: موضوع اول مدیریت ریسک می باشد که پس از تشریح همه وجوه آن اقدام به طراحی و توسعه مدلی جدید شده است که هم از نظر فرایند و هم از نظر تکنیکهای استفاده شده دارای ویژگیهای منحصر به فرد می باشد. اهم ویژگیهای این مدل را می توان به شرح زیر بیان داشت: 1- باز تعریف فرایند مدیریت ریسک در قالب یک مدل تصمیم گیری. 2- تحلیل کمی ریسک بر اساس تکنیک دورنمای تجمعی و مفاهیم منبعث از تئوری مطلوبیت در مدلهای اقتصادی و تصمیم گیری. 3- ارائه شاخصها و پارامترهای کاربردی جدید در مدیریت ریسک موضوع دوم، به بحث ارزش افزوده می پردازد. این جنبه از سیستم مذکور به تفصیل و از زوایای مختلف مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و در نهایت ضمن بیان ضعفها و ایرادات تکنیکهای موجود ارزش افزوده، به کمک مدل معرفی شده مدیریت ریسک، مدل جدیدی برای ارزش افزوده معرفی شده است. در این مدل کلیه فرمولها بطور کامل بازبینی شده اند و علاوه بر این شاخصهای مهم جدیدی نیز ارائه شده است. این مدل جدید دارای مزایا و قابلیتهای بالاتری نسبت به مدلهای پیشین می باشد که از جمله مهمترین آنها قابلیت کنترل همزمان چهار حوزه اصلی در مدیریت پروژه (زمان،هزینه،محدوده و ریسک) می باشد. بطور کلی نتایج این پژوهش را می توان به شرح زیر برشمرد: 1- تعریف کاربردی عدم قطعیت و ریسک و تبیین ضرورت تمایز بین آنها و همچنین اهمیت بسط و توسعه مدلی جهت مدیریت عدم قطعیت در کنار مدیریت ریسک. 2- بررسی ساز و کار مدیریت استراتژیک و وجوه اشتراک و افتراق آن با مدیریت ریسک و ارزش افزوده. 3- تعریف ارتباط وثیق بین مدلهای دو بعدی اقتصادی - روانشناسی در تکنیکهای تصمیم گیری و مدیریت ریسک و ارزش افزوده. 4- معرفی تئوری مطلوبیت و مدل دورنمای تجمعی به عنوان یک مدل کارآمد و اثر بخش در تحلیل ریسک. 5- طراحی و توسعه مدل جدید مدیریت ریسک مبتنی بر تکنیک دورنمای تجمعی. 6- طراحی و توسعه مدل جدید ارزش افزوده بمنظورکنترل همزمان چهار بعد اصلی در نظام مدیریت پروژه (هزینه،زمان،محدوده،ریسک) در قالب یک فرایند یکپارچه.

تدوین استراتژی پایش وضعیت (cm) توربین های برقابی با رویکرد پیش فعالانه(کنشی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تفرش - دانشکده صنایع 1389
  مرتضی حجازی دینان   حمیدرضا گل مکانی

تعمیر اساسی توربین ژنراتور نیروگاههای برقابی که بخش اصلی اورهال نیروگاه را تشکیل میدهد، در حال حاضر به روش پیشگیرانه (pm) ، با توجه به دستورالعمل کارخانه سازنده و میزان کارکرد (ساعت بهره برداری)، صورت میگیرد. این زمان تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر شرایط نصب و راه اندازی، نحوه بهرهبرداری، چگونگی نگهداری، شرایط محیطی و ... قرار داشته و لذا میتواند برای نیروگاه های مختلف متفاوت باشد. از آنجا که شرایط اقلیمی کشور و تغییرات آب و هوایی آن همواره به شکل دوره های ترسالی و خشکسالی ظاهرمی گردد، چنانچه زمان اورهال در دوره ترسالی قرار گیرد، اجرای آن منجر به خارج شدن واحد نیروگاهی از مدار تولید می گردد. این عدم تولید در طول مدت زمان لازم جهت اورهال، نه تنها به دلیل نیاز به انرژی تولیدی در شبکه برق سراسری، تبعات اجتماعی و سیاسی مطلوبی نخواهد داشت، از نظر اقتصادی نیز ضرر سنگینی را متوجه تأمین کننده برق می نماید. در حالیکه اگر امکان به تعویق انداختن اورهال تا دوره خشکسالی مهیا شود( که بناچار نیروگاه حداقل تولید را خواهد داشت) و یا اینکه سرویس تا فصول مناسب سال که مصرف برق در شبکه سراسری در حداقل آن قرار دارد به تعویق افتد، می توان تبعات اجتماعی و اقتصادی آن را به حداقل رساند. ضمناٌ انجام اورهال اساسی به معنی دمونتاژ کامل اجزاء توربین و تعویض کلیه قطعات مصرفی و قابل تعویض آن نه تنها ممکن است دستگاه را از حالت ایده آل اولیه خارج سازد بلکه منجر به تعویض اجباری بسیاری از قطعاتی می گردد که در اثر باز و بسته شدن، معیوب خواهند گشت، در حالیکه بخشی از عمر مفید آنها باقی مانده است. از همه مهمتر اینکه وضعیت دستگاه پس از هر اورهال با شرایط اولیه آن یکسان نبوده و دستورالعمل پیشگیرانه قبلی منطبق بر شرایط فعلی آن نخواهد بود. در این پایان نامه، هدف؛ استفاده از استراتژی کنترل وضعیت (cm)، تعیین روش های عملیاتی مناسب، شناسایی اجزاء و موثرترین پارامترهایی که نیاز به این پایش دارند و نیز چگونگی کنترل پارامترهای مذکور برای اجزاء مختلف توربین های آبی فرانسیس است، بنحویکه بتوان با قابلیت اطمینان بالا در خصوص به تأخیر انداختن زمان اورهال ویا ضرورت انجام آن در زمانی زودتر از موعد، تصمیم گیری نمود و قبل از رشد خرابیها آنها را شناسایی کرد.

بهینه سازی فواصل بازرسی در استراتژی نگهداری و تعمیرات بر اساس وضعیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تفرش - دانشکده مهندسی صنایع 1389
  فهیمه فتاحی پور   حمیدرضا گل مکانی

در روش اوّل پیشنهادی در این پایان نامه، با فرض تساوی فاصله زمانی بین اجرای بازرسی های متوالی و با لحاظ هزینه بازرسی در استراتژی حدّ کنترل، علاوه بر حدّ کنترل بهینه برای تعویض، فاصله زمانی بهینه بین بازرسی های متوالی تعیین می گردد. مدل ارائه شده در این دیدگاه، با محاسبه احتمال تعویض سیستم به علّت خرابی و متوسّط فاصله زمانی بین تعویض های متوالی برای فواصل بازرسی دلخواه، نرخ هزینه تعویض برای مجموعه فواصل ممکن بین بازرسی های متوالی را محاسبه، و سپس، با ترکیب هزینه های تعویض و هزینه های بازرسی، متوسّط کلّ هزینه ها را برای هر یک از فواصل مذکور، تعیین می کند تا با مقایسه مقادیر متوسّط کلّ هزینه ها، بتوان بهترین فاصله بین بازرسی ها و حدّ کنترل بهینه متناظر با آن را انتخاب نمود. در روش دوّم پیشنهادی در این پایان نامه، زمان اجرای بازرسی ها به گونه ای برنامه ریزی می گردد تا متوسّط هزینه کلّ بازرسی ها و تعویض در درازمدّت، در مقایسه با طرح بازرسی با فاصله ثابت که در آن فاصله زمانی بین اجرای بازرسی های متوالی، مقداری ثابت می باشد، کاهش یابد. در این روش، با در نظر گرفتن هزینه بازرسی ها و با لحاظ فرض اجرای بازرسی ها با فاصله نابرابر از یکدیگر، یک فرایند تکرار پیشرو، جهت ارزیابی طرح های بازرسی ممکن، ارائه می گردد. با مقایسه مقادیر متوسّط هزینه کلّ بازرسی ها و تعویض، طرح بازرسی مناسب، تعیین می گردد. در این روش، زمان بازرسی بعدی بر اساس عمر سپری شده سیستم تا بازرسی جاری، تخمین زده می شود. برای پیاده سازی مدل های مذکور و ارزیابی نتایج به دست آمده، الگوریتم اجرای آن ها برنامه نویسی شده و برای دستگاه های مختلف و با مشخّصات گوناگون، مورد اجرا قرار گرفته است.کد برنامه های مذکور، در انتهای این پایان نامه آورده شده است.

انتخاب سبد دارایی های مالی با استفاده از توابع copula
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تفرش - دانشکده مهندسی صنایع 1390
  الناز رحیمی چطری   حمیدرضا گل مکانی

در این پژوهش با به کارگیری توابع copula به عنوان ابزاری برای ارتباط برقرار کردن بین توابع احتمال متغیرهای تصادفی، به معرفی مدلی برای تصمیم گیری در خصوص انتخاب پورتفولیو پرداخته و در نهایت با مقایسه ی مدل یاد شده با مدل مشهور مارکویتز به بیان نقاط قوت و ضعف آن می پردازیم. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان از توانایی توابع copula در پاسخگویی به پرسش سرمایه گذار در خصوص انتخاب سهام موجود در پورتفولیو و وزن هر یک از شرکت های انتخابی دارد. همینطور مشاهده شد که در محدوده ی پیاده سازی مدل در این پژوهش (بازده مورد انتظار سرمایه گذار از 1 تا 30 درصد) در اغلب موارد، ریسک پورتفولیوی پیشنهادی مدل حاضر، کمتر از ریسک پورتفولیوی پیشنهادی مارکویتز می باشد. از سوی دیگر توانایی مدل پیشنهادی در ارائه پاسخ به کلیه سرمایه گذاران با هر درجه از بازده مورد انتظار نقطه قوت دیگر این مدل است. با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد طرح مساله ی انتخاب سبد سهام با به کارگیری توابع copula می تواند زمینه ساز تحقیقات بیشتر در خصوص این توابع و چه بسا حصول نتایج بهتر و بیشتر در تحقیقات آتی گردد.

بهینه سازی حد تعویض و تعمیر در نگهداری و تعمیرات بر اساس وضعیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تفرش - دانشکده صنایع 1391
  سیده مهری موسوی   حمیدرضا گل مکانی

بسط مدل حد کنترل تعویض با انجام تعمیرات در زمان بازرسی به منظور کاهش هزینه کل سیستم در افق زمانی بلند مدت با هدف یافتن حد کنترل بهینه تعویض و تعمیر به همراه تعیین بهترین استراتژی تعمیراتی در این راستا مدل سازی ریاضی و شبیه سازی انجام شده است.