نام پژوهشگر: سید جلال دهقانی فیروز ابادی

مقایسه سیاست خارجی شیراک و سارکوزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1389
  مرتضی نوعی باغبان   سید جلال دهقانی فیروز ابادی

به طور کلی بعد از جنگ جهانی دوم ما شاهد پایین آمدن جایگاه اروپا در نظام بین الملل و ضعف کشورهای اروپایی به خصوص آلمان، انگلیس و فرانسه هستیم. در چنین شرایطی، آمریکا به عنوان ابر قدرت جهان غرب، سکان اداره بلوک غرب را بر عهده گرفت. در این شرایط انگلستان وضع موجود را پذیرفت و دست همکاری به سوی آمریکا دراز نمود. اما فرانسه که در طول تاریخ همواره داعیه رهبری بر مستعمرات را بر عهده داشت ،این شرایط را نپذیرفت و جریانی به نام گلیسم، به رهبری ژنرال دوگل که به دنبال استقلال در سیاست خارجی و اداره جهان مبتنی بر یک سیستم چند قطبی بود، شکل گرفت. این جریان بعد از ژنرال دوگل، بین روسای جمهور فرانسه تا پایان ریاست جمهوری شیراک ادامه داشت. روسای جمهور پس از دوگل، مبتنی بر یک سیاست خارجی مستقل و اروپا مدارانه و چند جانبه گرایانه در سیاست بین الملل، عمل کردند.شیراک، با وجود آنکه سیاستهای نئو گلیستی در سیاست خارجی فرانسه را پایه گذاری نمود ، به گونه ای که در اوایل روی کار آمدنش به دنبال بهبود روابط فرانسه با آمریکا و بازگشت فرانسه به بخش فرماندهی ناتو بود.اما هیچگاه به دنبال زیر پا گذاشتن اصول دوگل در سیاست خارجی خود بر نیامد و همواره از سیاستهای گلیسم در قبال امریکا ، اروپا ، ناتو، خاورمیانه ، پیروی می نمود. اما در چنین شرایطی، شخصی در سال 2007 به کاخ الیزه راه یافت که با شعار گسست از گذشته، در مبارزات انتخاباتیش رقابت نمود. سارکوزی در ارتباط با روابط کشورش با آمریکا، خواستار تغییر و بهبود روابط فی ما بین گردید. وی امریکا را مهد آزادی و دموکراسی خواند و اذعان داشت که امریکا از جمله کشور هایی است که فرانسه تا کنون با آن وارد جنگ نگردیده است. لذا وی در مبارزات انتخاباتیش وعده بهبود روابط فرانسه با امریکا را داد. از سوی دیگر وی خواهان بازگشت فرانسه به بخش فرماندهی ناتو گردید، و اذعان نمود که ناتو یک سازمان اروپایی است و متعلق به ما است.در ارتباط با کشور های عربی وی، به شدت از سیاستهای عربی شیراک انتقاد نمود و روابط گسترده فرانسه با کشور های استبدادی عربی را به شدت زیر سوال برد، و قول اولویت قرار دادن دموکراسی و حقوق بشر در روابط خود با کشورهای عربی را داد. به طور کلی در سال 2007 شخصی به کاخ الیزه راه یافت که خواهان گسست از گذشته و افول اصول گلیسم در سیاست خارجی فرانسه بود. لذا بررسی این تغییر و میزان آن،از جایگاه ویژه ای در این تحقیق بر خوردار است که در طول آن علت و میزان این تحولات در سیاست خارجی فرانسه، مورد بررسی قرار می گیرد.