نام پژوهشگر: عباس قضایی
هانیه پوشدوزباشی عباس قضایی
یک بنگاه اقتصادی برای شروع فعالیت و تأمین نیروی انسانی و مواد اولیه مورد نیاز خویش، نیروهای انسانی متقاضی کار و متناسب با نیاز خود را وارد بازار کار کرده و بخشی از سرمایه های راکد را در جهت تولید بکار می گیرد. با این دید، شاید بتوان ورود یک بنگاه صنعتی به بازار را گامی در جهت رسیدن اقتصاد به اشتغال کامل عوامل تولید و هم چنین تخصیص کارآمد منابع تصور نمود. این در حالی است که همین بنگاه در صورت شکست و خروج از بازار، بیکاری نیروی انسانی مشغول به کار در این بنگاه و سرمایه های مورد استفاده در این بخش را به دنبال دارد. مطالعات موجود نشان می دهد که از میان بنگاه های واردشده به صنعت، تعداد زیادی در سال های اولیه فعالیت و به دلایل مختلف از بازار خارج شده و تنها تعداد معدودی می توانند در سال های متمادی به فعالیت خویش ادامه دهند. از طرف دیگر، حدود 90 درصد از بنگاه های صنایع تولیدی ایران را بنگاه های کوچک و متوسط تشکیل داده است. بر این اساس و با توجه به نقش این بنگاه ها در ایجاد اشتغال، هم چنین پیامدهای ناشی از ورود و خروج آنها، پژوهش حاضر می کوشد دوره حیات را در صنعت نساجی به عنوان صنعتی که در ایران سابقه ای دیرینه داشته و در سال های اخیر فراز و نشیب های زیادی را در زمینه ورود و خروج بنگاه های این صنعت تجربه نموده است، مورد بررسی و کنکاش قرار داده و عوامل موثر بر آن را شناسایی نماید. اطلاعات بنگاه های سرشماری شده از مرکز آمار ایران در سال های 84- 1375، مبنای داده های این مطالعه را تشکیل داده است. برای انجام این پژوهش، وضعیت (بقا یا خروج) تمامی بنگاه های واردشده به صنعت نساجی کشور در هر یک از سال های 81- 1375 تا سال پایانی دوره مورد مطالعه (1384) مورد بررسی قرار گرفته است. تعیین عوامل موثر بر دوره حیات بنگاه ها نیز با استفاده از روش probit و از طریق نرم افزار stata مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج بدست آمده هم سو با نتایج سایر مطالعات انجام شده، حاکی از نقش عمده ویژگی های مختص بنگاه از جمله اندازه، مالکیت، بهره وری و تکنولوژی بر بقای بنگاه های صنعت نساجی است. در میان ویژگی های نیروی انسانی نیز سهم شاغلان با آموزش عالی عامل موثری در ارتقای بقای بنگاه های این صنعت محسوب می گردد. بنابراین، با توجه به مجموع یافته های این پژوهش لازم است تا با افزایش بهره وری و تکنولوژی بنگاه های کوچک و متوسط، همچنین افزایش سطح آموزش شاغلان آنها، زمینه افزایش دوره حیات بنگاه های کوچک و متوسط و همچنین رشد آنها فراهم گردد.
محمد فاطمی محمد علی فیضپور
اشتغال و مباحث پیرامون آن همواره مرکز توجه بوده و در دهه اخیر موضوع بررسی دوره حیات یک شغل در میان اقتصاددانان دنیا جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. در این رساله با استفاده از مدل مخاطره کاکس متناسب دوره حیات شغل برای افراد شاغل در تعاونی های تولیدی صنعتی بهره برداری شده طی برنامه های سوم و چهارم توسعه مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی چهار فرضیه اصلی وجود دارد که در آن ها تأثیر ویژگی های فردی، ویژگی های بنگاه، ویژگی های صنعت و شرایط محیطی بر دوره حیات شغل مورد آزمون قرار داده شده است. در هر فرضیه اصلی تعدادی فرضیه فرعی قرار دارد که متغیرهای توصیف کننده هر دسته را شامل می شود. جامعه آماری مورد بررسی شامل167 بنگاه اقتصادی و 1388 نفر شاغل بوده است که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه معادل 138 بنگاه تعاونی تولیدی صنعتی و 1103 نفر تعیین گردیده است. از این تعداد 902 پرسشنامه تکمیل و بر اساس آن، فرضیات مورد آزمون قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که هر چهار فرضیه مورد تأیید بوده، بیشترین معنی داری را شرایط محیطی به خود اختصاص داده، پس از آن ویژگی های فردی در جایگاه دوم قرار دارد و ویژگی های بنگاه و صنعت به ترتیب رتبه سوم و چهارم را به خود اختصاص داده اند. در میان بیست و سه متغیر مورد بررسی جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، سطح تحصیلات و وضعیت شغلی والدین، در میان ویژگی های فردی اثر افزاینده و معنی داری بر دوره حیات شغل داشته است. این در حالی است که، متغیرهای تعداد افراد شاغل در خانواده، وضعیت شغلی پیش از ورود به تعاونی و سابقه ترک شغل اثر کاهنده ای را بر این دوره می گذارد. علاوه بر این آموزش ضمن خدمت، تطابق توانایی با فعالیت مورد تصدی، رضایت شغلی، تطابق ارزش های فرد با بنگاه و سهولت تردد تا محل کار از جمله عواملی هستند که موجب افزایش دوره حیات شغل را فراهم می آورند. بر خلاف عوامل مذکور، اندازه بنگاه، میزان سرمایه بر بودن بنگاه و میزان سختی کار دارای اثر کاهنده بر دوره استمرار فعالیت شاغل در شغل می باشند. بر اساس نتایج این مطالعه، متغیرهای رسته شغلی، مدت قرارداد، موقعیت مکانی بنگاه، کد صنعت و سال خروج از فعالیت اثر معنی داری بر دوره حیات شغل از خود نشان نداده اند.