نام پژوهشگر: محمد تقی قزل سفلی
مریم بخشیان محمد تقی قزل سفلی
اهمیت رسانه ها در جهان امروز بر کسی پوشیده نیست . از زمان شکل رسانه ها روزنامه ، تلفن ،تلگراف ، سینما و تلویزیون کاربرد و نقش رسانه ها روز به روز بیشتر شده و در حوزه های سیاسی اهمیت خود را پیش از پیش به نمایش گذاشته است . از سویی دیگر دموکراسی به عنوان یک سیستم سیاسی پذیرفته شده ، روند رو به فزونی در زندگی بشر عصر نوین داشته است . این رساله رسانه ها را به عنوان رکن اساسی جوامع جدید ، عاملی موثر بر روند دموکراسی ها دانسته است . چنانکه جریان رشد رسانه ها در دست قدرتمندان سیاسی و اقتصادی باعث شده تا افکار عمومی جوامع ، تحت تسلط عده ای قلیل که صاحبان سیاسی و اقتصادی رسانه ها محسوب می شوند قرار گیرد . و از این طریق دموکراسی که تحت قیمومیت افکار عمومی شکل می گیرد آسیب پذیر شود . از سویی دیگر رسانه ها با خلق جوامع مصرفی و تبلیغات روز افزون ، انسان هزاره جدید را مفتون خود ساخته و با ایجاد فضایی مجازی و سایبری و به دنبال آن خلق دنیای مجازی به جای واقعیت های جامعه انسانی عملکرد آزاد انسان امروز را تحت تارو پود تصاویر و صداهایی قرار داده که تنها عده ای به عنوان صاحبان این رسانه ها خالق دموکراسی دلخواه خود محسوب می شوند . و افکار عمومی از این طریق تحت کنترل رسانه ها جهت دهی می شود . لذا هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب پذیری کارکرد رسانه ها در ارتباط با دموکراسی می باشد . بر این اساس محقق بر آن است که وجوهی از کارکرد رسانه ای را که برای دموکراسی نگران شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد . چارچوب نظری پژوهش حاضر با رویکرد انتقادی در قالب نظریات فرانکفورت و پست مدرنیسم شکل و مورد بررسی قرار گرفته است . مکتب فرانکفورت تحت تأثیر مارکسیسم ، مکتبی انتقادی است که جوانب مختلف زندگی بشر عصر مدرن مورد نقد قرار داده است . یکی از مسائلی که مورد نقادی و بررسی مکتب فرانکفورت قرار گرفته : رسانه ها و تأثیرمخرب آن در ایجاد جامعه مصرفی و تحت کنترل امپریالیزم رسانه ای در سده ی بیستم بوده است . همچنین مکتب پست مدرنیسم در قالب شالوده شکنی و تکثر واقعیت و تحت تأ ثیر اندیشمندانی چون بودریار ، لیوتار و ... به نقد جامعه مجازی ایجاد شده تحت کنترل رسانه ها پرداخته است .
نواب صیامان گرجی مهدی رهبری
اندیشه سنت گرایی یکی از مهمترین مکاتب معاصر است که در کنار مدرنیسم و پسامدرنیسم قرار می گیرد اما این نحله فلسفی علی رغم معاصر بودن بر علیه فلسفه های نوین عمل می کند و به عنوان تفکری ضد مدرنیسم شناخته می شود. سنت گرایان پیروان فلسفه جاودان هستند که به سنت ازلی و عقل شهودی و مابعدالطبیعه عرفانی و اجزای فکری دیگری که از این مبانی نتیجه می شوند، از جمله وحدت متعالی ادیان، معتقدند. از این منظر سید حسین نصر به عنوان یک فیلسوف مسلمان شیعه و ایرانی نیز یکی از مهمترین متفکران جریان سنت گرایی محسوب می شود. نصر از منظری سنت گرایانه به فرهنگ و تمدن اسلامی می نگرد و تفسیری خاص که هماهنگ با مبانی سنت گرایی است از وضعیت تمدنی جهان اسلام ارائه می کند. این رهیافت نصر کاملا با مبانی سنت گرایی که ضدیت با مدرنیته و احیای سنت است هماهنگ است و همین رابطه ایجابی نسبت به سنت و سلبی نسبت به مدرنیته موجب شکل گیری این تفکر است.
زهرا گرزین محمد تقی قزل سفلی
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت یافتن رابطه ای میان هویت و رسانه در عصر پست مدرن. آدمی از دیرباز دونیاز اصلی را همواره با خود به همراه داشته است: نیاز به آرامش و اطمینان، و نیاز به تشخص و دریافتن کیستی و چیستی خود.در جامعه پیش مدرن، هویت مقوله ای ثابت بود که در نسبت با دنیای محدودی چون قبیله معنا می یافت. اما جامعه مدرن این برداشت از هویت را به وجه سیاسی ارتقا داد. انقلاب فرانسه سردمدار ترویج هویت مدرن است که از قضا رسانه ها در بسط آن نقش موثری ایفا کردند. اما امروزه در جامعه پست مدرن، در متن یک فرایند رسانه ای شدن فزاینده قرار گرفته ایم که این فضای رسانه ای که به طور روزافزونی در مسیر فرایندهای فراملی قرار گرفته و در حال تجاری شدن و بستارناپذیری است، که این مسئله تهدیدی برای هویت های یکدست و یکپارچه محسوب می شود و آن را به یک بریکولاژ و سازه ای متکثر از هویت های گوناگون تبدیل می سازد. بر این مبنا پرسش اصلی در باب این مقوله شکل می گیرد که چگونه رسانه ها که پیشتر نقش سازنده ای را در خلق هویت داشتند، اکنون چالش هایی در زمینه هویت ایجاد می کنند؟ با استفاده از آراء متفکران پست مدرن به سه عامل اشاره می شود. عامل اول نقش رسانه ها در ایجاد شکاف اطلاعاتی است که براساس آن رسانه ها باعث شکنندگی هویت خواهند شد. عامل دوم این که در عصر فقدان و نابودی کلان روایت ها و ایدئولوژی های بزرگ، رسانه ها به عنوان سازندگان ایدئولوژی های خبری در عصر پسامدرن به شکنندگی هویت منجر می شوند. عامل سوم پیشرفت تکنولوژی و تنوع کمی رسانه ها است که خود موجب تنوع و افزایش امکان دسترسی به اطلاعات گردیده است.
مریم قربانی محمد تقی قزل سفلی
انقلاب اسلامی ایران از جمله تحولات مهم و تأثیرگزار خاورمیانه بود که علاوه بر آثار منطقه ای که از خود بر جای گذاشت در سطح بین الملل نیز تحولات سیاسی و اقتصادی عمیقی را باعث شد. در بعد بین المللی یکی از مسائلی که به شدت جهان بین الملل در نتیجه ی وقوع انقلاب اسلامی ایران از آن تأثیر پذیرفت، مسائل مربوط به نفت و بازار جهانی نفت بود. تغییراتی که در بحبوحه ی انقلاب در تولید و صدور نفت خام ایران ایجاد شد و نیز تغییر سیاست های نفتی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، که اولی منجر به قطع کامل صادرات نفتی ایران و دومی کاهش شدید آن را نسبت به سال های قبل از وقوع انقلاب در پی داشت، بازار جهانی نفت را با شوک عظیمی مواجه ساخت که به شوک دوم نفتی معروف است. وقوع این شوک به علت اینکه درواقع امر خود پیروزی انقلاب اسلامی نیز سریع و غیرمترقبه بود، کشورهای صنعتی را به نوعی غافلگیر و به اتخاذ سیاست های مقابله ای عجولانه واداشت از جمله طرح ذخیره سازی استراتژیک نفت که با ایجاد تقاضای فراوان برای نفت در زمانی که بازار جهانی نفت با کمبود عرضه مواجه است، بر شدت بحران به وجود آمده دامن زد. اما با گذشت زمان به تدریج تحولات دیگری در منطقه به وقوع پیوست که اوضاع جهانی نفت را به نفع غرب و در رأس آن آمریکا تغییر داد. از جمله ی این تحولات، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که به دنبال تغییرات ایدئولوژیکی که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به وجود آورده بود و کشورهای منطقه را به شدت با نگرانی هایی در مورد صدور این انقلاب مواجه ساخته بود، به وقوع پیوست. جنگ تحمیلی ایران و عراق را می توان جزء آثار منطقه ای این انقلاب دانست اما دامنه ی آن به علت کاهش شدید صادرات نفت دو کشور نفت خیز منطقه، در بعد بین المللی نیز مطرح شد. ادامه ی سیاست های نفتی جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای حامی آن در اوپک و نیز تأثیرات جنگ ایران و عراق بر تحولات نفتی منطقه، بازار جهانی نفت را با شوک دیگری مواجه ساخت که از آن با عنوان شوک نفتی سوم یاد می شود. این شوک بر خلاف بحران دوم نفتی که افزایش قیمت ها را به دنبال داشت موجب سقوط قیمت ها و درواقع افول نقش اوپک شد. رساله ی حاضر به بررسی نحوه و چگونگی وقوع این دو شوک و در واقع به تحولات نفتی جمهوری اسلامی ایران در دهه ی اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می پردازد و تأثیرات این تحولات را در بعد بین المللی مورد توجه قرار می دهد.
رامین غیور نجف آبادی علی اکبر جعفری
عصر ارتباطات و اطلاعات، با ایجاد تغییر در ماهیت نظام بین الملل، قدرت نرم را در رأس توجه سیاستمداران جهانی، قرار داده است. جمهوری اسلامی ایران نیز، به واسطه کهن بودن و انقلابی بودن، از کشورهای مهم برخوردار از مؤلفه های قدرت نرم به شمار می آید که از طرفی، با در هم آمیختگی آن ها، با سایر ظرفیت هایی چون موقعیت ویژه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک، یک وضعیت منحصر به فرد تاریخی را، از لحاظ ارتقای جایگاه بین المللی خویش، فراهم کرده است. از آنجا که عموماً اعمال قدرت نرم، با داشتن«مؤلفه های فرهنگی»، یکسان انگاشته و بیشتر به کارکرد داخلی آن، یعنی «انسجام داخلی» توجه شده است، در این پژوهش، بررسی نحوه اعمال قدرت نرم در سیاست خارجی، در راستای هدف ذاتی آن، یعنی «توجه به افکار عمومی جهانی» و «قضاوت شدن توسط مخاطب» به پیش می رود. به طوری که قدرت نرم اعمالی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تحت این گزاره (در قدرت نرم باید دید، دنیا چگونه به ما می نگرد، نه اینکه ما به دنیا چگونه نگاه می کنیم) بررسی گردیده و در نتیجه با ذکر چالش ها، به ارائه راهکار پرداخته شده است. نوشتار حاضر، در چارچوب این سؤال «قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، تا چه میزان بر قدرت بین المللی کشور، تاثیرگذار می باشد؟» به طرح فرضیه ای در قالب «بهره گیری از پتانسیل های قدرت نرم کشور، موجب ارتقای قدرت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران، در سطح منطقه و جهان می شود.»پرداخته است. کلیت نوشتار با استفاده از روش «توصیفی- تحلیلی» نوشته شده است.