نام پژوهشگر: اسدالله محبوبی

پتروگرافی و تفسیر تاریخچه ی رسوبگذاری سازند ایلام در چاه های شماره 3 و 4 میدان نفتی ماله کوه، شمال باختری اندیمشک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1389
  حشمت اله سپیانی   اسدالله محبوبی

سازند ایلام با سن سانتونین پسین ـ کامپانین میانی، در چاه های شماره 3 و 4 میدان نفتی ماله کوه، جهت شناخت ریزرخساره ها، محیط رسوبی، فرآیندهای دیاژنتیکی و تأثیر آنها بر کیفیت مخزنی و همچنین چینه نگاری سکانسی مورد مطالعه قرار گرفته است. میدان نفتی ماله کوه یک تاقدیس سطح الارضی نامتقارن با امتداد شمال باختری ـ جنوب خاوری است و از لحاظ جغرافیایی در 130 کیلومتری شمال باختری اندیمشک، و از نظر تقسیم بندی ساختاری ناحیه ای در پهنه چین خورده ـ رورانده زاگرس و در زیرحوضه لرستان واقع است. این سازند در چاه شماره چهار از 300 متر و در چاه شماره سه از 270 متر سنگ آهک رسی با میان لایه های نازک مارنی و شیلی تشکیل شده است. مرز پایینی با سازند سورگاه و مرز بالایی با گورپی به فرم ناپیوستگی رسوبی است. براساس مطالعات پتروگرافی سه ریزرخساره ی کربناته مادستون، وکستون و پکستون حاوی روزنداران پلانکتونی در توالی سازند ایلام در چاه های شماره 3 و 4 میدان نفتی ماله کوه شناسایی شده است. بررسی شواهد فسیل شناسی و رسوب شناسی و همچنین مقایسه ی ریزرخساره های ذکر شده با رخساره های استاندارد، نشان می دهد که سازند ایلام در منطقه لرستان در شرایط رسوبگذاری آرام و یکنواخت، احیایی، در زیر قاعده تأثیر امواج طوفانی و در بخش های عمیق یک پلتفرم کربناته از نوع رمپ هموکلینال، نهشته شده است. فشردگی مکانیکی و شیمیایی، نئومورفیسم افزایشی، انواع جانشینی ها (پیریتی شدن، دولومیتی شدن، سیلیسی شدن، گلوکونیتی شدن و هماتیتی شدن)، سیمانی شدن، چند نسل از شکستگی ها و انحلال تدفینی، از مهمترین فرآیندهای دیاژنزی شناسایی شده است که رخساره های سازند ایلام را تحت تأثیر قرار داده است. توالی پاراژنتیکی سازند ایلام نشان دهنده تأثیر مجموعه ای از فرآیندهای دیاژنزی همزمان با رسوبگذاری در کف دریا، و پس از رسوبگذاری در طی تدفین کم عمق تا عمیق و در نهایت بالاآمدگی است. انواع تخلخل های شناسایی شده در مخزن مورد مطالعه از نوع قالبی، حفره ای، استیلولیتی، بین بلوری و درون دانه ای است. فرآیندهای انحلال تدفینی و شکستگی از عوامل اصلی در افزایش تخلخل و تراوایی در رخساره ها بوده و سایر فرآیندها یا منجر به کاهش کیفیت مخزنی شده و یا تأثیری در آن نداشته اند. ترسیم نمودار داده های تخلخل و تراوایی مغزه برای انواع رخساره ها در این میدان نشان می دهد که فرآیندهای دیاژنزی موجب افزایش تراوایی شده که این امر مرتبط با تشکیل تخلخل استیلولیتی در رخساره ها بوده که به عنوان مجرایی برای عبور سیالات عمل کرده است. مطالعات چینه نگاری سکانسی سازند ایلام نشان می دهد که این سازند از یک سکانس رسوبی درجه سوم با مرزهای سکانسی نوع اول (sb1) تشکیل شده است. بر مبنای شواهد موجود (رسوب شناسی، فسیل شناسی و لاگ های چاه پیمایی) این سکانس از سیستم تراکت های پیشرونده و تراز بالا تشکیل شده است. انطباق نسبتاً خوب منحنی رده ی سوم تغییرات نسبی سطح آب دریا در این مطالعه با منحنی های تغییرات جهانی سطح آب دریا، نشان دهنده تأثیرپذیری بالای سازند ایلام از تغییرات ائوستازی و عملکرد نسبتاً ضعیف دیگر عوامل از قبیل فعالیت های تکتونیکی و نرخ رسوبگذاری در منطقه ی مورد مطالعه است.

چینه نگاری سکانسی سازند کژدمی در میادین هندیجان، بهرگانسر و نوروز در شمال غرب خلیج فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1390
  محمدسعدی نورمحمدی   اسدالله محبوبی

سازند کژدمی یکی از سازندهای گروه بنگستان است. گروه بنگستان از پایین به بالا شامل سازندهای کژدمی و سروک به سن کرتاسه میانی و سازندهای سورگاه/ لافان و ایلام به سن کرتاسه بالایی است. در ناحیه خلیج فارس، سکانس های رسوبی کرتاسه میانی از لحاظ سیستم های نفتی کربناته در درجه اول اهمیت قرار دارند. سازند کژدمی به سن آلبین از دیدگاه زمین شناسی نفت یکی از مهمترین سازندهای ایران است. این سازند در نواحی جنوب و جنوبغرب ایران و خلیج فارس همچنین در حاشیه شمال شرق سپر عربی به دلیل تنوع سنگ شناسی (شیل، ماسه سنگ و سنگ آهک) و دارا بودن شرایط سنگ منشا، مخزن و پوش سنگ حائز اهمیت است. این سازند مهمترین سنگ منشا برای مخازن فوقانی گروه بنگستان و سنگ آهک آسماری به شمار می رود. در منطقه شمال و شمال غرب خلیج فارس با تداخل ماسه سنگ های بورگان در قاعده سازند کژدمی یکی از مخازن اصلی و قابل توجه ای را به وجود آورده است. سازند کژدمی در میادین مورد مطالعه از تنوع سنگ شناسی برخوردار است و از سه قسمت ماسه سنگ قاعده ای، سنگ آهک دیر (dair) و کژدمی بالایی تشکیل شده است. منطقه مورد مطالعه در سه میدان هندیجان، بهرگانسر و نوروز در ناحیه بهرگان واقع است. این منطقه در شمال غرب خلیج فارس بین عرضهای 29 تا 30 درجه شمالی و طولهای 49 تا 50 درجه شرقی قرار دارد. اساس این مطالعه مبتنی بر داده های چاه پیمایی (بخصوص اشعه گاما، حجم شیل و صوتی)، مقاطع نازک تهیه شده از مغزه و خرده های حفاری است. در مطالعات پتروگرافی تعداد 145 مقطع نازک سازند کژدمی در دو چاه بهرگانسر1و نوروز 16 مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات ریز رخساره های سنگ آهکی با پکستون- گرینستون های پلوئیدی، وکستون- پکستون های اوربیتولینی، پکستون های بیوکلستی، وکستون/ پکستون های بیوکلاستی، مادستون وکستون های پلاژیک و مادستون/ وکستون های رس دار و پتروفاسیس بخش های ماسه سنگی، با کوارتزآرنایت و شیل های سیلتی و لامیناسیون فلاسر، بیانگرمحیط رسوبی آنها به ترتیب بر روی یک رمپ کربناته هموکلینال و دلتا/ خلیج دهانه ای تحت نفوذ جزر و مد است. براساس آنالیز چینه نگاری سکانسی، در هریک از چاه های مورد مطالعه از دو سکانس رسوبی رده سوم تشکیل شده است، بر روی سکانس دوم در چاه های هندیجان 1 و 2 دسته رخساره های tst و بخشی از hst و در چاه های نوروز 1 و 2 دسته رخساره های tst و در چاه نوروز 16 قسمتی از دسته رخساره tst در بالای سازند دیده می شوند که با تغییرات جهانی سطح آب دریا منطبق اند. همچنین مرز پایینی سازند کژدمی با سازند داریان توسط زون های قرمز رنگ حاوی اکسید آهن مشخص می شود که نشان دهنده کم عمق شدن یا خروج از آب سازند داریان است که در زمان آپتین- آلبین رخ داده است این مرز معادل مرز سکانسی نوع اول است. مرز بالایی سازند کژدمی که با سنگ آهک های سازند سروک بصورت تدریجی است که معادل مرز سکانسی نوع دوم است.