نام پژوهشگر: عبدالناصر گیو قصاب
اکرم محمدی زاده عبدالناصر گیو قصاب
زیورآلات از مهم ترین وسایلی هستند که بشر میل به آراستن خود را همواره توسط آن ارضا نموده است. یکی از مهم ترین نوع زیورآلات،انگشتری ها هستند که اغلب علاوه بر جنبه ی زینتی وجه کاربردی نیز داشته است و اطلاعات باارزشی از دوره هایی که مورد استفاده قرار می گرفته اند در اختیار ما قرار می دهند. یکی از کاربردی ترین نوع انگشترها «مهرانگشتری ها» می باشند، مهرها به سبب اطلاعات زیادی که از فرهنگ،آداب و رسوم گذشتگان ارائه می دهند،همواره مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفته اند. در واقع همراه شدن مهر و انگشتری با هم یکی از تلاش های بشرجهت حفظ و صیانت از هویّت خویش می باشد. در این پژوهش جنبه های کاربردی گوناگون انگشتری ها اعم از اجتماعی،سیاسی و فرهنگی و نیز ارتباط نوع سنگ و جنس مهرانگشتری ها با باورهای اسلامی و همچنین ارتباط نقوش مهرانگشترها با نوع کارکردشان،ارتباط سجع مهرانگشتری ها با شخص دارنده ی آن و نحوه ی طراحی و ساخت مهرانگشتری ها در دوران اسلامی با تأکید بر دوره ی قاجار بررسی گردیده است. بدین منظور از طریق تحقیقات میدانی و کتابخانه ای نمونه هایی از مهرانگشتری های دوره ی قاجار جمع آوری و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و از نتایج حاصله چنان برآمده که بواقع انگشتری ها علاوه بر نقش زینتی کارکردهای دیگری نیز داشته اند و از دوران پیش از اسلام اعتقادات و باورهای خاصی در خصوص جنس انگشتری و سنگ بکار رفته در مهرانگشترها وجود داشته، این عقاید با ورود دین اسلام متروک نگردیده، بلکه در دوره ی اسلامی اعتقادات مذهبی درباره ی جنس و نوع نگین مهرانگشتری تشدید نیز شده است. همچنین نقوش حک شده بر انگشتری ها نشان دهنده ی کارکرد آن بوده و این نقوش در دوره ی قبل از اسلام تصویری بوده که بعد از اسلام نوشتاری گردیده است. سجع مهرانگشتری ها نشان دهنده ی نوع شخصیت دارنده ی مهر بوده و درگروه بندی جامعه ی قاجاری، هر فردی مهرِ مخصوص به خود داشته، بطوری که سجع مهرانگشتری نشان دهنده ی هویّت دارنده ی آن بوده است. از سوی دیگر در روند تحولی ساخت مهر انگشتری ها طراحی و ساخت آنها نیز تحت تأثیر عوامل مختلف تغییر کرده، بطوری که در هر دوره سنت جدیدی در ساخت مهرانگشتری ها به وجود آمده است.
مریم امیرخانی عبدالناصر گیو قصاب
ظروف سفالی و فلزی از جمله هنرهای مهمی بوده است که از ادوار بسیار کهن ساخته و پرداخت شده و در طی اعصار، مراحل تکامل خود را پیموده است. چنان که در دوران سلجوقی نیز به دست هنرمندان این عصر، آثار بی نظیری از این نوع به عرصه ی وجود آمده اند که همچنان مورد پژوهش و تفحص پژوهشگران قرار می گیرند. این ظروف سفالی و فلزی با تکنیک های مختلفی ساخته و با روش های متنوع و نقوش زیبایی تزئین شده اند که این طرح ها گاه به صورت نوشتاری و گاه تصویری بوده است. در این پژوهش برخی از این نقشمایه ها مورد بررسی قرار گرفته تا یک دسته بندی کلی از برخی از طرح های کادرهای حاشیه ای حاصل شود. برای دسترسی به اطلاعات مربوطه از روش های اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری مطالب استفاده شده است. جهت مطالعه ی نقوش کادرهای حاشیه ای ظروف سفالین و فلزی خود نقوش حواشی و کتیبه ها، کادرهای حواشی و ارتباط بین نقوش و کتیبه ها و کادرها و ارتباط آنها با فضای ظرف و همچنین ارتباط نمادین طرح های کادرهای حواشی با یکدیگر و با نقوش اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نگارنده با مطالعه ی نقوش و کتیبه های به کار رفته بر روی ظروف سفالین و فلزی به این نتیجه می رسد که این طرح ها بر اساس تفکر زیبایی شناسانه و گاه نمادین بر روی آنها ظاهر شده اند و مرتبه ای از تعادل و توازن را در خود جای داده اند. واژگان کلیدی: دوره سلجوقی، ظروف سفالی، ظروف فلزی، کادرهای حاشیه ای، کتیبه ها، تصاویر
مهرناز کاریان عبدالناصر گیو قصاب
چکیده : هنر استفاده از قالب و قالب گیری که یکی از جلوه های اعجاز و جهش قریحه و هنر در دوره های تاریخی گوناگون بوده است، از گذشته های بسیار دور مورد توجه انسان قرار گرفت. در همان زمان که مردمان پیشین با استفاده از تکنیک ریخته گری در قالب، بتها و زیورآلات خود را به زیباترین حالت می ساختند جواهر سازان راه دیگری نیز برای برجسته نمایی و حجم بخشیدن به صفحات فلز ابداع نمودند : استفاده از قالب های کوبه ای جهت برجسته سازی ورق فلز. این تکنیک که به عنوان یکی از قدیمی ترین روش های ایجاد نقش بر فلز در طول تاریخ شناخته شده است، با کوبیدن صفحات فلزی در قالبهایی با نقش منفی اجرا می شود. این تکنیک پس از انقلاب صنعتی و گرایش بسیاری صنایع به ماشینی شدن دچار تغییراتی گردید که سادگی و در نتیجه همه گیر بودن خود را از دست داده است. این پژوهش بر اساس این فرضیه صورت گرفته است که استفاده از قالبهای کوبه ای در ساخت زیورآلات یکی از مهمترین و کاربردی ترین تکنیک ها در ساخت زیورآلات ترکمن می باشد تا ضمن معرفی این زیور آلات، رویکردی تخصصی بر قالب های کوبه ای موجود در کارگاه های ترکمن انجام شده و از زوایای مختلف مورد برسی قرار گیرند. همچنین انواع تکامل یافته این قالبها که امروز با نام قالبهای فلزی در صنعت پرسکاری مورد استفاده می باشند معرفی و مورد برسی قرار خواهند گرفت که در فصول این پژوهش به ترتیب به آنها پرداخته خواهد شد. نتایج اصلی حاصل از این پژوهش آن است که روش سنتی استفاده از قالب های کوبه ای که تا کنون جهت معرفی آنها به صورت تخصصی بررسی صورت نگرفته، باز شناسی گردد تا ضمن معرفی این تکنیک درحال فراموشی، تمهیداتی اتخاذ گردد تا کارگاههای ساخت زیور آلات شهری، جهت ایجاد تنوع، سرعت و سهولت در ساخت قطعات از این تکنیک بهره مند گردند. واژگان کلیدی: ترکمن- زیور آلات سنتی - قالب گیری- قالب کوبه ای
فاطمه ترکی هرچگانی زهرا موسوی خامنه
پس از شکست و ناکارایی اندیشه ها، کلیت ها و قطعیت های مدرنیته، جهان برای رهایی از بحران به وجود آمده، به راه حل پست مدرن اندیشید؛ چرا که پست مدرنیسم کثرت گرایی را جایگزین امور قطعی ساخت. در این وضعیت تکثرگرا، زنان، اقلیت ها، سیاهان و تمام فرهنگ های حاشیه ای، همراه با ایده های جدید درعرصه های مختلف گام نهادند. به دنبال این جریان فکری، گرایشات مختلف هنری نیز شکل زمانه ی خود را ارایه نمودند. اما بر خلاف معماری، ادبیات، و هنرهای تجسمی که به سرعت عنوان پست مدرن را پذیرفتند؛ صنایع دستی به عنوان هنری سرشار از ارزش های فرهنگی، کمتر با این عنوان روبرو بوده است. این در حالی است که به نظر می رسد مولفه های پست مدرنیسم و ویژگی های صنایع دستی با هم مطابقت دارند. بنابراین پژوهش حاضر در ادامه ی طرح این پرسش کلی سامان یافته است که آیا تعاریف صنایع دستی امکان جلوه یافتن مفهوم پست مدرن در این زمینه را میسر می سازد، یا از آن امتناع می ورزد؟ و به جستجوی این نکته می پردازد که ویژگی های پست مدرن در این هنر چگونه بازتاب پیدا می کنند و تا چه حد هماهنگ با سایر هنرهاست؟ و از این رهگذر به دنبال خوانش جدیدی از ارزش های نهفته در صنایع دستی بر می آید. در این راستا ابتدا بنیان های فلسفی پست مدرن و چگونگی حضور این جریان در سایر گرایشات هنری در شرق و غرب ( و به طور ویژه در ایران ) جستجو شده، و سپس نظریات مربوط به مفهوم صنایع دستی، برای رسیدن به نوعی جمع بندی در مورد ویژگی های این هنر مورد مطالعه قرار گرفته است. در ادامه با بررسی ارتباط این دو زمینه ی فکری، چگونگی بروز آن در هنر ساخت زیورآلات ( به عنوان مورد مطالعه ) نشان داده شده است. مطالعات و جمع بندی های مورد بحث به روش قیاسی و از کل به جزء صورت گرفته و در نهایت از مجموعه ی توضیحات بر می آید که گستره ی وسیع صنایع دستی نه تنها پتانسیل پذیرش چنین مفهومی را دارد، بلکه از این طریق رشد و به روز رسانی خود را میسر می سازد و از سویی دیگر پست مدرنیسم نیز با تمسک به این هنر فرهنگی، همچون راه یابی به هنرهای دیگر، امکان فراگیر شدن و بالندگی هر چه بیشتر خود را فراهم می کند
طناز ماکاراچی سعید زاویه
صنایع دستی همانطور که از نامش پیداست، هنری است که ساخت آثار در آن توسط دست صورت می گیرد. این تعریفی است مختصر و همه فهم ازظاهر آن. در حالی که با نگاهی دقیق تر می توان از آن تعاریف عمیق تری دریافت که در این پژوهش بطور مفصل به آن پرداخته شده است. با مشاهده پیشرفت های روزافزون در تمامی صنایع، این تفکر ایجاد می شود که در قرن حاضر چه بهره هایی از این روند رو به رشد می توان برد، تا صنایع دستی نیز در پی آن بتواند رشد قابل ملاحظه ای داشته باشد. در نتیجه موضوع مورد مطالعه در این رساله بررسی جایگاه روش های نوین و به عبارتی دیگر فناوری های نوین در ساخت محصولات تحت عنوان صنایع دستی می باشد که به صورت خاص ساخت زیورآلات مد نظر می باشد. همچنین تاثیرات مثبت و منفی وارد کردن شیوه های نوین یعنی به-کارگیری ماشین آلات در این صنعت مورد مطالعه قرار گرفته شده است.