نام پژوهشگر: روحالله صیادی نژاد
حسن حمیدزاده روح الله صیادی نژاد
چکیده: حکمت در ادب عبارت است از جملات کوتاه و دلنشین که حاوی پند و اندرز در زمینه های دینی، اخلاقی، اجتماعی و غیره می باشد. «حکمت» جایگاه والایی در اثر ادیبان به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر به بررسی حکمت در دیوان لزومیات ابوالعلاء المعرّی که دستاورد نیم قرن عزلت و گوشه نشینی شاعر است، می پردازد و تلاش می کند نظریه های حکمی این شاعر حکیم و فرزانه را مورد بررسی قرار دهد. این تحقیق با به کارگیری روش تحلیل و بررسی، به واکاوی اشعار حکمی بکار رفته در دیوان لزومیات شاعر می پردازد تا بدینوسیله موضوع های حکمی دیوان، آبشخور معرفتی شاعر و تأثیر پذیری او از فرهنگ ها و عقاید مختلف آشکار گردد. بی شک این تحقیق گامی موثّر در شناخت افکار و عقاید فلسفی شاعر است و علاوه بر این دستمایه ای برای پژوهشگران آینده می باشد. در فصول این رساله، نخست به بررسی اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر شاعر پرداخته می شود زیرا حیات این شاعر با عصر حکومتهای غیر عرب بر سرزمینهای اسلامی تقارن داشت و این دوره تاریخی از نظر سیاسی و اجتماعی از بدترین و آشفته ترین دوران حکومت اسلامی بود. سپس به زندگی شخصی و ادبی شاعر پرداخته می شود زیرا شعر معرّی بویژه شعر حکمی او با زندگی اش ارتباطی تنگاتنگ دارد. آنگاه حکمت و پیشین? شعر حکمی از عصر جاهلی تا زمان شاعر مورد بررسی قرار می گیرد. در دو فصل اصلی و آخر این پژوهش، ابتدا صنعت لزوم مالایلزم و فلسف? معرّی در دیوان وی مورد بررسی قرار می گیرد و سپس حکمتهای دینی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و دنیوی بکار رفته در دیوان با تکیه بر ابیات آن تبیین می شود. مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر بیانگر آن است که، برخی ازحکمتهای معرّی در لزومیات برگرفته از تجارب شخصی و تأمّلات فلسفی شاعر دربار? جهان و جامعه عصر او است وبرخی دیگر از مذاهب و فرهنگهای کشورهای دیگر(یونان،ایران وهند) برگرفته شده است. معرّی در این اقتباس از هر مذهب و فرهنگی آنچه را که به حکم عقل خود می پسندد، برمی گزیند وآنگاه خود و دیگران را به انجام آن سفارش می کند. واژگان کلیدی: حکمت، شعر، لزومیات، ابوالعلاء، عصر عبّاسی