نام پژوهشگر: شهرزاد صالحی پور

بیان چگونگی فصول سال در اشعار فارسی(فردوسی،نظامی،جامی)و بازتاب آن درکلام تصویری نگارگری (آثار بهزاد وهنرمندان شاخص عصر صفوی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1389
  سوسن رنجبری   شهرزاد صالحی پور

چکیده: هنر نقاشی ایرانی از دیر باز مورد توجه وبرسی های مختلف از جنبه های گوناگون بوده است. نقطه مشترک این تحقیق ها در این است که نقاشی ایرانی دارای یک جهان بینی خاص می باشد.دراین میان نقش ادبیات وبا الاخص شعر درشکل گیری موزون وهدفمندی خاص نگارگری بلا منازع می باشد. نگارگر ایرانی با مطا لعه آثار واحوال نگارگران،شاعران وعارفان پیش از خود، نیز در همنشینی باهم مسلکان ، شاعران وعارفان هم عصر خود دست به خلق وآفرینش آثاری زده است که موجب حیرت و تحسین شده است. در این میان توجه به منظره پردازی در نگاره ها وتوجه خاص به باغ آرایی از ویژگی های مهم این نگاره هاست. در این مختصر ومجال کوتاه سعی شده است تا فرم ورنگهای باغ در فصول مختلف سال از نقطه نظر شاعران و بازتاب آن در نقاشی ایرانی موردتحلیل و بررسی قرار گیرد.

بررسی تطبیقی پوشاک و زیورآلات کردی مناطق کرد نشین ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1389
  هه تاو مجیدی گرگانه   شهرزاد صالحی پور

چکیده: یکی از مناطق ایران که از نظر نوع پوشش و تنوع آن بسیار غنی بوده مناطق کردنشین میباشد. تنوع فرهنگی قوم کرد وپراکندگی آنها در فلات ایران سبب شده است که این قوم دارای پوششهای مختلفی از نظر جنس، سن، موقعیت جغرافیایی، تنوع آب و هوا، مراسم ها و ... باشند تا جایی که شاید بتوان گفت کمتر قومی در ایران یافت می شود که از نظر پوشش لباس و زیورآلات همانند قوم کرد باشند. این پروژه شامل دو بخش تئوری و عملی می باشد. در بخش تئوری ابتدا به اختصار انواع پوشش زنان و مردان کرد استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان غربی و شمال خراسان را به تفکیک جمع آوری و بررسی نموده و در نهایت با توجه به موقعیت جغرافیائی وآب و هوائی هر منطقه، به مقایسه این پنج نوع پوشش از نظر شباهت ها و تفاوتهایشان پرداخته ام چراکه گذشته ازارزشهای بومی و محلی و اعتقادی هر قومیتی، تنوع آب و هوائی سرزمین ایران نیز خود در انتخاب نوع پوشاک هر منطقه بسیار موْثر می باشد. در قسمت دوم بخش تئوری به بررسی زیورآلات مورد استفاده در پوشاک زنان مناطق کردنشین مذکور پرداخته ام. زیورآلاتی که زنان کرد در هر منطقه ای از کشور که ساکن باشند بر روی لباسهای خود بکار می برند. در ادامه نگاهی اجمالی به پیشینه تاریخی زیورآلات در غرب کشور (ازجمله تپه باستانی زیویه و حسنلو) داشته ام. همچنین سنگهای مورد استفاده در این نوع زیورها را با توجه به فلسفه بکارگیری و اعتقادی و باوری که از دیرباز در این زمینه وجود داشته است را بررسی نموده ام. در بخش عملی این پروژه نیز بطور مختصر به بخشی از فرهنگ ادبی قوم کرد به منظور ارائه اطلاعاتی از فرهنگ و ادبیات کردی به قومیت های دیگرپرداخته ام که در قالب مصور کردن یک منظومه عاشقانه کردی به نام « مم و زین » بصورت ارائه پنج تابلوی نگارگری با استفاده از البسه کردی در طراحی فیگورها می باشد که دو صحنه از داستان بصورت کاملاْ رنگی و سه صحنه دیگر در حد قلم گیری است. در رساله حاضر شیوه جمع آوری اطلاعات به این صورت است که بخشی از مطالب بصورت کتابخانه ای و بخش دیگر به صورت میدانی یعنی در قالب جمع آوری نمونه ها از موزه، کارگاههای زیورسازی، بازار و افراد صاحب نظر و. . می باشد.

مطالعه و تحلیل درفش در شاهنامه فردوسی و جایگاه آن در هنرهای سنتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1391
  مریم پیرزای خبازی   سید حسن شهرستانی

درفش ها در شاهنامه عناصری هنری و قابل تأمل هستند که مطالعه و تحلیل آن ها می تواند واسطه ادراک عمیق تر ما از مفاهیم بنیادی شاهنامه شود. در این راستا، نشانه شناسی به عنوان شیوه ای از تحلیل، با در کنار هم قرار دادن عناصر مرتبط در شبکه ای از عوامل همنشین و جانشین به خوانش نشانه های مرتبط با درفش می پردازد. تکمیل فرایند نشانه شناسی به فراخور متن، نیازمند علم بر نمادها و اسطوره ها نیز هست. شناخت لایه های مختلف دلالت، معانی ضمنی و روابط درون متنی عناصر، رنگ ها و نقش های مرتبط با درفش هر یک از قهرمانان شاهنامه و بررسی نشانه شناختی درفش در نگارگری نسخ خطی شاهنامه بایسنقری و شاه تهماسبی از اهداف این پژوهش است. به این منظور، پس از مروری بر سیر تاریخی درفش، به مطالعه ی آن در متن شاهنامه پرداخته شد و در ادامه رمزگان نشانه ای درفش با توجه به زیرساخت های اساطیری شاهنامه و جایگاه درفش در نگارگری نسخ خطی منتخب بررسی گردید. داده های حاصل از این بررسی ها به روش استقرایی مورد تحلیل قرار گرفت. درفش در متن شاهنامه، حاوی معانی ژرف و ضمنی است که با بررسی آن می توان تا حدودی به روابط زیرساختی و بنیادی شاهنامه دست یافت، علاوه بر این در عرصه ی نگارگری شاهنامه، لزوم تحلیل تصویر در کنار متن هویت دهنده به آن و اهمیت درفش به عنوان نشانه ای که علاوه بر معانی ذاتی خود محمل و جلوه گاه عقاید و باورها در هر دوره ای است روشن گردید.

نقش معنوی زنان در نگاره های نسخ خطی دوره صفویه(قرن دهم تا یازدهم هجری)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1391
  نازنین زهتابان   پریسا شاد قزوینی

در طی دوره صفویه انبوهی از آثار نگارگری در مراکز مختلف تولید شده که امروزه بسیاری از آنها به دست ما رسیده است. موضوعی که در این نگاره ها، بر خلاف آثار دوران قبل از خود، به فراوانی به چشم می خورد حضور گسترده نقش معنوی زنان در این آثار است. با بررسی متون تاریخی مختلف این دوره مشخص گردید که حضور معنوی زنان در این دوره به حدی بسیار است که نه تنها از جایگاه های والای اجتماعی برخوردار شده، بلکه در موارد متعددی حتی در امور داخلی کشور نیز نقش آفرینی داشتند. به این سبب زنان در این نگاره ها حضور گسترده تری یافتند. در این آثار ما شاهد استفاده از نقش زنان در ابعاد و جایگاه های مختلفی هستیم که تا حدود زیادی با جریان های تاریخی در دوره صفویه مطابقت و هم خوانی داشته است. کارکرد های شناسایی شده ی زنان در این نگاره ها شامل کارکرد اجتماعی، معنوی و هویتی است. لیکن مهم ترین کارکرد این پژوهش مطالعه ای بر نقش معنوی زنان در نگاره ها است. این نقش هم شامل جایگاه اجتماعی زنان بوده و هم شخصیت والای معنوی ایشان را در نگاره ها مورد تحلیل و بررسی قرار می-دهد. نقش های معنوی هم چون مادر، معشوق مجازی، صلابت هویتی، پاکی و صداقت از جمله مفاهیم معنوی است که در نگاره ها دیده می شود.

نقش رنگ در بیان مضامین عرفانی در نگارگری مکتب تبریز
پایان نامه دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده هنر 1393
  فاطمه فتاحی   ابوالقاسم دادور

فرهنگ، ادب و عرفان دوره اسلامی ایران، دربردارنده مباحث گوناگونی پیرامون رنگ هاست که خود تأثیر زیادی بر هنر اسلامی داشته است. این امر در لابه لای احادیث، آیات و کتب ادبی و هنری و عرفانی مطرح شده است. وجود آثار باقی مانده از دوران اسلامی گویای حقیقت فوق است. موضوع رنگ هم بصورت منفرد و هم در قالب کلی، همانند هفت رنگ، که شامل تفسیرهای عرفانی رنگ است، در هنرها و به ویژه در نگارگری ایرانی ظهوری شاخص دارد. در این میان، در مکتب تبریز صفوی که وارث هنری مکاتب نگارگری پیش از خود می باشد، شاهد اوج تنوع، یکپارچگی و غنای رنگ آمیزی در طول تاریخ نگارگری می باشیم. رنگ در نگارگری مکتب تبریز خلوص و درخشندگی بالایی دارد، به عبارتی دیگر رنگ ها نور را در درون خود دارند و نور از درون رنگ متبلور می شود. با بررسی دقیق نگاره های مکتب تبریز، می توان دریافت که نورهای رنگین در نگارگری، با احساس دیدن نورهای رنگی که عرفا در مراتب سلوک عارفانه خود، با دیده جان مشاهده می کردند، کاملاً مطابقت دارد.