نام پژوهشگر: عبدالناصر گیوقصاب
الهام حاج دایی عبدالناصر گیوقصاب
آشکار است که عاملی باعث شده تا ایرانیان توجه ویژه ای به سنگ قبر داشته و آن را تا مرز شاهکاری هنری بیارایند. این توجه ویژه به تدفین و خاک سپاری با وجود منع مقبره سازی و برآوردن گور از زمین و گذاردن سنگ بر روی مزار در اسلام سبب به وجود آمدن گورستان های بسیاری شده است. دولتمردان و شاهان و شاهزادگان که می خواستند پس از مرگشان نیز مورد توجه باشند خود و یا ورثهشان سنگ های الوان به خطاطان و حجاران سفارش می دادند و بر همین مبنا سنگ قبر تراشی صنفی مستقل شد. این رویداد باعث رواج استفاده از سنگ مزارهای نفیس و زیبا شد، یکی از این گورستان ها که دارای پیشینه ی بس طولانی است گورستان تخت فولاد اصفهان است که مدفن اشخاص صاحب نام اعم از فقیه، شاعر، دولتمرد و... است. این مکان یکی از مهم ترین گورستان های تاریخی است که به جهت دارا بودن بناهای قدیمی و نیز سنگ مزارهای حجاری شده ی نفیس از جایگاه والایی برخوردار است، اما این جایگاه والا تنها به نام بزرگی برای گورستان ختم شده است و تحقیقات انجام شده در آن منحصراً به تاریخچه و اشخاص صاحب نام مدفون در آن مربوط است و پژوهشی در باب این سنگ مزارهای نفیس حجاری شده صورت نپذیرفته است. در این پایان نامه سعی شده تا این نقص تحقیقی تا حدودی جبران شود. در این پایان نامه ضمن اشاره به رابطه ی نقش سنگ قبور با متوفی، نقوش همه ی سنگ مزارهای سالم موجود بررسی دقیق شده و نگاره ها که شامل نقش های اسلیمی و ختایی، گیاهی، حیوانی و اشیا که به زیباترین حالت با یکدیگر ترکیب شده و به قلم حجاران توانا و هنرمند از دل سنگ خارج شده است، به تفکیک استخراج و طبقه بندی شد. در نهایت به یاری ذهنیت شکل یافته در جریان پژوهش به آفرینش اثر پرداخته شده است. برای خلق این آثار با ترکیب، تبدیل و بازآفرینی نگاره های برآمده از سنگمزارها طرح هایی بدست آمده که در قالب شمعدان متجلی شده اند.
صدیقه بیر می نیا عبدالناصر گیوقصاب
چکیده جایگاه زنان به عنوان جامعه مصرف کننده مصنوعات تزئینی(زیورآلات) دارای اهمیت خاصی می باشد، چرا که مخاطب اصلی این محصول را زنان تشکیل داده اند. به دلیل ورود محصولات و الگوهای غربی در کشورمان و در بازار تهیه و تولید زیورآلات، این نیاز احساس می شود آثاری ساخته شود که دارای بار فرهنگی و بومی بوده و بر هویت زن ایرانی تاکید داشته باشند. انتخاب شاهنامه به عنوان یک متن ادبی شناخته شده در فرهنگ عامه ایرانی می تواند منبع الهام مناسبی برای هنرمندان و علاقمندان به هنر باشد که به واسطه آن بتوان با هویت و فرهنگ ایرانی ارتباط برقرار کرد. در شاهنامه الگوهای متفاوتی از زنان یافت می شود که هویت خود را از ایران باستان گرفته اند و برای زن امروزی می توانند تأمل برانگیز باشند و می توان فرض کرد ارجاع به این زنان در شاهنامه می تواند در ارتقاء منش و سبک زندگی زنان معاصر موثر باشد. از بین زنان شاهنامه، رودابه به عنوان شخصیت بارز به منظور بهره گیری از صفت های توصیف شده ی آن انتخاب شده است. در همین راستا بر اساس مردم نگاری چهار شخصیت زن معاصر نیز به عنوان الگو انتخاب شده و استخراج داده ها از الگوها صورت گرفته است. بر این اساس، با استفاده از روش سناریو نویسی ویژگی و صفات رودابه برروی الگوهای زن امروزی تصویر شده است. در ادامه از این صفات به منظور ایجاد زمینه ی خلق برند با عنوان رودابه بهره گرفته شده است. این زیورآلات تداعی کننده احساس مثبت می باشند و به نوعی بر هویت زن ایرانی تاکید می کنند. در ساخت برند، سناریونویسی روشی مفید است که بر پیش بینی تعامل مثبت بین محصول و استفاده کننده متمرکز است. روش سناریومحور روشی مناسب در بهره گیری از اسطوره و ادبیات و پیوند آن با زندگی معاصر می-باشد. دراین راستا ساخت برند رودابه آغازگر حرکتی است به سوی درک هرچه بهتر ظرفیت مقولات فرهنگی در تولید محصولات هنری کاربردی. برای ساخت محصولات هنری فرهنگی از رویکرد کیفی استفاده می شود که روشی خلاقانه و از مباحث مربوط به نشانه شناسی است به طور کلی روش تحقیق در این پایان نامه به صورت کیفی با رویکرد قیاسی استقرایی می باشد. کلیدواژه ها: طراحی زیورآلات، زنان شاهنامه فردوسی، نماد، سناریو، شناسایی الگو
نرگس اسعدی نژاد پرویز اسکندرپور خرمی
چکیده فلاسفه مسلمان قائل به وجود سه عالم عقل، خیال و ماده هستند و برای هر یک، احکامی برمی شمرند. نگارگران ایرانی نیز در آثار خود به عالمی غیر از عالم مادی نظر دارند. بررسی احکام مربوط به هر عالم و تبیین احکامی که نگارگر ایرانی در ساخت اثرش منعکس می کند، به شناخت بیشتر در مورد جایگاه نگارگری ایرانی و سهم دنیای مورد نظر نگارگر در آثارش کمک می کند. در این پژوهش جایگاه خیال به عنوان یک عالم و قوه ای از قوای باطنی در مقایسه با عوالم ماده و عقل و سپس بررسی احکام این عالم در نگاره های شاهنامه تهماسبی تبیین شده است. بنابراین در انتخاب نگاره ها اولویتی وجود ندارد و نتایج بحث قابل تعمیم به همه ی تصاویرِ آن می باشد. با توجه به بررسی های انجام شده در پایان این پژوهش به روش تحلیل کیفی و با تحلیل ?? تصویر، تصادفاً گزیده شده از میان ??? نگاره، می توان گفت، نگارگر ایرانی در مسیر یادگیری هنر خود توسط استاد علاوه بر یادگیری فنون هنرش، به تدریج با عالمی ورای این عالم محسوس خو گرفته و به طور آگاهانه احکام این عالم را در هنرش منعکس می سازد. واژگان کلیدی: احکام خیال، شاهنامه تهماسبی، عالم عقل، عالم ماده، عالم خیال، نگارگری ایرانی
احسان احمدی غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
بهاره گمرکچی مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.