نام پژوهشگر: سیدکاظم صباغ

تاثیرکودهای بیولوژیک در میزان عملکرد کمی و کیفی ارقام گندم (triticum aestivum) منطقه سیستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  بصیرا کرمانی زاده   سیدکاظم صباغ

تحقیق حاضر به منظور ارزیابی اثرات مستقیم کودهای آلی و بیولوژیک بر عملکرد و اجزای عملکرد چند رقم گندم در دو مرحله به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه و چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل انجام شد. در آزمایش اول تیمارهای آزمایشی شامل عامل کودی: ورمی کمپوست (f1) ، ورمی کمپوست+ کمپوست (f2)، ورمی کمپوست+ میکوریز (f3)، ورمی کمپوست+ میکوریز+ کمپوست (f4)، کمپوست (f5)، کمپوست + میکوریز (f6)، میکوریز (f7) و نمونه شاهد (عدم کاربرد کود f8) به همراه دو رقم گندم بولانی (c1)و کراس بولانی (c2) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بالاترین عملکرد دانه (13/1 گرم در گلدان) از ترکیب تیمارهای (f7c2) به دست آمد. بطور کلی استفاده از کاربرد توام ورمی کمپوست و میکوریز در رقم کراس بولانی جهت تولید دانه بیشتر مناسب به نظر می رسد. در بررسی میزان جذب عناصر غذایی نیز مشخص شد برای درصد نیتروژن جذب شده توسط گندم، ترکیبات تیماری (f6c2) و (f2c2) مناسب تر هستند. بیشترین درصد پروتئین (27/10%) نیز از ترکیبات (f6c2) و (f2c2) بدست آمد. در آزمایش دوم نیز فاکتور کود شامل: ورمی کمپوست (f1)، میکوریز (f2) و نمونه شاهد (عدم کاربرد کود f3) به همراه رقم گندم فلات مورد استفاده قرار گرفت که بر اساس نتایج بدست آمده بیشترین میزان عملکرد از(عدم کاربرد کود f3) بود. با توجه به اینکه فوزاریوم سنبله گندم fusarium graminearm یکی از مخربترین بیماری های گندم در سراسر جهان می باشد و اهمیت این بیماری در محصول گندم به علت کاهش عملکرد و تجمع مایکوتوکسین ها در دانه های برداشت شده از سنبله های آلوده است و این ترکیبات برای انسان و حیوان خطرناک است، به همین دلیل به دست آوردن راهی برای افزایش مقاومت گیاه از روش های کنترل این بیماری محسوب می شود بر همین اساس 72 ساعت پس از ایجاد آلودگی مصنوعی نمونه برداری از بافت سبز گیاه انجام شد، استخراج rna کل و ساخت cdna بر اساس پروتکل شرکت سینا ژن و vivantice انجام شد داده های به دست آمده از روش pfafflنشان داد که بیشترین میزان بیان ژن تحت تیمار کودی میکوریز بوده است و در تیمار شاهد کاهش نسبی بیان ژن نسبت به دو تیمار دیگر مشاهده شد. نتیجه این آزمایش نشان می دهد که حضور قارچ میکوریز در خاک و برقراری رابطه هم زیستی با گیاه توانسته بیان ژن مقاومت در گیاه را نسبت به تیمار شاهد افزایش دهد.

اثر سطوح شوری و میکوریزا بر مقاومت نهال پسته به بیماری سرخشکیدگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  ساجده امیرمجاهدی   سیدکاظم صباغ

پسته (pistacia vera) یکی از گیاهان مقاوم به شرایط نامساعد محیطی مانند شوری آب و خاک و خشکی بوده و به عنوان مهمترین محصول باغی و صادراتی غیر نفتی در ایران محسوب می شود. از بیماری های مخرب در پسته سرخشکیدگی است، که توسط قارچ paecilomyces variotii ایجاد می شود. یکی از راهکارهای جدید در کشاورزی پایدار استفاده از کودهای بیولوژیک در جهت کاهش مصرف کودهای شیمیایی و بهبود شرایط خاک و کنترل بیماری است. این بررسی با هدف ارزیابی اثرات مستقیم کود بیولوژیک میکوریزا بر مقاومت گیاه در برابر بیماری سرخشکیدگی، در شرایط شوری می باشد. این پژوهش در گلخانه شرکت تولید نهال پسته استان کرمان به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار بر روی رقم پسته بادامی و تیمارها شامل عامل اول شوری در چهار سطح (0، 75، 150، 225 میلی مول سدیم کلرید در لیتر) تهیه و به جای آبیاری روی نهال های یک ساله اعمال شد و عامل دوم گونه قارچ میکوریزا glomus intraradices در سطح 15درصد وزنی خاک گلدان به همراه نمونه شاهد در حضورعامل بیماری سرخشکیدگی p. variotii در شرایط گلخانه ای انجام شد. نتایج مقایسه میانگین داده ها در رابطه با اثر متقابل میکوریزا و شوری نشان داده که میکوریزا در شرایط تنش شوری اثر بهتری را از خود نشان داد و باعث افزایش تعداد کل برگ، تعداد برگ های سالم، وزن تر و خشک برگ، طول ساقه، قطر ساقه،کلروفیل،وزن تر ساقه و کربوهیدرات نسبت به نهال های غیرمیکوریزی شد. اثر متقابل مایکوریزا و شوری باعث کاهش سطح برگ، سطح پیشرفت بیماری، طول پیشرفت بیماری و کربوهیدرات نسبت به نهال های غیرمیکوریزی در سطوح شوری شد. بر وزن تر ریشه، وزن خشک ساقه و ریشه، طول ریشه، طول کل، فسفر، پتاسیم، کلروفیلa و b و کارتنوئید اثرمعناداری نداشت. نتایج اثر متقابل مایکوریزا با زمان بر صفات مورد بررسی معنادار نشد. نتایج اثرمتقابل شوری با زمان نشان داد که تعداد کل برگ و تعداد برگ سالم معنادار شد و در فصل زمستان بیشترین تعداد برگ و برگ سالم را نشان داد .بیماری موجب کاهش صفات رویشی نهال شد و موجب افزایش مساحت پیشرفت بیماری و طول مساحت زخم شد و مایکوریزا در سطح شوری 150 میلی مول بر لیتر سطح پیشرفت بیماری و طول پیشرفت بیماری را نسبت به شاهد بیماری کاهش داد. با توجه به مشاهدات موجود، چنین می توان نتیجه گرفت که استفاده از کودهای بیولوژیک همزمان با تولید نهال پسته در نهالستان ها، می تواند در تولید نهال های مقاوم به تنش شوری و بیماری از طریق توسعه مقاومت سیستمیک اکتسابی موثر است.