نام پژوهشگر: محمد مهدی نام آوری
مریم منصوریان عزیزاله خداکرم تفتی
علی رغم وجود اطلاعات محدود در مورد نقش پرندگان در زمینه عفونت با نئوسپورا کانینوم، تا کنون گزارشی در مورد نقش جوجه های نژاد گوشتی در زمینه عفونت با این انگل وجود ندارد. در این مطالعه، سه عفونت تجربی به وسیله سویه nc-1 انگل نئوسپورا کانینوم انجام شد. در آزمایش اول (هفتاد تخم مرغ جنین دار از نژاد گوشتی لوهمن) شش گروه با استفاده از دوزهای مختلف تکی زوآیتهای انگل (10، 102، 103، 104، 105، 106) تلقیح گردید. گروه هفتم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. میزان مرگ و میر، ضایعات ماکروسکوپی و تغییرات هیستوپاتولوژیک بررسی شد. در آزمایش دوم، سویه اولیه به عنوان پاساژ صفر (پاساژ کم) در نظر گرفته شده و سپس هشتاد بار (پاساژ بالا) پاساژ داده شد. تخم مرغهای هشت روزه با استفاده از دوزهای 102 و 103 از پاساژهای بالا و پایین تلقیح و میزان مرگ و میر بررسی شد. آزمایش سوم همانند آزمایش اول طراحی گردید، اما به طور همزمان تخم مرغهای نژاد گوشتی و تخم گذار آلوده و در شرایط یکسان نگهداری شدند. در آزمایش اول میزان مرگ و میر و ضایعات پاتولوژیک در تخم مرغهای جنین دار نژاد گوشتی وابسته به دوز بوده و میزان ld50 ، 10 2.3 تعیین گردید. در آزمایش دوم میزان مرگ و میر با افزایش پاساژ کاهش یافت. نتایج آزمایش سوم نشان داد که میزان مرگ و میر در جوجه های مرغ تخم گذار بر خلاف نژاد گوشتی وابسته به دوز نیست. در مجموع نتایج نشان داد که تخم مرغهای جنین دار نژاد گوشتی به علت دارا بودن ld50 پایین مدل آزمایشگاهی مناسبی برای عفونت تجربی نئوسپورا می باشد. حدت و بیماریزایی انگل با بالا رفتن پاساژ کاهش می یابد که می توان در تهیه واکسن زنده از آن بهره برد. در این مطالعه علائم کلینیکی (علائم عصبی بشتر و نبود التهاب مفاصل در جوجه های نژاد تخم گذار) و میزان مرگ و میر در جوجه های نژاد گوشتی با تخم گذار متفاوت بود و از این رو حساسیت ژنتیکی نسبت به عفونت تجربی نئوسپورا برا نخستین بار مشخص گردید.
روشنک صدوقی فر محمد مهدی نام آوری
بسنوئیتیوزیز یک بیماری انگلی مهم از نظر اقتصادی است که واگیری بالا و مرگ ومیر پایین دارد و به صورت بیماری مزمن، دامنه وسیعی از حیوانات اهلی و وحشی را درگیر کرده و دارای گسترش جهانی است که باعث ایجاد خسارت های اقتصادی زیادی می شود. اطلاعات در زمینه انتقال بسنوئیتیا ناچیز است و گزارشی مبنی بر انتقال بسنوئیتیا کاپره به حیوانات آزمایشگاهی وجود ندارد. لذا این پژوهش به منظور ارزیابی پاتوژنز بیماری و تلاش در راستای معرفی یک مدل حیوانی مناسب به منظور فراهم نمودن شرایط جهت مطالعه بیولوژی انگل انجام شد و امکان انتقال آزمایشگاهی بسنوئیتیا کاپره در خرگوش، خوکچه هندی، موش و تخم مرغ جنین دار مورد بررسی قرار گرفت. تعداد12 خرگوش و 25 خوکچه هندی به روش های مختلف با تکی زوآیت بسنوئیتیا کاپره آلوده شدند و به مدت 60 روز مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه جهت بررسی حساسیت موش های نژاد outbred balb/c، inbred balb/c و c57bl/6، از هر نژاد 30 موش نر، به 6 گروه 5 تایی تقسیم شدند و تکی زوایت های بسنوئیتیا کاپره (bc-pars) در دوز های مختلف (103×5/12، 103×25، 104×5، 105×1،105×2 ) به روش داخل حفره پریتونیومی تلقیح شد و یک گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد و پس از 60 روز میزان ld50 در هر نژاد محاسبه شد و موش نژاد inbred balb/c برای آزمایشات بعدی انتخاب شد