نام پژوهشگر: زهرا احمدیپور
عباس احمدی محمدرضا حافظ نیا
کشورها با استفاده از پدیده ها و عوامل گوناگون تلاش می کنند تا حوزه نفوذ خود را افزایش دهند. گسترش حوزه نفوذ در خارج از مرزهای یک کشور معمولا از نشانه های قدرتمندی آن کشور محسوب شده و به همین خاطر کشورها، بویژه قدرت های منطقه ای علاقه مندند که از طریق عوامل و متغیر های مختلف، در فضاهای پیرامونی خود به نقش آفرینی بپردازند. در این میان یکی از این متغیر ها، عامل مذهب است. با توجه به نقش اساسی مذهب در زندگی بشر که امروزه آنرا به یکی از مؤلفه های زیر بنایی هویت انسانها تبدیل کرده است، به نظر می رسد که این عامل از حیث ژئوپلیتیک نیز اثر گذاری و نقش آفرینی ویژه خود را در تحولات و دگرگونی های جهانی ایفا می نماید. ایران با توجه به ویژگی های جمعیتی خود و مرکزیت دنیای شیعه می تواند به پدیده شیعه (عامل مذهب) در راستای افزایش نفوذ و میدان عمل منطقه ای خود توجه کند. به عبارتی دیگر با توجه به ویژگی های مذهب شیعه در فضا های جغرافیایی اطراف خود به نقش آفرینی بپردازد و تأثیر گذار باشد. از نگاه ژئوپلیتیک، ساختار جغرافیایی مناطق استقرار شیعیان در ایران و کشورهای پیرامون آن موقعیتی استثنایی در اختیار ایران قرار می دهد. این پژوهش در صدد است تا به بررسی علمی نقش ژئوپلیتیک مذهب در گسترش حوزه نفوذ بپردازد و از طریق مورد ایران که با توجه به واقعیت های موجود در متغیر شیعه واجد ویژگی های خاصی است، این مسأله را مورد مطالعه قرار دهد. بر این اساس دو فرضیه تحقیق به شکل زیر تدوین شده است: 1. به نظر می رسد که مذهب شیعه حوزه نفوذ ایران را در ابعاد سیاسی، اجتماعی و رسانه ای گسترش داده است. 2. از نظر فرهنگی، علمی و آموزشی، موقعیت مرکزی تشیع در ایران، به افزایش حوزه نفوذ آن کمک کرده است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز این رساله علاوه بر استفاده از روشهای کتابخانه ای (اسناد، کتب، مقالات، متون)، مراجعه به پایگاههای اطلاعاتی مرتبط با تحقیق در شبکه جهانی اطلاع رسانی و گفت و گو با کارشناسان، پرسش نامه ای نیز تهیه شده و توسط صاحبنظران مربوطه در کشورهای گوناگون تکمیل شده است. پس از تجزیه و تحلیل کیفی و کمی اطلاعات گرداوری شده، هر دو فرضیه تحقیق مورد تایید قرار گرفت.
حسین ربیعی پیروز مجتهدزاده
دهه 81-1971 میلادی، به عنوان دوره اوج جنگ سرد و تقابل ابرقدرت های آن روز جهان شناخته می شود. در آن زمان مناطق مختلف جهان صحنه درگیری های فراوان سیاسی و ژئوپلیتیک بوده و از جمله مهمترین آن ها خلیج فارس بوده است. در دوره زمانی یاد شده منطقه خلیج فارس شاهد خروج بریتانیا بود و در حالی که هنوز حضور همه جانبه ایالات متحده آمریکا در آن عملی نشده بود، بر اساس دکترین نیکسون، مدیریت امور این منطقه، به قدرت های منطقه ای (ایران و عربستان سعودی) واگذار شده بود. در دهه یاد شده، در خلیج فارس دگرگونی های مختلفی رخ داده که از جمله آنها پیدایش و تکوین برخی از کشورها در نقشه خلیج فارس و توافق و ترسیم تعدادی از مرزهای آن است. آرامش سیاسی ایجاد شده، کمک فراوانی به حل و فصل درگیری های موجود کرد که این وضعیت در دوران پیش و پس از این دهه تکرار نشده است. پژوهش حاضر در جستجوی ارزیابی نقش قدرت منطقه ای در تأمین آرامش سیاسی و حل مسائل مرزی است و بر این فرضیه استوار است که مدیریت امور یک منطقه ژئوپلیتیک توسط قدرت منطقه ای، نقش موثری در حل و فصل اختلافات و منازعات داشته و در نبود قدرت فرامنطقه ای، ثبات و آرامش بیشتری برای حل و فصل مسائل جغرافیای سیاسی ایجاد شده است. بررسی ها نشان داد که در دهه مورد مطالعه، قدرت منطقه ای توانسته است ضمن ایفای نقش موثر در ایجاد ثبات و آرامش سیاسی، با در پیش گرفتن سیاست عملگرایی، اختلافات سرزمینی خود را با کشورهای منطقه حل و فصل کند.
حسین مختاری هشی زهرا احمدی پور
سازمانهای بین المللی در قرن نوزدهم به وجود آمدند، در قرن بیستم گسترش یافتند و در قرن بیست و یکم تبدیل به بازیگران مهمی شده اند که در کلیه تعاملات و تحولات جهانی دارای تأثیر مستقیم و غیرمستقیم می باشند. تعداد هم پیوندی های بین المللی متعارف از 213 مورد در سال 1909 به 6076 مورد در سال 1999 و سپس 7552 مورد در سال 2005 رسیده است که از این تعداد، 5902 مورد (حدود 80 درصد) سازمانهای منطقه ای می باشند. سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) یک سازمان منطقه ای اقتصادی است که در سال 1985 جایگزین پیمان همکاری عمران منطقه ای (rcd) که توسط کشورهای ایران، ترکیه و پاکستان در سال 1964 پایه گذاری شده بود گردید و سپس در سال 1992 با پذیرش 7 عضو جدید تعداد اعضای آن به 10 کشور افزایش یافت. اکو فراگیرترین سازمان منطقه ای است که ایران در آن عضویت دارد و در فضای بسته و پرفشار بین المللی امکاناتی را در اختیار ایران قرار می دهد. در ارزیابی میزان توفیق اکو باید یادآور شد که آنچه تاکنون حاصل شده با توافقات، خواسته ها و چشم اندازها و پیش بینی های بنیانگذاران و سایر اعضای این سازمان فاصله دارد و متناسب با ظرفیتها و استعدادهای منطقه نیست. رقابتهای ژئوپلیتیکی، که منظور از آن، وجود رفتار توأم با رقابت بین کشورها و بازیگران به منظور کسب برتری و بر پایه سه عنصر جغرافیا، قدرت و سیاست در یک یا چند زمینه خاص شکل می گیرد، می باشد، از زمینه هایی است که موجب واگرایی و توسعه اختلافات و در نتیجه کاهش توفیق و کارایی این سازمان منطقه ای می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی رقابت ژئوپلیتیکی در این سازمان، شامل تشخیص مولفه ها و عناصر اصلی محیط رقابت و تبیین روابط و نسبت منطقی بین آنها و نهایتاً تصویرسازی و یا نمادسازی (شناسایی الگو) موقعیت روابط عناصر مزبور مبتنی بر واقعیّات موجود می باشد. روش تحقیق این پژوهش نیز از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات جهت تدوین مدل نظری، از شیوه کتابخانه ای و برای شناسایی الگوی رقابت ژئوپلیتیکی در سازمان همکاری های اقتصادی (اکو) نیز از شیوه های کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است که در دو مرحله و با استفاده از پرسشنامه های جداگانه (خبرگان و جامعه نمونه) صورت گرفته است. براساس مبانی نظری تحقیق، عوامل چهارگانه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی که در مجموع شامل 21 متغیر می باشند، در بروز رقابت ژئوپلیتیکی در سازمانهای منطقه ای موثرند. نتایج حاصل از تحلیل آماری پرسشنامه های جامعه نمونه نشان داد که عوامل چهارگانه فوق با یکدیگر و همچنین با رقابت ژئوپلیتیکی در اکو همبستگی دارند که بیشترین ضریب همبستگی مربوط به عامل اقتصادی و کمترین آن نیز مربوط به عامل فرهنگی می باشد. نتایج آزمون رگرسیون که به منظور شناسایی میزان تأثیر هریک از عوامل فوق در بروز رقابت ژئوپلیتیکی در اکو انجام شد، نشان داد که همه عوامل مذکور به غیر از عامل فرهنگی در بروز رقابت ژئوپلیتیکی در اکو موثرند و عامل فرهنگی تأثیر چندانی ندارد.
رضا جنیدی زهرا احمدی پور
تصویرسازی ژئوپلیتیکی عبارت است از رقابت قدرت¬ها بر سر شکل¬دهی به ادراک و ذهنیت اشخاص، نهادها و بازیگران سیاسی از موقعیت، ویژگی¬ها و محتوای فضای جغرافیایی بر اساس منافع مورد نظر خود. بر این اساس، پژوهش حاضر در صدد شناخت فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیکی است. استدلال تحقیق حاضر بر این است که تصویر ژئوپلیتیکی در چارچوب گفتمان قدرت/دانش شکل گرفته و عمل می¬کند؛ به این معنا که کارگزاران قدرت، معناها و تصورات جغرافیایی لازم را خلق می¬کنند و معنای تولید شده زمینه¬ساز بسط قدرت و تسهیل سلطه¬گری و نهایتاً ساخت و بازساخت فضا، مکان و چشم¬انداز می¬شود. به منظور ارزیابی فرضیه¬ی مزبور ، تصویرسازی ژئوپلیتیکی ایالات متحده آمریکا از کشورهای اسلامی با تاکید بر خاورمیانه در دوره¬ی پساجنگ سرد به عنوان نمونه موردی انتخاب و مورد تحلیل واقع گردید. روش به¬کار¬گرفته شده در این پژوهش جزء روش¬های کیفی شامل روش توصیفی- تحلیلی و تحلیل گفتمان انتقادی به ویژه روش اجتماعی- شناختی ون¬دایک و تحلیل گفتمان انتقادی لاکلاو و موفه است. یافته¬های کتابخانه¬ای تحقیق نشان می¬دهد که تصویرسازی ایالات متحده از کشورهای اسلامی در دوره پساجنگ سرد، طی فرایند تعامل پیچیده¬ی ژئوپلیتیک رسمی، ژئوپلیتیک کاربردی و ژئوپلیتیک عمومی شکل گرفت؛ به این صورت که ژئوپلیتیک رسمی از تعامل میان نظریه¬پردازان دانشگاهی، موسسات استراتژیک و اتاق¬های فکر ایالات متحده، مقبولیتی علمی به تصویر امریکا از کشورهای اسلامی بخشید. ژئوپلیتیک کاربردی از طریق سیاستگذاری دولتمردان امریکایی به ویژه در چارچوب دکترین¬ها و سخنرانی¬ها، دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه¬ای به معماری ژئوپلیتیکی کشورهای اسلامی مبادرت ورزید. ژئوپلیتیک عمومی نیز در تعامل با دولتمردان و نظامیان امریکایی با بهره¬گیری از شیوه¬های مختلف پروپاگاندا به ویژه در قالب فیلم¬های سینمایی، تصویر ژئوپلیتیکی ایالات متحده از کشورهای اسلامی را متقاعدپذیر و طبیعی¬شده جلوه می¬دهند. یافته¬های تحلیل گفتمان نیز منجر به شناخت چگونگی مفصل¬بندی گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم در دولت¬های ایالات متحده امریکا در دوره پساجنگ سرد به ویژه در دولت جرج دبلیو بوش شد. بر اساس صورت بندی گفتمانی امریکا از تروریسم، دیگری (ها) که در گفتمان ژئوپلیتیکی مزبور عمدتا شامل کشورهای مسلمان خاورمیانه به ویژه عراق (قبل از 2003) و ایران می¬شوند را دولت های تروریست پروری به تصویر می کشد که همزمان غیرمتمدن، شرور، قانون شکن، سرکوب¬گر، مستبد و عقب¬افتاده نیز می¬باشند.
عزیزاله قنبری زهرا احمدی پور
چکیده ندارد.
احسان لشگری تفرشی محمدرضا حافظ نیا
چکیده ندارد.
قاسم قنبری زهرا احمدی پور
نظام سازماندهی سیاسی کشور که در قالب تقسیمات کشوری به مرحله ی اجرا در می آید، یکی از مهمترین و ضروری ترین بخشهای نظام اداری کشور به حساب می آید. این اصطلاح به معنی ناحیه بندی مناطق جغرافیایی یا به عبارت دیگر شناسایی مناطق و نواحی همگنِ طبیعی، اجتماعی و اقتصادی و سازمان دهی آنها در قالب واحدهای سیاسی جهت اعمال حاکمیت سیاسی می باشد؛ و بدین ترتیب واحدهای سیاسی - اداری علاوه بر کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، اداری، دارای کارکردهای سیاسی نیز می باشند. نظام سیاسی و شکل آن، نظام اداری، فضای جغرافیایی، پیوندهای عاطفی و سیاسی میان مردم و مکان، شبکه ی مناسبات اجتماعی و جمعیت و پراکنش جغرافیایی آن از شاخصهای تأثیرگذار در فرآیند تقسیمات کشوری به شمار می آیند. در ایران در اعصار تاریخی گذشته همواره نحوه ی دریافت مالیات، دفاع از مرزهای کشور در مقابل حملات احتمالی قدرتهای بیگانه، مسائل قومی، فرهنگی و نظامی به منظور کنترل بیشتر دولت بر رفتار خوانین و ایالات مختلف کشور، بر نحوه ی آرایش سیاسی فضا موثر بوده اند. در استان فارس نیز عواملی نظیر وسعت زیاد استان، محرومیت مناطق جنوبی استان، تفاوتهای فرهنگی - مذهبی و قومی، رقابتهای مکانی و ... در تقسیمات سرزمینی نقش داشته اند. بر این اساس این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که عوامل موثر بر ارتقاء سطوح تقسیمات کشوری کدامند؟ روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی - توصیفی بوده که با استفاده از منابع کتابخانه¬ای و بررسی اسناد و مدارک صورت گرفته است.
حشمت کشاورزی زهرا احمدی پور
از آنجایی که شورای اسلامی شهر به عنوان یکی از عناصر مدیریت شهری می تواند نقش سازنده ای در سازماندهی فضایی داشته باشد، برای بهینه سازی کیفیت زندگی شهروندان بایستی مورد توجه قرار گیرد. تشکیل شوراهای شهری در سال 1377 یکی از تحولات مهم در عرصه سیاسی – اجتماعی کشور به شمار می آید که تا کنون ما شاهد تجربه سه دوره آن هستیم. در همین مورد حکومت های محلی با عمری یک صدساله در ایران در قالب ها قانونهای متفاوت ازجمله قانون بلدیه، قانون تشکیل ایالات و ولایات و... در قبل از انقلاب و با قانون شوراها و شهرداریها بعد از انقلاب به چرخه مدیریت درآمدند که موجب تغییر نظام اداری و تقسیمات کشوری شد. برای بررسی این موضوع از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. روش تحقیق نیز از نوع تحلیلی – توصیفی است. پس از تهیه چهارچوب نظری تحقیق، اقدام به پرسشنامه و انجام عملیات میدانی گرفته شد. پرشسنامه نهایی توسط 307 از ساکنین مناطق نه گانه شهر شیرار و همچنین 10 نفر از 11 نفر اعضای اصلی شورای اسلامی شیراز پاسخگو شدند. در رابطه با نقش شورای اسلامی شهر در نظام اجرایی کشور از دو آزمون تی تک نمونه-ای و آزمون فریدمن استفاده شد و نتایج نشان داد که شورا اسلامی شهر در نظام اجرایی کشور هم از نگاه مردم و هم از نگاه اعضای شورای اسلامی از جایگاه مطلوبی برخودار است.