نام پژوهشگر: محمد رضا نصراصفهانی

نقد و تحلیل درونمایه و شگردهای نقد ادبی نو در پنج اثر داستانی معاصر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1391
  علیرضا شاهینی   محمد رضا نصراصفهانی

روایت یک داستان، مهم ترین بخش ساختاری آن را تشکیل می دهد. شیوه روایت، پایه اصلی موفقیت یک نویسنده در ماندگاری داستان است. از این رو، بررسی روایی داستان و نیز تحلیل روش های تازه و بدیع روایت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درون مایه و مضمون اثر، به جلوه های کاملاً ادبی متن داستانی پرداخته و شگردهای مختلف آن را آشکار می نماید. مهم ترین ابزار نقد داستان امروز، بهره گیری از نظریه های ادبی معاصر است. نظریه هایی که هر یک بر جنبه هایی از ساختار ادبی متن تأکید داشته و منتقد را در نقدی نافذ یاری می رساند. در نقد روایت شناختی داستان، توجه به نقد خواننده محور و ابهام ادبی حاصل از شگردهای روایی بسیار قابل توجه است. از این رو شناخت و کاربرد این نظریه ها در نقد ادبی، امری اجتناب ناپذیر می نماید. در این پژوهش، نظریه های روایی داستان و بازتاب آن در دیدگاه خواننده که می تواند به ابهام و تأویل بینجامد، مورد بررسی قرار گرفته است. سپس در نقدی عملی، پنج اثر داستانی موفق دهه های اخیر به نام های «زن نویسنده» از محمود گلابدره ای، «غیر قابل چاپ» از سید مهدی شجاعی، «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» از رضا قاسمی، «یکلیا و تنهایی او» از تقی مدرسی و «مدّ و مه» از ابراهیم گلستان بر اساس این شگردهای نقد ادبی تحلیل شده است.

توصیف دوزخ و بازتاب آن در دیوان و حدیقه الحقیقه سنایی و منطق الطیر عطار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  نبی اله شیخ محمدی   محمد رضا نصراصفهانی

چکیده ندارد.