نام پژوهشگر: حسین فرخی
سیمین فرشید نیک حسین فرخی
مفهوم الیناسیون دارای جایگاه ویژه ای در مطالعات جامعه شناسی و روان شناسی است. در دوران مدرنیته این پدیده حضوری فراگیر در هنر ، ادبیات و متون نمایشی یافته است. بیگانگی از خود، بیگانگی از کار و بیگانگی از اجتماع و رشد تفرد و کم رنگ شدن نهاد قدرتمند خانواده، همگی از موضوعات به کار گرفته شده در این آثار هستند. در این تحقیق سعی شده است تا با تعریف بیگانه و بیگانگی و شرح فلسفی و تاریخی آن، ابتدا ذهنیت کلی از این ویژگی ارایه شود. سپس چارچوب نظری پژوهش که طبقه بندی پنجگانه ملوین سیمن از بیگانگی، شامل: بی قدرتی، بی معنایی، بی هنجاری، انزوا و بیگانگی از خودرا در بر می گیرد، به تفصیل ارائه می شود. در ادامه، در فصل سوم، با نگاهی مروری به ادبیات نمایشی معاصر آمریکا و معرفی شاخص ترین نویسندگان آن، این ویژگی در برترین آثار آنان مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان، در فصل چهارم، چهار نمایشنامه از یوجین اونیل _ امپراتور جونز، گوریل پشمالو، مرد یخین می آید، سیر روز در شب_ به عنوان مطالعه موردی از منظر شخصیت بیگانه و شناسایی نوع بیگانگی آن ها و ریشه یابی علل ایجاد بیگانگی در آن ها مورد مطالعه قرار می گیرد. در این راستا، حضور شخصیت بیگانه و تم بیگانگی را می توان به عنوان وجه غالب در ادبیات نمایشی معاصر آمریکا قلمداد کرد. در این پژوهش، روش تحقیق کیفی به صورت توصیفی_ تحلیلی بوده و با استفاده از تکنیک کتابخانه ای و پایگاه های معتبر علمی تهیه، تنظیم و تدوین شده است. برای بخش عملی پایان نامه نیز نگارش نمایشنامه هزارتو با در نظر داشتن ویژگی های شخصیت بیگانه و عوامل موثر بر ایجاد آن نگاشته شده است.
شهاب آب روشن حسین فرخی
در بررسی اشتراکات میان نمایشنامه های تک پرده ای برشت و حکایات ایرانی در ابتدا تأثیرات تئاتر روایی بر آثار تک پرده ای برشت دیده می شود. این تاثیرات باعث می شود تک پرده¬ای-های برشت در دوره اول نمایشنامه¬نویسی¬اش با سایر آثار تک پرده ای که پیش از وی نوشته شده اند تفاوت های ملموسی از لحاظ ساختاری داشته باشند. آثار برشت نزدیکی زیادی با حکایت های ایرانی دارد. این نزدیکی باعث بوجود آمدن پنج نقطه اشتراک بین آنها شده است. با بررسی آثار تک پرده ای برشت و حکایت های ایرانی که در مثنوی معنوی مولانا، گلستان سعدی، منطق الطیر عطار و قصه¬های هزار و یک شب وجود دارد؛ مضامین مشترک، شخصیت پردازی¬های مشابه، محل نقطه عطف، بیان حادثه و روایت های تو در تو به عنوان مهم ترین نقاط مشترکشان معرفی می شود. این پیوندها در چهار نمایشنامه تک پرده ای با عنوان های «نور در ظلمت»، «جن گیر»، «گدا و سگ مرده»، و «صید ماهی» بررسی شده اند که تمام آنها با حکایت های ایرانی قرابت و نقاط اشتراک ساختاری دارند.
علی حضرت پور حسین فرخی
طی دهه های 1970 و 1980 میلادی، مطالعات ادبی به تلفیق اندیشه های تاریخدانان پساساختگرایی مانند میشل فوکو و روانکاوانی پساساختگرا همچون ژاک لاکان پرداخت و نتایج موءثری را در این حوزه ی مطالعاتی تحصیل نمود. از جمله ی این دست آوردها، پیدایی نظریه ی تاریخ گرایی جدید است که بر نقش زبان و ادبیات در اعمال قدرت و حفظ آن تأکید نموده و همچنین بدین نکته تصریح می ورزد که چگونه مخاطب ِ ادبیات، با درونی ساختن گفتمان هایی که تنظیم کننده ی رفتار او هستند، خویش را در چنین زندانی محبوس می دارد. این پژوهش تلاش نموده تا با توجه به قابلیت های نظریه ی فوق، به بررسی حوزه های اخلاق و قدرت در درام شکسپیری پرداخته و پویایی برخی از اهم آثار وی را، در راستای تبیین اخلاق رنسانسی و تبلیغ سامانه ی سلطنتی، تحلیل نماید. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بوده و سعی شده تا با تفسیر و بررسی اخلاقیات مورد پذیرش و اتکاءِ هریک از اشخاص و کانون های قدرت در نمایشنامه ی لیرشاه، نشان دهنده ی آن باشد که این اثر، از پس فراز و فرود دراماتیک خویش، در نهایت تأیید کننده ی آن دسته از اخلاقیاتی است که مقوم نظام سلطنتی باشند. در خاتمه می بایست اشاره نمود، بر اساس آن چه در این پژوهش به دست آمده، نظریه ی تاریخ گرایی جدید را می توان از جمله نظریاتی به شمار آورد که ضمن قابلیت تحلیل ژرف نگر نسبت به متون ادبی و نمایشی، این آثار را از بستر تاریخی ـ سیاسی و نیز ملاحظات فرهنگی ـ ایدئولوژیکی جدا نساخته و از طریق تفاسیری روشن کننده، بسیاری از ساختارهای ادبی و موءلفه های متون نمایشی را که به بافت قدرت پیچیده اند، مکشوف می سازد.
سمیه نامدار علیرضا مستغنی
تئاتر هنری است اجتماعی و راز آمیز که پر و بال دادن به آن باعث رونق فرهنگ کشورمان خواهد شد. تئاتر ایران با پیشینه ای قابل تعمق و تأمل، نیاز به محلی برای ارائه نمونه ها و سیر تحولات بنیادین این هنر در کشورمان دارد. تئاتر همچنان بعنوان هنری موثر و پویا در ساختار جامعه حضور داشته و فردای تئاتر ایران زمین هم در گرو تداوم چنین حرکتهایی و ایجاد مکانهای جهانی مانند موزه تئاتر می باشد. بر این اساس پژوهش پیش رو، پس از بررسی پیشین? نمایش و تئاتر در ایران و ایجاد تصویری ذهنی از گونه های مختلف نمایش این مرز و بوم، سعی در طرح فضایی تحت عنوان "موز? تئاتر ایران" داشته تا سیر تحول این هنر را در اعصار مختلف تاریخی به تصویر درآورد. بدین منظور سایت انتخابی برای این پروژه در منطق? قیطریه نزدیک به "فاز اول موز? تئاتر" تحت عنوان "خان? تئاتر" قرار دارد. فضاهای داخلی موزه در ابتدا به شرح و بسط انواع نمایش ایرانی پرداخته و با ورود به تئاتر دور? معاصر سیر تحولات و دگرگونی آنرا طی چهار دور? تاریخی ارائه می نماید.
علیرضا تقدیسی حسین فرخی
باید تکرار کرد که مدرنیته و استعمار همان قدر که ایران معاصر را دگرگون کردند ادبیات معاصر این سرزمین را نیز زیر و رو نمودند. از همین رو در پژوهش حاضر تاثیر شگرف این دو درون جامعه ایرانی و به طبع آن ادبیات فارسی زبان با محوریت غلامحسین ساعدی کاویده خواهد شد، با این فرض که دو مفهوم بالا همواره ذهن روشنفکر ایرانی و قلم وی را مشغول خود داشته است و به این هدف که مولفه هایی نظیر جایگاه تاریخی ساعدی، روشنفکران موثر بر آثار وی، مفهوم هویت ایرانی و نسبت ساعدی با روایت های ملی در فضای گفتمانی وی کشف شده و رابطه آنها با مدرنیته و استعمار معلوم گردد. برای همین در این پژوهش این همه با کنار هم نهادن آثار روشنفکران هم عصر ساعدی و تحلیل بازتاب نوشته های ایشان بر نمایشنامه های وی به سوی نتیجه دلخواه خواهد رفت. این نتیجه سرانجامِ این پژوهش روشن خواهد کرد که چگونه مدرنیته و استعمار در آثار ساعدی و تحت تاثیر چه کسانی نمود داشته است و طی این نمایان شدن، روشنفکر و زن به چه صورت دیده شده اند و در آخر نسبت ساعدی با گفتمان های هویت ساز آن روزگار روشن گردیده و مورد بحث قرار خواهد گرفت.
فاطمه ذوقی حسین فرخی
در قرن اخیر و با به روی کار آمدن جنبش¬ پست¬مدرنیسم، کاربرد تک¬بُعدی بدن بازیگر در گذشته، تبدیل به نگرشی شد. به این معنا که در نمایش¬های پست¬مدرنیستی، اجراکنندگان تنها با تکیه به کلام خود عمل نمی¬کنند، بلکه زبان¬های جدید و متنوع دیگری را مورد استفاده قرار می¬دهند؛ زبان بدن، زبان موسیقی، زبان تصویر پخش¬شده روی سیکلوپد، زبان حرکت،...که بعدها در اواخر قرن بیستم، با تعریف بسیار مهم، و به¬عبارتی «تئاتر پست دراماتیک» ادامه می¬یابد. امروزه اجراهای مختلفی که نام پست¬مدرنیسم را به¬دنبال خود می¬کشند، در سرتاسر جهان اجرا می¬شوند؛ هنر پرفرمنس¬ ، هپنینگ ، تئاتر محیطی و.... در این¬ گونه های نمایشی، نقش بازیگر به عنوان یک مجری، پررنگ¬تر و نقش تماشاگر نه به¬عنوان یک مخاطب ساکت و ساکن، که به عنوان عنصری گاه فعال در طول اجرا درنظر گرفته می¬شود. سوالی که مطرح می¬شود این است که در طول تاریخ تئاتر، از بدن انسان در چه جایگاه¬هایی استفاده می شده است؟ آیا بدن در خدمت بازیگر است یا در خدمت نمایش؟ آیا بدن بدون کاراکتر، معنا و مفهومی دارد؟ اگر قصد تئاتر، ارائه تصویری استعاری و یا آیینی از زندگی است، چه لزومی دارد تا میز و صندلی روی صحنه همان باشد که در خانه یا اداره وجود دارد؟ همراه با به میان آمدن تعارف و آراء جدید درباره طراحی صحنه و فاصله گرفتن از صحنه¬های دکورآتیو و عظیم کلاسیک، اهمیت بازیگر و بدن او نیز دوچندان شد. چنان¬چه می¬توان مرز بین این دو را از میان برداشت و به کلیتی واحد رسید. موضوعی که در آثار «محسن حسینی» به نوعی دیده می¬شود. صحنه پردازی¬ ساده و مینی¬مال که اساس آن بر حرکت و فیگورهای بازیگران است. این پایان¬نامه با ارائه تعریف متفاوتی از طراحی¬صحنه، کارکرد بدن در طراحی¬صحنه را مورد بررسی قرار می¬دهد
احسان علیرضایی حسین فرخی
مفهوم رویای آمریکایی پس از کشف قاره آمریکا آرام آرام شکل گرفت. این ایده در مهاجرت انبوه به آمریکا و شکل گیری آمریکا به مثابه یک کشور نقش اساسی بازی کرد به شکلی که تمام ساختار های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این کشور متاثر از این گفتمان هستند. در این رساله، نخست به تعریف و تحلیل جز به جز گفتمان فرهنگی رویای آمریکایی و زمینه های ظهور و تسلط این فرا روایت پرداخته خواهد شد. سپس بازنمود این گفتمان در درام نوین آمریکا با تمرکز بر آثار ادوارد آلبی و سام شپارد بررسی می شود.
افروز کشاورز اسرمی شیرین بزرگمهر
چکیده ندارد.
نازنین افشار حسین فرخی
چکیده ندارد.