نام پژوهشگر: عبدالحمید صفایی
مجید رحمتی عبدالحمید صفایی
سازمان ها برای رقابتی ماندن نیاز به یکپارچگی اطلاعات تمامی بخش ها در یک پایگاه مشترک دارند. erp این پراکندگی را از طریق یکپارچه سازی فرایندهای درونی به وسیله ی ماژول های نرم افزاری مربوط به نواحی وظیفه ای مختلف سازمان برطرف می کند. با وجود مزایایی که با استقرار erp می توان بدست آورد مدارک زیادی مبتنی بر شکست این پروژه ها در مرحله اجرا وجود دارد. به قضاوت شرکتهای پیاده کننده erp سه چهارم این پروژه ها با شکست مواجه می شوند.در نود درصد پروژه هایerp ، زمان و بودجه صرف شده بیش از زمان و بودجه تعیین شده است. و هفتاد درصد آنها به مزایای پیش بینی شده نمی رسند. از مهمترین دلایل نرخ بالای این شکست ، عدم شناخت شرکتها از erp و شاخصه های موفقیت آن و اجرای پروژه بدون در نظر گرفتن مقدمات لازم برای پیاده سازی و محاسبه آمادگی و نیاز شرکت و شانس موفقیت آن در این مسیر می باشد. عوامل کلیدی موفقیت قبلا" توسط استوس و پاستور انجام شده است و محقق در این تحقیق قصد دارد تا با شناسایی عواملی غیر از این عوامل ذکر شده (توسط پاستور) به تکمیل آن بپردازد. عوامل کلیدی موفقیت در یک چارچوب شامل چهار گروه طبقه بندی شده است. گروه اول که شامل عوامل سازمانی-استراتژیکی است، مجموعه ی عواملی را در بر می گیرد که بیشتر به استراتژی های و مأموریت های بلندمدت سازمان در حوزه ی تجاری و فنآوری اطلاعات می پردازد. گروه دوم که سازمانی-تاکتیکی است، بیشتر شامل مجموعه شاخص های مرتبط با عوامل سازمانی پروژه پیاده سازی که تاکتیکی باشند می پردازد. گروه سوم عوامل فنی-استراتژیکی را شامل می شود که در آن مجموعه شاخص هایی که بیشتر بلندمدت بوده ولی بعد فنی دارند مورد توجه قرار می گیرند. در نهایت گروه چهارم به عوامل فنی-تاکتیکی می پردازد که به شاخص هایی اشاره دارد که بیشتر جنبه ی کوتاه مدت و تکنیکی دارند.
صفورا مهدی پور حسین آباد حمید رضا رضوانی
منابع در دسترس سازمان ها محدود است، متأسفانه اغلب شرکت ها و موسسات به دلیل فقدان اولویتبندی مناسب در شاخصه ها و معیارها، قادر به تعیین ترتیب درست محصولات جهت تخصیص منابع نمی باشند و در پی آن بسیاری از منابع موجود خود را از دست می دهند. در دنیای امروز اغلب مسائلی که برای تصمیم گیری به مدیران عرضه می شود و حتی مسائل روزمره ی هر یک از ما دارای ابعاد متنوعی است و با چند معیار فرموله می گردد. در این تحقیق پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات توسط مصاحبه ابتدا با استفاده از تجزیه و تحلیل های مبتنی بر فنون madm فازی ماتریس تصمیم را تشکیل داده و سپس با استفاده از دو روش topsis و electre، به صورت فازی محصولات کارخانه چینی مقصود مشهد جهت اولویت بندی و رتبه بندی تجزیه و تحلیل می شود. با مشاهده نتایج روش های ادغام و تخصیص خطی و همچنین نتایج روش topsis و electre به این نتیجه رسیدیم که در این تحقیق از بین این دو روش نتایج روش electre با نتایج روش های ادغام یکی بوده و تفاوتی ندارند. از این رو روش electreبهتر از روش topsis عمل کرده و نتایج قابل قبول تری ارائه می دهد.
حسین لطفی حسنعلی آقاجانی
چکیده ندارد.
سولماز هاشمیان عبدالحمید صفایی
چکیده ندارد.
یاسین عباس آبادی عبدالحمید صفایی
چکیده ندارد.