نام پژوهشگر: اسماعیل قافلهباشی
مریم محمدی رضا سمیع زاده
اندیشه کمال گرایی در پی میل فطری به تعالی و کمال، همواره در همه قرون و اعصار، همراه انسان بوده و ذهن جستجوگر بشر، به دنبال یافتن پاسخی نیکو، به کاوش در درون و بیرون خود پرداخته است. ظهور مکاتب مادی که زاییده فکر و اندیشه خود انسان هاست از ثمرات این جستجوست. و البته بعثت پیام آوران الهی و نزول کتب مقدس آسمانی نیز پاسخ و آبشخوری الهی از جانب خداوند برای انسان ها است. یکی از مسلّم ترین عرصه هایی که مجالی مناسب و وسیع برای پرداختن به این اندیشه است، عرصه ادبیات است، چراکه به صورت مستقیم نوع نگرش به عالم و جهان بینی یک فرد یا جامعه را نشان می دهد و به تبع آن، جریان اندیشه کمال گرایی را در پیش چشمان مخاطب به نمایش می گذارد. مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی از بزرگترین آثار ادبیات فارسی است که این میل و طلب بدیهی انسان را در آثار خویش انعکاس داده و با نگاهی ژرف، موانع دستیابی به کمال انسانی و اخلاقی را معرفی نموده و از درمان نیز سخن رانده است. در میان آثار شعرای عرب شاید از حیث چگونگی پرداختن به موضوعات، در قالب داستان-های کوتاه و منظوم نتوان همتایی برای مثنوی یافت اما اصل موضوع، یعنی اندیشه کمال گرایی را در اشعار کسانی همچون ابن فارض مصری می توان دید. در این پژوهش، تائیه کبرای این شاعر بزرگ موردنظر قرار گرفته است. وحدت مشرب و وحدت هدف در این دو شخصیت بزرگ به ظهور افکار و اندیشه های یکسانی می انجامد که از آن جمله، همین اندیشه کمال گرایی است. رویکرد ابن فارض به این موضوع در تائیه کبری عاشقانه است؛ بدین معنی که کمال نهایی را رسیدن به عشق می داند و نیز فراز و نشیب این سلوک را با عشق طی می کند. رویکرد مولانا را با توجه به مثنوی معنوی، عاشقانه- عارفانه نام نهاده ایم چراکه مولوی به صورت جزئی و دقیق عوامل و موانع را بیان می کند و برای هر کدام تحلیل مناسب ارائه می دهد و از طرف دیگر او نیز از مقوله عشق غافل نبوده است. این دو اثر از همجواری تاریخی و جغرافیایی برخوردارند. این پژوهش با استفاده از شیو? کتابخانه ای و توصیفی و در شش فصل تنظیم شده است: فصل اول: کلیات تحقیق(بیان مسأله، سوال ها و فرضیه ها، سوابق پژوهشی و..) فصل دوم: اندیشه کمال گرایی(تعریف کمال از دیدگاه علم اخلاق، کمال از نظرگاه چند مکتب، ابعاد بروز کمال) فصل سوم: زندگی نامه دو شاعر و معرفی آثار مورد نظر در این پژوهش فصل چهارم: عوامل و موانع کمال در مثنوی معنوی فصل پنجم: عوامل و موانع کمال در تائیه کبری فصل ششم: شباهت ها و تفاوت ها
مهران سمیاری اسماعیل قافله باشی
عرفان اسلامی و ایرانی آکنده از اصطلاحات با ارزشی می باشد که توضیح آن ها کاری شایسته و در خور توجه است . اصطلاح « فقر » یکی از مهم ترین اصطلاحات عرفان عملی است که باز تاب فراوانی در متون نظم و نثر ادب فارسی به خصوص متون قرن های پنجم ، ششم و هفتم دارد که بررسی و تعیین ابعاد مختلف آن ضروری می باشد . اصطلاح فقر به دلیل اهمیتی که دارد باید به طور دقیق و روشمند مورد بررسی علمی قرار گیرد و چگونگی برخورد نویسندگان آن قرن ها با این اصطلاح که نوشته هایشان موثر در نوشته های عرفانی قرن های بعد بوده است مورد بررسی قرار گیرد . این پایان نامه این اصطلاح مهم عرفان اسلامی یعنی فقر را تبیین می کند ؛ و در این پژوهش تلاش شده است که آثار منثور عرفانی در سه قرن مذکور مطالعه شود و جایگاه فقر در آن ها توضیح داده شود ، که این امر مهم با روش توصیفی - تحلیلی صورت می گیرد . فقر مهم ترین مرحله از مراحل طی سلوک می باشد که عرفا تأکید خاصی بر آن داشته اند . در اصطلاح اهل تصوف ، فقر از جمله مقامات است که صوفی خود باید آن را کسب کند . در نتیجه فقر در اسلام گسترده تر از معنی ظاهری آن است و به معنی نیاز به خدا و بی نیازی از خلق خداست و حتی در سخنی فراتر می توان گفت فقیر کسی است که با به دست آوردن مقام فقر نه به خلق و نه به آفریدگار خلق نیازی ندارد چرا که مقام فقیر بالاترین مقام است و کسی که به چیزی یا کسی نیاز دارد نشانه ی نقص اوست و نقص با مقام فقر منافات دارد .
حسین مهری یان اسماعیل قافله باشی
چکیده ندارد.
محبوبه راه پیما اسماعیل قافله باشی
چکیده ندارد.
سکینه عسگری رابری اسماعیل قافله باشی
چکیده ندارد.
سارا بهزاد محمدرضا برزگرخالقی
ادبیات ایینه تمام نمای زندگی و فرهنگ یک ملت است و میراث ادبیات داستانی با توجه به قدمت و گستردگیش از مهمترین بخشهای آن به شمار می رود. ترکمن ها دارای گنجینه ای بسیار غنی و زیبا از داستانهای عاشقانه شفاهی و نیز مکتوب هستند. این آثار از زندگی عامه مردم الهام گرفته شده و نمایانگر احساسات و عواطف والای انسانی است. با گردآوری و ثبت داستانها و روایات، ترجمه متن و مطالعه علمی آنها، می توان گامهای موثری را در راستای حفظ و معرفی این آثار ارزشمند و انتقال آن به نسلهای آینده برزداشت. مجموعه ای که پیش رو دارید، با احساس چنین ضرورتی تهیه شده است. در فصل اول این رساله به معرفی کلی مردم ترکمن می پردازیم. موضوع سخن در فصل دوم ادبیات ترکمنف ارائه تاریخ مختصر ادبیات ترکمن و بیان ویژگی های ادبیات نوشتاری و شفاهی آن است. در فصل سوم تاثیرپذیری ادبیات ترکمن از ادبیات فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. فصل چهارم با عنون شاعران و موضوع عشق به بیان عشق واقعی 7 تن از شاعران مشهور تاریخ دب ترکمن می پردازد. فصل پنجم درباره داستانها نام گرفته و در خصوص قالب، مولف، اصل و منشا داستانها، محتوا و بنمایه ها، قهرمانان و سایر موضوعات گوناگون مرتبط با داستانها اطلاعاتی را ارائه میدهد. فصل ششم را به معرفی داستانهای مردمی اختصص داده ایم که اصل آنها از زبان بخشی ها (آوازخونان ترکمن) گردآوری و به چاپ رسیده است. هر داستان در سه بخش مورد بررسی قرار می گیرد: بخش معرفی داستان سعی در شناساندن فضا وویژگی داستان دارد. بخش دوم گزارش داستان است که خلاصه روایت آن را به دست می دهد و در بخش سوم نمونه شعری از آن آورده شده است.در فصل ششم به معرفی 12 داستان می پردازیم که دارای مولف مشخصی نیستند. در فصل هفتم تعدد 10 عنوان از داستانهای صاحب مولف گنجانیده شده است. این آثار محصول ادبیات مکتوب ترکمنی می باشد و بیشتر از ادبیات فارسی اقتباس شده است. در فصل هشتم در حد توان کوشیده ایم که برخی ز روایت شفاهی عاشقنه را گردآوری نماییم.
علی هاشمی عرقطو اسماعیل قافله باشی
رساله راحه الارواح ، یکی از صدها اثر ادبی است که تاکنون در پرده غفلت بوده و نسخه های خطّی آن در کتابخانه ها، دور از دسترس دوستداران این گونه آثار قرار داشته است. رساله راحه الارواح، نوشته میرزا محمّدصادق مروزی، وقایع نگار دربارفتحعلی شاه قاجار، داستان الغ سلطان و فیروزشاه، پادشاهان کشورهای مشرق و مغرب است که به شیو? داستانهای عامیانه بیان گردیده است. همچنین این رساله علاوه بر داستان الغ سلطان و فیروزشاه، دربردارنده سه داستان دیگر نیز هست که داستان برزو در این میان از اهمّیّت خاصّی برخوردار است. وقایع نگار علاوه بر راحه الارواح، آثار دیگری نیز دارد، از جمله تاریخ جهان آرا، شیم عبّاسی، تحفه عبّاسی، زینه المدایح و ... . او همچنین در هنر شعر هم مهارت دارد و در اشعارش هما تخلص کرده است. پایان نامه حاضر، تلاشی در راستای ارائه متنی مصحَّح و منقَّح از رساله راحه الارواح به همراه پاره ای توضیحات درباره بخشهایی از متن راحه الارواح و همچنین معرّفی کامل نویسنده است. مصحِّح این رساله کوشیده است تا در تمام بخشهای این اثر، جانب دقّت و امانت و رعایت قواعد علمی را فرونگذارد.