نام پژوهشگر: عبدالناصر نظریانی
علی اکبر صادقی عبدالناصر نظریانی
بررسی متون کهن با به مقتضیات ، خواستها و نیازهای انسان معاصر موضوعی است که کمتر در پژوهشهای ادبی به آن توجه شده است .از سوی دیگر شرایط و ویژه گیهای انسان مدرن با توجه به بحرانهای فردی و اجتماعی بویژه در سطح نگرش به معنا و آیین زندگی (هدف ، کارکرد ، فایده و نتیجه زندگی) مسئله ای دیگر است که ضرورت خواندن متون عربی کلاسیک را اقتضاء می کند . با این رویکرد بررسی و تحلیل دو اثر از مهمترین آثار ادبی فارسی در دو حوزه نثر و نظم و در دو دوره تاریخی و جفرافیایی متفاوت ( قرن 5 و 7) با توجه به مفهوم و مسئله معنای زندگی در تعامل با خدا ، خود ، دیگران و طبیعت امری است که نویسنده این جستار با روش توصیفی و تحلیلی به آن اهتمام ورزید
مهدی مهدیزاده عبدالناصر نظریانی
چکیده موضوع این رساله شرح و توضیح مثنوی شهریارنام? عثمان مختاری است که علّامه همایی پس از تلاش فراوان میکروفیلم آن را از موز? بریتانیا دریافت نموده، به چاپ رساندند. برخی از ابیات این منظومه به خاطر افتادگی های فراوان مبهم است و برخی نیز از لحاظ لغوی و نحوی دچار مشکل بودند که در شرح ابیات مشخص شده اند. همچنین تعدادی از اعلام برای اوّلین بار در این منظومه به کار رفته بود که در هیچکدام از فرهنگ های شاهنامه و اعلام یافت نشد. برای توضیح این اعلام از داخل متن و نسخ? چایکین که مفصّل تر از این نسخه بود استفاده کردیم. در مورد مولّف آن نیز تردیدهایی وجود داشت که در مقدمه مفصّلاً بحث شده است.
علی علیزاده اصل عبدالناصر نظریانی
ادبیات کودک و نوجوان از موضوعات نوپا در حوزه ادبیات فارسی است که در دوره معاصر مورد توجه نویسندگان و شاعران قرار گرفته است. هوشنگ مرادی کرمانی و محمد رضا بایرامی از نویسندگان توانای حوزه ی کودک و نوجوان ادبیات داستانی معاصر ایران هستند و در آثاری که خلق می کنند به شخصیّت کودک و نوجوان نگاه خاصی دارند. تعداد زیادی از داستان های هر دو نویسنده به مسائل بچه های روستا می پردازد. و کارهایی که کودکان و نوجوانان در روستا برعهده می گیرند باعث استقلال شخصیّتی آنها می شود. اکثر شخصیّت های اصلی آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی و محمد رضا بایرامی کودک و نوجوان هستند و مردها نقش این شخصیّت ها را بر عهده گرفته اند. این امر نشان دهنده آن است که هر دو نویسنده ترجیح داده اند از شخصیّت های اصلی و فرعی مرد استفاده کنند. شخصیّت، عنصر اصلی تشکیل دهنده داستان است که در عناصر داستان نویسی به ایستا و پویا، ساده و جامع، اصلی و فرعی تقسیم بندی می شود. در این رساله شخصیّت ها هم از لحاظ عناصر داستانی و هم از لحاظ شرح شخصیّتی مورد بررسی قرار گرفته اند؛ ولی تاکید ما بیشتر بر شرح شخصیّتی کودک و نوجوان در آثار داستانی هر دو نویسنده می باشد. از جمله: خصوصیات اخلاقی و روانی، رفتار با افراد و گروه های مختلف از قبیل: رفتار با خانواده، خویشاوندان، همسایگان، معلّم، موجودات زنده و بی جان و...، وصف جسمانی، وصف لباس، وصف خانه، رفتارهای اقتصادی، باورهای مذهبی و باورهای خرافی شخصیّت ها را مورد ارزیابی قرار داده ایم. بررسی ها نشان داد که هر دو نویسنده به خصوصیات اخلاقی که تشکیل دهنده شخصیّت کودک و نوجوان است و خانواده که بیشترین زمان زندگی کودک و نوجوان در آن سپری می شود، اهمیت زیادی داده اند. از آنجایی که داستان ها به صورت ناخود آگاه در تربیت کودک و نوجوان تاثیر می گذارد، سعی ما بر این بود تا زوایای شخصیّتی کودک و نوجوان داستان را شرح و بسط دهیم؛ زیرا با این کار شخصیّت های داستانی نویسنده آشکارتر می شود و تاثیری را که بر کودک و نوجوان می گذارد، نمایان می گردد.
فرزانه مختاری عبدالناصر نظریانی
بازگشت به خویشتن موضوعی فلسفی- اجتماعی است که ابتدا از سوی علامه اقبال لاهوری به شکل لفظ خودی و بیخودی و سپس از سوی دکتر علی شریعتی با همین عنوان مطرح شد، این مسئله که طرز تفکری روشنفکرانه و عالمانه بود باعث به خود آمدن مردم مشرق زمین و انقلاب های مختلفی از جمله انقلاب اسلامی ایران بود. اهمیت این موضوع باعث شد که به پرداختن این موضوع توسط شاعران و نویسندگان بینجامد به همین دلیل در این تحقیق برآن شدیم این موضوع را در شعر پنج تن از شاعرانِ زن ایرانی بررسی کنیم و بفهمیم که تا چه اندازه به این موضوع پرداخته اند، برای درکِ بهتر مطلب توسط مخاطبان محترم ابتدا پیشینه ای از بازگشت به خویشتن و سخنان دکتر شریعتی و نظریات علامه اقبال لاهوری بیان شده و سپس به بررسی این موضوع در اشعار خانم ها: پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، طاهره صفارزاده و فاطمه راکعی پرداخته شده.
سمیه مجیدزاده دولت ابادی عبدالناصر نظریانی
برای نتیجه مقایسه نامه های ایرانی و انیرانی، با توجه به فصول قبل و نمونه هایی که به عنوان شاهدمثال برای کلیت نامه ها در نظر گرفته شده بود و با توجه به نوع طبقه بندی انجام شده نتایج زیر به دست آمد. 1. از لحاظ مضمونی نامه های ایرانی شامل تمامی مضامین موجود در نامه های شاهنامه می شوند ازجمله: فرمان، گزارش، پرسش، باج خواهی، زنهارخواهی، پند، تهدید، وصیت نامه، محضرنامه، پوزش خواهی، پیش بینی، سرزنش، خواستگاری، تسلیت، پیمان نامه، تعهدنامه و غیره. امّا نامه های انیرانی، از این لحاظ کمتر به مضامینی چون وصیت نامه، پندنامه، پرسش و فرمان اختصاص دارند. امّا در باقی مضامین مشترک هستند. اگرچه فردوسی در بیان برخی نامه ها به دنبال خلاصه گویی و ایجاز بوده و به مهر آنها اشاره نکرده است؛ مثل نامه گشتاسب به بهمن. اما وی وقتی که به دلایلی نامه شاهان را به تفصیل ذکر کرده، اغلب به مهر کردن آنها نیز اشاره نموده است؛ نظیر نامه های خسروپرویز به گردیه، قباد به کسری، کسری به هرمزد و قیصر به خسرو پرویز 2. از لحاظ آغاز نامه و آداب مربوط به آن، نظیر جنس نامه و فرستنده و نحوه آغاز آن باید گفت به نسبت موقعیت سیاسی و موضع نگارنده نامه و اینکه در طرف ضعف، قدرت یا تساوی قرار دارد، از لحاظ جنس نامه و فرستنده بین هر دوی ایرانیان و انیرانیان نکات مشترکی وجود دارد و هر دو طرف سعی در این دارند که آداب اولیه نامه را رعایت کنند. اما درمورد نیایش و آفرین خدای در آغاز نامه، انیرانیان بویژه تورانیان و هچنین بیشتر در قسمت-های اسطوره ای و پهلوانی شاهنامه، از آن بهره نمی-برند. 3. به لحاظ کوتاهی و بلندی نامه ها، به نظر می رسد به کار بردن ارکان تمایز در نامه های شاهنامه، مستلزم توجه کامل به سبک اطناب در آن دوره بوده است و این اطناب در نامه های بالادست به زیر دست نمایان تر است که آن هم بیشتر متوجه بسط و تأکید و توضیح معناست، برخلاف نامه های زیردست به بالادست که کوتاه ترند و اطناب آن ها متوجه تعریف و تمجید از مخاطب و مقدمه چینی برای بیان مطلبی است و به خاطر آن که وقت مخاطب زیاد گرفته نشود، رکن اصلی کلام با ایجاز می آید و در نامه های همتایان به همدیگر از آنجا که بین مقام آنان، چندان تفاوتی نیست، گونه ای اعتدال در بیان و مساوات وجود دارد. با صرف نظر از سری نامه هایی که به صورت متوالی، در چند نوبت ردّ و بدل می شوند و کوتاه هستند، ایرانیان چه در نامه های بین خود و چه در نامه هایی که به انیرانیان ارسال کرده اند، تمامی ارکان نامه را به نسبت موضوع و مضمون نامه، حتی المقدور رعایت کرده اند؛ درحالی که انیرانیان جز در نامه هایی با مضامین صلح و زنهارخواهی، کوتاه و بدون رعایت همیشگی ارکان، ترسل نموده اند. 4. از لحاظ زبان مورد استفاده، اگرچه اشاره چندان دقیق و تعمیم پذیری به تمامی نامه ها صورت نگرفته است ولی می توان گفت که در نامه های ایرانیان از خط پهلوی استفاده شده است چرا که شاهنامه به لحاظ زمانی دوره های قبل از اسلام و زمان رواج خط پهلوی را روایت می کند. بالطبع انیرانیان از این خط در نامه های خود استفاده نکرده اند. 5. از لحاظ بکارگیری لحن، به عنوان یکی از عناصر داستان نویسی، معمولاً متناسب با شخصیت نامه-نگار و همچنین مضمون نامه و شرایط داستان، لحن مشابهی توسط فردوسی برای ایرانیان و انیرانیان انتخاب شده است و سعی برآن بوده است که نامه مناسب حال شخصیت نگارنده باشد و در نتیجه در این مورد تفاوتی بین ایرانیان و انیرانیان نیست. 6. از لحاظ فرم و انتخاب واژگان برای نامه-های ایرانی و انیرانی همانطور که در فصول پیش گفته شد، به دلیل مذموم و گناهکار بودن انیرانیان در بیشتر مواقع، از واژگان تند و دور از ادب و منطق توسط آنان استفاده شده است. اما در این مورد رعایت اعتدال و تناسب سازی با مضمون و شخصیت نامه نگار انجام پذیرفته است. مانند نامه های مختلف اسکندر. 7. از لحاظ اجزا و ساختار نامه ها در شاهنامه به تناسب سطوح ارتباطی و رتبه و مقام فرستنده و مخاطب و نیز به تناسب مضمون و موضوع مکتوب متفاوت است. مثلاً نامه های کهتران به پادشاه اغلب مشتمل بر ستایش پروردگار، ستایش پادشاه و بیان یا درخواست مطلبی است. همچنین اجزای نامه های شاهنامه، در موضوعات مختلف تفاوت دارد؛ به عبارت دیگر شکل ظاهری نامه ها با توجه به ساختار درونی و محتوایی آنها با هم متفاوت استبا آنکه کیفیت آغاز و انجام و ارکان نامه های شاهنامه به تناسب مضمون و موضوع مکتوب و نیز رتبه و مقام فرستنده و مخاطب او تفاوت دارد.
محمد رحیمی عبدالناصر نظریانی
«هنر» واژه ای است که علاوه بر معنای تخصصی و اصطلاحی که امروزه برای آن بر می شماریم؛ در طول ادوار زبان و ادبیات فارسی، معانی مختلفی را در بر داشته است و دارای معانی و مفاهیم کلی و عامّی چون برتری، فضیلت، انواع کمالات، مزیت، حسن های دنیایی و معنوی و ... بوده است و با توجه به کاربرد آن در ادبیات حماسی، تعلیمی و عرفانی، معانی کلی و عامّ مرتبطی را به خود گرفته است و شاعران هر نوع ادبی، برای هنرمند، با توجه به نوع ادبی ویژگی هایی را بر می شمارد. این پایان نامه در پنج فصل نوشته شده است. در فصل اول، به مواردی از قبیل اهــداف تحقیق، پیشینه ی تحقیق، فرضیه ها و ... پرداخته شده است. در فصل دوم، به سیر تاریخی «هنر» تمرکز کرده و «هنر» را از دید فلاسفه، روانشناسان و رابطه ی آن با علوم دیگر را مورد بررسی قرار داده است. در فصل سوم و چهارم و پنجم، به ترتیب ویژگی های هنرمند و بی هنر را از نظر فردوسی و سعدی و مولوی مورد بررسی قرار داده است و سعی کرده است با بررسی و تحقیق پیرامون کاربرد این واژه در طول دوره های ادبیات فارسی و جمع آوری مفاهیم و معانی ذکر شده توسط بزرگانی چون فردوسی، سعدی و مولوی و هم چنین با تحقیق همه جانبه پیرامون «هنر»، تا حد توان معانی مختلف این واژه در طول زمان و در انواع مختلف ادبی را بررسی و معانی و مفاهیمی را که شاعران نامبرده در آثاری چون شاهنامه، بوستان، گلستان، غزلیات سعدی، مثنوی و غزلیات شمس از به کار بردن این کلمه در نظر داشته اند را ارائه کند و ویژگی هایی که شاعران نامبرده برای هنرمند بر می شمارند را نشان دهد.
آیدا مجیدآبادی عبدالناصر نظریانی
بررسی دو مضمون مرگ و زندگی در شعر فروغ فرخزاد، شاعر زن معاصر ادبیات فارسی، موضوع پژوهش پیش روست. فروغ فرخزاد به عنوان شاعری صاحب نام و صاحب زبان شعری خاص خود وی، در اشعارش قدرت آن را داشته است تا از منظر زبان خاص شعری¬اش، زاویه دید ویژ? خود را در رابطه با چنین مضامینی داشته باشد. از این رو در بخش بررسی مضمون زندگی در شعر فروغ، چهار مضمون تکرارشونده و اصلی شعر وی، یعنی، زنانگی، تنهایی، عشق و نوستالژی مورد بررسی قرار گرفته است و سپس به تفصیل، به مضمون مرگ به عنوان مضمونی شاخص در اشعار وی بویژه مجموعه¬های پایانی او پرداخته شده است. سپس به طور مقایسه¬ای نتایج حاصل از پژوهش حاضر ارائه گردیده است.
علی دلائی میلان محمدامیر عبیدی نیا
عرفان و تصوّف از لحاظ تنوع آبشخورهای فکری، ذوقی و معنوی بسیار غنی است. در بطن عرفان و تصوّف، از علوم مختلف و همچنین فرهنگ¬ها و زبان¬های دیگر نشانه¬ها و تأثیرات زیادی دیده می¬شود. یکی از این علوم که با رگ و ریشه¬های عرفان و تصوّف پیوند خورده است، علم کلام اسلامی است. اندیشه¬های کلامی در داخل متون عرفانی گاه یکسان و گاه متفاوت وارد شده¬اند. صوفیّه اندیشه¬های کلامی را با زبانی هنری و عرفانی بیان داشته¬اند و به آنها صبغه¬ای ادبی و متفاوت بخشیده¬اند. اندیشه¬های کلامی از طریق متون صوفیّه به حیات جدیدی دست یافته¬اند. بسیاری از اندیشه¬های کلامی با عقاید اصلی صوفیّه و اساس اندیشه¬های آنها یکی و همسو می¬باشد. این امر نگاه مشترک آنها به خداشناسی را نشان می-دهد که از بطن دیانت اسلام برخاسته است. در این تحقیق جهت بررسی ارتباط عرفان و تصوّف با علم کلام، به بررسی اندیشه¬های کلامی که در منظومه¬های عرفانی سنایی: حدیقة الحقیقة، سیر العباد الی المعاد، عطار: اسرارنامه، الهی¬نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر، و مولوی: مثنوی، وارد شده است، پرداخته شده است. سنایی، عطار و مولوی، در منظومه¬های عرفانی خود، به اندازۀ زیادی به اندیشه¬های کلامی توجه نموده¬اند و باورهای کلامی¬شان را در ضمن عقاید عرفانی¬شان نشان داده¬اند. بر اساس اندیشه¬های کلامی به کار رفته شده در منظومه¬های عرفانی این سه عارف گران قدر، این تحقیق به هشت فصل: عقل، ذات و صفات، رؤیت خداوند، علّیت، جبر و اختیار، خیر و شر و نظام احسن، ایمان و عمل، و امامت و ولایت، تقسیم شده است.
سهیلا پورشقاقی عبدالناصر نظریانی
از اوایل قرن بیستم گروهی از دانشمندان علوم انسانی روسیه، شروع به تحلیل ساختارمتن های ادبی کردند و خود را فرمالیست نامیدند. آن ها کمتر به درون مایه و موضوع آثارتوجّه داشتند، مشهورترین این افراد ولادیمیر پراپ نام داشت، که بر روی مجموعه قصه های پریان روسی که آفاناسیف گردآوری کرده بود تحلیل ساختاری را انجام داد. او شیوه و اسلوب کار خویش را ریخت شناسی نامید، به معنای مطالعه اجزای تشکیل دهنده ی قصّه و روابطی که بین آن ها وجود دارد. جستار حاضر نیز به بررسی کتاب مرزبان نامه می پردازد که از اسلوب اسلیمی حکایت در حکایت برخوردار می باشد و نیز از مشهورترین آثار ادبی کهن به شمار می آید. با توجّه به این که حکایت حیوانات همیشه به منزله یک نوع تعلیمی و تمثیلی شناخته شده است می توان گفت الگوی ساختاری پراپ، یکی از الگوهای مناسب برای بررسی این حکایت ها از جمله حکایت های مرزبان نامه است، که در این پژوهش سعی شده ساختمان این حکایت ها و عناصر موجود در آن ها بر اساس شیوه ی پراپ تحلیل و با حکایت های کلیله و دمنه مقایسه شود و شباهت ها و تفاوت های آن ها مورد بحث قرار گیرد.
فریبا خلخال عبدالناصر نظریانی
دغدغه ی مرگ و خار خار جاودانگی، عمری به درازای اندیشه ی بشری دارد. بقای نفس و خلود پس از مرگ، به صورت زندگی در بهشت یا دوزخ، از مهم ترین عناصر اعتقادی بسیاری از ادیان و مذاهب است. بسیاری از شاعران و عارفان و صوفیان در آثار خود اعم از - منظوم و منثور- که نخستین نشانه های آن از میانه ی قرن دوّم بر جای مانده، همواره کوشیده اند دریافت های باطنی خویش از مفهوم بهشت و دوزخ را، در پرده ای از استعاره-ها و کنایه ها و با زبانی رمز آلود بیان کنند. در این پژوهش بهشت و دوزخ و ویژگی های آن دو در تمامی آثار مولانا اعم از - منظوم و منثور- بررسی شده و در ضمن آن به بررسی بهشت و دوزخ از دیدگاه برخی ادیان نیز پرداخته شده است. واکاوی در آثار مولانا نشان می دهد که وی بهشت و دوزخ را دو سرمنزل نمی داند بلکه آن را دو حالت از احوال آدمی می داند و علاوه بر این معتقد است که، دست لطف الهی انسان را از پس پرده ی عدم به عالم وجود آورد و ملکوتیان را نگهبان او قرار داد و از آن جا که این دنیا ظرفیت بیشتری برای دریافت این فیض ندارد، انسان را به عالم دیگری می برد و هر کس که در این دنیا از نعمت های الهی حداکثر استفاده را برده باشد، باز هم به بهشت الهی وارد شده، غرق در دریای نورانیت می شود و کسانی که به درستی از نعمت های این دنیا استفاده نکرده اند، دچار عذاب شده و هیزم شعله های دوزخ می-گردند. وی با تعبیرهای گوناگون، بهشت حقیقی را مقام قرب حق و دوزخ را لحظه ی فراق از حق می داند. لازم به ذکر است در نظریات مولانا درباره ی بهشت و دوزخ، علاوه بر ریشه های اسلامی، نشانه هایی از تعالیم ادیان دیگر، به ویژه آموزه های آیین زرتشت نیز به چشم می خورد. واژگان کلیدی: بهشت، دوزخ، مولوی، آثار منظوم، آثار منثور
فرید محرابی عبدالناصر نظریانی
خودزیست نامه در کنار یادداشت های روزانه و حسب حال، بخشی از زندگی نامه ها به شمار می آید که در این آثار خودزیست نامه نگار سرگذشت و شرح حال خود را از اوان کودکی تا اواخر دوره ی نویسندگی-اش به نگارش در می آورد. خود زیست نامه ها از جمله منابع مهم و اصلی مرجع شناسی شمرده می شوند ،به طوری که برای تحقیق و پژوهش درباره ی زندگی یک فرد بهترین منبع ،خودزیست نامه می باشد. در تعاریف مختلف،بعضی از نویسندگان از آن با عنوان حسب حال یاد کرده اند که نادرست می-نماید.خودزیست نامه نگاری یکی از جریان های تازه ی ادبی در ایران به شمار می آید که از اواخردوره ی قاجار در ایران به شیوه ی خاطره نویسی اروپاییان که آن را اتوبیوگرافی می نامیدند رواج یافت.این نوع جدید ادبی ابتدا در میان رجال سیاسی به قصد انتقاد از نظام حکومتی و فقر فرهنگی رایج در آن دوره شکل گرفت؛ ولی اوج این جریان نوپای نثرنویسی را از دوره ی انقلاب اسلامی به بعد می توان مشاهده کرد.اغلب این نویسندگان بخش عظیمی از زندگی خویش را در آثارشان با تفصیل یا اختصار آورده اند که بدون استثناء دوران کودکی و نوجوانی از خصایص مشترک در همه ی آثار آن ها است. این یاد روزهای خوش گذشته، خاصّه روزهای کودکی را در اصطلاح نوستالژی می گویند.در واقع خود زیست نامه ای اثرممتاز به شمار می آید که در آن به تمامی شکست ها و پیروزی ها اشاره شده باشد و اثری اعتراف گونه را پدید بیاورد-که آن بیانگر صداقت نویسنده است-هر چند که ممکن است دوستی ودشمنی هایی را در این باره برانگیزد. در بسیاری از آثار این نویسندگان نوعی شیوه ی روایت به شکل داستان نویسی با زاویه دید اول شخص وجود دارد، که فاقد قواعد و عناصر داستان به شیوه ی رایج می باشد؛ ولی ساختار کشش روایی در اغلب این آثار،خاصه در ادیبان نویسنده دیده می شود. از بهترین خود زیست نامه های ادبی کتاب روزها از محمد علی اسلامی ندوشن است. کلید واژه : خودزیست نامه،زندگی نامه، یادداشت های روزانه،شرح حال،سرگذشت، حسب حال، خاطره-نویسی، اتوبیوگرافی، نوستالژی، روایت
عبدالناصر نظریانی محمد فشارکی
چکیده ندارد.
محمدعلی ارزانیان عبدالناصر نظریانی
چکیده ندارد.
الهام امانداد عبدالناصر نظریانی
چکیده ندارد.
سمیه نوری عبدالناصر نظریانی
چکیده ندارد.
الهام منفردان عبدالناصر نظریانی
چکیده ندارد.
محمد عابدینی عبدالناصر نظریانی
چکیده ندارد.
موسی اسدپور عبدالناصر نظریانی
چکیده ندارد.
معصومه یامچی لو علمداری عبدالناصر نظریانی
چکیده ندارد.