نام پژوهشگر: علی قلی روشن
مصطفی کرم زادی علی قلی روشن
برای ارتقاء آموزش نخست باید مشتریان را شناخت، این امر نیازمند تعریف و ارزیابی مشتریان، طرز تلقی، نیازها و خواسته های آنهاست. برای تحقق چنین امری، سازمان باید طوری برنامه های آموزشی خود را نظم ببخشد که ضمن برآورده ساختن خواسته ها و نیازهای مشتریان، خدمات ارائه شده فراتر از انتظارات آنها باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان انطباق بین ادراکات و انتظارات دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان ازکیفیت خدمات ارائه شده به آنها می باشد. برای انجام این امر از مدل سروکوال استفاده شده است که به بررسی میزان انتظارات و ادراکات مشتری از کیفیت خدمات می پردازد. برای آزمون فرضیات در این پژوهش، نمونه ای با حجم 473 نفر از دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار گردآوری اطلاعات جهت انجام این پژوهش پرسشنامه می باشد. جهت سنجش پایائی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان پایائی برابر با 8/93 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بر اساس اطلاعات بدست آمده می توان بیان کرد که بیشترین میزان انطباق بین انتظارات دانشجویان و کیفیت خدمات ارائه شده از سوی دانشگاه مربوط به بعد اطمینان خاطر و کمترین میزان انطباق مربوط به بعد پاسخگوئی می باشد. همچنین می توان گفت که بین ادراکات و انتظارات دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد، دانشجویان دوره روزانه نسبت به دوره شبانه و دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر میزان انطباق بیشتری وجود دارد. همچنین اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که بعد پاسخگوئی از بیشترین میزان اهمیت در بین دانشجویان داشگاه سیستان و بلوچستان برخوردار می باشد و بعد فیزیکی کمترین میزان اهمیت را برای دانشجویان داراست.
علی باقرزاده ابوالقاسم فرهنگ
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سلامت سازمانی با مهارتهای سرپرستی مدیران و کاربست استانداردهای معلمان تازه کار در مدارس ابتدایی بوده است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 374 نفر از آموزگاران مدارس ابتدایی شمال شرق خراسان رضوی می باشند که بر اساس جدول مورگان تعداد 191 و در نهایت تعداد 220 نفر و از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه های اصلاح شده بهداشت سازمانی(ohi) هوی و فلدمن (1996) و پرسشنامه های مهارتهای سرپرستی مدیران(suzanne r,2000 ) و استانداردهای معلمان تازه کار(rhode island,2003)برای توصیف مهارتهای سرپرستی مدیران و همچنین کاربست استانداردهای معلمان تازه کار استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه های ذکر شده توسط پنج تن از اساتید گروه علوم تربیتی تأیید گردید؛ همچنین ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه های سلامت سازمانی ، مهارتهای سرپرستی مدیران و استانداردهای معلمان تازه کار به ترتیب 92/0، 94/0و 96/0 محاسبه گردید. داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری نظیر همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، رگرسیون، تحلیل واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده پژوهش عبارتند از: 1- میزان سلامت سازمانی، مهارتهای سرپرستی مدیران و کاربست استانداردهای معلمان تازه کار در مدارس ابتدایی نواحی آموزش و پرورش شمال شرق استان خراسان رضوی بالاتر از میانگین است. 2- بین سلامت سازمانی با مهارتهای سرپرستی مدیران و کاربست استانداردهای معلمان تازه کار رابطه معنادار وجود دارد. 3- نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد هر دو متغیر مهارتهای سرپرستی مدیران و استانداردهای معلمان تازه کار واریانس سلامت سازمانی را بیش از53% تبیین می کند. واژه های کلیدی: سلامت سازمانی، مهارتهای سرپرستی، استاندارد، معلمان تازه کار،
لیلا موسوی عبدالوهاب پورقاز
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین تفکر انتقادی با خطر پذیری و عزت نفس بصورت توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، 4842 نفر که شامل همه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده های علوم انسانی دانشگاه سیستان و بلوچستان می باشد که از این تعداد، 357 دانشجو به روش نمونه گیری طبقه ای - تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه تفکر انتقادی فاسیون، پرسشنامه ریسک پذیری و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ جمع آوری گردید. روایی محتوایی پرسشنامه به وسیله اساتید گروه آموزشی تأیید و میزان پایایی آن به وسیله ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (89%)، (68%) و (71%) به دست آمد. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمونهای تی و آنووا استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تفکر انتقادی و مولفه های آن با عزت نفس رابطه معناداری وجود دارد اما بین تفکر انتقادی و مولفه های آن با خطرپذیری و همچنین بین عزت نفس و خطرپذیری رابطه معناداری وجود ندارد. یافته ها با توجه به ویژگیهای دموگرافی مورد مقایسه قرار گرفت و نشان داد که در میان دانشجویان از نظر تفکر انتقادی بین دانشکده ها و مقطع تحصیلی تفاوت مشاهده نشد ولی از نظر جنسیت، تفاوت معناداری مشاهده شد. نتایج در رابطه با خطرپذیری، در بین مقطع تحصیلی تفاوت معناداری را نشان داد ولی از نظر جنسیت و دانشکده تفاوت معناداری وجود نداشت. در رابطه با عزت نفس، در بین دانشکده ها تفاوت معناداری مشاهده گشت ولی از نظر جنسیت و مقطع تحصیلی در بین دانشجویان تفاوت معناداری وجود نداشت.
ناهید رنجبرابوالوردی علی قلی روشن
امروزه سازمان ها به دنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر توانایی برقراری ارتباط و تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگ های مختلف را دارا باشند. بنابراین لازم است با فرهنگ های مختلف آشنا باشند و به طور مناسب با افراد سایر فرهنگ ها ارتباط برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. مطالعه حاضربا هدف تبیین رابطه میان هوش فرهنگی با اثربخشی گروهی کارکنان پتروشیمی مهر عسلویه تدوین شده است. ضرورت پژوهش از آنجایی نشأت می گیرد که مولفه های هوش فرهنگی در تمام زمینه های کاری کارکنان در سازمان می تواند موثر باشد و توجه به آن ها در سازمان می تواند موجب افزایش مشارکت و همکاری کارکنان شود. از این رومی توان از هوش فرهنگی به عنوان عامل موفقیت در سازمان یاد کرد. اطلاعات در این پژوهش از طریق دو پرسشنامه هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده های تحقیق، نرم افزار spssو از روش های آماری نظیر آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شد.نتایج حاکی ازوجود رابطه معنا دار بین تمام ابعاد هوش فرهنگی با اثربخشی گروهی کارکنان این سازمان است به طوری که وجود بیشترین همبستگی بین بعد انگیزشی و اثربخشی گروهی (589/0r=) و کم ترین همبستگی بین بعد شناختی و اثربخشی گروهی (256/0r=) بود. همچنین نتایج نشان می دهد که بعد انگیزشی بیشترین تأثیر و بعد شناختی کم ترینتکثیر بر میزان اثربخشی گروهی دارد.
هادی محسن زاده علی قلی روشن
جیل بال، تروینو و سیمز (1994 ) رفتار ضدشهروندی را به منزله نوعی "بدرفتاری کارمند که از بازده کار او می کاهد، تعریف کردند بروز چنین رفتارهایی، بر خلاف رفتارهای شهروندی سازمانی که موجب ارتقاء عملکرد سازمان، اثربخشی سازمان، سرمایه اجتماعی و نظایر آن می شوند، می تواند مانع کارکرد سازمان شود و به کاهش درآمد و یا خدشه دار شدن اعتبار آن منجر شود و عدالت سازمانی عبارتست از اینکه با چه شیوه ای با کارکنان رفتار شود که احساس کنند به صورت عادلانه با آنها رفتار شده است که شامل ادراک از منصفانه بودن پرداختها و برابری در رویه های سازمانی و عادلانه بودن رفتارهای بین شخصی در سازمان می باشد. عدالت سازمانی می تواند نقش بسیار مهمی در توسعه و بهبود رفتار شهروندی سازمانی و همچنین کاهش رفتارهای انحرافی و ضد شهروندی داشته باشد. پژوهش حاضر رابطه ادراک کارکنان از عدالت سازمانی و بروز رفتار ضدشهروندی کارکنان سازمان شهرداری زاهدان را مورد بررسی قرار داده است. نمونه این تحقیق 159 نفر از کارکنان شهرداری شهرستان زاهدان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روشهای آماری ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون کمولوگرف (همزمان)در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهند که بین هر یک از ابعاد عدالت سازمانی با رفتار صدشهروندی سازمانی رابطه معنی دار و معکوس وجود دارد به عبارتی دیگر هر چه بی عدالتی ادراک شده توسط کارکنان بیشتر باشد بروز رفتارهای ضد شهروندی یشتر می شود و از بین ابعاد عدالت مورد بررسی عدالت مراوده ای بیشترین تاثیر را بر بروز رفتارهای انحرافی و ضد شهروندی دارد.
رویا ریگی حسین آبادی علی قلی روشن
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر رضایت و عدم رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی در شهرستان ایرانشهر بود.در این پژوهش 5 سوال مورد بررسی قرار گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی معلمان شاغل در مدرسه ی استثنایی ابتدایی شهرستان ایرانشهر بودند که تعداد آن ها 25 نفر بود و با توجه به کوچک بودن جامعه، همه ی این جمعیت به عنوان نمونه ی پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جهت جمع آوری داده ها از 2 پرسشنامه ی محقق ساخته درمورد رضایت شغلی شامل یک پرسشنامه ی بسته و یک پرسشنامه ی باز استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار،آزمون t مستقل و آزمون فریدمن استفاده شده است.نتایج نشان داد که از میان عوامل رضایت شغلی(عوامل انگیزشی)، نفس کار و قدردانی در قبال انجام کار و از بین عوامل نارضایتی شغلی(عوامل بهداشتی)، سرپرستی و حقوق و مزایا مهمترین عوامل موثر بر عملکرد کارکنان بودند. بین جنسیت، وضعیت تأهل و سابقه ی کار با بعضی از عوامل رضایت و عدم رضایت شغلی تفاوت معنی داری وجود داشت و در بعضی از موارد این گونه نبود. این مطالعه نشان داد که توجه و برنامه ریزی جهت تأمین چهار عامل: نفس کار، قدردانی، سرپرستی و حقوق و مزایا در بهبود رضایت معلمان مدارس استثنایی شهرستان ایرانشهر مثمرثمر می باشند.
خدیجه محمدزاده علی قلی روشن
چکیده ندارد.