نام پژوهشگر: بهرام سیاوش پور
مهسا مشایخی میانجی بهرام سیاوش پور
شکل گیری و گسترش فضاهای خالی از عملکرد رسمی، که استعداد اشغال توسط فعالیت های بزهکارانه را در شهرها دارند، در دهه های اخیر موجب شکل گیری ادبیات مفصلی با عناوینی چون "فضای گمشده" ، "فضای مرده" یا "فضای خالی" شده است. در شرایطی که زمینه ی بروز جرایم در جامعه وجود دارد؛ چنین فضاهایی، آمادگی زیادی برای استقرار صور مختلف "رفتار مجرمانه" را دارند. از سوی دیگر گاه طرح های شهری یا روند اجرایی آن ها -بدلیل معطل ماندن مالکین- در طول دوره اجرای طرح، عوارضی ناخواسته، در جنب و جوش طبیعی بخشی از بافت شهری به بار می آورند. هدف از نوشتار حاضر بررسی فضاهای گمشده ای است که در جریان اجرای طرح های شهری شکل می گیرند و زمینه ی بروز چنین فضاهایی را در اماکن مجاور پدید می آورند. روش تحقیق، به دو صورت اسنادی و پیمایشی بوده و جامعه آماری یکی از محلات شهر سبزوار (محله رضوی و طبرسی)، در سال 1392 است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش توصیفی نرم افزار spss نشان دهنده این امر می باشد؛ که در محدوده محور پیشنهادی طرح تفصیلی و محدوده نزدیک به آن، وسعت زیادی از بافت را فضاهایی در برگرفته اند که در معرض "آسیب های اجتماعی" قرار دارند.
سپیده ملایری سعید خاقانی
امروزه برای دیدن شکوفه درختان باید در مقابل جعبه جادو نشست وبرای شنیدن صدای پرندگان به پارک های خارج شهر رفت.هر روز تکرار بی انگیزه روزهای قبل ومحیط زندگی به مثابه ظرف تکرار عادات همگانی.به جای فضاهای پر جنب وجوش با حیاط وحوض وگلدانهای شمعدانی قوطی های بدون حیاط،نور وصدای پرندگان جای خود را در زندگی ما باز کرده اند،که آدم های امروز وفردا را می سازد.تمام کودکان نمونه های خارق العاده ای هستند.کودک با تمام جنب وجوش وعلاقه خود به دانستن وکشف کردنبه این جهان قدم می گذاردوپس از چند سال دیگر به نکات ظریف ودقیق گذشته بی تفاوت شده است.پژوهش ها نشان می دهد که محیط و اجتماع با حضور انسان شکل گرفته و انسان نیز تحت تأثیر محیط پیرامون خویش رشد می کند.کودکی زمان آغاز این تاثیر پذیری است. نقطه ای است که می بایست بستر آموزش، پرورش و رشد خلاقیتش فراهم باشد تا فردای جامعه را بهتر و فعالتر بسازد . درک کودک از فضا با درک ما کاملا متفاوت است، بنابراین برای دست یابی به فضایی مناسب، باید کودکان را از زاویه ای هماهنگ با تجربه آنها از جهان بررسی کرد .برای اینکه معماری بتواند در روند رشد کودک در ابعاد مختلف تأثیر مثبت ایفا کند، طراحی ناچاراست بر اساس اصولی شکل بگیرد که بر پایه شناخت همه جانبه کودک استوار است..محیط آموزشی مناسب یکی از مواردی است که می توانددر رشد یک نظام آموزشی خلاق پرور موثر باشد.
زینب حاجی عبدالهادی بهرام سیاوش پور
مقوله بافت های فرسوده یکی از چالش های جامعه شهری می باشد که بی تردید بدون مشارکت اجتماعی مداخله در آنها امری محال است.برخی مهم ترین چالش مداخله در پهنه های فرسوده را مسائل اجتماعی ومهم ترین مسأله اجتماعی مداخله در پهنه های فرسوده را چگونگی جلب مشارکت مردمی دانسته اند.مشارکت خود ادبیات گسترده ای دارد و علیرغم پذیرش نسبی ، باید گفت که برنامه ریزان مدیران و طراحان همواره در جلب مشارکت مردمی موفق نیستند.اگر مشارکت مداخله همه ساکنان در حاکمیت محله باشد جامعه زنان نیمی از این ساکنان را تشکیل می دهند، اما در برنامه ریزی های مشارکتی کمتر مورد توجه قرار می گیرند. مهم این است که دانسته شود حضور جامعه زنان در مشارکت های مرتبط با بافتهای فرسوده تا چه میزان بر توفیق طرح ها موثر است.فرضیه مقاله حاضر نیز به اثر بخش تر بودن زنان محله نسبت به مردان در امر مشارکت در نوسازی وبهسازی تأکید دارد.برای تحقیق این فرضیه نمونه ای موردی انتخاب گردید تا از طریق پیمایش پرسشنامه ای و بازدید محلی این فرضیه به آزمون گذارده شود. محله هلال احمر تهران واقع در منطقه 11 شهرداری تهران بوده و دارای 2740 خانوار می باشد که حدود 51 در صد آن را مردان و49 در صد آن را زنان تشکیل داده اند. جامعه آماری 150 زن ومرد ساکن در محله می باشد که به صورت تصادفی انتخاب شدند.در این پژوهش ضمن گردآوری سوابق پژوهش از تکنیک مصاحبه با مدیران اجرایی واز روش پیمایشی وتکنیک پرسشنامه بهره برداری شده است. تحلیل فرضیه ها با کمک نرم افزار spssو excelمی باشد، که از دو آزمون "من-ویتنی" و"خی دو" استفاده گردیده است.نتایج حاصله در این مقاله نشان می دهد زنان محله افراد توانمندی در امر مشارکت و نوسازی محله می باشند اما برای مشارکت با زنان اصلاح دیدگاه مردان نسبت به توانایی زنان ضروری می باشد.
سید هادی دلبری بهرام سیاوش پور
مجموعه های ورزشی معمولا برای استفاده در دوره های مختلف زمانی و استفاده در چند دهه متوالی طراحی و ساخته می شوند. شرایط اقتصادی مناسب ، وجود زمین های ایده آل برای ساخت مجموعه های ورزشی و همچنین اهداف بلند مدت برای رشد اقتصادی و ورزشی دلایل عمده ساخت مجموعه های ورزشی هستند.در آغاز باید طرح جامعی برای ساخت مجموعه های ورزشی تدوین شود تا هم عملکرد مناسب آن و هم کیفیت و زیبایی مورد انتظار برای یک مجموعه مدرن در آن تحقیق یابد. هدف از انجام این پایان نامه طراحی مجموعه های ورزشی با رویکرد سازه های نو می باشد، در این راستا سایت ورزشی مذکور مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات و تحلیل ها ی لازم در مقیاس خرد وکلان در محل انجام گردید. بر اساس مطالعات طراحی صورت گرفت. لازم به ذکر است در خلال مطالعات مذکورپژوهشی در خصوصبررسیرابطههایاحتمالیمیان انتخاب سازه های چادری وسازه های فضاکار توسط گروهی از مهندسین عمران ومعماری انجام شد که ایشان کدام یک از پوششهای مذکور را به طور کلی به لحاظ استحکام، پایداری،اقتصاد،ایمنی و.... انتخاب می کنند. نتایج سنجش به دست آمده را با نرم افزار spss تحلیل نموده که نتیجه نشان دهنده ی میزان مطلوبیت سازههای فضا کارنسبت به سازهای چادری در میان مهندسین عمران بیشتر می باشد و برعکس معماران به سازه های چادری علاقه ی بیشتر نشان داده اند.
زهره مولائی رامشه بهرام سیاوش پور
فضاهای عمومی شهری تنها مکانی برای تأمین نیازهای اولیه ی انسان نیست، بلکه انسان در ارتباط و تعامل با آن، بدان معنا بخشیده و به آن دلبسته می شود، تا جایی که گاه خود را با آن بازمی شناسد. نیاز انسان به تعامل عاطفی با مکانی که در آن زندگی می کند و یا به عبارتی دلبستگی به مکان، ازجمله مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است. اما آنچه امروزه در شهرها شاهد آن هستیم، رخنه ی بی چون و چرای اتومبیل ها از فضاهای عمومی شهر تا فضاهای خصوصی مسکونی، فضاهای شهریِ اتومبیل محور و تلقی انسان به عنوان عامل فرعی در طراحی ها و برنامه ریزی ها می باشد، به عبارت دیگر به پیاده در شهر امروز پرداخته نشد و او در میان انبوهی از توده های ساختمانی، اتومبیل ها و مسیرهای حمل ونقل، رها شد. به دنبال این امر و کاهش فضاهای پیاده محور و یا کیفیت نامطلوب فضاهای موجود از این دست، انسان از فضای پیرامونش بیگانه و گسسته شده که این خود، اثرات سوءِ فرهنگی، اجتماعی را به دنبال داشته است. شهر سبزوار که از قدمتی دیرینه نیز برخوردار است، از این قاعده مستثنی نمانده و غلبه فضاهای سواره بر مسیرهای پیاده، عرصه را بر حضور شهروندان در فضای شهری تنگ نموده است. پژوهش حاضر به بررسی نمونه ای از فضاهای عمومی در این شهر پرداخته است. متد پژوهش از نوع متد ترکیبی می باشد که در آن با مطالعه مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، چارچوب مبانی نظری تحقیق و شاخص های حس دلبستگی به مکان استخراج شده است. در ادامه بخش کمی جهت اعتباردهی پژوهش و نتایج حاصل از بخش کیفی مورد استفاده قرارگرفته و به مطالعه موردی محور خیابان بیهق شهر سبزوار پرداخته شده است. در قسمت گردآوری داده ها تکنیک پرسشنامه مورد استفاده قرارگرفت و برای انتخاب نمونه آماری از فرمول کوکران و برای انجام تحلیل های استنباطی و توصیفی آماری مطالعه حاضر از نرم افزار spss بهره برده است. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که سه شاخصه ی تداوم شخصیتی و عزت نفس، رضایتمندی و رغبت به تداوم حضور و تعامل مطلوب با مکان و این همانی با مکان و بروز رفتارهای پیشگیری کننده از جرم، دارای ارتباط معنی داری با پیاده مداری و حضور پیاده ی شهروندان در خیابان بیهق شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی می باشد.
مهسا حقانی بهرام سیاوش پور
تقلیل کیفیت مسکن معاصر به سرپناهی موقت، بدون معنا و بی ثمر که کارکرد راستینش- مأوا و مأمن بودن- را از دست داده، منجر به ایجاد بیگانگی و از دست رفتن حس تعلق به مکان گشته است، این درحالیست که مسکن یکی از فضاهای حیاتی می باشد و با ویژگی های خود، می تواند موجب تعالی ابعاد وجودی انسان گردد. بنابراین درخلق این فضا علاوه بر توجه به استانداردهای فیزیکی و نیازهای فیزیولوژیکی، می بایست تمایلات روحی و علایق متنوع انسان ها نیز مدنظر قرار گیرد؛ از این رو بررسی حس تعلق به فضای سکونت به عنوان یکی از عوامل افزایش کیفیت در امر مسکن، بحثی با اهمیت و قابل توجه است. در این راستا پژوهش حاضر آزادی بهره بردار در شکل دهی به فضای سکونت را به عنوان یکی از پیآمد های حس تعلق به مکان به منظور سنجش، مطرح و آن را مورد بررسی قرار می دهد و در انتها راهکارهایی در طراحی را جهت در اختیار گذاردن آزادی به بهره بردار ارائه می دهد. متد پژوهش حاضر از نوع متد ترکیبی می باشد که در آن با مطالعه ی مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، چارچوب مبانی استخراج شده و در ادامه، در بخش کمی که به منظور اعتباردهی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی مورد استفاده قرار گرفته، به مطالعه موردی نه محله شهر ساری پرداخته شد و در نهایت در قسمت گردآوری داده ها، از تکنیک پرسشنامه در باب رابطه ی آزادی بهره بردار و حس تعلق به مکان سکونت سود جسته است. برای انتخاب نمونه آماری از فرمول کوکران و انجام تحلیل های استنباطی و توصیفی آماری مطالعه حاضر از نرم افزارspss بهره برده است؛ نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این مدعاست که؛ آزادی بهره بردار در شکل دهی به فضای سکونت ارتباط معناداری با حس تعلق در شهر ساری دارد.
ایمان طبسی الهام صفار زاده
در تمام طول تاریخ معماری ، طراحان همواره در صدد پاسخ¬گویی به شرایط اقلیمی بوده¬اند، حتی در معماری به اصطلاح " بدوی " طراحی اقلیمی دارای بیان دقیق و استادانه¬ای بوده است. موضوع نگه¬داری از زیست-بوم و راه¬هایی برای هماهنگی با محیط پیرامون ، از دیرباز در معماری ایرانی به¬عنوان طراحی اقلیمی؛ به¬عنوان روشی برای کاهش همه جانبه هزینه انرژی یک ساختمان و رسیدن به آسایش و آرامش محیطی مطرح بوده است و امروزه به¬عنوان اصلی مهم و مدرن و در قالب اصول معماری پایدار، در جهان مطرح می¬گردد.از آن-جایی که بخش عمده¬ای از زیستگاه¬های انسانی را فضاهای مسکونی در بر¬می¬گیرد ، بنابراین؛ در قلمرو معماری، مسکن به¬عنوان اولین و مهمترین مسئله در پیشروی جوامع بشری مطرح می¬باشد. هدف این رساله طراحی مجموعه مسکونی طبیعت¬گرا و پایدار با هدف طراحی اقلیمی است که ضمن حساس¬شدن نسبت به محیط و یافتن نگاه معنایاب به عناصر کالبدی و اقلیمی در فضاهای مسکونی به ایجاد بهترین تعامل و ارتباط میان انسان و طبیعت به¬کمک معماری، به¬منظور دست¬یابی به اهداف محیطی است. با توجه به ماهیت پژوهش و به¬منظور دست¬یابی به دانش اجرائی و فنی، عمدتاً از روش تحلیل مصادیق و نمونه¬های برگزیده جهانی و عبور دادن آن¬ها از فیلتر معماری ایرانی وبومی و با درنظر گرفتن عوامل و عناصراقلیمی مشخص – شهر شاهرود- استفاده شده است.
مهدی حکیمی بهرام سیاوش پور
نماد یک شهر می تواند ابتدائی ترین تصویری باشد از یک شهر، که در ذهن مخاطبین اش نقش می بندد. از هویت بخشی به هر شهر تا معنا بخشی به نماد آن، بمنظور خلق اثری ماندگار، مستلزم تعیین چارچوبی به جهت وجود ساختاری پایدار است تا ارتباط مفاهیم استنباط شده از نماد را با ارزش ها ی جامعه انطباق داده و بتواند ادراک ذهنی، احساسی و فرهنگی آن فضا را با محیط پیرامونش مورد سنجش قرار دهد. در این راستا « نمادهای شهری» نقشی پر رنگ در تبیین متمایز نمودن یک مکان نسبت به دیگر مکان ها با بازشناسی کیفیت آن فضا بهمراه نقش بستن خاطرات شخصی افراد با مکان مورد نظر ایفاد می کنند. البته اینکه چگونه آن خاطرات، با مفهوم و معنائی خاص بتواند نقش آفرینی کند (نه فقط بشکلی فرم گونه) موضوع بحثی است که در این تحقیق با روش مطالعات اسناد کتابخانه ای، عملیات میدانی و تحلیل یافته ها با ارائه الگوئی پیشنهادی و ذکر یک نمونه موردی به آن پرداخته شده است. آنچه مورد اهمیت بوده و بعنوان سوال در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، این است که آیا می توان در بحث طراحی نماد شهر با تعیین «الگوهائی مشترک با رویکرد بی زمانی» به خلق اثری با نقش ازلی رسید؟ و این بدین معناست که آیا می شود با ارائه راهکارهائی پایدار و نیز تعیین چارچوبی مناسب، به منظور خلق یک اثر، بعنوان «یادمانی ماندگار» و بعضاً جهانی دست یافت که علاوه بر تأمین حداقل یکی از مکان های کارکردی مورد نیاز آن جامعه به جهت تعاملی بین شهروندان، بعنوان نمادی برای آن شهر نیز مطرح تا بصورت"فرا زمانی" عمل نماید و سفری در گذر زمان داشته باشد؟ که در صورت وجود، مشکلی را که امروزه گریبان گیر اکثر شهرهای ما می باشد و با تغییر مدیریت های شهری، نمادهای شهری، یکی پس از دیگری بدون اندیشه و دانش تولید، و نیز بدون حمایت، تخریب می گردد و بالتبع سرمایه های مردمی را که در این حوزه مورد آشفتگی قرار داده است بجهت ساماندهی، مورد تحقیق و تفحص قرارداده و نهایتاً الگوئی را نیز پیشنهاد می دهد و در ادامه راه با طراحی یک نمونه موردی در شهر شاهرود بدلیل موقعیت خاص این شهر در کشور، نیل به اهداف مطروحه را بشکلی طرح موضوع نموده تا گامی باشد در راه ساماندهی به این امر خطیر در کشورمان ایران.
طیبه معتمدی فر اسفندیار بندریان
چکیده ندارد.
بهرام سیاوش پور هادی ندیمی
چکیده ندارد.