نام پژوهشگر: آرش یوسفی
آرش یوسفی فاطمه شکوهی آذر
در ماه های گذشته، قیام ها و خیزش های سراسری در اکثر کشورهای عربی-اسلامی به وقوع پیوست. کشورهایی که با خیزش و نهضت مردمی روبه رو شده اند، در منطقه متداخل خاورمیانه، جهان عرب و شمال آفریقا واقع گردیده اند که از لحاظ ژئوپلتیکی، ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیک و ژئوکالچرال دارای اهمیت ویژه ای است. منطقه ای که اولین خاستگاه تمدن بشری بوده و آئین ها واعتقادات جهانی از این سرزمین برخاسته اند و زادگاه ادیان بزرگ آسمانی چون: اسلام، یهودیت و مسیحیت بوده است. این منطقه پس از انفلاب صنعتی و کشف نفت اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. اهمیت زیاد این منطقه در ابعاد مختلف همواره استعمارگران را برآن داشته تا با شیوه های مختلف بر آن تسلط داشته باشند. آن ها در دوره های مختلف استعمار کهن، نو و فرانو با روش های گوناگون چون حضور مستقیم نیروهای استعمارگر، شکل گیری و حمایت از حکومت های خودکامه و تسلط حاکمان مستبد، تلاش برای تغییر ذائقه ملت ها و انحراف در خواست های واقعی آنان، اهداف نامشروع خود را در منطقه دنبال کرده اندو آثار و پیامدهای ناگواری را در این منطقه و کشورها برجای گذاشته اند، لذا در این پژوهش تلاش شده است در چهارچوب رهیافت رئالیسم چالش های دو کشور مطرح در سطح معادلات منطقه ای و بین المللی آمریکا و روسیه درخصوص برخورد هریک از آنان با خیزش های اخیر منطقه و تقابلات موجود بین آنان در منطقه حساس خاورمیانه و نقش و جایگاه آنان مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرد. جدای از چالش ها و تقابل های دیرینه ای که بین شوروی و ایالات متحده آمریکا از لحاظ ائدولوژیک برقرار بوده و دنیا را تا رویایی این دو ابرقدرت و جنگ هسته ای پیش برد، پس از فروپاشی شوروی سابق نیز در راستای تضاد منافع بروز و ظهور پیدا کرده و هم اکنون نیز این تضاد منافع به انواع مختلف وجود دارد، در همین راستا تحولات خاورمیانه عربی (بیداری اسلامی) بستر نوعی رویارویی و تقابل جدید را در منطقه خاورمیانه به وجود آورده که عده ای از آن تحت قالب جنگ سرد جدید یاد می کنند.
آرش یوسفی حکیمه ماهیار
چکیده ندارد.