نام پژوهشگر: محمد رضا نقصان محمدی
پدرام میرزایی محمد رضا نقصان محمدی
در دهه های اخیر مراکز تجاری نقش پر رنگ تری را در زندگی شهری به عهده گرفتند و توانسته اند مخاطبان زیادی را به خود جذب کنند و خود را به عنوان نقاط مهمی از شهر مطرح سازند. خود این امر پرداختن به موضوع مراکز تجاری را برای ما بیش از پیش آشکار تر می سازد. این مراکز از یک سو مکانی اقتصادی و از سوی دیگر مکانی برای تجلی جنبه های پنهان فرهنگ مردم جامعه می باشند که به نظر می رسد در معماری کنونی ایران به جنبه دوم اهمیت کمتری داده شده است و در این نگاه غالب ، مخاطبان خصوصا قشر پرسه زن به فراموشی سپرده شده اند. با اهمیت یافتن مسئله مخاطبانِِ مراکز تجاری در علوم مختلف ، به نظر میرسد که حال زمان آن فرا رسیده باشد که معماران نیز با بررسی رفتار و انگیزه های این کاربران بتوانند پاسخ جامع تری را به نیاز های این افراد بدهند که به تبع آن، این مراکز بتوانند هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ اجتماعی- فرهنگی نقش موثرتری را در زندگی شهری ایفا کنند.این رساله با پرداختن به موضوع مخاطبان مراکز تجاری سعی در بر طرف کردن این خلا را دارد. در این رساله در فصل اول ابتدا به بررسی نحوه شکل گیری مراکز تجاری و علل ظهور آن می پردازیم و ادبیات و نظریه های محققین مختلف را در حوزه خرید بررسی می کنیم .سپس به کاربران این مراکز پرداخته و با دسته بندی این افراد در 3 گروه خریدار،پرسه- خریدار و پرسه زن رفتار های هریک از گرو ه ها را مورد بررسی قرار می دهیم .در فصل های بعدی به ضوابط و نمونه های موردی پرداخته و سپس نتایج حاصله را که شامل اهمیت خوانایی ، سیرکولاسیون، ویترین و .... است را به عنوان احکام طراحی مطرح می کنیم .
احمد رضایی ندوشن محمد رضا نقصان محمدی
از دیرباز میدان های شهری نقش مهمی در شکل گیری مراکز شهرها بوده اند. مداخلاتی که در مراکز شهرها تحت تأثیر مدرنیته با رویکرد بهبود وضعیت ترافیک در ایران صورت گرفت، پیوستگی مراکز شهرها را دچار مشکلات جدی ساخت و منجر به کاهش کیفیت های فضایی میدان های شهری گردید. این مداخلات با کاهش کیفیت فضاهای گذشته، فضاهای گمشده را ایجاد کرده است. میدان شهید مطهری شهر قم به عنوان یکی از اولین میادین دوران پهلوی در این شهر، محل به هم رسیدن نظام های مختلف حرکتی بوده و یکی از مجموعه فضاهای مرکز شهر را تشکیل می دهد. به علت مداخلات جدید، پیوستگی میدان با فضاهای پیرامون از دست رفته و کیفیت های فضایی یک میدان شهری را نیز از دست داده است. این پژوهش با طرح این پرسش که، چگونه می توان با ایجاد پیوندهای کالبدی بین فضاهای شهری پیوستگی ایجاد کرد، در پی یافتن ویژگی هایی از فضا است که بتوانند باعث ایجاد پیوند بین فضاها شوند. این پژوهش تلاش داشته است تا با رجوع به ادبیات طراحی شهری با تاکید بر نظریه پیوند پاسخی برای این پرسش ارائه دهد. به طور کلی می توان گفت، فضاها از طریق اثراتی که محورها، کانون ها و خطوطی فرضی بر روی کالبد می گذرند، پیوند ایجاد می کنند. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش تحلیل محتوایی نظریه پیوند است.
بهزاد اسماعیل زاده محمد رضا نقصان محمدی
بافت شهرهای تاریخی مجموعه ای به هم پیوسته و منسجم است که هماهنگی، آمیختگی و یکپارچگی اجزاء را در هیئت یک کل نشان می دهد. خیابان کشی های ناهماهنگ، ترکیب کل شهر و مجموعه های شهری را از هم گسیخت و خیابان از فضایی شهری و عنصری پیوند دهنده در مرکز شهر به صورت راهی برای عبور و مرور خودرو تبدیل شد. خیابان امام خمینی، حدفاصل میدان امیر چخماق و خیابان مسجد جامع، در مرکز شهر و هسته اولیه شکل گیری شهر یزد و در کنار عناصر تاریخی، فرهنگی و اقتصادی مهم از جمله بازار و مسجد جامع واقع شده است. ولی ارتباط مناسبی بین عناصر و اجزاء پیرامون خیابان وجود ندارد و خیابان عامل گسست گردیده است. نوسازی های بدون اصول و ضابطه در سال های اخیر خیابان نیز، تأثیر بیشتری بر این گسستگی داشته است. خیابان باید جزئی از کل بافت به شمار آید و در طراحی آن به ادغام این جزء در کل توجه شود. همچنان که خود خیابان یک کل می باشد. این پژوهش با ماهیتی کاربردی، سعی دارد ارتباط و پیوند خیابان را با بافت پیرامون، برای رسیدن به کلی منسجم برقرار سازد و از این طریق باعث استمرار ویژگیهای بافت گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد خیابان هنگامی می تواند با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند، که از اصول و قواعدی همچون مقیاس انسانی، قواعد گشتالت، خودبسندگی و کیفیت هایی چون خوانایی، نفوذپذیری تبعیت کند. قرارگیری خیابان های بسیاری در محدوده بافت های تاریخی، پژوهش هایی در این زمینه را لازم می داند که در جهت گیری و مداخلات، الگوی مناسبی جهت بازطراحی خیابان ها در بافت های باارزش باشد، به همین خاطر پیشنهادهای طراحی در سه مرتبه کلان، میانی و خرد ارائه شد و حوزه ای از خیابان بعنوان نمونه، طراحی سه بعدی گردید.
نگین ابراهیمی دستگردی محمد رضا نقصان محمدی
شهر و فضاهای شهر آن بستر تعاملات اجتماعی، فعالیت های روزمره مردم یک شهر هستند. در این میان خیابان ها، عمده ترین و ابتدایی ترین فضاهای شهریند. محور های اصلی شهر ها، مهمترین خیابان های شهری هستند که عمده مراکز خرید و حجم رفت و آمد مردم را در خود جای داده اند. لذا کیفیت این فضاها، عاملی تأثیر گذار بر فضای کل شهر است. بطوریکه امروزه طراحی شهری را چنان تعریف می نمایند که به نوعی ارتقاء کیفیت محیط در معنای عام بیانجامد. با ورود مفهوم پایداری در طراحی شهری و شکل گیری رویکرد جدیدی، با عنوان طراحی شهری پایدار، لزوم بررسی ارتباط میان این دو مفهوم، یعنی پایداری و کیفیت طراحی شهری، مشخص می شود. اینکه تا چه حد این دو مقوله به یکدیگر وابسته اندو اصولاً چگونه بر یکدیگر تأثیر می گذارند و اصول و معیارهای آنها در طراحی محورهای اصلی شهرها کدامند، موضوع این پایان نامه است. خیابان سپه، یک محورر ویژه می باشد که به جهت قرار گیری در مرکز تاریخی اصفهان و نزدیکی به بسیاری از عناصر ارزشمند معماری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. طراحی این محور بر اساس اصول و معیار های ارتقاء کیفیت طراحی شهری نشان می دهد که این امر می تواند باعث پایداری اجتماعی، اقتصادی و محیطی آن نیز شود.
روناک اردلانی حسین کلانتری خلیل آباد
زمانی که شهر تحت تأثیر عوامل مختلف دچار رشد بی رویه و شتابان می شود، به سرعت منبسط شده، گسترش می یابد و بالطبع تغییرو تحولات آن چندان منطقی و قاعده مند پیش نمی رود.نتیجه این مداخلات بدون مطالعه، باعث کاهش کیفیت منظر شهری، ناهنجاری و اغتشاشات بصری در فضای شهری می شود. مطالعات منظر شهری نشان می دهد که عناصر عینی در کنار مفاهیم ذهنی به صورت توأمان تشکیل دهنده منظر شهری می باشند.از آنجایی که اصلی ترین عامل تعیین کننده منظر شهری در سطح شهرها، محورهای ارتباطی،خیابان ها و جداره های آن می باشند،توجه و تاکید بر شاخص های منظر شهری در آنها ضروری به نظر می رسد.در این راستا،خیابان شهید مدرس کرمانشاه به سبب جایگاه تاریخی،اجتماعی و اقتصادی به عنوان مرکزیت تجاری و شریانی اصلی نقش تعیین کننده ای در هسته مرکزی شهر کرمانشاه دارد، به دلیل اغتشاشات بصری،کمبود فضای سبز،عدم توجه به مبلمان شهری،خوانایی و نمایانی نامناسب و... در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است.هدف اصلی پژوهش دستیابی به سیاست اجرایی، رویکردهای مناسب و کارآمد ساماندهی سیما و منظر خیابان شهید مدرس جهت رفاه شهروندان می باشد. روش تحقیق در این نوشتار،تحلیلی- توصیفی بوده و کاربردی می باشد که از شیوه مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی و با استفاده از تکمیل پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بر این اساس در خصوص فرضیه اول پژوهش که سیما و منظر شهری خیابان مدرس از لحاظ ،عملکردی ،زیبا شناختی...دارای آسیب های فراوانی است، با احتمال 95% اطمینان و 5% خطا پذیرفته شده است. ودر مورد فرضیه دوم پژوهش با سطح خطای کمتر از 1% با احتمال 99%اطمینان،می توان گفت بین ا رتقای کیفیت منظر شهری در جامعه و شاخص های هویتی و امنیتی رابطه مثبت و معنا دار وجود داشته و این متغیرها نسبت به یکدیگر دارای تأثیر مثبت و مستقیم می باشند.نتایج حاکی از آن که ساماندهی سیما ومنظر خیابان های شهری به عنوان مهمترین فضای شهری علاوه بر اینکه حفاظی است برای جسم انسان، کانونی برای افکار و خاطرات او می باشد. نظم روانی، مادی و بصری مناظر شهری می تواند احساس تعلق و هویت را در شهروندان ایجاد نموده و افزایش حضور پذیری را در شهر فراهم سازد و ضمن به دست آوردن دیاگرام مفهومی از ساماندهی سیما و منظر،با استفاده از الگوی تحلیل swotبه ارایه طرح ساماندهی در قالب سیاست ها و راهبرد های اجرایی با استفاده از فرصت های موجود در جهت رفع ضعف ها و کاهش آسیب ها، در راستای ارتقاء کیفیت منظر شهری خیابان شهید مدرس پرداخته شده است.
محمو رشتبری محمد رضا نقصان محمدی
چگیده شهر سالم را می توان شهری دانست که به تمامی نیازهای شهروندان به نحو مطلوب پاسخ دهد. متاسفانه امروزه رشد سریع شهرها باعث شده که توجه به معیارهای مناسب شهری مورد بی توجهی قرار گیرد از جمله این موارد می توان به برخوردها و رفتارهای اجتماعی در فضاهای شهری دانست. توجه به گذشته تاریخی ونیز شواهد برجامانده همگی گویای جایگاه خاص وتوجه پیشینیان به رفتارهای اجتماعی بوده است. اگر چه به دلیل گسترش تکنولوژی، رشد شبکه های اجتماعی، ارتباطی و سهولت ارتباطات بین مناطق مختلف تا حد زیادی فراهم گردیده است. لیکن ایجاد فضای شهری جهت تآمین زمینه محیطی مناسب برای مردم برای امکان بروز رفتارهای اجتماعی و کنش اجتماعی تا حد زیادی کم رنگ شده است. براساس مطالعات اولیه ای که برروی پیاده راه تربیت انجام گرفته حاکی از آن است که نابسامانی و بی نظمی و مسائل متعدد باعث کم رنگ بودن سطح تعاملات شده است. توزیع نامناسب کاربری ها، عدم پیوستگی در ساخت وسازها، کمبود مراکز خدماتی، وجود مشاغل نامناسب، عدم تامین نیازهای اجتماعی غیر از خرید، عدم توجه به اصالت پیاده راه و غیره از مشکلات این معبر می باشد. جهت حل برخی معضلات دراین محور که موجب تاثیر منفی بر چهره پیاده راه و کم رنگ شدن سطح تعاملات اجتماعی میان عابرین گشته با تکیه بر شناخت وضع موجود و مطالعات انجام یافته راه حل های ذیل پیشنهاد می گردد که عبارتند از : حذف کاربری های نامناسب، تعریف کاربری های متناسب با پیاده راه وفعال شبانه روز، طراحی مناسب بدنه طرفین محور پیاده راه، طراحی و ایجاد فضاهای مکث و دنج، اقامتی و توریستی، فضاهای سبز و سایر فضاهای خدماتی مورد نیاز شهروندان که متناسب با فرهنگ آداب و رسوم و خواسته های زمان، حال و آینده آنان باشد. کلید واژه: سرمایه اجتماعی، پیاده راه، خیابان تربیت تبریز، تعامل اجتماعی
محمد باقری نژاد محمد رضا نقصان محمدی
مجموعه های زیارتی بخش مهمی از سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بافتهای شهری را تشکیل داده و به عنوان مراکزی به حساب میآیند که در شکلگیری بافت پیرامونی خود تأثیرگذاراند.در بافتهای تاریخی این شکلگیری تدریجی دارای اجزا و عناصری است که موجب برقراری ارتباط و پیوند میان مرکز زیارتی با بافت پیرامونی خود میشود. به مرور زمان این بافتهای تاریخی رو به فرسودگی کالبدی و عملکردی نهاده اند. مجموعه حرم مطهر امام رضااع( هسته مرکزی رشد و گسترش بافت تاریخی شهر مشهد به حساب میآید. در شرایط حاضر با اجرایی شدن طرح نوسازی در این محدوده، تغییراتی گسترده، بدون توجه به مفاهیم مرتبط با زیارت، در حال انجام است. محدوده چهارباغ در در این محدوده به دلیل دارابودن بیشترین درصد کاربریهای مذهبی مانند حسینیه و تکایا، به عنوان بخشی بااهمیت در دسترسی و مجاورت با حرم مطهر شناخته می شود. پژوهش حاضر، مطالعهای در رابطه چگونگی دستیابی به برقراری ارتباط و پیوند میان مجموعههای زیارتی با بافت پیرامونی از طریق فضاهای عمومی واسط و با نگاه به ویژگیهای این پیوند در گذشته بافت تاریخی مشهداست. در این مطالعه از طرفی به تبیین مفهوم زیارت و ضرورت ایجاد فضاهایی واسط برای آنها پرداخته شده واز طرف دیگر با بررسی مفهوم فضاهای عمومی و پیوند تلاش شده تا کیفیتهای مطلوب در رابطه با برقراری پیوند توسط فضاهای عمومی واسط بیان شود. بدین منظور بررسی نمونه های اجراشده، به فضاهای واسط پیونددهنده میان مجموعه حرم مطهر و بافت تاریخی شهر مشهد پرداخته شده است.
مهشید ردائی محمد رضا نقصان محمدی
توجه به طراحی اقلیمی ، به گونه ای که با حداقل انرژی مورد نیاز و حداکثر استفاده از انرژی های طبیعی بهترین شرایط را در ساختمان ایجاد نماید،از الزامات زندگی امروزی است. شرایط اقلیمی شهر یزد به عنوان سایت طراحی، ما را بر آن داشت تا به بازخوانی راهکارهای اقلیمی خانه های بومی شهر یزد در دستیابی به معماری سبز بپردازیم. قطعا" تقلید از کالبد معماری گذشته مد نظر نیست، بلکه درک پایداری بنا در زمان و مکان خود و درک ارزش های کارای امروزی آن ، مورد نظر است.طراحی این مجموعه، در جهت برطرف نمودن نیازهای فضایی و عملکردی با نگاهی دقیق تر به اقلیم شهر یزد و ایجاد شرایط آسایشی درون ساختمان و فضای باز اطراف مد نظر می باشد و در انتها به ارائه راهکارهای اقلیمی در شهر یزد انجامید. سعی شد طراحی به گونه ای باشد که از انرژی مناسب استفاده نموده ،با محیط همسو شده ، در منظر اطراف خویش به درستی نشسته و از همه مهم تر با کل طبیعت سازگار گردد و در تطابق و هماهنگی با بستر طبیعی اش شکل بگیرد. ایده های جذب مستقیم نور خورشید با استقرار حداکثر بازشوها به سمت جنوب و جنوب شرق ،جذب منفصل از طریق فضای گلخانه و ورود هوای گلخانه به واحدهای مسکونی از طریق دریچه های تعبیه شده، استفاده از کوران طبیعی و ایجاد برودت تبخیری از طریق حوض های واقع در حیاط های شمال غربی و انتقال هوای خنک به بخش مسکونی سایت،تعبیه ی حوضخانه و در نظر گرفتن دریچه های ورود هوای مرطوب و خروج هوای گرم در واحدهای مسکونی ،تعبیه ی گودال باغچه در جبهه جنوبی سایت ، ایجاد بادشکن در جبهه شمال غربی تا مانع ورود باد و خاک منطقه به داخل مجموعه مسکونی شود، مبانی طراحی را شکل داده است که به این طریق با رویکرد اقلیم به طراحی مجموعه مسکونی رسیدیم.
مهرداد هدایتیان حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.