نام پژوهشگر: حسین بنیفاطمه
داود فاطمی حسین بنی فاطمه
ارتکاب جرم و بزهکاری، از مهم ترین پدیده های حیات انسانی تلقی می شود که از دیرباز گریبان گیر جامعه انسانی بوده و سلامت جامعه را به خطر می اندازد. افرادی که منحرف شناخته می شوند، درواقع نتوانسته اند خود را با موازین اجتماعی جامعه تطبیق دهند. این عدم هماهنگی، علل گوناگونی دارد و ریشه علل را باید هم در فرد و هم در جامعه جستجو کرد. با توجه به ساختار سنی جوان کشور و نظر به آنکه نوجوانان، آسیب پذیرترین قشر جامعه در برابر عوامل تهدیدکننده سلامت را تشکیل می دهند، و از سویی، شرایط درحال گذار جامعه ما و پیامدهای ناشی از آن، بررسی مسئله بزهکاری نوجوانان، برای یافتن علل و دستیابی به راه های پیشگیری از آن، بسیار ضروری و مهم به نظر می رسد. لذا تحقیق حاضر، به منظور بررسی ارتباط بین بی سازمانی اجتماعی (به عنوان یکی از مهم ترین پیامدهای شرایط گذار و تغییرات اجتماعی سریع) و بزهکاری نوجوانان پسر شهر زنجان نگاشته شده است. روش به کار رفته برای اجرای پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر زنجان تشکیل می دهد که از این تعداد، 360 نفر، از طریق فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه مورد بررسی، انتخاب شده اند. برای پردازش و تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار کامپیوتری spss 16 استفاده گردیده است. یافته های آماری و تجزیه و تحلیل آنها حاکی از این بود که بین متغیرهای مستقل تعامل با همسالان بزهکار، پایبندی به مدرسه، دلبستگی به خانواده، محله نابسامان، پیوند محله ای و همسایه ای، ادراک فرصت های مسدود و احساس محرومیت نسبی و متغیر وابسته تحقیق یعنی بزهکاری نوجوانان، رابطه معنی دار وجود دارد. در نهایت، از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیر های مستقل بر متغیر وابسته تحقیق محاسبه شده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که: از بین کلیه متغیرهای مستقل تحقیق، متغیرهای تعامل با همسالان بزهکار با ضریب بتای 51/0 و متغیر پایبندی به مدرسه با ضریب بتای 22/0- به ترتیب بیشترین تأثیر را بر روی بزهکاری نوجوانان داشته اند، به عبارت بهتر، به ازای 1 واحد افزایش در تعامل با همسالان بزهکار، بزهکاری نوجوانان 51% افزایش می یابد و همچنین به ازای 1 واحد افزایش در پایبندی نوجوانان به مدرسه، بزهکاری آنها 22% کاهش می یابد. همچنین، از کل واریانس متغیر بزهکاری نوجوانان، 45% توسط متغیر های تعامل با همسالان بزهکار و پایبندی به مدرسه تبیین شده است.
محمدرضا آقایی حسین بنی فاطمه
موضوع پژوهش حاضر « بررسی رابطه ی بین میزان احساس امنیت اجتماعی و دینداری با آنومی اجتماعی در بین شهروندان شهر تبریز» می¬باشد. روش اجرای پژوهش حاضر از نوع پژوهش پیمایشی بود. جامعه آماری آن تمامی افراد بالای 18 سال شهر تبریز در زمان انجام پژوهش بوده است. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 415 نفر تعیین شد که در تحلیل نهایی 422 نفر مورد بررسی قرار گرفته است. برای گردآوری اطلاعات پژوهش ترکیبی از پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد شده استفاده شده است. اهداف این پژوهش عبارتند از پاسخ¬گویی به دو سوال زیر: 1- «میزان احساس امنیت اجتماعی در بین شهروندان تبریزی در چه حدی است؟» و 2- «بین میزان احساس امنیت اجتماعی و دینداری با آنومی اجتماعی چه رابطه ای وجود دارد؟» نتایج تحقیق نشان داد که میزان احساس امنیت اجتماعی افراد مورد مطالعه در حد تقریبا متوسطی بوده است و وجود ارتباط معنادار بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق گویای آن است که متغیر آنومی اجتماعی با قدرت تبیین (0/672-) و دینداری با قدرت تبیین (0/347) در مجموع توانسته¬اند که 46 درصد از تغیرات(r2) متغیر وابسته¬ی پژوهش را تبیین نمایند.
مهبانو اصلانی حسین بنی فاطمه
یکی از موضوعات اساسی توسعه بهره برداری مناسب و منطقی استعدادها و ظرفیت های منابع انسانی است. به عبارت دیگر میزان بهره گیری منابع انسانی از فرصت های مناسب توسعه همواره به عنوان یکی از پارامترهای اساسی توسعه ی انسانی مطرح بوده و هست. فرصت هایی که می بایست زمینه ی مشارکت عادلانه همه اقشار جامعه را فراهم ساخته واز مزایای اجتماعی، اقتصادی آن بهره مند سازد. بر پایه ی این رویکرد، عنایت ویژه به موقعیت زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ایفاء نقش های اجتماعی جدید موجب شده است تقسیم بندی سنتی نقش زنان در خانواده، سازمان کار و جامعه تغییر نماید. به موازات دسترسی بیشتر به منابع کمیاب دانش، ثروت، قدرت و منزلت، امکان تحرک اجتماعی زنان افزایش یافته است. ارتقاء سطح تحصیلات، ورود به عرصه کسب و کار و افزایش مشارکت اجتماعی از جمله تغییراتی است که بخش قابل ملاحظه ای از زنان ایرانی طی سال های اخیر تجربه کرده اند. این فرایند برای آنان فرصت ها و چالش های جدیدی به همراه آورده است. در پژهش حاضر از مدل t-test استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمام کارکنان زن بخش خدمات شهر اصفهان که در سال 1391 مشغول به کار بوده اند و نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای و 302 نفر می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که در متغیرهای پایگاه اجتماعی(درآمد، تحصیلات، سمت شغلی) و نیز ساعات کاری، سن و وضعیت تأهل تفاوت معناداری بین زنان شاغل در بخش های دولتی و خصوصی وجود دارد. اما در متغیرهای تبعیض جنسیتی، نگرش جنسیتی، مشکلات خانوادگی، سلامت روانی و حمایت اجتماعی تفاوت معنی داری در بین زنان شاغل در بخش های دولتی و خصوصی وجود ندارد.
حسین سپهری نعمت الله تقوی
چکیده ندارد.