نام پژوهشگر: رویا عسکری
مریم احمدی قرایی محمدرضا حامدی نیا
هدف از مطالعه حاضر بهینه سازی حجم تمرین مقامتی جهت بهبود استقامت عضلانی به کمک شبکه های عصبی مصنوعی بود. برای این منظور ترکیب متنوعی از ست ها و تکرار ها در نظر گرفته شد. از بین دانشجویان دختر که در حال گذراندن واحد تربیت بدنی عمومی بودند، تعداد 99 دانشجو (سن40/1±43/20 سال، قد 63/5±53/161سانتی متر، و وزن 82/10±85/56 کیلوگرم) به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده و به روش تصادفی به هشت گروه تمرینی ( 10×1 تکرار بیشینه، 15×1 تکرار بیشینه، 25×1 تکرار بیشینه، 10×2 تکرار-بیشینه، 15×2 تکرار بیشینه، 20×2 تکرار بیشینه، 15×3 تکرار بیشینه و 25×3 تکرار بیشینه) تقسم شدند. چهار گروه دیگر از ست ها و تکرار های در نظر گرفته شده (20×1 تکرار بیشینه، 25×2 تکرار بیشینه، 10×3 تکرار-بیشینه و 20×3 تکرار بیشینه) به کمک شبکه های عصبی مصنوعی پیش بینی شدند. آزمودنی ها در هر گروه تمرینی شش هفته، دو جلسه در هفته 4 حرکت تمرینی با دستگاه را انجام دادند. قبل از شروع و پس از پایان دوره تمرینی، استقامت عضلانی آزمودنی ها در حرکات باز کردن زانو و پایین کشیدن جانبی، وزن بدون چربی، درصد چربی و حداکثر اکسیژن مصرفی آزمودنی ها با استفاده از تست پله "کچ- مک آردل" اندازه گیری شد. داده های حاصل از گروه های تجربی به شبکه عصبی مصنوعی طراحی شده، به صورت ورودی اعمال شد. نتیجه اینکه حجم تمرینی 3 ست با 25 تکرار برای افزایش استقامت عضلانی بالاتنه و کاهش درصد چربی بدن، حجم 3 ست با 15 تکرار برای استقامت عضلانی پایین تنه و حداکثر اکسیژن مصرفی، حجم تمرینی 2 ست با 10 تکرار برای افزایش توده بدون چربی و کاهش میزان خستگی بهترین عملکرد را نشان دادند. با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان گفت، برنامه تمرینی حجم بالا برای بهبود استقامت عضلانی بالاتنه و کاهش درصد چربی بدن، حجم متوسط برای بهبود استقامت عضلانی پایین تنه و بهبود حداکثر اکسیژن مصرفی و حجم پایین را برای افزایش توده بدون چربی و کاهش خستگی توصیه نمود.
اعظم بهراد رویا عسکری
هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثر دو شیوه تمرین مقاومتی دایره ای و تناوبی شدید بر تغییرات عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بود. نمونه گیری از بین دختران داوطلب واجد شرایط دردسترس (سالم، غیرفعال، شاخص توده ی بدنی 30-25 کیلو گرم بر متر مربع) انجام شد. تعداد 40 نفر حاضر به همکاری شدند و به صورت تصادفی در سه گروه مقاومتی دایره ای، تناوبی شدید و کنترل تقسیم شدند. در قبل و طی دوره ی تمرینی پژوهش 16نفر انصراف دادند. آزمودنی ها در هر گروه تمرینی به مدت 8 هفته و 3جلسه در هفته تمرین کردند. در گروه مقاومتی تمرین شامل 2 دایره، هر دایره شامل 7 ایستگاه، هر ایستگاه شامل 2 ست و هر ست 15-8 تکرار با شدت 85-65% 1rmانجام شد. در گروه تناوبی آزمودنی ها با شدت 95-85% ضربان قلب بیشینه و 11-8 تکرار 2 دقیقه ای می دویدند و 2 دقیقه استراحت فعال بین تکرارها با شدت 40-30% ضربان قلب بیشینه اعمال شد. قبل از شروع و بعد از پایان دوره ی تمرینی آزمون های اسپیرومتری، ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه و vo2max گرفته شد.داده ها توسط آزمون آنوا یک سویه و تست تعقیبی lsd در spss نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین گروه های تحقیق در شاخص های اسپیرومتری، وزن بدن، نمایه توده ی بدن و whr تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0?p) فقط توده ی بدون چربی در گروه مقاومتی نسبت به گروه های دیگر افزایش معنی داری نشان داد. گروه های تمرینی کاهش معناداری را در درصد چربی نشان داده اما توده ی بدون چربی فقط در گروه مقاومتی افزایش معنی داری داشت (05/0?p). نتیجه گیری نهایی: نتایج تحقیق حاضر بیان می کند انجام یک دوره تمرینات تناوبی شدید ومقاومتی دایره ای ضمن بهبود بر برخی از شاخص های ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن، تفاوتی با یکدیگر در اثر بخشی بر عملکرد تنفسی نشان نمی دهند.
مژده محمدی جنیداباد سید علیرضا حسینی کاخک
هدف از این پژوهش، مقایسه اثر سه نوع برنامه تمرینی مقاومتی بر عوامل آمادگی حرکتی دختران ورزشکار بود. برای این منظور 30 دختر ورزشکار به سه گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق (10 نفر)، تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق (10 نفر) و تمرین قدرتی-توانی (10 نفر) تقسیم شدند. تمرینات هشت هفته و دو جلسه در هفته اجرا شد. قبل و بعد از تمرینات آزمون های چابکی، سرعت، تعادل، توان انفجاری و توان بی هوازی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی lsd تجزیه وتحلیل شد.در تعادل و توان بی هوازی بین سه گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد .تمرینات پلایومتریک (چه با انسداد و چه بدون انسداد) نسبت به تمرینات قدرتی-توانی، تأثیرگذاری بیشتری بر سرعت، توان انفجاری و چابکی دختران ورزشکار دارد و تمرینات پلایومتریک با انسداد عروق بر سرعت موثرتر بوده و لذا این نوع تمرین را برای اهداف سرعتی می توان توصیه نمود.
آمنه بالوی رویا عسکری
چکیده ندارد.
طیبه امیری پارسا علیرضا حسینی کاخک
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یکدوره تمرین مقاومتی بر سطوح crp، نیم رخ لیپیدی و سیستاتین c در دختران چاق بود. مواد و روشهای اندازه گیری: بدین منظور تعداد 24 نفر با میانگین سنی 2/30 ± 21/61 سال ، قد 6/89 ± 159 سانتی متر، وزن 10/23± 80/68 کیلوگرم ،32/26bmi ±3/34 کیلوگرم بر متر مربع، بصورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. از همه آزمودنی ها قبل از شروع تمرینات در حالت ناشتایی خونگیری به عمل آمد. سپس آزمودنی های گروه تجربی، تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، هر هفته چهار جلسه با شدت70- 1rm %60 انجام دادند. در انتهای برنامه تمرین (24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین) نیز مجدداً از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خونگیری به عمل آمد. برای بررسی اثر تمرین بر متغیرهای بیوشیمیایی از آزمون t مستقل بر تفاوت نمرات استفاده شد. برای ارزیابی اثر تمرین بر میزان کالری دریافتی و سنجش تغییر قدرت عضلات آزمودنی ها با تمرین مقاومتی نیز از آزمون اندازه های تکراری استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری در رابطه با متغیرهای وزن (0/06=p و03/2=t)، توده بدون چربی (0/88=p و0/152=t)، توده چربی بدن (0/10= pو1/72=t)، درصد چربی بدن (0/46=p و0/75=t)، سیستاتینc (p=0/96= و0/04t=)،crp (p=0/10= و1/73t=)، تری گلیسیرید (0/09p= و1/76t=)، کلسترول تام (0/80=p و0/25-t=)، hdl (p=0/62= و 0/49t)، hdl2 (p=0/56= و0/59t)، hdl3 (p=0/64= وt=0/46)، ldl (p=0/60 = و0/52-=t)، و vo2max (p=0/42= و0/82- =t) نشان می دهد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. این پژوهش نشان داد هشت هفته تمرین مقاومتی تاثیری بر متغیرهای crp، نیم رخ لیپیدی و cystatin c نداشت اما سبب افزایش قدرت عضلات تمرین کرده شد. کافی نبودن دوره تمرین و شدت تمرینات می تواند از جمله علل احتمالی عدم تاثیر تمرین بر متغیرهای مذکور باشد.
اسما دامن پاک امیرحسین حقیقی
هدف تحقیق حاضر ، مقایسه متابولیت های استروژن بین زنان یائسه فعال و غیر فعال بود. بدین منظور از 74 زن یائسه خواسته شده بودکه پرسشنامه فعالیت بدنی بیک را تکمیل کنند. بر اساس این پرسشنامه، افرادر دو گروه فعال) بامیانگین های سن 4/3 ± 89 /55 سال ، قد0/05± 156/93 متر ، وزن50/ 6 ± 63/18 کیلو گرم، درصد چربی 29 /6± 26/25، شاخص توده بدن 3 /2± 25/79 کیلو گرم بر متر مربع ، آمادگی هوازی 05/08± 34/02 میلی لیتر کیلو گرم بر دقیقه ) وغیر فعال(با بامیانگین های سن 80/ 4± 57 سال ،قد052/ ± 95/ 156 متر ، وزن67 /7± 65/9 کیلو گرم ،درصد چربی 6/44 ± 27/07 و شاخص توده بدن 95 /1± 26/69 کیلو گرم بر متر مربع، آمادگی هوازی 10/2± 21/24 میلی لیتر کیلو گرم بر دقیقه ) قرار گرفتند. از افراد در حالت ناشتا نمونه های خونی گرفته شد و غلظت های پلاسمایی متابولیت های 2ohe1 ، 16αoeh1اندازه گیری شد و نسبت آنها ( 16/2) محاسبه گردید. ازآزمون t مستقل برای تحلیل آماری داده ها استفاده شد.نتایج نشان داد که بین زنان یائسه فعال و غیر فعال در شاخص های2ohe1 ، 16σoeh1 و نسبت 2/16 تفاوت معنا داری وجود داشت(p<0/05). به این مفهوم که شاخص های 2ohe1 و نسبت 2/16 در زنان یائسه فعال بالاتر و شاخص 16σoeh1در آنها پائین تر بود.می توان گفت انجام طولانی مدت فعالیت های بدنی می تواند با تأثیر بر متابولیت های استروژن خطر سرطان پستان را در زنان یائسه کاهش دهد