نام پژوهشگر: علی سیروس
پریسا قاسمی علی سیروس
مقدمه : تشخیص و درمان درد درed در دهه گذشته تکامل بسیاری پیدا کرده است و به مسئله درمان ناکافی درد توجه بسیاری شد شد که معمولاً شدید است. دید پزشکان به درد به عنوان یک علامت است در حالی که از نظر بیمار درد مهمترین شکایتی است که باید سریعاً مورد درمان قرار گیرد. در ایران به علت نبود دستورالعمل مصوب در مورد نیاز به ثبت درد، نحوه تجویز ضد درد و عدم وجود برنامه آموزشی در این مورد از طرفی و از سوی دیگر کمبود همیشگی مخدرها در اورژانس ها و نگرانی از سوء استفاده از مخدرها از سوی هم پرسنل و هم بیماران در اغلب مراکز بیماران از اولیگو آنا لژزیا رنج می برندولی تاکنون مطالعه ای در مورد نارسایی های اورژانس ها در زمینه تجویز ضد درد به بیماران انجام نشده است. لذا بر آن شدیم تا علل مختلف عدم تجویز، تأخیر تجویز و دوز ناکافی داروهای ضد درد برای بیماران اورژانس مشخص شده ونسبت به رفع مشکلات این بیماران و افزایش رضایت مندی آنها اقدام نماییم. روش کار : این مطالعه که به روش cross-sectional انجام شد 952 بیماران بستری در اورژانس مردان و زنان بیمارستان ولی عصر اراک وارد مطالعه گشتند. شدت درد بیماران ،زمان اولین دستور مسکن، فاصله زمانی از دستور شدن مسکن تا زمان تجویز واقعی ، و فاکتورهای دخیل در تاخیر تجویز ثبت می شد. سپس با آنالیز آماری و با استفاده از مدل رگرسیون خطی و لوجستیک نتایج بررسی شد. نتایج : در تحقیق انجام شده میانگین تأخیر تجویز ضد درد 112 دقیقه (107 دقیقه در زنان و 159 دقیقه درمردان) بود و 3/47 % کل بیماران با وجود ابراز درد مسکن دریافت نکردند. در مدل رگرسیون خطی ضریب همبستگی r برابر با 71%وضریب تعیین یا همان برابر 51% بود که نشان دهنده مناسب بودن مدل از نظر پیشبینی میزان تاخیراست. 7/8 + (قومیت) ×85/39 + (جنسیت پزشک) ×9/75 = میانگین تاخیر تجویز ( سابقه کارپزشک) ×38/0- (تعداد بیسمار بستری) ×9/1+ (تشخیص اول) (جنسیت بیمار)×6/50-(شیفت بستری) ×8/23-(تشخیص قطعی) × 11- مونث بودن پزشک و بیمار بیشترین تأثیر را در کاهش تاخیر تجویز داشت.در بیماران فارس و همینطور در شیفت عصر بیشترین تأخیر تجویز بدست آمد. مدل لجستیک از نظر دریافت یا عدم دریافت دارو به قرار زیر بود : دریافت یا عدم دریافت دارو ضد درد= مکان زندگی(43/1-) +قومیت (6/0-)+ روزهای هفته(2/0 ) + جنسیت (3/3-) در این مدل زن بودن پزشک ، روستایی بودن بیمار، و قومیت فارس و ترک باعث بیشتر شدن تجویز مسکن می باشد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج بدست آمده بسیاری از بیماران دچار اولیگوآنالژزیا بودند و از آنجایی که شرایط بیمارستان ولی عصر اراک مشابه بسیاری از مراکز درمانی دیگر است صدور دستورالعمل کشوری مبنی بر نحوه گرفتن ضد درد در بیماران اورژانس در حداقل زمان ممکن و آموزش پزشکان و پرستاران در موردروش ارزیابی درد و تجویز مسکن توصیه می شود. کلمات کلیدی : درد، اندازه گیری درد، بی دردی، سرویس اورژانس بیمارستان، مخدرها ه است. مهمترین علت مراجعه بیماران به ed درد می با
علی شجاعی سعید حاج هاشمی
مقدمه صدمات اعصاب محیطی از درگیریهای شایعی می باشد که طیف وسیعی ازصدمات فشاری به اعصاب مانند سندرم تونل کارپال تاقطع کامل تنه های عصبی را شامل می شود. اعصاب پس از صدمه خود قابلیت رشدوترمیم را داشته که ترمیم فوری انتها به انتهای عصب صدمه دیده انتخاب اول ترمیم است اما تنها حدود 50% این فیبرها پس از ترمیم کیفیت مناسب دارد به همین علت روشهای درمانی ترمیم اعصاب محیطی همیشه چالش برانگیز بوده و روشهای متفاوتی جهت ترمیم اعصاب ابداع شده از جمله ترکیب پیوند عصب و تیوب های سیکلونی، استفاده از کانالهای بیولوژیک و سنتتیک هدف از مطالعه حاضر مقایسه تأثیر روش fascial flap با روش استاندارد ک از vein بعنوان conduit استفاده می گردد به همین منظور 20 رات را انتخاب و در شرایط مساوی غذایی نگهداری و عصب سیاتیک سمت چپ آنها قطع و عصب سیاتیک سمت راست بعنوان کنترل استفاده شده در گروه اول از fascial flap و در گروه دوم از vein conduit استفاده و پس از 45 روز نتایج ترمیم عصب از نظر هیستولوژیکی بررسی گردید. نتایج در ترمیم هر 3 قسمت پروگزیمال، میانی و دیستال عصب در روش fascial flap میانگین ترمیم عصب موثرتر از روش vein conduit بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود و در روش fascial flap ترمیم عصب در هر 3 قسمت پروگزیمال، میانی و دیستال با گروه کنترل که عصب سالم بود تفاوت معنی داری وجود نداشت که بدین معناست که در روش fascial flap ترمیم عصب همانند عصب سالم دست نخورده میباشد. نتیجه گیری ترمیم اعصاب آسیب دیده به روش fascial flap نسبت به روش استاندارد vein conduit روش موثرتری بوده و می تواند بعنوان یک روش موثر در ترمیم اعصاب آسیب دیده بکار رود. واژگان کلیدی : facial flap , vein conduit ?
حمید نوعی زهره عنبری
زمینهوهدف: نگرشهایمدیریتیجدید،کیفیتراخواستهمشتریتعریفمیکنند. برهمیناساس،شناختادراکاتدریافتکنندگانخدمتازکیفیتخدماتارائهشدهوارزیابیکیفیتخدمت،ازجملهگامهایاساسیدرتدوینبرنامههایارتقایکیفیتمحسوبمیشود.لذااینپژوهشباهدفارزیابیکیفیتخدماتآموزشیازدیدگاهدانشجویاندانشگاهعلومپزشکیاراک انجامشد. موادوروشکار: درمطالعهایتوصیفیتحلیلیکهبهروشمقطعیدرسال1392انجام شد،99 نفرازدانشجویاندانشگاهعلومپزشکی اراککهبه روش سرشماری انتخاب شدند،موردپرسشقرارگرفتند. گردآوریدادههابامراجعهبه نمونههایموردبررسیوبهکمکپرسشنامهتدوینشدهبراساسابزارserviqualانجام شد. پرسشنامه،کیفیترادرپنجبعدخدمت اندازهگیرینمود. رواییپرسشنامه،باروشرواییمحتوابرآوردوپایائیآننیزبااستفادهازضریبآلفایکرونباختعیینشد. دادههایپژوهشبه کمکروشهایآمارتوصیفیوتحلیلی،تجزیهوتحلیلشد. یافتهها: اینبررسینشاندادکه33.96پاسخگویان پاسخگویان،کیفیتکلیخدماتارائهشدهراخوب،31.60کیفیتآن را بد وکیفیتآن را بد و34.18کیفیت خدمات را متوسط ارزیابی کردند. مقایسهابعادپنجگانهنشاندادکهتفاوتکیفیتمشاهدهشدهبینابعادپنجگانهخدمتبایکدیگرمعنیدارنبودووضعموجودکیفیت در بعد قابلیت اطمینان (reliability )در مقایسه با سایر ابعاد میانگین نمره کمتر ودر بعد همدلی( empathy )میانگین نمره بالاتری حاصل شد. نتیجهگیری:عباراتمربوطبههریکازابعادپنجگانهبیانگرآناستکهدرایندانشکدههافرصتهاییبرایارتقایکیفیتوجود دارد. لذابهنظرمیرسدبرایبهبودوضعکیفیتخدماتآموزشیارائهشدهبهتراستباتوجهبهاینعبارات،راهکارهائیتدوینوبهاجرا درآیدوبهلحاظمعناداربودنتفاوتکیفیتدرابعادپنجگانه،هنگامتخصیصمنابعبهاینتفاوتهاتوجهگردد. گلواژهها: کیفیت،ابعادپنجگانه،خدماتآموزشی،دانشجو،دانشگاهعلومپزشکی،اراک،مقطع علوم پایه
رعنا وصولی بهمن صالحی
"همدلی (empathy) به درک احساسات و تجربیات افراد دیگر از طریق قرار دادن خود به جای دیگران گفته می شود". همدلی یکی از کیفیات شخصیتی است که در مهارت های پزشکی از اهمیت بسیاری برخوردار است و در سیستم های بیمار محور جزء پایه ای ساختار درمانی به شمار می رود.با توجه اهمیت همدلی در تشخیص، درمان و پیش آگهی بیماری ها و توجه به این نکته که تا کنون تحقیقی در زمینه ی بررسی میزان همدلی پزشک و بیمار از مقاطع تحصیلی پایین تا مقاطع بالاتر در ایران انجام نشده است ، لذا در این مطالعه. میزان همدلی دستیاران ، کارورزان و کارآموزان دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک با بیماران تعیین و مقایسه شد. مواد و روش ها : در این مطالعه که از نوع مقطعی- تحلیلی بود 215 نفر از دستیاران،کارورزان و کارآموزان دانشگاه علوم پزشکی اراک شرکت کردند و از پرسشنامه ی جفرسون ویژه ی همدلی برای سنجش میزان همدلی افراد استفاده شد. سپس کلیه ی اطلاعات با استفاده از نرم افزارآماری spss 16 و بهره گیری از تست های آماری chi2 و student-t test و anova تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : در این مطالعه میانگین نمره ی همدلی کل افراد 98.08 بود. میانگین همدلی در کارورزان کارآموزان و دستیاران با یکدیگراختلاف آماری معنی داری نداشت)0.685(p=.در گروه کارآموزان میانگین نمره ی همدلی خانم ها بیشتر از آقایان بود واختلاف معنی دار آماری بین آنهاوجود داشت(0.03=p). بین نمره ی همدلی افراد و وضعیت تاهل، سن، سالهای دستیاری، سابقه ی کار با مدرک پزشکی عمومی دستیاران، ماههای کارورزی و سالهای کارآموزی اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت. 67.4% از افراد شرکت کننده نیز تشکیل کلاسهای آموزشی همدلی را در جهت افزایش میزان همدلی با بیماران موثر دانستند. نتیجه گیری: میانگین نمره ی همدلی دانشجویان و دستیاران دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک پایین تر از میانگین آن در مطالعات مشابه داخلی و خارجی بود و با افزایش سالهای تحصیل تغییری در میزان آن ایجاد نشد. برگزاری کارگاهها و کلاسهای آموزشی جهت افزایش و تقویت میزان همدلی دانشجویان با بیماران ضروری به نظر می رسد.
مهدی قلیچ خانی علی سیروس
مقدمه : سنگهای ادراری سومین بیماری شایع دستگاه ادراری و از علل اصلی ایجادکننده انسداد در دستگاه ادراری می باشند. بروز رنال کولیک سالانه 2-1 نفر در هزار است . به علت درد شدید رنال کولیک، عوارض درمان های رایج و عدم تسکین کافی درد، یافتن روش های درمانی کارآمدتر همیشه مدنظر بوده است. گیاه بن سرخ از داروهای سنتی است که جهت دفع سنگ های ادراری استفاده می شود. با توجه به دسترسی ساده و کم عارضه بودن این گیاه برآن شدیم تا به بررسی اثر آن، بر سنگ های حالب بپردازیم. مواد و روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی یک سوکور با کنترل تصادفی بوده که تعداد 100 بیمار مراجعه کننده به علت رنال کولیک به بیمارستان ولیعصر (عج) اراک یاکلینیک سرپایی، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند .به گروه شاهد کپسول تامسولوسین 4/0 میلی گرمی و کپسول های حاوی نشاسته به عنوان پلاسبو و به گروه مورد علاوه بر آن کپسول های بن سرخ داده شد. بیماران 4 هفته پیگیری شده و سرعت و درصد دفع سنگ در این گروه ها مقایسه شد. نتایج: میانگین سایز سنگ در گروه شاهد mm185/1±06/6 و در گروه مورد mm 084/1±74/5(162/0=p) و توزیع مکان سنگ در هر دو گروه بیشتر در حالب تحتانی بوده است(627/0=p). در پایان 66% در گروه شاهد و 76% گروه مورد دفع سنگ پیدا کردند(271/0=p). میانگین زمان تا دفع سنگ در گروه شاهد553/5±153/13روز و در گروه مورد 490/4±05/11 روز بود( 043/0= p).در گروه بن سرخ تنها 4% از بیماران از دیس پپسی شکایت داشتند که خفیف بوده و منجر به قطع درمان نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها به نظر می رسد گیاه بن سرخ داروی موثر و کم عارضه در کمک به سنگ های حالب محسوب می شود واضافه کردن آن به رژیم دارویی بیماران در جهت افزایش سرعت دفع سنگ مفید خواهد بود. واژگان کلیدی: سنگ ادراری، رنال کولیک، گیاه بن سرخ
جواد آقامحمدی داود گودرزی
چکیده پژوهش : تعیین تاثیر گاباپنتین برعلائم ناراحتی مثانه مرتبط با کاتترادراری پس از جراحی باز پروستات داوود گودرزی1، علی سیروس2، جواد آقامحمدی 3، بهمن صادقی سده 4 1- متخصص اورولوژی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی اراک 2- متخصص اورولوژی، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی اراک 3- دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک 4- متخصص پزشکی اجتماعی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی اراک مقدمه : عمل جراحی باز پروستات از شایع ترین اعمال جراحی اورولوژی بوده که با توجه به خصوصیات آن احتمال ابتلا به ناراحتی مثانه مرتبط با کاتتر ادراری (crbd) بسیار بالا و درمان فعلی با داروهای مخدر و آنتی کولینرژیک در درمان کامل علائم، ناتوان و عارضه دار می باشد. هدف مطالعه بررسی اثر گاباپنتین بر crbd و درد بیماران می باشد. مواد و روشها : در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور انجام شده است تعداد 42 نفر از بیمارانی که تحت عمل جراحی باز پروستات قرار گرفته بودند به صورت تصادفی بلوکی به دو گروه مداخله و دارونما تخصیص داده شدند. گروه مداخله مقدار 300 میلیگرم گاباپنتین به صورت یکجا و 100 میلیگرم سه بار در روزقرص گاباپنتین، و گروه دارونما پلاسبو دریافت کردند وفراوانی و شدت crbd ، شدت درد، میزان خواب آلودگی و تهوع و استفراغ در ساعات 2,6,24,48و72 پس از عمل سنجیده شد. نتایج : در میزان بروز متغیر های crbd و شدت آن در 6 و 24 ساعت پس از عمل بین دو گروه گاباپنتین و دارونما تفاوت آماری معنی دار مشاهده شد (p-value?0.05)، اما در فراوانی و شدت crbd در ارزیابی ساعت 2 و48 و 72 و همچنین در رابطه با خواب آلودگی و تهوع و استفراغ در ساعات 2،6،24،48 و 72 پس از عمل تفاوت آماری معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد (p-value>0.05). پس از مقایسه میانگین میزان مورفین مورد نیاز بیماران بین دو گروه، اختلاف آماری معنی دار وجود داشت (pvalue=0.007) و میزان نیاز مورفین در گروه گاباپنتین کمتر بوده است. در مورد دفعات استفراغ بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد(pvalue=0.842). همچنین بین شدت درد در دو گروه گاباپنتین و پلاسبو اختلاف معنی دار از نظر آماری وجود داشت (p-value?0.05) و گاباپنتین شدت درد بیماران را در ساعات 2,6,24,48و72 پس از عمل کاهش داده است. بحث و نتیجه گیری : با توجه به آنکه گاباپنتین با تغییر در پالسهای ورودی از مثانه، مرکز رفلکس ساکرال را مهار می کند. و همچنین با کاهش حساسیت نورونهای شاخ خلفی نخاع باعث مهار افزایش حساسیت ثانویه به صدمه ی اعصاب، التهاب و درد پس از عمل می شود. مطالعه حاضر نشان می دهد تجویز گاباپنتین از بروز و شدت crbd ساعات6 و 24 پس از عمل ومیزان درد بیمار و نیاز به مخدر کاسته است. کلمات کلیدی : ناراحتی مثانه مرتبط با کاتتر، گاباپنتین، جراحی باز پروستات
ابوالفضل صفری محمودرضا باغی نیا
چکیده ندارد.
مجید گلفشان داوود گودرزی
چکیده ندارد.
مهدی یوسف زیی داود گودرزی
چکیده ندارد.
الهام ضیایی علی سیروس
چکیده ندارد.