نام پژوهشگر: حسین فهیمی
حسین فهیمی مجید صادقی زاده
هدف: ویروس دنگی یک عامل بیماری زای منتقل شونده توسط پشه است که باعث بیماری تب دنگی و یا تب خطرناک خونریزی دهنده ی دنگی می گردد. عفونت های دنگی با درصد بالایی از مرگ و میر اغلب در نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان دیده می شوند. در سالهای اخیر بروز و شیوع عفونت دنگی در نواحی مذکور افزایش یافته است. تخمین زده می شود که میلیون ها مورد از عفونت دنگی هر سال اتفاق می افتد و مردم زیادی در نواحی بومی این ویروس در معرض خطر می باشند. هر چهار سروتیپ ویروس دنگی (سروتیپ های 1 تا 4) قابلیت ایجاد عفونت در انسان را دارند. واکسیناسیون با یک آنتی ژن چهارگانه می تواند روش موثری برای ایجاد ایمنی محافظت کننده بر علیه این ویروس ها باشد. هدف این رساله طراحی و بیان یک پروتئین چهارگانه ی جدید با استفاده از قطعات دومین iii پروتئین پوششی چهار سروتیپ ویروس دنگی و ارزیابی ایمنی زایی آن می باشد. روش ها: برای طراحی پروتئین چهارگانه (ediiif) از روش ها و نرم افزارهای بیوانفورماتیکی مختلف استفاده شد. پروتئین طراحی شده در باکتری e. coli بیان شد و سپس ایمنی زایی آن در موش ارزیابی گردید. همچنین، ایمنی زایی پروتئین چهارگانه با پروتئین های نوترکیب حاوی دومین iii، به صورت فرمولاسیون های منفرد و چهارگانه، مقایسه گردید. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که پروتئین چهارگانه می تواند هر دو سیستم ایمنی خونی و سلولی را تحریک کرده و باعث القای آنتی بادی های خنثی کننده بر علیه هر چهار سروتیپ ویروس گردد. با توجه به اینکه سیستم بیانی از باکتری e. coli به عنوان میزبان استفاده می کند، بنابراین می تواند افزایش مقیاس تولید کم هزینه ای داشته و برای ایجاد یک کاندیدای واکسن چندگانه و پیشگیری از عفونت های دنگی مفید باشد. نتیجه گیری: پروتئین ediiif دارای قابلیت ایمنی زایی مناسبی بوده و باعث القای آنتی بادی هایی می شود که می توانند با اتصال هم زمان به چهار سروتیپ ویروس دنگی، عفونت زایی آنها را خنثی کنند.
علی عتباتی حسین فهیمی
پژوهش حاضر تحلیل جامعه شناختی روایت استعمار در سینمای جنوب با تأکید بر آثار محمد رسول اف، امیر نادری و ناصر تقوایی است. تحلیل ساز دهنی(1352) اثر امیر نادری، ناخدا خورشید(1365) اثر ناصر تقوایی و جزیره آهنی(1384) اثر محمد رسول اُف و و ، به مثابه ی بخشی از سینمای جنوب، به روش تحلیل روایت ساختاری و با استفاده از تحلیل نشانه شناختی سینما، تحلیل جامعه شناختی صورت پذیرفته است. توجه به رویکرد نظری متفکران حوزه ی سینما بالاخص نزد کراکائر و متز توجه به سینما را به مثابه ی یک متن خواندنی دوچندان ساخته است. تحلیل آثار جنوب از این حیث می تواند مورد توجه باشد، که آثار مذکور مبین زندگی و حیات مردمانی است که به شکلی شیزوئید و از هم گسیخته در لابلای فضاهای هیستریک و هویت باخته در جریان است. زندگی در درون این فضاها، به عنوان حیاتی لخت و برهنه، سویه های ارزشی و ایدئولوژیکی خود را از دست داده و حیات در کناره های هستی، کلیت خویش را باخته است. زندگی این مردمان در درون این آثار، مبین اضمحلال زندگی مدرن انسان معاصر ایرانی و وجود فرآیندی استثماری و استعماری است. اضمحلال خانه، زندگی در محیط های بی روح و خاکستری، سلطه ی قانون بی شکل و سراسر تأدیبی، تولید انضباطی، وضعیت انضباطی و ... بخشی از حیات انسان معاصری است که در زیر چرخ های سهمگین رویه های استعماری در شرف نابودی است. در این آثار حیات مردمان به شکلی روایی و نشانه شناختی در بیان فیلمیک کاراکترهای مصلوب در مکان ها و قاب های تودرتوی خانه های خاکستری و مکان هایی که همانند آوار بر انسانها فروریخته است، به تصویر کشیده شده است.
حسین فهیمی مصطفی مختاباد
چکیده ندارد.