نام پژوهشگر: مسعود خلیلی ثابت
اسمعیل زین الدینی مفرد مسعود خلیلی ثابت
براساس مرور منابع انجام شده، اکنون واژه های همنشین به عنوان یکی از مهمترین بخش های یادگیری موفق زبان شناخته می شوند. اما مرور همین منابع نیز نشان می دهد که در زمینه ارتباط بین واژه های همنشین و درک شنیداری تحقیق جامع وکاملی صورت نگرفته است. از این رو، این تحقیق سعی بر این دارد تا ارتباط بین دانش واژه های همنشین و درک شنیداری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی را مورد بررسی قراردهد. شرکت کنندگان در این تحقیق، 46 نفر از دانشجویان ترم اول رشته ادبیات و زبان انگلیسی از دانشگاه گیلان بودند. این شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی وشاهد تقسیم شدند. به گروه تیمار واژهای همنشین آموزش داده شد و به گروه کنترل به روش سنتی واژه های انگلیسی آموزش داده شد. جهت سنجش میزان دانش واژهای همنشین شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای تحقیق، یک آزمون واژهای همنشین چند گزینه ای طراحی شد. جهت سنجش میزان درک شنیداری دو گروه نیز یک پیش آزمون درک شنیداری چند گزینه ای ساخته شد. علاوه بر این آزمون ها، قبل از تیمار از شرکت کنندگان دو گروه یک آزمون دانش زبان عمومی به عمل آمد. هدف از این آزمون اطمینان از همسانی دو گروه از لحاظ دانش زبان عمومی بود. در پایان، یک پس آزمون درک شنیداری و یک پس آزمون واژهای همنشین از دو گروه به عمل آمد. با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16، یک سری آزمون t-test به عمل آمد. نتایج به دست آمده نشان می دهد رابطه معنا داری بین افزایش دانش واژهای همنشین و مهارت درک شنیداری وجوددارد.
نرجس ملایی تملی امیر مهدوی زفرقندی
این تحقیق تأثیر آشنایی با موضوعات و مهارت زبان دوم را روی درک مطلب فراگیران زبان انگلیسی با اهداف ویژه بررسی می کند. شرکت کنندگان در تحقیق 80 دانشجوی سال چهارم دانشگاه گیلان از رشته های زبان و ادبیات انگلیسی، مهندسی عمران، معماری و پرستاری می باشند. آن ها با توجه به نمراتی که در یک آزمون عمومی تافل کسب کردند به دو گروه متوسط ضعیف و متوسط قوی تقسیم شدند. سپس از همه شرکت کنندگان یک آزمون ielts مرتبط با رشته تحصیلی آن ها به عنوان متن آشنا و یک آزمون ielts بی ارتباط با رشته تحصیلی شان به عنوان متن نا آشنا گرفته شد. نتایج نشان داد که دانشجویان سطح متوسط قوی در هر دو آزمون آشنا و نا آشنا بهتر عمل کردند. آنطور که در عملکرد دانشجویان مشاهده شد آشنایی قبلی با موضوعات باعث سهولت در درک مطلب دانشجویان متوسط ضعیف شد در حالیکه مهارت بیشتر در زبان دوم به دانشجویان سطح متوسط قوی در فهم متن نا آشنا کمک کرد. نتایج رگراسیون سلسله مراتبی نشان داد که بین نمرات خواندن دانشجویان و زمان خواندن آن ها ارتباط منفی وجود دارد و این ارتباط تحت تأثیر آشنایی با موضوعات است که به دانشجویان اجازه می دهد متن ها را در زمان کوتاه تری خوانده و نمرات بهتری کسب کنند. مقایسه بین چهار گروه هم نشان داد که دانشجویان رشته زبان و ادبیات انگلیسی در مجموع در هر دو آزمون آشنا و نا آشنا بهتراز بقیه گروه ها عمل کردند. یافته های ما می تواند تبعاتی در حوزه یادگیری یا آموزش زبان داشته باشد که از تأثیرات معنی دار آشنایی با موضوعات بر مهارت خواندن دانشجویان بهره گیرند. معلمان باید متون آشنا را برای دانشجویان ضعیف تر بخصوص مبتدیان و فراگیران سطح ابتدایی فراهم کنند تا آن ها را قادر سازند که مهارت ها و استراتژی های صحیح را برای فهم متون به کار گیرند. واژه های کلیدی: آشنایی با موضوعات آکادمیک، مهارت زبان دوم، مهارت خواندن زبان دوم
ایرج دانشور مسعود خلیلی ثابت
چکیده این تحقیق " مواد درسی " را به عنوان یکی از بحث برانگیزترین موضوعات آموزش زبان تلقی کرده و درتلاش است به سه سوال عمده پاسخ دهد: 1) آیا بکارگیری جزوات گرداوری شده توسط گروهی از مدرسین تاثیر بسزایی در میزان توانش خواندن و درک متون انگلیسی دانشجویان پزشکی دارد؟ 2) آیا استفاده از مواد درسی اصلی( بین المللی )، توانش خواندن و درک متون انگلیسی دانشجویان پزشکی را به طور چشمگیری تحت تاثیر قرار می دهد؟ و 3) آیا مواد درسی ملی( کتب انتشارات سمت )، کارایی بیشتری در زمینه توانش خواندن ودرک متون انگلیسی دانشجویان پزشکی دارند؟ برای پاسخ به این سوالات 150 نفر از دانشجویان سال دوم رشته پزشکی دانشگاه آزاد واحد تنکابن مورد مطالعه قرار کرفتند. در ابتدا یک تست خواندن ودرک متن گرفته شد و از بین کسانی که نمره 16 تا18 از 20 کسب کرده بودند 45 نفر به طور تصادفی گزینش شدند. در مرحله بعد 45 نفر فوق براساس شانس و تصادف به سه گروه 15 نفری تفکیک شدند. به گروه های سه گانه مواد درسی مجزا( جزوات گروهی از مدرسین، مواد درسی بین المللی، و داخلی ) در 5 جلسه تدریس شد. سپس یک تست خواندن ودرک متن مشترک از هر سه گروه به عمل آمد و داده های آماری حاصله بر اساس روش انوا( (anova تجزیه و تحلیل شدند و نتایج به دست آمده نشان دادند که گروهی از دانشجویان که با مواد درسی اصلی( بین المللی ) تدریس شدند نمرات بالتری در مقایسه با دو گروه دیگر بدست آورده و توانش خواندن و درک متن آنان به طور چشمگیری افزایش یافت. واژه های کلیدی: مواد درسی، انگلیسی برای اهداف ویزه، توانش خواندن و درک متن دانشجویان پزشکی
اعظم ناصرپور امیر مهدوی ظفرقندی
هدف مهم از خواندن درک آن است.اما گاهی اوقات خواننده ممکن است قادر به درک معنای کلی موردنظر یک متن نباشد. بنابراین بعضی موانع موجود در متون موجب کاهش یا مانع از درک مطلب می گردند. طبق نظر هاریسون (1979)، لغات و ساختار جمله مهمترین عناصری هستند که متن را مشکل می کنند. از اینرو یکی از عوامل مهم در مشکل بودن متن کلماتی هستند که خوانندگان با آنها آشنا نیستند. هدف پژوهش حاضربررسی این نکته است که آیا بکار گیری دو شیوه تعدیلی برای متون انگلیسی با اهداف ویژه موجب افزایش میزان درک مطلب می گردد. بدین منظوراین تحقیق لغات ناشناخته ی متون انگلیسی با اهداف ویژه را ساده می کند و مورد شرح و تفصیل قرار می دهد تا میزان ارتباط و موفقیت این روشها و تکنیک ها را در افزایش درک مطلب مورد بررسی قرار دهد. و به این سوال نیز پاسخ دهد که در صورتیکه هر دو شیوه مورد بحث موثر هستند کدامیک بیش از دیگری میزان درک مطلب را ارتقا میدهد. این پژوهش از طریق مطالعه گسترده ادبیات مرتبط و انجام تحقیق عملی به این اهداف می پردازد. تحقیق عملی از طریق ارائه سه متن رشته مدیریت در سه شکل اصلی ( دست نخورده)، ساده شده و مفصل به 349دانشجوی رشته مدیریت ( در دو گرایش بازرگانی و صنعتی) انجام شد و از طریق یک آزمون چهار گزینه ای 17-سوالی میزان درک مطلب مورد سنجش قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق آزمون های تحلیل واریانس one-way anova) ) و آزمون تعقیبی شف ( post hoc test) صورت گرفت. نتایج نشان داد ساده سازی و شرح وتفصیل واژگان هر دو در ارتقا درک مطلب موثر هستند. این بدان معناست که قراردادن کلمات ساده تر بجای کلمات مشکل ویا حفظ کلمات مشکل در متن بصورت دست نخورده همراه با افزودن بعضی اقلام زبان شناسی برای توضیح کلمات مشکل ، دو شیوه تعدیلی مفید و موثربرای درک بهتر متون انگلیسی با اهداف ویژه هستند. اما نتایج حاصله از آزمون تعقیبی شف نشان داد که هیچ تفاوت معناداری بین دو شیوه ساده سازی و شرح و تفصیل در ارتقا میزان درک متن وجود ندارد بطوریکه آزمودنی ها تقریبا عملکرد یکسانی درمتون ساده شده و متون مفصل ارائه دادند. اما از انجاییکه متون مفصل تا حد زیادی صحت و طبیعی بودن زبان را حفظ میکنند بر متون ساده شده ارجح هستند.
جمشید علی اصغری مسعود خلیلی ثابت
abstract this research is about a longitudinal case study of english morpheme acquisition by a persian speaking child l2 learner of english (2 .9-3).the goal of this research has been discovery of the child ‘s ability in acquiring of english morphemes in a persian context while only one person (the child’ s father)has been talking to her.this child has also been exposed to english language from the age of one.her output has been collected from the age of 2.9 to 3 to examine her progress.the hypotheses are: 1-the process of lexical morpheme acquisition in this child is like the mother language process but slower.2-the process of inflectional suffix acquistion in this child is as same asthe mother language but slower.this research is a longitudinal case study.the data collection has been done through recording the childs utterances ,taking film of her and mostly writing her english output in the notebook.the data has been gathered in different situations such as the time of her playing with herself or with her partners or the time of her talking to her fatherand other places.the child,s output has been analyzed by means of tables and figures.the results of this research are:1-correlation of this work with browns results and his two stages of language acquisition.2- correlation of this childs grammatical morphemes with work of duley and burt,crashen and other scientists.3-finding evidences of two systems of acquisition in this child.4-aggreement with crashens contextual effect.5-proving of two hypotheses of this work which are likeness of lexical morpheme acquisition of mother language and second language of this child but the latter one with slower progress and the same condition for inflectional suffixes.
رسول گل محمدی مسعود خلیلی ثابت
در حالی که اهمیت گرامر به عنوان عنصر محوری در توانش ارتباط، بدیهی به نظر می رسد،موضوع تدریس گرامر به صورت استقرایی یا قیاسی به عنوان یکی از چالش بر انگیز ترین مسایل در زمینه آموزش زبان دوم مطرح بوده است. گر چه بسیاری از تحقیقات در این زمینه در جاهای متعددی انجام گرفته است اما مطالعات اندکی درباره این موضوعدر دبیرستان های ایرانبه انجام رسیده است. تحقیق حاضر به بررسی تاثیرات روش های تدریس استقرایی و قیاسی بر فراگیری ساختارهای گرامر زبان انگلیسی(معلوم و مجهول)و مقایسه این دو رویکرد می پردازد. به این منظور دو گروه بیست نفره از دانش آموزان دبیرستان در سطح مقدماتی به صورت تصادفی انتخاب شدند و از طریق رویکردهای استقرایی و قیاسی آموزش دیدند. گروه استقرایی به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شد و گروه قیاسی به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. یک پیش آزمون از هر گروه قبل از تدریس به عمل آمد تا تفاوت ها و شباهت های اولیه دو گروه مشخص گردد. بعد از جلسات تدریس که هفت جلسه طول کشید دو پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد تا میزان پیشرفت هر دو گره در یادگیری ساختارهای معلوم و مجهول مشخص گردد.همچنین از یک پرسشنامه به منظور کسب آگاهی از واکنش ومیزان رضایت دانش آموزاننسبت به این دو رویکرد تدریس مورد استفاده قرار گرفت.تجزیه و تحلیل کمی نتایج به دست آمده از آزمونها از طریق آمار توصیفی وآزمون های تی(t-tests)انجام گرفته است.نتایج این پژوهش نشان داده است که هر چند هر دو گروه پیشرفت معنا داری داشته اند اما عملکرد گروه استقرایی از گروه قیاسی به صورت معناداری بهتر بوده است و همچنین دانش آموزانگروه استقراییرضایت بیشتری نسبت به دانش آموزان گروه قیاسی داشتند.
برجیس بنی اسدی بهزاد برکت
این مطالعه بر آن است تا اجتناب از کاربرد فعل مرکب توسط انگلیسی آموزان ایرانی در سطح دانشگاه را مورد بررسی قرار دهد. سوالی که این مطالعه در صدد پاسخ به آن بود، این است که آیا توانایی نوشتاری یادگیرندگان تحت تاثیر استراتژی اجتناب از کاربرد فعل مرکب قرار میگیرد. برای پاسخ به این سوال، چهل و چهار شرکت کننده سطح متوسط توسط آزمون opt انتخاب شدند. برای بررسی از جوانب مختلف، از سه آزمون استخراجی ( چهار گزینه ای، یادآوری، ترجمه) استفاده شد بدین منظور که تمایل شرکت کنندگان در انتخاب فعل مرکب یا فعل یک کلمه ای مورد آزمون قرار گیرد. نتایج نشان داد که شرکت کنندگان متمایل به استفاده از استراتژی محافظه کارانه بوده و استفاده از افعال یک کلمه ای با معانی چند منظوره عمومی را بر استفاده از افعال مرکب با معانی خاص و اصطلاحی ترجیح می دهند. همچنین نتایج نشان داد که شرکت کنندگان بیشتر متمایل به استفاده از افعال مرکب لفظی بوده اند تا افعال مرکب مجازی. نمره میانگین کل شرکت کنندگان به عنوان معیاری برای تقسیم آن ها به دو گروه مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس این که تا چه اندازه نمرات شرکت کنندگان بالاتر یا پایین تر از میانگین بوده است، شرکت کنندگان در یکی از گروه های a (گروه بالا) یا b (گروه پایین) قرار گرفتند. گام بعدی بررسی این بود که آیا اجتناب از افعال مرکب عملکرد نوشتاری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. برای تحقق این هدف از شرکت کنندگان خواسته شد تا یک فعالیت نگارشی انجام دهند. نوشته ها توسط دو مصحح مستقل با استفاده از معیار ارزیابی weigle (2004) مورد سنجش قرار گرفت. برای این مطالعه، از یک آزمون تی به عنوان میانگین آماری برای فرایند تست فرضیه استفاده شد و نتایج تفاوت معنی داری را میان عملکرد نوشتاری دو گروه نشان داد. شرکت کنندگان گروه b نسبت به شرکت کنندگان گروه a عملکرد بهتری داشتند. با استنباط از این یافته می توان نتیجه گرفت که ارتباط تنگاتنگی میان اجتناب از کاربرد فعل مرکب و توانایی نوشتاری یادگیرندگان وجود دارد.
سیده صدف عظیمی امیر مهدوی
هدف از انجام این مطالعه ، بررسی اثرات استفاده از استراتژی های شناختی یعنی "نت برداری" و "زیر خط کردن" بر روی عملکرد درک مطلب زبان آموزان ایرانی می باشد. به این منظور، 60 زبان آموز دختر سال چهارم دبیرستان از طریق آزمون پیشرفت زبان انگلیسی (نلسون)، از یک جامعه آماری بزرگتر انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به سه گروه که هر گروه شامل ?0 دانش آموز همسان بود، تقسیم شدند: دو گروه آزمایش(گروه "نت برداری" و "زیر خط کردن") و یک گروه کنترل . چگونگی استفاده از استراتژی " نت برداری و زیر خط کردن" در قالب متونی که برای تمام گروه ها مشابه بود، به دو گروه آزمایش آموزش داده شدند، در حالیکه گروه کنترل فقط placebo دریافت نمود. طول دوره آزمایش برای دو گروه آزمایش ?0 هفته بود. سپس تمامی زبان آموزان سه گروه در آزمون درک مطلب که برای سه گروه یکسان بود، شرکت نمودند. میانگین دو گروه آزمایش و گروه کنترل از طریق آزمون تحلیل واریانس یکطرفه مقایسه گردیدند. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد که زبان آموزانی که از استراتژی های " نت برداری و زیر خط کردن" استفاده کرده بودند،عملکرد بهتری نسبت به زبان آموزان گروه کنترل داشتند (p<.05) . بعلاوه، گروه آزمایشی که بر روی استراتژی " نت برداری" آموزش دیده بود، نسبت به گروه " زیر خط کردن"، پیشرفت بیشتری داشت، اما تفاوت این دو گروه آزمایش از لحاظ آماری قابل توجه نبود(p>.05) . در نتیجه می توان این طور بیان کرد که استراتژی های "نت برداری و زیر خط کردن" ،تاثیرات مثبتی بر روی میزان درک مطلب زبان آموزان ایرانی داشته اند.
میترا قابل جو امیر مهدوی
چکیده : مهارت خواندن? بعنوان یکی از مهمترین مهارت های زبان دانشگاهی? توجه زیادی را در امر آموزش زبان خارجه به خود جلب کرده است. بعلاوه? تست ها به طور مرتب به منظور ارزشیابی از عملکرد آکادمیک زبان آموزان به کار گرفته می شوند. این تحقیق به بررسی تاثیر آموزش راهبرد های تست زنی بر روی عملکرد زبان آموزان ایرانی در آزمون های بین المللی از قبیل آیلتس و تافل می پردازد. بر اساس نمرات پیش آزمون آیلتس? 60 زبان آموز در سطح متوسط (مرد و زن) از رشته های مختلف تحصیلی شامل مهندسی کامپیوتر? مهندسی الکترونیک? مهندسی مکانیک? حسابداری و مهندسی شیمی برای این مطالعه انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه تقسیم گردیدند(یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش). به گروه آزمایش (تعداد=30 نفر) ? راهبرد های تست زنی عمومی و تخصصی آموزش داده شد? در حالیکه گروه کنترل (تعداد=30 نفر)? هیچگونه تعلیم خاصی در زمینه راهبرد های تست زنی دریافت ننمودند. پس از طی 12 جلسه آموزش راهبرد های تست زنی برای گروه آزمایش? هر دو گروه در آزمون پایانی آیلتس و تافل شرکت نمودند. نتایج حاصل از اجرای آزمون t دو نمونه ای مستقل ? تفاوت قابل ملاحظه ای را بین عملکرد دو گروه در آزمون های پایانی نشان داد. در حالیکه دو گروه در ابتدای دوره? از لحاظ مهارت زبانی همسان بودند? گروه آزمایش در هر دو آزمون پایانی نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت. این نتایج دلالت بر این دارد که بین راهبردهای تست زنی و عملکرد در آزمون? رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین یافته ها? حمایت از آموزش و آماده سازی معلمان زبان خارجه برای فراهم آوردن راهبرهای تست زنی در کلاس را تایید و پیشنهاد می نمایند .
ویکتوریا صیاد دقت کار مسعود خلیلی ثابت
مطالعه گزارش شده در این پایان نامه به بررسی اثرات آموزش نگارش به وسیله رویکرد الگو-فراورده بر زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در نگارش مقالات جدلی می پردازد. به طور خاص، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی رویکرد الگو–فراورده در آموزش نگارش در کمک به دانش آموزان به منظور توسعه استراتژی است که به آنها این امکان را خواهد کرد که مقاله های جدلی بهتری بنویسند. پنجاه و چهار زبان آموز از سطح متوسط از دو کلاس آمادگی آزمون تافل در مرکز جهاددانشگاهی شعبه گیلان برای مطالعه انتخاب و به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمون آموزش بر اساس رویکردالگو -فراورده و در گروه کنترل بر اساس رویکرد فراورده محور بود. به هر گروه ده جلسه چهل دقیقه ای وقت آموزش داده شد.افراد قبل از شروع آموزش و بلافاصله بعد از آموزش مورد امتحان قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل نمرات نشان داد که زبان آموزانی که تحت آموزش بر اساس رویکردالگو–فراورده قرار گرفته بودند، قادر به برقراری ارتباط ایده های خود در نوشتن به طور موثر تری به خواننده بودند ودر توسعه ایده ها و درحمایت از هدف کار خود در نوشتن مقالات جدلی در مقایسه با زبان آموزانی که بر اساس رویکرد فراورده محور آموزش دیده بودند موفق تر بودند. همچنین، برای آگاهی ازنگرش زبان آموزان در مورد آموزش به وسیله رویکرد مبتنی بر الگو-فراورده مجموعه ای پرسشنامه در گروه آزمون مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به تاثیر استفاده از روش الگو-فراورده در نگارش دانش آموزان، نتایج پرسشنامه نشان داد که دانش آموزان نگرشی مثبت نسبت به این رویکرد دارند ومعتقدند که این رویکرد درنگارش مفیدترمی باشد و فضای آموزشی دلپذیرتری را ایجاد می کند.
پریسا ابراهیمیان نوده مریم دانای طوس
در دهه های اخیر ، آموزش زبان بیشتر با تکیه بر زبان آموزان صورت گرفته تا به زبان آموزان در پیشبرد اهداف یادگیری زبان کمک شود. محققان بر این باورند که یادگیری و استقلال زبان آموزان با آموزش مستقیم راهبردهای یادگیری زبان ارتقا پیدا می کند.نتایج حاصل از تحقیقات نشان می دهند که راهبردهای یادگیری نقش مهمی در یادگیری زبان دارند. از این میان راهبردهای فراشناختی بدلیل ایجاد توانایی در برنامه ریزی ،کنترل و ارزیابی فرایند یادگیری از اهمیت بالایی برخوردارند. این تحقیق به مطالعه نقش آموزش مستقیم راهبردهای فراشناختی در ارتقا واژگان زبان آموزان سطح متوسط می پردازد.به این منظور 50 زبان آموز از سطح متوسط انتخاب شدند و به آنها راهبردهای فراشناختی و استفاده از آن در یادگیری واژگان آموزش داده شد.سپس ،عملکرد آنها با اعضای گروه دیگر که تنها راهبردهای شناختی را فراگرفته بودند ، مقایسه شد. نتایج نشان داد که اعضای گروه اول در زمینه استفاده از راهبردهای فراشناختی ویادگیری واژگان عملکرد بهتری داشتند.از آنجا که این تحقیق تنها سطح متوسط و متغیرهای محدودی را به کار گرفته است ، تحقیقات بیشتری با در نظر گرفتن سطوح دیگر و سایر متغیرها نظیر سن، فرهنگ ،انگیزه و... مورد نیاز است.
پرویز غلام پلنگی رودی علیرضا فرحبخش
چکیده اثر مهارت استنتاج بر درک مطلب شنیداری زبان آموزان سطح پیشرفته هذف از انجام این پژوهش بررسی مهارت استنتاج بر درک مطلب شنیداری زبان آموزان سح پیشرفته می باشد. تاکید بر آموزش مبتنی بر استراتژی، که مورد غفلت نیز واقع شده، و نیز وجود مشکلات شایع در فرایند درک مطلب،توجه بیشتر به گنجاندن استراتژی های شنود در تمرینات کلاسی، به خصوص در بخش پیش-شنیداری، را ضروری ساخته است.این پژ.هش برای زبان آموزان سطح پیشرفته در نظر گرقته شده است تا بررسی شود که چگونه مهارت آنها در استفاده ازمهارت استنتاج به آنها کمک می کند تا بر مشکلات رایج در درک مطلب شنیداری از جمله وجود حشو،ادغام شدن اصوات، استفاده از مواد غیرآموزشی(زبان اصلی) در کلاس،چهارچوبهای ذهنی ناکافی و نیاز به پردازش همزمان کل به جزء و جزء به کل غلبه نمایند.به منظور نگاهی دقیق تر به مساله استفاده افراد از استراتژی و کمک بالقوه آن به درک مطلب شنیداری در زبان آموزان سطح پیشرفته ایرانی، این پژوهش بر روی 60 دانشجوی( دختران و پسران) سال آخر مشغول به تحصیل در رشته مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد تنکابن صورت گرفت. پس از برگزار کردن آزمون تعیین سطح ،از میان دانشجویان،60 دانشجو بر مبنای نمره در بخش شنیداری نمونه سوالات آزمون ibt با حفظ استانداردهای نمره دادن مخصوص، انتخاب شدند؛دانش آموزانی که نمره دست کم 22 از 30 را بدست آوردند بعنوان زبان آموزان شرکت کننده در آزمایش انتخاب شدند. دانشجویان به طور تصادفی دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. تیمار این پژوهش عبارت بود از آموزش صریح مهارت استنتاج که شامل معرفی کلی این مهارت وتسهیل فرایند آن در فعالیت های پیش-شنیداری بود که به دانش آموزان در گروه آزمایش داده شد. هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون دادند و نمرات آنها در این آزمون هاوارد نرم افزار spss 16 شد. بر مبنای سوال پژوهشی در این پایان نامه،(آیا آموزش صریح مهارت استنتاج تاثیر مهمی بر درک مطلب شنیداری زبان آموزان سطح پیشرفته دارد؟) فرضیه صفر در سطح معناداری 05/0 ساخته شد و در تحلیل داده ها، با مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون در نهایت فرضیه صفر رد شد.نتایج نشان داد که آموزش صریح مهارت های استنتاجی اثر معناداری بر درک مطلب شنیداری زبان آموزان سطح پیشرفته ایرانی دارد. واژگان کلیدی: استراتژی-مهارت استنتاج-حشو-چهارچئب های اساسی-پردازش
مهناز کاظمی مسعود خلیلی ثابت
تحقیق حاضر تلاشی بود برای بررسی تاثیر روش نوین” حل معما “(جیگسا) بر توانایی درک مطلب دانشجویان سطح زبانی متوسط. تحقیق حاضر با توجه به اهمیت روش آموزشی در تدریس توانایی زبانی دانشجویان ایرانی ، به عنوان پژوهشی مهم در این زمینه که به بررسی تاثیر این روش آموزشی میپردازد در نظر گرفته میشود. به این منظور تحقیق حاضر تلاشی بود برای جواب به سه سوال 1) آیا روش ” حل معما“ (جیگسا) میتواند تاثیری بر توانایی درک مطلب دانشجویان ایرانی داشته باشد 2) آیا تفاوت معنا داری را میتوان میان گروه آزمایش و گروه کنترل مشاهده کرد و 3) آیا جنسیت دانشجویان ایرانی تاثیری بر توانایی درک مطلب آنان در روش ” حل معما“ دارد. برای نیل به اهداف این تحقیق یک گروه آزمایش که شامل ?? دانشجوی ترم اول و دوم سطح متوسطه ی مرد (??) و زن (22) و یک گروه کنترل که شامل 3? دانشجوی ترم اول و دوم سطح متوسطه ی مرد (?7) و زن (2?) بودند انتخاب شدند. شرکت کنندگان گروه کنترل روش تدریس معلم محور را دریافت کردند در حالی که شرکت کنندگان گروه آزمایش در معرض آموزش روش نوین "حل معما “قرار گرفتند. فرایند آموزشی به مدت ?? جلسه به طول انجامید که پس از آن دانشجویان هر دو گروه در مورد توانایی درک مطلبشان ارزیابی شدند. نتایج تحلیلی کمی نشان داد که شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقابل شرکت کنندگان گروه کنترل توانایی بهتری را در درک مطلب داشته اند. با این وجود جنسیت دانشجویان هیچ تاثیری بر توانایی درک مطلب آنان نداشته است.
نصرا روزبه راد مسعود خلیلی ثابت
ارتباط میان عوامل ایجاد علاقه ی موقعیتی و درک متن خواندن زبان آموزان ایرانی در سطح متوسط از نظر تاریخی، پژوهشگران برای سال های بسیار زیادی ( از زمان dewey در سال 1913 تا به کنون) کوشیده اند آن چنان تعریف و / یا نظریه ی جامعی درباره ی مفهوم علاقه ارائه دهند که به کمال در بر دارنده ی ماهیت اصلی آن باشد. اگرچه عموماً علاقه به عنوان رابطه ای تعاملی بین یک فرد و جنبه های خاص محیط اطراف وی تعریف می شود (krapp, 1999)، محققان به روش های گوناگونی درباره ی این مفهوم اندیشیده اند. علاوه بر این، بسیاری از محققان دو نوع اساسی این مفهوم را از هم متمایز نموده اند: علاقه ی شخصی یا فردی در مقابل علاقه ی موقعیتی (ainley, 2006; hidi, 2000; schraw & lehman, 2001). مشکل اصلی در بیشتر این مطالعات، بافت محیطیِ تحقیق است که اکثراً محدود به محیط یادگیری زبان اول می باشد. بررسی علاقه ی موقعیتی در یک محیط یادگیری زبان خارجه در ایران، یعنی جایی که این مفهوم مورد بررسی قرار نگرفته ، مطالعه ی پیش رو را در ارائه ی دیدگاهی جدید به حوزه ی آموزش زبان حائز اهمیت نموده است. مطالعه ی حاضر سعی بر این داشت تا ارتباط میان عوامل متفاوت علاقه ی موقعیتی و جنسیت، انگیزه ی خوانشی و نحوه ی عملکرد در درک متن را در میان 70 زبان آموز سطح متوسطه ی ایرانی که در موسسه ای خصوصی مشغول به یادگیری زبان بودند بررسی کند. مفهوم علاقه ی موقعیتی در این مطالعه به عنوان علاقه ای مورد استفاده قرار گرفت که توسط فاکتورهای متنی خاص و ارتباطشان با جنبه هایی از سیستم ارزشی و ترجیحاتیِ شرکت کنندگان این تحقیق، برانگیخته می شود. این مفهوم با استفاده از پرسشنامه ی منابع علاقه ی موقعیتی اندازه گیری شد. برای جمع آوری اطلاعات و در طول پنج جلسه ی متوالی، دو پرسشنامه (پرسشنامه ی منابع علاقه ی موقعیتی و پرسشنامه ی انگیزه برای خواندن) به همراه چهار متن درک مطلب به شرکت کنندگان داده شد که به دنبال هر یک از این متون، سه تمرین مفهومی آمده است (درست/ غلط، چند گزینه ای، و یادآوری مکتوب). برای آزمودن فرضیه ی صفرِ عدم وجود ارتباط معنادار میان منابع علاقه ی موقعیتی و درک متن (h0: r=0) در ? < .05 ، از تحلیل رگراسیون چند متغیره استفاده شد. همچنین برای تست فرضیه های صفرِ عدم وجود ارتباط سیستماتیک میان منابع علاقه ی موقعیتی و جنسیت شرکت کنندگان به اضافه ی انگیزه ی خوانش آن ها، از تحلیل مربع خی استفاده شد. تمام مفروضات مورد نظر برای این تست های آماری مناسب بود و ضرائب همبستگی به دست آمده معنادار نبودند. نتایج این تحقیق برای معلمان و نویسندگان کتب آموزشی ایرانی در محیط یادگیری زبان خارجه سودمند است زیرا می تواند در توسعه ی تکنیک های انتخاب مطالب مورد نیاز کلاسی به ایشان کمک کند؛ به طوری که متون انتخاب شده برای بهبود درک متن دانش آموزانِ محیط های یادگیری زبان خارجه، بیشتر به روی ویژگی های خاص متنی ای تمرکز کنند که علاقه ی این یادگیرنده ها را بر می انگیزاند.
حامد ماه صفت مسعود خلیلی ثابت
تاثیر منابع شنیداری اصلی زبان انگلیسی بر مهارت شنیداری زبان آموزان مبتدی حامد ماه صفت هدف این مطالعه، بررسی تاثیر منابع شنیداری اصلی زبان انگلیسی بر مهارت شنیداری زبان آموزانمبتدی می باشد.مطالعات نشان داده است که منابع شنیداری اصلی بردرک شنیداری و انگیزه ی زبان آموزان تاثیر مثبت دارند. از این رو، مطالعه ی فعلی در سطح زبان آموزان مبتدی انجام گرفته است. شرکت کنندگان شامل 60 دانش آموز،از هر دو جنسیت زن و مرد بودند، که درموسسه ی آموزش عالی کوشیار گیلان در رشته های حسابداری، مهندسی کامپیوترو مدیریت بازرگانی به تحصیل اشتغال داشتند. آنها بطور تصادفی انتخاب و به دوگروه تقسیم شدند. پس ازبررسی سطح مهارت آنان، به آنها آزمون تعیین سطح(آزمون تعیین سطح آکسفورد) داده شد.بعد از آن،یک تست شنیداری(شامل تست شنیداری تشخیصی و درکی) به عنوان پیش آزمون برای سنجش تفاوت های بالقوه زبان آموزان در ابتدای تحقیق به آنها داده شد. به یک گروه(گروه آزمایش) منابع شنیداری اصلی داده شد که از برنامه ی رادیو بریتانیا که برای کودکان درنظر گرفته شده استخراج گشته است. گروه دیگر(گروه کنترل) نیزبا منابع شنیداری ساده شده،که از منابع شنیداری اصلی استفاده شده دراین تحقیق استخراج شده است ، آموزش داده شدند. بعد از انجام تیمار، آزمون مورد نظر برای هر دو گروه کنترل و آزمایش برگزارشد. بعلاوه، پرسشنامه مرتبط با منابع شنیداری اصلی نیز به گروه آزمایش داده شد تا نظرونگرش آنها را نسبت به منابع شنیداری اصلی جمع آوری نماید. نمره ی میانگین برای تست شنیداری تشخیصی در پیش و پس آزمون به ترتیب 48/106و 50/135 بود. به طریق مشابه، نمره ی میانگین برای تست شنیداری درکی در پیش و پس آزمون به ترتیب 8 و 62/17 بود. تجزیه وتحلیل داده ها و مقایسه ی آن با میانگین نمره ی دو گروه از طریق آزمون تی نشان داد زبان آموزانی که در معرض منابع شنیداری اصلی زبان قرار گرفتند ، عملکرد بهتری در پس آزمون داشتند. تجزیه وتحلیل پرسشنامه نیز تببین می کند که زبان آموزان رضایت و نگرشی مثبت نسبت به منابع اصلی شنیداری داشتند. یافته های تحقیق حاضر میتواند در یادگیری و آموزش زبان، تهیه وتنظیم مطالب درسی با استفاده از تاثیرمنابع شنیداری اصلی در مهارت شنیداری زبان انگلیسی زبان آموزان مبتدی نقش مثبت داشته باشد، هم چنین زمینه را برای تصمیم سازی آموزشی، معلمان وفراگیران مهیا می کند تا استفاده ازمنابع شنیداری اصلی را در سطوح مبتدی در دستور کارقراردهند. کلمات کلیدی: مهارتهای شنیداری، منابع شنیداری اصلی، انگلیسی به عنوان زبان خارجی، مبتدی
سید مصطفی هاشمی مسعود خلیلی ثابت
تحقیق حاضر که از نوع مطالعه ی موردی است به بررسی نگرش دانشجویان و اساتید ایرانی نسبت به استفاده ی موثر از زبان اول (فارسی) و زبان دوم (انگلیسی) در کلاس های زبان انگلیسی عمومی در سطح دانشگاه می پردازد. دو گونه پرسشنامه به انضمام 10مصاحبه با اساتید که به صورت تصادفی از جامعه ی اماری انتخاب شده بودند در این مطالعه به کار گرفته شده است.شرکت کنندگان در این تحقیق 345 دانشجو و 25 استاد از دانشگاه گیلان می باشند.نتایج نشان می دهند که دانشجویان ایرانی به موثر بودن زبان اول معتقدند. توصیف معنای وازگان جدید, ترجمه به عنوان تکنیکی برای بررسی درک مطلب, استفاده از فرهنگ لغت دو زبانه, شرح شباهت ها و تفاوت های میان دو زبان, صحبت با سایر دانشجویان در کارهای گروهی و شرح قواعد دستوری پیچیده از جمله موقعیت هایی بودند که دانشجویان ترجیح به استفاده ی بیشتر از زبان فارسی نسبت به زبان انگلیسی در کلاس ها می نمودند.ضمنا این تحقیق نشان می دهد که اساتید ایرانی تمایل مثبتی نسبت به استفاده بیشتر از زبان انگلیسی نسبت به زبان فارسی در کلاس های زبان انگلیسی عمومی دارند. موقعیت های استفاده ی مدرسان از زبان فارسی عبارتند از استفاده از زبان فارسی به عنوان تکنیکی برای بررسی درک مطلب زبان اموزان,مدیریت کلاس و کنترل فعالیت های گروهی دانشجویان شرح قواعد دستوری پیچیده و شرح شباهت ها و تفاوت های میان انگلیسی و فارسی. با این وجود استفاده از ابزار آماری (mann-whitney) حاکی از تفاوت بارز معنی داری میان نگرش دانشجویان و اساتید ایرانی نسبت به استفاده ی موثر از زبان فارسی و انگلیسی در کلاس های زبان انگلیسی عمومی است. یافته های تحقیق برای مدرسان این است که آنها باید در نظر بگیرند اگرچه زبان عمده ی تدریس در کلاس های زبان انگلیسی عمومی, انگلیسی است ولی استفاده ی منطقی از زبان فارسی برای رهایی برخی از دانشجویان با قوه ی اعتماد به نفس پایین موثر می باشد.
شباب شاهرودی لمر امیر مهدوی زفرقندی
نیازسنجی به عنوان یکی از مراحل اصلی در طراحی دوره های زبان انگلیسی تخصصی، به صورت گسترده ای در منابع مرتبط مورد تاکیید قرار گرفته است (دادلی ایوانز و سنت جان، 1998، ریچاردز، 1990 و بکمن و پالمر، 1996). ریچاردز (2001) نقش نیازسنجی را در ایجاد زمینه ای پایا و روا برای تعیین اهداف، ارزیابی و بازنگری دوره های زبان تخصصی، مهم دانسته است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی نیازهای زبان انگلیسی شغلی و دانشگاهی دانشجویان رشته مدیریت بازرگانی در ایران می باشد. تعداد 270 دانشجوی مقطع کارشناسی، 98 دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، 67 استاد رشته مدیریت بازرگانی، 6 استاد آموزش زبان و 48 نفر از اعضای بخش بازرگانی 48 شرکت بزرگ ایرانی در این مطالعه شرکت نمودند. این مطالعه از ساختار کمی-کیفی برخوردار بوده و در آن از ابزار مصاحبه و پرسشنامه در جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بررسی های وسیع آماری صورت گرفته نشان داد که علاوه بر مهارت خواندن، نیاز فزاینده ای برای سه مهارت اصلی دیگر زبان وجود دارد که می باید در کلاسهای دانش آموز محور به طور گسترده، مورد توجه قرار گیرد. اکثر شرکت کنندگان نسبت به کمبود مواد آموزشی مناسب در کتب زبان انگلیسی تخصصی، کلاسهای شلوغ، زمان ناکافی کلاسها و روشهای آموزشی ابراز نارضایتی نمودند. نتایج این تحقیق همچنین مشخص نمود که این دوره ها توانایی های زبانی دانشجویان را به منظور موفقیت در محیط های شغلی و دانشگاهی به میزان کافی ارتقا نمی دهند، زیرا در این دوره ها سطح کنونی مهارتهای زبان انگلیسی، نیازها، خواسته ها و علایق دانشجویان در نظر گرفته نمی شود و نیز اهداف اصلی دوره، امکانات موجود از لحاظ مواد آموزشی، تجهیزات، منابع مالی، زمان، مهارتها و سطح علمی مدرسین به میزان کافی مورد توجه قرار نمی گیرد.
مریم یگانه فرد مسعود خلیلی ثابت
این تحقیق قصد داشت استراتژیهایی که دانش آموزان سوم دبیرستان در فرایند یادگیری لغات استفاده می کنند را بررسی کند. همچنین تاثیر متغیرهای جنسیتی در استفاده از استراتژیها را دریافت و در نهایت توافق بین استراتژیهای معرفی شده توسط معلمان و استراتژیهای استفاده شده توسط دانش آموزان را مورد بررسی قرار داد. اطلاعات استفاده شده در این تحقیق شامل پرسشنامه استراتژیهای یادگیری لغات و مصاحبه نیمه ساختاری بوده است. ابتدا یک پرسشنامه 30 سوالی که نسخه ترجمه شده ی پرسشنامه یادگیری لغات آکسفورد (sill ) بود و اعتبار آن توسط کودو(kudo,1999 ) بررسی شده بود به دانش آموزان داده شد. سپس سوالات مصاحبه که از سوالات nation,(2001) بر گرفته شده بود از 10 معلم دبیرستان پرسیده شد تا استراتژیهای لغاتی که در کلاس معرفی می کنند مشخص گردد. در مرحله بعد روش های آماری زیر مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا تجزیه و تحلیل توصیفی استفاده شد تا بیشترین استراتژیهای استفاده شده توسط دانش آموزان مشخص شود. در نتیجه این تجزیه و تحلیل استراتژیهای شنیداری نوشتاری که شامل استراتژیهای رسانه ای و ذهنی است بیشتر از استراتژیهای جمعی حمایتی که شامل استراتژیهای اجتماعی و کلاسی است استفاده می شود. برای بررسی تفاوتهای جنسیتی در انتخاب استراتژیهای یادگیری لغات از t- test استفاده شد. نتیجه این تست مشخص کرد که دانش آموزان دختر و پسر هر دو از استراتژیهای مشابه ای استفاده می کنند. در مرحله آخر از تجزیه و تحلیل توصیفی استفاده شد تا توافق بین استراتژیهای معرفی شده توسط معلمان دبیرستان و استراتژیهای استفاده شده توسط دانش آموزان را دریابیم. نتیجه نشان داد که هیچ توافقی بین آنها نیست.
لیلا حاجی آقاسی بهزاد برکت
امروزه، این که زبان انگلیسی سریع ترین و گسترده ترین زبان مورد استفاده در سراسر جهان است به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده است. استفاده مشترک از زبان انگلیسی به عنوان یک زبان بین المللی مستلزم هنجارها و مدل های یادگیری و تدریس زبان است. زبان شناسان توجه ویژه ای به مفهوم "زبان مادری" به عنوان تنها منبع درست و قابل اعتماد از داده های زبان می داده اند.با این حال، این اصطلاح به اندازه کافی روشن به نظر نمی رسد و تفسیرهای مختلفی از این اصطلاح وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی سطح انطباق و عدم انطباق و عدم پیروی از نگرش زبان آموزان ایرانی نسبت به هنجارهای زبان مادری در یادگیری تلفظ انگلیسی است. شرکت کنند گان در این مطالعه 102 نفر بودند که 59 مرد و 43 زن، زبان آموز انی با متوسط سن 21.26 (انحراف معیار = 6.28) از سه موسسه زبان انگلیسی در استان گیلان بودند. بر اساس یک پژوهش کمی و کیفی، یک نمونه آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنا داری بین دانشجویان دختر و پسر وجود ندارد تمایل به انطباق وجود دارد. علاوه بر این، یک نمونه آزمون tنشان می دهد که زبان آموزان ایران تمایل نسبتا بیشتری به یادگیری تلفظ زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری دارند. همچنین نشان داد که زبان آموزان ایران براین باورند که تلفظ زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری برایشان دست یافتنی است. کسب مهارت تلفظ انگلیسی به عنوان زبان مادری تا حد زیادی در میان دانش آموزان جوان تر معنا دار تر است. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که با وجود افزایش استفاده از زبان انگلیسی در زمینه های بین المللی، یک اولویت بیان شده برای تلفظ زبان مادری، هنجارهایی در میان زبان آموزان ایرانی وجود دارد
پرستو غلامی پسند مسعود خلیلی ثابت
مطالعه ی کنونی به بررسی تأثیر حمایت توسط همکلاسی بر فصاحت نگارشی گروهی از زبان آموزان سطح متوسط می پردازد. همچنین هدف دیگر آن یافتن رفتارهای حمایتی مورد استفاده در مراحل برنامه ریزی و تهیه ی پیش نویس فرایند نگارش می باشد. بدین منظور 40 نفر از دانشجویان سال اول زبان انگلیسی در یک دوره از کلاس های نگارش دانشگاهی شرکت کردند.بررسی های انجام شده حاکی از این بود که حمایت توسط همکلاسی بر فصاحت نگارشی دانشجویانی که عملکرد چندان خوبی ندارند تأثیر مثبتی می گذارد.همچنین رفتارهای حمایتی مشاهده شده در مراحل مذکور تقریبا همانند همان رفتارهایی است که قبلا یافت شده است.
شهربانو محمدی لیجارکی مسعود خلیلی ثابت
تفاوت های میان زبان آموزان یکی از دغدغه های اساسی جهت طرح , پیشبرد و کاربرد محتوای آموزشی و برنامه های تحصیلی است (اسکینر,1954). هر زبان آموزسبکی منحصر به فرد برای یادگیری , دسته بندی و پردازش کردن مطالب دارد. نکته ی قابل توجه در آموزش، به خصوص آموزش کامپیوتر محور مربوط به تاثیرات تفاوت های فردی در نتیجه بخش بودن آموزش و یادگیری و همچنین ایجاد و گسترش محیط های یادگیری به منظور افزایش نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف دانش آموزان می باشد (گراف, 2003;ماگولاس, پاپنیکولو, گریگوریادو, 2003 ; اسنوو, 1997). این مطالعه بر آن است که تاثیرسبک های یادگیری نابسته به زمینه (if) و وابسته به زمینه (fd) را بر توانایی خواندن و درک مطلب زبان آموزان سطح متوسط بررسی کند. آگاهی یافتن از نقطه نظرات زبان آموزان یکی دیگر از اهداف این مطالعه است. به منظور دستیابی به این اهداف 90 دانشجو در امتحان تعیین سطح (opt) شرکت داده شدند که از این تعداد60 نفر به عنوان زبان آموز سطح متوسط انتخاب شدند. سپس از این افراد آزمون گروهی شکل های نهفته (geft) به عمل آمد تا میزان وابستگی آنها به زمینه تعیین شود. این تست زبان آموزان را به دو گروه وابسته به زمینه (fd) و نابسته به زمینه (fi) تقسیم کرد. سپس این دو گروه در امتحان خواندن و درک مطلب شرکت کردند. در پایان هر دو گروه به سوالات پرسشنامه ی بازخورد دانش اموزان به منظور ارزیابی نظرات و عقاید زبان آموزان در رابطه با درک مطلب پاسخ دادند. میانگین نمرات افراد نابسته به زمینه و افراد وابسته به زمینه به ترتیب 08/27 و72/24 بود. مقایسه ی میانگین نمرات این دو گروه توسط آزمون نمونه های ناهمگون نشان داد که تفاوت آشکاری بین این دو گروه در خصوص توانایی انها در خواندن و درک مطلب وجود دارد. تحلیل پرسشنامه ی بازخورد دانش اموزان (گروههای نابسته به زمینه و وابسته به زمینه) نیز مشخص کرد که زبان آموزان ایرانی وابسته به زمینه در سطح متوسط در فهم موضوع اصلی متن خواندنی و هم چنین مفاهیم و مطالبی که بطور واضح در متن به آنها اشاره میشود موفق تر عمل میکنند. این گروه همچنین یک الگوی کلی را در خواندن و درک متن دنبال میکنند. در حالی که زبان آموزان ایرانی نابسته به زمینه در سطح متوسط در فهمیدن مطالب خاص, موضوعات و مفاهیمی که به شکل غیر مستقیم در متن به آنها اشاره شده است وهمچنین استنتاج کردن بهترعمل میکنند. این افراد در خواندن و درک متن از الگوی جزء به جزء پیروی میکنند. این یافته ها مسیر آموزش را برای معلمان جهت اهمیت دادن به شیوه های یادگیری و تفاوت های فردی در سطح متوسط هموار میسازد.بر همین منوال علایق فردی زبان آموزان و پیش آگاهی در مورد آنها باید از قبل زمینه سازشود.این امرنقش دست اندرکاران مسایل آموزشی را در بازبینی محتوای آموزشی غیر پویا که در پست متد برای معلمان مهیا شده بود ضروری میسازد.
عشرت السادات بازارمج حقی مسعود خلیلی ثابت
هدف عمده از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تدریس کنش محور بر تشکل ساختاری چکیده مقالات علمی نوشته شده دتوسط فراگیران زبان انگلیسی بود.علاوه برآن، هدف دیگر تحقیق یافتن تاثیر تدریس کنش محور بر برطرف سازی مشکلات بکارگیری اجزای چکیده توسط دانشجویان شرکت کننده در این تحقیق بود . همچنین، این تحقیق به بررسی تاثیر تدریس کنش محور بر ساختارهای انگیزشی دانشجویان پرداخت. - بدین منظور، شصت و هشت دانشجوی ایرانی در سطح پیشرفته زبان انگلیسی در تحقیق مشارکت کردند. ابتدا از شرکت کنندگان خواسته شد تا یک چکیده برای مقاله ای بنویسند که به عنوان پیش آزمون آنها در نظر گرفته شده بود.سپس، گروه آزمایشی که از سی و دو دانشجو تشکیل شده بود بر اساس روش تدریس کنش محور آموزش دیدند که بر اساس آن تدریس به سه مرحله پیش تکلیف، تکلیف و - - - ) پس تکلیف پیشنهاد شده توسط کوبیلو و برنس ) ???? تقسیم می شود. گروه کنترل که شامل سی و شش دانشجو می شد بر اساس روشی سنتی آموزش دیدند. در کلاسها پنج جزء چکیده پیشنهاد شده توسط هایلند ) ???? ( به دانشجویان گروه آزمایش و کنترل تدریس شد. بعد از آن، از زبان آموزان خواسته شد که چکیده ای برای یک مقاله بنویسند و پرسشنامه ی مربوط به انگیزش برگرفته از لم و لا ) ???? ( را کامل کنند. پرسشنامه شامل این ساختارهای انگیزشی می شد : رقابت، اهمیت در زندگی واقعی، کنجکاوی، خود اتکایی ، تشخیص و ارزیابی. نتایج بدست آمده از نتایج آزمون نمونه های مستقل نشان داد که تدریس کنش محور توانست به دانشجویان در فراگیری اجزای ساختاری چکیده مقالات کمک کند. علاوه بر آن، نتایج این پژوهش نشان داد که تدریس کنش محور توانست انگیزش دانشجویان راافزایش دهد. تحقیق حاضرمی تواند به عنوان مرجعی برای پژوهشگرانی که در جستجوی افزایش انگیزش دانشجویان و عملکرد آنها در نوشته های علمی هستند واقع شود.
سیده محدثه فیاضی مسعود خلیلی ثابت
واژگان جزء اصلی وبسیار مهم در مهارت زبانی هستند. یافته های مثبت فراوانی دربارهء تاثیر خواندن های وسیع برروی دانش لغوی وجود دارند. این تحقیق بررسی یادگیری لغات در متنهای پرتکراربرروی دانشجویان ایرانی است . شرکت کنندگان شامل 50 دانشجوی دختر 20تا24 سال که در حال مطالعه ریشه شناسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت بودند. پس ازآزمون تععین سطح استاندارد تافل،درپیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان بصورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند .در گروه تجربی شرکت کنندگان تعدادی متنهایی که در آنها لغات تکرار شده بودند دریافت کردند ودر گروه کنترل متنهای مشابه البته بدون تکرار را دریافت نمودند.نتایج نمونه آزمون t زوج و آزمون مستقل t نشان می دهد که یادگیری تصادفی لغات تاثیر قابل توجهی بر روی دانش لغوی دانشجویان ایرانی داشته است
جلیل سالاری ثانی امیر مهدوی زفرقندی
هدف از انجام این تحقیق بررسی گفتمان معلم بر اساس مدل ساسله مراتبی بلوم در کلاسهای زبان انگلیسی ایرانی است. تحقیق در دو بخش انجام می شود. در بخش اول، گفتمان معلم در سطوح مختلف مهارت زبانی بررسی می شود، و در بخش دوم تجربه ی معلم مورد توجه قرار گرفته و گفتمان معلم در دو گروه با تجربه و مبتدی بررسی شده است. برای این هدف ما مطالعه گاتبونتون(1999) را مورد توجه قرار دادیم، که معلمان با میزان تجربه ی حداقل 4 سال را باتجربه در نظر گرفته بود. در بخش اول، که مربوط به سوال اول است، 27 کلاس مورد مشاهده قرار گرفت (9 سطح ابتدایی، 9 سطح متوسط، 9 سطح پیشرفته) و صدای معلم ها برای هدف بررسی گفتمان آنها ضبط، و سپس فایل های صوتی مورد ارزیابی قرار گرفت و افعالی که معلم ها استفاده کردند در سطوح مختلف مدل سلسله مراتبی شناختی بلوم طبقه بندی شد. بررسی پیشینه ی مبحث بیانگر اینست که چنین مطالعه مشابه- نه در زمینه ی سطح مهارت کلاسها و نقش تجربه در زمینه بررسی گفتمان معلم پیش ازین انجام نشده بود. نتایج بیانگر این بود که کیفیت افعال سوالی مورد استفاده معلم در هر سه سطح مهارتی کلاس ها پایین بود، ولی کمیت و کیفیت افعال در سطح پیشرفته بمراتب از دو سطح دیگر در رتبه بالاتری قرار داشت، و کیفیت و کمیت افعال سوالی در سطح متوسط (سطح دوم) بهتر از سطح ابتدایی بود. در رابطه با سوال دوم تحقیق، آنچه نتیجه گیری شد این بود که معلمان با تجربه بسیار بهتر از معلمان مبتدی در زمینه ی استفاده از افعال سوالی سطح بالا بر اساس مدل بلوم هستند. بعلاوه، این معلمان باتجربه تعداد بیشتری فعل سوالی استفاده کرده اند.
افروز آئینه عبدالرضا تحریری
اخیراً استفاده از کارپوشه الکترونیکی به عنوان ارزشیابی جایگزین در حوزه ی آزمون سازی زبان مورد استقبال قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر تاثیر ارزشیابی کارپوشه الکترونیکی را بر مهارت گفتاری فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی بررسی نمود. به این منظور، سی دانش آموز سطح متوسط که در رده ی سنی 18 تا 24 سال بودند، جهت شرکت در این پژوهش که ده هفته به طول انجامید، انتخاب شدند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه شاهد و آزمایشی تقسیم شدند. جهت حصول اطمینان از همگنی بسندگی زبانی شرکت کنندگان، آزمون بسندگی زبان انگلیسی نلسون از هر دو گروه گرفته شد. سپس یک نمونه آزمون گفتار آیلتس برای سنجش مهارت گفتار فراگیران به طور خاص استفاده شد. در طول آزمایش، به فراگیران گروه شاهد در کلاس موضوعاتی داده شد و آن ها می بایست هر بار در مورد این موضوعات یک تا دو دقیقه صحبت کنند و مدرس گفتار آنها را ارزشیابی می کرد. در عوض، شرکت کنندگان گروه آزمایش تکالیف گفتاری خود را در مورد موضوعات خاص ضبط می کردند و فرایند یادگیری شان را از طریق نگه داشتن کارپوشه دنبال می کردند. هم چنین، آنها می توانستند فعالیت خودشان و هم کلاسی شان را ارزشیابی کنند و مدرس به طور منظم کارپوشه های فراگیران را ارزشیابی و نمره هایشان را ثبت می کرد. نمره دهی هر دو گروه بر اساس معیار مشابه (مقیاس نه بندی آیلتس) بود. در پایان دوره آموزش، یک پس آزمون (امتحان گفتار آیلتس) از هر دو گروه برای سنجش عملکرد گفتاری شان گرفته شد. برای مشخص کردن تاثیر آموزش از آزمون های آماری من ویتنی و ویلکاکسن استفاده شد. یافته ها نشان داد که ارزشیابی کارپوشه الکترونیکی از نظر آماری تاثیر معناداری بر روی موفقیت کلی فراگیران از نظر گفتار داشت. نتایج همچنین نشان داد که فراگیران نگرش مثبتی نسبت به استفاده از کارپوشه به عنوان ابزار یادگیری و ارزشیابی داشتند. بر اساس نتایج، پیشنهادهایی برای مدرسان زبان انگلیسی، فراگیران زبان و طراحان برنامه های درسی ارائه شده است.
فاطمه فرهومند مسعود خلیلی ثابت
اختلال کم توجهی و بیش فعالی یکی از متداولترین اختلال روانی در دوران کودکی است که امروزه تشخیص آن رو به افزایش است (آکادمی پزشکی اطفال آمریکا،2005، ص.1734). adhd اغلب سه تا چهار برابر در پسران بیش از دختران تشخیص داده می شود اما این نسبت پسران به دختران در طول سالها رو به کاهش گذاشته و هم اکنون adhd در دختران بیشتری تشخیص داده می شود (جیفارت، 2003، پ.5). تعداد بسیاری از دانش آموزان به علت نشانه های پنهان و تشخیص دیر هنگام از کمک های لازم بی بهره اند (رایف، 2005). هدف از این پژوهش تعیین اثر استراتژیهای تمرکزی بر یادگیری لغت دانش آموزان adhd در دو مدرسه متوسطه مقدماتی است .در این راستا 8 دانش آموز دخترadhd و 8 دانش آموز دختر نرمال ازدو مدرسه دولتی در گروههای کنترل و آزمایشی انتخاب شدند. ابزار این تحقیق شامل پرسشنامه اولیه از والدین و معلمان زبان انگلیسی و همچنین پیش آزمون و آزمون نهایی از دانش آموزان بود. اطلاعات کمی هر دانش آموز جمع آوری شد واز طریق آرایش فاکتوریل با دو تکرار بررسی شد.ِ برای مقایسه استراتژیهای مختلف از مقایسات متعامداستفاده شد. نتایج نشان داد که چهار استراتژی تمرکزی در گروه آزمایش میزان یادگیری لغت را در دانش آموزانَ adhd در کوتاه مدت افزایش داد و این افزایش بیشتر در استراتژی تمرکزی اول و چهارم دیده شد. نمرات میانگین گروه کنترل چه در گروه نرمال وچه adhd پایینتر از گروه آزمایشی بود. نتایج آزمون نهایی نشان داد گرچه استراتژیهای تمرکزی نمرات دانش آموزان نرمال را در مقایسه با adhd بهبود بخشید این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
مریم حدائقی آزاد مسعود خلیلی ثابت
در این تحقیق دیدگاه دستور زبان همگانی مد نظر قرار گرفته است که از لحاظ نظری مهمترین نقش را در تحقیقات فراگیری زبان دوم ایفا میکند و بویژه هدف این تحقیق بررسی فراگیری بندهای متممی در زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم توسط فراگیران فارسی زبان در سه سطح مهارت زبانی می باشد. در دهه های گذشته این ایده که فراگیری زبان دوم در بزگسالان ممکن است ماهیتا شبیه زبان اول باشد واین سوال که آیا در فراگیری زبان دوم مانند فراگیری زبان اول دسترسی به دستور زبان همگانی وجود دارد، بحث برانگیز بوده است. درزمینه فراگیری زبان دوم موافقین (مانند وایت،????،????) و مخالفینی همچون (بلی-ورومن، ????، ????؛ کلحسن، ????) در خصوص دسترسی فراگیران به دستور زبان همگانی وجود دارند که مخالفین معتقدند راه و روش بزگسالان در فراگیری زبان دوم متفاوت است. از سوی دیگر، برخی از محققین (برای مثال ببینید: دیولی و همکاران،????؛ کوک، ????) معتقدند که فراگیران زبان دوم مانند کودکان در فراگیری زبان اول به طور نظام مندی مراحل تکامل زبانی را طی میکنند. آگر چه برخی از محققین (میتشل، مایلز،????) معتقدندکه این پیشرفت تا حدی نظام مند میباشد. بنابراین، این تحقیق نتایج پاسخهای فراگیران فارسی زبان به آزمون قضاوت دستوری بودن وآزمون متن محور شامل شش متغیر زبانی که مربوط به بندهای متممی میباشد را ارایه میدهد: متمم دربند های زمان دار/ بدون زمان، بندهای کوتاه، بندهای استثنایی،معلول رد که ، زیرمقوله بندی دو فعل( خواستن و اجازه دادن). این پاسخها از پنجاه فراگیر فارسی زبان انگلیسی گرفته شده است که به سه سطح مهارت زبانی تقسیم شده اند: ابتدایی، متوسطه و پیشرفته. تقسیم بندی شرکت کنندگان آزمون بر اساس نتایج آزمون مهارتی آکسفورد بوده است. دو تحلیل اصلی آماری پارامتری و غیر پارامتری انجام شده است. تحلیلهای آماری نشان می دهند که با افزایش سطح مهارت شرکت کنندگان درکشان از موارد دستوری و غیر دستوری پیشرفت داشته این در حالی است که تفاوت بین گروهها نیز قابل توجه بوده است. نتایج میتواند بیانگر این مطلب باشد که تکامل فراگیری بندهای متممی در زبان دوم در مجموع نظام مند است؛ پیشرفت تدریجی سطوح ابتدایی و متوسطه طبق سیستم تقریبی و برای فراگیران سطح پیشرفته بخوبی توسط دستور زبان همگانی هدایت میشود. علاوه بر این، با انجام تحلیل نحوی روی جملاتی که شرکت کنندگان در سه گروه آزمایشی ارایه دادند،می توان نتیجه گرفت همانطور که دستور زبان همگانی پیش بینی کرده، فراگیران فارسی زبان در هیچیک از سطوح مهارت زبانی از دستور زبان همگانی تخطی نکردند. یافته های مذکور در مجموع با این نظر که فراگیران زبان دوم به طریقی به دانش نا آگاهانه ای ورای داده های دریافتی بعنوان داده های زبان دوم دسترسی دارند، هماهنگ است. سرانجام یافته های ما ممکن است نتایجی در حوزه یادگیری/یاددهی زبان ازطریق ارتقای درک ماهیت فراگیری زبان دوم داشته باشد.
معصومه تجویدی مسعود خلیلی ثابت
در نتیجه ی ادعای تراسکات (1996) که ارائه بازخورد تصحیحی در نوشتار زبان دوم را نه تنها بی فایده بلکه مضر دانسته، بحث درباره ی اهمیت ارائه بازخورد در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این ادعا پاسخ فریس (1999) را به دنبال داشته که خود منجر به پدید آمدن تحقیقات رو به رشد تجربی بوده که فایده بازخورد را بررسی کرده اند. بر این اساس، مطالعه ی حاضر تاثیردو نوع بازخورد (مستقیم و غیر مستقیم) بر شش نوع غلط (زمان فعل ،انتهای کلمه ،انتخاب کلمه ،ساختار جمله، حرف تعریف و حروف اضافه ) را در بین 41 دانشجوی سطح متوسط زبان مورد بررسی قرار می دهد تا مشخص شود که آیا ارائه با زخورد تصحیحی منجر به بهبود در درستی نوشتار در کوتاه مدت و بلند مدت می شود. مطالعه حاضر به این نتیجه رسید که با زخورد غیر مستقیم تاثیر مثبت در استفاده از فعل ،انتهای کلمه ، ساختا ر جمله و حرف تعریف درهردو دوره ی کوتاه و بلند مدت داشته است. اما در انتخاب کلمه هیچ تاثیری د ر هر دو دوره نداشته و در حرف اضافه هم تنها در کوتاه مدت تاثیرش را حفظ کرده است. با وجود اینکه با زخورد مستقیم تاثیر معنی داری بر بهبود در استفاده از پایان کلمه ، حرف اضافه ، حرف تعریف و ساختا ر جمله در کوتاه مدت داشته است ، اما این تاثیر در بلند مدت حفظ نشده است. به علاوه، هیچ تاثیر مثبتی بر استفاده ی درست از فعل و کلمات در هیچ دوره ی زمانی مشاهده نشد. در پایان، گروه بازخورد غیر مستقیم نسبت به گروه بازخورد مستقیم در تاثیربر کل غلط ها بهتر عمل کرده است. همچنین مطالعه حاضر استفاده از استراتژی خودداری، در نتیجه ی بازخورد ارائه شده را در نظر گرفته و در پایان به این نتیجه رسیده است که با وجود تمایل به استفاده ه از این استراتژی، ارائه ی بازخورد تصحیحی همچنان یکی از عوامل تأثیر گذار در افزایش صحت نوشتاری دانش آموزان است.
رسول خزایی کوهپر عبدالرضا تحریری
این تحقیق راهبردهای استفاده شده توسط آزمون دهندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در آزمون آیلتس آکادامیک رو مورد بررسی قرار داده است. همچنین راهبرد های استفاده شده توسط آزمون دهندگان موفق و ناموفق با همدیگر مقایسه شدند. شرکت کنندگان در این تحقیق شامل چهل دانش آموز ،هفت نفر مذکر و سی و سه نفر مونث، در سطح پیشرفته بودند که انتظار شرکت در آزمون آیلتس را داشتند. دامنه سنی شرکت کنندگان از سن 17 تا 30 بوده است. اطلاعات بدست آمده در این تحقیق از چندین منبع شامل پروتوکل فکر با صدای بلند، پرسشنامه راهبرد نوشتار pe?uela (2012) و مصاحبه بوده که پروتوکل فکر با صدای بلند به عنوان منبع اصلی جمع آوری اطلاعات بوده. صداهای حاصله از فکر با صدای بلند، ابتدا برروی کاغذ پیاده سپس کد گذاری شدند و در نهایت راهبرد ها مشخص ،گروه بندی و تجزیه و تحلیل شدند. اطلاعات کمی تبدیل شده توسط نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیلهای توصیفی مورد بررسی قرار گرفتند. برای مقایسه نوع استراتژیهای بدست آمده بین دو گروه موفق و ناموفق از پیرسون کای-اسکوئر استفاده شد. در مجموع بیست و سه استراتژی مشخص شد که به چهار گروه مجزا طبقه بندی شدند: عاطفی، شناختی، فرا شناختی، و جبرانی. نتایج حاصله نشان دهنده این میباشد که دو گروه موفق و ناموفق فقط از لحاظ کیفیت استفاده راهبردها با همدیگر تفاوت دارند. همچنین نتایج حاصله از اجرای کای- اسکوئر برروی پروتوکل کلامی و پرسشنامه نشان دهنده این میباشد که تفاوت معنی داری از لحاظ کاربرد گروه های فرا شناختی ، جبرانی و عاطفی با هم وجود ندارد و فقط از لحاظ کاربرد راهبردهای شناختی با هم متفاوتند.
نرگس کمالی مسعود خلیلی ثابت
this studyinvestigated therelations between examinees’ academic knowledge and theirperformanceonreading section of ielts and toefl (ibt) through using generalizabilitytheory. g-theory was utilized to investigate the effects of subtest, test items, participants and academic background on the reliability of ielts and toefl (ibt) score. tosamplethe subjectsofthissurvey,a placement testwasadministered to119studentsstudyingat intermediatelevelof ielts and toefl preparatory courses. 96 of them passed the testandwere put in the three academic background groups, humanities, natural sciences and mathematics, and were given the reading tests.
شیدا خراسانی مسعود خلیلی ثابت
هدف مطالعه ی کنونی، بررسی تاثیرات نگارش آزاد بر روان نویسی فراگیران ایرانی زبان خارجه در سطح متوسط و همچنین بررسی نگرش آنها نسبت به این روش بود. بدین منظور، 30 زبان آموز هم سطح دختر در سطح متوسط، براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه تجربی، در هر جلسه، بحث کوتاهی راجع به موضوع خاصی که از لیست داده شده انتخاب می کردند، داشتند که بهعنوان مرحله ی قبل از نوشتار در نظر گرفته می شد؛ سپس از آنها خواسته می شد، آزادانه راجع به آن موضوع خاص به مدت پانزده دقیقه بنویسند، درحالیکه به آنها گفته می شد که نوشته هایشان تنها از لحاظ محتوا ارزیابی می شود. اما گروه کنترل، نگارش کنترل شده را تجربه کردند . نتایج نشان دادند که گروه تجربی در همه ی شاخص های روان نویسی، از گروه کنترل پیشی گرفتند. علاوه بر این، در رابطه با پرسش نامه ی نگرش، که اعتبار و صحت آن توسط محقق مورد تایید قرار گرفته است، گروه تجربی نگرش مثبتی نسبت به روش نگارش آزاد داشتند.
مینا ذرات احسان مسعود خلیلی ثابت
هدف این تحقیق بررسی تاثیر مد چندرسانه ای واژه آموزی برفراگیری و نهادینه شدن واژگان در زبان آموزان سطح متوسط انگلیسی به عنوان زبان خارجی است. چهارچوب نظری این تحقیق نظریه ی شناختی یادگیری با کمک حاشیه های چند رسانه ای است که در سال 2005 توسط میرمطرح شد. بر اساس این نظریه، اگر محتوا در قالب کلامی و تصویری بطور همزمان ارائه شود زبان آموزان میتوانند دقیق تر آن را به خاطر آورند. دستاورد این پژوهش میتواند در تهیه مطالب درسی توسط مدرسان و طراحان برنامه های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد و آموزش همگام با رایانه و چند رسانه ای را در سطوح مناسب در جهت یادگیری و نهادینه شدن واژگان به کلاسهای آموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی عرضه بدارد.
نعیمه امین افشار بهزاد برکت
. در دهه های اخیر شاهد پیشرفت چشمگیری در یادگیری زبان از طریق برنامه کامپیوتری بوده ایم. با این وجود، برنامه کامپیوتری در بسیاری از مراکز آموزش زبان انگلیسی وآموزشگاههای ایران یک رویکرد کاملا شناخته شده نیست. از این رو، مطالعه کنونی تلاشی به جهت بررسی تاثیر دو تکنیک، به نام های برنامه کامپیوتری و فلش کارت برای یادگیری لغات جدید انگلیسی در سطح مقدماتی می باشد. بدین منظور، 45 پسر و دختر یادگیرنده انگلیسی به عنوان زبان خارجه در محدوده سنی بین 9 تا 15 سال در این مطالعه شرکت نمودند. آنها بطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: گروه برنامه کامپیوتری یا ( cap)، گروه فلش کارت یا (fc) و گروه برنامه کامپیوتری و فلش کارت (fc and cap) که هریک متشکل از 15 دانش آموز بوند. در ابتدا از یک آزمون مهارت زبانی به منظور یکدست کردن شرکت کنندگان استفاده گردید. سپس، برای هر گروه از یکی از روش های ذکر شده در بالا جهت تدریس لغات جدید استفاده شد و سر انجام یک پس آزمون از همه گروهها برای سنجش پیشرفت فراگیران در یادگیری لغات گرفته شد. در نتیجه، می توان از لحاظ آموزشی اینگونه برداشت نمود که بهتر است برای تدریس لغات به فراگیران انگلیسی به عنوان زبان خارجه از برنامه کامپیوتری استفاده نمود.
مریم کاظم پوری مسعود خلیلی ثابت
از زمان پیدایش تجزیه و تحلیل گونه ی زبانی، مقاله های تحقیقی به عنوان مهم ترین وسیله هایی برای ارائه یافته های علمی اهمیت زیادی پیدا کرده اند. مطالعات بر روی این گونه ی زبانی، به طور کلی، سعی در کشف و شناسایی ساختار گونه ی زبان و ویژگی های زبانی آن داشته است. کانونی ترین موضوعات مورد مطالعه این تحقیقات آشکار کردن دلایل اصلی برای رد یا پذیرش مقالات علمی در مجلات بین المللی بوده است. حرکت های ارتباطی و حضور نویسنده، همان طور که شواهد روزافزون نشان می دهد، دو شاخص مهم در نوشتار و انتشار مقاله های تحقیقی هستند. با این حال، تعامل بین این دو عنصر اساسی وسهم این تعامل در شکست یا موفقیت مقاله های تحقیقی تاکنون مورد توجه کافی قرار نگرفته است. با در نظر گرفتن این مهم و براساس یک چهارچوب درست نظری، تلاش جهت یافتن تعاملی ممکن بین حرکت های گونه ی زبانی و حضور نویسنده مورد تمرکز واقع شده در این حرکت ها صورت گرفته است. بدین منظور، مدل تحلیلی حرکت kanoksilapatham (2007) برای تحلیل 60 مقاله ی تحقیقی (30 مقاله ی ایرانی نوشته شده توسط نویسنده های ایرانی و 30 مقاله ی تحقیقی نوشته شده در مجلات بین المللی در میان رشته های مرتبط با esp) به زمان انگلیسی از سال 2008 تا 2014 مورد استفاده و مطالعه قرار گرفته است. سپس ، حرکت های استفاده شده در قسمت بحث و گفت و گو و حضور نویسنده مربوط به همان حرکت ها مورد شمارش قرار گرفت و تکرار و درصدهای آنها محاسبه شد. نتایج حاکی از این بود که بافت بندی مطالعه (حرکت 1) و تثبیت نتایج (حرکت 2)، حرکات اجباری در بخش بحث و گفتگوی مقاله های esp در میان مجله های بین المللی و ایرانی بوده است. علاوه بر این، حضور نویسنده در ارتباط با حرکت های صورت گرفته، مورد مطالعه قرار گرفته است. از آن رو داده ها نشان دادند که ( حرکت2 ) بالاترین تکرار را در حضور نویسنده در مقالات تحقیقی esp در میان مجله های ایرانی و بین المللی دارد. می توان اینگونه استنباط کرد که( حرکت2 ) در بخش بحث و گفتگو یک حرکت مهم و اساسی که مقالات esp است. بنابراین یافته های مطالعه ی کنونی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی (آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه) و محققان مبتدی جهت تقویت مهارت های نوشتار علمی در آماده سازی پایان نامه به ویژه بخش بحث و گفتگو قابل توجه است.
امید ثنایی امیر مهدوی زفرقندی
تحقیق موجود تاثیر هیجان کلاسی بر سلاست داستانسرایی های شفاهی زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه را مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا تمرکز این تحقیق به طور ویژه حصول اطمینان از اینکه فراگیرندگان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه تا چه اندازه هیجان کلاسی زبان بیگانه را به سلاست داستانسرایی های شفاهی نسبت می دهند می باشد? و دوم تبیین اینکه هیجان کلاسی تا چه اندازه می تواند از تفاوتهای مربوط به جنسیت متاثر باشد. پژوهش حاضر به ویژه در معین نمودن ارتباط بین هیجان کلاسی دانشجویان و بکارگیری مناسب از ساختار کلی داستانسرایی به عنوان سومین کانون توجه متوالی خود همت گماشته است. سرانجام این تحقیق بر اساس نقطه نظرات اساتید زبان انگلیسی دانشگاه گیلان تعدادی راهکارهای عملی برای کاهش هیجان کلاسی به هنگام ارائه شفاهی زبان آموزان انگلیسی فراهم آورده است.
حمید ذوالفقاری مسعود خلیلی ثابت
چکیده ندارد.
المیرا خان محمدی مسعود خلیلی ثابت
چکیده ندارد.
ابراهیم پناه امیر مهدوی زفرقندی
چکیده ندارد.
حسین برازنده خدمت بهزاد برکت
چکیده ندارد.
یعقوب صالحی ژاله حساس خواه
چکیده ندارد.