چکیده: تغییر و نوآوری در فعالیتهای سازمانی آموزش و پرورش در کشور ما بخصوص تغییر و نوآوری در سازمان،تشکیلات و مدیریت آموزشی در ده سال گذشته یکی از اولویت های کلان پژوهشی بوده است.تلاش برای توانا سازی مدارس و تامین تعامل پویای میان آنها با محیط پیرامون ،با رویکردهای متعددی مورد توجه قرار می گیرد. تازه ترین حرکت در جهت افزایش توانایی و اختیارات مدارس،طرح تشکیل مجتمع های آموزشی و پرورشی است . مدیران و معلمان بعنوان گروههای ذینفع این رویکرد نو ،نقشی بی بدیل و تعیین کننده در اجرا و پیاده سازی این نوآوری ایفا می کنند.لذا نوع نگرش و واکنش این دو گروه و همچنین نقشهای جدیدی که در پی این رویکرد نوپدید در عرصه مدیریت آموزش و پرورش برای عوامل ذینفع همراه دارد موضوع مهمی است که باید توجه لازم به آن مبذول شود. هدف پژوهش حاضرامکان سنجی اجرای طرح تاسیس مجتمع های آموزشی و پرورشی از دید گاه مدیران و معلمان بعنوان دو گروه اصلی مرتبط در فرایند اجرای این طرح می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه، «روش تحقیق ترکیبی» است. برای جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه، از نمونه گیری خوشه ای و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده گردید.نمونه شامل 85 نفر مدیر و354 نفر از معلمین بوده است،که به روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین جامعه مورد نظر انتخاب شدند. در پژوهش حاضر جهت حصول به هدف به ترتیب در بخش کمی از پرسشنامه وچک لیست مشاهده ودر بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است.برای سنجش مولفه های مورد نظر از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری تی تک نمونه ای برای پاسخ به سوالهای اول تا چهارم وتی مستقل برای پاسخ به سوالهای پنجم تا هشتم استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که،بیشتر افراد نمونه آماری،اهداف وچهارچوب نظری طرح تاسیس مجتمع های آموزشی وپرورشی را مناسب ارزیابی کرده اند ولی تاسیس مجتمع های آموزشی وپرورشی را مستلزم تامین شرایط ویژه ای دانسته اند که از این شرایط غفلت شده است.علی رغم اینکه میانگین نمرات مدیران و معلمان در خصوص برخورداری از امکانات لازم در جهت اجرای طرح به طور معنا داری بیشتر از سطح از متوسط می باشد اما بسیاری از مصاحبه شونده ها در باره تعاملات بین مدارس در خصوص امکانات موجود تردید های اساسی دارند.در خصوص فرهنگ سازمانی موجود در مدارس در خصوص اجرای طرح میانگین به دست آمده از مدیران و معلمان نیز به طور معناداری بیشتر از سطح متوسط را نشان می دهد.همچنین تجزیه تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه نشان می دهد که میانگین نمرات به دست آمده از دانش مدیران و معلمان برای اجرای طرح مجتمع های آموزشی و پرورشی به طور معنا داری بیشتر از سطح متوسط می باشد. نتایج حاصل از داده های جمع آوری شده در بخش کمی پژوهش در زمینه دانش ، امکانات ،فرهنگ سازمانی ونیاز سنجی مدیران و معلمان نشان داد که مدیران از دانش لازم و مطلوبتری نسبت به معلمان در این زمینه برخوردار بودند که با داده های جمع آوری شده از مصاحبه نیز همخوانی داشت. مجموعه شواهد فراهم شده نشان می دهد هیچ منابع معتبری در زمینه طرح مجتمع ها در مدارس مورد مشاهده یافت نشد و اینکه هیچگونه تمهیداتی از قبل در جهت سهولت دسترسی به مدارس تحت پوشش در نظر گرفته نشده بود و از همه مهمتر کمبود نیروی انسانی توانمند در سطح مجتمع ها ، و کمبود فضای آموزشی بود که نتایج حاصل از مصاحبه ها نیز گواهی بر این ادعاست. کلید واژه ها: امکان سنجی ، مجتمع آموزشی ،مدارس خوشه ای ، مدیران و معلمان

در منطقه شمال بم از توابع کرمان، توالی ضخیمی از سنگ¬های آتشفشانی و آتشفشانی رسوبی ائوسن رخنمون دارند. سنگ¬های آتشفشانی دارای ترکیب تراکی¬بازالت، تراکی بازالت آندزیت، تراکی آندزیت، آندزیت، داسیت و ریولیت هستند. الیوین، کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز کلسیک سازندگان اصلی تراکی بازالت¬ها می¬باشد. اکسیدهای آهن، کربنات، کوارتز ثانویه و به ندرت زئولیت کانی¬های ثانویه¬ای هستند که همراه این سنگ¬ها یافت می¬شوند. سنگ¬های آذرآواری با ترکیب لیتیک توف و کریستال توف نیز در منطقه پراکندگی¬های متفاوتی دارند. تعدادی دایک با ترکیب بازالتیک ¬¬آندزیتی و بافت پورفیری تا میکرولیتی¬پورفیری، توف¬ها و گدازه¬های منطقه را قطع می¬کنند. در واقع این دایک¬ها، ماگمای باقی¬مانده¬ی منجمد شده در ماگماتیسم ائوسن مجاری تغذیه کننده ماگمایی هستند، که درون حوضه مورد نظر فوران یافته¬اند. شواهد پتروگرافی مانند: حاشیه¬ی واکنشی، وجود ادخال، بافت غربالی و منطقه¬بندی در فنوکریست¬های پلاژیوکلاز و پیروکسن (حاکی از ناتعادلی با محیط تشکیل این سنگ-ها می¬باشد) نشاندهندۀ آلایش پوسته¬ای، اختلاط ماگمایی و کاهش فشار ناشی از صعود ماگما می¬باشد. شکستگی¬ها و خردشدگی¬های زیاد مشاهده شده در گدازه¬های بازیک و حدواسط، فرسایش پوست پیازی و دگرسانی هیدروترمال، به علت دمای بالای گدازه¬ها و مواجه شدن با شرایط دمای پایین-فشار پایین آب دریا می¬باشد (ایجاد اختلاف دمایی بسیار زیاد). از لحاظ ژئوشیمیایی سنگ¬های آتشفشانی شمال بم دارای ترکیب غالب بازالتی، آندزیتی و ریولیتی هستند و ماهیت ساب آلکالن را نشان می-دهند. شواهد بارزی از تفریق یافتگی ماگمایی و آلایش پوسته¬ای در این سنگ¬ها دیده می¬شود مانند افزایش میزان pb. الگوی پراکندگی عناصر نادر خاکی در این سنگ¬ها کاملاً با هم موازی بوده، از عناصر نادر خاکی سبک (lree) غنی¬شدگی و در عوض از عناصر نادر خاکی سنگین (hree) تهی شدگی نشان می¬دهند این امر بیانگر درجۀ پایین ذوب بخشی محل منبع و تفریق یافته بودن نمونه هاست. غنی¬شدگی آنها از عناصر خاکی نادر سبک، عناصر لیتوفیل بزرگ یون نظیر sr, k, th و rb و تهی شدگی از nb, ta و اندکی آنومالی منفی ti، بیانگر آن است که آنها در یک محیط کششی حاشیۀ قاره¬ای مرتبط با کمان ماگمایی تشکیل شده¬اند.