نام پژوهشگر: بهمن میرزایی
حمید مولایی ارسلان دمیرچی
هدف این تحقیق، بررسی و مقایسه نیمرخ فیزیولوژیک، آنتروپومتریک و روان شناختی ورزشکاران رشته های هندبال، بسکتبال و والیبال بود. بدین منظور، 60 نفر از بازیکنان و در هر رشته ورزشی، 20 ورزشکار مرد، مورد بررسی قرار گرفتند. شاخص های آمادگی جسمانی، شامل استقامت عضلانی،قدرت عضلانی، سرعت، چابکی، انعطاف پذیری، توان هوازی و توان بی هوازی بود. برای بررسی نیمرخ آمادگی روانی، ویژگی های انگیزش، تمرکز، کنترل حالات روانی، تصویرسازی ذهنی و هدفمندی ورزشکاران، اندازه گیری شد. از آزمودنی ها اندازه گیری های آنتروپومتریک از قبیل قد، وزن، چربی زیر پوستی، طول اندام ها، محیط اندام ها و پهنای اندام های بدن به عمل آمد. پس از تعیین شاخص های آمار توصیفی (جداول، میانگین ها و انحراف استانداردها)، از آزمون های استنباطی(anova، tukey، wallis- kruskal و whitney-(u mann برای مقایسه ورزشکاران سه رشته ورزشی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد از میان فاکتورهای فیزیولوژیکی، قدرت عضلانی و انعطاف پذیری بازیکنان هندبال و والیبال بیشتر از بازیکنان بسکتبال است(05/0>p). از سوی دیگر، توان عضلانی بسکتبالیست ها و والیبالیست ها بیشتر از هندبالیست ها بود(05/0>p) و توان هوازی ورزشکاران هندبال و بسکتبال بیشتر از ورزشکاران والیبال مشاهده شد(05/0>p). سرعت و توان بی هوازی بسکتبالیست ها بیشتر از هندبالیست ها بود(05/0>p)، در حالی که تفاوت معنی داری در استقامت عضلانی و چابکی ورزشکاران این سه رشته ورزشی مشاهده نشد(05/0>p). در اندازه گیری های به عمل آمده از فاکتورهای آنتروپومتریکی، بیشتر اندام های بازیکنان بسکتبال بلندتر از بازیکنان هندبال بود(05/0>p). محیط اعضای بسکتبالیست ها در بیشتر اندام ها، بزرگ تر از هندبالیست ها و والیبالیست ها بود(05/0>p). بر اساس دیگر یافته های تحقیق، پهنای مچ دست و آرنج هندبالیست ها بیشتر از بسکتبالیست ها و والیبالیست ها بود(05/0>p). قد ایستاده و قد نشسته ورزشکاران بسکتبال و والیبال بلندتر از ورزشکاران هندبال بدست آمد(05/0>p)، در حالی که ورزشکاران این سه رشته ورزشی، تفاوت معنی داری در سن و درصد چربی بدن نشان ندادند(05/0>p). از میان فاکتورهای روانی، تفاوت معنی داری در بیشتر فاکتورهای آمادگی روانی ورزشکاران هندبال، بسکتبال و والیبال مشاهده نشد(05/0>p)، در حالیکه اعتماد به نفس بازیکنان بسکتبال بیشتر از ورزشکاران والیبال بود(05/0>p). بسکتبالیست ها ویژگی های فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی بالاتری داشته و در این ویژگی ها، هندبالیست ها نتایج پایین تری را نشان دادند(05/0>p)؛ مربیان هندبال باید به تقویت این فاکتورها در تیم های ورزشی خود بپردازند. ورزشکاران هندبال، بسکتبال و والیبال، در ویژگی های روانی انگیزش، اعتماد به نفس و تصویرسازی ذهنی، مهارت های بالایی داشتند؛ درصورتی که در ویژگی های تمرکز، کنترل حالات روانی و هدفمندی، امتیازهای نسبتا خوبی داشتند. مربیان هندبال، بسکتبال و والیبال، بهتر است به تقویت ویژگی های روانی تمرکز، کنترل حالات روانی و هدفمندی ورزشکاران بپردازند. واژگان کلیدی: آمادگی جسمانی، طول اندام ها، پهنای اندام ها، محیط اندام ها، پرسشنامه sasi psych
هیوا حسینی بهمن میرزایی
هدف این پژوهش عبارت است از تعیین نیمرخ فاکتورهای آمادگی جسمانی فوتبالیست های منتخب استان کردستان و مقایسه آن با نورم تیم ملی فوتبال. بدین منظور 25 نفر از بازیکنان فوتبال لیگ استان کردستان (سن 35/3±08/22 سال، وزن 38/7±13/70 کیلوگرم، قد 61/6±32/177 سانتی متر و bmi 29/1±28/22 کیلوگرم بر مجذور متر) به طور تصادفی برای شرکت در مطالعه حاضر انتخاب شدند. شاخص های آمادگی جسمانی شامل انعطاف پذیری با استفاده از آزمون خمش به جلو، سرعت با استفاده از آزمون 40 یارد، چابکی با استفاده از آزمون ایلینویز، توان عضلانی پاها با استفاده از آزمون پرش سارجنت و توان هوازی (vo2max) با استفاده از آزمون دوی 12 دقیقه کوپر قبل از شروع لیگ استان اندازه گیری شدند. همچنین، برای مقایسه میانگین ها از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد میانگین انعطاف پذیری 6/2±68/35 سانتی متر، رکورد سرعت در 40 یارد 12/0± 94/4 ثانیه، چابکی 57/0± 29/16 ثانیه، پرش سارجنت 00/6±52/45 سانتی متر و توان هوازی (vo2max) 90/1 ± 27/52 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن در دقیقه بود. به طور کلی یافته های این پژوهش نشان داد که آمادگی جسمانی بازیکنان فوتبال استان کردستان تفاوت معنا داری با بازیکنان تیم ملی نداشت. بنابراین مربیان تیم های استان کردستان می توانند علاوه بر حفظ آمادگی جسمانی آن ها بر روی جنبه های دیگر آمادگی( آمادگی تکینیکی، تاکتیکی و روانی ) تأکید کنند تا زمینه های پیشرفت فوتبال این استان فراهم شود.
یعقوب حسینی بهمن میرزایی
انجام تمرینات مقاومتی برای بهبود عملکرد ورزشکار ضروری است و از آنجا که کشتی، ورزشی است ورزشی قدرتی _ سرعتی، لذا پژوهش حاضر در نظر دارد تا تأثیر دو الگوی باردهی هرمی دوگانه و پلکانی معکوس تمرین با وزنه بر برخی قابلیت های فیزیولوژیک کشتی گیران جوان مورد بررسی قرار دهد.به نظر می رسد استفاده از دو الگوی تمرینی بکار گرفته شده برای افزایش قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان عضلات مناسب است، و تقریبا افزایش یکسانی در فاکتورهای فیزیولوژیکی ورزشکاران دارند. اما اگر هدف افزایش قدرت به همراه بالا رفتن استقامت عضلانی باشد، الگوی پلکانی معکوس مناسب تر است.لغات کلیدی: کشتی، تمرین مقاومتی، الگوی باردهی هرمی دوگانه و پلکانی معکوس ، قدرت، استقامت و هایپرتروفی.
محرمعلی نجفی بهمن میرزایی
هدف از این تحقیق بررسی شیوع چاقی و اضافه وزن و رابطه آن با سطح فعالیت بدنی در دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی بود. نمونه های این تحقیق. 433 نفر از دانش آموزان پسر 11 تا 15 سال شهرستان زنجان بودند که از مدارس راهنمایی تحصیلی انتخاب شدند. نمونه گیری در دو مرحله انجام گرفت.
مجید ستوده بهمن میرزایی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو الگوی تمرینی موازی استقامتی- مقاومتی نوبتی و ترکیبی بر برخی از عوامل منتخب آمادگی جسمانی مردان جوان هندبالیست بود. 20 بازیکن هندبال شهرستان بندرانزلی (میانگین سنی 15/18 سال) که سابق? 1 تا 2 سال ورزش هندبال را داشتند، به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی در دو گروه تمرینی نوبتی (10 نفر) و ترکیبی (9 نفر) قرار گرفتند. یک نفر از آزمودنی ها در طی اجرای این پژوهش به دلایل شخصی از ادام? شرکت در تحقیق حاضر خودداری کرد. اختلاف معنی داری بین میانگین سن (37/0 ± 1/18 و 27/0 ± 2/18 سال، 8/0=p)، میانگین قد (33/2 ± 9/178 و 23/2 ± 38/181 سانتی متر، 45/0=p) و میانگین وزن (76/3 ± 56/83 و 69/2 ± 42/84 کیلوگرم، 85/0=p) آزمودنی های دو گروه نوبتی و ترکیبی مشاهده نشد. بعد از انجام اندازه گیری های مورد نظر، آزمودنی ها به مدت 9 هفته و 3 روز در هفته در برنام? تمرینی موازی استقامتی - مقاومتی شرکت کردند. آزمودنی ها علاوه بر تمرینات مقاومتی و استقامتی، یک جلسه در هفته تمرینات تکنیکی و تاکتیکی ویژ? ورزش هندبال را انجام می دادند. در پایان از آزمون t همبسته برای مقایس? نتایج پیش آزمون و پس آزمون، و برای مقایس? پس آزمون های دو گروه از آزمون t مستقل در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل نوبتی تمرین موازی موجب افزایش معنی داری در توان بی هوازی بی لاکتیک (4%)، توان بی-هوازی بالاکتیک (4%)، چابکی (2%)، سرعتِ حرکت (2%)، قدرت بالاتنه (12%)، قدرت پایین تنه (7%)، انعطاف پذیری بالاتنه (9%)، انعطاف پذیری پایین تنه (8%)، استقامت عضلانی میان تنه (33%) و کاهش معنی داری در مدت زمان دویدن مسافت یک مایل (18%-)، درصد چربی بدن (4%-)، سطوح استراحتی لاکتات خون (3%-) و سطوح لاکتات خون پس از آزمون rast (14%-) شد. همچنین مدل ترکیبی تمرین موازی موجب افزایش معنی داری در توان بی هوازی بی لاکتیک (7%)، توان بی-هوازی بالاکتیک (12%)، چابکی (2%)، سرعتِ حرکت (6%)، قدرت بالاتنه (15%)، قدرت پایین تنه (8%)، انعطاف پذیری بالاتنه (16%)، انعطاف پذیری پایین تنه (19%)، استقامت عضلانی میان تنه (25%) و کاهش معنی داری در مدت زمان دویدن مسافت یک مایل (17%-)، درصد چربی بدن (13%-)، سطوح لاکتات خون استراحتی (4%-) و سطوح لاکتات خون پس از آزمون rast (20%-) شد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هر دو برنام? آماده سازی موازی نوبتی و ترکیبی آمادگی جسمانی بازیکنان جوان هندبال را بهبود می بخشد.
سیامک امیریان حسن دانشمندی
از بین کشتی گیران استان های کرمانشاه، رشت و همدان 100 نفرآزاد کار و100 نفرفرنگی کار (سن 2 ± 5/24 سال، وزن 45/10 ± 24/75 کیلو گرم و قد 4/3 ± 85/176) بطور تصادفی انتخاب شدند.سپس، بوسیله پر کردن پرسشنامه، آسیب های اندام های مختلف آنان جمع آوری شد. روش جمع آوری داده ها گذشته نگر بوده و آسیب های 3 سال گذشته کشتی گیران جمع آوری شد. همچنین، از هر سبک 50 نفر جهت ارزیابی راستای ستون فقرات آنان انتخاب شدند. زاویه کیفوز و لوردوز این افراد به وسیله دستگاه اسپاینال موس اندازه گیری شد و اندازه زاویه کرانیوورتبرال این ورزشکاران با استفاده از عکسبرداری از نمای جانبی سر و گردن آنان و استفاده از نرم افزار اتوکد بدست آمد. همچنین کشتی گیرانی که در ناحیه گردن و کمر درد داشتند از طریق پر کردن پرسشنامه نوردیک و کیوبک شناسایی شدند. زاویه سر به جلودر کشتی گیران دارای درد گردن با کشتی گیران بدون درد مقایسه شد سپس زاویه لوردوز در کشتی گیران دارای درد در ناحیه کمر و کشتی گیران بدون درد مقایسه شد. داده های بدست آمده بوسیله آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. کلی? تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 و در سطح معنی داری 05/0? p انجام شد. همچنین برای رسم نمودارها از نرم افزار excel استفاده شد. نتایج: نتایج آزمون t نشان داد که بین آسیب کشتی گیران آزاد و فرنگی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p=) اما، بین راستای ستون فقرات کشتی گیران آزاد و فرنگی تفاوت معنی داری وجود ندارد(05/0p>) و زاویه سر به جلو بین کشتی گیران دارای درد گردن و کشتی گیران بدون درد تفاوت معنی داری وجود دارد(013/0= p ( و زاویه لوردوز بین کشتی گیران دارای درد کمر و کشتی گیران بدون درد تفاوت معنی داری وجود ندارد(05/0p>). جمع بندی: نتایج این تحقیق نشان داد که کشتی گیران آزاد نسبت به کشتی گیران فرنگی بیشتر دچار آسیب می شوند و این تفاوت به دلیل تفاوت نوع گارد و اجرای فنون این دو سبک می باشد و همچنین تفاوت اجرای فنون و نوع گارد کشتی گیران آزاد و فرنگی موجب افتادگی بیشتر سر به جلو در کشتی گیران آزاد می شود.
زهرا آقابابایی ارسلان دمیرچی
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر سه روش تمرینی منتخب پلایومتریک، مقاومتی با وزنه و ترکیبی پلایومتریک- با وزنه بر توان انفجاری پا، قدرت عضلانی اندام تحتانی و چابکی دختران تمرین کرده بود.44 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی با میانگین و انحراف استاندارد سنی 80/1±39/21 سال، وزن 37/7± 18/57 کیلوگرم و قد 46/5± 162 سانتی متر، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی و با شرط نداشتن برنامه منظم تمرینی پلایومتریک و مقاومتی با وزنه در 6 ماه گذشته انتخاب شدند و به صورت تصادفی به چهار گروه پلایومتریک(10n=)، مقاومتی با وزنه(11n=)، ترکیبی پلایومتریک- مقاومتی با وزنه(11n=) و کنترل (12n=) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 6 هفته، 2 روز در هفته بر اساس برنامه تمرینی تنظیم شده به فعالیت پرداختند. گروه پلایومتریک ترکیبی از تمرینات پرشی، لی لی ها و پرش از روی جعبه را انجام می داد و تمرینات گروه با وزنه شامل پرس پا، خم شدن زانو، باز شدن زانو و بلند شدن روی پنجه همراه با وزنه بود. گروه ترکیبی پلایومتریک- با وزنه در ابتدا تمرینات پلایومتریک و با فاصله 3 تا 4 دقیقه تمرینات با وزنه را انجام می داد. گروه کنترل در هیچ یک از برنامه های تمرینی شرکت نداشت و تنها به فعالیت های عملی مربوط به رشته خود می پرداخت. توان انفجاری پا با استفاده از آزمون پرش سارجنت و قدرت عضلانی اندام تحتانی با 1rm پرس پا و چابکی با آزمون 9×4 متر، پیش و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی، آزمون t همبسته، تجزیه و تحلیل واریانس در سطح معنی داری (05/0p?) استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هر سه روش تمرینی تأثیر معنی داری بر افزایش توان انفجاری پا، قدرت عضلانی و چابکی آزمودنی ها داشته است(05/0p<)؛ با وجود این، بین سه روش تمرینی بر متغیرهای وابسته اختلاف معنی داری وجود نداشت. به طور کلی، با توجه به یافته های پژوهش احتمالا می توان بیان کرد که هر سه شیوه تمرینی پلایومتریک، با وزنه و ترکیبی پلایومتریک- با وزنه تأثیر مشابهی بر متغیرهای توان انفجاری، قدرت عضلانی و چابکی داشتند.
عباس اسدی بهمن میرزایی
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر دو روش تمرین پلایومتریک (depth jump [dj] و countermovement jump [cmj]) در ماسه بر عملکرد جسمانی و تغییرات الکترومایوگرافی دانشجویان غیر ورزشکار بود. بدین منظور، 30 دانشجوی مرد غیر ورزشکار بصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. بعد از انجام پیش آزمون و همسان سازی بر اساس پرش ارتفاع، آزمودنی ها بصورت تصادفی به سه گروه: dj؛ 10=n سن 8/0±7/20 سال، وزن 9/8±2/75 کیلوگرم، قد 69/6±4/180 سانتیمتر؛ cmj؛ 10=n سن 2/1±2/21 سال، وزن 3/8±8/70 کیلوگرم، قد 05/4±7/176 سانتیمتر و کنترل 10=n سن 4/0±5/19 سال، وزن 1/12±5/72 کیلوگرم، قد 13/3±2/175 سانتیمتر، میانگین ± انحراف استاندارد) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های تمرینی dj و cmj به مدت 6 هفته و هر هفته 2 جلسه تمرینات مربوطه را در ماسه برای 5 ست 20 تکراری انجام دادند. ارتفاع جعبه پرش 45 سانتیمتر لحاظ شد. گروه کنترل در این دوره هیچ نوع تمرینی انجام نداد. قبل و بعد از دوره تمرینی، آزمون های پرش ارتفاع، پرش طول، 20 و 40 متر سرعت، چابکی تی و ایلینوی، حداکثر قدرت پرس پا و تغییرات الکتریکی عضلات پهن داخلی، راست رانی و پهن خارجی از آزمودنی ها گرفته شد. از تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی برای تعیین تفاوت بین گروه ها، همچنین، از آزمون تی همبسته برای تعیین تفاوت پیش و پس آزمون استفاده شد. هر دو گروه dj و cmj در اجرای پرش ارتفاع، پرش طول، 20 و 40 متر سرعت، آزمون های چابکی تی و ایلینوی بهبود معنی داری با قبل تمرین و گروه کنترل نشان دادند (05/0 > p). در حداکثر قدرت پرس پا، هر دو گروه نسبت به قبل از تمرین تفاوت معنی داری نشان دادند (05/0 > p)، اما، تفاوت معنی داری با گروه کنترل مشاهده نشد (05/0 < p). هر دو گروه بهبود معنی داری در تغییرات الکتریکی عضلات پهن داخلی، راست رانی نسبت به قبل تمرین نشان دادند (05/0 > p). همچنین، گروه cmj بهبود معنی داری در تغییرات الکتریکی عضله پهن خارجی و پهن داخلی نسبت به قبل تمرین و گروه کنترل نشان داد (05/0 > p). تفاوت معنی داری بین گروه های dj و cmj در هیچ آزمونی مشاهده نشد (05/0 < p). نتایج این مطالعه نشان داد، هر دو روش تمرینی dj و cmj باعث افزایش معنی دار عملکرد جسمانی و تغییرات الکتریکی عضلانی می شود و تفاوت قابل ملاحظه ای بین این دو روش وجود ندارد. بنابراین، توصیه می شود دانشجویان غیر ورزشکار برای بهبود عملکردشان از این دو روش تمرینی در ماسه استفاده کنند.
نوید لطفی بهمن میرزایی
پیشینه: ارزیابی اولیه ورزشکاران می تواند اطلاعاتی در مورد سطح آمادگی جسمانی آنان ارائه دهد. سپس می توان نتایج آزمون-های بعدی را با آن مقایسه کرده و تغییرات را مورد بررسی قرار داد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات عوامل آمادگی جسمانی کشتی گیران نوجوان پس از 4 هفته دوره آماده سازی عمومی بود. روش پژوهش: 15 نفر کشتی گیر نوجوان (سن: 94/0 ± 20/15 سال، قد: 61/9 ± 18/167 متر، وزن: 86/13± 69/47 کیلوگرم) در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمون در دو نوبت، قبل و بعد از 4 هفته دوره تمرینی انجام شد. پارامترهای آمادگی جسمانی شامل اندازه های آنتروپومتریک (قد، قد نشسته، طول دو دست)، توان هوازی (آزمون 12 دقیقه دویدن)، استقامت عضلانی (آزمون های دراز و نشست و بارفیکس)، سرعت (آزمون 40 یارد)، چابکی (آزمون 9×4)، انعطاف پذیری (آزمون خم شدن نشسته)، توان انفجاری (آزمون پرش طول) و ترکیب بدن (درصد چربی) بودند. یافته ها: پس از دوره تمرینی کاهش معنادار در چربی بدن و افزایش معنادار در انعطاف پذیری و توان انفجاری آزمودنی ها مشاهده شد (05/0 > p). اما هیچ گونه تغییر معناداری در مقادیر وزن بدن، سرعت، چابکی، توان هوازی و استقامت عضلانی مشاهده نشد. همچنین، رابطه معناداری بین توان هوازی و درصد چربی بدن، توان هوازی و وزن بدن، توان انفجاری و درصد چربی بدن، توان انفجاری و چابکی، توان انفجاری و سرعت، چابکی و وزن بدن، چابکی و سرعت و استقامت عضلانی بالاتنه و پایین تنه مشاهده شد (05/0 > p). اما بین توان انفجاری و وزن بدن، توان انفجاری و توان هوازی و بین سرعت و وزن بدن رابطه معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که کشتی گیران نوجوان می توانند تغییر معناداری را در چربی بدن، توان انفجاری و انعطاف پذیری در مدت 4 هفته تمرین تجربه کنند. عوامل آمادگی جسمانی کشتی-گیران نوجوان تمرین پذیر است. با وجود این، این بهبود ممکن است از آن چه که در کشتی گیران جوان و بزرگسال مشاهده می-شود، کمتر باشد. واژگان کلیدی:
زهره کوثری بهمن میرزایی
مقدمه: برای کسب موفقیت در ورزش های رقابتی، ورزشکاران باید اعمال ادراکی و تصمیم گیری های بسیار سریعی داشته باشند. عملکرد ورزشی به مهارت های جسمانی و مهارت های روانی- حرکتی وابستگی بسیاری دارد. مهارت روانی- حرکتی، کلید اجرای اعمال سریع موفقیت آمیز در رقابت های سرنوشت ساز می باشد. بنابراین، توانایی حفظ مهارت روانی- حرکتی طی فعالیت ورزشی شدید از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مدت زمان رسیدن به واماندگی، بر زمان واکنش انتخابی دختران ورزشکار و غیرورزشکار بود. روش ها: به این منظور، 20 دانشجوی دختر سالم 26-21 سال دانشگاه گیلان انتخاب شدند. از این میان، 10 نفر در رشته های مختلف تحصیلی، که حداقل دو سال سابقه ورزشی در رشته های ورزشی دستی ( والیبال و هندبال) داشتند به عنوان گروه ورزشکار، و 10 نفر دانشجوی رشته های علوم انسانی و کشاورزی که هیچگونه سابقه منظم ورزشی نداشتند به عنوان گروه غیرورزشکار انتخاب شدند. آزمودنی ها شامل 10 نفر از دانشجویان دختر ورزشکار (سن 9/0 ±1/22 سال، قد 03/5±3/165 سانتی متر و وزن 9/8±9/57 کیلوگرم) و 10 نفر از دانشجویان غیرورزشکار (سن 07/1±6/24 سال، قد 7/3±2/162 سانتی متر و وزن 8/7±8/56 کیلوگرم) دانشگاه گیلان بودند. در آزمون اول (cosmed) و آزمون دوم (آستراند )، فعالیت روی نوارگردان تا زمان رسیدن آزمودنی به مرحله واماندگی انجام شد. زمان واکنش آزمودنی ها قبل، حین و پس از اجرای آزمون ها ثبت شد. در حین انجام فعالیت، ضربان قلب نیز توسط آزمونگر ثبت شد. نتایج: تجزیه و تحلیل داده ها توسط تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری های مکرر، t مستقل و همبسته نشان داد که، پس از پروتکل وامانده ساز آستراند و پروتکل cosmed بین زمان واکنش انتخابی دختران ورزشکار و غیرورزشکار اختلاف معنی داری وجود ندارد (262/0p=). در گروه دختران غیرورزشکار و ورزشکار نیز بین زمان واکنش انتخابی آن ها پس از دو پروتکل وامانده ساز cosmed و آستراند اختلاف معنی داری مشاهده نشد (479/0p=). به علاوه، نمرات زمان واکنش انتخابی دختران ورزشکار و غیرورزشکار با ضربان قلب آزمودنی ها در حین فعالیت هیچ گونه ارتباط معنی داری را نشان نداد (73/0- ، 56/0- r=). بین نمرات زمان واکنش انتخابی دختران ورزشکار و غیرورزشکار و حالات خلقی آن ها ارتباط معنی-داری مشاهده نشد، به جز در دو مورد تنش و خشم که ارتباط معنی دار بود (68/0- ، 82/0r=). بحث و نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی تحقیق بدین صورت است که، تفاوت معنی داری در زمان واکنش انتخابی دختران ورزشکار و غیرورزشکار بین دو پروتکل وامانده ساز، در قبل اجرا، حین اجرا و بعد از اجرای فعالیت وجود ندارد. احتمالا فواید رفتاری حاصل از آمادگی بدنی و فعالیت ورزشی، زمانی در عملکرد شناختی بروز پیدا می کنند که پردازش سنگینی برای پروتکل فعالیت ورزشی نیاز باشد.
مریم میرشفیعی مهرعلی همتی نژاد
چکیده هدف تحقیق : هدف از این تحقیق ، تهیه نیمرخ فیزیولوژیکی وکیفیت زندگی بانوان نخبه والیبالیست ایران می باشد. روش شناسی تحقیق: 24نفر از بانوان نوجوان برجسته کشور (12 نوجوان با سن 88/0 ± 66/14و12جوان با سن 66/0±08/18)، با معرفی فدراسیون والیبال ایران در این تحقیق شرکت کردند. ویژگی های فیزیولوژیکی اندازه گیری شده ونوع آزمون ها در این تحقیق عبارتند از : استقامت عضلانی ، سرعت ، چابکی ، زمان واکنش ، انعطاف پذیری ، توان هوازی ، توان بی هوازی و قدرت پنجه که به ترتیب با آزمون های( پرش جفت دو طرفه و دراز و نشست) ، دو40 یارد ، دو 9 × 4 متر ، زمان واکنش دیداری ، (خم شدن تنه به جلو ، خم شدن تنه به عقب و آزمون بلند کردن شانه ها) ، دستگاه گاز آنالایز، ( ارگوجامپ 15 ثانیه و پرش عمودی سارجنت)، وینگیت 9 ثانیه و داینامومتر. این اندازه گیری ها با هماهنگی فدراسیون والیبال در مرکز سنجش آکادمی ملی المپیک ایران انجام گرفت. همچنین، کیفیت زندگی آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ((whoqol – bref در 4 عامل سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی وارتباط با محیط مورد بررسی قرار گرفت.اعتبار این پرسشنامه در تحقیقات قبلی70/0 تا 84/0 اعلام شده بود و در این تحقیق اعتبار آن 72/ 0 تا 82 /0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار (spss version16) و از آزمون های آماری "ضریب همبستگی پیرسون"، "t استودنت مستقل"، "t استودنت تک گروهی" و "z فیشر" ، در سطح معنی داری (05/0 ? p) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد بین آمادگی جسمانی و کیفیت زندگی بانوان نوجوان والیبالیست نخبه ایران رابطه معنی داری وجود دارد ولی در مورد جوانان این رابطه معنی دار نبود.همچنین بین آمادگی جسمانی بانوان نوجوان و جوان والیبالیست نخبه ایران تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی بین کیفیت زندگی آن ها تفاوت معنی دار بود. بین ارتباط آمادگی جسمانی و کیفیت زندگی بانوان نوجوان و جوان والیبالیست نخبه ایران تفاوت معنی داری وجود نداشت. بحث: تحقیق حاضرمی تواند مبنایی برای مربیان و برنامه ریزان در طراحی بهتر برنامه تمرینی بر اساس نیازهای ورزشکاران باشد. واژه های کلیدی :والیبالیست، فیزیولوژیکی ، کیفیت زندگی،نیمرخ، نخبه
محمد کریم پناه بهمن میرزایی
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر دو روش تمرینی مقاومتی و پلایومتریک بر برخی عوامل آمادگی جسمانی فوتبالیست های جوان آماتور بود. 18 بازیکن فوتبال با میانگین و انحراف استاندارد سن10/1 ± 46/16 سال، قد 51/5 ± 173 سانتیمتر، و وزن 35/8 ± 05/60 کیلوگرم که قبلاً تمرین های قدرتی وپلایومتریک را تجربه نکرده و فقط 3 جلسه در هفته تمرین فوتبال انجام می دادند، به عنوان آزمودنی در این مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه پلایومتریک (6=n) مقاومتی (6=n) و کنترل(6=n) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 6 هفته، 2 روز در هفته بر اساس برنامه تمرینی تنظیم شده به فعالیت پرداختند. گروه پلایومتریک، ترکیبی از تمرینات پرشی و لی لی ها را 2 جلسه در هر هفته انجام می داد و تمرینات گروه با وزنه شامل اسکات، خم شدن زانو، باز شدن زانو و بلند شدن روی پنجه همراه با وزنه، 2 جلسه در هر هفته و با 12-8 تکرار بود. گروه کنترل در هیچ یک از برنامه های تمرینی شرکت نداشت و تنها به فعالیت های عملی مربوط به رشته خود(تمرینات ویژه فوتبال) می پرداخت. توان انفجاری پا با استفاده از آزمون بوسکو و قدرت عضلانی اندام تحتانی با rm1 حرکت اسکات و چابکی با آزمون t و آزمون 40 متر دویدن جهت ارزیابی سرعت و آزمون دویدن 10 متر برای ارزیابی شتاب، پیش و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی، آزمون t همبسته، تجزیه و تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی(lsd) در سطح معنی داری(05/0 ? p) استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هر دو روش تمرینی تاثیر معنی داری بر افزایش قدرت عضلانی، توان انفجاری پاها، چابکی عمومی بدن، سرعت دویدن و شتاب دویدن آزمودنی ها داشته است(05/0 > p)؛ با وجود این، به غیر از دو مورد قدرت و چابکی بین دو روش تمرینی اختلاف معنی داری وجود نداشت. به طور کلی، با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که احتمالا هر دو شیوه تمرینی پلایومتریک و مقاومتی به جز در موارد قدرت و چابکی تاثیر مشابهی بر متغیرهای توان انفجاری پاها، سرعت دویدن و شتاب دویدن در فوتبالیست های جوان آماتور دارد.
سمیه روحی بهمن میرزایی
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر سه روش تمرینی مختلف گرم کردن بر عملکرد بی هوازی دختران ورزشکار بود. برای این منظور 20 دختر ورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سنی 33/2±26/21 سال، وزن 31/5± 15/55 کیلوگرم، قد 19/5± 161 سانتی متر، شاخص توده بدنی 33/2±26/21 کیلو گرم بر متر مربع و بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی و در فصل خارج از مسابقات انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها در یک گروه قرار گرفتند و تاثیر سه روش مختلف گرم کردن بر عملکرد پرش عمودی، تغییرات سرعت، سرعت و شاخص خستگی مورد بررسی قرار گرفت. در واقع از آزمودنی ها در چهار پروتکل کنترل، گرم کردن با کشش ایستا، گرم کردن با کشش پویا و گرم کردن ترکیبی پویا - مقاومتی آزمون گرفته شد.
ناصر حیدری حمید اراضی
بسیاری از پژوهشگران عقیده دارند که تحریک مکانیکی عمده ترین تعیین کننده سازگاری های ناشی از تمرین مقاومتی می باشد. در مقابل عده ای از پژوهشگران پیشنهاد کرده ند که علاوه بر تحریک مکانیکی، تغییرات متابولیکی و هورمونی نیز می تواند نقش مهمی در ایجاد تغییرات بلندمدت مانند هایپرتروفی و قدرت عضلانی داشته باشد. بر این اساس، هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر روش های مختلف اجرای فعالیت مقاومتی بر پارامترهای متابولیکی و فعال سازی الکترومیوگرافی سطحی در دانشجویان مرد ورزشکار بود. به همین دلیل، 24 نفر از دانشجویان مرد ورزشکار دانشگاه گیلان به طور تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. شرکت کنندگان حرکت باز کردن زانو را به سه شیوه: آهسته (3 ثانیه بخش درون گرا و 3 ثانیه بخش برون گرا با50 درصد یک تکرار بیشینه)، سنتی (2 ثانیه بخش درون گرا و 4 ثانیه بخش برون گرا با 80 درصد یک تکرار بیشینه) و معمول (1 ثانیه بخش درون گرا و 1 ثانیه بخش برون گرا با 80 درصد یک تکرار بیشینه) انجام دادند. تغییرات غلظت لاکتات، گلوکز و تری گلیسرید پلاسما و مقدار iemg قبل و بلافاصله پس از فعالیت اندازه گیری شد. پس از جمع آوری داده ها، به منظور بررسی تفاوت های پیش و پس آزمون از آزمون t همبسته و برای مقایسه تفاوت های بین گروهی از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنی داری 05/0p? بود. نتایج این بررسی نشان داد که هر یک از روش های تمرین مقاومتی منجر به افزایش معنی دار غلظت لاکتات و گلوکز پلاسما و کاهش معنی داری در مقدار iemg پس از فعالیت، نسبت به قبل از فعالیت می شود) 05/0 (p?. مقدار بار جابه جا شده در روش آهسته به طور معنی داری کمتر از دو روش دیگر بود) 05/0(p?. بار حجمی جا به جا شده به طور معنی داری در روش معمول بیشتر از سنتی و در روش سنتی بیشتر از روش آهسته بود) 05/0 (p?. حجم تمرین با محاسبه زمان تحت تنش در روش سنتی به طور معنی داری بیشتر از دو روش دیگر بود) 05/0(p?. با توجه به یافته های این پژوهش، نتیجه گیری می شود که تمرین آهسته می تواند موجب تحریک متابولیکی و عصبی عضلانی به اندازه دو روش دیگر شود، گرچه شدت و حجم کمتری جا به جا می گردد، بنابراین، احتمالاً تمرین آهسته می تواند برای کسانی که در صدد افزایش تحریک متابولیکی و عصبی-عضلانی حاد با شدت تمرینی و حجم کاری کمتر هستند، مفید باشد.
خورشید پارسافر رامین امیرساسان
چکیده : بیماری های قلبی هر ساله نزدیک به 40 درصد از مرگومیرها را در جهان به خود اختصاص می دهند. بالا بودن چربی های خون، کم تحرکی، پرفشارخونی، مصرف دخانیات و دیابت از عوامل خطرزای سنتی و شاخص های التهابی، هموسیستئین و مقاومت انسولینی نیز از عوامل خطرزای جدید بیماری قلبی عروقی می باشند که طبق بررسی های مختلف میزان آن ها در زنان یائسه بالا می رود. در واقع بیماری قلبی عروقی از جمله بیماری هایی است که درمان قطعی ندارد. اگرچه مطالعاتی در زمینه ی وجود ارتباط و تأثیرات مفید انواع فعالیتهای بدنی منظم و مستمر بر کاهش عوامل cvd صورت گرفته است. ولی طبق یافته های ما، اطلاعات محدودی در این زمینه به صورت پراکنده با نتایج ضدو نقیض به خصوص در زنان یائسه وجود دارد، بنابراین با توجه به ابهامات موجود و اهمیت مسئله، هدف این مطالعه، بررسی و مقایسه ی تأثیر فعالیت هوازی بر برخی از شاخص های cvd شامل هموسیستئین، شاخص های چربی، مقاومت انسولینی و فشارخون در زنان چاق یائسه ی فعال و غیرفعال می باشد. در این مطالعه 21 زن یائسه ی چاق (11 نفر فعال و10 نفر غیرفعال) به ترتیب با میانگین سنی (44/5 ±36/53 و 62/4± 60/53) سال، میانگین نمایه ی توده ی بدنی (86/1 ± 48/29 و 37/3 ± 38/32) کیلوگرم بر مترمربع شرکت داشتند. از اهداف جزئی این مطالعه بررسی میزان پایه و بعد از فعالیت شاخص هموسیستئین، شاخص های چربی(hdl-c،ldl-c ، tc،tg ، hdl-c/tc)، مقاومت انسولینی و فشارخون سیستولی و دیاستولی در دو گروه فعال و غیرفعال بود. نحوه ی اجرای آزمون به این صورت بود که قبل از آزمون، فشارخون سیستولی و دیاستولی تعیین شد و سپس خون گیری اولیه بعد از 9 تا 12 ساعت ناشتایی، صورت گرفت. سپس آزمون عملی به صورت پیادهروی بریسک با 70 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه انجام شد و 15 تا 20 دقیقه بعد از فعالیت، خون گیری دوم انجام گرفت. فشارخون سیستولی و دیاستولی نیز بلافاصله، 15 و 30 دقیقه بعد از فعالیت اندازه گیری شد. برای بررسی همگن بودن داده های بدست آمده، از آزمون آماری کلموگروف- اسمیرنوف و برای مقایسه آن ها از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میزان هموسیستئین، مقاومت انسولینی، hdl-c، tg، tc/hdl-c پایه بین زنان فعال و غیرفعال معنی دار می باشد tc، ldl-c و فشارخون سیستولی و دیاستولی معنی دار نمی باشد. هم چنین نتایج نشان داد که فعالیت هوازی در زنان فعال موجب افزایش هموسیستئین، مقاومت انسولینی، hdl-c، tc، ldl-c و موجب کاهش tg، tc/hdl-c گردید. بالا رفتن فشارخون سیستولی بلافاصله بعد فعالیت و فشارخون دیاستولی بلافاصله، 15 و 30 دقیقه بعد فعالیت و افت سریع فشارخون سیستولی 15 و 30 دقیقه بعد فعالیت نیز مشاهده شد. در مورد تأثیر فعالیت هوازی بر متغیرهای تحقیق در زنان غیرفعال مشاهده گردید که، میزان مقاومت انسولینی، hdl-c، tc، ldl-c و فشارخون سیستولی بلافاصله بعد فعالیت افزایش داشته و کاهش بسیار جزئی در هموسیستئین و همچنین کاهش در tg، tc/hdl-c داشته است و افت تقریبی فشارخون سیستولی 15 و 30 دقیقه بعد فعالیت و هر سه فشارخون دیاستولی بعد فعالیت نیز مشاهده شد. به طور کلی نتایج نشان داد که، فعال و غیرفعال بودن زنان موجب اختلاف معنی دار در میزان هموسیستئین، مقاومت انسولینی، hdl-c، tg، tc/hdl-c پایه شده است. فعالیت هوازی نیز باعث اختلاف معنی دار در دامنه ی تغییرات هموسیستئین، hdl-c، tc/hdl-c و فشارخون سیستولی بلافاصله بعد فعالیت و فشارخون دیاستولی بلافاصله و 15 دقیقه بعد فعالیت شده است.
سعید جمشیدی فر بهمن میرزایی
چکیده هدف از این مطالعه، بررسی شیوه های تمرینی مورد استفاده مربیان کشتی استان کرمانشاه بود. آزمودنی های پژوهش حاضر شامل100 نفر از مربیان کشتی شهر های مختلف استان کرمانشاه بودند که از طریق پرسشنامه به بررسی دیدگاه آنان درباره شیوه های تمرینی اقدام شد. پس از جمع آوری نتایج خام و ارزش گذاری سئوالات پرسشنامه ، هشت فاکتور « مشخصات مربی، آزمون های جسمانی، توسعه انعطاف پذیری، توسعه سرعت، روش های تمرینی پلایومتریک، توسعه قدرت و توان و توسعه آمادگی هوازی » مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از آمار توصیفی و به صورت محتوایی (content-analysis) و با استفاده از نرم افزارspss داده ها تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان داد که مربیان استان کرمانشاه سرعت (100%) و استقامت عضلانی، توان عضلانی و قدرت عضلانی (97%) را در اولویت اهمیت برای ارزیابی ورزشکاران خود قرار داده اند. 100 % مربیان از تمرینات سرعتی برای توسعه سرعت ورزشکار خود استفاده می کنند که دویدن شکل رایج تر در بین مربیان بوده است. همچنین، همه مربیان کشتی استان کرمانشاه از تمرینات پلایومتریک استفاده می کنند. 74% مربیان تجویز تمرینات پلایومتریک را برای افزایش سرعت کشتی گیر خود گزارش کردند. 81% مربیان از تمرینات اینتروال هوازی با زمان های مختلف برای افزایش ظرفیت هوازی ورزشکاران خود استفاده می کردند.70% مربیان نیز گزارش دادند که در خارج از فصل مسابقات، بطور میانگین 3 روز در هفته تمرینات مقاومتی (ازجمله تمرینات با وزنه) انجام می دهند. همچنین 66% مربیان اظهار کردند که تمرین با وزنه (مخصوصاً لیفت کشی و ...) برای تمرینات مقاومتی مناسب می باشد. واژه های کلیدی: انعطاف پذیری، تمرینات پلایومتریک، توسعه قدرت، توان عضلانی و توسعه آمادگی هوازی
حامد فرحان رامین امیر ساسان
روشهای متداول کاهش سریع وزن، روشهای خطرناکی هستند که به وسیله کشتی گیران مورد استفاده قرار می گیرند. انگیزه شرکت در مسابقه کشتی گیران را تشویق می کند تا وزن خود را کم کنند. کاهش سریع وزن در افراد قبل از بلوغ اگر با ملاحظات بهداشتی صورت نگیرد می تواند نگرانی های بزرگتری را ایجاد کند.محدود نمودن کالری دریافتی و تغذیه ناکافی در هنگام رشد می تواند اثرات مخربی بر روی رشد قد و سلامتی در دوره نوجوانی بگذارد. هدف از این تحقیق، تعیین شیوه ها و اثر کاهش سریع وزن در میان کشتی گیران نخبه نوجوان آزاد و فرنگی ایران است. بدین منظور 130 کشتی گیر نخبه نوجوان (37 کشتی گیر سبک وزن، 61 کشتی گیر میان وزن و 32 کشتی گیر سنگین وزن) بترتیب با میانگین سنی (1 ± 15 ، 1± 16 و 1± 17 سال) و بترتیب با میانگین وزنی ( 75/3±65/47 ، 72/5±30/63 و 07/9±34/88 کیلوگرم) که در مسابقات بین المللی روز جهانی کودک در سال 1390 شرکت داشتند؛ در این پژوهش شرکت نمودند. شیوه های کاهش وزن و عوارض کاهش سریع وزن این کشتی گیران با استفاده از پرسشنامه استاندارد اپلیگر ارزیابی شد. داده های تحقیق با استفاده از روش های آمارتوصیفی (میانگین وانحراف معیار)، آزمون کالموگراف –اسمیرنوف (برای بررسی توضیع طبیعی داده ها)،تحلیل واریانس، کروسکال-والیس و خی دو(برای بررسی تفاوت بین سه گروه وزنی) درسطح معنی داری (05/0p<) تجزیه و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین میزان کاهش وزن در فصل مسابقه در کشتی گیران سبک وزن، میان وزن و سنگین وزن 6/1± 46/2 ، 9/1± 4 و 7/2± 91/2 کیلوگرم بود، که تفاوت معنی داری بین سه گروه مشاهده شد (05/0 >p). بیشترین روشهای مورد استفاده برای کاهش وزن در هر سه گروه عبارت بودند از: افزایش ورزش ، رژیم غذایی و حذف یک وعده غذایی(05/0 >p). همچنین نتایج نشان داد که نوع رژیم غذایی در بین سه گروه وزنی تفاوت معنی دار دارد، برای کاهش وزن کشتی گیران سبک وزن از روش رژیم غذایی، بیشترین استفاده و سنگین وزن ها کمترین استفاده را داشتند. سرگیجه (6/43%)، کج خلقی (2/29%)، و کاهش تمرکز (6/22%) و افزایش ضربان قلب (6/19%) بیشترین عوارضی بودند که در هر سه گروه وزنی به دنبال کاهش سریع وزن مشاهده شد. مربیان (6/57%) و کشتی گیران با تجربه ( 43/49%) بیشترین تأثیر را در مورد روش های کاهش سریع وزن بر روی کشتی گیران نخبه نوجوان داشتند. نتایج نشان داد که مربیان (3/55%)، دیگر منابع (7/13%) و پزشکیار ورزشی (8/11%) مهمترین منبع دریافت اطلاعات در مورد تغذیه و کاهش وزن بودند. از یافته های این پژوهش نتیجه می گیریم که عمده ترین روشهایی که کشتی گیران نخبه نوجوان در سه رده وزنی برای کاهش وزن استفاده می کنند، با هم مشابه است و همچنین آمار بالای کاهش غیر اصولی وزن در کشتی گیران نخبه نوجوان ایجاب می کند توجه بیشتری به این گروه سنی صورت گیرد.
خسرو غیاثوند بهمن میرزایی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سن، سابقه تمرینی و تداوم قهرمانی کشتی گیران نخبه ایران با کشتی گیران نخبه سایر کشورهاست. جامعه اماری تحقیق 800 نفر کشتی گیر نخبه هفت کشور صاحب نام کشتی در جهان شامل ایران، روسیه، امریکا، کوبا، ترکیه، گرجستان و اوکراین بودند که از سال های 1960 تا 2010 موفق به کسب مدال در مسابقات بین المللی شده بودند. اطلاعات کلیه این کشتی گیران به صورت جستجوی اینترنتی و از طریق سایت فدراسیون جهانی کشتی(فیلا ) استخراج شد. فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس ، آزمون تعقیبی شفه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح 05/0 p? بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان داد که تفاوت سن شروع کشتی گیران ایرانی (19/2±25/12) با سایر کشورها (48/2±94/10) معنی دار بود و کشتی گیران ایران دیرتر از سایر کشورها ورزش کشتی را آغاز کرده بودند. وجوداین ، کشتی-گیران ایرانی (06/3±97/6) زودتر از سایر کشورها (94/3±32/8) به اولین مدال خود دست پیدا کرده بودند. همچنین کشتی-گیران ایرانی در سن بالاتری (21/3±83/21) نسبت به سایر کشورها (77/3±48/21)، بهترین مدال خود را کسب کرده اند. به طور کلی، ورزشکارانی که زودتر از موعد تمرینات خود را آغاز کرده بودند، دیرتر به مدال دست پیدا کرده بودند(543/.- =r ، 001/0=p) و هرچه سن کسب اولین مدال بزرگسالان پایین تر بود، تعداد مدال کسب شده کشتی گیران نیز بیشتر بود(432/0-=r، 001/0=p). همچنین یافته ها نشان داد که هرچه سن کسب بهترین مدال کمتر باشد، تعداد مدال کسب شده(319/0=r، 001/0=p) و تداوم قهرمانی کشتی گیر(495/0=r، 001/0=p) نیز کمتر است.
علی کریمی فرهاد رحمانی نیا
هدف از اجرای این تحقیق بررسی رابطه نگرش والدین ورزشکار و غیر ورزشکار دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهر یزد نسبت به فعالیت بدنی با سطح فعالیت بدنی فرزندانشان و همچنین مقایسه نگرش والدین ورزشکار و غیر ورزشکار مرد و زن با سنین مختلف و با تحصیلات متفاوت بوده است. در این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، از روش «همبستگی یا همخوانی» استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر مدارس راهنمایی شهر یزد در سال تحصیلی 90- 89 به تعداد 13170 نفر و والدینشان تشکیل می دادند. برای نمونه گیری، با استفاده از روش تصادفی خوشه ای 375 نفر دانش آموز به همراه والدینشان که جمعا یک نمونه 750 نفری را شامل می شدند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه بود، پرسشنامه استاندارد بک برای سنجش میزان فعالیت بدنی دانش آموزان، پرسشنامه سنجش نگرش به فعالیت بدنی و ورزش برای والدین که این پرسشنامه قبلا در طرح مظفری و نزاکت الحسینی استفاده شده بود و از روایی و ضریب پایایی (90/0)برخوردار بود و یک پرسشنامه کوتاه محقق ساخته که از آن برای تمایز والدین ورزشکار از غیر ورزشکار استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، از آزمون های t مستقل، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار spss، استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که: 1- بین نمره نگرش والدین ورزشکار با میزان فعالیت بدنی فرزندانشان رابطه معنی داری وجود نداشت. 2- بین نمره نگرش والدین غیرورزشکار با میزان فعالیت بدنی فرزندانشان رابطه معنی داری مشاهده نشد. 3- بین نگرش والدین ورزشکار و غیر ورزشکار نسبت به فعالیت بدنی تفاوت معنی داری وجود نداشت. 4- بین نگرش والدین مرد و زن نسبت به فعالیت بدنی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p). 5- بین سن والدین و نگرش آنها نسبت به فعالیت بدنی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p). 6- بین سطح تحصیلات والدین و نگرش آنها نسبت به فعالیت بدنی تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>p). در ارزیابی کلی از یافته های تحقیق می توان چنین نتیجه گرفت که نگرش والدین یزدی نسبت به فعالیت بدنی مثبت است و در میان عوامل بررسی شده چنین مشاهده می شود که سابقه ورزشی والدین تاثیر معنی داری بر نگرش آنها نداشته است. در حالی که فاکتورهای جنسیت، سن و میزان تحصیلات والدین تاثیر معنی داری را بر نگرش والدین نشان دادند. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین نگرش والدین ورزشکار و غیر ورزشکار با میزان فعالیت بدنی فرزندانشان رابطه معنی داری وجود ندارد. ولی از آنجا که یافته های این تحقیق را نمی توان به سایر شهرها و افراد جامعه تعمیم داد و با توجه به برخی تناقضاتی که در این رابطه وجود دارد، انجام تحقیقات بیشتر و دقیقتر ضروری به نظر می رسد.
رحمان رحیمی بهمن میرزایی
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر 7 روز مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات (crm) بر آسیب اکسیداتیو dna، پراکسیداسیون لیپید، حذف mtdna، سطوح p53 و igf-1 پس از فعالیت هوازی وامانده ساز در کشتی گیران جوان بود. 31 کشتی گیر جوان (سن 75/2±52/19 سال؛ وزن 13/16±24/79 کیلوگرم؛ قد 49/6±173 سانتی متر؛ درصد چربی بدن 92/5±37/16) به صورت داوطلبانه در این پژوهش دو سو کور کنترل شده با دارونما شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه دارونما (16=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی مالتودکسترین) و کراتین (15=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی crm) تقسیم شدند. قبل و پس از مصرف مکمل، آزمودنی ها فعالیت هوازی وامانده ساز بر روی ارگومتر (5 دقیقه فعالیت با شدت 50 وات سپس هر 3 دقیقه 30 وات افزایش فشار کار با سرعت ثابت 60 دور در دقیقه تا واماندگی) را انجام دادند. نمونه های خون قبل و بعد از فعالیت وامانده ساز در قبل و بعد از مصرف مکمل به منظور تعیین غلظت سرم p53 و igf-1 و حذف های mtdna جمع آوری شدند. نمونه های ادرار نیز قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از فعالیت وامانده ساز در قبل و بعد از مصرف مکمل به منظور تعیین آسیب اکسیداتیو dna (8-ohdg) و پراکسیداسیون لیپید (8-iso pgf2?) جمع آوری شدند. قبل از مصرف مکمل، در غلظت ادراری 8-ohdg افزایش معنی دار 36/13 درصدی در گروه کراتین و 08/24 درصدی در گروه دارونما 24 ساعت پس از فعالیت وامانده ساز در مقایسه با قبل از فعالیت مشاهده شد (05/0p<). در گروه کراتین کاهش 65/32 درصدی در غلظت 8-ohdg پس از مصرف کراتین نسبت به قبل از مصرف کراتین در 24 ساعت پس از فعالیت هوازی وامانده ساز مشاهده شد (05/0p<). به علاوه، پس از مصرف مکمل، غلظت 8-ohdg 24 ساعت پس از فعالیت هوازی وامانده ساز به میزان 90/22 درصد در گروه کراتین نسبت به گروه دارونما پایین تر بود (05/0p<). قبل و پس از مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات تغییر معنی داری در غلظت ادراری 8-iso pgf2? پس از فعالیت هوازی وامانده ساز مشاهده نشد (05/0p>). همچنین، هیچ گونه حذفی در mtdna لکوسیت های خون مشاهده نشد (05/0p>). قبل از مصرف مکمل، در غلظت سرمی p53 افزایش 82/52 درصدی در گروه کراتین و افزایش 46/39 درصدی در گروه دارونما پس از فعالیت وامانده ساز در مقایسه با قبل از فعالیت مشاهده شد (05/0p<). مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات منجر به کاهش 29 درصدی در غلظت سرمی p53 پس از فعالیت وامانده ساز نسبت به قبل از مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات گردید (05/0p<). همچنین، بعد از مصرف مکمل، غلظت پروتئین سرکوب کننده تومور p53 پس از فعالیت هوازی وامانده ساز در گروه کراتین 06/14 درصد پایین تر از گروه دارونما بود (05/0p<). پس از فعالیت وامانده ساز در غلظت سرمی igf-1 افزایش 16/23 درصدی در گروه کراتین و افزایش 23/18 درصدی در گروه دارونما در قبل از مصرف مکمل و افزایش 55/21 درصدی در گروه کراتین و 81/13 درصدی در گروه دارونما پس از دوره مصرف مکمل بود (05/0p<). یافته های این پژوهش نشان داد مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات ممکن است آسیب اکسیداتیو dna ( 8-ohdg) و آپوپتوز (پروتئین p53) ناشی از فعالیت هوازی وامانده-ساز را در ورزشکاران کاهش دهد. بنابراین، به نظر می رسد مکمل کراتین مونوهیدرات قادر به حمایت از سلول ها در مقابل استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت شدید هوازی باشد که احتمالاً به صورت مستقیم و غیر مستقیم منجر به کاهش تولید ros می گردد. با وجود این، پژوهش های بیشتری جهت تعیین تاثیر مکمل کراتین مونوهیدرات و بررسی مکانیسم های آن در رابطه با استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت شدید هوازی مورد نیاز است.
محسن ابراهیمی فرهاد رحمانی نیا
اثر جنسیت و شدت فعالیت ورزشی هوازی بر پاسخ انرژی دریافتی و هورمون های تنظیم کننده انرژی بدن به فعالیت ورزشی هنوز مشخص نشده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار فعالیت هوازی با شدت پایین و بالا بر انرژی دریافتی و هورمون های تنظیم کننده انرژی در مردان و زنان غیر فعال انجام شد. 16 زن (سن 46/1 ±50/ 22 سال، قد 30/4 ± 160 سانتیمتر، وزن 25/4 ± 83/57 کیلوگرم، درصد چربی بدن 79/1 ± 26/28) و 16 مرد (سن44/1 ±09/ 22 سال، قد 33/6±55/172 سانتیمتر، وزن 90/8±55/70 کیلوگرم، درصد چربی بدن 30/4±95/17) سالم غیر فعال در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی های زن و مرد به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت با شدت پایین (55 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 45 دقیقه) و فعالیت با شدت بالا (75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 30 دقیقه) تقسیم شدند. آزمودنی ها در دو شرایط آزمایشی با فاصله دو روز از هم شرکت کردند: پنج روز کنترل بدون فعالیت ورزشی و پنج روز فعالیت. فعالیت مورد نظر شامل دویدن روی نوارگردان بود که به مدت 5 روز متوالی انجام شد. آزمودنی ها غذای مصرفی خود را در طول هر پنج روز وزن کرده و در برگه روزانه ثبت کردند. نمونه خونی در صبح روز ششم در حالت ناشتا پس از شرایط کنترل و فعالیت اندازه گیری شد. غلظت گرلین و لپتین با روش الایزا در پلاسما و غلظت انسولین با روش کلیا در سرم مورد اندازه گیری قرار گرفت. از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمونt همبسته برای بررسی تفاوت ها استفاده شد. نتایج تغییر معنی داری در انرژی دریافتی مطلق و غلظت گرلین آسیل دار و لپتین در هیچ یک از گروه ها نشان نداد (05/0p>)؛ اما انرژی دریافتی نسبی به طور معنی داری فقط در گروه مردانی که با شدت پایین فعالیت کرده بودند، کاهش یافت (018/0p=). مردانی که با شدت پایین فعالیت کرده بودند، کربوهیدرات کمتر (039/0p=) و چربی بیشتری (026/0p=) در شرایط فعالیت مصرف کردند. همچنین کاهش معنی داری در غلظت انسولین در گروه مردانی که با شدت بالا (041/0p=) و زنانی که با شدت پایین (007/0p=) فعالیت کرده بودند، مشاهده شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد پنج روز فعالیت هوازی با شدت پایین و بالا اثر معنی داری بر تعادل انرژی زنان جوان وزن طبیعی ندارد. همچنین، به نظر می رسد در مردان جوان وزن طبیعی فعالیت هوازی با شدت پایین در ایجاد تعادل منفی موثر تر از فعالیت هوازی با شدت بالا، با کالری یکسان، عمل می کند.
حسن وادی خیل فرهاد رحمانی نیا
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی رابطه قدرت فشردن دست با متغیرهای آنتروپومتریکی پایه، اندام فوقانی و ویژه دست و مقایسه آن در دانشجویان مرد ورزشکار و غیرورزشکار است. مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را 200 آزمودنی مرد شامل 100 دانشجوی غیرورزشکار(سن: 13/2±14/21سال، قد: 46/5±98/174 سانتی متر، وزن: 47/10±6/68 کیلوگرم) و 100 دانشجوی ورزشکار(سن: 96/1±66/21سال، قد: 5/6±13/179 سانتی متر، وزن: 7/8±65/73 کیلوگرم) که در رشته های هندبال، بسکتبال، والیبال، فوتبال، کشتی و جودو فعالیت داشتند، تشکیل می دهند. قد، وزن، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن(سه نقطه ای) آنها نیز با استفاده از معادله جکسون و پولاک محاسبه شد. علاوه بر این، متغیرهای آنتروپومتریکی اندام فوقانی شامل طول بازو، طول ساعد، طول ساعد و دست، عرض آرنج، عرض مچ دست، عرض کف دست، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست و متغیرهای آنتروپومتریکی ویژه دست شامل محدوده پنج انگشت، طول اتگشتان و پیرامون انگشتان در همه آزمودنی ها اندازه گیری شد. از متر نواری و کولیس برای اندازه گیری های آنتروپومتریکی و از نیرو سنج دستی برای اندازه گیری قدرت فشردن دست استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، anova و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد و فرضیه های تحقیق در سطح 05/0p< بررسی شدند. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که قدرت فشردن دست در گروه ورزشکار تنها با وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول بازو، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست و طول انگشت پنجم رابطه معنی داری داشته است و در گروه غیرورزشکار نیز با وزن، شاخص توده بدن، در صد چربی بدن، طول بازو، طول ساعد، طول ساعد و دست، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست، عرض مچ دست، عرض کف دست، طول انگشت دوم، محدوده پنجم انگشتان رابطه معنی دار بوده است(05/0p<). قدرت فشردن دست در کل آزمودنی ها با سن رابطه ای نداشته، اما با سایر متغیرهای آنتروپومتریکی رابطه معنی داری داشته و تنها با درصد چربی بدن این رابطه معکوس و معنی دار بوده است(05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که بین قدرت فشردن دست در گروه هندبال با محیط بازو، محدوده انگشت اول، محدوده انگشت دوم، محدوده انگشت چهارم، پیرامون دوم انگشتان، در گروه بسکتبال با عرض مچ دست، در گروه والیبال با طول انگشت اول، طول انگشت پنجم، پیرامون چهارم انگشتان، در گروه کشتی-جودو با شاخص توده بدن، محیط ساعد و در گروه فوتبال با قد، وزن، طول ساعد و دست، عرض آرنج، عرض مچ دست، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست، طول انگشت دوم، طول انگشت سوم، طول انگشت چهارم، طول انگشت پنجم، ، پیرامون اول انگشتان، پیرامون دوم انگشتان رابطه معنی داری مشاهده شده است و در همه رشته ها بین قدرت فشردن دست با درصد چربی بدن رابطه معکوسی وجود داشته است(05/0p<). علاوه بر این، گروه ورزشکار و غیرورزشکار در متغیرهای آنتروپومتریکی سن، شاخص توده بدن و عرض آرنج تفاوت معنی داری نداشتند و در میان رشته های ورزشی مورد نظر(هندبال، بسکتبال، والیبال، فوتبال و کشتی-جودو) نیز از نظر آماری تفاوت معنی داری در متغیرهای آنتروپومتریکی درصد چربی بدن، شاخص توده بدن، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست، عرض آرنج، عرض کف دست، طول انگشت اول، طول انگشت پنجم و پیرامون سوم انگشتان وجود نداشته است(05/0p<). نتیجه گیری: این یافته ها نشان داد که متغیرهای آنتروپومتریکی و همچنین نوع فعالیت ورزشی بر قدرت فشردن دست تاثیرگذار هستند.
مریم ناصحی فرهاد رحمانی نیا
تعدادی از مطالعات نشان داده اند که ورزش نقش مهمی در تنظیم عوامل شناختی و غیرشناختی بازی می کند و مشخص شده ورزش منجر به بهبود یادگیری و اختلال حافظه در بیماری آلزایمر می شود و رفتارهای اضطرابی و استرس را کاهش می دهد. مکانیسم های دقیق این اثرات به طور کامل روشن نیست، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین شنا بر فراموشی ناشی از اسکوپولامین در ناحیه ca1 هیپوکامپ، توسط دستگاه epm می باشد.96 راس موش سوری نژاد(nmri) با میانگین وزنی24 الی 28 گرم انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه تمرینی سالم(n=32)،بدون تمرین آلزایمری(n=32)، تمرینی آلزایمری(n=32))در هر گروه 8n=( تقسیم شدند. آلزایمر با تزریق اسکوپولامین (آنتاگونیست گیرنده ی موسکارینی استیل کولین ) در ناحیه ca1 هیپوکامپ موش ها ایجاد شد و تمرین شنا(5 روز در هفته/ 1 ساعتدر هر روز ) در روز ها ی مختلف(30،20،10)بر گروه تمرینی سالم و20 روز بر گروه تمرینی آلزایمری اعمال شد. برای بررسی حافظه و اضطراب از دستگاه epm استفاده شد. جهت تعیین نرمال بودن توزیع داده ها از آزمونکلموگراف – اسمیرنف استفاده شد.همچنین جهت تعیین معنی دار بودن اختلاف بین گروه های تحقیق از آزمون آماری two-way anovaو آزمون تعقیبی tukey استفاده شد. اختلاف با (05/0p ?)به عنوان تفاوت معنی دار در نظر گرفته شدو سطح معنی داری در روز پس از تست نسبت به گروه کنترل سنجیده شد یافته های تحقیق، نشان داد؛ که 10، 20و 30 روز شنا بدنبال 7 روز قطع تمرین در روز تست منجر به اضطراب در موش ها نشد و موش هایی که 10 و 20 روز شنا کردند حافظه داشتند اما 30 روز تمرین شنا منجر به بهبود حافظه در موش ها شد(05/0p?). همچنین تزریق درون مغزی دوز 2 و 3 بجز دوز 1 اسکوپولامین قبل از روز تست منجر به تخریب حافظه شد(p?0/01)ولی در روز تست منجر به اضطراب نشد. همچنین نشان داده شد که 20 روز تمرین شنا بدنبال 7 روز قطع تمرین فراموشی ناشی از دوز 2 اسکوپولامین را بهبود می بخشد. به طور خلاصه؛نتایج تحقیق حاضر نشان داد تمرین شنا از فراموشی ناشی از اسکوپولامین در ناحیهca1 هیپوکامپ موش جلوگیری می کند.
مرتضی نسترن بهمن میرزایی
هدف از این پژوهش مقایسه اثر زمان های استراحت بین نوبتی 1 و 3 دقیقه ای تمرین با وزنه بر شاخص های آسیب عضلانی، حداکثر قدرت انقباض ایزومتریک و حفظ تکرارها ی متوالی حرکات بالا تنه و پایین تنه درمردان جوان تمرین نکرده بود. 12 نفر از دانشجویان تمرین نکرده دانشگاه گیلان با میانگین سن 06/2 ± 17/23 سال، قد 55/3 ± 17/175، وزن 26/8 ± 33/67 کیلوگرم و چربی 82/1 ± 67/16 درصد برای شرکت در دو جلسه فعالیت مقاومتی با دو هفته استراحت بین هر جلسه در این پژوهش به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. ترتیب حرکات در هر جلسه شامل جلوپا، جلوبازو با هالتر، پشت پا، پشت بازو خوابیده با هالتر ، پرس پا و پرس سینه با شدت 80 درصد 1rm تا سر حد خستگی بود. آزمودنی ها به صورت تصادفی و توازن متقابل برای زمان های 1 و 3 دقیقه در هر جلسه فعالیت مقاومتی در گروه ها قرار گرفتند. آنزیم های کراتین کیناز و آسپارتات آمینوترنسفراز پیش از آزمون، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی اندازه گیری شدند. میزان درک درد عضلانی، دامنه حرکتی مفصل آرنج و زانو و حداکثر قدرت انقباض ارادی ایزومتریک بالاتنه و پایین تنه قبل از شروع فعالیت، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی و همچنین میزان ادراک فشار و خستگی پس از هر فعالیت مورد ارزیابی قرار گرفت. تعداد تکرارها پس از انجام هر حرکت ثبت و اختلاف تعداد تکرارهای نوبت اول و سوم به عنوان میانگین حفظ تعداد تکرارها در حرکات بالا تنه و پایین تنه تعیین گردید. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، t همبسته و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که زمان استراحت 3 دقیقه در حرکات پایین تنه باعث حفظ تکرارها می شود (05/0p <). ادراک درد عضلانی و غلظت های ck و ast در زمان های 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی در هر دو گروه افزایش یافت (05/0p <). mvc و دامنه حرکتی در زمان های مختلف در هر دو گروه کاسته شد (05/0p <)، اما تفاوتی بین دوگروه در این متغیرها مشاهده نشد (05/0p > ). ادراک فشار و خستگی در همه فعالیت ها به جز حرکت پرس سینه در گروه 1 دقیقه بیشتر از 3 دقیقه بود (05/0p <). پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت در حجم کار و حفظ تکرارها در زمان های استراحتی مختلف، مستقل از پاسخ های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی است. همچنین زمان استراحت 3 دقیقه در حرکات پایین تنه منجر به حفظ تکرارها و بازیافت مناسب می شود.
رسول نصیری ارسلان دمیرچی
مقدمه: به نظر می رسد زمان استراحت بین نوبت ها یک عامل مهم می باشد که بر حجم تمرین و خستگی ناشی از تمرین اثر می گذارد. هدف از این مطالعه مقایسه اثر استراحت فعال و غیرفعال بین نوبت ها با تناوب های استراحتی متفاوت (3 و 4 دقیقه) بر تعداد تکرارهای پرس سینه مردان تمرین نکرده با شدت 50 و 75 درصد یک تکرار بیشینه بوده است. روش کار: پانزده دانشجوی پسر غیرورزشکار (سن 17/2±7/21 سال، قد 98/5±174 سانتی متر، وزن 03/1±36/71 کیلوگرم، شاخص توده بدن 19/3±44/23 کیلوگرم بر مترمربع) طی 9 هفته مورد مطالعه قرار گرفتند. قبل از شروع مطالعه روش کار برای آزمودنی ها توضیح داده شد، سپس همه آزمودنی ها فرم سلامت را تکمیل و رضایت نامه شرکت در آزمون را امضا کردند. همه آزمودنی ها بصورت تفریحی فعالیت بدنی انجام می دادند، اما جز افراد تمرین کرده نبودند. هفته اول شامل 4 جلسه بود و هفته های بعد هر کدام شامل یک جلسه بود. جلسه اول روش اجرای صحیح تست یک تکرار بیشینه، پرس سینه و کشش پویا برای شرکت کنندگان توضیح داده شد. جلسه دوم و سوم آزمودنی ها پروتکل را به صورت آزمایشی اجرا کردند و جلسه چهارم یک تکرار بیشینه همه آزمودنی ها برای حرکت پرس سینه محاسبه شد. آزمون اصلی که شامل انجام سه نوبت پرس سینه تا سرحد خستگی و با تناوب استراحتی 3 و 4 دقیقه بین نوبت ها بود، در هشت هفته اجرا شد. حجم تمرین عبارت بود از مجموع کل تعداد تکرارها طی سه نوبت متوالی و استراحت فعال نیز عبارت بود از انجام حرکات کششی پویا. یافته ها: در هر دو شدت 50 و 75 درصد یک تکرار بیشینه استفاده از استراحت فعال بین نوبت ها در مقایسه با استراحت غیرفعال به طور معنی داری باعث انجام تعداد تکرارهای بیشتری در یک جلسه شد )05/0(p?. همچنین در استراحت فعال بین 3 و 4 دقیقه از نظر تعداد تکرارها تفاوت معنی داری مشاهد نشد. اما در استراحت غیرفعال تفاوت بین دو تناوب استراحتی معنی دار شد )05/0(p?. بحث و بررسی: یافته های مطالعه حاضر نشان داد، استفاده از کشش پویا بین نوبت های تمرین در مقایسه با استراحت غیرفعال، می تواند باعث سرعت بخشیدن به روند بازسازی ذخایر انرژی و دفع متابولیت های ناشی از فعالیت عضلانی و در نهایت باعث افزایش تعداد تکرارهای پرس سینه مردان تمرین نکرده در یک جلسه فعالیت با وزنه شود.
سعید شوکتی بصیر حمید محبی
هدف از مطالع? حاضر مقایسه پاسخ های فشار خون، ضربان قلب، هزینه اکسیژن میوکارد، نیتریک اکساید و اسید لاکتیک پس از یک جلسه فعالیت تناوبی شنا و دویدن در مردان جوان تمرین کرده بود. شانزده مرد سالم تمرین کرده، شامل 8 شناگر و 8 دونده (سن 4/1± 5/22 سال ،قد 75/4±176 سانتی متر شاخص توده بدنی 8/0± 2/22 کیلوگرم بر متر مربع ، چربی بدن 2/1± 1/13 درصد و حداکثر اکسیژن مصرفی 2/3 ±1/54 میلی لیتر در کیلوگرم در دقیقه) با فشار خون طبیعی به صورت تصادفی به مدت 40 دقیقه با 75-65 درصد ضربان قلب ذخیره فعالیت تناوبی دویدن و یا شنا کردن را انجام دادند و یا در وضعیت کنترل قرار گرفتند. ضربان قلب، فشار خون هزینه اکسیژن میوکارد، اسید لاکتیک و نیتریک اکساید خون قبل و به مدت 60 دقیقه بعداز فعالیت و همچنین جلسه کنترل اندازه گیری شد. در مقایسه با فشار خون زمان استراحت، حداکثر کاهش در فشار خون سیستولی در دوندگان 30 دقیقه پس از فعالیت (4/11 میلی متر جیوه) و در شناگران 15 دقیقه پس از فعالیت(9/13 میلی متر جیوه) مشاهده شد (05/0>p). کاهش فشار خون سیستولی پس از شنا کردن نسبت به دویدن در دقیقه 15 به طور معنی داری بیشتر بود (05/0>p) ولی در فشار خون دیاستولی در هیچ یک از زمان های اندازه گیری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تغییرات ضربان قلب در دقایق 15، 30 و 45 بعد از فعالیت نسبت به قبل از فعالیت بین دو گروه تفاوت معنی داری داشت (05/0>p). هزینه اکسیژن میوکارد نیز در دقایق 15و30 پس از فعالیت نسبت به قبل از فعالیت بین دو گروه تفاوت معنی دار داشت (05/0>p). مقادیر اسید لاکتیک و نیتریک اکساید در هر دو گروه نسبت به قبل از فعالیت افزایش معنی داری داشت (05/0>p). میزان افزایش نیتریک اکساید در گروه دوندگان به طور معنی داری بیشتر از گروه شناگران بود (05/0>p) که می تواند به دلیل بیشتر بودن توده عضلانی در گیر در فعالیت دویدن باشد. اما میزان افزایش اسید لاکتیک پس از فعالیت به طور معنی داری در گروه شناگران بیشتر از گروه دوندگان بود (05/0>p) که می-تواند به دلیل نیروی مقاومت آب در فعالیت شنا باشد. نتایج این تحقیق نشان داد نوع و وضعیت یک جلسه فعالیت حاد (دویدن و شنا کردن) اثر تقریباً مشابهی در کاهش فشار خون پس از فعالیت دارد. اگر چه زمان تاثیر کاهش فشارخون پس از فعالیت دویدن نسبت به شنا کردن طولانی تر بوده است. همچنین به نظر می رسد تاثیر نیتریک اکساید بر هیپوتنشن پس از فعالیت، بیشتر از اسید لاکتیک می باشد.
اکبر صالحی بهمن میرزایی
در حال حاضر تمرین مقاومتی به عنوان بخش کاملی از برنامه های بازتوانی و ارتقای سلامتی در دامنه ی وسیعی از حوزه های بالینی مورد توجه قرار گرفته است. تمرین مقاومتی یکطرفه منجر به افزایش قدرت نه فقط در عضو تمرین کرده، بلکه در عضلات مشابه عضو طرف مقابل نیز می شود. این پدیده انتقال دو جانبه نامیده می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر پدیده ی انتقال دو جانبه بود. تعداد 40 آزمودنی تمرین نکرده (حداقل به مدت 1 سال) به طور تصادفی به دو گروه تمرینی ایزوتونیک (15 نفر) و ایزومتریک (15 نفر) و یک گروه شاهد (10 نفر) تقسیم شدند که به طور یکطرفه اکستنسورهای زانو را تمرین دادند. طول دوره ی تمرینی 3 جلسه در هفته و 6 هفته بود. برنامه ی تمرینی گروه ایزوتونیک شامل 80% 1rm، 3 نوبت (2 دقیقه استراحت بین نوبت ها) و 6 تا 8 تکرار بر روی اکستنسورهای زانو و برنامه ی تمرینی گروه ایزومتریک نیز شامل 30 انقباض ایزومتریک بیشینه در60 درجه از فلکشن زانو (2 تا 4 ثانیه مدت انقباض) با 15 ثانیه استراحت بین هر انقباض بود که به صورت حداکثر تلاش انجام شد. گروه کنترل نیز در محل تمرین حضور داشتند، اما هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. قدرت پویا (1rm)، قدرت ایستا (mvic) و الکترومیوگرافی یکپارچه (iemg) قبل و بعد از دوره ی تمرینی اندازه گیری شد. قدرت 1rm و mvic در دو گروه تمرینی در عضو تمرین کرده (به ترتیب 95/28% و 38/17% در گروه ایزوتونیک و 87/14% و 76/25% در گروه ایزومتریک) و تمرین نکرده (به ترتیب 16/10% و 33/8% در گروه ایزوتونیک و 18/10% و 21/6% در گروه ایزومتریک) به طور معنی داری (05/0?p) افزایش یافت، تغییرات iemg نیز مشابه با قدرت بود، اما در گروه کنترل در هیچ یک از متغیرها تغییر معنی داری مشاهده نشد. تفاوت معنی داری در پدیده ی انتقال دو جانبه بین دو گروه ایزوتونیک (33/8%) و ایزومتریک (21/6%) در عضلات اکستنسور پای تمرین نکرده مشاهده نشد. با وجود این، با در نظر گرفتن شدت تمرین و میزان انتقال دوجانبه در هر یک از گروه ها، به نظر می رسد در برنامه های بازتوانی، تمرین مقاومتی ایزوتونیک ممکن است سودمندتر از تمرین ایزومتریک باشد.
محمد مرادخانی بهمن میرزایی
امروزه اهمیت حجم تمرین به عنوان یکی از مهم ترین متغیرهای تمرینات مقاومتی به خوبی نشان داده شده است. یکی از عناصر سازنده حجم تمرین زمان تحت تنش است. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تمرینات مقاومتی با زمان های تحت تنش متفاوت بر تغییرات کراتین کیناز، الکترومیوگرا فی(emg) ،قدرت ایزومتریک و درک درد عضلانی مردان جوان تمرین نکرده است. آزمودنی های این تحقیق را 8 داوطلب مرد سالم تمرین نکرده(سن 2±5/20 سال، وزن 6/5±8/68 کیلوگرم، قد 82/6±5/176 سانتی متر) تشکیل می دادند که به صورت تصادفیطی 3 جلسه با فواصل یک هفته ای 3 روش تمرین مقاومتی را با اعمال روش توازن متقاطع اجرا کردند. روش ها شامل روش آهسته(4 ثانیه درون گرا و 2 ثانیه برون گرا)، روش معمولی(2ثانیه درون گرا و 2 ثانیه برون گرا) و روش سریع(1 ثانیه درون گرا و 2 ثانیه برون گرا) بود. هر آزمودنی در هر جلسه 4 نوبت حرکت باز کردن زانو را با 30% 1rm و تا مرز خستگی اجرا می کرد. کراتین کیناز، فرکانس میانه(mdf) به عنوان شاخص خستگی اللکترومیوگرافی، حداکثر قدرت ایزومتریک و درک درد عضلانی در وهله های قبل، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از تمرین مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به اطلاعات بدست آمدهتفاوت معنی داری در مقادیر کراتین کیناز، فعالیت الکترومیوگرافی، درک درد عضلانی و حداکثر قدرت ایزومتریک بین 3 روش مشاهده نشد . اما تفاوت های درون گروهی نشان دهنده تغییرات معنی دار نسبت به قبل از تمرین و در برخی وهله ها،+ نسبت به بلافاصله پس از تمرین بود(05/0p?). با توجه به نتایج حاصله می توان نتیجه گرفت،اگرچه روش های ارائه شده سبب افزایش معنی دار کراتین کیناز هر گروه نسبت به پیش آزمون شده است، اما استفاده از زمان های تحت تنش مورد استفاده در این مطالعه، نمی تواند سبب تفاوت معنی داری بین آن ها شود. به همین منظور به مربیان و ورزشکاران توصیه می شود برای رسیدن به اهداف مورد نظر از تمرینات مقاومتی از هر سه روش اعمال شده استفاده نمایند. وازگان کلیدی: زمان تحت تنش، کراتین کیناز، الکترومیوگرافی، آسیب عضلانی
کاظم ستوده بهمن میرزایی
مطالعات گوناگون نشان دادندکه ترتیب حرکت متفاوت فعالیت مقاومتی اثر معنی داری بر پاسخ های هورمونی و متابولیکی می گذارد. این عوامل می توانند به پاسخ های متفاوت آسیب عضلانی منجر شوند و اهداف تمرین را دستکاری کنند. هدف این پژوهش اثر ترتیب حرکت در تمرین با وزنه بر آنزیم کراتین کیناز(ck)، حداکثر قدرت انقباض ارادی ایزومتریک (mvc) و حفظ تکرارها در نوبت های متوالی حرکات در مردان جوان تمرین نکرده بود. 12 نفر از دانشجویان تمرین نکرده دانشگاه گیلان با میانگین سن 05/3 ± 12/23 سال، قد 35/4 ± 47/173سانتی متر، وزن 26/9± 33/68 کیلوگرم و چربی 22/1 ± 67/15درصد برای شرکت در دو جلسه فعالیت مقاومتی با دوهفته استراحت بین هر جلسه در این پژوهش به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. دو جلسه فعالیت مقاومتی را (سه نوبت، با 80% درصد یک تکرار بیشینه، دو دقیقه استراحت بین نوبت ها و حرکات) با حرکات مشابه در ترتیب های معکوسی اجرا کردند (گروه عضلات بزرگ به کوچک در مقابل عضلات کوچک به بزرگ). آزمودنی ها به صورت تصادفی و توازن متقابل برای ترتیب حرکت ها در هر جلسه فعالیت مقاومتی در هر دو گروه قرار گرفتند. در هر جلسه آنزیم کراتین کیناز (ck) پیش از آزمون، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی اندازه گیری شد. میزان درک درد عضلانی، دامنه حرکتی مفصل آرنج و حداکثر قدرت انقباض ارادی ایزومتریک آرنج قبل از شروع فعالیت، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی و همچنین میزان ادراک فشار و خستگی پس از هر فعالیت مورد ارزیابی قرار گرفت. تعداد تکرار ها پس از انجام هر حرکت ثبت و اختلاف تعداد تکرار های نوبت اول و سوم به عنوان میانگین حفظ تعدد تکرار ها در حرکات بالاتنه تعیین گردید. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، t همبسته و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که اجرای گروه های عضلانی بزرگ در ابتدای جلسه تمرینی حرکات بالاتنه باعث حفظ تکرار ها می شود. ادراک درد عضلانی و غلظت ck در زمان های 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی در هر دو گروه افزایش یافت (p< 0.05). mvc و دامنه حرکتی در زمان های مختلف در هر دو گروه کاسته شد، اما تفاوتی بین دو گروه در این متغیر ها مشاهده نشد. تفاوت معنی داری در ادراک فشار و خستگی بین ترتیب حرکت ها مشاهده نشد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت در حجم کار و حفظ تکرار ها در ترتیب حرکت متفاوت فعالیت مقاومتی، مستقل از پاسخ های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی است. همچنین کل تعداد تکرار ها در حرکات پرس سینه با هالتر و کشش با دستگاه قرقره در ترتیب حرکت گروه عضلات بزرگ به کوچک در مقایسه با گروه عضلات کوچک به بزرگ، بطور معنی داری بزگتر بود.
مهدی قهرمانی مقدم بهمن میرزایی
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر فعالیت مقاومتی و مکمل ملاتونین بر شاخص های فشار اکسایشی و آنتی اکسیدانی در مردان سالمند تمرین نکرده و تمرین کرده رقابتی (گروه تمرین کرده، تعداد = 8 نفر، سن 98/1 ± 75/59 سال، قد 08/7 ± 25/172 سانتی متر، وزن 6/14 ± 76 کیلوگرم و گروه تمرین نکرده، تعداد = 7 نفر، سن 9/1 ± 42/61 سال، قد 09/4 ± 14/173 سانتی متر، وزن 15/8 ± 71/79 کیلوگرم) بود که به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها فعالیت مقاومتی را که شامل: پرس سینه، باز کردن زانو، کشیدن میله لت، خم کردن زانو، جلو بازو، ساق پا و پشت بازو بود را با 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه (1rm) و 8 تا 12 تکرار انجام دادند. برای اندازه گیری پراکسیداسیون لیپید (8-iso pgf2?)، آسیب dna (8-ohdg)، ملاتونین، بیلی روبین تام و اسید اوریک، نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از فعالیت و همچنین مکمل سازی و فعالیت مقاومتی جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای مقایسه بین گروه های ورزشکار و غیرورزشکار از آزمون t مستقل استفاده شد. پس از فعالیت مقاومتی افزایش معنی داری در پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب dna (05/0>p) در هر دو گروه مشاهده شد. در 24 ساعت پس از تمرین مقدار شاخص ها کاهش معنی داری نسبت به پیش از تمرین داشت و به سطوح اولیه بازگشت. سالمندان غیرورزشکار به طور معنی داری پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب dna (05/0>p) بیشتری پس از فعالیت مقاومتی داشتند. مقادیر پای? بیلی روبین تام (059/0 = p) و ظرفیت تام آنتی-اکسیدانی (067/0 = p) به طور غیر معنی داری در گروه ورزشکار بالاتر بود. تفاوت معنی داری در میزان اسید اوریک آزمودنی-های دو گروه مشاهده نشد. فعالیت مقاومتی تغییر معنی داری در هیچ یک از شاخص ها ایجاد نکرد. مکمل سازی ملاتونین میزان شاخص آسیب اکسیداتیو dna (8-ohdg) را به طور غیرمعنی داری کاهش داد (86/0 = p). همچنین، میزان شاخص پراکسیداسیون لیپید (8-iso pgf2?) را در گروه ورزشکار به طور غیرمعنی داری کاهش داد (19/0 = p). اما این کاهش در قبل و بعد از فعالیت مقاومتی در گروه غیرورزشکار معنی دار (028/0 = p) بود. در پایان، مکمل ملاتونین باعث کاهش غیرمعنی دار بیلی روبین تام در هر دو گروه [ورزشکار (17/0 = p) و غیرورزشکار (23/0 = p)]، اما افزایش غیرمعنی دار اسید اوریک در دو گروه شد [ورزشکار (58/0 = p) و غیرورزشکار (56/0 = p)]. گروه ورزشکار در 24 ساعت بعد از فعالیت مقاومتی به طور معنی داری (037/0 = p) اسید اوریک بالاتری داشت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد، فعالیت منظم و طولانی مدت کشتی منجر به بروز آسیب اکسایشی کمتری می شود و کشتی گیران سالمند فعال پس از فعالیت مقاومتی آسیب اکسایشی کمتری را تجربه می کنند. همچنین، فعالیت منظم و طولانی مدت منجر به بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی سالمندان می شود. نهایتا، مکمل ملاتونین اثرات مطلوبی بر فشار اکسایشی ناشی از فعالیت مقاومتی داشت و منجر به بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی گردید.
علی مقنیان شورک بهمن میرزایی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ترکیب بدنی، رفتارهای مرتبط با سبک زندگی و عوامل دموگرافیک با آمادگی عضلانی دانش آموزان پسر بود. به همین منظور 407 نفر دانش آموز پسر مقاطع راهنمایی و دبیرستان شهر یزد با میانگین سنی 45/1± 92/14 سال، قد 03/1± 165 سانتی متر و وزن 36/1± 09/57 کیلوگرم به طور تصادفی به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای تعیین رده های وزنی از cut off-bmi و صدک های آن استفاده شد، به این صورت که اگر bmi کوچکتر یا مساوی نقطه درصدی 15 باشد کم وزن، اگر bmi بین نقطه درصدی 15 تا 85 باشد در رده وزنی قابل قبول، اگر bmi بین نقطه درصدی 85 تا 95 باشد اضافه وزن و اگر bmi بزرگتر از نقطه درصدی 95 باشد، فرد چاق محسوب می شد. سپس چربی زیرپوستی دو نقطه ای سه سربازو و ساق پا اندازه گیری شد. برای ارزیابی وضعیت آمادگی جسمانی از شاخص های استقامت عضلانی میان تنه(دراز و نشست تعدیل شده)، استقامت ایستای بالاتنه(آویزان شدن با آرنج خم)، استقامت عضلانی پویای بالاتنه(شنای سوئدی 90 درجه)، توان عضلانی پایین تنه(پرش افقی) و انعطاف پذیری(رساندن دست در حالت نشسته با پشت ثابت شده)، برای بررسی عوامل دموگرافیک، از پرسش نامه وضعیت اجتماعی اقتصادی و برای ارزیابی رفتارهای مرتبط با سبک زندگی که شامل فعالیت بدنی، عادات تغذیه ای و اوقات بی تحرکی بود از پرسش نامه فعالیت بدنی بک، پرسش نامه عادات تغذیه ای و دو سوال در رابطه با میزان تماشای تلویزیون و استفاده از کامپیوتر و بازی های کامپیوتری، استفاده شد. همچنین برای بررسی بلوغ از پیش بینی قد بزرگسالی که با استفاده از معادله رگرسیون خمیس و روچ (1994)بدست آمد، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات هم از روش همبستگی پیرسون و سهمی برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: درصد کم وزنی(4/21) بالاتر از اضافه وزن(2/15) و چاقی(9/4) بود. درصد بالاتری از جامعه فعالیت بدنی پایینی داشتند(3/42). با مقایسه داده های آمادگی عضلانی با نورم fitnessgram، تنها 65/5 درصد از آمادگی عضلانی بالایی برخوردار بودند. بین ترکیب بدنی و آمادگی عضلانی رابطه منفی وجود داشت( 05/0 p ?). در بین رفتارهای مرتبط با سبک زندگی تنها اوقات بی تحرکی رابطه ای با آمادگی عضلانی نداشت(05/0 <p ). عوامل دموگرافیک نیز رابطه ای با آمادگی عضلانی نداشت(05/0< p). به علاوه تنها عادات تغذیه ای با عوامل دموگرافیک رابطه مثبتی داشت(05/0 p ?). در مورد رابطه بین رفتارهای مرتبط با سبک زندگی و ترکیب بدنی، تنها بین عادات غذایی و هر دو شاخص bmi و درصد چربی بدن رابطه منفی مشاهده شد(05/0 p ?) و اوقات بی تحرکی تنها با درصد چربی بدن رابطه مثبتی داشت(05/0 p ?)، ولی فعالیت بدنی با ترکیب بدنی رابطه ای نداشت. با توجه به نتایج پژوهش، سطح آمادگی عضلانی در بین دانش آموزان شهر یزد پایین می باشد و با توجه به رابطه قوی تر فعالیت بدنی و ترکیب بدنی با آمادگی عضلانی، همچنین رابطه بین عادات غذایی با آمادگی عضلانی و ترکیب بدنی، پیشنهاد می شود که با تشویق و ترغیب دانش آموزان به شرکت در فعالیت های بدنی و آگاهی لازم در رابطه با رعایت عادات غذایی مناسب، زمینه بهبود سلامت جسمی و روانی آنها فراهم آید. واژه های کلیدی: ترکیب بدنی، رفتارهای مرتبط با سبک زندگی، عوامل دموگرافیک، آمادگی عضلانی
پریسا روزبهانی بهمن میرزایی
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر فعالیت ورزشی تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر پاسخ اینترلوکین-6 (il-6) سرم و ارتباط آن با گلوکز در مردان غیر ورزشکاربود. روش کار: 9 مرد غیرورزشکار داوطلب، با میانگین سنی 5/0±6/24 سال، وزن 9/4±9/72 کیلوگرم و قد 3/5±8/174 سانتی متر در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنیها برنامه فعالیت اصلی را به مدت 30 دقیقه شامل 10 تکرار 1 دقیقه ای با بار کار 80 درصد wmax روی چرخ کارسنج در شرایط هایپوکسی نورموباریک (اکسیژن برابر 3/15 تا 5/15 درصد برابر ارتفاع 2500 متر) و بعد از یک هفته در شرایط نورموکسی (اکسیژن برابر 20 تا 21 درصد)اجرا کردند. بین هر کدام از تکرارها برای بازگشت به حالت اولیه، شدت فعالیت به 50 درصد wmax کاهش داده شد. در جلسه آزمون، برای سنجش میزان il-6 و گلوکزسرم، هر بار 2 میلی لیتر خون در زمانهای مختلف (قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از اجرای فعالیت)، از ورید بازویی آزمودنیها جمعآوری شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، و برای تعیین ارتباط بین il-6 و گلوکزاز روش آماری ضریب همبستگی پیرسوناستفاده شد. یافته ها: سطوح سرمی il-6 آزمودنیها بلافاصله و دو ساعت بعد از فعالیت در شرایط هایپوکسی و نورموکسی کاهش غیرمعنی داری را نشان داد. همچنین ارتباطی بین میزان سرمی il-6 و گلوکز، بین این دو شرایط مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری:با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر و عدم تأثیر معنیدار بر پاسخ il-6 در شرایط هایپوکسی و نورموکسی، مردان جوان غیرورزشکار می توانند از شیوه موثر و مفید اجرای فعالیت با شدت بالا در هر دو شرایط بهره مند شوند.اما با توجه به تأثیر شدت، مدت، نوع فعالیت ورزشی و درجه هایپوکسی روی میزان پاسخ شبکه سایتوکاین ها، بهتر است در ارائه فعالیتهای ورزشی شدید برای مردان غیرورزشکار احتیاط بیشتری کرد.
سعیده مجرد ازبرمی بهمن میرزایی
دیسمنوره یکی از اختلالات شایع دستگاه تناسلی است که تقریبًا 50 درصد از زنان دارای دوره قاعدگی منظم را درگیر می¬کند. دیسمنوره اولیه به درد قاعدگی در غیاب بیماری قابل اثبات لگنی اطلاق می¬گردد که معمولاً در دو سال اول بعد از قاعدگی هنگامی که تخمک گذاری برقرار می¬شود، بروز می¬کند. هدف مطالعه حاضر مقایسه شیوع و شدت دیسمنوره اولیه در ورزشکاران و غیرورزشکاران و ارتباط آن با برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی بود.
فهیمه مهربانی بهمن میرزایی
اگرچه اجرای تمرینات هوازی مزایای بسیاری دارد، اما فعالیت هوازی شدید منجر به بروز استرس اکسایشی در بافت های مختلف می گردد. یکی از شیوه های مقابله با آثار نامطلوب استرس اکسایشی، استفاده از مکمل های گیاهی و طبیعی است که در این بین می توان به سیر بعنوان یک آنتی اکسیدان قوی اشاره کرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت (3 روز) عصار? سیر بر فعالیت آنزیم های بزاقی استرس اکسایشی پس از فعالیت شدید استقامتی در دختران جوان ورزشکار بود. به این منظور تعداد 10 دانشجوی دختر ورزشکار (سن: 12/22 سال، قد: 23/165سانتی متر، وزن: 35/57کیلوگرم، چربی بدن: 64/23 درصد، اکسیژن مصرفی بیشینه: 27/39 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه و شاخص توده بدن 09/21 مترمربع/کیلوگرم) انتخاب و به صورت تصادفی و به روش متقاطع به دو گروه 5 نفری مکمل (روزانه 1200 میلی گرم: 3 عدد کپسول 400 میلی گرمی عصاره سیر) و دارونما (روزانه 1200 میلی گرم: 3 عدد کپسول 400 میلی گرمی نشاسته) تقسیم شدند. کپسول های سیر به همراه 500 میلی لیتر آب در طی وعده ناهار مصرف شد. آخرین وعده کپسول ها به طور همزمان به همراه ناهار مشترک با فاصله سه ساعت قبل از اجرای فعالیت شدید هوازی صرف شد. آزمودنی ها پس از گرم کردن به مدت 30 دقیقه بر روی چرخ کارسنج با شدت %80 ضربان قلب بیشینه رکاب زدند. نمونه های بزاقی قبل و بعد مکمل گیری و بلافاصله، 30 و 60 دقیقه بعد از رکاب زدن به منظور تعیین فعالیت آنتی اکسیدان های سوپر اکسید دیسموتاز (sod) و پراکسیداز (pod) جمع آوری شد. سپس آزمودنی ها با فاصله 5 روز استراحت برای مرحله دوم پروتکل آماده شدند. به این صورت که تمام مراحل مانند مرحله اول تکرار شد و فقط گروه آزمودنی ها به روش متقاطع تغییر کرد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میزان فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز بلافاصله و 30 دقیقه پس از فعالیت نسبت به قبل از فعالیت و قبل از شروع مکمل گیری به طور معنی داری افزایش نشان داد. همچنین مقادیر این آنزیم بلافاصله، 30 و 60 دقیقه پس از فعالیت ورزشی در گروه مکمل نسبت به گروه دارونما بالاتر بود(05/0>p). مقادیر پراکسیداز بزاقی بلافاصله و 30 دقیقه پس از فعالیت نسبت به قبل از فعالیت و قبل از مکمل گیری به طور معنی داری بالاتر بود(05/0>p). همچنین سطح فعالیت این آنزیم 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی در گروه مکمل سیر نسبت به دارونما به طور معنی داری بیشتر بود(05/0>p). نتایج نشان داد مصرف عصاره سیر موجب افزایش در مقادیر آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپر اکسید دیسموتاز و پراکسیداز بلافاصله و تا یک ساعت پس از فعالیت شدید هوازی در دختران ورزشکار می شود. بنابراین احتمالاً مکمل گیری سیر توانسته است موجب افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی بدن در پاسخ به یک جلسه فعالیت هوازی شدید شود.
محسن ابراهیمی فرهاد رحمانی نیا
چکیده ندارد.
مهدی قهرمانی مقدم بهمن میرزایی
چکیده ندارد.
مهدی برجی ارسلان دمیرچی
چکیده ندارد.
ملیحه ربیعی فاروجی بهمن میرزایی
چکیده ندارد.
عبدالرسول چوپانی نجف آبادی بهمن میرزایی
چکیده ندارد.
محمدرضا امامی میبدی بهمن میرزایی
چکیده ندارد.
مرتضی سنگدوینی بهمن میرزایی
چکیده ندارد.
ابوالفضل جعفرزاده باغان فرهاد رحمانی نیا
چکیده ندارد.
بهمن میرزایی - مشیری
تصمیم گیری عبارتست از برگزیدن یکی از راههای مختلفی که برای اقدام وجود دارند. فعالیت های مورد نیاز برای فرایند تصمیم گیری عبارتند از :1-مشکل یابی.2-انتخاب.3-تصمیم گیری.4-مشکل گشایی.مرحله سوم این فرایند (تصمیم گیری) یکی از وظایف اصلی مدیران است، انجام این وظیفه مهم در شرایط ناپایدار ، با منابع محدود و متغیرهای زیاد، اهمیت تصمیم گیری و اثربخشی آن را افزایش می دهد.مدیران پیوسته تصمیم می گیرند که چه کاری ؟ چه موقع؟در کجا؟ و چگونه انجام گیرد.ارزش یک مدیر نیز با تصمیماتی که اتخاذ می نماید سنجیده می شود. بنابراین مدیران باید با علم تصمیم گیری آشنا باشند. در تحقیق حاضر به سوالات زیر پاسخ داده می شود:1-چه مدل کمی می تواند پاسخگوی بهینه سازی هزینه های انرژی مصرفی جهت استحصال آب شرب باشد؟2-وضعیت موجود تولید آب شرب و هزینه های مربوط به آن در شهر قائن چگونه است؟3-راهکار مناسب جهت کاربرد مدلهای کمی در تولید آب شرب چیست؟