نام پژوهشگر: وحید شیبانی

اثر تحریک الکتریکی فازیک هسته قاعده ای ماینرت به دنبال محرومیت حسی بر خصوصیات پاسخی نورونهای قشربارل در موش صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم پایه 1388
  فاطمه باقری پور   وحید شیبانی

مطالعات متعدد نشان داده اند که هسته قاعده ای ماینرت (nbm) نقش مهمی را در پردازش اطلاعات حسی بر عهده دارد. تحریک الکتریکی nbm منجر به آزاد شدن استیل کولین (ach) در نواحی مختلف قشر می شود. ach یک مدولاتور مهم در کورتکس مغز بوده و در بسیاری از اعمال مهم مغزی مانند برانگیختگی‚ توجه‚ یادگیری و حافطه به کار گرفته می شود. در این تحقیق ما به بررسی اثر تحریک الکتریکی nbm متعاقب ایجاد محرومیت حسی روی پاسخ نورون های قشر بارل پرداختیم. در این آزمایش از جابجایی کنترل شده ویسکر ها در حیواناتی که از روزهای 0‚ 4و 7 پس از تولد همه ویسکرهایشان به جزیکی کنده شده بود و حیوانات کنترل (بدون محرومیت حسی) استفاده کردیم و هسته nbm در 0‚ 50‚ 100‚ 200 و 400 میلی ثانیه قبل از جابجایی ویسکرهای اصلی و کناری تحریک شد. مطالعات ما نشان داد که تحریک الکتریکی nbm موجب افزایش پاسخ on به جابجایی ویسکر اصلی در گروه کنترل و گروه هایی که از روزهای 0‚ 4و 7 پس از تولد ویسکرهایشان کنده شده بود گردید. این اثر در مورد ویسکر کناری محسوس نبود.زمان تاخیر پاسخ نورون ها به جابجایی ویسکر اصلی بعد از تحریک فازیک nbm در گروه کنترل و حیواناتی که از روزهای 0‚ 4و 7 پس از تولد ویسکرهایشان کنده شده بود‚ افزایش پیدا کرد که این اثر در مورد ویسکر کناری هم مشاهده شد. در گروه کنترل و حیواناتی که از روزهای 0‚ 4و 7 پس از تولد ویسکرهایشان کنده شده بود‚ اثر مهاری تحریک ویسکر کناری روی بزرگی پاسخ نورون ها‚ با تحریک nbm کاهش یافت. این یافته ها نشان می دهد که nbm‚ با تعدیل پاسخ نورون ها‚ باعث افزایش پاسخ دهی آنها به تحریکات حسی و نیز کاهش میدان مهاری آنها می شود.

بررسی تأثیر مصرف مغز گردو (juglans regia) بر تشنج های ناشی از کیندلینگ آمیگدال و برهم کنش آن با تحریکات الکتریکی با فرکانس پایین در موش صحرایی نر بالغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم پایه 1390
  شاهین هرندی   وحید شیبانی

صرع پس از سکته ی مغزی شایع ترین اختلال سیستم عصبی می باشد. ناتوانی روش های درمانی موجود در درمان موفقِ تعداد زیادی از افراد مصروع نشان دهنده ی نیاز به یافتن روش های درمانی جدید، موثر و مطمئن است. به نظر می رسد یک بازه ی زمانی بهینه وجود دارد که تحریکات الکتریکی با فرکانس پایین بیشترین آثار ضد صرعیِ خود را در آن ایفا می کنند. از طرفی مشخص شده است که مصرف مغز گردو می تواند باعث پیدایش آثار حفاظت کننده ی سیستم عصبی گردد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مصرف مغز گردو بر تشنج های ناشی از کیندلینگ آمیگدال و برهم کنش آن با تحریکات الکتریکی با فرکانس پایین بود. الکترودها در آمیگدالِ سمت راست موش های صحرایی نرِ بالغ کار گذاشته شدند. حیوانات به شش گروه کنترل، درمان هم زمان با گردو، پیش درمانی با گردو، تحریکات الکتریکی با فرکانس پایینِ سریع، تحریکات الکتریکی با فرکانس پایینِ تأخیری و تحریکات الکتریکی با فرکانس پایینِ تأخیری همراه با پیش درمانی با گردو تقسیم شده و تحریکات روزانه ی کیندل کننده را دریافت کردند. تغییرات الکتروفیزیولوژیک و رفتاری طی پروسه ی کیندلینگ ثبت می شدند. مدت زمان امواج تخیله متعاقب، مراحلِ رفتاری تشنجی، مدت زمان امواج تخلیه متعاقب تجمعی برای رسیدن به هر مرحله ی تشنجی، تعداد تحریکات لازم برای رسیدن به هر مرحله ی تشنجی، تأخیر تا آغاز مرحله ی 4 تشنجی و مدت زمان مرحله ی 5 تشنجی کمیت های مورد اندازه گیری بودند. با توجه به نتایج این تحقیق، مصرف مغز گردو به صورت خوراکی، قبل و در هنگام کیندلینگ، فعالیت الکتریکی و رفتاریِ تشنجی را به صورت معنی داری کاهش می دهد. پارامترهای اندازه گیری شده ی مربوط به گروه تحریکات الکتریکی با فرکانس پایینِ تأخیری مشابه با گروه کنترل است؛ در مقابل گروه های دریافت کننده ی تحریکات الکتریکی با فرکانس پایینِ سریع و تحریکات الکتریکی با فرکانس پایینِ تأخیری همراه با پیش درمانی با گردو، آثار ضد تشنجی از خود نشان دادند. این ویژگی ها می تواند در نتیجه ی وجود ترکیبات شیمیایی موجود در مغز گردو از جمله ملاتونین، آلفا توکوفرول، کوئرستین و لینولئیک اسید باشد که ?ثار ضد صرعی آن ها به اثبات رسیده است. به نظر می رسد مصرف مغز گردو می تواند تحریکات الکتریکی با فرکانس پایین را در بازه ی زمانی بزرگ تری موثر گرداند.

بررسی اثرات سمی ناشی از فلز کبالت بر یادگیری و حافظه ی فضایی در موش های صحرایی بالغ نر و ارزیابی کلینیکی کیلیتورهای دفراسیروکس، دفریپرون و دزفری اکسامین به صورت کیلیت درمانی مجزا و ترکیبی در دفع یون کبالت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم 1391
  فاطمه خواجویی نژاد   سیدجمیل الدین فاطمی

کبالت یکی از عناصر ضروری بدن انسان است که در ساختار ویتامین b12 حضور دارد. این فلز، سیستم خون سازی بدن را تحریک کرده و تولید هموگلوبین را افزایش می دهد. بنابراین کبالت می تواند بعنوان درمان آنمی مورد استفاده قرار گیرد. با این وجود، قرار گرفتن در معرض مقادیر بالای این فلز، منجر به ایجاد بیماری پلی سیتمی و پاسخ های خونی، عصبی و نیز پاسخ های ایمنی می شود. همچنین تماس طولانی مدت با کبالت، بصورت خوراکی، موجب افزایش معنی داری در مقدار این فلز در کبد، کلیه، شش، طحال و مغز می گردد. هدف از آزمایشات حاضر، مطالعه ی اثرات سمی ناشی از کبالت کلرید در موش صحرایی نر است. 95 سر موش با وزن 200-250 گرم، برای این آزمایش استفاده شد. حیوانات بطور تصادفی به گروه کنترل (5=n) و گروه های سمیت (90=n) تقسیم بندی شدند. کبالت کلرید به مدت 90 روز، در دوز پایین (mg/kg bdw10) و بالا (mg/kg bdw20) بصورت خوراکی به موش ها داده شد. بعد از طی این مدت، نشانه های غیر طبیعی در حیوانات از جمله ضعف، کم شدن موها و لکه های تیره بر روی کبد مشاهده شد. یکی از اهداف این تحقیق، ارزیابی اثرات کبالت بر یادگیری و حافظه فضایی بوسیله ی ماز آبی موریس در گروه های سمی است. نتایج نشان می دهد که مسمومیت با کبالت، حافظه و یادگیری فضایی را در مقایسه با گروه کنترل، کاهش داده است. یکی از روش های دفع این عنصر سمی از بدن، کیلیت درمانی بوسیله ی کیلیتورهای بیولوژیکی ویژه است. به منظور بررسی توانایی سه کیلیتور دفراسیروکس، دزفری اکسامین و دفریپرون جهت دفع فلز سمی کبالت از بدن، آزمایش های متعددی بر روی موش های آزمایشگاهی به عنوان مدل بیولوژیکی انجام گرفت. کیلیت درمانی به صورت مجزا و ترکیبی به مدت دو هفته به صورت خوراکی (دفریپرون، دفراسیروکس) و تزریقی (دزفری اکسامین) انجام شد. کیلیت درمانی با دفراسیروکس در مقایسه با دیگر کیلیتورها، حافظه و یادگیری فضایی را بیشتر بهبود بخشید. همچنین کیلیت درمانی مجزا، اثرات قابل توجهی در بهبود فاکتورهای حافظه و یادگیری فضایی داشته است. بعد از کیلیت درمانی و گرفتن تست ماز آبی موریس، حیوانات کشته شده و نمونه های کبد، کلیه، شش، مغز، خون کامل و سرم جدا گردید. خون کامل جهت تعیین فاکتورهای خونی از جمله گلبول قرمز، گلبول سفید، هموگلوبین، هماتوکریت و پلاکت آنالیز شد. دیگر نمونه ها به مدت سه روز در دمای 60 درجه سانتیگراد جهت عمل هضم در اسیدنیتریک و سپس آون قرار داده شدند. غلظت کبالت و آهن در نمونه ها به روش جذب اتمی با شعله (faas) اندازه گیری شدند. نتایج کیلیت درمانی نشان می دهد که هر سه کیلیتور توانایی دفع کبالت را از بدن داشته اند اما در میان آنها، کیلیتور دفراسیروکس نسبت به دو کیلیتور دزفری اکسامین و دفریپرون، نقش موثرتری ایفا می کند. بطور کلی تحقیقات نشان می دهند که توانایی کیلیتورها بصورت ترکیبی موثرتر از حالت مجزا می باشد.

بررسی اثرات سمی ناشی از فلز منگنز بر فرایند یادگیری و حافظه ی فضایی در موش های آزمایشگاهی و ارزیابی کلینیکی کیلیتورهای دفراسیروکس، دفریپرون و دزفری اکسامین به صورت کیلیت درمانی مجزا و ترکیبی در دفع فلز منگنز از سیستم بیولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  طیبه زندوکیلی   سید جمیل الدین فاطمی

منگنز یک فلز ضروری در رژیم غذایی انسان است. این عنصر به سالم نگهداشتن سیستم عصبی و سیستم ایمنی کمک می کند و برای تنظیم قند خون لازم می باشد. اما تماس با منگنز به صورت مزمن، در محیط های کاری، می تواند اختلالات شدید در سیستم عصبی مرکزی را به همراه داشته باشد. محل اصلی ذخیره ی منگنز، استخوان (حدود نیمی از آن) می باشد و دفع این عنصر از طریق کبد صورت می گیرد. در تحقیق حاضر اثرات سمی منگنز کلراید در موش های بالغ نر مطالعه شد. 95 سر موش، در محدوده ی وزن 6 ± 300-250گرم مورد استفاده قرار گرفت. حیوانات به طور تصادفی به دو گروه آشامیدنی کنترل (5=n) و شرب منگنز (90=n)، تقسیم شدند.کلرید منگنز در دو دوز پایین 30 و بالا mg/kg 60 وزن بدن موش، به مدت 90 روز به صورت شرب روزانه به حیوانات داده شد.در پایان این دوره ، علائم مسمومیت نظیر کاهش وزن، ریزش موهای بدن، خارش، تیرگی در کبد و روشن شدن بافت شش ظاهر گردید. یکی از روش های دفع این عنصر سمی از بدن، کیلیت درمانی به وسیله ی کیلیتورهای بیولوژیکی می باشد. به منظور بررسی توانایی سه کیلیتور دفراسیروکس، دفریپرون و دزفری اکسامین جهت دفع منگنز از بدن، آزمایش های متعددی بر روی موش های آزمایشگاهی، به عنوان مدل بیولوژیکی انجام گرفت.کیلیت درمانی به صورت مجزا و ترکیبی به مدت دو هفته به صورت تزریقی (دزفری اکسامین) و خوراکی (دفریپرون، دفراسیروکس) انجام شد.سپس عملکرد حرکتی، یادگیری و حافظه ی فضایی موش ها ( توسط تست های روتارود و ماز آبی موریس) مورد ارزیابی قرار گرفت. مسمومیت با منگنز، بر هماهنگی حرکات حیوان( در تست روتارود) اثری نداشت.اما این فلز در دوز پایین و بالا، نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری باعث تخریب یادگیری و حافظه ی فضایی ( در تست ماز آبی موریس) شد. نتایج کیلیت درمانی نشان داد که کیلیتور دفراسیروکس، نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری باعث افزایش یادگیری و حافظه ی فضایی شد و عملکرد آن موثرتر از کیلیتورهای دزفری اکسامین و دفریپرون بود. البته ترکیب کیلیتورهای دزفری اکسامین و دفریپرون در برگشت حافظه ی فضایی موثر واقع شد. در مرحله ی بعد حیوانات کشته شدند و نمونه ی خون آنها جمع آوری شد. بخشی از آن برای اندازه گیری فاکتورهای خونی از قبیل rbc ، wbc، hgb، plt و hct توسط دستگاه آنالیز سلولی و بخش دیگر آن برای اندازه گیری منگنز و آهن در سرم، مورد استفاده قرار گرفت. سپس نمونه های کبد، کلیه، شش و مغز حیوانات جهت اندازه گیری منگنز جدا گردید و پس از توزین برای هضم آنها از نیتریک اسید استفاده شد. برای هضم بهتر، نمونه ها به مدت سه روز در دمای 60 درجه سانتی گراد در آون قرار داده شدند. در نهایت غلظت منگنز و آهن به روش جذب اتمی با شعله (faas) انداز گیری شد. نتایج کیلیت درمانی نشان داد که کیلیتور دزفری اکسامین ( در مقایسه با گروه شاهد) برای دفع یون های منگنز از خون و سرم، موثرتر از کیلیتورهای دفراسیروکس و دفریپرون است. همچنین استفاده ی ترکیبی از کیلیتورهای دزفری اکسامین و دفراسیروکس در دفع فلز از خون، عملکرد خوبی نشان می دهد. به نظر می-رسد که توانایی کیلیتورها به صورت ترکیبی، موثرتر از حالت مجزا می باشد.

تأثیر بی تمرینی در گرایش به خود مصرفی خوراکی مورفین در موش صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1388
  محمدرضا نخعی امرودی   وحید شیبانی

چکیده ندارد.

طراحی سیکل بسته جداسازی مافوق صوت برای جداسازی هیدروکربن ها
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده فنی 1388
  وحید شیبانی   اکبر شاهسوند

چکیده ندارد.

تاثیر مقایسه ایی ترانس پلانت داخل وریدی و داخل کانال نخاعی سلولهای بنیادی عصبی به موش های صحرایی با ایسکمی مغزی کانونی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کرمان 1387
  عباس علی آقایی شفیع آبادی   وحید شیبانی

چکیده ندارد.

بررسی اثرات هیستیدین بر مورفولوژی سلول های ناحیه ca1 هیپوکامپ موش صحرائی متعاقب انسداد موقت شریان مغزی میانی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کرمان 1387
  عباس محمدی پور   حسن افتخارواقفی

چکیده ندارد.