نام پژوهشگر: محسن مسعودی
محسن مسعودی جمال سلیمی
این پژوهش به دنبال آن است تا با بررسی برنامه های درسی کتاب علوم اجتماعی دوره راهنمایی به بررسی میزان این نابرابریها در این برنامه ها بپردازد . مولفه های مورد بررسی در این پژوهش، کلیشه های جنسیتی، نقش های جنسیتی و هویت جنسیتی هستند. پژوهش حاضر بر اساس روش گرد آوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی و با توجه به هدف تحقیق، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. از سوی دیگر، چنانچه رویکرد یا پارادایم زیربنایی پژوهش مد نظر باشد می توان این پژوهش را نوعی پژوهش کمی- کیفی دانست. برای بررسی برنامه های درسی از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی استفاده خواهد شد. جامعه آماری پژوهش شامل کتابهای علوم اجتماعی سه سال دوره راهنمایی میباشد. در اینکار سعی شده تا با تحلیل محتوای عمیق برنامه های درسی این کتابها به بررسی و پاسخ به سوالات پژوهش پرداخته شود. در اینجا از محتوای کتابهای علوم اجتماعی سه سال دوره راهنمایی به عنوان جامعه استفاده و لذا در این پژوهش از هیچ گونه روش نمونه گیری استفاده نمی شود. در این مطالعه نیز با استفاده از روش تحلیل کمی ابتدا اسامی، مشاغل، تصاویر، پدیدآورندگان کتاب، نقش های زنانه و مردانه، صفات زنانه و مردانه استخراج و در جداول یک بعدی قرار داده شد. فراوانی مطلق و نسبی آن ها توصیف گردیده و سپس با توجه به یافته های بدست آمده مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از هر دو روش تحلیل محتوا یعنی تحلیل محتوای کمی و کیفی سود جسته ایم تحیل محتوای کمی از آن جهت که فراوانی اسامی، تصاویر، صفات، نقشها، مشاغل را مشخص و از حیث کلیشه های جنسیتی مورد تحلیل قرار داده ایم و از آن جهت که به محتوای متون و نیز اشعار و داستانها نیز توجه نموده و آنها را مورد تفسیر و تحلیل قرار داده ایم نیز می توان استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی را در این تحقیق صادق دانست. در اکثر محورها وموارد فاصله میان زنان ومردان بیش از 10درصد است واین امر نشان دهنده وجود تبعیض جنسیتی در کتابهای درسی دوره راهنمایی است . بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کتب درسی علوم اجتماعی مجموعاً به پنج نکته مهم دست یافته است : - زنان در نقشهای اصلی کمتر نسبت به مردان در این برنامه ها ظاهر می شوند ؛- در مقایسه با مردان ،ازدواج ومادر بودن برای زنان بسیار مهمتر نشان داده می شود ؛- زنان شاغل در موقعیت های سنتی زنانه نشان داده می شوند بطوری که غالبا زیر دست مردان با جایگاه یا قدرت کمتر قرار دارند ؛ - زنان در برنامه های درسی بسیار منفعل تر از مردان هستند وعموما حل مشکلاتشان را به دیگران واگذار می کنند، - برنامه های درسی، پیشرفت زنان را به رسمیت نمی شناسد یا نادیده می گیرد . مروری به کتاب های تعلیمات اجتمای حاکی است که هویتهایجنسیتی (فرهنگی)ارائه شده عمدتاً دانشآموز، زنان چایکار، شالیکار،خریدار وفروشنده در بازار شهری میباشند. اغلب موارد عکسها در مورد زنان از دور و ازپشت سرگرفتهاند و تقریباً صورت جنسی آنان پیدا نیست، درصورتیکه درمورد مردان چنین وضعی صدق نمیکند.
محسن مسعودی حجت اله جاویدی
هدف پژوهش حاضر، تبیین اثربخشی روش درمانی ادراکی-حرکتی کپارت در کاهش اختلال دیکته دانش آموزان دوره ابتدایی شهر شیراز بود. از جامعه پژوهش، 30 نفر بر اساس ملاک¬های ورودی به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه (گروه آزمایش15 نفر و گروه گواه 15 نفر)، گمارده شدند.ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون املاء پایه دوم و سوم ابتدایی (تبریزی، 1386) و آزمون هوش ریون کودکان (1956) بودند. طرح پژوهشی، طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. ابتدا برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردیده، سپس مداخله آزمایشی (روش درمانی ادراکی-حرکتی کپارت) برای گروه آزمایش در طی 8 جلسه به اجرا در آمد. پس از اتمام برنامه درمانی، پس آزمون اجرا گردید. نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که روش درمانی ادراکی-حرکتی کپارت درکاهش اختلال دیکته(001/0>p) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بوده است. همچنین نتایج نشان داد که روش درمانی ادراکی-حرکتی کپارت باعث کاهش تمام مؤلفه های اختلال دیکته به جزء اختلال قرینه نویسی و وارونه نویسی شده است.