نام پژوهشگر: سودابه علی احمد کروری
یعقوب ایران منش فضل الله عمادیان
این تحقیق به منظور بررسی نقش مطالعات آنزیمی، جهت انجام بررسی های اکولوژی و فیزیوژنتیک در برنامه ریزی مدیریت و احیا توده های بارانک، در محدوده جنگلی شرکت سهامی بهره برداری چوب فریم، در دو رویشگاه سنگده (ارتفاع از سطح دریا=1800-1700 متر) و اشک (ارتفاع از سطح دریا= 2300-2100 متر) صورت گرفته است. ابتدا پایه های بارانک موجود در دو منطقه، کاملا شناسایی شده و در دو گروه با مورفورلوژی مناسب و با مورفولوژی نامناسب دسته بندی گردیدند. نمونه برداری، همزمان از سرشاخه های یکساله پایه ها در دو فصل بهار و زمستان، از 41 پایه درخت بارانک در دو رویشگاه انجام شد. علاوه بر این از کلیه پایه بذرگیری کرده و به منظور تهیه نهال، بذرها، در گلدانهای مخصوص، در شرایط نهالستان کشت گردید. نمونه برداری از اندام های مختلف بارانک نیز در فصل تابستان صورت گرفت. بلافاصله پس از نمونه برداری، از آنها عصاره گیری کرده و آنزیم پراکسید از آنها از نظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات کمی توسط دستگاه اسپکتروفتومتر uv، در طول موج 530 نانومتر و مطالعات کیفی با استفاده از روش پلی اکریل آمید ژل الکتروفورز (page) انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعات کمی وکیفی آنزیم پراکسید از، حاکی از وجود یک اکوتیپ در کل منطقه می باشد، که در این اکوتیپ سه کلاس ژنتیکی جدا گردید. مقایسه الگوی ایزوآنزیمی پایه ها در دو فصل بهار و زمستان نشان داد که در فصل زمستان، د رمطنقه اسقرار مولکول های سنگین، ایزوآنزیم های جدیدی ظاهر گردیده است، همچنین فعالیت آنزیمی، در فصل زمستان بیشتر از فصل بهار می باشد. مقایسه الگوی ایزوآنزیمی برگ و شاخه نهالها، حاکی از وجود ایزوآنزیم های شاخص در نمونه های برگ و شاخه است. این ایزوآنزیم ها نشان دهنده وجود توانایی خاص پایه های مورد نظر، به شرایط اکولوژیک منطقه می باشد. مقایسه الگوی آنزیمی اندام های مختلف نشان داد که، الگوی کیفی و فعالیت کمی آنزیم پراکسیداز در اندام های مختلف، در فصل برداشت ثابت، یکسان نمی باشد. با توجه به طبیعی بودن زیربنای اکوسیستم مناطق، تنوع ژنتیکی پایه های مطالعاتی، محدود بوده و این موضوع خطر انقراض گونه بارانک را، گوشزد می کند. مطالعات انجام شده کاربرد مثبت علوم بیوتکنولوژی، از جمله آنزیمولوژی را جهت برنامه ریزی و مدیریت احیا اکوسیستم های طبیعی، ثابت کرده است.