نام پژوهشگر: مریم کامیار
سیما حبیبی مریم کامیار
تزئینات معماری ایران درسراسر قرون، چه از نظر ساخت و چه از دیدگاه زیباشناسی، آثار گوناگونی را ارائه داده که همگی به تدریج با نظم و انسجام، از متن سنت ها و تجربیات تکامل یافته بیرون آمده اند. با وجود تأثیرات فرهنگی بر هنر ایران، تزئینات معماری شخصیت و اصالتی منفرد از سایر کشورها کسب کرده و هنرمند با حفظ مشخصات هنر ایران آنها را به کار برده است. تحقیق موردنظر به توصیف و تجزیه وتحلیل آن دسته از هنر و فضای اجتماعی دوره ی زندیه و قاجاریه می پردازد که از اصول و ارزش های اصیل هنر ایران برگرفته شده است. هم چنین این تحقیق، با مقایسه ی تطبیقی چهار بنای معماری، مسجد وکیل و مدرسه خان (نمونه موردی از معماری دوره زندیه) و مسجدنصیرالملک و نارنجستان قوام (نمونه موردی از معماری دوره قاجاریه)، به بررسی هنر ایران در دوره ای شاخص، درجهت بازشناخت هویت هنر گذشته ی ایران می پردازد. با بررسی بناهای مذکور ، به چگونگی تغییرات و تحولات رنگ در تزیینات وابسته به معماری از دوره زندیه تا قاجار پرداخته شده است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحقیق کمی – کیفی و اطلاعات گردآوری شده که بخشی از آن بر اساس تصاویر گرفته شده و مقایسه و تجزیه و تحلیل آنها، و بخش دیگر طبق روش اسنادی – کتابخانه ای گردآوری شده، به موارد مذکور پاسخ داده است. این پژوهش نشان می دهد که در هنرکاشی کاری دوره قاجاریه نسبت به دوره زندیه تأثیر گرفته از تغییر دیدگاه های هنری در آن دوره می باشد. هنرمند کاشی کار در دوره زندیه برخورد محتاطانه ای در رابطه با استفاده از رنگ ها و فرم های جدید، نسبت به هنرمند دوره قاجاریه داشته است. همچنین در این تحقیق نکته ای که بیش از هرچیز نمایان شده، تأثیرمستقیم اقتصاد دوره قاجاریه و علاقه شدید هنرمندان آن دوره به هنرهای تزئینی غرب، بر هنر معماری خصوصاً تزئینات کاشی کاری آن زمان بوده است. هم چنین از آنالیز رنگ ها در کاشی های بناهای نام برده این نتیجه بدست آمد که بیشترین رنگ های مورد استفاده در بناهای مذکور در دوران زندیه، به ترتیب آبی لاجوردی، زرد، سفید و صورتی و در دوره قاجاریه، آبی لاجوردی، زرد وسرخابی بوده است. واژگان کلیدی: رنگ – کاشی کاری – معماری زندیه – معماری قاجاریه.
آزیتا ابنوی مریم کامیار
هنر سلجوقی جایگاهی والا در رشد و درخشش اغلب زمینههای هنر اسلامی به خود اختصاص داده است اما به دلیل عدم بررسی و تحقیق پیرامون زیورآلات دورهی سلجوقی جنبههای ارزشمند این هنر تا حدی ناشناخته مانده است. لذا برای شناخت بیشتر بخشی از فرهنگ و هنر گذشتهی ایرانی- اسلامی نیازمند آن هستیم که انواع فنآوری و نحوهی ساخت، نقوش و مواد بکار رفته در ساخت زیورآلات این دوره که شامل فلزات، سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی میباشند، مورد بررسی قرار گیرند و اصول ساختاری آنها تبیین گردند. برای رسیدن به این هدف تعداد کثیری از انواع زیورآلات دورهی سلجوقی شامل دستبند، آویز، بازوبند، گردنبند، گوشواره و انگشتریها مورد بررسی قرار گرفتهاند. سه رویکرد اصلی در زیورآلات این دوره قابل شناسایی است: جنبه تزئینی، جنبه اعتقادی و جنبه اجتماعی. همچنین سه دسته از نقوش بکار رفته در این زیورآلات شامل نقوش حیوانی، نقوش گیاهی و کتیبهها عملکردی مهم در تداوم و ماندگاری آنها برعهده دارند که اغلب با تکنیکهایی چون حکاکی، سیاهقلم، ریختهگری و ملیلهکاری اجرا شدهاند. روش گردآوری مطالب به صورت استقرایی است که با بررسی جزئیات نمونههای مورد پژوهش از زیورآلات سلجوقی از منظر فنآوری و نحوه ساخت، نقوش و مواد بکار رفته در آنها مورد استنتاج قرار گرفتهاند.
فرزانه شمس اسفندآباد مریم کامیار
تصویر سازی در بعد فرهنگی باعث انتقال معنی و تکامل فرهنگی در جامعه خواهد شد تصویر سازی فرهنگی که یکی از نمونه های آن که در آثار هنری موجود در متروی تهران کار شده است، تأثیر بسیاری در انتقال فرهنگ به نسلهای جدید و تکامل فرهنگی و زنده نگاه داشتن فرهنگ دارند. حکایت هفت شهر عشق عطار که به جهت ارائه بخش عملی در نظر گرفته شده یکی از داستانهایی است که ریشه در فرهنگ این مرزو بوم دارد و مفاهیم عمیق عرفانی را در غالب داستان حرکت مرغان به سوی سیمرغ بیان می کند . در غالب این داستان بسیاری از مفاهیم عرفانی و معنوی و نیز اجتماعی بیان شده است . که نقش مهمی در تکامل معنوی ، عرفانی و فرهنگی خواننده ایفا می کند . از سوی دیگر ایستگاه های مترو مکان مناسبی برای تصویر سازی فرهنگی است بیان مسائل فرهنگی اگر در غالب تصویر و با رنگ و فرم بیان شود اثری دو چندان بر مخاطب دارند. بنابراین مفاهیم فرهنگی بهتر است در غالب تصویر سازی فرهنگی و آثار هنری ارائه شوند و یکی از بهترین مکان ها برای تصویر سازی فرهنگی و هنر شهری مکان های عمومی مانند ایستگاه های مترو است . هنر وفضای شهری و هنر و فضای مترو با هم گره خورده اند . مترو یکی از مکان های مکث شهری (گره شهری) است که مردم از اقشار مختلف روزانه در آنجا عبور و مرور می کنند . بنابراین فضای مترو ، فضای بسیار مناسب برای انتقال مفاهیم فرهنگی بوجود می آورد و راهبردی می تواند باشد به سمت ایجاد فضای تبادل فرهنگی و تکامل آن .
فاطمه رجایی مریم کامیار
نفوذ غرب در ایران و تاثیر آن بر هنر ایرانی از دوران صفویه آغاز شد. در دوران حکومت شاه عباس صفوی به نوعی درهای ایران به روی غرب گشوده شد، او اصفهان را پایتخت خود قرار داد و در عمران و آبادانی آن کوشید و در دوران حکومت او، این شهر به مرکز روابط سیاسی و بازرگانی ایران با غرب تبدیل شد. از دوران صفوی رفته رفته توجه به موضاعات اروپایی و تکنیکهای غربی در آثار تصویری فزونی می یابد. اوج این روند را در آثار تصویری دوران قاجار می توان مشاهده کرد. در این دوران شاهده ورود صنعت چاپ به ایران هستیم، که تولد روزنامه و مطبوعات را با خود به همراه داشت. در تصاویر چاپی این روزنامه ها نیز تاثیرپذیری از عناصر غربی مشاهده می شود. این پژوهش با هدف شناخت و بررسی این عناصر و تاثیر آنها در آثار تصویری دوران قاجار، با طرح سوالی مبنی بر میزان تاثیر پذیری آثار تصویری این دوران به خصوص نقاشی از این عناصر وارداتی در فصل دوم پس از کلیات طرح به نحوه ی ورود عناصر غربی به ایران و در فصل سوم به بررسی تاثیر این عناصر بر آثار نقاشی دوران قاجار و در فصل چهارم به بررسی ورود صنعت چاپ و شکل گیری مطبوعات مصور پرداخته است.
گلناز رادمهر فریناز فربود
پژوهش حاضر، در صدد بررسی شیوه ی تغییر پوشاک ایران در دوره ی پهلوی طرح شده و هدف از آن، بررسی این مقوله است که آیا دگردیسی پوشش در این دوره، تحت تأثیر چه انگاره های اجتماعی قرار دارد و سیر تغییرات آن چگونه و تحت تأثیر چه عواملی بوده است. اهمیت این موضوع در تغییرات وسیعی است که در دوره ی پهلوی در ایران رخ داده و سیر تاریخی فرهنگ ایران را دگرگون ساخته و تجارب نوینی همچون توسعه ی ارتباط جهانی، توسعه پیشرفت و توجه به ارزش های نوین را در حوزه ی فرهنگی ایران، بسط و گسترش داده و تحولات فرهنگی و اجتماعی وسیعی را موجب شده است که مقوله ی تغییر پوشش از آن جمله به شمار می آید. با توجه به سوال مطرح شده و بهره گیری از نظریه های بوردیو، نشانه شناسان ساختارگرا و با تمرکز بر دو روش گردآوری اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای و رجوع به اسناد تصویری، بر روی تغییرات پوشش در این دوره، مشخص شد که در طی این دوره، میان سیاست، فرهنگ و تحولات اجتماعی و ساختار سرمایه نمادین متکی بر دو مولفه ی تجدد و سنت گرایی، نوعی تعامل برقرار بوده و با توجه به این محرک ها، تغییرات پوشش در این دوران، تحت تأثیر ارزش های پایدار درون فرهنگی، توسعه ی ارزش های جدید متناسب با پایگان های اجتماعی و تغییرات فرهنگی ناشی از نفوذ غرب بوده است.
آزاده فروزان مریم کامیار
این پژوهش با هدف بررسی موارد اختلاف میان روایت تصویری در نقاشی قهوه خانه با روایت کلامی آمده در متن شاهنامه در موضوعات مشابه و شناخت عوامل موثر در ایجاد اختلاف ها انجام پذیرفته است. به این منظور دو تابلو از آثار نقاشی استاد حسین قوللر آغاسی از پیشکسوتان مکتب نقاشی قهوه خانه، طییک بررسی تطبیقی با موضوعات مشابه در متن شاهنامه ی فردوسی مقایسه و موارد اختلاف میان آن ها مشخص گردیده است. سپس طییک بررسی توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای عوامل احتمالی موثر در ایجاد اختلاف ها شناسایی شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که علاقه ی ایرانیان به قهرمانان ملی و حفظ آن ها همراه با مجموعه ای از کنش ها و واکنش ها ی اجتماعی، سیاسی و مذهبی در درون جامعه و در برهه هایی از تاریخ ایران سبب به وجود آمدن آثاری در ادب رسمی و غالباً عامیانه مردم ایران گردیده که در آنها پیرایه ها و آرایه هایی به برخی از قهرمانان ملی و نحوه ی مرگ و زندگی برخی از شخصیت های شاهنامه وارد شده تا آنان را با خواست و پسند مردم و پاره ای از عقاید و ارزش های رایج در آن زمان ها همسو گرداند. این موارد در سطح ادبیات عامیانه و شفاهی مانند روایت های آمده در طومارهای نقالی و داستان های عامیانه شفاهی به حیات خود ادامه داده و به دوره های متاخر منتقل می گردد. با شکل گیری مکتب نقاشی قهوه خانه که هنری عامیانه است و آثار آن در بسیاری موارد تحت تاثیر کلام نقال و خواست مخاطب (که جزء طبقه ی عام جامعه و از شنوندگان روایات نقالی و از معتقدان به عقاید عامه هستند) شکل می گیرد، سبب می گردد تابلوهای این نقاشان به جایگاه مناسبی برای تجلی این پیرایه ها و آرایه ها بدل گردد. تاثیرپذیری نقاش از مشاهدات محیط پیرامونش از دیگر عومل موثر در ایجاد اختلاف میان متن شاهنامه فردوسی و روایت تصویری نقاش قهوه خانه در یکی از نمونه های مورد مطالعه بوده است.
مریم کامیار داریوش صفوت
چکیده ندارد.