نام پژوهشگر: جواد آرشامی
محمد پیله ور علیرضا هروی موسوی
در آزمایش اول مصرف خوراک، اضافه وزن و ضریب تبدیل تحت تاثیر قرار گرفت (0/05>p) و نیمچه هایی که سطح بالای روغن ماهی را مصرف کرده بودند مصرف خوراک بیشتر، اضافه وزن کمتر و ضریب تبدیل بالاتری نسبت به نیمچه های دانه کتان، داشتند (0/05>p). در دوره تخم گذاری وزن تخم مرغ ودرصد تولید در هفته های 21و22 در سطح بالای ماهی کمتر از سایر تیمارها بود (0/05>p. در آزمایش اول در هفته 4، 6، 10، 14 و 18 دانه کتان تیتر واکسن آنفولانزا، و روغن ماهی تیتر واکسن نیوکاسل را افزایش داده بود (0/05>p). ولی نسبت 6 اسید های چرب مقدار تیتر واکسن نیوکاسل را افزایش داده بود (0/05<p). همچنین استفاده از دانه کتان مقدار تیتر واکسن برونشیت را نسبت به تیمارهای روغن ماهی افزایش داده بود (0/05>p). ایمنوگلوبولین g در 7 روز بعد از اولین تزریق srbc و 14 روز بعد از تزریق دوم تحت تاثیر نسبت اسیدهای چرب قرار گرفت و نسبت 6 بیشترین پاسخ anti-srbc را داشت (0/05>p). تنها افزایش igm بعد از تزریق دوم مشاهده شد (0/05>p). استفاده از روغن ماهی سبب کاهش وزن اویداکت نسبت به دانه کتان شده بود (0/05>p). روغن ماهی و دانه کتان هیچ تاثیری بر پارامترهای اندازه گیری شده استخوان درشت نی نشان نداد (0/05>p). در آزمایش دوم سطح بالای اپتومگا ( اپتومگا2) مصرف خوراک بیشتر نسبت به تیمار حاوی سطح پایین اپتومگا (اپتومگا6) و شاهد نشان داد (0/05>p) .همچنین در آزمایش دوم اختلاف معنی داری در بین تیمار ها از نظر درصد تولید و وزن تخم مرغ مشاهده نشد (0/05>p). همچنین در آزمایش دوم استفاده از اپتو مگا سبب کاهش تیتر واکسن آنفولانزا و افزایش برونشیت و گامبرو شده بود (0/05>p. تزریق srbc تیتر آنتی بادی را تغییر نداده بود (0/05>p). وزن تخمدان و تعداد فولیکول های زرد بزرگ (lyf) در جیره حاوی اپتومگا کاهش یافته بود (0/05>p. پارامترهای استخوان درشت نی در سن بلوغ جنسی (اولین تخمگذاری) تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت (0/05>p).
ساجده حسینی جواد آرشامی
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف روی و مس بر عملکرد و برخی پاسخهای ایمنولوژیک جوجه های گوشتی، از 400 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه راس، با چهار تکرار و در قالب یک آزمایش فاکتوریل 3×3 استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل یک جیره شاهد و سه سطح مختلف مس حاوی 35، 70 و 105 میلی گرم بر کیلوگرم جیره غذایی بود که هر یک در 3 سطح روی شامل 40، 80 و 120 میلی گرم بر کیلو گرم به جیره پایه (فاقد مکمل روی و مس) اضافه شدند. بررسی مقایسات مستقل نشان داد،پرندگانی که از جیره پایه (شاهد) تغذیه شده بودند، مصرف خوراک بالاتری را در کل دوره آزمایش نشان دادند (0/001>p). مکمل نمودن سطوح مختلف مس به جیره سبب افزایش وزن پرندگان در دوره 7 تا 21 روزگی با یک روند خطی شد (0/001>p). از طرفی در 21 تا 42 روزگی، سطوح مختلف عنصر روی سبب کاهش خطی وزن جوجه ها شد (0/05>p). استفاده از سطوح مختلف روی و مس در جیره در مقایسه با گروه شاهد، به طور معنی داری سبب بهبود راندمان تبدیل غذا در دوره رشد و در کل دوره پرورش شد (0/01>p). افزایش سطح مس جیره، تراکم مس استخوان درشت نی را به طور خطی افزایش، در حالیکه تراکم روی استخوان را به طور خطی کاهش داد (0/05>p). با افزایش سطح روی جیره، تراکم مس استخوان افزایش پیدا کرد (0/01>p). افزایش سطح مس از 35 به 70 میلی گرم بر کیلوگرم جیره، سبب افزایش وزن کبد شد (0/06=p). همچنین با افزایش سطح مس، افزایش وزن طحال از یک روند خطی (0/05>p) پیروی کرد. تیتر آنتی بادی علیه ویروس گامبورو، 12 روز پس از تزریق واکسن، با افزایش سطح مس از 35 به 70 میلی گرم بر کیلوگرم جیره، افزایش یافت (0/01>p). همچنین تیتر آنتی بادی علیه ویروس برونشیت در روزهای 6 و 12 پس از تزریق واکسن، با افزایش سطح مس به صورت درجه دوم (0/05>p) افزایش پیدا کرد. مقایسه مستقل بین تیمار شاهد و سایر تیمارها، بهبود تولید آنتی بادی تام و igy را در طی پاسخ اولیه (0/05>p) نشان داد. افزایش سطح مس جیره، سبب افزایش جمعیت هتروفیل ها و همچنین افزایش نسیت هتروفیل به لنفوسیت به صورت خطی (0/01>p) شد. در مجموع، نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان میدهد که استفاده از مکملهای روی ومس تاثیر مضاعفی بر عملکرد رشد و بهبود راندمان تبدیل خوراک دارد و در بررسی اثرات اصلی، نقش مس پررنگ تر میباشد. همچنین مکمل سولفات مس، به طور موثری می تواند عملکرد سامانه ایمنی پرنده را نیز تقویت کند.
حسن محرابی جواد آرشامی
به منظور بررسی اثرات تغذیه ی سه سطح 60، 120، و 180میلی گرم در کیلوگرم جیره از داروی متی-مازول بر عملکرد رشد، تولید مثل و سیستم ایمنی نیمچه های تخمگذار در دو دوره 12 تا 21 و یا 15 تا 21 هفتگی، 112 نیمچه تخم گذار سویه ی hy line w-36 در آزمایشی بصورت فاکتوریل 3×2 بر پایه ی طرح کاملا تصادفی استفاده شد. هر تیمار دارای 4 تکرار بود. مصرف 60 میلی گرم در کیلوگرم متی مازول باعث افزایش مصرف روزانه خوراک نسبت به دیگر تیمارها بین سنین 15 تا 18 هفتگی شد. تفاوت معنی داری بین سطوح مختلف متی مازول و شاهد در وزن بدن مشاهده نشد. برخلاف طحال، وزن کبد، و وزن نسبی چربی حفره بطنی و دستگاه گوارش با افزایش دز متی مازول افزایش یافت. اندام های تولید مثلی نیز تحت تاثیر تیمار قرار گرفتند. وزن تخمدان، اویداکت و استروما و تعداد فولیکول های بزرگ و کوچک کاهش یافت. 120میلی گرم دارای بالاترین و 180 میلی گرم دارای پایین ترین وزن f1 بودند(0001/0> p ). همچنین در دوره ی آزمایشی اول وزن f1 افزایش، و در دوره ی دوم آزمایشی وزن آن کاهش یافت (01/0 > p ). سن در اولین تخمگذاری با مصرف 180 میلی گرم در کیلوگرم متی مازول در مقایسه با سایر تیمارهاافزایش یافت (05/0 > p ). گرچه 60 میلی گرم متی مازول باعث کاهش سن اولین تخمگذاری شد، اما از نظر آماری معنی دار نبود. گروه مصرف کننده ی 180 میلی گرم متی مازول دارای درصد تولید تخم مرغ پایین تری نسبت به سایر تیمارها در هفته های 20 و 21 بودند. غلظت t3 و t4 با افزایش دز دارو کاهش یافت (0001/0 > p ). با وجود اینکه متی مازول اثری بر درصد گلبول های سفید خون نداشت، اما میزان تولید آنتی بادی علیه برونشیت را در گروه مصرف کننده 60 میلی گرم متی مازول کاهش داد. در کل می توان گفت که متی مازول با افزایش وزن f1 باعث بهبود عملکرد تولید مثلی می شود.
فرزاد امیری نسب جواد آرشامی
این آزمایش به منظور بررسی اثر دو سطح مختلف دانه کتان سالم و خرد شده و ویتامین e بر عملکرد سیستم ایمنی جوجه های گوشتی انجام شد. بدین منظور از 300 قطعه جوجه یک روزه گوشتی نر از سویه تجاری راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار و تعداد 10 جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای غذایی شامل تیمار1 (صفر درصد دانه ی کتان )، تیمار2 (5 درصد دانه ی کتان خرد شده)، تیمار3 (10 درصد دانه ی کتان خرد شده)، تیمار4 (5 درصد دانه ی کتان خرد شده همراه با ویتامینe)، تیمار5 (5 درصد دانه ی کتان سالم)، تیمار6 (10 درصد دانه ی کتان سالم) می باشند. برای ارزیابی سیستم ایمنی هومورال، در روزهای 24 و 31 مقدار ml1 محلول srbc10% به دو جوجه از هر تکرار تزریق شد و نمونه های خونی در روزهای 31 و 38 و 42، از ورید زیر بالی گرفته شد. پرندگان علیه ویروس بیماریهای برونشیت، نیوکاسل و گامبورو واکسینه و در روزهای 37 و 42 دو جوجه از هر قفس برای خونگیری انتخاب شدند. برای اندازه گیری hb%، تعداد هتروفیل ها، لیمفوسیت ها و h:l، از نمونه های خونی 42 روزگی استفاده گردید. وزن اندامهای ایمنی برحسب درصد وزن بدن، در سنین 21 و 42 روزگی بررسی شد. تیتر igg در تیمارهای 3، 5 و 6 بعد از نخستین تزریق افزایش یافت، درحالیکه در دومین تزریق، تیتر igg در تیمارهای 2، 3، 4 و 6 و تیتر آنتیsrbc کل در تیمارهای 3 و 4 افزایش یافت. در روز 37، تیتر گامبورو در تیمارهای 1 و 3 پاسخ معنی داری نشان داد. تیتر برونشیت در روز 42 در همه ی تیمارها در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافت. درصد هموگلوبین خون بطور معنی داری در تیمارهای 3 و 6 در مقایسه با گروه شاهد بترتیب افزایش و کاهش یافت. نسبت h:l در تیمار 4 بیشترین و در تیمار 2 کمترین مقدار را داشت. همچنین وزن تیموس و بورس فابریسیوس در جوجه هایی که تیمار 2 را دریافت کرده بودند، در کشتار 42 روزگی بیشترین مقدار بود. بطور کلی، با افزایش سطح دانه ی کتان در جیره های غذایی به 10% دانه ی سالم و خرد شده ی کتان، تیتر آنتی بادی در برابر واکسن های گامبورو، نیوکاسل و برونشیت و همچنین تیتر anti-srbc افزایش یافت. جوجه های دریافت کننده ی همین جیره ها نیز ضریب تبدیل خوراک بالاتر و وزن پایین تری داشتند.
سعیده اسدزاده هروی جواد آرشامی
اثرات مکمل های ویتامینی (0, 200, 400 mg/kg ) c و 3d (200, 1800, 3400 iu/kg ) بر عملکرد، سرعت رشد و ایمنی در جوجه های گوشتی مورد مطالعه قرار گرفت. در مزرعه تحقیقاتی پرورش طیور دانشگاه فردوسی مشهد، تعداد 288 قطعه جوجه گوشتی نر نژاد راس به مدت 6 هفته با طرح فاکتوریل 3×3 مورد آزمایش قرار گرفتند. جوجه ها از روز اول تغذیه به 36 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گزارشات هفته ای عملکرد جوجه ها حاکی از آن است که میزان اضافه وزن فقط در دو هفته اول بطور معنی داری توسط مکمل ویتامین c در سطح 200 mg/kg افزایش یافته است ولی در سایر هفته ها این افزایش معنی دار نمی باشد. همچنین سطوح دوم و سوم مکمل ویتامین3d به مقدار 1800 , 3400 iu/kg بطور معنی داری موجب اضافه وزن جوجه ها در مقایسه با سطح 200 iu/kg گردیدند به طوری که سطح سوم بیشترین افزایش را در طی هفته های مختلف نشان میدهد (p<0.05). نتایج به دست آمده نشان می دهند که میزان مصرف خوراک تحت تاثیر ویتامین c در طی 2 هفته اول افزایش معنی داری در سطح mg/kg 200 در مقایسه با سطح mg/kg 400 دارند، در حالی که در هفته آخر آزمایش بیشترین میزان مربوط به سطح شاهد می باشد (p<0.05). همچنین اثرات سطوح مختلف ویتامین d3 به طور معنی داری (3400>1800>200 iu/kg) باعث افزایش میزان مصرف خوراک در مقایسه با کمترین سطح در طی هفته های مختلف گردید (p<0.05). میزان ضریب تبدیل غذایی توسط سطوح مختلف مکمل ویتامین c تفاوت معنی داری در طی هفته های مختلف نشان ندادند. در حالی که ضریب تبدیل غذایی توسط سطوح مختلف ویتامین d3 کاهش معنی داری (3400>1800>200 iu/kg) پیدا نمود به طوری که سطح بالای این ویتامین کمترین میزان را نشان می دهد (p<0.05). بیشترین افزایش وزن کشتار، لاشه، ران، سینه و درشت نی مربوط به مکمل ویتامین c در سطح mg/kg 200 می باشد. همچنین بیشترین افزایش معنی دار برای اعضای مذکور و سنگدان توسط سطوح 3400>1800 iu/kg در مقایسه با سطح 200 iu/kg از ویتامین d مشاهده گردید (p<0.05). میزان فسفر توسط بالاترین سطح ویتامین 400 mg/kg) c) و ویتامین30d (3400 iu/kg) به طور معنی داری در استخوان افزایش یافت (p<0.05). در حالی که میزان کلسیم چنین تغییری را نشان نداد. همچنین میزان چربی ران در جوجه های دریافت کننده ی ویتامین c با افزایش آن کاهش یافت، در حالی که میزان پروتیین آن افزایش نشان داد. مکمل ویتامین3d سبب کاهش میزان چربی و پروتیین ران جوجه ها همراه با افزایش سطح را نشان می دهد. ویتامین3d سبب افزایش تیتر آنتی بادی برای برونشیت در دو سطح 3400>1800 iu/kg به طور معنی داری در مقایسه با سطح اول گردید (p<0.05). به طور کلی می توان از این مطالعه چنین نتیجه گیری نمود که سطح 200 mg/kg ویتامین c و دو سطح 3400 , 1800 iu/kg ویتامین3d می تواند عملکرد، رشد و ایمنی را در جوجه های گوشتی به طور چشمگیری ارتقا دهند.
بهزاد داوودزاده جواد آرشامی
هدف از این مطالعه، بررسی اثرات سطوح مختلف دانه ی سالم کتان همراه با آنزیم و دانه ی کتان خرد شده بر پارامترهای خونی و رشد استخوان در جوجه های گوشتی بود. تعداد 300 قطعه جوجه ی یک روزه ی گوشتی نر (سویه راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار و 10 جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارها شامل: 1- 0% دانه ی کتان (شاهد) 2- 5% دانه ی کتان خرد شده 3- 10% دانه ی کتان خرد شده 4- 5% دانه ی کتان سالم 5- 10% دانه ی کتان سالم و 6- 5% دانه ی کتان سالم همراه با آنزیم بودند. برای اندازه گیری پارامتر های خونی (پروتئین تام، گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید ، hdl و ldl ) از هر پن یک قطعه جوجه در روزهای 21 و 42 خونگیری شد. برای اندازه گیری رشد استخوان، در 42 روزگی یک جوجه از هر پن کشتار و میزان کلسیم، فسفر و طول استخوان درشت نی تعیین گردید. نتایج نشان داد که دانه ی کتان خرد شده سبب افزایش سطوح پروتئین تام، گلوکز و hdl سرم و کاهش tg و ldl در سنین 21 و 42 روزگی شد. حداکثر و حداقل میزان گلوکز سرم در سنین 21 و 42 روزگی به ترتیب در تیمارهای حاوی آنزیم و 10% دانه ی کتان سالم دیده شد. به طورکلی، مصرف سطوح مختلف دانه ی کتان در جیره ی جوجه های گوشتی سبب کاهش ldl ، tg و کلسترول سرم و افزایش hdl شد، اما تاثیر معنی داری بر پارامتر های استخوان درشت نی نداشت.
رضا گنجوی علیرضا هروی موسوی
این آزمایش به منظور بررسی اثر افزودن روغن کانولا به آب آشامیدنی بر وزن بدن، مصرف آب ، مصرف ماده خشک، تولید و ترکیب شیر، متابولیتهای خونی و فعالیت تخمدانی گاوهای دوره انتقال (7 روز قبل تا 7 روز بعد از زایش) انجام شد. تعداد 12 راس گاو شیری هلشتاین بر اساس تولید شیر دوره قبل، تعداد روزهای آبستنی ، شکم و وزن بدن به دو تیمار؛ 1- آب معمولی و بدون مکمل و 2- آب حاوی 11 گرم روغن کانولا به ازای هر لیتر، اختصاص داده شد. تیمارها از 7 روز قبل از زایمان تا 7 روز بعد از زایمان اعمال و بعد از آن هر دو تیمار تا پایان طرح از آب معمولی استفاده کردند. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با تکرار در زمان اجرا شد. مصرف ماده خشک، مصرف آب، وزن بدن، تولید و ترکیب شیر در طول آزمایش تحت تاثیر تیمار آزمایشی قرار نگرفت. غلظت گلوکز پلاسما در تیمار کانولا افزایش (07/0p<) و مقدار نیتروژن اوره ای خون کاهش (05/0p<) یافت. کلسترول ، تری گلیسرید، اسیدهای چرب غیر استریفیه، بتاهیدروکسی بوتیرات، پروژسترون و آنرزیم اسپارتات آمینو ترانسفراز تحت تاثیر روغن کانولا قرار نگرفت. غلظت پروژسترون در تیمار کانولا نسبت به تیمار شاهد کمتر بود اما از نظر آماری معنی دار نبود. سطح آنزیم آلانین آمینوترانسفراز بصورت معنی داری در تیمار کانولا کاهش یافت، که می تواند شاخصی از سلامت کبد در تیمار کانولا باشد. شاخص های فولیکولی از نظر آماری تحت تاثیر روغن کانولا قرار نگرفت اما اکثر شاخص های فولیکولی در تیمار کانولا نسبت به تیمار شاهد بهبود یافت. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از آب آشامیدنی به عنوان وسیله ای برای تغذیه روغن کانولا به گاوهای شیری نه تنها باعث کاهش مصرف خوراک نمی شود بلکه باعث بهبود وضعیت تولیدی، تولیدمثلی و کاهش فشار بر کبد می شود.
محمد اسماعیل بهاری تربقان سید علیرضا وکیلی
چکیده به منظور بررسی اثرات جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله کلزا بر تولید و ترکیب شیر، مصرف ماده خشک، فراسنجه های رشد فولیکول های تخمدان، روزهای پس از زایمان تا اولین تخمک ریزی و برخی متابولیتهای خونی گاوهای شیری در دوره انتظار ( 3 قبل تا 60 روز بعد از زایش) از 18 راس گاو هلشتاین در قالب یک طرح کاملا تصادفی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- تیمار حاوی 100 درصد کنجاله سویا، تیمار -2 حاوی 50 درصد کنجاله سویا + 50 درصد کنجاله کلزا، تیمار 3- حاوی 100 درصد کنجاله کلزا. برای به صورت تکرار در زمان و برای سایر داده mix تجزیه و تحلیل آماری داده های تکرا شونده در زمان از رویه استفاده شد. نتایج نشان داد که تولید شیر، sas نرم افزار آماری genmod و glm ها از رویه پروتئین، چربی، لاکتوز و مواد جامد بدون چربی بین هر سه تیمار یکسان، اما درصد چربی شیر با افزایش میزان کنجاله کلزا در جیره از لحاظ عددی بیشتر از کنجاله سویا بود. اثر جیره ها بر مصرف ماده خشک در دوره قبل از زایش معنی دار و در تیمار حاوی کنجاله کلزا بیشتر از کنجاله سویا بود، ولی بعد از زایش بین تیمارها تفاوت معنی داری وجود نداشت. خوراکها تاثیری به روی وزن و نمره بدنی در قبل و بعد از زایش نداشتند. سطح گلوکز، کلسترول، نیتروژن آمینی و آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز سرم خون در دوره قبل و بعد از زایش تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. اثر خوراکها بر اولین فولیکول غالب و همچنین میانگین تعداد کل فولیکولهای کوچک ( 3 تا 5 میلی متر)، متوسط ( 6 تا 9 میلی متر) و بزرگ (بزرگتر یا مساوی 10 میلی 14 و 30 بعد از زایش معنی دار نبود. همچنین روز مشاهده اولین تخمک ریزی و ، متر) در روزهای 10 در بین gnrh میانگین فولیکول تخمک ریزی کرده و قطر فولیکول غالب در اولین و دومین تزریق خوراکها مشابه بود. بر اساس نتایج بدست آمده جایگزینی کنجاله کلزا با سویا در دوره انتقال تاثیر اندکی بر عملکرد تولیدی و تولید مثلی و هم چنین پارامترهای خونی داشت.
مرضیه تیموری رودی عباسعلی ناصریان
این آزمایش به منظور بررسی اثر افزودن گلیسیرین به آب آشامیدنی در دوره انتقال بر وزن بدن، مصرف آب ، مصرف ماده خشک، تولید و ترکیب شیر، متابولیتهای خونی و فعالیت تخمدانی گاوهای انتقالی (7 روز قبل تا 7 روز بعد از زایش) انجام شد. تعداد 12 راس گاو شیری هلشتاین بر اساس تولید شیر دوره قبل، تعداد روزهای آبستنی ، شکم زایش و وزن بدن به دو تیمار؛ 1- آب معمولی و بدون مکمل و 2- آب حاوی 22 گرم گلیسیرین به ازای هر لیتر، اختصاص داده شد. تیمارها از 7 روز قبل از زایش تا 7 روز بعد از زایش اعمال و بعد از آن هر دو تیمار تا روز 60 شیردهی از آب معمولی استفاده کردند. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با تکرار در زمان اجرا شد. مصرف ماده خشک، وزن بدن، تولید و ترکیب شیر در طول آزمایش تحت تاثیر تیمار آزمایشی قرار نگرفت.اما مصرف خوراک وتولید شیر در تیمار گلیسیرین بهبود یافت. مصرف آب قبل از زایش در تیمار گلیسیرین بطور معنی داری بالاتر بود (05/0p<)، همچنین مصرف آب کل دوره آزمایش تمایل به افزایش در تیمار گلیسیرین نشان داد (08/0=p). توازن انرژی در طی دوره آزمایش تحت تأثیر تیمار قرار نگرفت، اما نسبت به تیمار شاهد بهبود یافت. غلظت کلسترول، تری گلیسرید،نیتروژن اوره ای، اسیدهای چرب غیر استریفه، بتاهیدروکسی بوتیرات، آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلانین آمینو ترانسفراز در تیمار گلیسیرین پایین تر از تیمار شاهد بود، اما این اختلاف معنی دار نبود(05/0<p)،که نشانه ای از بهبود سلامت متابولیک بعد از زایش دام است. اختلاف غلظت پروژسترون و گلوکز نیز نسبت به تیمار شاهد از نظر آماری معنی دار نبود. شاخص های فولیکولی از نظر آماری تحت تاثیر گلیسیرین قرار نگرفت اما اکثر شاخص های فولیکولی در تیمار گلیسیرین نسبت به تیمار شاهد بهبود یافت. نتایج این آزمایش نشان دادکه گلیسیرین دارای ظرفیت برای استفاده بصورت ماده گلوکوژنیک جهت بهبود وضعیت متابولیک، مصرف ماده خشک، تولید شیر و فاکتورهای تولیدمثلی است.
ام البنین عدالتیان جواد آرشامی
اثر افزودن سطوح مختلف دانه ی کتان سالم و خردشده با آنزیم و ویتامین e بر عملکرد و جمعیت میکروبی سکوم جوجه های گوشتی چکیده تأثیر دانه کتان با مکمل آنزیمی و ویتامین eدر جیره بر عملکرد و میکروارگانیسم های سکوم 350 قطعه جوجه ی نر گوشتی سویه ی تجارتی راس، در قالب یک طرح کاملا تصادفی دارای 7 تیمار و 5 تکرار(هر تکرار 10 جوجه) در یک دوره 42 روزه بررسی شد. جیره ها شامل: شاهد(فاقد دانه کتان)، دانه کتان سالم و خرد شده در دو سطح 5 و10 درصد، 5 درصد دانه کتان خردشده و ویتامین e، 5 درصد دانه کتان سالم و مکمل آنزیمی بود. در سنین 21 و42 روزگی یک جوجه از هر تکرار توزین و کشتار شد. وزن لاشه، اندام های داخلی و چربی حفره ی بطنی اندازه گیری و محتویات سکوم جمع آوری و تعداد کل میکروب های هوازی، لاکتوباسیل ها و کلی فرم ها در گرم محتویات سکوم با کشت روی محیط های کشت باکتریولوژیک مناسب شمارش گردید. هیچ گونه تفاوت معنی داری در مصرف خوراک، اضافه وزن، وزن لاشه، اندام های داخلی و چربی حفره ی بطنی بین تیمارها مشاهده نشد اما ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر تیمارها قرار گرفت(05/0p<). همچنین جمعیت لاکتوباسیل ها و میکروب های هوازی در تیمارهای حاوی دانه کتان افزایش معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان داد و جمعیت کلی فرم ها با افزایش میزان دانه کتان در جیره، در سن21روزگی روند افزایشی اما در 42روزگی روند کاهشی داشت. در تمام تیمار ها مکمل آنزیمی سبب کاهش معنی دار کل باکتری ها نسبت به گروه شاهد گردید (05/0p<). واژه های کلیدی: دانه کتان، فلور میکروبی سکوم، عملکرد، جوجه ی گوشتی
سارا کاوه جواد آرشامی
چکیده این مطالعه به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر دانه خرفه بر عملکرد رشد، پارامترهای خون و سیستم ایمنی در جوجه های گوشتی طی یک دوره 42 روزه انجام شد. بدین منظور، 160 قطعه جوجه یک روزه گوشتی نر از سویه تجاری راس 308، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای غذایی شامل: تیمار 1 جیره پایه یا شاهد (0/0% دانه خرفه)، تیمار 2 (جیره پایه + %5/2 دانه خرفه)، تیمار 3 (جیره پایه + %5 دانه خرفه)، تیمار 4 (جیره پایه + %5/7 دانه خرفه) بودند که به صورت آزاد در اختیار جوجه ها قرار گرفت. عملکرد تغذیه ای جوجه ها شامل وزن بدن، افزایش وزن روزانه، میزان مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی به طور هفتگی و در آخر دوره اندازه گیری شدند. برای ارزیابی تیتر آنتی بادی علیه srbc، در روزهای 28 و 35 آزمایش، میزان 5/0 میلی لیتر از محلول %10 srbc به عضله سینه دو قطعه جوجه از هر تکرار تزریق شد. سپس نمونه گیری خون، 7 روز بعد (35 و 42 روزگی) از ورید زیر بال انجام شد. از نمونه های خون در 42 روزگی برای اندازه گیری میزان گلوکز، کلسیم، پروتئین کل، تری گلیسرید و کلسترول استفاده شد. به منظور بررسی اجزای لاشه و اندامهای درونی بدن برحسب درصد وزن زنده در سن 42 روزگی در دو قطعه جوجه مذکور بررسی گردید. نتایج عملکرد تغذیه ای در جوجه ها نشان داد که سطوح مختلف دانه خرفه سبب افزایش معنی دار میانگین وزن بدن، افزایش وزن روزانه، میزان خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی در دوره های رشد، پایانی و کل دوره شد (05/0p<). نتایج سنجش تیتر آنتی بادی علیه srbc در تیمار های مختلف اثر معنی داری در هر دو دوره ی تزریق نشان نداد؛ اما سطح تیتر ایمنوگلوبولین تام در تزریق دوم روند افزایشی داشت. وزن بورس، طحال، کبد و سایر اندامهای بدن در سن 42 روزگی تفاوت معنی داری در تیمارهای مختلف نشان نداند؛ اما وزن بورس با افزایش میزان دانه خرفه در جیره یک روند افزایشی داشت. همچنین درصد هماتوکریت خون تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. بررسی پارامترهای خون تفاوت معنی داری را در سطوح مختلف دانه خرفه نشان نداد. سطوح مصرفی دانه خرفه در جیره بر میزان تری گلیسیرید، کلسیم و آنزیمهای ,ast, alt و alp در خون تاثیر معنی داری نداشت؛ اما در سطح %5 سبب افزایش میزان کلسترول خون گردید (05/0p<). البته سطوح astوalt به ترتیب با دوز تیمارها روند کاهشی و افزایشی نشان دادند و آنزیم alp فقط در سطح %7.5 افزایش داشت. نتایج کلی نشان دادند که یک روند افزایشی بین تیمارها با عملکرد رشد و ایمنی وجود دارد و گروه دریافت کننده %7.5 دانه خرفه بیشترین تاثیر را بر پارامترهای مربوطه داشتند. واژه های کلیدی : دانه خرفه، عملکردرشد، فاکتورهای خون، سیستم ایمنی، جوجه گوشتی
بتول طباطبایی محسن دانش مسگران
چکیده اثرات عصاره گیاهان بومادران شیرازی و شنبلیله بر پارامترهای هماتولوژی و متابولیتهای خون در رتهای ویستار و بره های نر بلوچی، طی دو آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار بررسی شد. در آزمایش اول، عصاره بومادران با دوز mg/kg 300 (در ml 0.5 سرم فیزیولوژی) به صورت داخل صفاقی به 16 سر رت نر و با دوز mg/kg 50 (در ml8 سرم فیزیولوژی) به طور زیر جلدی به 16 راس بره نر، به مدت 1، 3 و 7 روز متوالی تزریق شدند. یک روز پس از آخرین تزریق، نمونه گیری در رتها از شبکه خونی پشت کره چشم و در بره ها از سیاهرگ گردنی انجام شد. به منظور آسیب شناسی، نمونه برداری از بافتهای کبد، کلیه و طحال از رتهای دریافت کننده 7 روز تزریق انجام شد. در آزمایش دوم، عصاره شنبلیله با دوز mg/kg 100 به رتها و با دوز mg/kg 50 به بره ها تزریق و طبق آزمایش اول نمونه گیری انجام شد. نتایج نشان دادند که عصاره بومادران به طور معنی داری سبب افزایش wbc و کاهشhct, hg ,rbc در رتها و بره ها گردید. همچنین در رتها سطوح mchو mcv افزایش و میزان mchc کاهش معنی داری نشان دادند که نشانگر آنمی ماکروسیتی می باشد. عصاره بومادران سبب کاهش معنی دار گلوکز در رتهای 7 روز تزریق و افزایش معنی دار سطوح اوره، ast و altدر رتها و بره ها گردید. در بررسی آسیب شناسی، التهاب و نکروز خفیف در بافتهای کبد و کلیه مشاهده گردید. بنابراین عصاره بومادران با دوز مصرفی سبب بروز آسیبهای کبدی، کلیوی و نیز کم خونی می گردد. نتایج آنالیز داده ها نشان دادند که عصاره شنبلیله سبب افزایش معنی دار ,rbc ,wbc hg و hct در رتها و بره ها گردید؛ میزان mchc فقط در رتها افزایش معنی دار نشان داد. عصاره شنبلیله سبب افزایش wbc شد که نشانگر تحریک سیستم ایمنی می باشد. متابولیتهای خون شامل گلوکز، اوره، کلسترول، تری گلیسرید، ast، alt و بیلی روبین تحت تاثیر عصاره شنبلیله تغییرات معنی داری نشان ندادند.
مجتبی بشارتیان رضا ولی زاده
در این مطالعه اثرات سطوح مختلف پودر و عصاره آلوئهورا بر عملکرد رشد، پاسخ ایمنی و پارامتر های خون در جوجه های گوشتی طی 42 روز انجام شد. تعداد 125 قطعه جوجه یک روزه (راس-308) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 5 تکرار (5 قطعه/تکرار) استفاده شد. تیمارها شامل: جیره پایه (کنترل)، جیره پایه+%5/0 پودر آلوئهورا، جیره پایه+%1 پودر آلوئهورا، جیره پایه+ ml/l15 عصاره آلوئهورا و جیرهپایه+ml/l 30 عصاره آلوئهورا بودند. میزان مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در طی 5 دوره آزمایشی اندازه گیری شدند. در سن 14 روزگی تست ازدیاد حساسیت برای 2 پرنده از هر پن انجام شد. برای ارزیابی تیتر آنتی بادی علیه srbc میزان ml 5/0 محلول %10 srbc در روزهای 28 و 35 آزمایش به عضله سینه دو قطعه جوجه از هر تکرار تزریق گردید و خونگیری در روزهای 35 و 42 انجام شد. نمونههای خون برای تعیین میزان گلوکز، کلسیم، پروتئین تام، تری گلیسرید و کلسترول استفاده گردید. در روز 42، وزن زنده، لاشه و اعضای درونی بدن توزین شدند. نتایج نشان داد، پودر (%5/0) در 11-25 روزگی و عصاره آلوئهورا ml/l) 15) در 11-24، 25-42 و 0-24 روزگی سبب افزایش وزن بدن شدند (p<0.05). همچنین ضریب تبدیل در سطح ml/l 30 عصاره در دورههای 11-24 و 0-24 روزگی افزایش معنیداری نشان داد. ضخامت پرده بین انگشتان پا را در 8 ساعت اول، دوم و سوم پس از تزریق فیتوهماگلوتنین-p در تیمارها افزایش نشان داد (p<0.01). ایمنوگلوبولین کل در 35 روزگی افزایش یافت (p<0.05). میزان تری گلیسیرید در 42 روزگی کاهش یافت (p<0.05). سطوح آنزیم های ast وalt در 35 و 42 روزگی تفاوتی نشان ندادند. مصرف آلوئهورا در جوجههای گوشتی در سطح %5/0 پودر و ml/l 15 عصاره سبب بهبود عملکرد رشد گردید؛ و همه تیمارهای آلوئهورا باعث افزایش پاسخ ایمنی شدند.
عاطفه بابایی جواد آرشامی
گلبرگ زعفران یک محصول فرعی است که حاوی ترکیبات فلاونوئیدی، گلیکوزیدی و آنتوسیانوئیدی می باشد. به منظور بررسی اثرات عصاره الکلی گلبرگ زعفران بر پارامترهای خون، سیستم ایمنی و هیستولوژی طحال در موش های صحرایی، آزمایشی در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار (6n=) انجام شد. تیمارها شامل: (mg/kg bw) 0، 75، 150، 225 و 450 عصاره، که به مدت 14 روز به 30 سر موش در سن 10 هفتگی با وزن 15±225 گرم به صورت داخل صفاقی تزریق شدند. در روز 0 و 7 آزمایش، تعداد 108×1 lµ / سلول گلبول قرمز گوسفند (srbc) برای تحریک سیستم ایمنی به موش ها تزریق گردید و در روز 15 پس از بیهوشی، خونگیری از قلب آنها انجام شد. بخشی از خون به منظور شمارش کلی سلول های خون و نیز شمارش افتراقی گلبول های سفید در لوله های حاوی ماده ضد انعقاد و بخش دیگر آن در لوله های فاقد مواد ضد انعقاد برای سنجش میزان igg سرم توسط الایزا و فاکتورهای بیوشیمیایی خون با استفاده از نورسنجی، ریخته شد. پس از خارج نمودن طحال و توزین آن، با نرمال سالین شستشو و مقاطعی با ابعاد 5 میلی متر تهیه و در فرمالین 10? قرار داده شد. پس از 3 روز فیکس شدن، برش هایی با ضخامت 5 میکرون تهیه شدند و پس از رنگ آمیزی با هماتوکسیلین-ائوزین، مورد مطالعه بافتی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون anova و سپس توکی با استفاده از نرم افزار sas در سطح 0.05p< مقایسه شدند. نتایج نشان دادند که تفاوت معنی داری بین تیمارها در تعداد گلبول های قرمز، میزان هموگلوبین، هماتوکریت، متوسط هموگلوبین سلولی و تعداد پلاکت ها وجود ندارد (0.05p>). میزان آلبومین به طور معنی داری افزایش و کلسترول و ast به صورت وابسته به دوز نسبت به گروه کنترل کاهش یافتند (0.05p<). مقادیر تری گلیسرید، کراتینین و پروتئین تام تغییر معنی داری نداشتند (0.05p>). میزان igg سرم در تیمار(mg/kg bw) 75 عصاره نسبت به تیمارهای (mg/kg bw) 150 و 225 عصاره و گروه کنترل به طور معنی داری افزایش نشان داد (0.05p<). در مطالعه بافت شناسی طحال، تخریبی مشاهده نشد. در بررسی تعداد گلبول های قرمز، میزان هموگلوبین و درصد هماتوکریت، عوارض کم خونی در موش ها مشاهده نشد. میزان افزایش آلبومین و کاهش آنزیم های کبدی نشانگر عدم آسیب بافتی و بهبود عملکرد کبد بود. بنابراین پیشنهاد می شود که می توان از گلبرگ زعفران به عنوان یک آنتی اکسیدان در تقویت سیستم ایمنی و کاهنده کلسترول خون استفاده نمود.
محسن ابوالفضلی جواد آرشامی
هدف از این مطالعه بررسی اثرات سطوح مختلف عصاره هیدرو الکلی زنجبیل بر پارامترهای خون و عملکرد تولید مثلی در رت های نر بود. تعداد 24 سر رت نر در قالب طرح کاملا تصادفی به چهار گروه 6 تایی تقسیم شدند. عصاره زنجبیل در سطوح 0، 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی و به مدت 14 روز به رتها تزریق شد. در روز 15 آزمایش، نمونه های خون از قلب رتها برای تعیین پارامترهای خون در سرم جمع آوری شدند. سطح تستوسترون و انسولین پلاسما توسط کیت های استاندارد تعیین شدند. برای مطالعه بافت اسپرماتوژنز، بیضه چپ توزین و پس از مراحل بافت شناسی، اسپرماتوسیت های اولیه، قطر لومن و لوله سمینوفروس توسط میکروسکوپ اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که دوزهای 100 و 200 میلی گرم عصاره زنجبیل سبب کاهش معنی دار گلوکز، کلسترول و افزایش معنی دار سطح انسولین گردید. میزان پروتئین تام توسط تیمارهای زنجبیل افزایش معنی داری پیدا نمود. سطح تستسترون توسط دوزهای 100 و 200 میلی گرم عصاره زنجبیل به طور معنی داری افزایش یافت. تعداد اسپرماتوسیت های اولیه توسط تیمارهای زنجبیل به طور معنی داری افزایش یافت. نتایج کلی نشان داد که دوزهای 100 و 200 میلی گرم عصاره زنجبیل سبب کاهش گلوکز و کلسترول خون و افزایش سطح انسولین، تستسترون و تعداد اسپرماتوسیت های اولیه گردید.
علیرضا ایوبی جواد آرشامی
آنغوزه حاوی ترکیباتی نظیر سزکویی ترپن ها و کومارین ها است که در طب سنتی برای درمان اختلالات عصبی، صرع، آسم و بیماری های گوارشی استفاده شده است. وجود ترکیبات گوگردی سبب بروز خواص آنتی اکسیدانی مفیدی در آنغوزه می گردد. بدین منظور اثرات سه دوز عصاره آبی- الکلی آنغوزه بر پارامترهای خون و عملکرد تولید مثلی در رت های نر بالغ ویستار در یک طرح کاملا تصادفی مورد آزمایش قرار گرفت. تعداد 32 سر رت به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی تقسیم شد. تیمارهای آزمایشی شامل: (کنترل)، 75، 150 و 300 میلی گرم عصاره آنغوزه به ازای هر کیلوگرم وزن بدن رت ها بود که روزانه به صورت تزریق داخل صفاقی و به مدت 14 روز مورد استفاده قرار گرفت. در روز 15 آزمایش، خونگیری از قلب رت ها به منظور سنجش پارامترهای خون شامل لیپید ها، آنزیم ها و هورمون ها انجام شد. برای مطالعه فعالیت های اسپرماتوژنز، بیضه راست در روز 15 آزمایش جدا گردید و پس از مراحل بافت شناسی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دوز 300 میلی گرم در کیلوگرم عصاره سبب افزایش سطوح گلوکز، کلسترول، آنزیم های ast و alt گردید (05/0p<). میزان تری گلیسرید سرم در رت های دریافت کننده 75 میلی گرم در کیلوگرم عصاره نسبت به سایر تیمارها، کاهش یافت (05/0p<). افزایش دوز عصاره آنغوزه، ضخامت لایه های سلولی لوله سمنیفروس را کاهش داد (05/0p<). همچنین تعداد سلول های لایدیگ و سرتولی تحت تاثیر دوزهای 150 و 300 میلی گرم عصاره آنغوزه کاهش نشان داد (05/0p<). دوز 300 میلی گرم در کیلوگرم عصاره آنغوزه سبب افزایش سطوح آنزیم های ast و alt و کاهش سطح تستوسترون خون گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که دوز 300 میلی گرم در کیلوگرم عصاره آنغوزه سبب تخریب و کاهش فعالیت بافت اسپرماتوژنز و سمیت کبدی توام با افزایش آنزیم های کبدی در رت ها شد؛ این در حالی بود که سطح 75 میلی گرم در کیلوگرم عصاره سبب بهبود عملکرد رت ها در فراسنجه های مذکور شد.
سودابه عربی جواد آرشامی
این تحقیق با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف عصاره متانولی گیاه مریم گلی بر فراسنجه های خون و سیستم ایمنی در رت های نر ویستار انجام شد. تعداد 24 سر رت در قالب طرح کاملا تصادفی به 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند تا دوزهای 0، 75، 150 و 300 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن از عصاره مریم گلی را طی 14 روز به صورت داخل صفاقی دریافت نمایند. در روزهای اول و هفتم آزمایش تعداد 108×1 گلبول قرمز گوسفند (srbc) به رت ها تزریق شد. در روز 15 آزمایش، خونگیری از قلب رت ها برای سنجش فراسنجه های خون در لوله های حاوی ماده ضد انعقاد و برای سنجش ایمنوگلوبولین igg)g) سرم در لوله های فاقد ماده ضد انعقاد انجام شد. دوزهای عصاره مریم گلی به طور معنی داری سبب افزایش تعداد گلبول های سفید، قرمزو هموگلوبین در رت ها گردید. همچنین در رت ها میانگین حجم سلولی (mcv) و غلظت متوسط هموگلوبین سلولی (mchc) کاهش معنی داری را نشان داد. میزان آلبومین به طور معنی داری افزایش و کلسترول، تری گلیسیرید و ast به صورت وابسته به دوز نسبت به گروه کنترل کاهش یافتند . میزان igg سرم در دوز 150 میلی گرم نسبت به سایر تیمارها افزایش معنی داری یافت . به طورکلی، عصاره مریم گلی با افزایش میزان آلبومین و کاهش کلسترول، تری گلیسیرید و آنزیم های کبدی سبب بهبود عملکرد کبد ونیز با افزایش میزان igg سبب افزایش پاسخ ایمنی می شود. یافته های این مطالعه نشان می دهد عصاره مریم گلی احتمالا میتواند با افزایش در تعداد سلول های سفید خون و igg باعث تقویت سیستم ایمنی شده و نیز با افزایش در تعداد سلول های قرمز خون بر خونسازی موثر باشد.
محبوبه منصوری مطلق جواد آرشامی
به منظور مطالعه اثرات عصاره های آبی و هیدروالکلی دانه گشنیز بر پارامترهای هماتولوژی و بیوشیمیایی خون در رت های نر ویستار، آزمایشی در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 8 تکرار و 40سر رت انجام شد. تیمارها شامل: مقادیر 0،200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره آبی و 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره هیدروالکلی بود که به مدت 14 روز به 4رت ها سر موش در سن 8 هفتگی با وزن 15±150 گرم به داخل صفاق تزریق شد. در روز 15 پس از بی هوشی، خونگیری از قلب آنها انجام شد. بخشی از خون به منظور شمارش کلی سلول های خون و نیز گلبول های سفید در لوله های حاوی ماده ضد انعقاد و بخش دیگر آن در لوله های فاقد مواد ضد انعقاد برای سنجش فاکتورهای بیوشیمیایی خون ، ریخته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار sas آنالیز و میانگین ها توسط تست دانکن در سطح 0.05p< مقایسه شد. مقایسه نتایج دو روش عصاره گیری آبی و هیدروالکلی دانه گشنیز نشان داد که بازدهی ماده خشک عصاره آبی بیشتر از هیدروالکلی است (%8.33 در مقابل %4.5). همچنین در استخراج مواد روغنی دانه گشنیز میزان بالای اسید اولئیک (75%) و اسید لینولئیک (15%) و میزان پایین اسید پالمیتیک ارزش بالای این دانه را بیان می کند. عصاره آبی دانه گشنیز یک روند افزایش وزن را در مقایسه با عصاره هیدروالکلی در رت ها نشان داد . عصاره آبی اثری بر شاخص های خون نشان نداد؛ در حالی که عصاره هیدروالکلی سبب افزایش معنی دار میزان هموگلوبین و درصد هماتوکریت توسط تیمارهای 200 و 400 میلیگرم گردید. البته، کاهش معنی دار تعداد گلبول های سفید توسط هر دو عصاره آبی و هیدرو الکلی در هر دو سطح مشاهده گردید. عصاره آبی سبب افزایش میزان تری گلیسرید در هر دو تیمار گردید و کلسترول توسط دوز 400 میلیگرم هر دو عصاره افزایش یافت. به طور کلی هر دو عصاره سبب کاهش گلوکز در هر دو تیمار و کاهش میزان alt در دوز 200 میلیگرم گردیدند.
طاهره عقیلی جواد آرشامی
در این مطالعه، اثرات تزریق صفاقی عصاره گل راعی بر پارامترهای خون، سیستم ایمنی و بافت شناسی طحال در رت های نر ویستار بررسی گردید. تعداد 24 سر رت نر ویستار، در قالب یک طرح کاملا تصادفی به 4 تیمار با 6 تکرار تقسیم شد. تیمارها شامل: 0، 100، 200 و 400 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن، عصاره هیدروالکلی گل راعی بودند که به مدت 14 روز، داخل صفاقی تزریق شدند. وزن بدن رت ها به طور هفتگی اندازه گیری شد. در روزهای 1 و 7 آزمایش، 108×1 سلول گلبول قرمز گوسفند (srbc) به رت ها تزریق گردید و خونگیری از قلب در روز 15 انجام شد. در روز 15 آزمایش، تعداد گلبول های قرمز(rbc)، گلبول های سفید (wbc) و پلاکت ها (plt) و میزان گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین تام، کراتینین، هموگلوبین (hb)، میانگین هموگلوبین سلولی (mch)، قطر گلبول قرمز (rdw)، میانگین حجم سلولی (mcv)، میانگین غلظت هموگلوبین سلولی (mchc) و میانگین حجم پلاکت ها (mpv) در سرم خون رت ها تعیین گردید. در روز 15 آزمایش، پس از جداسازی طحال و توزین آن ( محاسبه اندیکس طحال) بلافاصله با محلول نرمال سالین شستشو و مقاطع 5*5 میلیمتری آن در فرمالین 10% قرار داده شد. بافت های مربوطه پس از 3 روز فیکس شدن و تهیه برش های 5 میکرونی با هماتوکسیلین-ائوزین، رنگ آمیزی شدند. نتایج این مطالعه، کاهش معنی دار کلسترول، تری گلیسرید و پروتئین تام را در تیمار ها نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0p<). تعداد گلبول های قرمز، شاخص های گلبول های قرمز (mch، mchc، mcv)، hb و rdw در تیمارها نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p<). تعداد گلبول های سفید و نوتروفیل ها در تیمارها در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (05/0p<)؛ در حالی که تعداد لنفوسیت ها، منوسیت ها و میانگین حجم پلاکت ها در تیمارها نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p<). اندیکس وزن طحال در تیمارها نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری نشان داد (05/0p<). میزان ایمنوگلوبولین g در تیمارها تفاوت معنی داری در مقایسه با گروه کنترل نشان نداد.
نوشین عارف زاده جواد آرشامی
عوارض جانبی داروهای شیمیایی امروزه توجه پژوهشگران را به اثرات مفید گیاهان دارویی بر سلامت بدن جلب نموده است. همچنین، کمبود علوفه به دلیل آب و هوای خشک در ایران سبب شده تا از محصولات جانبی گیاهان در تغذیه دام استفاده گردد. گلبرگ زعفران crocus sativus l.)) یک محصول جانبی است که می تواند به عنوان مکمل غذای دام استفاده شود. در این مطالعه، اثرات عصاره هیدروالکلی گلبرگ زعفران بر پارامترهای خون، بافت بیضه و هورمون تستوسترون رت های نر ویستار در یک طرح crd و تست دانکن بررسی شد. تعداد 20 سر رت بالغ به طور تصادفی به 4 گروه 5 تایی تقسیم شدند و دوزهای 0، 200، 400 و 800 میلی گرم عصاره به طور داخل صفاقی هر 48 ساعت یک بار به مدت 20 روز دریافت نمودند. خونگیری در روز 21 از قلب رت ها در لوله های حاوی ماده ضد انعقاد انجام شد. بیضه ها پس از جدا سازی، توزین و در محلول فرمالین 10% قرار داده شدند. مقاطع بافتی 5*5 و برش هایی به ضخامت 5 میکرون پس از فیکس شدن تهیه و توسط هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی شد. نتایج کاهش معنی دار میزان هموگلوبین، هماتوکریت و میانگین غلظت هموگلوبین سلولی و افزایش پلاکت ها در تیمارها را نشان داد (05/0>(p. میزان سلول های سرتولی و اسپرماتوسیت و تستوسترون کاهش و قطر لومن افزایش یافت (05/0>p). بنابراین عصاره گلبرگ زعفران می تواند سبب آنمی هیپیوکرومیک، ترومبوسیتوز، تخریب بافت اسپرماتوژنز و کاهش تستوسترون شود.
حسن هوشمند موشکی عبدالمنصور طهماسبی
چکیده در این مطالعه اثرات خوراکی دو سطح 15/0% و 075/0% صمغ، روغن و صمغ+روغن آنغوزه بر عملکرد رشد ، سرعت عبور خوراک، وزن اندام های داخلی بدن، پارامتر های خون، آنزیم های کبدی و پاسخ سیستم ایمنی در جوجه های گوشتی طی 42 روزه بررسی شد. در این آزمایش از 280 قطعه جوجه خروس یک روزه (راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار در 4 تکرار و 10 قطعه در هر تکرار استفاده شد. جیره های غذایی جوجه ها بر اساس توصیه های شرکت راس 2007 تنظیم شد. تیمارها شامل: 1-جیره کنترل 0/0% آنغوزه، 2-جیره پایه+075/0% صمغ، 3-جیره پایه+15/0% صمغ، 4-جیره پایه+075/0% روغن، 5-جیره پایه+15/0 % روغن، 6-جیره پایه+075/0% صمغ+روغن و 7-جیره پایه+15/0 % صمغ+روغن بودند. میزان خوراک مصرفی و افزایش وزن به طور هفتگی و وزن زنده، لاشه و اعضای درونی بدن در روز 42 توزین شدند. برای سنجش تیتر آنتی بادی علیه srbc، میزان 5/0 سی سی محلول %10 srbc در روزهای 28 و 35 آزمایش به عضله سینه 2 قطعه جوجه از هر تکرار تزریق و خونگیری در روزهای 35 و 42 انجام شد. دو قطعه جوجه از هر تکرار برای خونگیری و توزین اندام های درونی استفاده شد. نمونه های خون روز 42 برای تعیین سطح سرمی گلوکز، کلسیم، پروتئین تام، تری گلیسرید، کلسترول و آنزیم های ast و alt توسط دستگاه اتوآنالایزر استفاده گردید. نتایج نشان داد دوز 15/0صمغ سبب افزایش معنی دار مصرف خوراک و وزن کل دوره گردید(p<0.05) . دوز 15/0% روغن سبب کاهش معنی دار سرعت عبور خوراک نسبت به گروه کنترل شد (p<0.05). میزان گلوکز خون در تیمارهای روغن و صمغ+روغن نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش نشان داد (05/0p<). سطوح آنزیم های کبدی و تیترهای آنتی srbc توسط تیمارها تفاوت معنی داری پیدا نکردند. نتایج کلی نشان داد که دو سطح صمغ آنغوزه سبب بهبود خوراک مصرفی و افزایش وزن در جوجه های گوشتی می گردد.
سمیه سالاری حسن نصیری مقدم
در این مطالعه، انرژی قابل سوخت و ساز دانه کامل و کنجاله آفتابگردان و تاثیر آنها بر عملکرد رشد، فیزیولوژی دستگاه گوارش و سیستم ایمنی جوجه های گوشتی در قالب 5 آزمایش مستقل بررسی شد. در آزمایش اول، انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری تصحیح شده برای نیتروژن (amen) دانه کامل و کنجاله های کم چرب و پرچرب آفتابگردان مورد بررسی قرار گرفت. هر یک از سه نمونه، در سطوح صفر، 7 ، 14و 21 درصد جایگزین بخشی از جیره غذایی بر پایه ذرت، در 4 تکرار و در قالب طرح کاملاًً تصادفی در جوجه های گوشتی انجام شد. توسط مدل خطی رگرسیون، میزان amen برای دانه کامل و کنجاله های کم چرب و پرچرب آفتابگردان به ترتیب برابر 3657 ، 1675 و 1845 کیلوکالری در کیلوگرم بدست آمد. در آزمایش دوم، انرژی قابل سوخت و ساز حقیقی (tmen) دانه کامل و کنجاله های کم چرب و پرچرب آفتابگردان در 24 قطعه خروس بالغ لگهورن، با استفاده از روش سیبالد تعیین شد. مقدار tmen برای دانه کامل آفتابگردان و کنجاله های کم چرب و پرچرب آفتابگردان برابر با 3437، 1587 و 1838 کیلو کالری در کیلوگرم بدست آمد. در آزمایش سوم، ارزش تغذیه ای دانه کامل آفتابگردان (ffss) در سطوح صفر، 7، 14 و 21 درصد در قالب طرح کاملاً تصادفی و با چهار تکرار در جوجه های گوشتی در یک دوره 49 روزه بررسی شد. با مصرف ffss، اضافه وزن، مصرف خوراک در دوره رشد و ضریب تبدیل خوراک در دوره های رشد و پایانی بهبود، و درصد وزن کبد و وزن دستگاه گوارش به ترتیب به طور معنی دار (0/05>p) کاهش و افزایش یافت. در آزمایش چهارم ارزش تغذیه ای کنجاله کم چرب آفتابگردان (sfsm) با به کار گیری سطوح صفر، 7، 14، و 21 درصد در جیره جوجه های گوشتی در یک دوره 49 روزه بررسی شد. افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک در پرندگانی که sfsm را تا سطح 14 درصد در جیره های آغازین و رشد دریافت نمودند، به طور معنی دار (0/05>p) بهبود یافت. همچنین افزایش معنی دار (0/05>p) درصد وزن دستگاه گوارش و سنگدان مشاهده شد. غلظت لیپوپروتئین با چگالی بالا (hdl) افزایش و لیپوپروتئین با چگالی پایین (ldl) به طور معنی داری (0/05>p) کاهش یافت. غلظت تری گلیسرید نیز در اثر اعمال تیمار افزایش یافت. در ارتباط با ریخت شناسی روده کوچک، ارتفاع پرز ها در دوازدهه و ژژنوم با اعمال تیمار کاهش (0/05>p) و عمق کریپت در دوازدهه به طور معنی دار (0/05>p) افزایش یافت. در آزمایش پنجم، ارزش تغذیه ای کنجاله پرچرب آفتابگردان (sfsm) در سطوح صفر، 7، 14، و 21 درصد در یک دوره 49 روزه تعیین شد. افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک با اعمال تیمار، بهبود یافت (0/05>p). وزن دستگاه گوارش افزایش و وزن کبد به طور معنی داری (0/05>p) کاهش یافت. غلظت ldl و تری گلیسرید به طور معنی داری کاهش یافت (0/05>p). کاهش معنی دار (0/05>p) ارتفاع پرز در ناحیه ژژنوم مشاهده شد. بر اساس یافته های این آزمایش، کنجاله کم چرب آفتابگردان تا سطح 14 درصد و کنجاله پرچرب و دانه کامل آفتابگردان تا سطح 21 درصد، می توانند در جیره طیور گوشتی استفاده شوند.
علیرضا حسابی نامقی جواد آرشامی
چکیده ندارد.
حیدر زرقی جواد آرشامی
چکیده ندارد.
محمدعلی فرقانی جواد آرشامی
در یک بررسی اثرات استرس گرمایی بر فاکتورهای تولیدی و درجه رشد الیاف پشم مورد مطالعه قرار گرفت . در این آزمایش از 32 راس بره نر نژاد کرمانی با سن 3-4 ماه بصورت فاکتوریل (2×4) در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار استفاده گردید. تیمارهای آزمایشی شامل جایگاه: باز، سایه بان، مجهز به سیستم کولینگ و مجهز به ونتیلاتور بودند، که بطور تصادفی یک گروه بره های پشم چینی شده و یک گروه بره های پشم چینی نشده اختصاص داده شد. دوره اصلی آزمایش معادل 12 هفته بطول انجامید و بره ها در شرایط یکسان غذایی جیره محاسبه شده ای مطابق با nrc دریافت نمودند. پارامترهای اندازه گیری شده شامل اضافه وزن (دو هفته یکبار)، غذای مصرفی روزانه، ضریب تبدیل غذایی، رشد الیاف پشم در حداکثر و حداقل دما در ابتدا و انتهای دوره و همچنین راندمان لاشه و اعضاء داخلی آن در پایان دوره بودند. نتایج بدست آمده چنین بیان می کند که سطح جایگاه باز کمترین افزایش وزن بره ها را در مقایسه با سایر جایگاه ها نشان می دهد (p<0/05). در صورتیکه اثر پشم چینی شده و نشده تفاوت معنی داری را در بین جایگاه های مختلف نشان نمی دهد. بیشترین افزایش وزن در بین بره های پشم چینی شده مستقر در جایگاه مجهز به ونتیلاتور مشاهده گردید و کمترین افزایش وزن در بین بره های پشم چینی نشده مستقر در محیط باز مشاهده شد. این تفاوت وزن در مقایسه گروه های مربوطه حدود 1/3 کیلوگرم بازاء هر دو هفته می باشد. سطح جایگاه بر روی غذای مصرفی تاثیر نموده (p<0/01) بطوریکه بره های جایگاه باز تحت تاثیر استرس کمترین میزان غذا را مصرف نموده اند. همچنین اثر جایگاه بر ضریب تبدیل غذائی نیز در سطح 5 درصد اثر معنی داری را نشان می دهد بطوریکه کمترین ضریب تبدیل خوراک در بین بره های مستقر در جایگاه مجهز به ونتیلاتور و بیشترین ضریب تبدیل بین بره های مستقر در جایگاه باز مشاهده شد. ضمنا بهترین بازده خوراک در بین گروه پشم چینی شده مستقر در جایگاه مجهز به ونتیلاتور مشاهده گردید. سطح جایگاه بر روی رشد الیاف پشم تاثیر معنی داری را نشان نداد، اما سطوح پشم چینی شده و نشده بره های تحت تیمار بر روی رشد پشم در سطح 1 درصد معنی دار بود. میزان رطوبت جایگاهها در کل دوره آزمایش بر روی افزایش وزن و غذای مصرفی تاثیر (p<0/05) را نشان می دهد، به گونه ای که بهترین افزایش وزن و مطلوب ترین بازده خوراک مصرفی در جایگاه مجهز به ونتیلاتور با میانگین رطوبتی 35/4 درصد مشاهده شد. میانگین سطوح مختلف دما نشان دهنده معنی دار بودن اثر دما بر افزایش وزن و غذای مصرفی بود (p<0/01)، و بالاترین سطح ماکزیمم دما و پایین ترین سطح مینیمم دما را بره های مستقر در محیط باز داشتند که از کمترین افزایش وزن و غذای مصرفی در طول دوره آزمایش برخوردار بودند. اثرات متقابل دما و سطح پشم چینی شده و نشده بر غذای مصرفی اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد. در تجزیه لاشه بین تیمارها درصد اجزاء لاشه بره ها اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد. درصد اجزاء لاشه در بین بره های مستقر در جایگاه با سایه بان و گروه پشم چینی شده بود و کمترین درصد در بین بره های جایگاه مجهز به سیستم کولینگ و گروه پشم چینی شده مشاهده گردید.