نام پژوهشگر: یاسمین اردشیرپور
یاسمین اردشیرپور حمیدرضا جمالی
کانالهای فیدینگ انتخاب فرکانسی بدلیل تاثیری که روی گسترده کردن سیگنالهای ارسالی دارند. باعث ایجاد پدیده isi ای می گردند که با زمان، مشخصه آن تغییر می کند. برای مقابله با این پدیده نیاز به همسان سازهای وفقی است که علاوه بر حذف پدیده isi با آن بصورت دینامیکی مقابله کنند. برای کانالهایی که دارای فیدینگ آهسته هستند می توان مشخصه تخمین زده شده را در یک بازه زمانی طولانی ثابت فرض نمود. لیکن برای کانالهای فدینگ سریع نیاز به روشهایی است که قادر باشند تغییرات سریع مشخصه را دنبال کرده و آن را بدون تاخیر تخمین بزنند برای حل این مشکل می توان الگوریتم ویتروبی، مشخصه کانال تخمین زده شده منطبق بر بهترین مسیر ختم شده به هر حالت آنرا نیز حفظ کند. از سوی دیگر یک روش بهبود عملکرد در کانالهای فیدینگ ، استفاده از کدکننده ها می باشند. از آنجا که معمولا از کدهای کانولوشنال برای این منظور استفاده می گردد و این کدکننده ها به نوبه خود دارای دیاگرام ترلیس می باشند، می توان دیاگرام ترلیس کانال و کدکننده را در هم ادغام نموده و عمل همسان سازی و دیکدینگ را توما با هم انجام داد. در این تحقیق سعی شده است عملکرد این سیستم که همسان سازی . دیکدینگ توام معروف می باشد بررسی گردد. معیار بهینه برای این همسان ساز معیار ml می باشد که بدلیل پیچیدگی آن، الگوریتم ئیتربی جهت پیاده سازی استفاده می گردد. همچنین عملکرد این روش در مقابل پارامترهای مختلف کانال، تخمین گر و ساختار خود همسان ساز بررسی گردیده است . در ادامه به بررسی تحلیلی عملکرد این نوع همسان ساز در حالت تخمین ایده آل کانال)جالتی که ضرایب کانال برای گیرنده کاملا معلوم می باشد) و حالت تخمین غیر ایده آل کانال (حالتی که از یک تخمین گر برای تخمین کانال استفاده می گردد) و بررسی تفائتهای همسان ساز در مقابل با این دو پدیده پرداخته شده است . نتایج شبیه سازیهای بدست آمده نشان می دهند که در پیاده سازی این همسان سازها، تحت شرایطی ممکن است در پارامترهای مشخصه تخمین زده شده یک اهتلاف فاز i80 ایجاد شود، بگونه ای که این اختلاف فاز منجر به کاهش عملکرد سیستم گردد. برای حل این مساله سه روش استفاده از کدهای تغییرپذیر با فاز، مدولاسیونهای تفاضلی و مدولاسیونهای پیشنهاد می گردد. روش دیگری برای همسان سازی دیکدینگ ، انجام هر کدام از آنها در دو مرحله جدا و با دو ترلیس جداگانه می باشد. مزیت این روش در امکان استفاده از اینترلیور جهت شکستن خطاهای خوشه ای است . برای عمل دیکدینگ استفاده از خروجی های سخت تصمیمی باعث کاهش عملکرد سیستم می گردد، از این رو نیاز به روشی می باشد که اطلاعات را بصورت نرم تصمیمی در اختیار دیکدر قرار دهد. معیار بهینه نرم تصمیمی الگوریتم map می باشد. بدلیل ساختار این الگوریتم، از آن در همسان سازهایی که نیاز به تخمین سریع کانال دارد نمی توان استفاده نمود. از این رو از روش دیگری موسوم به sove استفاده می گردد. نتایج نشان می دهند که عملکرد این روش فقط در حالت باینری و مدولاسیون qpsk با نگاشت گری خوب بوده و در حالت مدولاسیون های با مرتبه های بالاتر کاهش می یابد. عملکرد این سیستم نیز در مقابل پارامترهای مختلف کانال، همسان ساز و تخمین گر کانال بررسی شده است . همچنین پیچیدگی هر دو روش همسان سازی و دیکدینگ محاسبه شده و با یک مثال عددی با یکدیگر مقایسه گردیده اند.