نام پژوهشگر: محبوبه البرزی
فریدون احمدی محبوبه البرزی
چکیده بررسی میزان برخورداری کتاب های هدیه های آسمانی دوره ی ابتدایی از مولفه های محیط زیست به کوشش فریدون احمدی در این پژوهش به تحلیل محتوای کتاب های درسی هدیه های آسمانی (تعلیم و تربیت اسلامی) دوره ی ابتدایی سال 1389 از لحاظ میزان توجّه به مولفه های محیط زیست پرداخته شد. تمرکز تحلیل فوق بر مولفه های محیط زیست از منظر قانون اساسی(اصل پنجاهم) و دستورالعمل شورای عالی آموزش و پرورش می باشد. این مولفه ها عبارتند از:«شناخت محیط زیست»، «شناخت آلودگی های محیط زیست» و «احترام و نگهداری محیط زیست». این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی میکات 1994 انجام شده است و طرح پژوهش غیر پیدایشی و با شیوه ی تحلیل قیاسی دنبال شد که در آن ضمن تعیین بسامد هر کدام از واحدهای تحلیل (متن، تصویر و پرسش)، به توصیف داده های اولیه ی پژوهش پرداخته شد و سپس واحدهای مشمول با هم و واحدهای غیرمشمول نیز با هم جمع شدند. آنگاه بسامد مولفه های شناخت محیط زیست، شناخت آلودگی های محیط زیست و احترام و نگهداری محیط زیست محاسبه و در پایان نتایج بدست آمده تحلیل و توجیه شدند. یافته های این پژوهش نشان داد مولفه ی شناخت محیط زیست درمیان همه ی واحدهای تحلیل، در پایه ی پنجم با 36 بار تکرار و %32 مجموع چهار پایه بیشترین و با 23 بار تکرار یعنی %17 در پایه ی سوم، کمترین تکرار را داشته است. مولفه ی شناخت آلودگی های محیط زیست در پایه ی پنجم با 28 بارتکرار یعنی %45 کل پایه ها بیشترین و در پایه ی دوم با 6 بار تکرار یعنی %10 کل پایه ها کمترین تکرار را داشته است. مولفه ی احترام و نگهداری محیط زیست هم با 50 بار تکرار در کتاب هدیه های آسمانی پایه ی چهارم بیشترین (%32 چهار پایه) و 29 بار تکرار در کتاب پایه ی دوم ( %18 هر چهار پایه) کمترین تکرار را داشته است. از سوی دیگر در بین واحدهای تحلیل توجّه به مولفه های زیست محیطی در پرسش ها کمتر از متن و تصویر بود. درمجموع کتاب پایه ی پنجم بیشترین واحدهای مشمول را بویژه در مولفه ی احترام و نگهداری محیط زیست نشان داد و از بین سه مولفه نیز، مولفه ی شناخت آلودگی های محیط زیست درهمه ی پایه ها کمترین فراوانی را داشت. با توجّه به اهمیت حفظ و نگهداری محیط زیست در نظام تعلیم و تربیت و بویژه درکتب درسی باید علاوه بر افزایش مطالب مربوط به شناخت و حفاظت از محیط زیست، به این امر خطیر در سایر کتب نیز توجّه بیشتری مبذول گردد.
ستاره سلمانی محمد حسن کریمی
چکیده مولوی یکی از شخصیت های برجسته تاریخ و تمدن ایران اسلامی است که به لحاظ جامعیت فکر و آرا و اندیشه های بدیعش همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. مولانا علاوه بر آن که شاعری چیره دست و تواناست دیدگاه های ارزشمندی در زمینه انسان شناسی، فلسفه و عرفان و ...دارد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی داستان های مثنوی مولوی بر اساس مولفه های روان شناسی اجتماعی به مثابه یکی از مبانی تعلیم و تربیت می باشد. پارادایم پژوهش حاضر کیفی بوده و رویکرد بکار رفته توصیفی تفسیری می باشد. روش تحلیل این داستان ها تحلیل محتوای جهت دار بوده؛ یعنی بررسی ها بر اساس مقوله ها از قبل مشخص شده روان شناسی اجتماعی صورت گرفته است. در پژوهش حاضر حدود 170 داستان مثنوی مولوی اثر یزدانبخش قهرمان مورد مطالعه قرار گرفت. که از این مجموعه می توان به 39 داستان اشاره نمود که حاوی مولفه های روان شناسی اجتماعی است. در این داستان ها از میان مولفه های روان شناسی اجتماعی بیش ترین مولفه هایی که بدان پرداخته شده است، کشش، جاذبه و همرنگی با جماعت می باشد و کم ترین مولفه به فنون متقاعد سازی تعلق دارد. نکته ی بدیعی که در بیش تر این داستان ها به چشم می خورد مهارت و دقت مولانا در تلفیق آموزه های دینی، اخلاقی باروان شناسی اجتماعی است که در قالب داستان بیان شده است. مولانا با توصیف انسان آن چنان که هست بحث های خود را از روان شناسی اجتماعی آغاز می نماید و بدین سان نقاب از چهره آدمی کنار می زند آنگاه این خودشناسی را سر آغاز و مبدأیی برای تعلیم و تربیت قرار می دهد و سپس بر اساس آموزه های دینی به بیان مقصد و سعادت آدمی یعنی آن چه که باید باشد می پردازد
سیدمحسن مرتضوی محمد مزیدی
بررسی عناصر و مولفه های ایثار و شهادت در ادبیات داستانی کودک و نوجوان به وسیله ی سیدمحسن مرتضوی تاریخ همواره بستر حوادث و رویدادهای متعدد و زاییده ی عوارض و تبعاتی است که قطعاً گریبان بشر را می-گیرد. یکی از بارزترین مصادیق آن « جنگ » می باشد. ادبیات دفاع مقدس هشت ساله ایران سرشار از آموزه-های فرهنگی و ارزش های زیبنده ای است به گونه ای که بررسی خاطرات، زندگینامه ی شهدا و ایثارگران و چشم انداز عناصر متأثر در سرنوشت و اقتضائات جنگ تحول ادبیاتی جنگ را رقم می زند. سهم ادبیات داستانی کودک در این راهوار بسیار محرز و تعیین کننده می باشد. در این مجال سعی شده است تا ضمن مرتفع شدن این دغدغه، تعمیمی شایسته بر اصول بنیادین ادبیات کودک در جنگ هشت ساله صورت پذیرد. در این مطالعه با استفاده از تحقیق کیفی پنجاه و هفت داستان از کتاب های داستانی کودک و نوجوان مورد تحلیل محتوای قیاسی قرار گرفت، و با رویکرد غیر پیدایشی، به بررسی تعداد سی و شش مولفه ی ایثار و شهادت در این کتاب ها پرداخته شده است.این مولفه ها عبارتند بودند از: ایمان به خدا، توکل به خدا، محاسبه ی نفس، ترجیح منافع نظام بر منافع شخصی، خدمت گزاری، مردم داری، استقامت در راه رسیدن به هدف، ذلت گریزی، نترسیدن از مرگ، ساده زیستی، انصاف، خطرپذیری، انتقادپذیری، عدم دنیاپرستی، قانع بودن، وطن پرستی، رعایت نظم در امور، اعتماد به نفس بالا، انجام وظیفه و مسئولیت، احسان و نیکوکاری، پرکاری و کم حرفی. پژوهش گر برای جمع آوری داده ها، از روش اسنادی و به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای قیاسی مایرینگ استفاده کرده است. نمونه از نوع هدفمند بوده که کتاب های داستانی سال های 1380 تا 1390 در دو گروه سنی "ب" و "ج" را شامل می شود. نتایج نشان داد که در هر دو گروه، رویکرد غالب در طرح مقوله ی ایثار و شهادت، مولفه ی "ترجیح منافع نظام بر منافع شخصی (ایثار)" است و پس از آن، بیشتر به"استقامت در راه رسیدن به هدف" پرداخته شده است و کمترین مولفه ی مورد توجه "انصاف" بوده است. همچنین در مجموع میزان فراوانی مولفه های ایثار و شهادت در کتاب های داستانی گروه سنی "ج" بیشتر از کتاب های داستانی گروه سنی "ب" دیده می شود.
مرجان کامیاب سعید حسام پور
هدف از پژوهش حاضر تحلیل کتاب های داستانی- تصویری بر مبنای الگوی فرزندپروری و حضور مابان (والدین) بوده است. داستان های بررسی شده در این پژوهش، شامل کتاب های موجود در کتاب خانه ی مرکز مطالعات ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز در بین سال های ??- ???? بوده است که پس از مطالعه ی همه ی کتاب های موجود در بین این سال ها، آثاری که مادر و پدر در آن ها حضور داشتند، انتخاب شدند. تعداد کتاب هایی که برگزیده شد و در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفت ?? کتاب بود. این متون داستانی با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و بر اساس نظریه ی فرزندپروری شیفر و الگوی آندرسون و همیلتون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که الگوهای غالب کتاب های کودکان گرم و کنترل کننده هستند. اما در بررسی نوع حضور و چگونگی حضور مابان، این نتیجه حاصل گردید که حضور پدر در کتاب های داستانی- تصویری بررسی شده بسیار کم رنگ است. همچنین به نظر می رسد نویسندگان در گزینش شیوه ی تعامل مابان با کودک به هنجارها و فرهنگ های رایج در جامعه نیز بسیار توجه داشته اند.
محبوبه پورتقی باباک شمشیری
این رساله تحت عنوان تحلیل و تبیین مفهوم دروغ، پیامدهای تربیتی و راه های پیشگیری و درمان آن از منظر آموزه های اسلامی به بحث تفسیری، روایی و روان شناسی این رذیله پرداخته است. زیرا یکی از موضوعاتی که در آیات زیادی از قرآن مجید (257 آیه) و تعداد کثیری از روایات معصومین علیهم السلام و بزرگان دین موضوع سخن واقع شده است، بحث دروغ می باشد. ضرورت این تحقیق زمانی آشکار می شود که بدانیم با انجام این گناه به ظاهر کوچک، وارد گناهان بزرگ و اعمال شاقّه می شویم. در این رساله رسیدن به اهداف خاصی مورد نظر است. از جمله تبیین دقیق مفهوم دروغ و واژه ی هم معنای آن و ذکر مشتقات این دو؛ دروغ عبارت از ( سخن ناراست یا قول ناحقی که به قصد فریب یا گمراه ساختن دیگران گفته می شود) می باشد و همچنین ذکر انواع دروغ توضیح و تبیین می پردازد و آثار دروغ که آثار،تربیتی، اجتماعی و انفرادی را در بر می گیرد و می توان سلب اعتماد، خیانت، کاهش ارزش اجتماعی، فراموشی، رسوایی و فقر را جزء این آثار برشمرد. دروغ شامل علت هایی از قبیل خودخواهی و لجاجت، ترس، اجبار و... است. و شامل استثنائاتی از جمله دروغ برای ضرورت ها، اصلاح و جنگ، توریه و تقیه می باشد و در آخر راه های معالجه و درمان و چگونگی برخورد با این رذیله و وظایف افراد در برابر شخص دروغگو یاد آوری شده است. مطالب این پژوهش با استفاده از کتابهای تفسیری همچون تفسیر المیزان، نمونه، مجمع البیان و کتابهای روایی مانند اصول و فروع کافی، میزان الحکمه و کتابهای اخلاقی مانند محجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، جامع السعادات، معراج السعاده و کتب روان شناسی دروغ می باشد. روش تحقیق به اعتبار هدف، کاربردی و به اعتبار ماهیت و روش، توصیفی و تفسیری و به اعتبار روش جمع آوری مطالب، کتابخانه ای و از طریق فیش برداری است.
لیلا اسفندیاری محمدحسن کریمی
در این پژوهش به تحلیل محتوای کتاب های دین و زندگی مقطع دبیرستان سال 1391 از لحاظ میزان توجه به مولفه های روش تربیت الگویی در اسلام پرداخته شد. تمرکز تحلیل فوق بر مولفه های روش تربیت الگویی در اسلام می باشد. این مولفه ها عبارتند از: «الگو دهی» ، «الگو پردازی»، «الگو زدایی». این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی شی یه و شانون (2005) انجام شده است و طرح پژوهش غیر پیدایشی بود و با شیوه ی تحلیل قیاسی دنبال شد که در آن ضمن تعیین بسامد هر کدام از واحدهای تحلیل (قرائت و متن)، به توصیف داده های اولیه پژوهش پرداخته شد و سپس واحدهای مشمول با هم و واحدهای غیر مشمول نیز باهم جمع شدند. آنگاه بسامد مولفه های الگودهی، الگوپردازی و الگوزدایی محاسبه و در پایان نتایج به دست آمده تحلیل شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهند: کتاب سال اول دین و زندگی شامل153 واحد مشمول تحلیل بود مولفه الگودهی که شامل الگودهی از پیامبر، ائمه، مربی و والدین بوداز 89 مولفه برخوردار بود که الگودهی از پیامبر و ائمه بیشترین واحدهای مشمول را دارا بود. مولفه الگوپردازی که شامل الگوهای مطلوب وبیان داستان است شامل 45 مولفه بود که الگوهای مطلوب همه ی واحدهای مشمول را دارا بود و مولفه بیان داستان مشاهده نشد. مولفه الگوزدایی شامل الگوهای منفی و دوری از الگوهای منفی است 19 مولفه را دارا بود که الگوهای منفی از بیشترین واحدهای مشمول برخوردار بود . کتاب سال دوم شامل 132 واحد مشمول بود مولفه الگودهی شامل 86 مولفه بود الگودهی از پیامبر و ائمه بیشترین واحدهای مشمول را دارا بود . الگوپردازی شامل 23 مولفه بود که الگوهای مطلوب همه واحدهای مشمول را دارا بود . الگوزدایی شامل 18 مولفه بود که الگوهای منفی از واحدهای مشمول بیشتری برخوردار بود. کتاب سال سوم شامل 178 واحد مشمول تحلیل است مولفه الگودهی شامل 136 واحد مشمول بود که الگودهی از پیامبر و ائمه از بیشترین واحدهای مشمول برخوردار بود . مولفه الگوپردازی شامل 19 مولفه بود که الگوهای مطلوب همه واحدهای مشمول را دارا بود . مولفه الگوزدایی شامل 23 مولفه بود که مولفه الگوهای منفی از واحدهای مشمول بیشتری برخوردار بود .در مجموع به این نتیجه می توان دست یافت که 1. دین و زندگی سال سوم بیشترین مولفه های مشمول را داراست. مولفه الگودهی بیشترین تکرار را دارد. 2. مولفه الگوزدایی در هر سه کتاب کمترین فراوانی را دارد. 3. مولفه الگوپردازی در هر سه دوره بطور متوسط مشاهده شده است. قابل به ذکر است از بین مولفه های الگودهی ،الگودهی از پیامبر و ائمه بیشتر از سایر مولفه ها بوده است و مولفه بیان داستان مشاهده نشده است . نتیجه دیگر اینکه مولفه های ذکر شده در متن اصلی نسبت به قرائت بیشتر مشاهده شد.
سمانه مرادی سوسن جباری
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مشکلات رفتاری در کودکان تک فرزند و چند فرزند با توجه به مشخصات جمعیت شناختی والدین بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر شیراز و افراد نمونه را 1148 دانش آموز، که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند، تشکیل دادند. از این میان، 201 دانش آموز، تک فرزند و 847 دانش آموز، چند فرزند بودند. پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر(فرم معلم) ابزار مورد استفاده این پژوهش بود. پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی از طریق سه شیوه تحلیل عامل، همسانی درونی و همبستگی نمره کل این پرسشنامه با نمره کل پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز احراز گردید و نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزار بود. نتایج نشان داد که اثرات تک فرزندی یا چند فرزندی بر مشکلات رفتاری از نظر آماری معنادار نبود. اما بین متغیر جنسیت و مشکلات رفتاری ارتباط معناداری بدست آمد و پسران نسبت به دختران مشکلات رفتاری بیشتری را نشان دادند. همچنین اثر تعاملی متغیر جنسیت و تک فرزندی یا چند فرزندی با مشکلات رفتاری نیز معنادار بدست آمد و پسران تک فرزند میانگین مشکلات رفتاری بیشتری را نشان دادند. همین طور پایه تحصیلی نیز اثر معناداری بر مشکلات رفتاری نشان داشت. از میان متغیرهای جمعیت شناختی والدین، تنها تحصیلات مادر در تک فرزندان، ارتباط معنادار و مثبتی با بروز مشکلات رفتاری داشت و سایر متغیر های جمعیت شناختی در بروز مشکلات رفتاری نقش تعیین کنندگی نداشتند. از آنجایی که پسران تک فرزند، میانگین مشکلات رفتاری بیشتری نشان دادند، لازم است زمینه کسب آگاهی های بیشتر در مورد ویژگی های تک فرزندان و همین-طور شیوه های فرزند پروری برای والدین این کودکان در جامعه فراهم گردد
شیدا شاه بداغی لو محبوبه البرزی
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری کلامی و دانش آموزان با اختلالات یادگیری غیرکلامی بود. جامعه ی پژوهش حاضر کلیه ی دانش-آموزان با اختلالات یادگیری در مقطع ابتدایی که در مراکز اختلالات یادگیری شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند. نمونه ی پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری در دسترس تهیه شد و مشتمل بر 60 دانش آموز بود که 30 دانش آموز دارای اختلالات یادگیری کلامی و 30 دانش آموز دیگر دارای اختلالات یادگیری غیر کلامی بودند. روش پژوهش حاضر از طریق بررسی مشکلات رفتار و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی بود. مشکلات رفتاری به وسیله ی مقیاس مشکلات رفتاری راتر و همچنین مهارت های اجتماعی به وسیله ی مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون مورد سنجش قرار گرفتند. روایی مقیاس های پژوهش حاضر با استفاده از همبستگی خرده مقیاس ها با نمره ی کل و پایایی مقیاس ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است که در هر دو مورد روایی و پایایی بدست آمده قابل قبول بوده است. یافته ها نشان داد که میان دانش آموزان با اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی در زمینه ی مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی اختلاف معنادار وجود دارد. بدین صورت که دانش آموزان با اختلالات یادگیری غیرکلامی مشکلات رفتاری و اجتماعی بیشتری را نسبت به دانش آموزان با اختلالات یادگیری کلامی، تجربه می کنند. زیرا مشکلات بیشتری در درک نشانه های غیرکلامی، انعطاف پذیری پایین در پذیرش وضعیت های جدید و پیچیده و همچنین قدرت استدلال و استنتاج پایین تری را دارا هستند. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود برای کاهش مشکلات رفتاری و اجتماعی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری بویژه دانش آموزان با اختلالات یادگیری غیر کلامی برنامه ریزی های درسی مناسب تری صورت گیرد.
کرامت اله احمدی بابک شمشیری
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نظام آموزشی در آموزش و آگاهی بخشی مهارت های تشکیل خانواده و ازدواج به دانش آموزان مقطع متوسطه بود. پژوهش حاضر کیفی می باشد برای جمع آوری اطلاعات از دو روش مصاحبه و اسنادی استفاده گردید. اسناد مورد بررسی در این پژوهش کتاب های دین و زندگی دوره متوسطه و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. برای انجام مصاحبه از متخصصین ( جامعه شناسی، روان شناسی، تعلیم و تربیت، کارشناسان آموزش خانواده و مشاوران)و دانش آموزان مقطع متوسطه استفاده گردیده است. روش پژوهش از نوع کیفی و در تجزیه و تحلیل داده ها رویکرد توصیفی- تفسیری که به سمت تفسیری-تجریدی سوق پیدا می کند، استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش، این است که دانش ها و مهارت های ازدواج و تشکیل خانواده که نظام تعلیم و تربیت می تواند به دانش آموزان مقطع متوسطه آموزش دهد شامل دانش های فردی و دانش های دوطرفه ی زوجین و همچنین مهارت های فردی و مهارت های دوطرفه ی زوجین است. دانش های فردی مثل تعریف ازدواج و خانواده، هدف ازدواج و خانواده، مفهوم بلوغ و انواع آن، مختار بودن در ازدواج، خودشناسی(خودآگاهی) و غیره. دانش های دو طرفه ی زوجین مانند دانستن شباهت ها و تفاوت های زن و مرد،دانستن حقوق و تکالیف زن و مرد، داشتن ملاک و معیارهای انتخاب همسر، دوستی های قبل از ازدواج، شناخت خانواده طرف مقابل و غیره. مهارت-های فردی مانند معیارهای تصمیم گیری، روان شناسی فردی، حل مسئله، صداقت در گفتار و کردار، برخورداری از سواد عاطفی و هیجانی، کسب آمادگی برای رویارویی با مشکلات زندگی مشترک، اهمیت مشورت با بزرگ ترها و غیره. مهارت های دو طرفه ی زوجین مثل تعاملات اجتماعی و مهارت های ارتباطی موثر، پذیرش واقعیت ها و پرهیز از رویا، هم طرازی و هم سطح کردن انتظارات و توقعات، راهکارهای همزیستی و سازگاری، اهمیت تحقیق برای شناخت طرف مقابل. روش های آموزش دانش ها و مهارت های ازدواج شامل روش های آموزش رسمی و روش های آموزش غیر رسمی است. روش های آموزش های رسمی مانند تشکیل کارگاه های آموزشی، مباحثه های گروهی، پروزه و فعالیت های تحقیقی، ایفای نقش. روش های آموزش غیر رسمی مانند نمایش فیلم، معرفی الگوهای موفق جامعه و دعوت از آنها، الگوگیری از زندگی پیشوایان دینی، داستان-های مذهبی و اجتماعی، در قالب شعر و تصویر، تهیه ی سی دی های آموزشی، کلاس های آموزشی والدین. مولفه های موثر در آموزش دانش ها و مهارت ها شامل عوامل درون مدرسه و عوامل برون مدرسه است. عوامل درون مدرسه ای مانند احساس نیاز در آموزش و پرورش، وجود افراد متخصص در آموزش و پرورش برای آموزش، رابطه ی قلبی معلم و دانش آموز، ممانعت از ایجاد جو تحریک پذیری در فضای کلاس، تهیه و تدوین منابع آموزشی، هم کلاسی ها و هم سالان، نتیجه بخش و اثربخش بودن آموزش در زندگی. عوامل برون مدرسه ای از قبیل فرهنگ عامه جامعه و خانواده، شکستن قالب ها و کلیشه های سنتی، هماهنگی بین نهادهای مختلف مانند مدرسه، صداو سیما(رسانه ها) و خانواده، آموزش خانواده و غیره.
مرضیه دهقان بابک شمشیری
هدف پژوهش حاضر روشن سازی مفهوم احسان در آموزه های اسلامی و تلویحات تربیتی آن است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی، و از نوع پیدایشی است. با توجه به این موارد و موضوع پژوهش، گردآوری داده ها به صورت اسنادی صورت گرفته و انتخاب اسناد بر اساس اصل هدفمند بودن و حداکثر تنوع بود. به این صورت با توجه به موضوع مطالعه، کتابهای تفسیر المیزان، اصول کافی، تهذیب الاخلاق ابن مسکویه و جامع السعادت حاج ملا مهدی نراقی مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین برای بررسی متون از شیوه تحلیل استقرایی و برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش مقایسه مستمر داده ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که احسان متناسب با چگونگی کاربرد آن در قران در سه معنا «انجام کار نیک»، «نیکی کردن به دیگری» و «انجام کاری به شکل کامل و بهترین شکل آن» به کار رفته است. البته مفهوم یاد شده چنان است که تفکیک معانی آن از یکدیگر امکان ناپذیر است و قلمرو معانی قرانی آن، شاکله عاطفی، رفتاری و گفتاری مومنان را در حوزه های گوناگون ارتباط با خدا، خود ، دیگران و دین به تصویر کشیده است و با مفاهیم دیگر قران مانند تقوا، ایمان و عمل صالح رابطه این همانی دارد. همچنین احسان در صورتی می تواند دارای اثرات سازنده تربیتی برای متربی باشد که یاددهی این موضوع توسط مربی فقط جنبه ذهنی نداشته باشد، بلکه همراه با عمل باشد یعنی از متربی خواسته شود که بطور مستقیم با این موضوع درگیر شود و تجربه کند و احسان را به طور واقعی بفهمد و درک کند، تا میل و انگیزه کافی در وی برای انجام چنین اعمالی ایجاد شود.
فاطمه جعفر زاده زرندی مرتضی خسرو نژاد
هدف از پژوهش حاضر بررسی نگاه فلسفی وتخیل در داستانهایی که کودکان می گویند بود. این پژوهش درپارادایم تحقیقات کیفی، با رویکرد توصیفی – تفسیری و با روش تحلیل محتوا انجام گرفت. به این منظور 60 کودک دختر در سه گروه سنی7-8 سال، 9-10 سال و11-12 سال که در کلاسهای نوشتن خلاق کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان کرمان ثبت نام کرده بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند تا در مدت سی دقیقه با موضوع ابر، داستانی بنویسند. مولفه های تفکر فلسفی در این پژوهش برگرفته از نظرات اسمیت (1970) و متیوز(1994) وعناصر تخیل در داستانهای کودکان از پژوهش ترلکیسیتی (2009) استخراج شدند. در مجموع 60 داستان به روش تحلیل محتوای قیاسی در بخش تخیل بررسی شدند وتعدادی از داستانها نیز با روش تحلیل نمادگرایانه به منظور تبیین نگاه فلسفی کودکان مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل عناصر تخیل درداستان ها نشان داد عنوان داستان، تخیل کلامی، آغاز و پایان داستان، و جان دارپنداری از مواردی بودند که تخیل کودکان در آنها بیشتر دیده شد. همچنین مقایسه سه گروه سنی در این مورد نشان داد کودکان سنین پایین درداستان های خود از عناصر تخیل بیشتر استفاده کردند. در قسمت تحلیل نمادین داستان ها نیز نتایج نشان داد کودکان از نمادهایی همچون خورشید، آب، درخت ورنگ که می تواند نشانگر نگاه فلسفی آنان باشد بهره گرفتند. این بررسی نشان داد که نتیجه گیری در باره ی نگاه فلسفی کودکان نیازمند تحقیقهایی پیچیده تر است که احتمالا به ابزارهایی سنجیده تر نیز نیاز دارد
کلثوم صالحی محبوبه البرزی
پژوهش حاضر به بررسی توصیفی و تحلیلی مقاله های تالیف، ترجمه و نقد ها در مجله ی پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان می پردازد. پژوهشگر در بخش توصیفی ضمن معرفی مقاله های پژوهشنامه، چکیده ای از مقاله ها و کلید واژه ها ی آن ها ارائه می دهد. در بخش انتقادی – ارزشیابی کیفیت اجزا و بخش های هر مقاله مانند هماهنگی عنوان با محتوا، مقدمه، بدنه، نظم عنوان ها، انسجام مطالب، دست یابی به هدف، ارائه ی شواهد و نتیجه گیری و شیوه ی نگارش را بررسی می کند. نتایج بررسی عنوان مقاله ها نشان داد که عنوان ها به دو بخش ادبی و غیر ادبی تقسیم می شوند. مقدمه مقاله-ها با خلاصه ای از داستان، زمینه سازی مختصر نویسنده و بیان هدف شروع می شوند. عنوان بندی ها گویا و به ندرت نامنظم و سلیقه ای هستند. نویسندگان حول یک محور مرکزی یا موضوع سخن گفته اند و پراکندگی در مطالب کمتر دیده می شود. در مجموع مقاله های غیر نقد نویسندگان با نگاهی تحلیلی و استدلالی به بحث و تحلیل پرداخته اند و در مقاله های نقد اکثراً به نقد داستان گرایش داشته اند. نویسندگان به منظور مستدل کردن گفته های خود نمونه هایی ملموس و عینی ارائه کرده اند. اهداف مقاله به دو بخش ضمنی و آشکار تقسیم می شود و نویسندگان به اهداف خود دست یافته اند. نتیجه گیری مقاله ها اغلب در پاراگراف پایانی مقاله و در قالب دیدگاه کلی نویسنده بیان شده است و کمتر دارای جمع بندی یافته هاست. مقاله ها دارای سبک علمی است و از شیوه ی نگارش مناسبی برخوردارند. همچنین، کم توجهی به نقد داستان های کودک، نویسندگان آن ها و تصویرگری کتاب ها، کمبود نقد شعر در مقایسه با نقد داستان وگرایش اکثر منتقدان به نقد ساختار و بیان عناصر داستان از جمله کمبود هایی است که توجه بیشتر نویسندگان را می طلبد.
مونا رضایی ربابه رستمی
مطالعات اخیر نشان دادند که فرایند یادگیری علاوه بر فراهم آوردن اطلاعات به فراگیرنده، از اثرات شناختی- اجتماعی تکلیف نیز تأثیر می پذیرد. مطالعه حاضر با هدف: بررسی اثرات بازخورد تطبیقی- اجتماعی و تواتر ارائه ی آن بر عملکرد، یادداری و انتقال تکلیفی تعادلی طراحی شد. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی بود. جامعه ی آماری آن را کلیه ی دانشجویان دختر شرکت کننده در کلاس های تربیت بدنی در نیمسال تحصیلی (1392- 1391) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری این مطالعه به صورت داوطلبانه بود. آزمودنی ها (تعداد = 44 و میانگین سنی= 2/1 ± 5/20) با توجه به نوع بازخورد (مثبت/ منفی) و شیوه ارائه آن (مطلق/ نسبی)، همچنین بر اساس اولین نمره مرحله ی اکتساب، پس از پُر کردن فُرم رضایت نامه به صورت تصادفی، در چهار گروه آزمایشی 11 نفره (بهتر مطلق، بهتر نسبی، بدتر مطلق و بدتر نسبی) جای گرفتند. تمامی آزمودنی ها مجموعاً در چهار جلسه (دو جلسه اکتساب، در دو روز متوالی) و دو جلسه (یادداری و انتقال) نیز در دو روز متوالی شرکت نمودند. هر جلسه اکتساب شامل 10 کوشش 60 ثانیه ای بود که هر یک از شرکت کنندگان علاوه بر دریافت بازخورد حقیقی در مورد نمره کل تعادل در هر کوشش، بنابر تواتر دریافتی (مطلق/ نسبی)، و بازخورد هنجاری (مثبت/ منفی) نیز بازخورد تطبیقی- اجتماعی یا هنجاری (غیر حقیقی) دریافت کردند. آزمون های یادداری و انتقال نیز هر یک به تعداد 10 کوشش 60 ثانیه ای و بدون ارائه ی هیچ نوع بازخوردی، 24 و 48 ساعت پس از آخرین جلسه اکتساب اجرا گردید. ابزار سنجش تعادل در این مطالعه، دستگاه تعادل سنج ساخت شرکت مهندسی ساتراپ فلز بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید شرکت سازنده است. از نرم افزار spss 16 و اِکسل نیز جهت تحلیل داده های آماری و رسم نمودارهای مربوط به آن استفاده گردید. از تحلیل واریانس در اندازه گیری مکرر جهت تحلیل داده ها در مراحل اکتساب و از دو تحلیل واریانس یک طرفه جداگانه نیز، جهت تحلیل داده های حاصل از آزمون یادداری و انتقال استفاده گردید. نتایج: تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر نشان داد که اثر کوشش های تمرینی در مرحله ی اول اکتساب معنی دار است، اما میان نمرات گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تحلیل واریانس یک طرفه در مرحله یادداری نیز نشان داد که دو گروه بهتر (مطلق/ نسبی) نمرات بالاتری را نسبت به دو گروه بدتر (مطلق و نسبی) کسب نمودند. در مرحله انتقال نیز که زمینه محیط با اضافه نمودن یک فُوم اضافی بر روی تخته ی تعادل سنج متفاوت می شد، تفاوت معنی داری میان گروه ها مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر در راستای نتایج مطالعات پیشین در ارتباط با اثربخشی بازخورد هنجاری مثبت، آن هم در مرحله یادداری بود. به نظر می رسد نقش متغیر یادگیری نسبت به اجرایی بودن این نوع بازخورد بیشتر باشد. همچنین، بررسی نقش تواتر در ارتباط با بازخورد هنجاری در ابتدای راه مطالعات یادگیری حرکتی است که نیازمند تحقیقات بیشتر می باشد.
فاطمه یوسفی مرتضی خسرونژاد
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه کتاب های داستانی تألیفی و ترجمه ای بر اساس مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسأله بوده است. داستان های مورد بررسی در این پژوهش، شامل 10 کتاب داستانی تألیفی و 10 کتاب داستانی ترجمه ای برگزیده از سوی شورای کتاب کودک بین سال های 1380 تا 1385، متناسب برای گروه سنی "ب" و "ج" بود که با نظر متخصصان انتخاب شدند. این متون داستانی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و بر اساس مراحل حل مسأله "دیویی" و ویژگی های حل کنندگان مسأله "گریفین" مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در داستان های ترجمه ای، مرحله ی جمع آوری اطلاعات و در داستان های تألیفی مرحله ی ارائه ی راه حل ها و بررسی راه حل ها دارای بیشترین فراوانی بود و مرحله ی تعیین مسأله و تدوین نتایج و ارزیابی آن ها در هر دو گروه داستان کمتر مشاهده شد. نتیجه دیگر اینکه ویژگی تفکر تعاقبی در داستان های ترجمه ای و ویژگی مقاومت در داستان های تألیفی به میزان بیشتری مشاهده شد و ویژگی های دانش پیشین و توجه به دیدگاه ها در هر دو گروه داستان کمتر مشاهده شد. در کل، کتاب های داستانی ترجمه ای از مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسأله بیشتری نسبت به داستان های تألیفی برخوردار بود که با رعایت جوانب احتیاط می توان گفت غنی تر از داستان های ترجمه ای بودند. نتیجه دیگری که این پژوهش در پی داشت این بود که هر دو گروه متون داستانی، از اکثر مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنند گان مسأله برخوردار بودند.
کورش مهرابی محمد مزیدی
هدف پژوهش حاضر بررسی و فهم فرسودگی شغلی معلمان در مقطع ابتدایی است. طرح پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه کرسول از مدل کم غالب – غالب استفاده شده است. بر این اساس بخش بزرگ آن، پارادایم کیفی با خصوصیت غیر پیدایشی و تحلیل محتوای آن استقرایی با رویکرد تفسیری تجریدی است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق به شیوه هدفمند بهره گرفته شده است. پس از تحلیل مصاحبه ها و استخراج مقوله ها ، با مقایسه مستمر بین داده ها مقوله های مشابه یکی شده و ذیل یک عنوان کلی تر در 9جدول جمع بندی و ارایه شده اند. یافته ها نشان می دهد که علل فردی به عوامل(هیجانی، نگرشی و جسمانی) و علل اجتماعی به عوامل(سازمانی، بین فردی و خانوادگی) تقسیم شده است. در بخش کوچکتر پژوهش از پارادایم کمی و از روش توصیفی- همبستگی استفاده شده است. جامعه ی آماری در این پژوهش کلیه معلمان ابتدایی شهرستان باشت در سال 92-91 بوده است. تعداد نمونه ها 100نفر از معلمان می باشد که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه دورکین استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که اختلاف بین ابعاد فرسودگی شغلی معلمان معنا دار می باشد. بین فرسودگی شغلی معلمان مرد و زن تفاوت معنا داری وجود ندارد. در بین متغیرهای جمعیت شناختی سن، سابقه ی کاری، پایه تحصیلی و میزان تحصیلات، تنها پایه تحصیلی پیش بینی کننده قوی تری برای فرسودگی شغلی می باشد. کلیدواژه: فرسودگی شغلی، معلم، مقطع ابتدایی
زهرا محمودشاهی بابک شمشیری
در دین مبین اسلام از جمله مسائل اساسی و مهم، موضوع اخلاص است. در این راستا هدف پژوهش حاضر روشن کردن مفهوم اخلاص، شناسایی نسبت این صفت با سایر صفات اخلاقی در چهارچوب آموزه های اسلامی و استنتاج تلویحات تربیتی آن است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و گردآوری داده ها بصورت اسنادی است، و برای تحلیل داده ها نیز از روش توصیفی، تفسیری در آن استفاده شده است. در این پژوهش با توجه به اصل هدفمند بودن و تنوع حداکثری، کتابهای تفسیر المیزان، تفسیر تسنیم، تفسیرنمونه، اصول کافی، نهج البلاغه، معراج السعاده، جامع السعادات، غررالحکم و دررالحکم، مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش اخلاص«پاکیزه کردن عمل است از اینکه از برای غیر خدا در آن نصیبی باشد» و «خالص ساختن قصد و نیت از غیر خدا » است. صفات محبت و صدق از جمله صفات اخلاقی ملازم با اخلاص هستند که رابطه ای تنگاتنگ با آن دارند و صفت رذیله ریا در تقابل با اخلاص و ضد آن به شمار می آید. کسب آرامش روانی، ایجاد بصیرت، محبوب بودن شخص مخلص، دوری از محرمات از جمله پیامدهای فردی خلوص و پیامدهای اجتماعی آن افزایش اعتماد در مردم، رواج خدمت خالصانه می باشند. و برای پرورش اخلاص در متربی، با مطالعه و بررسی روش الگویی، محبت، روش تکلیف به اندازه توان، روش انذار و تبشیر، روش روبرو کردن به نتایج اعمال پیشنهاد شد. آنچه از پژوهش حاضر فهمیده شد اینست که اخلاص به نیت و انگیزه که جهت دهنده افعال و کردار آدمی در طول زندگی است، ارزش و اعتبار داده موجب صحب عمل و نجات انسان از تباهی می شود لذا با پاکسازی انگیزه و جهت خدایی دادن به آن تلاش افراد را در انجام امور بالا برده، آدمی را به سمت قرب الهی رهنمون می کند.
زهرا فهندژ مرتضی خسرونژاد
چکیده بررسی انواع پرسش ها و پاسخ های کودکان در سه گروه سنی (3-4 ساله، 6-7 ساله و 9-10 ساله) به کوشش زهرا فهندژ هدف این پژوهش بررسی پرسش ها و پاسخ های کودکان در سه گروه سنی بود. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مصاحبه عمیق با کودکان و والدین آنها انجام شد که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه هدفمند و با توجه به اصل نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای قیاسی با رویکرد توصیفی – تفسیری استفاده کرده و واحد تحلیل هر پرسش و هر پاسخ بود. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان پرسش های زیاد و متنوعی در بسیاری از حوزه های علوم بشری مطرح می کنند؛ با این حال بیشتر پرسش های کودکان در زمینه دین می باشد. فلسفه نیز جزء پنج حوزه اولی است که کودکان در آن پرسش مطرح می کنند و پرسش های فلسفی کودکان در سه گروه سنی در قلمروهای هستی شناسی، ارزش شناسی و فلسفه دین قرار داشتند. بررسی پاسخ های کودکان حاکی از آن بود که کودکان در ارائه پرسش ها نسبت به پاسخ ها مستقل تر عمل کردند و در ارائه پاسخ های خود بیشتر متوجه صحیح / غلط بودن و نمره پاسخ بودند. با افزایش سن کودکان، پرسش ها و پاسخ های آنان دقیق تر و پیچیده تر شد و از علوم بیشتری پرسش مطرح کردند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت چندانی بین پرسش ها و پاسخ های دختران و پسران وجود ندارد و شباهت پرسش ها و پاسخ های دختران و پسران گروه سنی 9-10 ساله بیش از دو گروه دیگر نمایان بود زیرا در گروه سنی 3-4 ساله دختران نسبت به پسران و در گروه سنی 6-7 ساله پسران نسبت به دختران هم گروه خود در ارائه پاسخ های خود دقیق تر و دارای فن بیان بهتری بودند، از توضیحات بیشتری استفاده می کردند و نسبت به مفاهیم و موضوعات مورد پرسش آشنایی بیشتری داشتند. واژه های کلیدی: فلسفه، پرسش، پرسش فلسفی و پرسش غیر فلسفی، کودکان
محمدضا جهانگیری مرتضی خسرونژاد
پویا نمایی به دلیل ماهیت جذاب خود، مورد توجه همه افراد قراردارند.به همین دلیل به عنوان ابزاری مناسب برای انتقال اندیشه ها و اعمال انسانی در عصر ما مورد استفاده قرار می گیرند. تفکر انتقادی نیز به دلیل ماهیت آگاهی بخش خود می تواند ابزاری مناسب برای تعامل و تحلیل اندیشه های مختلف باشد. این پژوهش به بررسی مهارت های تفکر انتقادی قهرمانان پویا نمایی برنده اسکار بین سالهای 2000 تا 2014 میلادی پرداخته است. پژوهش در پارادایم کیفی انجام شده است و رویکرد آن از نوع توصیفی-تفسیری است. طرح تحقیق غیر پیدایشی است و نمونه نیز هدفمند انتخاب شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که اغلب قهرمانان پویا نمایی های کوتاه برنده اسکار از نظر مهارت های تفکر انتقادی وضعیت مطلوبی ندارند. دلیل این موضوع را باید در درون مایه های اغلب این آثار دانست که اغلب به موضوعاتی فردی پرداخته و قهرمان هایی دارند که دور از تعامل های اجتماعی و در فضایی بدون تعامل اندیشه زندگی می کنند. قهرمانان پویا نمایی های واقع گرا، واقع گرا- طنز ، تخیلی- طنز دارای بیشترین مهارت های تفکر انتقادی بودند. دلیل آن داشتن درون مایه های اجتماعی و طنز ، تعامل قهرمان با سایر افراد دانست. مهارت هایی مانند «توجه به پیامد های تفکر وعمل»،«فرضیه سازی»، «تحلیل گری»، «عینیت گرایی»، «شفافیت در مواجهه با مسائل»، «ایستادگی در مواجهه با مشکل»، «معقول بودن در انتخاب و استفاده از معیار ها» ، «آگاهی نسبت به جهل خویش» بیشتر از سایر مهارت های تفکر انتقادی در قهرمانان پویا نمایی ها وجود داشته است.
هوشنگ مرادی بابک شمشیری
نام نام خانوادگ?: مرادی : هوشنگ مقطع تحص?ل? رشته وگرا?ش: تار?خ و فلسفه آموزش و پرورش : ارشد 1393 استاد تار?خ دفاع: آبان ان راهنما: دکتر بابک شمش?ری چالش های شکاف نسل? در خانواده های ا?ران? و راهکارهای مقابله با آن از د?دگاه متخصصان هدف ا?ن پژوهش عبارت بود از بررس? چالش های شکاف نسل? در خانواده های ا?ران? و راهکارهای مقابله با آن از د?دگاه متخصصان .ا?ن پژوهش از نوع ک?ف? و طرح پژوهش از نوع حدوث? ?ا پ?دا?ش? بود .جهت جمع آوری اط?عات از روش نفر از متخصصان که شامل اسات?د دانشگاه، متخصص?ن تعل?م و ترب?ت، 20مصاحبه عم?ق استفاده شد که ط? آن با تعداد جامعه شناسان و مشاور?ن خانواده بودند، مصاحبه عم?ق انجام گرفت .پژوهشگر در انتخاب افراد، به ش?وه نمونه گ?ری هدفمند و با توجه به اصل نمونه گ?ری با حداکثر تنوع و با رعا?ت اصل اشباع شدگ? عمل نمود. نتا?ج بدست آمده از تحل?ل محتوای مصاحبه ها نشان داد که عوامل موثر بر شکاف نسل? در خانواده ها از نظر مصاحبه شوندگان عبارتند بودند از مقوله های فرهنگ، اقتصاد، آموزش و ترب?ت. همچن?ن نظام آموزش? در مقوله های اهداف، محتوا، برنامه ر?زی، روش، ن?روی انسان? و جا?گاه اول?اء دانش آموزان در ساختار مدرسه م? تواند باعث کاهش شکاف نسل? شود و راهکارهای مقابله با ا?ن شکاف در بخش های خانواده، نظام آموزش?، جامعه و نهادهای اجتماع?، حاکم?ت و نهادهای مسئول ارائه گرد?د. پژوهشگر در تحل?ل نها?? خود به ا?ن نت?جه رس?د که تمام مقوله ها?? که ضمن تحل?ل ?افته های پژوهش به دست آمدند ،در مقوله فرهنگ جای م? گ?رند.ز?را فرهنگ به معنای عام کلمه ?عن? سبک و س?اق زندگ? ،و به دو بخش سنت? و مدرن تقس?م م? گردد .عامل اصل? شکاف نسل? در خانواده های ا?ران? ،تعارض م?ان ا?ن دو بخش فرهنگ م? باشدو رفع تعارض م?ان فرهنگ سنت? و مدرن باعث کاهش شکاف نسل? م? شود
زهرا فهندژ مرتضی خسرونژاد
چکیده بررسی انواع پرسش ها و پاسخ های کودکان در سه گروه سنی (3-4 ساله، 6-7 ساله و 9-10 ساله) به کوشش زهرا فهندژ هدف این پژوهش بررسی پرسش ها و پاسخ های کودکان در سه گروه سنی بود. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مصاحبه عمیق با کودکان و والدین آنها انجام شد که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه هدفمند و با توجه به اصل نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای قیاسی با رویکرد توصیفی – تفسیری استفاده کرده و واحد تحلیل هر پرسش و هر پاسخ بود. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان پرسش های زیاد و متنوعی در بسیاری از حوزه های علوم بشری مطرح می کنند؛ با این حال بیشتر پرسش های کودکان در زمینه دین می باشد. فلسفه نیز جزء پنج حوزه اولی است که کودکان در آن پرسش مطرح می کنند و پرسش های فلسفی کودکان در سه گروه سنی در قلمروهای هستی شناسی، ارزش شناسی و فلسفه دین قرار داشتند. بررسی پاسخ های کودکان حاکی از آن بود که کودکان در ارائه پرسش ها نسبت به پاسخ ها مستقل تر عمل کردند و در ارائه پاسخ های خود بیشتر متوجه صحیح / غلط بودن و نمره پاسخ بودند. با افزایش سن کودکان، پرسش ها و پاسخ های آنان دقیق تر و پیچیده تر شد و از علوم بیشتری پرسش مطرح کردند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت چندانی بین پرسش ها و پاسخ های دختران و پسران وجود ندارد و شباهت پرسش ها و پاسخ های دختران و پسران گروه سنی 9-10 ساله بیش از دو گروه دیگر نمایان بود زیرا در گروه سنی 3-4 ساله دختران نسبت به پسران و در گروه سنی 6-7 ساله پسران نسبت به دختران هم گروه خود در ارائه پاسخ های خود دقیق تر و دارای فن بیان بهتری بودند، از توضیحات بیشتری استفاده می کردند و نسبت به مفاهیم و موضوعات مورد پرسش آشنایی بیشتری داشتند. واژه های کلیدی: فلسفه، پرسش، پرسش فلسفی و پرسش غیر فلسفی، کودکان
مرضیه رحمانی محمد علی آبادی
محیط های ساخته شده به هر محیطی در اطراف شهروندان اطلاق می گردد که توسط انسان ها ساخته می شود. این محیط ها شامل ساختمان ها، امکانات و فضاهایی است که مردم در اطراف آنها زندگی می کنند. کودکان به عنوان بخش مهمی از اعضای جامعه با مجموعه ای از خواسته ها و نیازهای خاص، استفاده کنندگان محیط های ساختگی هستند. در کنارتوجهات دهه های اخیر به کودکان، بی تردید "پیمان نامه حقوق کودک" مهم ترین سند بین المللی درباره ی حقوق کودکان است. از اصول زیربنایی پیمان نامه مذکور، بها دادن به دیدگاه های کودکان (ماده 12) و حق مشارکت و آزادی مدنی (ماده 17-13) است که بیانگر لزوم مشارکت و مبانی نظری شهرها و فضاهای دوستدار کودک است. به دلیل حساسیت دوران پیش دبستانی در جهت شکل گیری پایه های تمام ابعاد رشد از جمله رشد اجتماعی در کودکان، بسیار ضروری است که آن ها دنیای اجتماعی را در مقیاس خود تجربه کنند. لذا با رواج شهرنشینی و کمبود شدید فضاهای خصوصی، رواج آپارتمان نشینی و کمبود شدید فضای بازی کودکان، تغییر در شیوه زندگی خانواده ها و رواج تک فرزندی و عدم حضور والدین در خانه به دلیل اشتغال و در نتیجه عدم ارتباط و تعامل کودک با والدین و خواهر و برادر، این نیاز مبرم و حیاتی کودک به مخاطره افتاده است. وجود نهادهای متعدد مختص کودکان در شهر، اگرچه لازم است اما کافی نیست لذا وجود مراکزی که به کودکان امکان مشارکت در مسائل مربوط به محیط های ساختگی شهر خود را داده و اجازه دهد که کودکان تعاملات اجتماعی را در مقیاس خود تجربه کنند، ویژگی ضروری فضاهای شهری امروز است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخص های شهر دوستدار کودک و نهایتا معرفی راهکارهایی برای طراحی فضاها و مراکز دوستدار کودک و اختصاصا طراحی یک مرکز دوستدار کودک در شیراز، جهت پیشبرد شهر به سمت شهر دوستدار کودک و اعتلای اهداف آن است به طوری که مشارکت دادن کودکان در ایجاد محیط های ساخته شده اطرافشان و در نتیجه تحلیل نظراتشان، بیشتر مد نظر معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
ناهید محمدی ربابه رستمی
یکی از مهم ترین سیستم های حسی در بدن انسان، سیستم بینایی است. از این جهت بینایی مهمترین حس آدمی است، که بیش از ?? درصد از اطلاعات حسی محیط بیرونی از طریق سیستم بینایی کسب می شود. اخیراً نیز متخصصین در حیطه ی رفتار حرکتی به شناسایی جنبه ای دیگر از آن، که به مهارت های بینایی معرف است؛ علاقه مند گردیده اند. در این راستا مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی مهارت های بینایی در دختران دانشجوی ورزشکار و غیرورزشکار دانشگاه شیراز در سال 1393 طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای و با توجه به طول زمان، از نوع مقطعی و به لحاظ استفاده از نتایج بدست آمده، کاربردی است. جامعه آماری کلیه ی دختران دانشجوی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 92-93 بوده که از طریق روش نمونه گیری هدفمند 85 دانشجوی دختر در دو گروه ورزشکار و گروه غیرورزشکار به عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب شدند. مهارت های بینایی آزمودنی ها که شامل شش مهارت (تطابق، ردیابی، وِرژنس، توالی، هماهنگی چشم- دست و تجسم) بودند، از طریق "آزمون بینایی ویلسون و فالکل (2004)" اندازه گیری شد و میانگین نمرات حاصل از آزمون بر اساس سطح فعالیت (ورزشکار در مقابل غیرورزشکار) مقایسه شدند.
مهین حسنلی محمدحسن کریمی
هدف مطالعه حاضر عبارت است از فهم حقوق کودک درنظام تعلیم و تربیت از دیدگاه معلّمان ناحیه چهار شهر شیراز. این پژوهش در پاردایم کیفی و با رویکرد توصیفی – تفسیری و با طرحی غیر پیدایشی انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه مصاحبه با 12 نفر از بهترین معلّمان ناحیه چهار شهر شیراز است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مصاحبهشوندگان از میان حقوقی که برای دانشآموزان برشمردهاند حق بازی و نشاط، حق داشتن معلم مناسب و حق آموزش را مورد توجه بیشتری قرار دادهاند و اذعان داشتند که میتوان با بالا بردن سطح آگاهی معلمان و مسئولان آموزش و پرورش و بالا بردن میزان بودجه مدارس و بهبود امکانات مدارس در تسهیل حقوق کودکان قدم برداشت. نتایج مصاحبه همچنین نشان میدهد که نظام آموزش و پرورش ما از جنبهی نظری، حرفی برای گفتن در مورد حقوق کودک دارد (توجه به حقوق کودک در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، منشور حقوق دانشآموزی) ولی در عمل هنوز در بعضی مدارس نتوانسته است به این حق و حقوق دانشآموزان پاسخگو باشد.
وحید مرادخواه محبوبه البرزی
خلاقیت اجتماعی را به عنوان روش های خلاقانه تعامل افراد با دیگران تعریف کرده اند. پژوهش حاضر با ارائه مدلی علی پیرامون خلاقیت اجتماعی به بررسی پیشایندهای آن، پرداخته است. در این مدل تعامل معلم-دانش آموز به عنوان متغیر برون زاد، آگاهی هیجانی به عنوان متغیر واسطه و خلاقیت اجتماعی به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شدند. شرکت کنندگان این پژوهش 234 نفر (120 دختر و 114 پسر) از دانش آموزان ابتدایی مناطق چهارگانه ی شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با واحد نمونه پایه انتخاب شدند؛ و پرسشنامه های تعامل معلم-دانش آموز، خلاقیت اجتماعی و آگاهی هیجانی را تکمیل نمودند. برای تعیین پایایی و روایی به ترتیب از روش آلفای کرونباخ و همبستگی گویه ها با ابعاد و همبستگی ابعاد با نمره کل استفاده شد. شواهد موید روایی و پایایی مطلوب پرسشنامه ها بود. به منظور بررسی مدل از نرم افزار spss استفاده گردید.
محبوبه البرزی محمد خیر
چکیده ندارد.
محبوبه البرزی اصغر رضویه
از جمله اهداف اساسی نظام تعلیم و تربیت هر جامعه ارتقا سطح رشد شخصیت شهروندان آن جامعه است . چگونگی دستیابی به این هدف مورد نظر روانشناسان نیز بوده است . تئوری رشد شخصیت لوینگر یکی از انواع تئوری هایی است که به این مهم می پردازد . از دیدگاه وی رشد شخصیت انسان در نه مرحله صورت می گیرد. در تحقیق حاضر مراحل رشد خود آزمودنی های ایرانی مورد مطالعه قرار گرفته است . علاوه بر این موارد زیر مد نظر بوده اند: 1 - بررسی رابطه سن آزمودنی ها با مراحل رشد خود آنها. 2 - بررسی تفاوت مراحل رشد خود بین دختران و پسران . 3 - بررسی تفاوت مراحل رشد خود دانشجویان علوم انسانی و غیر علوم انسانی. 4 - بررسی نقش تعاملی جنسیت و دوره تحصیلی بر رشد خود آزمودنی ها. 5 - بررسی میزان قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای شغل پدر، تحصیلات پدر، شغل مادر و تحصیلات مادر بر رشد خود آزمودنیها.