نام پژوهشگر: علیرضا صابری کاخکی
مرتضی حبیبی سیدلری علیرضا صابری کاخکی
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر سطوح کنترل بازخورد و تواتر بازخورد بر اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف پرتاب کیسه لوبیا در کودکان ده ساله بود. نمونه تحقیق شامل 60 دانش آموز 10 ساله دبستان بوعلی شهر کرمان بود که به روش تصادفی از بین جامعه دانش آموزان 7 تا 12 ساله این دبستان انتخاب شدند و به طور تصادفی در چهار گروه خودکنترل تواتر آزاد، جفت شده تواتر آزاد، خودکنترل تواتر 50% و جفت شده تواتر 50% قرار گرفتند. داده های مورد نیاز دراین تحقیق در سه مرحله 1) اکتساب 2) یادداری با تاخیر و 3) انتقال با تاخیر جمع آوری شد. پیش از شروع آزمون، چشم شرکت کنندگان توسط یک عینک شنای مات بسته می شد تا از دید آنها به منطقه هدف جلوگیری شود. هر شرکت کننده باید در دوره اکتساب 60 کوشش (10 بلوک 6 کوششی) و در هر یک از مراحل یادداری و انتقال 10 کوشش را انجام می داد. جهت مقایسه میانگین امتیازات بدست آمده در بین گروه های مورد مطالعه در مرحله اکتساب از تحلیل واریانس عاملی مرکب ، و در مراحل یادداری با تاخیر و انتقال باتاخیر از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد اگر چه اثر کوشش های تمرینی در طی مرحله اکتساب معنادار بود و تمرین باعث کاهش خطا شد اما اثرات متقابل دسته کوشش و کنترل بازخورد؛ دسته کوشش و تواتر بازخورد؛ دسته کوشش، کنترل بازخورد و تواتر بازخورد و اثر اصلی کنترل بازخورد، اثر اصلی تواتر بازخورد و اثر تعاملی کنترل بازخورد و تواتر بازخورد در طی مرحله اکتساب معنی دار نبود. همچنین اثر اصلی کنترل بازخورد، اثر اصلی تواتر بازخورد و اثر تعاملی کنترل بازخورد و تواتر بازخورد در بین گروه های مورد مطالعه در طی مرحله یادداری با تاخیر وهمچنین در طی مرحله انتقال با تاخیر در بین گروه های مورد مطالعه معنی دار نبود. این یافته ها در مرحله اکتساب با تمام مطالعات قبلی موافق بود اما در مرحله یادداری و انتقال با اغلب این مطالعات مغایر بود.
مهدی خلیل ارجمندی علیرضا صابری کاخکی
شرکت کنندگان بزرگسال از کانون توجه بیرونی نسبت به کانون توجه درونی مزایای بیشتری کسب می نند. زیرا یادگیرنده ها در گروه ای سنی مختلف از استراتژی ا متفاوت برای یادگیری استفاده می نند. هدف اصلی این پژوهش مقایسه اثرات نوع دستورالعمل ای کانون توجه روی یادگیری ضربه چیپ فوتبال در خطای متغیر، خطای شعاعی و شکل حرکت در کودکان مبتدی است. برای انجام این تحقیق تعداد 45 نفر به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفره (دستورالعمل توجه درونی و دستورالعمل بیرونی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی ا پس از شرکت در پیش زمون سه روز تکلیف ضربه چیپ فوتبال را تمرین می کردند و سپس در پس آزمون، یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمون خطای متغیر، خطای شعاعی و امتیاز شکل حرکت محاسبه شد.گروه کانون توجه درونی تنها دستورالعمل های درونی توجه را دریافت می ردند، که جملات این دستورالعمل ا به هماهنگی حرکات ان اشاره می رد.گروه کانون توجه بیرونی تنها دستورالعمل ای توجه بیرونی را دریافت می ردند، که به تأثیر حرکاتشان اشاره می کرد. نتایج اختلاف معنی اری بین گروه ها در مراحل مختلف آزمون را نشان داد. این نتایج با فرضیهی برنشتاین (1996) و فرضیه بیلوک و همکاران او که در سال 2004 مطرح شد، همراه می اشد که بیان کردند که برای مبتدی ا دستورالعمل ای درونی نسبت به دستورالعمل ای بیرونی سودمندتراست.
مجید مرادی علیرضا صابری کاخکی
هدف اصلی این تحقیق بررسی اجرای تصمیماتی با پیچیدگی کم و زیاد در بازیکنان با تجربه تنیس روی میز تحت تأثیر سه شدت مختلف تمرین بود: استراحت، ضربان قلب معادل 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (تمرین متوسط) و ضربان قلب معادل 80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (تمرین شدید). بدین منظور 12 بازیکن (6 نفر زن و 6 نفر مرد) با میانگین سنی 1/3 ± 9/20، از میان بازیکنان باتجربه ی تنیس روی میز شهر کرمان به صورت تصادفی انتخاب شدند. افراد پس از کسب حداقل 90 درصد امتیاز آزمون شفاهی در هر دو نوع تصمیم، طی روزهای مختلف در آزمون عملی شرکت کردند. این آزمون شامل اجرای دو نوع تصمیم با پیچیدگی کم و زیاد در پاسخ به 20 توپ ارسالی بوسیله ربات پرتابگر می شد. پیچیدگی تصمیم ها بر اساس رنگ توپ های ارسالی و تغییر منطقه هدف ایجاد می شد. برای محاسبه متغییر وابسته روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر ترکیبی بکار رفت. نتایج نشان داد که بین شدت های مختلف تمرین در اجرای تصمیمی با پیچیدگی کم اختلاف معنی داری وجود ندارد، ولی در اجرای تصمیمی با پیچیدگی زیاد بین شدت های مختلف تمرین این اختلاف معنی دار بود. همچنین اختلاف بین اجرای دو نوع تصمیم با پیچیدگی کم و زیاد نیز معنی دار بود.
نجمه بهرامی علیرضا صابری کاخکی
هدف از انجام این تحقیق مقایسه تأثیر سطوح مختلف قابلیت ارزیابی اجرا بر تنبلی اجتماعی در دو امدادی در بین دانشجویان دختر غیر ورزشکار دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. بدین منظور 54 نفر از دانشجویان داوطلب با دامنه سنی 25-19 سال در این تحقیق انتخاب شدند. شرکت کنندگان سه روز قبل از انجام تحقیق با تکلیف دو امدادی آشنا شدند و بلافاصله پرسشنامه انگیزش درونی ریان (2001) را تکمیل کردند. بر اساس نتایج حاصله ، آزمودنی ها به سه گروه 18 نفری همگن از لحاظ انگیزش درونی تقسیم شدند. گروه اول تحت شرایط قابلیت شناخت و ارزیابی پایین از اجرا، گروه دوم در شرایط قابلیت شناخت و ارزیابی بالا از اجرا و گروه سوم در شرایط قابلیت شناخت و ارزیابی پایین از اجرا و همراه با ارائه معیار اجتماعی تکلیف را اجرا کردند.تحقیق در سه روز متوالی انجام شد و هرگروه به طور تصادفی به سه تیم شش نفره تقسیم شدند و سه تیم هر گروه در یک روز تکلیف دوی امدادی به مسافت 180 متر را سه مرتبه انجام دادند. قبل از انجام تکلیف، اعضای هر گروه درسه تلاش ، مسافت 30 متری را به صورت انفرادی دویدند و میانگین سه تلاش آن ها به عنوان رکورد انفرادی خارج از گروه به ثبت رسید. برای همه گروه ها، رکورد کل گروه بر حسب ثانیه بلند اعلام شد و به ثبت رسید. علاوه بر این برای گروه دوم رکورد هر فرد در تیم و برای گروه سوم رکورد کل دو گروه دیگر جهت مقایسه عملکرد گروه با آن ها نیز اعلام شد. از فرمول شاخص تنبلی اجتماعی جهت بررسی بروز یا عدم بروز تنبلی اجتماعی درگروه ، از آزمون t همبسته جهت مقایسه اجرای انفرادی در خارج و داخل گروه و از آزمون anova یک طرفه جهت مقایسه اجراهای سه گروه استفاده شد. محل اختلاف میانگین ها با آزمون تعقیبی توکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده در سطح معنی داری05 /0≥p مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاکی ازکاهش معنادار اجرای انفرادی درگروه نسبت به اجرای فردی در خارج از گروه درگروه اول بودکه نشان دهنده بروز تنبلی اجتماعی است. نتایج افزایش معنادارعملکرد درگروه نسبت به اجرای انفرادی خارج از گروه را درگروه دوم نشان میدهد، این بدان معنی است که تنبلی اجتماعی در گروه بروز نکرده است. بین اجرای انفرادی خارج و داخل گروه در گروه سوم تفاوت معنی دار وجود نداشت. بین میانگین اجرای سه گروه تفاوت معنی دار وجود داشت؛ به طوری که گروه قابلیت شناخت پایین از اجرا دارای میانگین بیشتری نسبت به دو گروه دیگر بود که این تفاوت معنی دار بود.بین اجرای گروه دوم و سوم تفاوت معنادار نبود.
علی دشتی علیرضا صابری کاخکی
هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان احساس تنهایی دانش آموزان ورزشکارو غیر ورزشکار مقطع متوسطه شهر کرمان بود. اطلاعات لازم با استفاده از مقیاس احساس تنهایی ucla از نمونه ای به حجم 430 نفر متشکل از 187 دانش آموز ورزشکار (99 دختر و 88 پسر) و 243 دانش آموز غیر ورزشکار (11 پسر و 132 دختر) به شیوه خوشه ای تصادفی جمع آوری شد. جهت مقایسه میزان احساس تنهایی بین گروهها از « آزمون t مستقل» استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین دانش آموزان دختر و پسر ورزشکار با دانش آموزان غیر ورزشکار از نظر احساس تنهایی تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین بین دانش آموزان دختر و پسر ورزشکار از نظر احساس تنهایی تفاوت معنا داری وجود نداشت. این نتیجه در بین دانش آموزان غیر ورزشکار نیز صادق است. واژه های کلیدی : ورزشکار، غیر ورزشکار، احساس تنهایی، دانش آموزان دختر و پسر
محسن استا علیرضا صابری کاخکی
هدف از اجرای این تحقیق، مقایسه کارکردهای یادگیری مشاهده ای در زنان و مردان کاراته کا و بررسی ارتباط کارکردهای یادگیری مشاهده ای با باورهای خودکارآمدی در ورزشکاران کاراته کا بود. نمونه تحقیق شامل 169 نفر (100 نفر مرد، 69 نفر زن ) ورزشکار کاراته کا با کمربند مشکی بودند که به روش تصادفی از بین ورزشکاران کاراته کا سطح شهر کرمان که در زمان اجرای تحقیق عضو باشگاه های سطح شهر بودند، انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه کارکردهای یادگیری مشاهده ای(کارکرد مهارتی، کارکرد استراتژی و کارکرد اجرایی) و پرسشنامه باورهای خودکارآمدی(مهارتی، استراتژی و اجرایی) بود که توسط ورزشکاران در مدت 25 دقیقه(پرسشنامه کارکردهای یادگیری مشاهده ای 15 دقیقه و پرسشنامه باورهای خودکارآمدی 10 دقیقه) تکمیل شد. پایایی همسانی درونی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کارکردهای یادگیری مشاهده ای 84/0 و برای پرسشنامه باورهای خودکارآمدی 84/0 بود که تأیید شد و همچنین روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط خبرگان دانشگاهی تایید شد. جهت مقایسه استفاده از کارکردهای یادگیری مشاهده ای بر اساس جنسیت از آزمونt مستقل و برای بررسی ارتباط کارکردهای یادگیری مشاهده ای و باورهای خودکارآمدی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد در استفاده از کارکردهای مهارتی و استراتژی و اجرایی یادگیری مشاهده ای بین زنان و مردان کاراته کا تفاوت معنی داری وجود ندارد(05/0<p). همچنین نتایج نشان داد ارتباط مثبتی بین کارکردهای شناختی(کارکرد مهارتی و استراتژی) یادگیری مشاهده ای و خودکارآمدی مهارتی و استراتژی(38/0‚36/0r= ‚05/0>p) و همچنین بین کارکرد انگیزشی(کارکرد اجرایی) یادگیری مشاهده ای و خودکارآمدی اجرایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(39/0r= ‚05/0>p). بنابراین یافته های این پژوهش نشان دهنده عدم تفاوت در استفاده از کارکردهای یادگیری مشاهده ای بر حسب جنسیت می باشد و همچنین وجود ارتباط بین کارکردهای یادگیری مشاهده ای و باورهای خودکارآمدی می تواند مورد استفاده مربیان در حوزه آموزش قرار گیرد.
المیرا شرکاء شیروان علیرضا صابری کاخکی
تحقیقات گذشته در بزرگسالان جوان نشان دادند که دستورالعمل کانون توجه بیرونی (اثر حرکات در محیط) نسبت به دستورالعمل کانون توجه درونی (خود حرکات) منجر به یادگیری حرکتی اثربخش تر و خودکاری بالاتر در کنترل حرکات می شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر دستورالعمل های کانون توجه بر اکتساب و یادداری تکلیف تعادلی در بیماران پارکینسون بود. 23 بیمار مبتلا به پارکینسون که توسط پزشک متخصص اعصاب معاینه شدند و واجد شرایط برای شرکت در این پژوهش بودند از طریق آزمون تعادلی برگ در سه گروه کنترل، بیرونی و درونی مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در هر گروه به مدت پنج روز آزمون تعادلی برگ را تمرین کرده و 72 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین آزمون یادداری از آنان گرفته شد. تعادل شرکت کنندگان در هر سه شرایط بیرونی، درونی و کنترل در آزمون تعادلی برگ هم در مرحله اکتساب و هم یادداری بهبود پیدا کرد. در مقایسه ای که بین گروهها صورت گرفت، با اینکه گروه بیرونی بهتر از دو گروه دیگر عمل کرده بودند اما اختلافات معناداری بین سه گروه در اکتساب و یادداری وجود نداشت (05/0< p). نتایج این مطالعه تاثیر تمرین حرکتی را در بهبود مهارت تعادل در بیماران پارکینسون تائید نمود؛ اما مزیتی در مورد دستورالعمل توجه بیرونی بر درونی یا برعکس پیدا نکرد. بنابراین، احتمالا تأثیرات دستورالعمل های کانون توجه عموماً در همه انواع مهارتها و محیط های آموزشی بطور یکسان اتفاق نمی افتد.
صدیقه شکاری علیرضا صابری کاخکی
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی اثر یک جلسه فعالیت هوازی با شدت متوسط بر عملکرد حافظه کاری دانشجویان دختر دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. شرکت کنندگان شامل 36 دانشجو ی داوطلب راست دست سالم با دامنه سنی 19 تا 23 سال بودند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند.گروه تمرینی، آزمون اصلاح شده رایانه ای حافظه کاری استرنبرگ را در 3 مرحله قبل، بلافاصله و 30 دقیقه پس از فعالیت هوازی اجرا کردند. فعالیت هوازی شامل 30 دقیقه دویدن به صورت جاگینگ با 60 تا 70 % ضربان قلب ذخیره هر فرد بود. گروه کنترل در زمان های مشابه با گروه تمرین تنها آزمون های حافظه را اجرا کردند. آزمون حافظه کاری ، دو شاخص زمان عکس العمل و دقت پاسخ را مورد سنجش قرار می داد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمونt مستقل انجام شد (p<0/05). نتایج نشان داد که زمان عکس العمل، بلافاصله و 30 دقیقه پس از فعالیت جسمانی نسبت به شرایط پایه، کاهش معناداری در گروه تمرین داشته است. نتایج مشابه برای شاخص دقت پاسخ مشاهده نشد.
هما پورعادلی علیرضا صابری کاخکی
هدف از انجام این تحقیق مقایسه اثر دستورالعملهای کانون توجه بیرونی ودرونی بر اجرا و یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در سالمندان بود . تعداد 28 سالمند سالم مستقر در سرای سالمندان با دامنه سنی20/8± 07/69 سال در این تحقیق شرکت نمودند و پس از انجام پیش آزمون به صورت تصادفی در دو گروه توجه بیرونی و درونی قرار گرفتند .برای گروه بیرونی ،دستورالعملهای توجه بیرونی با تاکید بر تمرکز بر صفحه دارت داده شد .در گروه توجه درونی ،دستورالعملهای داده شده بر اندام ازمودنی ها تاکید داشت. شرکت کنندگان هر گروه در مرحله اکتساب 60 پرتاب را انجام دادند و دو روز بعد در آزمون یادداری وانتقال بدون دستورالعمل شرکت کردند . داده ها با استفاده از آزمون tمستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در هر سه مرحله اکتساب ، یادداری و انتقال عملکرد گروه توجه بیرونی به صورت معناداری بهتر از عملکرد گروه درونی بود(05/0>p) . نتایج این تحقیق نشان دهنده مزیت دستورالعملهای کانون توجه بیرونی نسبت به درونی در سالمندان می باشد.
علی سلاجقه علیرضا صابری کاخکی
چکیده: هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر خودگفتاری انگیزشی و خودگفتاری با دستورالعمل آموزشی درونی و بیرونی بر اجرا و یادداری مهارت پاس سینه بسکتبال در نوجوانان مبتدی بود. شرکت کنندگان 88 دانش آموز داوطلب مقطع راهنمایی با میانگین سنی 57/0 ± 4/13 بودند. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی و طرح تحقیق شامل چهار مرحله: پیش آزمون، اکتساب، پس آزمون و یادداری بود. دانش آموزان هر کلاس بعد از پیش آزمون به صورت تصادفی در یکی از چهار گروه: خودگفتاری انگیزشی، خودگفتاری با دستورالعمل آموزشی درونی، خودگفتاری با دستورالعمل آموزشی بیرونی و کنترل قرار گرفتند. در مرحله اکتساب همه گروه ها پنج جلسه(هر هفته یک جلسه) به تمرین مهارت پرداختند، بعد از آخرین جلسه اکتساب پس آزمون و سپس بعد از دو هفته بی تمرینی آزمون یادداری گرفته شد. جهت مقایسه چهار گروه از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی شفه و برای مقایسه تغییرات درون گروهی در مراحل مختلف از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری آلفای 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد اجرای هر سه گروه تجربی در مراحل اکتساب و یادداری به صورت معنی داری بهبود یافت و تفاوت سه گروه تجربی با گروه کنترل معنی دار بود اما تفاوت بین سه نوع خودگفتاری معنی دار نبود. نتیجه گیری می شود که خودگفتاری انگیزشی و خودگفتاری با دستورالعمل آموزشی درونی و بیرونی باعث بهبود اجرا و یادداری مهارت پاس سینه بسکتبال در نوجوانان مبتدی می شود و هر سه نوع خودگفتاری می تواند منجر به پیشرفت بهتر و سریعتر در مراحل ابتدایی یادگیری شود.
نصرت پر علیرضا صابری کاخکی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تغییرات کانون توجه و شیوه های توجه، همچنان که فرد مقدار تمرین خود را افزایش می دهد و یک مهارت را یاد می گیرد، بود.بدین منظور 80 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه به صورت تصادفی انتخاب شدند که داده های 59 نفر از آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.شرکت کنندگان در جلسه ی آشنایی با آزمون، سه روز تمرین(120 کوشش)، پس آزمون و یادداری با تأخیر شرکت نمودند.درطی این مراحل کانون توجه و شیوه های توجهی آنها از روش های مربوطه به دست آمد و سپس داده ها با روش آماری ناپارامتریک کوکران و آزمون تعقیبی مک نمار مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت که نتایج و خلاصه ی یافته های آن به شرح ذیل می باشد: 1. آزمون کوکران اختلاف معنی داری را در مراحل مختلف اکتساب و یادداری در مورد نوع کانون توجه نشان داد، به طوری که نوع کانون توجه انتخابی با افزایش مقدار تمرین از درونی به سمت بیرونی پیش رفت. 2. آزمون کوکران اختلاف معنی داری را در مراحل مختلف اکتساب و یادداری در مورد نوع شیوه ی توجه نشان داد، به طوری که نوع شیوه ی توجه انتخابی با افزایش مقدار تمرین از پیوسته به سمت گسسته پیش رفت. براساس نتایج بدست آمده از آزمون کوکران فرضیه ی اول این پژوهش مبنی بر این که مقدار تمرین بر انتخاب نوع کانون توجه در طی مراحل اکتساب و یادداری سرویس والیبال تأثیر معنی داری دارد تأیید می گردد.این بدان معنی است که همان طور که مقدار تمرین افزایش می یابد کانون توجه انتخابی توسط شرکت کنندگان نیز تغییر می کند و کانون توجه از درونی در مراحل اولیه تمرین به سمت بیرونی در مراحل پایانی تمرین، پس آزمون و یادداری پیش میرود. براساس نتایج بدست آمده از آزمون کوکران فرضیه ی دوم این پژوهش مبنی بر اینکه مقدار تمرین بر انتخاب نوع شیوه ی توجه در طی اجرای سرویس والیبال تأثیر معنی داری دارد تأیید می گردد.این بدان معنی است که همان طور که مقدار تمرین افزایش می یابد شیوه ی توجه انتخابی توسط شرکت کنندگان نیز تغییر می کند وشیوه ی توجه از پیوسته(مربوط به تکلیف) در مراحل اولیه(80 کوشش اول) به سمت گسسته(نامربوط به تکلیف) در مراحل پایانی اجرا، پس آزمون و یادداری پیش می رود. نتیجه گیری هدف از این تحقیق بررسی روند تغییرات کانون توجه و شیوه های توجهی فراگیران با افزایش مقدار تمرین بود.بدیهی است که مهمترین عامل یادگیری تمرین است.بسیاری از تغییرات وقتی رخ می دهند که ما یک مهارت حرکتی را تمرین می کنیم.یکی از شایع ترین تغییرات، کاهش مقدار توجه مورد نیاز برای اجرای مهارت می باشد.به این دلیل، افراد ماهر معمولاً قادر به هدایت توجه خود به سایر جنبه های اجرایشان یا حتی به چیزهای نامربوط بدون آسیب از افت اجرا می باشند(ولف،2007). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که با افزایش مقدار تمرین جهت کانون توجه از درونی به سمت بیرونی و شیوه ی توجه از پیوسته به سمت گسسته پیش می رود.از آنجا که عملکرد نیز در طول تمرین بهبود یافت می توان نتیجه گرفت که این تغییرات توجه باعث بهبود عملکرد شده است و در مهارت ساده ای مثل مهارت سرویس ساده ی والیبال مقدار 120 کوشش برای ایجاد تغییرات مطلوب کانون توجه و شیوه ی توجه در فراگیرنده کفایت می کند.
حمیده ایرانمنش علیرضا صابری کاخکی
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین اعتماد به نفس ورزشی و انگیزش ورزشی در ورزشکاران راکتی بر پایه نظریه خودمختاری بوده است، بنابراین روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. بدین منظور از بین ورزشکاران راکتی(تنیس روی میز، بدمینتون و تنیس) استان کرمان دارای حداقل سابقه سه سال حضور در رشته مذکور و همچنین کسب حداقل مقام در سطح مسابقات شهرستانی، 298 نفر بصورت تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. درجمع آوری داده ها، از پرسشنامه های انگیزش ورزشی(پلی تیر و همکاران،1995) و اعتماد به نفس ورزشی(ویلی و نایت،2002) استفاده شد، به طوری که قبل از شروع تمرین ورزشکاران، پرسشنامه ها توزیع و پس از تکمیل جمع آوری شدند. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون رابطه بین انواع اعتماد به نفس و انگیزش(و انواع آن) تعیین شد و همچنین از آزمون t نمونه های مستقل برای مقایسه اعتماد به نفس و انگیزش ورزشی در ورزشکاران راکتی زن و مرد استفاده گردید. نتایج نشان دادندکه بین اعتماد به نفس ورزشی و خرده مقیاس های آن با انگیزش ورزشی و خرده مقیاس های آن (به غیر از بی انگیزشی) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت(05/0>p). همچنین اعتماد به نفس ورزشی و مولفه های آن (به غیر از اعتماد به نفس کارایی شناختی) در بین ورزشکاران زن و مرد راکتی تفاوت معنی داری وجود داشت، به طوری-که مردان از اعتماد به نفس ورزشی بالاتری نسبت به زنان برخوردار بودند(05/0>p). در نهایت بین انگیزش ورزشی و مولفه های آن در بین ورزشکاران زن و مرد راکتی تفاوت معنی داری وجود نداشت(05/0?p). این نتایج، حاکی از تأیید نظریه خودمختاری می باشد. در صورتی که نیازهای روانشناختی افراد برآورده شوند، احساس اعتماد به نفس و خود ارزشمندی در افراد شکل گرفته و این احساس به نوبه خود باعث افزایش انگیزش می شود. مطابق با نتایج حاصل از تحقیق حاضر، به نظر می رسد باورهای ورزشکاران در قصد ونیت آن ها از فعالیت تاثیر می گذارد و باعث تغییر در میزان و شدت انگیزش می شود. بنابراین، اعتماد به نفس از جمله مهمترین مولفه های تعیین کننده انگیزش می باشدکه نشان دهنده این امر است که ارتقاء عملکرد در محیط های ورزشی تابع توان افراد در داشتن اعتماد به نفس و انگیزش می باشد.
حسین بهروزی مهشید زارع زاده
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه هوش معنوی با پرخاشگری و تاب آوری در بازیکنان فوتبال پسر رده سنی نوجوانان است. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی و از نوع همبستگی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه این پژوهش بازیکنان فوتبال پسر رده سنی نوجوانان با دامنه سنی 14 تا 17 سال است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تیم های مس کرمان، مس رفسنجان، فجر سپاسی، فولاد خوزستان و استقلال اهواز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس هوش معنوی کینگ (2008)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها برای پیش بینی پرخاشگری و تاب آوری از طریق هوش معنوی و برای پیش بینی مؤلفه های پرخاشگری از طریق مؤلفه های هوش معنوی از رگرسیون چند متغیره و برای تعیین رابطه هوش معنوی با پرخاشگری و تاب آوری نیز از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج بین نمره کلی هوش معنوی با پرخاشگری همبستگی منفی و معنادار، و بین نمره کلی هوش معنوی با تاب آوری همبستگی مثبت و معناداری نشان دادند. هوش معنوی پیش بینی کننده معنادار پرخاشگری و تاب آوری بود. این یافته ها نشان می دهد ورزشکارانی که از لحاظ هوش معنوی در سطح بالایی قرار دارند در شرایط دشوار، تاب آوری بیشتری نشان می دهند و احتمال پرخاشگری آنها در میدان های ورزشی، کمتر است. همچنین یافته ها نشان می دهد ورزشکارانی که از لحاظ تاب آوری در سطح بالایی قرار دارند در شرایط دشوار، پرخاشگری کمتری نشان می دهند.
اعظم جهان فر رضا عطارزاده حسینی
مقدمه: یائسگی یکی از مراحل بحرانی در زندگی هر زن است که ممکن است تأثیراتی بر سلامت جسمی و روانی زنان، در ادامه زندگی آنان بگذارد. این پژوهش با هدف مقایسه سطوح افسردگی، خود-ادراکی جسمانی و عزت نفس با میزان هورمون های کورتیزول و تستوسترون سرمی زنان یائسه فعال و غیر فعال می باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش 88 زن 43 تا 72 سال(45 زن فعال و 43 زن غیر فعال) به روش نمونه گیری هدفدار و در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش افسردگی از پرسشنامه بک(bdi)، خود-ادراکی از پرسشنامه pspp و عزت نفس از پرسشنامه روزنبرگ (rses) و همچنین نمونه گیری خونی برای سنجش کورتیزول و تستوسترون، به عمل آمد. نتایج: در هیچ یک از شاخص های افسردگی، عزت نفس، کورتیزول و تستوسترون بین دو گروه زنان فعال و غیر فعال تفاوت معنی دار وجود نداشت، ولی در شاخص خود-ادراکی جسمانی این تفاوت معنی دار بود. بین میزان کورتیزول و تستوسترون با سطح افسردگی رابطه معنی داری در هر دو گروه فعال و غیر فعال وجود نداشت. نتیجه گیری: فعالیت حرکتی و ورزشی که زنان انجام میدهند بر ویژگی های روانی و کورتیزول و تستوسترون آنان تأثیر نداشته است. تنها سطح خود-ادراکی جسمانی زنان فعال به طور معنی داری بهتر از زنان غیر فعال بود.
جواد صادقی منصور صاحب الزمانی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تغییرپذیری شروع راه رفتن در بیماران مبتلا به ام اس و همتایان سالم بود . تعداد 13 بیمار مبتلا به ام اس (سن: 28/8 ± 15/37، قد: 00/6 ± 38/173، جرم بدن: 149/11 ± 38/68، شاخص توده بدنی: 39/4 ± 85/22) و 12 همتای سالم (سن: 87/6 ± 00/32، قد: 11/4 ± 25/174، جرم بدن: 82/10 ± 12/70، شاخص توده بدنی: 92/3 ± 14/23) که همگی مرد بودند در این تحقیق شرکت داشتند.روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود. به منظور اندازه گیری پارامترهای طول گام(مسافت) ، مدت زمان گام برداری و سرعت گام برداری در مرحله شروع راه رفتن از دستگاه آنالیز حرکت 6 دوربینه استفاده شد.مسافت شروع راه رفتن گروه سالم ( 05/0 ± 56/0 )، مدت زمان شروع راه رفتن(95/2±16/1) و سرعت شروع راه رفتن(22/0 ± 77/1 ) و همچنین مسافت شروع راه رفتن بیماران ام اس(22/0 ± 45/0)، مدت زمان شروع راه رفتن (93/2±16/1) و سرعت شروع راه رفتن ( 44/0 ± 25/1) بدست آمد. از آزمون تی مستقل به منظور تجزیه و تحلیل آماری و همچنین از کلموگروف – اسمیرنوف به منظور نرمالیتی داده ها و از آزمون لوِن جهت بررسی برابری واریانس ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مسافت شروع گام برداری و همچنین سرعت گام برداری بیماران ام اس و همتایان سالم تفاوت وجود دارد اما بین مدت زمان زمان شروع راه رفتن در بیماران ام اس و همتایان سالم با وجود اختلاف در میانگین ها تفاوت معناداری مشاهده نشد.
سیده اختر حصاری حمیدرضا طاهری
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر نسبت فاصله به عرض هدف بر یادگیری دقت شوت فوتسال دانش آموزان دختر انجام شد. در این تحقیق فرض شد هنگامی که نسبت فاصله و عرض هدف حفظ می شود یادگیری بالاتری نسبت به زمانی-که فقط یک عامل تغییر می کند صورت پذیرد. بر اساس نظریه برنامه حرکتی تعمیم یافته تغییرپذیری پارامترهای حرکت باعث تغییر در برنامه-حرکتی مورد استفاده در آن طبقه از حرکات و در نتیجه تغییر الگوی زمان بندی نسبی مورد نظر نمی گردد؛ ولی تحقیقات انجام شده در خصوص تاثیر تغییر شاخص دشواری بر روی الگوی زمانی حرکت با این نظریه در تناقض است. به عنوان مثال، اوکازاکی و روداکی (2012) در تحقیقی با عنوان «افزایش فاصله پرتاب در پرتاب پرشی بسکتبال» به بررسی تاثیر افزایش فاصله بر روی نتیجه و اجرای پرتاب پرشی بسکتبال پرداختند و نشان دادند که تغییر فاصله در اجرای مهارت پرتاب بسکتبال باعث استفاده از برنامه حرکتی متفاوتی شده است.
فاطمه علی محمدی معدنوئی علیرضا صابری کاخکی
چکیده: تحقیقات زیادی پیشنهاد می کنند که کانون توجه بیرونی اثرات مثبت تری نسبت به کانون توجه درونی بر یادگیری دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر دستورالعمل های کانون توجهی بر یادگیری کینماتیکی یک تکلیف ایستا بود. روش این تحقیق نیمه تجربی بوده و نمونه آماری شامل 36 دانشجوی مرد داوطلب با دامنه سنی بین 21 تا 29 سال که به طور تصادفی در سه گروه 12 نفره شامل: گروه با دستورالعمل کانون توجه درونی ( تمرکز بر زاویه 90 درجه)، گروه با دستورالعمل کانون توجه بیرونی (تمرکز بر نقطه قرمز روبرو) و خودانتخابی (بدون دستورالعمل) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از دستگاه تجزیه و تحلیل حرکتی استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت مقایسه سه گروه، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر جهت بررسی داده ها در مراحل مختلف و همچنین از تجزیه و تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر جهت بررسی دو عامل زمان دستورالعمل های کانون توجهی و مراحل مختلف استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سه گروه در مراحل یادداری و انتقال تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0p?). در هر یک از گروه ها، بین پیش آزمون و مراحل یادداری و انتقال تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p?) و همچنین سه گروه با هم در مراحل یادداری و انتقال تفاوت معناداری را نشان ندادند (05/0p?)، هر چند در تمام مراحل کانون توجه بیرونی نسبت به دو گروه دیگر بهتر عمل کرده است. این پژوهش با فرضیه عمل محدود شده (ولف، 2007) که بیان می کند کانون توجه درونی در کلیه سطوح مهارت مشکل آفرین است و منجر به افت اجرا و یادگیری می شود، مغایرت دارد. بنابراین ما پیشنهاد می کنیم، احتمالاً تأثیرات دستورالعمل های کانون توجهی مرتبط با نوع تکلیف، مهارت، محیط آموزشی و ویژگی های فرد باشد.
اعظم انفرادی حمیدرضا طاهری
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن می باشد یکی از اصلی ترین مشکلات بیماران مختل شدن کنترل پاسچر می باشد، با توجه به اینکه نیازهای توجهی مهمی برای کنترل پاسچر وجود دارد هدف تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات تعادلی همراه با تکلیف شناختی بر کنترل پاسچر زنان مبتلابه ام اس می باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش 32 نفر از زنان 25 تا 45 ساله ی عضو انجمن ام اس خراسان رضوی و با نمره ی ناتوانی جسمانی (1-4) شرکت داشتند که به طور تصادفی به سه گروه تعادلی، تعادلی دوگانه و کنترل تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه تمرینات تعادلی را انجام دادند که گروه تمرینات دوگانه علاوه بر تمرینات تعادلی یک تکلیف شناختی در حین حرکات تعادلی انجام می دادند. ارزیابی کنترل پاسچر بیماران به وسیله ی تست ایستادن روی صفحه ی نیرو و میانگین نوسانات مرکز فشار در دو سطح قدامی– خلفی و میانی– جانبی اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس در سطح معناداری (05/0> p) استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین گروه های شرکت کننده تفاوت معناداری وجود دارد(001/0 p=) ?،001/0 p=) و نتایج آزمون توکی نشان داد که گروه های تجربی تفاوتی با هم ندارند ولی اثرات تمرینات دوگانه بر سطوح بیشتر از تمرینات تعادلی بود و میانگین نوسانات کاهش یافت. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که تمرینات تعادلی دوگانه موجب بهبود عملکرد تعادلی زنان مبتلا به ام اس می شود و می تواند نقش مفیدی در جهت کاهش اختلالات تعادلی این بیماران داشته باشد.
مهدی عجمی نژاد علیرضا صابری کاخکی
چکیده ندارد.
صدیقه عزیزی علیرضا صابری کاخکی
چکیده ندارد.
حسین صمدی علیرضا صابری کاخکی
چکیده ندارد.
جلیل نظام دوست علیرضا صابری کاخکی
چکیده ندارد.
اسماعیل علی محمدی علیرضا صابری کاخکی
چکیده ندارد.