نام پژوهشگر: حمید آقا علی نژاد
زهرا رضایی حمید آقا علی نژاد
هدف از پژوهش حاضربررسی اثر تفاوت های جنسیتی برپاسخ های il-6, il-15، کورتیزول وهورمون های جنسی به یک وهله تمرین مقاومتی در بازیکنان هندبال نخبه ی مردو زن بود.12 بازیکن هندبال نخبه(5 مردبامیانگین سنی13/1± 60/22 سال، قد93/5± 20/83 سانتی متر،توده ی بدن31/3± 187 کیلوگرم و7زن بامیانگین سنی29 /1± 22 سال ،قد07/4± 168 سانتی متروتوده ی بدن 65/7±71/63 کیلوگرم) به صورت هدفمنددر پژوهش شرکت داده شدند. برنامه ی تمرین مقاومتی شامل 10دقیقه گرم کردن باحرکات کششی ودوی نرم وسپس اجرای6حرکت پرس پا، پرس سینه، درازنشست، کشش زیر بغل، جلو ران وپشت ران به ترتیب در3 ست با10 تکرار و60 درصد یک تکرار بیشینه به صورت دایره ای بود. فاصله ی استراحت بین هرحرکت60 ثانیه و بین هرست 3 دقیقه بود.پیش، بلافاصله و2ساعت پس از تمرین نمونه ی خونی آزمودنی ها برای اندازه گیری غلظت il-6 ,il-15,کورتیزول،تستوسترون واستروژن سرم گرفته شد.یافته ها نشان داد تفاوت معناداری درسطوحil-6 پس ازورزش بین دو گروه وجود دارد،این تغییرات درمردان به صورت افزایش ودرزنان به صورت کاهش غلظت il-6 پس ازورزش بود.هیچ تفاوت معناداری درغلظت il-15 پس ازورزش بین دو گروه دیده نشد.همچنین تفاوت معناداری بین مردان وزنان درسطوح هورمون های کورتیزول، تستوسترون و استروژن پس از ورزش دیده شد. نتیجه گیری: تمرین مقاومتی موجب تغییرات معناداری درسطوح سایتوکاین ها درهردوجنس می شودو جنسیت بر این پاسخ اثر گذار است.
زهرا محمودی حمید آقا علی نژاد
هدف از پژوهش حاضر بررسی پاسخ های اینترلوکین6 (il-6) و کورتیزول سرم کوهنوردان پس از صعود، شب مانی و فرود از ارتفاع3962 متری توچال بود. 13 کوهنورد(7مرد و 6 زن) به صورت داوطلب، با میانگین سنی 46/29 سال، قد 07/170سانتی متر، توده بدنی 71/65کیلوگرم و vo2max برابر با 35/45 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه با حداقل 3 سال سابقه کوهنوردی حرفه ای در این پژوهش شرکت کردند. نمونه های خونی طی 34 ساعت و در شش مرحله (پیش از صعود، بلافاصله و دو ساعت پس از صعود، پس از یک شب مانی، بلافاصله و دو ساعت پس از فرود) جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان داد میانگین il-6 سرم کوهنوردان از پیش از صعود تا بلافاصله پس از صعود افزایش معنا داری یافت و تا 2 ساعت پس از صعود همچنان بالا بود. سپس پس از یک شب مانی در ارتفاع 3962 متری در صبح روز بعد کاهش یافت، اما هنوز نسبت به مقادیر پایه افزایش نشان می داد و این افزایش اگر چه به لحاظ آماری معنا دار نبود اما قابل ملاحظه بود (p=0/062). مقادیر il-6 سرم در بلافاصله و دو ساعت پس از فرود نسبت به مقادیر مراحل پایه و پس از شب مانی افزایش معنا داری داشت. همچنین میانگین کورتیزول سرم از پیش از صعود تا بلافاصله پس از صعود افزایش یافت و تا 2 ساعت پس از صعود همچنان در سطح بالایی بود اما این افزایش معنا دار نبود. پس از یک شب ماندن در ارتفاع 3962 متری در صبح روز بعد تا نزدیک به مقادیر پایه کاهش یافت و این کاهش تا بلافاصله و 2 ساعت پس از فرود همچنان ادامه داشت. همجنین همبستگی معنا داری بین تغییرات il-6 و کورتیزول پلاسما در هیچ یک از مراحل آزمون به دست نیامد. نتیجه این که il-6 و کورتیزول سرم تحت تأثیر ارتفاع و مراحل مختلف فعالیت کوهنوردی قرار می گیرد، این تغییرات احتمالاً مربوط به نوع انقباض عضلانی،کاهش تدریجی فشار اکسیژن و کاهش ذخایرگلیکوژن می باشد.
کمال طالبی بدرآبادی حمید آقا علی نژاد
چاقی وضعیتی است که اکنون باالتهاب سطح پایین که منجربه مقاومت انسولین می شود، شناخته می شود.تأثیر یک وهله ورزش مقاومتی دایره ای برپاسخ سایتوکاین های ایجادکننده التهاب مزمن وhoma-irدر افراد با وزن و سطح فعالیت بدنی متفاوت تاکنون بررسی نشده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی پاسخ سایتوکاین il-6 به یک وهله ورزش مقاومتی دایره ای و ارتباط آن با homa-ir درافراد چاق ولاغر باسطح فعالیت بدنی متفاوت بود. 32 دانشجوی مرد سالم (میانگین سنی 52/2±81/24 سال، قد85/6±5/ 175سانتی متر، توده ی بدنی 11/20±77/81کیلوگرم) براساس شاخص توده ی بدنی و سطح فعالیت بدنی به چهار گروه چاق فعال (8نفر)،چاق غیرفعال (8نفر)،لاغر فعال (8نفر)،لاغر غیرفعال (8نفر) تقسیم شدند. نمونه ها به صورت هدفمند و از سه دانشگاه تهران، تربیت مدرس و رجایی انتخاب شدند. نمونه ی خونی ناشتا و پس از ورزش برای تعیین غلظت ناشتای مقادیرil-6 گلوکزوانسولین گرفته شد.آزمودنی ها یک وهله ورزش مقاومتی رادر 2ست با 10تکرارو با %60 یک تکرار بیشینه به صورت دایره ای به مدت 30 دقیقه انجام دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس، t مستقل، anova و همبستگی پیرسون استفاده شد. افزایش معنادار il-6 در گروه چاق نسبت به لاغر در پاسخ به ورزش مشاهده شد (p<0.05). بین دوگروه فعال وغیرفعال درپاسخ به ورزش تفاوت مشخصی دیده نمی شود. همچنین بین چهار گروه پژوهش نیز درپاسخ به ورزش تفاوت مشخصی مشاهده نشده است. در مورد نوع و شدت ورزش مورد نظر برای بهبود مقاومت انسولین هنوز جای تردید وجود دارد. افزایش مشخص il-6 در گروه چاق نسبت به لاغر احتمالأ به دلیل اثرات ضدالتهابی ایجاد شده در پاسخ به ورزش است. استفاده از برنامه های تمرین قدرتی متوسط در افراد چاق با مقاومت انسولین بالا می تواند در کاهش مقاومت انسولین درگیر باشد.
فاطمه باعثی حمید آقا علی نژاد
هدف از پژوهش حاضر مطالعه اثر مکمل سازی امگا 3 در یک دوره تمرینات فزاینده بر سطوح استراحتی سایتوکاین التهابی inf? و سایتوکاین تنظیمی il4در قایقرانان مرد نخبه بود. بدین منظور 20 قایقران مرد عضو تیم ملی رشته دراگون بوت با میانگین سن 23.62 سال، قد 179.76 سانتی متر، وزن 67.72 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 44.57 میلی لیتر/کیلوگرم/ دقیقه ، به عنوان آزمودنی های پژوهش به دو گروه دارونما و مکمل تقسیم شدند . گروه مکمل به مدت 10 روز، روزانه 6 گرم مکمل روغن ماهی حاوی 3.6 گرم امگا-3 (2400mgepa + 1200mgdha) و گروه دارونما نیز روزانه 6 گرم دارونما(روغن معدنی) مصرف کردند. نمونه های خونی 48 ساعت پیش و پس از دوره ی تمرین فزاینده گرفته شد و با جداسازی سلول های ایمنی وکشت آن ها ،میزان تولید سایتوکاین هایinf? و il4 به روش آزمایشگاهی الایزا اندازه گیری شد . تحلیل آماری دا ده ها از طریق آنالیز واریانس یک طرفه با اندازه گیری های مکرر نشان داد مصرف 6 گرم مکمل روغن ماهی حاوی 3.6 گرم امگا-3 به مدت 10روز،باعث کاهش معنادار درسطوح استراحتی سایتوکاین inf? در گروه مکمل شد (p=0.050). هر چند مصرف 6 گرم مکمل روغن ماهی حاوی 3.6 گرم امگا3 به مدت 10روز،باعث کاهش در سطوح استراحتی سایتو کاین il4در گروه مکمل شد ، اما این کاهش معنادار نبود. (p>0.050).
سارا خیاط حمید آقا علی نژاد
چکیده: هدف پژوهش حاضر طراحی و ساخت آزمونی جدید(hsat) برای برآورد توان بی هوازی بازیکنان هندبال بود. سعی شد تا در این طراحی، از الگو های حرکتی ویژه بازی هندبال استفاده شود. برای بررسی اعتبار و پایایی این آزمون، از آزمون وینگیت 30 ثانیه که آزمونی معتبر در بر آورد توان بی هوازی می باشد، استفاده شد. و میزان همبستگی شاخص های این دو آزمون با هم مقایسه شد. آزمودنی ها 16 نفر از بازیکن زن هندبال تیم باشگاهی پرسپولیس با میانگین سنی 31/ 4 ±75/22 سال، قد 91/3±31/167 سانتی متر، توده بدن40/8±34/64 کیلوگرم، درصد چربی6.42±19/25 درصد و vo2max برابر با 84/6±91/45 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه بودند. شاخص های میانگین، اوج و حداقل توان بی هوازی و نیز شاخص خستگی آزمودنی ها در آزمون hsat با آزمون وینگیت 30 ثانیه به عنوان آزمون مرجع اندازه گیری شدند. یافته ها نشان داد که بین توان بی هوازی اوج و میانگین به دست آمده از دو آزمون همبستگی معنادار وجود دارد (توان اوج مطلق 0.57 r= ، 0.05 p<؛ توان اوج نسبی 0.52r= ،0.05p<)،(توان میانگین مطلق0.58 r= ، 0.05 p<؛توان میانگین نسبی 0.59r= ،0.05 p<)، اما بین توان حداقل ، شاخص خستگی و تغییرات لاکتات به دست آمده از دو آزمون همبستگی معناداری وجود ندارد( توان حداقل مطلق 0.22 r= ، 0.05p>؛ توان حداقل نسبی 0.14 r= ، 0.05p>)، (0.19 r= ، 0.05p>)،(0.18-r=، 0.05p>). در بررسی پایایی آزمون hsat، براساس نتایج آزمون icc شاخص های توان میانگین و حداقل پایایی قابل قبولی داشتند( به ترتیب0.59 r=، 0.67r=) اما در شاخص توان اوج پایایی ضعیف بود(0.38r=). در پایان می توان نتیجه گرفت ، از آزمون hsat می توان در بر آورد توان بی هوازی اوج و میانگین بازیکنان هندبال استفاده کرد.
غلامرضا محمدی حمید آقا علی نژاد
مسابقات ورزشی به دلیل فشار روانی و فیزیولوژیکی، ممکن است ایمنی مخاطی را تحت فشار قرار داده و ورزشکاران را دچار عفونت های مجاری تنفسی فوقانی نمایند. در این راستا، هدف کلی این تحقیق تعیین تأثیر یک وهله مسابقه رسمی و نتایج ان بر کورتیزول، تستوسترون و اینموگلوبین a بزاقی در کشتی گیران مرد نخبه می باشد. در این تحقیق نیمه تجربی با طرح سری های زمانی 14 کشتی گیر مرد (7 برنده و 7 بازنده) با دامنه سنی 20 تا 32 سال که در قالب دو تیم نفت تهران و گاز مازندران به بازی فینال رقابت های لیگ برتر کشتی در سال 1388 راه یافته بودند شرکت داشتند. نمونه های بزاقی در زمان استراحت منطبق بر زمان مسابقه (ساعت 5 بعدازظهر)، 5 دقیقه قبل از مسابقه، بلافاصله بعد از مسابقه و یک ساعت بعد از مسابقه جمع آوری شد. از کیت immuno-teck ساخت کشور فرانسه برای تعیین غلطت کورتیزول و تستوسترون و کیت radim ساخت کشور ایتالیا برای تعیین غلطت iga بزاقی هر دو مورد با دقت 2/0 نانوگرم بر میلی لیتر استفاده شد. در نهایت، غلظت کورتیزول و تستوسترون با روش رادیوایمنئاسی و بوسیله دستگاه elisa reader مدل stat fax و غلظت iga با روش نفلومتری و بوسیله دستگاه می نی نف تعیین شد. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس دو عاملی با تکرار سنجش عامل آزمون با طرح 2*4(2 نتیجه مسابقه * 4 اندازه گیری) و آزمون های تعقیبی مربوطه در سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها به شرح ذیل است. - غلظت کورتیزول کل شرکت کننده ها، برنده ها و بازنده ها در طول مسابقه و یک ساعت بعد از مسابقه بطور معنی داری بالاتر از زمان استراحت قرار داشت، طوری که سطح کورتیزول برنده ها بجز یک ساعت بعد از مسابقه در مقاطع دیگر پایین تر از بازنده ها قرار داشت. - غلظت تستوسترون برنده ها در زمان استراحت پایین تر از بازنده ها بود اما با افزایش معنی داری نست به زمان استراحت در مقاطع زمانی دیگر در سطح بالاتری از بازنده-ها قرار گرفت. مقادیر تستوسترون بازنده ها در طول مسابقه و پس از ان بطور معنی-داری کاهش داشت. - در اثر مسابقه غلظت iga بزاقی شرکت کننده ها کاهش داشت اما یک ساعت بعد از مسابقه غلظت iga بزاقی برنده ها پایین تر و بازنده ها بالاتر از زمان استراحت بود و مقادیر غلظت iga بزاقی برنده ها در همه مقاطع اندازه گیری بطور معنی داری کمتر از بازنده ها قرار داشت.
فاطمه شورگشتی حمید آقا علی نژاد
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات فزاینده به همراه مکمل سازی omega 3 بر غلظت های استراحتی ifn-? و il-6 در قایقرانان مرد نخبه بود. 16 آزمودنی ورزشکار مرد از بین قایقرانان تیم ملی قایقرانی با میانگین درصد چربی 2/3 ± 38/10 درصد و میانگین سن97/1 ± 62/23 سال انتخاب شده و به دو گروه مکمل(10 نفر) و گروه دارونما(6 نفر) تقسیم شدند. گروه مکمل 6کپسول omega 3 حاوی 2400میلی گرم ایکوزاپنتانوئیک اسید (epa)و 1200 میلی گرم دکوزاهگزانوئیک اسید (dha)و گروه دارونما 6 کپسول حاوی روغن معدنی مصرف نموده و همزمان با مصرف مکمل و دارونما هردو گروه در برنامه تمرینی فزاینده شرکت نمودند. در شروع و پایان دوره ی مکمل سازی نمونه خونی از آزمودنی ها گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو طرفه با عامل بین گروهی استفاده شد. میزان تولید سایتوکاین های il-6 و ifn-?به روش آزمایشگاهی الایزا اندازه گیری شد. ifn-? اندازه گیری شده در دو نوبت کاهش قابل توجهی در گروه مکمل نسبت به گروه دارونما نشان داده است(p=0.050) و il-6 نیز افزایش قابل توجه معناداری در گروه مکمل نسبت به گروه دارونما نشان داده است(p<0.05). پژوهش حاضر نشان داد استفاده از مکمل omega 3 می تواند تاثیرات مثبتی در روند فعالیت سایتوکاین های مذکور (ifn-?, il-6) داشته باشد.
سارا شریفی زاده خامنه حمید آقا علی نژاد
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر فعالیت هوازی در شرایط هایپوکسی بر غلظت اینترلوکین6 و 10 سرم در مردان جوان فعال بود. هفت مرد جوان فعال با میانگین سنی 56/1±33/23 سال، وزن 14/3±16/67 کیلوگرم و قد 76/1±176 سانتیمتر در چهار جلسه فعالیت هوازی شامل دویدن به مدت 30 دقیقه با شدت 70% ضربان قلب بیشینه در چهار شرایط نورموکسی و هایپوکسی (ارتفاعات 2750، 3250 و 3750 متر) شرکت کردند. قبل، بلافاصله بعد و یک ساعت بعد از فعالیت نمونه گیری خونی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری بین شرایط هایپوکسی و نورموکسی در غلظت هر دو سایتوکاین وجود ندارد (p<0.05).هرچهارجلسه فعالیت باعث کاهش معناداراینترلوکین 6شد (p>0.05).همچنین کاهش اینترلوکین10 بعد از هر چهار جلسه فعالیت، تنها در ارتفاع 3750 متر معنادار بود (p=0.012) واژگان کلیدی: هایپوکسی، اینترلوکین6، اینترلوکین10، فعالیت هوازی، ارتفاع
کریم منافی پارام مقصود پیری
هدف پژوهش حاضر، تعیین ارتباط برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی با اجرای استقامتی دوندگان مرد تمرین کرده وتعیین متغیر پیشگو است.برای این منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 24 دوند? مرد تمرین کرده با دامن? سنی 18تا 25 سال که حداقل به مدت یک سال وحداکثر چهار سال در تمرینات دوهای استقامت شرکت داشتند در پژوهش همکاری کردند.در پژوهش حاضر با استفاده از ابزارهای اندازه گیری دستگاه نوار گردان، دستگاه گازآنالایزر و زمان سنج دیجیتالی متغیر های پیش بین پژوهش(vo2max، vvo2max وtmax )ومتغیر ملاک پژوهش(اجرای استقامتی دوندگان مرد تمرین کرده که زمان اجرای دوی 3000متر است)مورد اندازه گیری قرار گرفت.فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین رابط? بین متغیر ها مورد آزمون قرار گرفت وهمچنین جهت پیش بینی وتبیین متغیر ملاک (اجرای استقامتی) از روی متغیر های پیش بین (vo2max، vvo2maxو tmax)تحلیل رگرسیون چندگانه در سطح آلفای 05/0 مورد استفاده قرار گرفت.نتایج نشان داد که بین vo2max واجرای استقامتی دوندگان مرد تمرین کرده رابط? معناداری از لحاظ آماری وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد که بین vvo2max واجرای استقامتی دوندگان مرد تمرین کرده رابط? معناداری از لحاظ آماری وجود دارد.در حالیکه بر اساس نتیج? پژوهش حاضر بین tmax واجرای استقامتی دوندگان مرد تمرین کرده رابط? معناداری از لحاظ آماری وجود ندارد.ضرایب استاندارد شد? رگرسیون نیز نشان داد که vvo2max در مقایسه با سایر متغیر ها ،پیش بین بهتری برای اجرای استقامتی می باشد.
مریم وطن دوست حمید آقا علی نژاد
زمینه و هدف: ورزش های مقاومتی، اثرات متفاوتی بر بیماران دیابتی نسبت به ورزش های هوازی دارند. هدف از مطالعه حاضر تاثیر تمرین مقاومتی منظم بر روی سطوح پلاسمایی سایتوکاین های tnf-?و il-18 در رتهای سالم و دیابتی بود. روش بررسی: برای اجرای این مطالعه 32 رت سه ماهه از نژاد ویستار(محدوده وزنی 30±250گرم)انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه 8 تایی تقسیم شدند. جهت ایجاد دیابت در 17 موش از روش تزریق داخل صفاقی mg/kg55 داروی استرپتوزوتوسین (streptozotocin) به صورت تک دوز استفاده گردید. تمرین مقاومتی منظم بصورت 3 روز در هفته و در هر جلسه تمرین 5 ست و هر ست 4 تکرار و در کل 6 هفته انجام گردید. سطوح سرمی tnf-?و il-18 قبل و بعد از دوره ورزش اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اختلاف میانگین tnf-?و il-18 در بین گروههای مورد مطالعه معنی دار بوده، بطوریکه ورزش مقاومتی منظم، غلظت سرمی tnf-? و il-18 را در رتهای سالم افزایش و در رتهای دیابتی کاهش داد(0005/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه،ورزش منظم باعث افزایش مقادیر سرمی tnf-?و il-18 می شود و این افزایش در رتهای دیابتی چشمگیرتر از رتهای سالم می باشد.لذا انجام ورزش های مقاومتی منظم برای سلامتی بیماران دیابتی می تواند مفید باشد.
رقیه انصاری دوگاهه حمید آقا علی نژاد
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی مقایسه سه دوره تمرین استقامتی مقاومتی و موازی بر سطوح استراحتی il – 18 و crp سرم دختران نوجوان بود.. به این منظور 150 نفر از مهر آموزان غیر فعال به طور داوطلب فرم وپرسشنامه های مربوطه را پر کرده و در نهایت 27نفر با میانگین سنی 409/0± 925/16 سال، قد 751/ 5 ± 33/160 سانتیمتر به صورت تصادفی در چهار گروه کنترل ( 6 نفر :c )، تمرین استقامتی( 7 نفر :e)، تمرین قدرتی(7 نفر :s)، و تمرین موازی (7 نفر :se) قرار گرفتند. برنامه ی تمرین استقامتی شامل انجام حرکات موزون ایروبیک و دویدن با شدت 50% mhrکه به تدریج به 80% mhr ا فزایش یافت. تمرینات مقاومتی شامل10دقیقه گرم کردن و سپس انجام حرکات ایستگاهی به صورت دایره ای به ترتیب شامل پرس سینه،نیم اسکات، دراز نشست،جلو بازو، لانچ و فیله بود. تمرین طوری طراحی شد بود که بین هر ست 1الی2دقیقه استراحت وبین هر دایره بین 3الی 5 دقیقه استراحت انجام می گرفت. اصل اضافه بار بر اساس برنامه و بهبود قدرت واستقامت وبا توجه به 1rmافزایش می یابد.برنامه تمرین موازی ترکیبی از هر دو تمرین استقامتی و مقاومتی که عینا اجرا شد.برنامه ها ی تمرین به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شد.نمونه گیری خون از کلیه آزمودنی ها در آغاز دوره، هفته چهارم و 48 ساعت بعد از هفته هشتم در حالت استراحت وبه صورت ناشتا به عمل آمد. مقادیر crp و il _ 18 با استفاده از کیت اختصاصی و به روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس بین گروهی ودرون گروهی با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شد.نتایج پژوهش حاضر نشان دادکه میزان il _18در گروه مقاومتی واستقامتی روند صعودی و سپس نزولی داشته ونیز درگروه موازی افزایش یافته است که این تغییرات به لحاظ آماری معنی دار نبوده است (p = 0.281). متغیر crp نیز در سه اندازه گیری دستخوش تغییراتی شده است. اما این تغییرات نیز معنی دار نبوده است (p=0.825). رابطه همبستگی بین اینترلوکین 18 و crp رابطه ی نسبتا" معنی دار (با توجه به اینکه میزان p نزدیک به سطح بحرانی 05/0 می باشد) برابر با (r=-0.206 ; p=o.065) می باشد.با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که افزودن تمرین قدرتی به برنامه ی تمرین استقامتی به عنوان عامل مخل در عملکرد سیستم ایمنی افراد تمرین نکرده مطرح نیست و حتی می تواند در بهبود آن موثر و کارآمد باشد.
امیر اکبری حمید آقا علی نژاد
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه ی برخی از ویژگی های پیکری با عملکرد بازیکنان فوتبال مرد نخبه در پست های بازی بود. نمونه آماری پژوهش 396 بازیکن فوتبال (36 دروازه بان، 168 مدافع، 123 هافبک و 69 فوروارد) با میانگین سن 71/3±23/27 سال، قد 43/6±45/181 سانتی متر و توده ی بدن 46/6±89/75 کیلوگرم بودند که در مسابقات جام-جهانی 2010 آفریقای جنوبی شرکت داشتند. ویژگی های پیکری شامل سن، قد و توده ی بدن و ویژگی های عملکردی شامل شوت ها، شوت های به دروازه، سانترها، سانترهای موفق، دفعات ورود به محوطه جریمه، دفعات ورود موفقیت آمیز به محوطه جریمه، دفعات ورود به یک سوم دفاعی حریف، دفعات ورود موفقیت آمیز به محوطه یک سوم دفاعی حریف ، تکل ها، سد کردن توپ، پاس ها، پاس های موفق، پاس های کوتاه، پاس های متوسط، پاس های بلند، زدن ضربه ی سر به توپ، میزان مسافت پیموده شده، بالاترین سرعت دویدن، تعداد دفعات دفع کردن توپ توسط دروازه بان و تعداد دفعات دریافت کردن توپ توسط دروازه بان بود. نتایج نشان داد دروازه بانان سن بالا تر، قد بلندتر و توده بدن بیش تری نسبت به بازیکنان سایر پست ها داشتند. با افزایش سن دفعات ورود به یک سوم دفاعی کاهش، ولی تعداد پاس ها، پاس های موفق و پاس-های متوسط افزایش می یابد. با افزایش قد تعداد پاس ها و پاس های بلند افزایش، و با افزایش توده ی بدن ورود به محوطه جریمه، ورود به یک سوم دفاعی، ورود موفقیت آمیز به یک سوم دفاعی، تعداد پاس ها، پاس های موفق، پاس های متوسط، پاس های بلند مسافت پیموده شده و گرفتن توپ افزایش می یابد. با افزایش قد و توده ی بدن مدافعان سانترها، سانترهای موفق، ورود به محوطه جریمه، ورود موفقیت آمیز به محوطه جریمه، ورود به یک سوم دفاعی، ورود موفقیت آمیز به یک سوم دفاعی، تعداد پاس ها، پاس های کوتاه، پاس های متوسط، مسافت پیموده شده و بالاترین سرعت دویدن کاهش، ولی زدن ضربه ی سر به توپ افزایش می یابد. هم چنین با افزایش قد پاس های بلند افزایش و با افزایش توده ی بدن پاس های موفق کاهش می یابد. با افزایش سن هافبک ها پاس های کوتاه کاهش و پاس های بلند افزایش، و با افزایش قد و توده ی بدن تعداد سانترها، سانترهای موفق، ورود به محوطه جریمه و ورود موفقیت آمیز به محوطه جریمه کاهش و زدن ضربه ی سر به توپ افزایش، و با افزایش توده ی بدنی ورود به یک سوم دفاعی، تکل زدن، سد کردن توپ و پاس های بلند افزایش می یابد. با افزایش سن، قد و توده ی بدن فورواردها پاس های موفق و پاس های متوسط کاهش ، با افزایش سن و قد ورود به محوطه جریمه و ورود موفقیت آمیز به یک سوم دفاعی کاهش، با افزایش قد و توده ی بدن تعداد پاس ها، پاس های کوتاه کاهش و زدن ضربه ی سر به توپ افزایش، و با افزایش سن تعداد شوت ها کاهش، با افزایش قد تعداد سانترها، ورود موفقیت آمیز به محوطه جریمه کاهش و مسافت پیموده شده افزایش می یابد. یافته های پژوهش حاضر می تواند در فرآیند استعدادیابی و گزینش بازیکنان مورد استفاده قرار گیرد.
زهرا میرزاشاعری حمید آقا علی نژاد
هدف پژوهش حاضر مقایسه ترکیب بدنی و خرده مقیاس های تصور بدنی قایقرانان نخبه زن و مرد رشته های روئینگ، دراگون بوت ،کایاک و بررسی ارتباط بین تصور بدنی با ترکیب بدنی آن ها بود. آزمودنی های پژوهش 45 قایقران زن و مرد نخبه با میانگین سن 3.24±20.14 سال، قد 9.77±176.94 سانتی متر و هدف توده بدن 11.83±69.21 کیلوگرم بودند. از پرسشنامه خود توصیفی بدنی با 11 خرده مقیاس فعایت بدنی، ظاهر بدن، چربی بدن، هماهنگی، انعطاف پذیری، استقامت، قدرت، سلامتی، صلاحیت ورزشی، تصور بدنی کلی و عزت نفس کلی برای ارزیابی تصویر بدنی و از شاخص های قد، توده بدن، شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن برای ارزیابی ترکیب بدنی استفاده شد. نتایج نشان داد قایقرانان روئینگ بلند قدتر و قایقرانان کایاک جوان تر بودند. زنان و مردان تنها در خرده مقیاس فعالیت بدنی با هم تفاوت داشتند(p= 0/007). و رابطه مثبت و معناداری بین سن و ظاهر بدن(p=0/008، r=0/41)، توده بدن و ظاهر بدن (p=0/043، r=0/31) و درصد چربی با خرده مقیاس های فعایت بدنی(p=0/008، r=0/41) و انعطاف پذیری (p=0/013 ، r=0/38) و صلاحیت ورزشی(p=0/013 ،r=0/38 ) و نیز رابطه منفی و معناداری بین قد و خرده مقیاس های فعالیت بدنی(p=0/005 ، r = -0/42) و انعطاف پذیری (p=0/047، r=-0/30) و هماهنگی(p=0/035 ، r=-0/31) دیده شد.همچنین تصویر بدنی مردان رشته های مختلف در خرده مقیاس های ظاهربدن (p= 0/032) و استقامت (p= 0/011) وانعطاف پذیری (p= 0/018) و قدرت (p= 0/010)و زنان تنها در قدرت (p= 0/049) با هم تفاوت داشت. نتیجه این که قایقرانان زن و مرد رشته های مختلف در شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن و توده بدن با هم اختلاف معناداری ندارند. مردان رشته روئینگ بهترین تصور را از ظاهر بدن ، قدرت و استقامت و مردان رشته دراگون بوت بهترین تصور را از انعطاف پذیری و زنان رشته دراگون بوت بهترین تصور را از قدرت خود داشتند.
عذرا عاشوری کجیدی حمید آقا علی نژاد
(این چکیده به منظور درج در پژوهش نامه دانشگاه تهیه شده است) نام واحد دانشگاهی: تهران مرکزی کد واحد: 101 کد شناسایی پایان نامه: 10121402901030 نام و نام خانوادگی دانشجو: عذرا عاشوری کجیدی شماره دانشجویی:88083788500رشته تحصیلی:فیزیولوژی ورزشی تاریخ شروع پایان نامه:22/5/1390 تاریخ اتمام پایان نامه:17/11/1390 عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد: مقایسه آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی دختران مناطق شهری و روستایی استان گیلان نام و نام خانوادگی استاد راهنما:جناب دکتر حمید آقا علی نژاد نام و نام خانوادگی استاد مشاور: جناب دکتر بهمن تاروردی زاده آدرس وشماره تلفن:استان گیلان، شهرستان لنگرود، مجتمع مسکونی فرهنگیان املش . 1425250471 روش پژوهش تعداد240 نفردانش آموزان دختر (120 نفر شهری و120 نفر روستایی)از استان گیلان در ایران انتخاب شدند.استقامت عضلانی ، انعطاف پذیری، توان، چابکی،vo2max ،درصد چربی بدن و (whr) نسبت دور کمر به باسن در بین دانش آموزان دختر مناطق شهری وروستایی مقایسه شد.. نتایج 1- در گروه سنی10 سال ، تفاوت معنا داری در استقامت عضلانی، توان و چابکی در بین دانش آموزان دختر شهری و روستایی مشاهده شد. 2- در گروه سنی 11 سال ، تفاوت معنا داری در استقامت عضلانی ، توان و چابکی در بین دانش آموزان دختر شهری و روستایی مشاهده شد. 3- در گروه سنی12 سال ، تفاوت معنا داری در استقامت عضلانی، توان ، وزن بدون چربی در بین دانش آموزان دختر شهری و روستایی مشاهده شد. 4- در گروه سنی13سال ، تفاوت معنا داری در استقامت عضلانی، انعطاف پذیری، توان، وزن بدون چربی و توده بدنی در بین دانش آموزان دختر شهری وروستایی مشاهده شد. 5- در گروه سنی 14 سال تفاوت معناداری دراستقامت عضلانی در بین دانش آموزان دختر شهری وروستایی مشاهده شد. 6- در گروه سنی 15سال تفاوت معنا داری در انعطاف پذیری در بین دانش آموزان دختر شهری وروستایی مشاهده شد . 7- در گروه سنی 16 سال تفاوت معنا داری در whr(نسبت دور کمر به باسن ) در بین دانش آموزان دختر شهری وروستایی مشاهده شد. 8- در گروه سنی 17 سال تفاوت معنا داری در استقامت عضلانی و whr (نسبت دور کمر به باسن ) در بین دانش آموزان دختر شهری وروستایی مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری دانش آموزان دختر مناطق شهری از نظر آمادگی جسمانی در وضعیت بهتری قرار داشتند به نظر می رسد سبک زندگی شهری سبب فعالیت جسمانی بیشتر دانش آموزان دختر مناطق شهری نسبت به دانش آموزان دختر مناطق روستایی استان گیلان در ایران باشد.
فاطمه سادات ذوالفقاری حمید آقا علی نژاد
زمینه و هدف:. دیابت وضعیتی است که با افزایش نشانگرهای التهابی خون همراه است. مطالعات نشان می دهند کاهش در انرژی دریافتی و افزایش فعالیت بدنی باعث کاهش التهاب کلی می شود. با توجه به اینکه دیابت با تولید نشانگرهای التهابی و ایجاد آتروفی همراه است لذا بررسی اینکه آیا تمرین مقاومتی در افراد دیابتی می تواند اثرات آتروفی و التهاب را کاهش دهد جالب توجه خواهد بود.. هدف پژوهش حاضر مطالعه ی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر غلظت ifn-? ، igf-1 و گلوکز سرمی در موش های دیابتی و غیر دیابتی بود. مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن30±250 انتخاب شده . موش ها به گونه ی تصادفی به چهار گروه 8 تایی تقسیم شدند. تمرین مقاومتی منظم به صورت 3 روز در هفته ودر هر جلسه تمرین 5 ست و هر ست 4 تکرار و در کل 6 هفته انجام گردید. نمونه های خونی برای تعیین غلظت ifn-? ، igf-1 سرمی اندازه گیری شدند. یافته ها: در بررسی غلظت ifn-? بین هیچ یک از میانگین ها اختلاف معناداری وجود ندارد (05/0 < p). غلظت igf-1 بین میانگین گروه دیابتی کنترل با میانگین گروه سالم کنترل (001/0 = p) و سالم تمرین کرده اختلاف معناداری وجود دارد (000/0 = p).. غلظت گلوکز بین میانگین گروه دیابتی کنترل با میانگین گروه سالم کنترل (000/0 = p) و سالم تمرین کرده اختلاف معناداری وجود دارد (000/0 = p) نتیجه گیری: دیابت با کاهش igf-1 سیتمی که بیانگر افزایش اثرات آتروفی می باشد همراه بود. هر چند که سطوح igf-1 در این پژوهش در گروه دیابتی تمرین کرده به میزان اندکی بالاتر بود اما بطور کل تمرینات مقاومتی استفاده شده در این پژوهش موجب اثر بخشی مطلوب در گروه دیابتی تمرین کرده در مقایسه با گروه دیابتی کنترل نشد. و همچنین با توجه به کاهش اندکی که در سطوح ifn-? در گروه دیابتی تمرین کرده دیده شد .سطوح گلوکز سرمی در گروه دیابتی تمرین کرده در وضعیت بهتری نسبت به گروه کنترل دیابتی قرار داشت که همین امر حتی با کوچکترین در صد تغییرات در حیطه بالینی می تواند بسیار حائز اهمیت باشد.. واژه های کلیدی : تمرین مقاومتی ، دیابت نوع 1 ، ifn-? ، igf-1 ، نیم رخ لیپیدی
ویان وثوقی بانه حمید آقا علی نژاد
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر سه دوره تمرین استقامتی،مقاومتی و موازی بر سطوح استراحتی tnf_? و crp سرم دختران نوجوان بود.به این منظور 150 نفر از دانش آموزان غیر فعال به طور داوطلب فرم و پرسشنامه های مربوطه را پر کرده و سرانجام 27 آزمودنی با میانگین سنی 409/0±925/16 سال،قد 751/5 ±33/160 سانتی متر به صورت تصادفی در چهار گروه کنترل(6نفر:c )،تمرین استقامتی(7نفر:e )،تمرین قدرتی(7نفر:s )و تمرین موازی(7نفر:se )قرار گرفتند.برنامه تمرین استقامتی شامل انجام حرکات موزون ایروبیک و دویدن با شدت 50 درصد mhr بود که به تدریج به 80 درصد mhr افزایش یافت.برنامه تمرین مقاومتی شامل 10 دقیقه گرم کردن وسپس انجام حرکات ایستگاهی به صورت دایره ای به ترتیب شامل پرس سینه،نیم اسکات،دراز و نشست،جلو بازو،لانچ و فیله بود.تمرین طوری طراحی شده بود که بین هر ست 1 الی 2 دقیقه استراحت و بین هر دایره 3 الی 5 دقیقه استراحت انجام می گرفت.اصل اضافه بار بر اساس برنامه و بهبود قدرت و با توجه به rm1 اعمال شد.برنامه تمرین موازی،ترکیبی از هر دو تمرین استقامتی و مقاومتی بود که عینا اجرا شد.برنامه های تمرین به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شد.نمونه گیری خون از کلیه آزمودنی ها در آغاز دوره، هفته چهارم و 24 ساعت پس از هفته هشتم در حالت استراحت و به صورت ناشتا به عمل آمد.مقادیر crp و tnf_? با استفاده از کیت اختصاصی و به روش الایزا اندازه گیری شد.داده ها با استفاده از تحلیل واریانس بین گروهی و درون گروهی با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شد.نتایج پژوهش نشان داد میزان tnf_? در گروه استقامتی و موازی افزایش معناداری یافت(p=0/009 ،p=0/003 )،ولی در گروه مقاومتی دارای تفاوت معناداری نبود(p=0/592 ).crp نیز در سه اندازه گیری دستخوش تغییراتی شد،اما این تغییرات نیز معنادار نبود(p=0/825 ).بررسی رابطه ی همبستگی بین دو متغیر tnf_? وcrp نشان داد،متغیر tnf_? با هیچ متغیری رابطه ی معناداری نداشت و متغیر crp نیز دارای رابطه ی معناداری با دیگر متغیرها نبود.
احمد باهمت تبریان حسن دانشمندی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای نیمرخ ساختاری و آسیب های قایقرانان مرد نخبه بود. به این منظور45 ورزشکار قایقران نخبه که شامل 15نفر از رشته کایاک، 15 نفر از رشته کانو، 15 نفر از رشته روئینگ (میانگین سنی گروه کایاک59/1± 13/20سال، قد67/4 ±80/186سانتیمتر، قد نشسته56/2 ±02/98 سانتیمتر، وزن29/10 ±37/78 کیلوگرم، سابقه ورزشی77/0 ±20/4 سال، گروه کانو با میانگین سنی86/0 ±20/19 سال، قد40/3 ±00/182 سانتیمتر، قد نشسته24/3± 13/97 سانتیمتر، وزن 29/10±37/78 کیلوگرم، سابقه ورزشی 67/0±80/3 سال و گروه روئینگ با میانگین سنی 68/1±53/22 سال، قد 16/4±80/188 سانتیمتر، قدنشسته 42/2±63/98 سانتیمتر، وزن58/5±13/81 کیلوگرم و سابقه ورزشی03/1 ±73/4 سال ) به عنوان آزمودنی در این تحقیق شرکت کرده اند. در این پژوهش آسیب های ورزشکاران با استفاده از پرسشنامه ثبت گردید و نیمرخ ساختاری قایقرانان در متغییر های کایفوز، لوردوز، اسکولیوز پشتی، اسکولیوز کمری با استفاده از اسپاینال موس و شانه نابرابر با استفاده از صفحه شطرنجی وچارت ارزیابی وضعیت بدنی نیویورک و وضعیت کتف، زانوی ضربدری، زانوی پرانتزی با استفاده از کولیس و زاویه q با استفاده از گونیا متر و arm span ، قد نشسته، قد ایستاده با استفاده از مترنواری اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که بیشترین آسیب به ترتیب در ناحیه کمر37.77%، زانو35.% ، شانه 20% و کتف 4.44% بود، که بیشترین آسیب کمر به ترتیب در رشته کانو47.5% ،کایاک41.16% و روئینگ 11.76% و بیشترین میزان آسیب زانو در رشته روئینگ 56.25% ، کانو 25% و کایاک 18.75% وشایع ترین آسیب شانه و کتف به ترتیب در رشته روئینگ 44.44% ، کانو 33.3% و کایاک 22.22% مشاهده شد. بیشترین نوع آسیب به ترتیب شامل ضرب دیدگی 33.3% ، اسپرین 24.44% ،االتهاب وورم مفصلی 22.22% و پارگی و کشیدگی 20% گزارش شد. همچنین بیشتر آسیب ها در هنگام تمرین (86.64%) طی تمرینات داخل دریاچه و (13.34%) از آسیب ها در زمان مسابقه رخ داده است، بعلاوه بیشتر آسیب ها ناشی از حرکات تکراری و از نوع مزمن (66.66%) و (33.33%) از نوع آسیب های حاد بود. همچنین در بررسی نیمرخ ساختاری بین متغیر های کایفوز، لوردوز، اسکولیوز پشتی و اسکولیوز کمری، زانوی ضربدری و پرانتزی و زاویه q در رشته های کایاک، کانو و روئینگ تفاوت معنی داری وجود ندارد(r=0/699, r=0/853, r=0/148, r=0/537, r=0/360, r=0/726 p?0.05). بین وضعیت کتف قایقرانان تفاوت معنی داری مشاهده شد(r=0/0001 p?0.05). همچنین بین هیچ یک از متغیرهای کایفوز، لوردوز و اسکولیوز پشتی و کمری قایقرانان با متغیرهای آنتروپومتریکی قد ایستاده، قد نشسته، طول ستون فقرات و arm span ارتباط معنی داری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که بین شانه نا برابر و همچنین وضعیت کتف قایقرانان تفاوت معنی داری مشاهده شد(r=0/003 p?0.05). بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده به قایقرانان توصیه می شود عوامل موثر در بروز آسیب ها و همچنین ساز و کار آسیب ها را شناسایی کنند. مربیان و ورزشکاران اطلاعات لازم را در رابطه با تمرینات عمومی و اختصاصی کسب نمایند تا از بروز هرگونه آسیب و ناهنجاری های ناشی از فشار تمرینات جلوگیری به عمل آورند.
لیناسادات رضا توفیقی حمید آقا علی نژاد
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر بازیافت فعال ([ar] active recovery) و غیرفعال ([pr] passive recovery) بر تغییرات اینترلوکین-8 ([il-8] interleukin-8)، اینترلوکین-10 ([il-10] interleukin-10) و کراتین کیناز ([ck] creatine kinase) سرم ناشی از ورزش شدید برون گرا در دختران تمرین کرده بود. حجم نمونه را 21 دانشجوی دختر سالم تمرین کرده (میانگین سن 45/1±23 سال، قد 5/5±81/160 سانتی متر و وزن 79/2±81/60 کیلوگرم) داوطلب تشکیل داد که به صورت تصادفی در دو گروه ar (11=n) و pr (10=n) قرا گرفتند. هر دو گروه در فعالیت دویدن روی نوارگردان با شدت 80% تا%90 ضربان قلب بیشینه ([mhr] maximum heart rate) با شیب 5- درصد شرکت کردند. گروه اول به مدت 15 دقیقه با 50% تا 60% mhr روی نوار گردان با شیب صفر درصد ar داشتند و گروه دوم pr را به مدت 15 دقیقه در حالت نشسته انجام دادند. پیش از فعالیت، بلافاصله پس از فعالیت و پس از بازیافت 5 سی سی خون از ورید بازویی دست راست در ناحیه آرنج برای اندازه گیری il-8، il-10 و ck سرم از آزمودنی ها گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس یک سویه (anova) با اندازه های مکرر، lsd t مستقل و همبستگی پیرسون انجام گرفت (05/0>p). نتایج نشان داد در هر دو گروه میزان il-8 و ck سرم خون بلافاصله پس از فعالیت افزایش معنی داری داشت، این افزایش پس از دوره بازیافت نیز ادامه یافت، با این تفاوت که در گروه ar افزایش دو متغیر روند کندتری داشت. مقادیر پس از بازیافت il-8 با ck در بین دو گروه تفاوت معنی داری نشان داد. در گروه pr میزان il-10 پس از فعالیت افزایش معنی داری یافت و در دوره بازیافت نیز به افزایش خود ادامه داد. در گروه ar میزان il-10 پس از فعالیت تغییری نیافت ولی در دوره بازیافت افزایش معنی داری پیدا کرد. میزان افزایش il-10 بطور معنی داری در گروه ar بیشتر از گروه pr بود. رابطه معنی داری بین تغییرات il-8 و il-10 در دو گروه مشاهده نشد. همچنین رابطه معنی داری بین تغییرات il-8 و il-10 با ck در دو گروه مشاهده نشد. در نتیجه، یافته های مطالعه حاضر نشان داد که ap اثر معنی داری بر تغییراتil-8 il-10, و ck دارد و موجب کاهش وضعیت التهابی بدن می شود.
صغری سجودی حمید آقا علی نژاد
جهت بررسی تغییرات متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه تداومی و تناوبی، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. جهت مقایسه بین گروه تمرین تداومی و گروه تمرین تناوبی، در مرحله قبل از فعالیت با توجه به حضور گروه کنترل، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه مستقل و در مرحله بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از فعالیت، از آزمون t مستقل استفاده شد. جهت اطمینان از عدم حصول تغییرات متغیرهای مورد مطالعه در گروه کنترل، از آزمون t جفتی استفاده شد. کورتیزول در هر دو گروه تمرین تداومی و تناوبی به طور خطی و معنادار کاهش یافت (p<0.05). دی هیدرواپی اندرسترون و نسبت دی هیدرواپی اندرسترون به کورتیزول در هر دو گروه تمرین تداومی و تناوبی به طور خطی و معنادار افزایش یافتند (p<0.05). در هر صورت تفاوتی بین دو گروه در هر سه متغیر مورد مطالعه وجود نداشت (p>0.05). پیشنهاد می شود زنان جوان فعال جهت بهبود آمادگی بدنی خود به این تمرینات روی بیاورند. همچنین زنان جوان فعال می توانند به دلخواه و با توجه به علاقه خود از تمرینات مقاومتی تداومی و تناوبی استفاده کنند. با این وجود نیاز به پژوهش های بیشتری می باشد. واژگان کلیدی: کورتیزول، دی هیدرواپی اندرسترون، تمرین مقاومتی، تمرین تداومی و تناوبی
مینا اکبری حمید آقا علی نژاد
آزمون تناوبی ریکاوری یویو(yirt) که در ابتدا برای برآورد vo2max بازیکنان فوتبال طراحی شد، آزمونی است که برای ارزیابی توانایی بازیکنان برای ریکاوری از وهله های شدید و تکراری فعالیت بکار می رود. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین روایی و پایایی آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2(yirt2) در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی(vo2max) بازیکنان فوتسال زن نخبه بود. آزمودنی های پژوهش را 21 بازیکن(میانگین سن 04/3±46/22 سال؛ قد 85/4±1/164 سانتی متر؛ توده بدن 31/7±6/56 کیلوگرم) تیم ملی فوتسال بانوان ایران تشکیل می دادند. حداکثر اکسیژن مصرفی (vo2max) تمامی آزمودنی ها به طور مستقیم با استفاده از دستگاه تجزیه گازهای تنفسی(دستگاه k4b2 ساخت شرکت cosmed ایتالیا) اندازه گیری و با استفاده از yirt2 برآورد شد. داده های آماری، همبستگی قوی و بالایی را بین vo2max برآورد شده از yirt2 و تجزیه گازهای تنفسی نشان داد(r=0.88 r2=0.77,p=0.001)، که بیانگر روایی بالای آزمون yirt2 در برآورد vo2max می باشد. هم چنین، همبستگی قوی و بالایی بین vo2max برآوردی در آزمون- آزمون مجدد yirt2 به دست آمد(r=0.98, r2=0.96,p=0.001) که بیانگر پایایی بسیار بالای این آزمون در برآورد vo2max بازیکنان فوتسال زن نخبه می باشد. نتیجه این که آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2 (yirt2) به عنوان آزمونی که توانایی سیستم های انرژی هوازی و بی هوازی ورزشکاران را مورد سنجش قرار می دهد، دارای روایی و پایایی بالایی در برآورد vo2max بازیکنان فوتسال زن نخبه می باشد
سمیه مهبودی حمید آقا علی نژاد
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات گرم کردن شدید و معمولی در ورزشکاران نخبه زن قایقران انجام شد. آزمودنی ها ی این پژوهش 8 نفر از تیم ملی کاناپلو با میانگین سنی 62/18 سال و میانگین قدی 05/166 سانتی متر و با میانگین توده بدنی 4875/62 کیلوگرم و میانگین درصد چربی 475/22 بودند. در پژوهش حاضر آزمودنی ها در دو مرحله آزمون شرکت می کنند. پیش از مراحل اصلی پژوهش، آزمودنی ها در جلسه ای توجیهی برای آشنایی با روند پژوهش شرکت کرده و نیز اطلاعات عمومی و اندازه های پیکری و ترکیب بدنی از آن ها گرفته می شود. در مرحله ی اصلی آزمون، آزمودنی ها ابتدا 3 دقیقه با سرعت 5 کیلومتر بر ساعت روی ارگومتر کایاک خود را گرم کرده و سپس فعالیت فزاینده تا رسیدن به vo2max را اجرا خواهند کرد. در مرحله ی دوم گرم کردن به مدت 3 دقیقه و به صورت وهله های 30 ثانیه ای پارو زدن با 100 درصد vvo2max و 30 تانیه پارو زدن با سرعت 5 کیلومتر بر ساعت اجرا می شود. سپس فعالیت فزاینده همانند مرحله ی اول اجرا شده و متغیرهای مورد نظر اندازه گیری می شود. نتایج افزایش معنادار متغییر های vo2max، تهویه ریوی، نسبت تبادل تنفسی (rer)، نبض اکسیژن و میزان اکسیژن مصرفی در جلسه گرم کردن شدیدی را نشان داد و تنها ve/vo2 در دو نوع گرم کردن تغییر معناداری نشان نداد.در کل، گرم کردن شدید تأثیر بهتری بر پویایی اکسیژن مصرفی و کاهش بیشتر ثابت زمانی اکسیژن مصرفی طی فعالیت بیشینه داشت، اما با توجه به رعایت اصل ویژگی تمرین به معنای همخوانی نوع گرم کردن با نوع تمرین، تحقیقات انجام شده به تأثیر گرم کردن شدید بر تمرینات شدید محدود است. بعید نیست که چنانچه تأثیر گرم کردن متوسط بر تمرینات متوسط نیز مورد بررسی قرار می گرفت، نتایج دیگری حاصل می شد. بنابراین همان گونه که گرم کردن شدید پیش از تمرین متوسط نتایج یاد شده را به همراه دارد، ممکن است تأثیر گرم کردن متوسط بر تمرین متوسط نیز همین نتایج را در پی داشته باشد.
سارا قراخانلو حمید آقا علی نژاد
طراحی آزمون هوازی ویژه ی رویینگ (rsat ) در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی(vo2max)روورهای نخبه مقدمه و اهداف: به هنگام ورزش، وظیفه ی عمده ی قلب، رساندن اکسیژن به سلول های فعال بدن و دفع مواد زاید است.حداکثر اکسیژن مورداستفاده توسط سلول ها در طول تمرینات سنگین در واحد زمان را حداکثر اکسیژن مصرفی (vo2max)می گویند.اندازه گیری توان هوازی یا حداکثر اکسیژن مصرفی (vo2max) به عنوان شاخص آمادگی قلبی تنفسی از رایج ترین و قدیمی ترین اندازه گیری ها در فیزیولوژی ورزش است(1).مقدارvo2max را می توان با آزمون های بیشینه مستقیم به عنوان روش های ملاک مانند تجزیه و تحلیل نفس به نفس گازهای تنفسی روی چرخ کارسنج یا نوارگردان اندازه گیری کرد (2).هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتباریابی آزمون هوازی ویژه ی رویینگ ( (rsatدر برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی(vo2max)روورهای نخبه بود. روش شناسی: آزمودنی های پژوهش حاضر را 22 روور مرد و 9 زن روور عضو تیم های ملی رویینگبزرگسالان، زیر 23 سال و جوانان ایرانتشکیل می دادند.در جلسه اول، اهداف پژوهش برای آزمودنی ها تشریح و مشخصات فردی، اندازه های آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی آزمودنی ها اندازه گیری شد.در جلسه دوم vo2max آزمودنی ها با استفاده از دستگاه تجزیه گازهای تنفسی و بر اساس پروتکلrsat اندازه گیری شد. معیارهای دستیابی به vo2max عبارت بود از:1)فلات در اکسیژن مصرفی 2)ضربان قلب 10± ضربه نسبت به ضربان قلب بیشینه برآوردی3)نسبت تبادل تنفسی (r) بالاتر از 1.1. آزمونrsat طوری طراحی شده بود که آزمودنی ها در محدوده ی زمانی 8 تا 10 دقیقه به vo2max خود برسند. در این آزمون، پس از 3 دقیقه گرم کردن با مقاومت ?? وات برای زنان و ?? وات برای مردان، از دقیقه 4 در هر دقیقه 25 وات بر مقاومت افزوده می شد، این کار تا جایی ادامه می یافت که آزمودنی ها دیگر نتوانند فعالیت را ادامه دهند. در جلسه سوم آزمون هوازی ویژه رویینگ(rsat) برای تعیین اعتبار آزمون دوباره توسط آزمودنی ها انجام گرفت. نتایج: یافته ها بر اساس مدل برازش رگرسیون تحلیل شد و هر کدام از متغیرها مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده متغیرتوده بدن در سطح 0.1 و متغیر زمان پایانی آزمون در سطح 0.05 معنادار شد و مدل نهایی به صورت زیر به دست آمد: vo2max = 69.904 – 0.274 body mass + 0.021 time آزمون دوباره بیانگر اعتبار بالای آزمون بود(0.85=r). بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد از میان اندازه گیری های آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی آزمودنی ها تنها متغیر توده بدن در سطح 0.1 معنادار شد و هم چنین متغبر زمان پایانی آزمون در این بررسی تاثیر گذار بود. با توجه به این که روش های مستقیم اندازه گیری vo2max پرهزینه هستند و به پرسنل کارآزموده نیاز دارند، مربیان می توانند با پروتکل پیشنهادی و تنها با برخورداری از ارگومتر رویینگ، زمان آزمون و اندازه گیری توده بدن آزمودنی ها حداکثر اکسیژن مصرفی(vo2max) را برآورد کنند. کلید واژه ها: آزمون هوازی ویژه ی رویینگ (rsat )، حداکثر اکسیژن مصرفی(vo2max)، روورهای نخبه
زهرا ساریخانی حمید آقا علی نژاد
تحقیق حاضر اثر 18 جلسه تمرینات پلیو متریک ، مقاومتی و ترکیب دو تمرین بر توان بی هوازی دانش آموزان 13-12 ساله می باشد برای این منظور 36 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند و به 3گروه تقسیم شدند سپس با استفاده از ابزار های مخصوص اندازه گیریمانند کالیپر ، وزنه ، قد سنج ، مترنواری و همچنین تستهای 20متر سرعت ،پرش عمودی، دو 4.9متر و تست rastجهت پیش از آزمون و پس از آزمون گرفته شد. ابتدا داده های حاصل از پژوهش با استفاده از شاخص های گرایش به مرکز (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار) توصیف شد. بنابراین جهت مقایسه مقادیر متغیرها بین سه گروه حاضر در پژوهش، از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. جهت تغییرات درون گروهی نیز از آزمون t استیودنت ویژه گروههای وابسته استفاده شد. نتایج: تمرینات هرسه گروه باعث تغییر معنادار در رکورد 20متر، 4.9متر، شاخص خستگی، توان حداکثر ، دور باسن وشکم ، ونسبت دور شکم به باسن نشد . اما باعث تغییر معنادار در رکورد پرش عمودی ،توان بی هوازی اسید لاکتیک و توان حداقل شد همچنین در هرسه گروه تمرینات باعث کاهش معنادار چربی زیر پوستی سه سر بازو و ساق پا و همچنین در صد چربی بدن شدند . تمرینات هردو گروه پلایومتریک وپلایومتریک- مقاومتی باعث افزایش معنادار در توان میانگین شد . در گروههای مقاومتی وپلایومتریک تغییر معنادار در توده بدن دیده نشد اما توده بدن در گروه پلایومتریک- مقاومتی به طور معنادار کاهش یافت .
مونا ابراهیمی هنرمعینی حمید آقا علی نژاد
چکیده: آمادگی قلبی تنفسی از مهم ترین عوامل آمادگی جسمانی است. رسیدن اکسیژن کافی به عضلات و بافت های مختلف بدن باعث به تاخیر افتادن خستگی ناشی از تجمع اسید لاکتیک در عضلات می شود. الگوی افزایش ناگهانی اکسیژن مصرفی در شروع فعالیت تا رسیدن به مرحله یکنواختی در ادامه ی فعالیت تحت عنوان پویایی اکسیژن مصرفی (vo2 kinetic ) شناخته شده است. ورزشکاران رویینگ نیاز به آمادگی هوازی دارند. هدف روورها دست یابی به بالا ترین سرعت در مهارت پارو زدن است که دستگاه های عصبی عضلانی و قلبی تنفسی را درگیر می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی پویایی اکسیژن مصرفی به هنگام 2000 متر پاروزدن شبیه سازی شده روی ارگومتر رویینگ در پاروزنان جوان نخبه بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه تجربی بود و در آن از یک گروه آزمودنی 12 نفره با یک مرحله آزمون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ورزشکاران عضو تیم ملی رویینگ جوانان بودند. این آزمون شامل 2000 متر پاروزدن روی ارگومتر رویینگ بود که گاز های تنفسی در آن توسط دستگاه گاز آنالیزر نفس به نفس اندازه گیری شد. ی اساس یافته های به دست آمده پاروزنان جوان نخبه ایرانی دارای تهویه دقیقه ای 75/168 لیتر در دقیقه، نسبت تهویه به co2 مصرفی (ve/vo2) برابر با 74/40، نسبت تبادل تنفسی (r) برابر با 37/1 و نبض اکسیژن (vo2/hr) برابر با 04/23 میلی لیتر به ازای هر ضربه دقیقه بودند.
معصومه حسین آبادی فراهانی بهمن تاروردی زاده
تاثیر 8 هفته تمرین hit بر ترکیب بدنی نوجوانان 15 تا 18 ساله چاق و دارای اضافه وزن
علیرضا مجد خیابانی حمید آقا علی نژاد
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر ترکیب عصاره آبی زعفران بر اینترلوکین های 6 و 4 در نمونه های دیابتی آغاز شد.تعداد حجم نمونه در این تحقیق 50رت نر بود که به صورت تصادفی از یک نژاد انتخاب شدند.این موش ها به 5 گروه، کنترل (دیابتی)، سالم، عصاره آبی زعفران، ورزش و ترکیب عصاره آبی زعفران و ورزش تقسیم شدند. درابتدا فاکتورهای خونی چند موش به عنوان نمونه بررسی شد و سپس داروی استرپتوزوتوسین بادوز 60 mg/kg b.w داخل صفاقی جهت دیابتی شدن تزریق شد. بعد از گذشت یک هفته سطح گلوکز خون جهت دیابتی شدن چک شد و گروه ها با توجه به تقسیم بندی شان شروع به مصرف زعفران و ورزش کردند. که دوره مصرف زعفران 20 روز با دوز خوراکی 20 mg/kg b.w می باشد که در روز 10 و 20 خون گیری از نمونه ها به عمل آمده است. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که میانگین مقدار اینترلوکین های 6 در بین گروه های مورد مطالعه در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار می باشد در مقایسه های دوبه دو بین گروه های ورزش با سالم، ورزش با زعفران تفاوت معنی دار مشاهده شد که میانگین گروه ورزش بیشتر از سایر گروه ها بود. می توان گفت که تأثیر ورزش در غلظت اینترلوکین های 6 بیشتر از سایر گروه ها بود. هم چنین مقایسه میانگین مقدار اینترلوکین های 4 در بین گروه های مورد مطالعه بیانگر وجود تفاوت معنی دارنبود.
صادق امانی شلمزاری حمید آقا علی نژاد
یش¬بیانی mir-21 در سرطان پستان با تغییر شکل سلولی، پیشرفت تومور، رگ¬زایی تومور، گسترش و متاستاز تومور پستان همراه است. از طرف دیگر تمرینات استقامتی موجب کاهش حجم تومور می¬شوند ولی تاکنون سازوکارهای دقیق آن شناسایی نشده است. لذا هدف پژوهش حاضر اثر یک دوره تمرین استقامتی بر بیان mir-21 و ژن¬های پایین¬دست بود. بدین منظور 60 سر موش بالب¬سی خریداری و در 4 گروه ورزش-تومور-ورزش(ete)، ورزش-تومور-استراحت(etr)، استراحت-تومور-ورزش(rte) و استراحت-تومور-استراحت(rtr) قرار گرفتند. 8 هفته تمرین استقامتی فزاینده با شدت 50-70 درصد vo2max قبل از توموری شدن در دو گروه اجرا شد و سپس سلول¬های سرطانی mc4-l2 وابسته به گیرنده استروژن به آنها تزریق شد. پس از سرطانی شدن تمرینات به مدت 6 هفته دیگر با شدت 50-63 vo2max در گروه¬های مربوطه اجرا شد. حجم تومور به صورت هفتگی با کولیس دیجیتال اندازه¬گیری شد. پس از اتمام پروتکل تمرین، موش¬ها قربانی شدن و بافت تومور برداشته، فریز و در دمای 70- سلسیوس نگه¬داری شد. بافت تومور در آزمایشگاه هموژن شد و با ترایزول و بر اساس دستورالعمل آن استخراج rna تام صورت گرفت. بیان ژن¬های هدف با کیت¬های مخصوص و pcr real-time اندازه¬گیری شد. بیان نسبی ژن¬ها با استفاده از فرمول 2-δδct محاسبه شد. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون ولش برای محاسبات آماری و مقایسه گروه¬ها استفاده شد. نتایج کاهش حجم تومور در گروه¬های ete و rte در مقایسه با etr و rtr را نشان داد. هم¬چنین، کاهش معنی¬دار بیانmir-21، bcl2 و پروتئین il-6 و همین طور افزایش معنی¬دار tpm1 در گروه¬های ete و rte در مقایسه با دو گروه دیگر(etr و rtr) را نشان داد. تمرینات استقامتی سطوح فاکتورهای التهابی درون تومور را کاهش می¬دهد. تمرینات ورزشی موجب کاهش سطوح سایتوکاین پیش التهابی il-6 در بافت تومور می¬شود. تمرینات استقامتی می¬توانند بیان nf-κb و stat3و اهداف زیر دستش را کاهش دهد، بنابراین، تمرینات استقامتی موجب کاهش بیان mir-21 و متعاقباً کاهش بیان bcl2 و افزایش بیان tpm1 می¬شوند. درنتیجه حجم تومور کاهش می¬یابد. بعلت کاهش سطوح فاکتورهای التهابی در گروه¬هایی که پس از توموری شدن تمرینات استقامتی را انجام می¬دادند، می¬توان اذعان داشت تمرینات استقامتی علاوه بر نقش پیشیگرانه در سرطان پستان وابسته به هورمون( گیرنده استروژن) نقش کمک درمانی نیز دارند.
بهشته نوروزی حسن متین همایی
هدف از این پژوهش، تأثیر راه رفتن سریع برروی خشکی و آب بر روی فشار خون، غلظت هوموسیستئین و پروفایل لیپیدی در دانشجویان دختر غیرورزشکار بود. با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش، 26 دانشجوی دختر غیر ورزشکار با دامنه سنی 36-17سال، در طی 3 روز در هفته و در سه ست 20 دقیقه ای پیاده ای با شدت 80-65 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 4 هفته،در سه گروه خشکی، آب، کنترل در این پژوهش شرکت نمودند. بعد از طی 4 هفته و یک دوره بی تمرینی 10 روزه، از آزمودنی ها در طی 3 نوبت، قبل از شروع تمرین، بعد از 4 هفته و دوره بی تمرینی نمونه خونی به مقدار 5 سی سی، در ساعت 8 صبح گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری کلمو گروف اسمیرونف(k-s )، آنوا (anova) و تعقیبی (lsd) در نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شد.نتایج نشان داد که 4 هفته تمرین پیاده روی بر روی خشکی و آب باعث تفاوت معنی داری بر سطوح هوموسیستئین، تری گلیسیرید، ضربان قلب، نسبت دور کمر به باسن و افزایش معنی دار حداکثر اکسیژن مصرفی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
عبدالرضا کاظمی حمید آقا علی نژاد
چکیده مقدمه: تمرینات ورزشی نقش مهمی در پیشگیری از ابتلا به سرطان پستان دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات پیشگیرانه و کمک درمانی تمرینات ورزشی بر بیان ریزrna-155 (mir-155) و بیان ژن های سرکوبگر پیام رسان سایتوکاینی-1 (socs1) و مبدل و فعال کننده پیام رونویسی-3 (stat3) در تومور سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن می باشد. روش بررسی: 40 موش بالب سی ماده در گروه ده تایی: گروه استراحت-تومور-استراحت (rtr)، گروه ورزش-تومور-استراحت (etr)، گروه استراحت-تومور-ورزش (rte) و ورزش-تومور-ورزش (ete) به طور تصادفی قرار گرفتند. پس از آشناسازی، تعداد یک میلیون سلول سرطانی وابسته به استروژن mc4-l2 به هر کدام از موش ها تزریق گردید. گروه etr و ete به مدت 8 هفته قبل از تزریق سلول و گروه rte و ete به مدت 6 هفته پس از تزریق سلول، 5 روز در هفته تمرینات استقامتی انجام دادند. حجم تومور به صورت هفتگی با کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. در پایان موش ها قربانی شدند، بافت تومور استخراج و فریز شد و در دمای 70- درجه سلسیوس نگهداری شد. سپس استخراج rna و ساخت cdna به ترتیب با استفاده از پروتکل ترایزول و مطابق دستورالعمل کیت ساخت cdna انجام شد. در نهایت روش real time – pcr انجام شد و نتایج استخراج شد. داده ها با استفاده از نرم افزار rest و آزمون anova یک طرفه تحلیل شدند. یافته ها: اختلاف معناداری در بیان mir155 و بیان ژن socs1 و stat3 در گروه های که پس از تزریق سلول تمرین استقامتی انجام دادند در مقایسه با دو گروه دیگر مشاهده شد (05/0p<). این نتایج با میزان رشد تومور هم خوانی داشت. نتیجه گیری: تمرینات ورزشی به ترتیب موجب کاهش بیان mir-155 و stat3 و افزایش بیان ژن socs1 بافت تومور می شود. بنابراین، می توان اظهار کرد تمرین ورزشی استقامتی سبب افزایش بیان عوامل ضدتوموری و سبب کاهش بیان آنکوژن ها می شود و می تواند نقش کمک درمانی در سرطان داشته باشد.
سارا فرشتیان حمید آقا علی نژاد
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرات سه برنامه تمرین تناوبی شدید (hit) بر عملکرد هوازی و بی¬هوازی دختران اسکیت باز سرعت بود. به این منظور 20 اسکیت باز زن تمرین کرده با میانگین سن 2.3±18.3 سال؛انتخاب و به چهار گروه 5 نفری (3 گروه تجربی با سه روش hit متفاوت و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. پیش و پس از برنامه تمرین، آزمودنی ها آزمون فزاینده برای تعیین vo2max و vvo2max و نیز آزمون tmax را اجرا کردند. اوج و میانگین برونده توان مطلق و نسبی با آزمون وینگیت 30 ثانیه ارزیابی شد. اجرای 300 و3000 متر اسکیت نیز سنجیده شد. برنامه تمرین در گروه های تجربی به مدت 3 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شد. برنامه تمرین گروه تجربی 1 (ghit1) شامل 6، 8 و 10 وهله 1 دقیقه ای دویدن روی نوارگردان با شدت%100vvo2max و 3 دقیقه استراحت بین هر وهله به ترتیب در هفته های اول، دوم و سوم بود. گروه های تجربی 2 (ghit2) و تجربی 3 (ghit3) همین برنامه را به ترتیب با شدت های %115 vvo2max و%130 vvo2max اجرا کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس(anova) یک طرفه و آزمون تعقیبی lsd استفاده شد. نتایج نشان داد پس از تمرین، vo2max در هر سه گروه افزایش معناداری داشت که این افزایش در گروه ghit1 نسبت به گروه های ghit3 و گروه کنترل و در گروه ghit2 نسبت به گروه کنترل معنادار بود. هم¬چنین vvo2max در هر سه گروه افزایش معناداری داشت که هر سه گروه اختلاف معناداری با گروه کنترل داشتند، با این حال اختلاف معناداری در بین سه گروه دیده نشد. اجرای 300 متر در هر سه گروه بهبود داشت که بین میزان بهبود اجرای 300 متر ghit2 و ghit3 اختلاف معناداری دیده شد. میانگین برونده توان مطلق و نسبی در هر سه گروه افزایش داشت که افزایش در هر سه گروه نسبت به گروه کنترل معنادار بود و اختلاف معناداری بین سه گروه در این متغیر دیده نشد. مقادیر tmax، اجرای 3000 متر و اوج برونده توان مطلق و نسبی افزایش معناداری نشان نداد. نتیجه این که یک دوره تمرین اینتروال شدید(hit) با توجه به حجم کم آن (6 تا10 وهله 1 دقیقه ای در هر جلسه و 3 دقیقه ریکاوری فعال بین هر وهله) موجب بهبود اجرای هوازی و بی¬هوازی اسکیت بازان زن تمرین کرده شد. بنابراین، در این گروه از ورزشکاران برای افزایش سرعت و توان هوازی به ترتیب می توان از تمرین اینتروال شدید(hit) با شدت %130 vvo2max و %100vvo2max بهره جست.
زلیخا خضری مقصود پیری
با توجه به کمبود پژوهش¬ها در زمینه تاثیر انواع تمرینات مقاومتی، هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بالاتنه، پائین تنه و ترکیب آنها بر سطوح سدیم، پتاسیم و اسیداوریکخون و ادرار زنان جوان فعال بود. بدین منظور30زن جوان فعال، به طور تصادفی به سه گروه تمرین بالاتنه (سن 02/3±50/24 سال و شاخص توده بدنی 30/0±75/23کیلوگرم بر متر مربع بدن)، تمرین پائین تنه(سن 60/2±90/25 سال و شاخص توده بدنی 91/0±15/23 کیلوگرم بر متر مربع بدن) و ترکیب تمرین بالاتنه و پائین تنه(سن 90/1±50/26 سال و شاخص توده بدنی 58/0±73/23 کیلوگرم بر متر مربع بدن) تقسیم شدند. سه گروه در 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده شرکت کردند. قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از آزمون اول (48 ساعت قبل از شروع تمرینات) و آزمون نهایی (48 ساعت بعد از پایان تمرینات)، نمونه خونی و ادراری از آزمودنی¬ها گرفته شد. جهت بررسی و مقایسه تغییرات متغیرهای مورد مطالعه گروه¬های پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. بین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بالاتنه، پائین تنه و ترکیب بالاتنه و پائین تنه بر سدیم و پتاسیم خون و ادرار زنان جوان فعال تفاوت معنادار مشاهده نشد (به ترتیب p=0. 21، p=0. 13، p=0. 46 و p=0. 8 برای سدیم و پتاسیم خون و سدیم و پتاسیم ادرار). در واقع هر سه گروه تمرینی کاهش معنادار سدیم و پتاسیم خون و ادرار زنان جوان فعال را نشاندادند (p<0. 05)، اما تفاوت بین سه گروه معنادار نبود (p>0. 05). بین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بالاتنه، پائین تنه و ترکیب بالاتنه و پائین تنه بر اسید اوریک خون و ادرار زنان جوان فعال تفاوت معنادار مشاهده نشد (به ترتیب p=0. 66 و p=0. 19 برای اسیداوریک خون و ادرار). هر سه گروه تمرینی افزایش معنادار اسید اوریک خون و ادرار زنان جوان فعال را نشان دادند (p<0. 05)، اما تفاوت بین سه گروه معنادار نبود (p>0. 05). به طور کلی یافته¬های پژوهش حاضر نشان داد که گروه¬های پژوهش، در طول زمان از الگوی تغییرات متفاوتی که به لحاظ آماری معنادار باشد پیروی نکردند. یافته¬های حاضر نشان می¬دهد که از این نظر تفاوتی بین تمرینات مقاومتی بالاتنه، پائین تنه و ترکیب آنها وجود ندارد، اما جهت دستیابی به نتایج دقیقتر نیاز به بررسی¬های بیشتری می¬باشد. واژگان کلیدی: سدیم، پتاسیم، اسیداوریک، تمرین بالاتنه و پائین تنه، تمرین مقاومتی
آلاله سلیمانی فرد حمید آقا علی نژاد
چکیده پایان نامه: هدف از پژوهش حاضر مطالعه تاثیر یک دوره تمرین استقامتی بر سطوح 4il- سرمی و اندازه حجم تومور موش های ماده نژاد بالب/سی مبتلا به تومور سرطان پستان بود. در فصل حاضر ضمن ارایه یافته های به دست آمده، به آزمون فرضیه های پژوهش پرداخته می شود. ابتدا با استفاده از آمار توصیفی به تشریح و توصیف داده ها پرداخته و سپس با استفاده از روشهای آمار استنباطی به بررسی یافته های پژوهش میپردازیم. برای تعیین نحوه توزیع داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف (576/0(p= استفاده شد و با توجه به اینکه نتایج این آزمون نرمال بودن توزیع داده ها را نشان داد؛ بنابراین از آزمون های پارامتریک استفاده شد. برای مقایسه متغیرهای پژوهش بعد از دوره تمرین استقامتی در دو گروه پژوهش از آزمون t مستقل و برای تعیین رابطه بین 4il- با حجم تومور از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. همچنین برای بررسی آزمون فرضیه ها و تصمیمگیری در مورد پذیرش و یا رد فرضیه ها، سطح معنی داری (05/0 ? p) در نظر گرفته شد. کلیه روش های آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 انجام گرفت. نتایج آزمون t مستقل نشان داد سطوح سرمی 4il- در بین گروه های پژوهش تفاوت معنی داری دارند (033/0=p)، مقادیر سرمی 4il- در گروه تجربی یا ورزش تومور نسبت به گروه کنترل بالاتربود. نتایج آزمون t مستقل برای نسبت رشد حجم تومور نیز وجود اختلاف بین دو گروه را نشان داد (0001/0=p)، بدین صورت که نسبت رشد حجم تومور در گروه تجربی پایینتر از گروه کنترل بود. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سطوح سرمی 4il- با نسبت رشد تومور ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد(501/0-p=). این نتایج بیانگر آن است که تمرینات استقامتی باعث افزایش سطوح 4il- سرمی و کاهش نسبت رشد حجم تومور می گردد و می توان نتیجه گیری کرد که انجام فعالیت بدنی منظم به عنوان مکمل و در کنار سایر روش های درمانی در بازداری از رشد تومور موثر است.
آزاده ََحسینی زاده حمید آقا علی نژاد
چکیده: هدف از پژوهش حاضر مطالعه تاثیر یک دوره تمرین استقامتی بر سطوح il-12 بافتی و اندازه حجم تومور در موش های ماده نژاد بالب/سی مبتلا به تومور سرطان سینه بود. به این منظور تعداد 20 سر موش بالب سی ماده (4 تا 5 هفته، میانگین توده بدنی 17 گرم)، خریداری و به شکل تصادفی در دو گروه ده تایی گروه 1؛ استراحت-تومور-ورزش (rte)، گروه 2؛ استراحت-تومور-استراحت (rtr)، تقسیم شدند.. تمرین استقامتی بعد از ایجاد تومور نیز با شدت بین 55 تا 70 درصد vo2max و به مدت 6 هفته اجراشد. بعد از اتمام پروتکل تمرینی میزان غلظت il-12 بافت تومور با روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با آزمون t مستقل و ضریب همبستگی جزیی و پیرسون در سطح معناداری 05/0? p تعیین و کلیه روش های آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میزان il-12 بافتی در بین گروه های پژوهش تفاوت معنی دارد (0001/0=p)، همچنین کاهش حجم تومور در گروه تمرین کرده در مقایسه با گروه کنتزل معنادار بود (0001/0=p)، به علاوه همبستگی منفی معنادار بین غلظت اینترلوکین12 در بافت تومور و حجم تومور مشاهده شد(0002/0=p که حاکی از نقش ضد توموری اینترلوکین12 می باشد.
محمد فشی حمید آقا علی نژاد
قرار گیری در معرض ریز ذرات آلودگی هوا با قطر کم تر از 10 میکرون با افزایش التهاب و کاهش عملکرد سلول¬های ایمنی همراه است. تاثیرات ضد التهابی تمرینات ورزشی نیز در مطالعات علمی عنوان گردیده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی در هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژن tlr4، nf-κb و tnf-α در موش های صحرایی نر می باشد. 24 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین توده بدنی 97/26±29/279 گرم به طور تصادفی در چهار گروه الف- (بدون تمرین و بدون قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه)، ب- (بدون تمرین و با قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه)، ج- تمرین (تمرین هوازی و بدون قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه)، د- (تمرین هوازی همراه با قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه) قرار گرفتند. از دستگاه تزریق ذرات و اتاقک (فالونک) به منظور قرار گیری حیوانات در معرض ذرات کربن سیاه با قطر کمتر از 10 میکرون استفاده گردید. پروتکل تمرین هوازی با 50 درصد بیشینه سرعت هر گروه به مدت 4 هفته انجام شد و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و قرارگیری در معرض ذرات کربن سیاه حیوانات قربانی شدند. با استفاده از تکنیک real time-pcr بیان ژن tlr4، nf-κb و tnf-α در بافت ریه موش ها مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین تغییر توده بدن حیوانات قبل و پس از مداخله اندازه¬گیری و مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تعیین معنادار بودن تفاوت بین گروه¬ها و تعامل متغیرها از تحلیل واریانس دو سویه و آزمون تعقیبی lsd و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده گردید.
فریبا بختیاری حمید آقا علی نژاد
چکیده هدف از این مطالعه بررسی اثر مزمن و حاد تمرین مقاومتی تناوبی و تداومی بر il-4 ،il-6 و ifn-? در زنان فعال است. بدین منظور 18 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار دختر سالم با مشخصات میانگین سنی4±24 و قد 5± 163 و وزن 4± 63 کیلوگرم بر اساس تمایل شخصی و به صورت داوطلبانه پس از گرفتن رضایت نامه برای این پژوهش انتخاب شدند. آزمودنی ها بطور تصادفی به دو گروه 6 نفری تجربی (تمرین مقاومتی تناوبی و تداومی) و یک گروه 6 نفری کنترل تقسیم شدند. تمرینات مقاومتی شامل 8 هفته و 3 روز در هفته بود و به صورت دایره ای و به دو شیوه تداومی و تناوبی با بار تمرینی یکسان طراحی شد. نمونه گیری قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از آزمون اول (48 ساعت قبل از شروع تمرینات) آزمون نهایی (48 ساعت بعد از پایان تمرینات)، همانند جلسه اول از از ورید میانی آزمودنی ها به میزان 5 سی سی گرفته شد. از تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. سطوح استراحتی il-4 و il-6 در همه گروه در پایان 8 هفته تمرین افزایش یافتند (p<0.05).، اما سطوح ifn-? کاهش نشان داد (p<0.05). با در نظر گرفتن نوع گروه های تمرینی تغییرات سطوح استراحتی در دو گروه تمرینی برای il-6 و il-4 معنادار نبود (p>0.05).، اما در گروه تناوبی میزان کاهش در سطوح ifn-? در مقایسه با گروه تداومی به طور معناداری بیشتر بود (p<0.05). در بررسی پاسخ های حاد فاکتورهای il-6 و il-4 قبل و بعد از دوره تمرینی بدون در نظر گرفتن نوع گروه تمرینی در بعد از فعالیت حاد و پس از 2 ساعت ریکاوری افزایش معناداری مشاهده شد، اما ifn-? بعد از فعالیت و 2 ساعت ریکاوری کاهش معناداری نشان داد. اما با در نظر گرفتن نوع گروه در پاسخ های حاد پس از دوره تمرینی هیچ گونه تفاوتی در پاسخ های تمامی فاکتورها در بعد از فعالیت و 1 ساعت ریکاوری مشاهده نگردید (p<0.05). در کل بر اساس نتایج تحقیق حاضر تاثیر تمرین تناوبی و تداومی بر بهبود فاکتورهای il-6 و il-4 مشابه بوده است، و تنها سطوح استراحی ifn-? در اثر تمرینات تناوبی کاهش بیشتری نشان داد، اما به دلیل پایین بودن اندازه اثر به نظر نمی رسد که نوع تمرین تداومی و یا تناوبی مداوم قادر باشد التهابی به صورت متفاوتی سطوح استراحتی و یا پاسخ های حاد را تحت تأثیر قرار دهد. واژه های کلیدی: التهاب، سیستم ایمنی، فعالیت مقاومتی، تمرین با وزنه
خبات رحیمی ملکشان حمید آقا علی نژاد
هدف از پژوهش حاضر مقایسه 2d:4d و ارتباط آن با عوامل آمادگی جسمانی در بین دانش آموزان پسر ورزشکار و غیرورزشکار در دو رده سنی ابتدایی (10 تا 12 سال) و متوسطه (13 تا 17 سال) بود. به این منظور 120 دانش آموز (60 نفر ورزشکار و 60 نفر غیرورزشکار) در رده سنی ابتدایی و 200 نفر (100 نفر ورزشکار و 100 نفر غیرورزشکار) در رده سنی متوسطه بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از آزمونهای 20 متر شاتل ران برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی، اندازه گیری ضخامت چربی زیر پوستی برای درصد چربی، خمش به جلو برای انعطاف پذیری، درازونشست و بارفیکس اصلاح شده برای استقامت عضلانی، دوی 20 متر برای سرعت و آزمون 9×4 متر برای چابکی استفاده شد. همچنین طول انگشتان با استفاده از اسکن دست اندازه گیری شد. دادهها با آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون و جزیی در سطح معناداری 0/05p≤ تعیین و کلیه روشهای آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین 2d:4d هر دو دست در دانش آموزان پسر ورزشکار و غیرورزشکار پایه ابتدایی و متوسطه تفاوت معنیداری وجود دارد (0/05 p). به علاوه مشخص شد که بین 2d:4d هر دو دست با عوامل آمادگی جسمانی در دانش آموزان پسر ورزشکار و غیرورزشکار پایه ابتدایی و متوسطه ارتباط معنی داری وجود ندارد (0/05> p).
مرتضی قیوم زاده مینو محرز
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی و فعالیت های ورزشی تفریحی بر میزان cd4 و شاخص های ترکیب بدن بیماران مبتلا به عفونت اچ ای وی در باشگاه یاران مثبت تهران بود.تعداد 31 فرد بیمار پس از اعلام رضایت و کسب جواز از پزشک جهت شرکت در مطالعه به صورت تصادفی به سه گروه تمرین مقاومتی،فعالیت های ورزشی تفریحی و گروه کنترل تقسیم شدند که تعداد بیماران در هر گروه به ترتیب 12 ،13 و 6 فرد بیمار بود.گروه تمرین مقاومتی شامل سه جلسه تمرین در هفته با کش های تراباند و وزن بدن و با تاکید بر عضلات بزرگ بدن صورت پذیرفت. گروه فعالیت تفریحی نیز مشتمل بر ترکیبی از پینگ پنگ،فوتبال دستی ،پرتاب دارت و همچنین تخته نرد بود که داوطبان به ترکیبی از فعالیت های ذکر شده به مدت سه روز در هفته پرداختند
داراب باقری حمید آقا علی نژاد
چکیده ندارد.