نام پژوهشگر: نیره عسکری
محدثه چهکندی نیره عسکری
اپیوئید ها به عنوان موثرترین ضد درد های شناخته شده هستند که در سال های اخیر اثرات ضد التهابی آنها نیز گزارش شده است. نتایج حاصل از مطالعات نشان داده است که اپیوئید ها به جز اثر بر سیستم های درد و ضد دردی، سطوح برخی فاکتورهای بیوشیمیایی خون را نیز دستخوش تغییر می سازند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر مصرف حاد و مزمن مرفین بر برخی فاکتورهای سرمی و بیان ژن های گیرنده های اپیوئیدی مو و کاپا در سطح نخاع موش صحرایی نر در حضور و غیاب التهاب ناشی از کاراژینان است. تزریق مرفین به مدت هشت روز با دوز 10 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن بدن باعث ایجاد تحمل به اثرات ضد دردی گردید. ایجاد التهاب با تزریق ماده ی التهاب زای کاراژینان 5/1% (لامبدا) به صورت کف پایی انجام شد. برای بررسی اثر هورمون های جنسی، گروه هایی از موش های صحرایی های نر گنادکتومی شده و سه هفته پس از جراحی تحت تزریق حاد و مزمن مرفین و نیز التهاب ناشی از کاراژینان قرار گرفتند. پس از استخراج rna و ساخت cdna، تکثیرcdna با استفاده ازپرایمرهای اختصاصی طراحی شده و حاصل شدن تک باند بر روی ژل الکتروفورزبا سایز مورد نظر، بررسی میزان بیان ژن با استفاده از ماسترمیکس سیبرگرین و دستگاه real time pcr صورت گرفت. مقایسه بیان ژن ها با روش ??ct صورت گرفت. سنجش فاکتورهای بیوشیمیایی گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، اوره و اسیداوریک با استفاده از کیتهای سنجش درمان کاو، انجام شد. نتایج مولکولی نشان داد که در کل التهاب ناشی از کاراژینان، و مصرف حاد مرفین موجب افزایش بیان گیرنده های اپیوئیدی مو و کاپا شده است.بعلاوه، مصرف حاد و مزمن مرفین در حضور التهاب ناشی از کاراژینان، موجب کاهش بیان گیرنده ها نسبت به گروهی که کاراژینان را به تنهایی دریافت کرده اند شده است ،نتایج نشان می دهدکه در کل گنادکتومی موجب کاهش اثرات حاد و مزمن مرفین در بیان ژن های مو وکاپا در حضور و عدم حضور التهاب شده است. نتایج سنجش فاکتورهای خونی نیز نشان داد که مصرف مرفین موجب افزایش سطوح گلوکز، کلسترول واوره خون شده در حالی که کارازینان یک نقش مهاری در اثرات مرفین بر این فاکتورها اعمال کرده است. عدم حضور هورمون های جنسی نیز موجب کاهش اثرات تیمارهای مختلف با مرفین در فاکتورهای خونی گروه های مختلف می شود. کلمات کلیدی: هورمون های جنسی، مرفین، التهاب، گیرنده های مو و کاپا، فاکتورهای بیوشیمیایی خون.
مریم هاشمی نسب محمدمهدی یعقوبی
دیابت ملیتوس یک بیماری متابولیک است که در اثر اختلال در ترشح انسولین و یا کاهش پاسخ دهی به انسولین ایجاد می شود. . از دیرباز گیاهان دارویی در درمان بیماری دیابت بکار رفته اند. لذا بررسی علمی اثربخشی و عوارض احتمالی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه خاصیت، آنتی هیپرگلایسمیک و آنتی لیپید پراکسیداتیو عصاره هیدروالکلی میوه گیاه ephedra major همچنین اثر این عصاره بر بیان ژن sglt1 در ژژنوم روده کوچک مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا اثر دوز های mg/kg100 و 300 عصاره بر تست تحمل گلوکز (ogtt) بررسی و موثرترین دوز تعیین شد و به مدت 14 روز به صورت خوراکی تجویز شد. با تزریق استرپتوزوتوسین stz)) mg/kg i.p 60 در موش های صحرایی نر دیابت نوعi القا شد. 7 روز بعد از تزریق stz، موش هایی که گلوکز خون ناشتا آنها بیش از mg/dl 250 بود دیابتی محسوب و به 3 گروه تقسیم شدند وعصاره را با دوزه موثر mg/kg 300 و انسولین به میزان u/rat4 و cc0/5 آب مقطر(حلال عصاره) به مدت 14 روز به روش گاواژ دریافت نمودند. در پایان 14 روز، بعد از بیهوشی کامل حیوانات، خونگیری جهت سنجش فاکتورهای بیوشیمیایی سرم(گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، hdl، کراتینین، alt، ast ) با روش اسپکتروفتومتری با کیت های مربوطه انجام شد ضمنا سطـح mda(شاخص لیپیدپراکسیداسیون) در گـلـبـول-هـای قـرمـز خـون تعیین شد. همین طور بخش های کوچکی از ژژنوم روده کوچک جهت استخراج rna برای بررسی بیان ژن sglt1 به روش real time pcr جدا و به کار گرفته شد. نتایج بدست آمده از تست تحمل گلوکز نشان داد که تجویز حاد عصاره با دوز mg/kg300 به صورت حاد 30 دقیقه پس از تجویز به طور معنی داری سطح سرمی گلوکز را کاهش داد. تیمارموش های دیابتی با عصاره به مدت 14 روز اثری بر سطح سرمی گلوکز خون نداشت ولی میزان تری گلیسرید، کلسترول، vldl، ldl، کراتینین و پراکسیداسیون لیپیدی نسبت به گروه دیابتی به طور معنی داری کاهش و میزان hdl، alt، ast نسبت به گروه دیابتی به طور معنی دار افزایش یافت. بررسی میزان بیان ژن نشان داد که، بیان ژن sglt1 در موش های دیابتی نسبت به نرمال افزایش یافت ولی این افزایش معنی دار نبود همچنین تیمار موش-های دیابتی با عصاره بیان ژن را نسبت به گروه دیابتی افزایش داد ولی این افزایش معنی دار نبود. بنابراین عصاره متانولی گیاه ephedra major دارای خاصیت هیپوگلایسمیک ضعیف بوده ولی خاصیت آنتی لیپیدپراکسیداتیو و آنتی هیپرلیپیدمی بارز می باشد و تجویز 14 روزه آن اختلالی در شاخص عملکرد کلیه به وجود نیاورد ولی آنزیم های کبدی را افزایش داد. ضمنا کاربرد آن در موش های دیابتی به مدت 14 روز بر میزان بیان ژن ناقل سدیم-گلوکز در ژژنوم اثر معنی داری نداشت.