نام پژوهشگر: حمیدرضا قاسمپور

بررسی اثر تنش سرما بر روی دو واریته پیل مک و کلرادو گیاه گوجه فرنگی (lycopersicum esculentum)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  پگاه آزادی چالابه   علیرضا زبرجدی

استرس سرما یکی از مهم ترین استرس های غیرزیستی است که اثرات مخربی در گیاهان بر جای می گذارد و در نتیجه کشاورزی را با مخاطره مواجه می سازد. گیاه گوجه فرنگی (lycopercicon esculentum) یکی از مهم ترین محصولات کشاورزی است که در مقایسه با بسیاری از گونه های گیاهی دیگر، حساسیت بالایی به دماهای پایین (کمتر از 12 درجه سانتی گراد) دارد و در این دما ها صدمات قابل توجهی به آن وارد می شود. در این تحقیق، بررسی تاثیر استرس سرما بر روی 2 واریته پیل مک و کلرادو این گیاه و همچنین بهینه سازی کشت بافت در واریته پیل مک انجام شد. در بخش بررسی تاثیر استرس سرما، میزان فاکتور های مورفو- فیزیولوژیکی (تعداد برگ، گره، فاصله میان گره و نشت یون) و بیوشیمیایی (پرولین و تغییرات پروتئین ها) در شرایط استرس (4 درجه سانتی گراد) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استرس سرما باعث افزایش میزان پرولین (این افزایش در واریته پیل مک بیشتر بوده است) و کاهش فاکتور های فیزیولوژیکی و مقدار پروتئینی در 2 واریته شد. اما تغییری در میزان نشت یون در شرایط استرس در 2 واریته مشاهده نشد. در بخش کشت بافت، بیشترین درصد کالوس دهی در ریز نمونه ساقه چه و در تیمارهای 2,4- d 0.5 mg/l + kin 0.25 mg/lو mg/l kin 0.25+ mg/l 2,4- d 1 بوده است. جهت باززایی غیرمستقیم، کالوس ها به محیط ms با غلظت های ba (0.0, 1, 2 and 5 mg/l ) و iaa در غلظت های (0.0 and 0.5 mg/l) منتقل شدند و بیشترین درصد باززایی مربوط به ریزنمونه ساقه چه و در تیمار ba 1 mg/l + iaa 0.5 mg/lصورت گرفت. در باززایی مستقیم، بیشترین درصد باززایی مربوط به ریزنمونه برگ چه و در تیمار ba 1 mg/l + iaa 0.2 mg/l مشاهده گردید. در هر دو روش باززایی، گیاهچه های تولید شده به محیط طویل شدن (محیط ms فاقد تنظیم کننده رشدی) منتقل و پس از مدتی به شرایط گلدان انتقال داده شدند.

بررسی اثر تنش سرما بر روی صفات فیزیولوژیک ارقام گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  سمیه حسینی نیا   مجتبی تاران

سرما یک محرک تنش زای محیطی است که موجب تغییر در فرآیندهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گیاه می گردد و خسارات اقتصادی زیانباری را در بخش کشاورزی سبب می شود. گیاه گوجه فرنگی گیاهی حساس به سرماست و در شرایط سرما صدمه می بیند. در این تحقیق، اثر تنش سرما بر روی صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک، و همچنین بهینه سازی کشت بافت سه واریته گیاه گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum) شامل: superqueen، nemador و uc-105 انجام شد. در آزمایش اول، اثر تنش سرما (4 درجه سانتیگراد) در شرایط 4، 7، 11 و 21 روزه، صفات نشت الکترولیت، پرولین، تغییرات پروتئینی، تعداد برگ، تعداد گره و فاصله بین گره مورد بررسی قرار گرفت. تغییرات پروتئینی توسط sds-page بررسی شد. در آزمایش اول، طرح به صورت آزمایشات فاکتوریل 3×2 بر پایه طرح کاملاً تصادفی (crd) با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول، تنش سرما شامل s0 (بدون تنش) و s1 (تنش سرما در دمای 4 درجه سانتیگراد) و فاکتور دوم واریته (v) که شامل واریته های v1 (uc-105)، v2 (nemador) و v3 (superqueen) می باشد. در آزمایش دوم، طرح به صورت آزمایشات فاکتوریل 2×3×3 بر پایه طرح کاملاً تصادفی (crd) با سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل تنظیم کننده های رشدی (g) که خود شامل سطوح g0 (بدون تنظیم کننده رشدی)، g1 (1 mg/l 2,4-d + 0.5 mg/l kin) و g2 (2 mg/l 2,4-d + 0.5 mg/l kin) است، واریته (v)، شامل uc-105 (v1)، nemador (v2) و superqueen (v3)، ریزنمونه (e)، شامل ساقه چه (e1) و ریشه چه (e2) می باشد. کالوس زایی در ریزنمونه-های ساقه چه و ریشه چه در محیط کشت ms بدون تنظیم کننده رشد و دو غلظت 2,4-d (1,2mg/l) و تنظیم کننده رشدی کینتین در غلظت 0.5mg/l صورت گرفت. نتایج آزمایش اول نشان داد که تنش سرما موجب افزایش میزان پرولین و نشت الکترولیت گیاه نسبت به شرایط بدون تنش می شود اما میزان رشد (تعداد برگ، تعداد گره و فاصله بین گره) را کاهش می دهد. همچنین مقدار برخی از پروتئین ها کاهش یافته و برخی باندها نیز از بین رفتند. با توجه به نتایج آزمایش اول می توان چنین استنباط کرد که واریته سوپرکوئین تحت تنش نسبت به دو واریته دیگر از میزان نشت یون کمتر و محتوای پرولین بیشتری برخوردار بوده و همچنین میزان پروتئین در باندهای در این واریته نسبت به دو واریته دیگر، تغییرات کمتری را نشان می دهد. در نتیجه، واریته سوپرکوئین نسبت به دو واریته دیگر مقاوم تر است. نتایج آزمایش دوم نیز نشان داد که بیشترین درصد کالوس زایی در ریزنمونه ساقه چه در تیمار 2,4-d 1 mg/l همراه با 0.5 mg/l kin مشاهده گردید.

بررسی جذب و مقاومت به آرسنیک درحضور فسفر بر روی ارقام مختلف گندم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1391
  محمد پرمهر   حمیدرضا قاسمپور

آرسنیک یک شبه فلز سمی است که در اثر فعالیت های منابع طبیعی و یا مصنوعی در خاک افزایش می یابد. این عنصر قابلیت انتقال به گیاهان را دارد و با ورود به زنجیره غذایی باعث تهدید سلامتی انسان می شود. در شمال شرقی شهرستان بیجار واقع در استان کردستان منطقه ایی با آلودگی طبیعی آرسنیک در منابع آب و خاک وجود دارد. در این مطالعه غلظت آرسنیک آب های سطحی (g/lµ52/. تا 48/632)، خاک (mg/kg27/138تا1733) و برخی پارامترهای خاک که بر محتوای آرسنیک خاک و دسترسی زیستی آن برای گیاهان موثر هستند در محدوده 6 روستای شهرستان بیجار بررسی شد. هم چنین به علت کشت غالب گندم در این مناطق و نقش این محصول در زنجیره غذایی انسان، غلظت آرسنیک بخش هوایی (mg/kg 79 /1 تا 23/40 ) و دانه (mg/kg 003/. تا 08/.) اندازه گیری شد. غلظت آرسنیک بخش هوایی در برخی مناطق بالاتر از حد استاندارد تعریف شده و غلظت آرسنیک دانه پایین تر از حد مجاز بود. غلظت آرسنیک در خاک و گیاهان ارتباط مثبتی با هم دارند اما توانایی گیاهان در انباشت این عنصر به ضریب تجمع زیستی و فاکتور انتقال آرسنیک بستگی دارد که مستقل از غلظت آرسنیک خاک است. باتوجه به آنکه کشاورزان برای بهبود حاصلخیزی خاک از کودهای فسفاته استفاده می کنند و از آنجایی که آرسنیک و فسفر از لحاظ شیمیایی مشابه و از طریق ناقلین یکسان وارد ریشه می شوند لذا در مرحله دوم این پژوهش جذب و انتقال آرسنیک در حضور و عدم حضور فسفر برای ارقام سرداری آلوده، سرداری شاهد، پارسی و پیشتاز مورد بررسی قرار گرفت. با افزایش غلظت آرسنیک در گروه های فسفردار و بدون فسفر، کاهش معنی دار غلظت کلروفیل a، b و کلروفیل کل و افزایش معنی دار غلظت پرولین و کربوهیدرات های محلول برای تمام ارقام گندم دیده شد. اما استفاده از فسفر در تیمارهای 5 و 25 میلی گرم بر کیلوگرم آرسنیک اختلاف معنی داری در غلظت کلروفیل a، b، کل، پرولین و کربوهیدرات های محلول در مقایسه با تیمارهای بدون فسفر نشان داد. هر چند در غلظت های 125 و 625 میلی گرم بر کیلوگرم آرسنیک اختلاف معنی داری بین تیمارهای فسفردار و بدون فسفر مشاهده نشد. هم چنین غلظت آرسنیک ریشه بیشتر از بخش هوایی بود. در حضور فسفر سطح آرسنیک ریشه و بخش هوایی کاهش یافت. غلظت آرسنیک دانه نیز برای ارقام گندم به غیر از تیمار 5 میلی گرم بر کیلوگرم در سایر تیمارها بالاتر از حد استاندارد بود. در مرحله سوم به منظور بررسی اثر آرسنیک بر پارامترهای جوانه زنی، بذرهای ارقام مذکور تحت تیمار غلظت های 5 تا 50 میلی گرم بر کیلوگرم آرسنیک قرار گرفتند. نتایج نشان داد با افزایش غلظت آرسنیک کاهش معنی داری در هر یک از پارامترهای جوانه زنی مشاهده شده و غلظت های پایین آرسنیک می تواند در تحریک جوانه زنی نقش داشته باشد. مقایسه پارامترهای جوانه زنی در ارقام گندم نشان داد رقم سرداری آلوده نسبت به سایر ارقام گندم مقاومت بیشتری در برابر تنش آرسنیک دارد. بررسی پارامترهای مورفولوژیک ارقام گندم در تیمارهای فسفردار و بدون فسفر آرسنیک نشان داد با افزایش غلظت آرسنیک کاهش معنی داری در هر یک از پارامترهای مورفولوژیک روی داده و استفاده از فسفات به غیر از وزن سنبله و وزن هزار دانه در سایر پارامترها منجر به افزایش معنی داری نشد.

بررسی اثر آرسنیک بر برخی پارامترهای رشد و پروفایل پروتئینی جمعیت های مختلف (isatis cappadocica)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  لیلا سیاحت شایسته   ناصر کریمی

آرسنیک به عنوان یک شبه فلز سمی از آلاینده های مهم محیطی است که از طریق خاک های آلوده و ریشه وارد گیاهان و زنجیره های غذایی شده و تهدیدی جدی برای سلامتی انسانها محسوب می شود. این عنصر باعث ایجاد تغییرات ساختاری، مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاهان می گردد. با این حال، در برخی از خاک های آلوده به آرسنیک، گونه های گیاهی مقاوم دیده می شود که با دو مکانیسم اجتناب و تحمل، با سمیت فلز مقابله می کنند. امروزه از تکنیک گیاه پالایی به عنوان یک تکنولوژی و علم جدید جهت پاکسازی اکوسیستم ها از مواد آلاینده مانند متالوئید ها و فلزات سنگین استفاده می شود. نظر به اینکه مطالعات قبلی توان بیش انباشگر آرسنیک در گیاه isatis cappadocica را ثابت کرده است، دو جمعیت مختلف جمع آوری شده از مناطق آلوده و غیره آلوده ی isatis cappadocica و گیاه خاکشیر (descurainia sophia) جهت بررسی مقایسه ی مکانیسم های مقاومت و تحمل آنها نسبت به آرسنیک و همچنین بررسی اثر آرسنیک بر برخی پارامترهای فیزیولوژیک و پروفایل پروتئینی آنها انتخاب شدند. لذا در این پژوهش اثر غلظت های مختلف آرسنات سدیم (0 تا 1400 میکرومولار) ابتدا بر پارامترهای مختلف جوانه زنی بذر بررسی شد. سپس تیمارهای (0 تا 1300 میکرومولار) به مدت چهار هفته در شرایط کشت گلدانی در مرحله ی چهار برگی بر جمعیت های مختلف isatis cappadocica و گیاه خاکشیر اثر داده و پارامترهای رشد و فیزیولوژیک و مقدار عنصر آرسنیک تجمع یافته در آنها اندازه گیری شد. در بخش دیگر تحقیق الگوی پروفایل پروتئین در هر دو جمعیت آلوده و غیره آلوده گیاه isatis توسط الکتروفورز دوبعدی بررسی شد. نتایج نشان داد با افزایش غلظت آرسنیک صفت های درصد جوانه زنی، طول ریشه چه، ساقه چه و وزن آنها کاهش یافت. تیمارهای 5 تا 600 میکرومولار آرسنیک اثر معنی داری بر کاهش درصد جوانه زنی دو جمعیت نداشت. در حالی که در گیاه خاکشیر کاهش 78 درصدی صفت جوانه زنی در تیمار 200 میکرومولار آرسنیک مشاهده شد. در تیمارهای 800 تا 1400میکرومولار آرسنیک، مقاومت جمعیت آلوده i. cappadocica بطور معنی داری بیشتر از جمعیت غیره آلوده بود بطوری که در بیشترین سطح تیمار (1400 میکرومولار) درصد جوانه زنی در جمعیت آلوده و غیره آلوده به ترتیب 27 درصد و 4/10 درصد بود. همچنین با افزایش غلظت آرسنیک در محلول غذایی، زیتوده ریشه و ساقه، کلروفیل a، b و کلروفیل کل گیاهان جمعیت غیره آلوده و خاکشیر کاهش معنی داری نشان دادند در حالی که این تیمارها اثر معنی داری بر جمعیت آلوده نداشت. فاکتورهای پرولین بخش هوایی، کربوهیدرات های محلول و پروتئین های محلول کل در هر دو جمعیت آلوده و غیره آلوده افزایش یافتند در حالی که کاهش این فاکتورها در گیاه حساس خاکشیر مشاهده شد. میزان فلز تجمع یافته در بخش هوایی با غلظت آرسنیک رابطه ی مستقیمی داشت. بیشترین مقدار آرسنیک تجمع یافته در بخش هوایی در غلظت 1300 میکرومولار در جمعیت آلوده، غیره آلوده و خاکشیر به ترتیب 76، 69 و 1/7 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک بود. الکتروفورز دوبعدی پروتئین های برگ های تحت تنش آرسنیک نیز نشان دهنده اختلافاتی در شدت نقاط پروتئینی برگ نسبت به گیاهان کنترل بود. 9 لکه ی پروتئینی در جمعیت آلوده و 7 لکه ی پروتئینی در جمعیت غیره آلوده بوسیله تنش تغییر نمودند. در جمعیت آلوده بیان 4 پروتئین افزایش، بیان 1 پروتئین کاهش و4 پروتئین تحت تنش آرسنیک به وجود آمد. در جمعیت غیره آلوده بیان 3 پروتئین افزایش، بیان 3 پروتئین کاهش و1 پروتئین تحت تنش به وجود آمده بود. بنابراین گیاه i. cappadocica یک گیاه بیش انباشگر آرسنیک است و احتمالاً مقاومت بیشتر جمعیت آلوده مستلزم مکانیسم های تطابقی و فیزیولوژیکی بیشتری است که به دلیل تغییرات ژنتیکی در این گیاه، مقاومت بیشتری در برابر غلظت های خیلی زیاد آرسنیک پیدا می کند.

بررسی اثر نفت سفید و گازوئیل بر برخی از پارامترهای مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهانeuropaea salicorniaو persica salicornia
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1392
  نسترن قیاسوند   محمد آقاله

نفت سفید و گازوئیل دو ترکیب مهم از دسته ترکیبات نفتی هستند که به عنوان سوخت در جای جای کره زمین استفاده می شوند. هیدروکربن های نفتی از مهمترین آلاینده های آلی محیط زیست می باشند که به دلیل خصوصیات سمی آن ها، سرطان زایی و ایجاد تغییرات جهش زایی، نگرانی های زیادی نسبت به وجود آن ها در طبیعت وجود دارد. با رشد گیاهان در خاک های آلوده به ترکیبات نفتی، این آلودگی ها از طریق گیاهان وارد زنجیره غذایی شده و تهدیدی برای سلامتی موجودات زنده و انسان تلقی می شوند. برای حذف آلودگی های نفتی از محیط امروزه به روش گیاه پالایی که خود یک روش زیستی است توجه زیادی شده است. هدف از این تحقیق بررسی توانایی گیاه پالایی دو گونه salicornia europaea وsalicornia persica در محیط های آلوده به دو ترکیب نفت سفید وگازوئیل بود. در این آزمایش پس از رسیدن ارتفاع گیاهان به حدود 10 سانتی متر، گلدان ها به گروه های 3 گلدانی (هر تیمار، 3 تکرار) تقسیم شدند. سپس هر هفته 1 بار به آن ها تیمارهای 0، 1، 2، 4و 8 درصد نفت سفید و گازوئیل به طور جداگانه و بر مبنای وزن خشک پرلیت گلدان اضافه شد. سپس فاکتورهای مختلف مورفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی آن ها اندازه گیری شد. در این تحقیق محتوای کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئید، پرولین و قند های محلول سنجیده شد، همچنین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز و آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز و محتوای پراکسید هیدروژن و میزان مالون دی آلدهید نیز اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که میزان طول ساقه دو گونه با افزایش میزان غلظت های مختلف نفت سفید و گازوئیل کاهش پیدا کرد. اما، میزان کاهش طول ساقه در گونه s. europaea کمتر بود و طول ریشه در هر دو گونه در غلظت های بالا افزایش پیدا کرد. میزان افزایش در گونه s. europaea بیشتر بود. این گونه توانست با کاهش کمتر میزان طول ساقه و افزایش بیشتر طول ریشه نسبت به تنش کم آبی ناشی از حضور ترکیبات نفتی در محیط مقابله کند. میزان وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه گیاهان نیز روندی کاهشی داشت، ولی گونه s. europaea مقاوم تر بود. روند کاهشی که در میزان رشد گیاهان مشاهده شد می تواند به دلیل اثرات منفی ترکیبات نفتی بر فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان باشد. در طول تنش ترکیبات نفتی، کاهش میزان آب گیاه می تواند با اثر بر فرآیندهای حیاتی نظیر فتوسنتز، تنفس و تعرق منجر به کاهش رشد گیاه گردد. افزایش غلظت نفت سفید و گازوئیل در محیط رشد گیاهان، محتوای اسمولیت پرولین را در دو گونه افزایش داد ولی این افزایش در گونه s. europaea بسیار چشمگیر بود. بنابراین به نظر می-رسد این گونه برای مقابله با اختلالات فیزیولوژیکی و کمبود آب ناشی از ترکیبات نفتی، سنتز و تجمع پرولین را افزایش داده است. میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان نظیر آنزیم پراکسیداز و آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز در دو گونه افزایش یافت. ولی در گونه مقاوم s. europaea درغلظت های بالای نفت سفید و گازوئیل این افزایش معنی دار بود. بنابراین این گونه احتمالاً با افزایش میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان خود خصوصاً آنزیم پراکسیداز، بر تنش اکسیداتیو ناشی از ترکیبات نفتی غلبه کرد. آنزیم های آنتی اکسیدان در حفظ تعادل سلول های گیاه نقش بسیار مهمی را از طریق واکنش مستقیم با انواع اکسیژن فعال و کاهش شدت استرس اکسیداتیو ایفا می کنند. در کل نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که گونه salicornia europaeaنسبت به ترکیبات نفتی (نفت سفید و گازوئیل) گونه ای مقاوم تر است و می تواند در گیاه پالایی ترکیبات نفتی نقش مهمی داشته باشد.

بررسی اثرتنش خشکی بر روی 2 واریته کالی و ارلی اورابانا گوجه فرنگی(lycopersicon esculentum) با استفاده از تغییرات فاکتورهای فیزیولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  پروانه شهبازی   حمیدرضا قاسمپور

یکی از مهمترین روش های ارزیابی مقاومت به خشکی در واریته های گیاهان زراعی بررسی شاخص های فیزیولوژی و تغییرات متابولیت خاص تحت استرس خشکی در شرایط آزمایشگاهی و مرزعه ای یا گلخانه ای است. استرس خشکی یکی از مهم ترین استرس های غیرزیستی است که اثرات مخربی در گیاهان بر جا می گذارد و در نتیجه کشاورزی را با مخاطره مواجه می سازد. گیاه گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum) یکی از مهمترین محصولات کشاورزی است که در مقایسه با بسیاری از گونه های گیاهی دیگر، حساسیت زیادی به استرس خشکی دارد.

بررسی اثر سطوح مختلف کود ورمی کمپوست و تراکم بر رشد و مواد موثره مرزه تابستانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  سمانه باقری   ناصر کریمی

گیاهان دارویی مهمترین منبع دارویی برای اکثریت جوامع بشری می¬باشند. کیفیت و میزان مواد موثره¬ی این گیاهان به عوامل محیطی و شرایط زراعی آنها بستگی دارد. گیاه مرزه تابستانه (satureja hortensis l) گیاهی است علفی، یک ساله، دارای ساقه¬ای منشعب به طول 10 تا30 سانتی¬متر و دارای خواص ضد ویروسی، ضد التهاب، ضد باکتری، ضد قارچی، ضد اسپاسم، تقویت کننده معده و تسهیل کننده هضم می باشد. این تحقیق با هدف تأثیر سطوح مختلف ورمی¬کمپوست و تراکم بر رشد و میزان مواد موثره گیاه دارویی مرزه تابستانه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اسلام آباد غرب انجام گرفت. بذرها پس از یک ماه کشت در محیط آزمایشگاه به صورت نشاء در آمده و در اواخر اردیبهشت ماه نشاء¬ها به مزرعه منتقل و در کرت¬های به ابعاد 5/1×2 مترمربع در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار کشت شدند. ورمی¬کمپوست به نسبت 0، 5 و 10 کیلوگرم در مترمربع تا عمق 10 تا 15 سانتی¬متر با خاک مخلوط شد و نشاء¬ها با تراکم¬های 8، 10 و 12 بوته در مترمربع کاشت شد. نتایج نشان داد که در تراکم 10 و 12 بوته در مترمربع با افزایش ورمی¬کمپوست، ارتفاع بوته افزایش یافته است، اما در تراکم 8 بوته با افزایش ورمی¬کمپوست در صفت ارتفاع بوته اختلاف معنی¬داری بین تیمارها دیده نشد. در مورد تعداد شاخه جانبی با افزایش ورمی¬کمپوست در تراکم 10 بوته در مترمربع این صفت به مقدار معنی¬داری افزایش یافته است. وزن تر و خشک، در تراکم¬های 10 و 12 بوته با افزایش ورمی¬کمپوست افزایش تقریباً دو برابری داشته اند. افزایش تراکم باعث کاهش میزان کلروفیل شده است و کود ورمی¬کمپوست بر روی این صفت تأثیر معنی¬داری نداشت. عملکرد اسانس مرزه در تراکم 10 بوته و در ورمی¬کمپوست 10 کیلوگرم در مقایسه با عدم استفاده از ورمی¬کمپوست در این تراکم 6/2 برابر افزایش یافته است. اثر متقابل تراکم و ورمی¬کمپوست اثر معنی-داری بر این صفت داشته است. در تراکم 12 و ورمی¬کمپوست متوسط (5 کیلوگرم) بالاترین میزان عملکرد دانه در بوته دیده شده است و در مورد صفت شاخص برداشت نیز در تراکم 12 بوته و ورمی¬کمپوست 5 کیلوگرم بیشترین مقدار وجود دارد. اثر متقابل تراکم و ورمی¬کمپوست بر صفات طول میانگره، درصد اسانس، قطر گره اصلی، تعداد گره ساقه اصلی و عملکرد بیولوژی اثر معنی¬داری نداشته است. با یافته¬های به دست آمده می¬توا ن نتیجه گرفت که ورمی¬کمپوست باعث تغییرات مثبت در اکثر صفات شده است اما اثر تراکم بر بیشتر صفات معنی¬دار نشده است و این ممکن است به این دلیل باشد که تعداد بوته¬ها در واحد سطح در این پژوهش در مورد گیاه مرزه تابستانه کم درنظر گرفته شده است و با تراکم مطلوب فاصله دارد.

مطالعه عملکرد راکتور میکروکانالی در تولید آنزیمی بیودیزل
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده شیمی 1393
  سپیده فهیم   علی رضا حبیبی

چکیده تولید آنزیمی متیل استر از روغن کانولا در سیستم فاقد حلال با استفاده از یک میکرومیکسر مورد مطالعه قرار گرفته است.آنزیم استفاده شده از نوع کاندیدا راگوسا بوده است.از روش رویه پاسخ برای مشخص کردن اثر شرایط ترانس استریفیکاسیون استفاده شده است.نسبت مولی الکل به روغن (x1) و محتوای آب موجود در واکنش (x2) به عنوان متغیرهای مستقل تولید متیل استر در نظر گرفته شده است.یک طراحی مکعب مرکزی برای بهینه سازی واکنش به کاربرده شد.یک مدل چند جمله ای درجه دوم برای مدل سازی نتایج به دست آمده انتخاب شد و آنالیز واریانس anova بیشترین ضریب تعیین r2 با ارزش 0.976 نشان داد.همچنین تطبیق مدل با نتایج تجربی به دست آمد. بهترین عملکرد در بالاترین سطح نسبت مولی(5:1) و محتوای آب 8% وزنی نسبت به وزن روغن به دست آمد. هدف:بررسی تاثیر وجود میکرو میکسر در کاهش زمان و افزایش بازده واکنش ترانس استریفیکاسیون آنزیمی در مقایسه با سیستم ناپیوسته کلاسیک می باشد

بهبود تولید بایودیزل با استفاده از فنر قرار داده شده در میکرو راکتور ازمایشگاهی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده شیمی 1393
  آرش سپهوند   مسعود رحیمی

این مطالعه به برسی و بهینهسازی مقدار کاتالیست هیدروکسیدپتاسیم،دمای واکنس و نسبت مولی متانول به روغن از روغن سویا می پردازد. برای این منظور از روش طراحی ازمایش استفاده شده است. دما،نسبت مولی متانول به روغن و غلظت کاتالیست به عنوان متغیرهای مورد نظر انتخاب شده اند. ماکزیمم درصد خلوص بیودیزل به عنوان تابع هدف تعیین گردیده است. در این ازمایش از یک فنر قرار داده شده در میکروکانال استفاده شده است. جهت پیش بینی درصد خلوص بیودیزل به صورت تابعی از متغیرها از یک مدل درجه دوم استفاده شده است.حالت بهینه درصد خلوص بیودیزل دمای 60 درجه سانتی گراد، درصد وزنی کاتالیست 2/1 % و نسبت مولی متانول به روغن 9:1 بدست امد.

مطالعه گیاه پالایی پساب های نفتی پالایشگاه کرمانشاه به وسیله گیاه گندم
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده فنی 1394
  ایوب گنجی   ناصر کریمی

آلودگی زیست محیطی از جمله مسائلی است که بشر با آن روبرو است. فعالیت های صنعتی، کشاورزی و... باعث ایجاد و افزایش آلودگی درآب وخاک گردیده است. گیاه پالایی یک تکنیک باصرفه اقتصادی، زیست محیطی و علمی است که برای کشورهای درحال توسعه مناسب است و تجارت باارزشی به حساب می آید. متأسفانه علی رغم این پتانسیل، هنوز در برخی از کشورها مانند کشور ما به عنوان یک فناوری استفاده تجاری ندارد. در این پژوهش میزان جذب پساب نفتی پالایشگاه کرمانشاه توسط گیاه گندم مورد ارزیابی قرار گرفته است. گندم یکی از محصولات عمده کشاورزی در این استان بوده و در زمین ها و مراتع اطراف این پالایشگاه کشت می شود. این مسیله موجب می شود تا خواه ناخواه این محصول در تماس با پساب و آلودگی های ناشی از این پالایشگاه قرار گیرد. گیاه گندم با چهار تیمار با غلظت های مختلف و همچنین یک تیمار به عنوان شاهد برای بررسی میزان تاثیر غلظت آلاینده بر رفتار و پارامترهای رشد از جمله میزان کلروفیل و همچنین میزان کربن کلی جذب شده توسط گیاه در مدت زمان چند هفته بررسی شده است. گیاه گندم میزان مقاومت پایینی در برابر میزان آلودگی از خود نشان داد و در نتیجه در میزان غلظت بالای آلاینده میزان کلروفیل کمتری تولید و همچنین در میزان غلظت بالا رشد کمتری داشت. بهترین عملکرد گیاه گندم در غلظت 2 میلی گرم در لیتر مشاهده شد که میزان کلروفیل بیشتر و همچنین جذب مناسب را داشت.

تاثیر سوش های مختلف آگروباکتریوم ریزوژنز (agrobacterium rhizogenes) در ایجاد ریشه های مویی در گیاه دارویی سنبل الطیب (valeriana officinalis)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1387
  شیوا نجفی کاکاوند   حمیدرضا قاسمپور

چکیده ندارد.

مطالعه باززایی و تراریزش به واسطه باکتری agrobacterium rhizogenes در گیاه ختمی (alcea digitata)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1387
  زینب حسینی   حمیدرضا قاسمپور

چکیده ندارد.