نام پژوهشگر: بتول کرامت
بتول کرامت خسرو منوچهری کلانتری
کادمیوم به عنوان آلاینده محیطی و یک فلز سنگین باعث ایجاد سمیت در موجودات زنده می گردد. جاسمونات ها یک گروه از تنظیم کننده های رشد گیاهی می باشند که سبب ایجاد پاسخ های متفاوتی در گیاهان می گردند. در پژوهش حاضر، اثرات متیل جاسمونات (0، 01/0 و 1/0 میلی مولار) و کادمیوم کلراید (0 و 500 میکرو مولار) بر رشد و برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در آزمایش های جداگانه، به صورت (a) تیمار هم زمان متیل جاسمونات و کادمیوم (b) تیمار با تقدم متیل جاسمونات و (c) تیمار گیاهان با تقدم کادمیوم در گیاه سویا مورد مطالعه قرار گرفت. در گیاهان تیمار شده با کادمیوم، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، مقدار کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها در مقایسه با گیاهان کنترل کاهش یافت. کاربرد متیل جاسمونات (به ویژه غلظت 01/0 میلی مولار) در شرایط تیمار هم زمان متیل جاسمونات و کادمیوم (a) و تیمار با تقدم جاسمونات (b)، باعث افزایش وزن خشک و مقدار رنگیزه های فتوسنتزی نسبت به گیاهانی که فقط تحت تیمار کادمیوم بودند گردید. ولی در شرایط آزمایش (c) هیچ کدام از غلظت های متیل جاسمونات نتوانست اثرات منفی کادمیوم را کاهش دهد. علاوه بر این کادمیوم، مقدار مالون دآلدئید، آب اکسیژنه و اتیلن را در برگ و ریشه گیاهان تیمار شده افزایش داد، در حالی که غلظت پایین متیل جاسمونات باعث تخفیف خسارات کادمیوم در شرایط تیمار هم زمان و تیمار با تقدم جاسمونات گردید. کادمیوم دراکثر موارد باعث کاهش مقدار قند و پروتئین در برگ و ریشه گیاهان سویا گردید، اما متیل جاسمونات باعث تعدیل این کاهش در گیاهان تحت تیمار با کادمیوم شد. در هر سه آزمایش انجام شده، تیمار با متیل جاسمونات در غلظت 01/0 میلی مولار باعث افزایش آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی از جمله گلوتاتیون احیا، آنتوسیانین ها و سایر ترکیبات فنلی در برگ گیاهان تیمار شده با کادمیوم گردید. در آزمایشات با شرایط (a) و (b)، متیل جاسمونات باعث کاهش محتوای آسکوربیک اسید و افزایش مقدار دهیدرو آسکوربیک اسید در گیاهان تحت تنش با کادمیوم گردید. هم چنین متیل جاسمونات فعالیت آنزیم های آنتی اکسیداتیو مانند کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز را در این گیاهان افزایش داد. افزایش در مقدار گلوتاتیون، ترکیبات فنلی و آنزیم های آنتی اکسیداتیو نشان دهنده نقش دفاعی این ترکیبات در کاهش میزان گونه های فعال اکسیژن می باشد. بنا بر این، زمان مصرف و غلظت متیل جاسمونات بر موثر بودن آن اثر داشت. به طوری که کاربرد آن در غلظت پایین (01/0 میلی مولار) در آزمایش های (a) و یا (b)، به طور چشم گیری باعث تخفیف اثرات منفی ناشی از تنش کادمیوم می گردد، ولی اگر بعد از اعمال تنش استفاده شود (آزمایش c) اثری بر بهبود صدمات کادمیوم نخواهد داشت.
امین پسندی پور مهری صفاری
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات سالیسیلیک اسید (0، 5، 10، 15 و 20 میکرو مولار) بر جوانه زنی، رشد و فعالیت برخی آنتی اکسیدان های گیاه شنبلیله (trigonella foenum) تحت تنش شوری (0، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار) در شرایط کشت هیدروپونیک انجام گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در محل آزمایشگاه و گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 89-90 انجام شد. نتایج نشان داد که در گیاهان تیمار شده با شوری، درصد و سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن خشک ساقه چه و ریشه چه، محتوای آب نسبی، شاخص پایداری غشاء، مقدار پروتئین، کلروفیل و کاروتنوئیدها در مقایسه با گیاهان شاهد کاهش یافت. این در حالی بود که شوری منجر به افزایش میزان نشت یونی، مالون دآلدئید در اندام هوایی و ریشه، سایر آلدئید ها در اندام هوایی و ریشه، فعالیت کاتالاز، پراکسیداز و پلی فنول اکسیداز گردید. بر طبق نتایج بدست آمده کاربرد سالیسیلیک اسید به ویژه غلظت های 10 و 15 میکرو مولار در شرایط تنش شوری توانست با افزایش ظرفیت سیستم دفاع آنتی اکسیدانی گیاه منجر به افزایش برخی پارامتر های جوانه زنی، وزن خشک و مقدار رنگیزه های فتوسنتزی نسبت به گیاهان شاهد (غلظت صفر سالیسیلیک اسید) گردید. همچنین نتایج نشان داد که کاربرد غلظت 5 میکرو مولار سالیسیلیک اسید تاثیر معنی داری در بهبود شرایط تنش ناشی از شوری در مقایسه با گیاهان شاهد نداشت و غلظت 20 میکرو مولار این ماده با تشدید شرایط تنش، خود منجر به کاهش پارامتر های ذکر شده گردید.
الهام اسدی کرم زهرا اسرار
مس یک ریز مغذی ضروری برای گیاه می باشد، به گونه ای که کمبود آن متابولیسم گیاه را تحت تأثیر قرار می دهد. مقدار زیاد مس باعث ایجاد سمیت در گیاه از طریق ایجاد گونه های فعال اکسیژن می شود. جاسمونات ها یک گروه از تنظیم کننده های رشد گیاهی می باشند که سبب ایجاد پاسخ های متفاوتی در گیاهان می گردند. در پژوهش حاضر، اثرات متیل جاسمونات (0، 5 ،10 و 20میکرومولار) و سولفات مس (0 ، 50 ،100 و200 میکرو مولار) بر رشد و برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاه شاهی مورد مطالعه قرار گرفت. در گیاهان تیمار شده با مس، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، مقدار کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها در مقایسه با گیاهان کنترل کاهش یافت. کاربرد متیل جاسمونات (5 میکرومولار) در شرایط تیمار متیل جاسمونات و مس، باعث افزایش وزن خشک و مقدار رنگیزه های فتوسنتزی نسبت به گیاهانی که فقط تحت تیمار مس بودند گردید. علاوه بر این مس، مقدار مالون دآلدئید، آب اکسیژنه و نشت یونی را در برگ گیاهان تیمار شده افزایش داد، در حالی که غلظت پایین متیل جاسمونات باعث تخفیف خسارات مس در شرایط تیمار جاسمونات گردید. تیمار مس و متیل جاسمونات مقدار قند و پروتئین را در برگ گیاهان شاهی تغییر ندادند. در این پژوهش تیمار با متیل جاسمونات در غلظت 5 میکرومولار باعث افزایش فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز و آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی از جمله آنتوسیانین ها و سایر ترکیبات فنلی در برگ گیاهان تیمار شده با مس گردید. متیل جاسمونات فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان مانند کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز را در این گیاهان افزایش داد. افزایش در مقدار ترکیبات فنلی و آنزیم های آنتی اکسیدان نشان دهنده نقش دفاعی این ترکیبات در کاهش میزان گونه های فعال اکسیژن می باشد. در این پژوهش تیمار مس باعث کاهش محتوای یونهای آهن، منیزیم و روی در اندام هوایی گردید در حالی که کاربرد متیل جاسمونات باعث افزایش این یونها، از طریق افزایش جذب یا انتقال از ریشه به اندام هوایی شد.
مریم براتی زهرا اسرار
در این پژوهش، پتانسیل گیاه پالایی ذرت (zea mays l.cv. sc 704) در پاکسازی محیط آلوده به سرب تحت تیمارهای توام سرب (0، 150و 300 میکرومولار)، سیستئین (0 و 1000 میکرومولار) و edta (0، 500 و 1000 میکرومولار) مورد مطالعه قرار گرفت.کاهش پارامترهای رشد شامل طول، وزن تر و وزن خشک ریشه و اندام هوایی، محتوای کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل وکاروتنوئیدهای گیاه ذرت در اثر کاربرد توام سرب و سیستئین و edta به عنوان کی لیت های طبیعی و مصنوعی آن مشاهده شد. این تیمار توام همچنین موجب افزایش محتوای قندهای احیاکننده ریشه و اندام هوایی گیاه، میزان مالون دآلدئید و سایر آلدئیدهای اندام هوایی و پروتئین های ریشه و اندام هوایی شد. غلظت پراکسید هیدروژن گیاهان تحت تیمار نسبت به گیاهان شاهد افزایش یافت ولی در هر گروه تیماری با افزایش غلظت کی لیت ها، کاهش یافت. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز نیز با افزایش غلظت سرب و کی لیت های آن افزایش یافت. نتایج آنالیز جذب اتمی، افزایش غلظت سرب و ضریب تجمع زیستی ریشه و اندام هوایی گیاه را با افزایش غلظت فلز سنگین و کی لیت های آن در محیط کشت نشان داد. بهترین تیمارها برای افزایش ضریب تجمع زیستی ریشه و ساقه سرب 300، سیستئین 1000،edta 0 میکرومولار؛ سرب 300، سیستئین 1000، edta500 میکرومولار و سرب 300، سیستئین 1000، edta1000 میکرومولار بودند. برخلاف ضریب تجمع زیستی، روند تغییر فاکتور انتقال سرب از ریشه به ساقه در تمامی تیمارها یکسان نبود. بهترین تیمارهای افزاینده فاکتور انتقال، سرب 300، سیستئین 0،edta0 میکرومولار؛ سرب 300، سیستئین 0،edta500 میکرومولار؛ سرب 150، سیستئین0،edta 0میکرومولار و سرب 150، سیستئین 100، edta500 میکرومولار بود.بنابراین کاربرد edta و سیستئین به عنوان کی لیت های مصنوعی و طبیعی سرب، موجب افزایش پتانسیل گیاه پالایی و فراتجمع دهندگی سرب در ذرت بر پایه معیارهای تثبیت و استخراج گیاهی و به منظور پاکسازی محیط های آلوده به این فلز سنگین گردید.
فاطمه دریایی گوکی بتول کرامت
کادمیوم (cd)، بعنوان یکی از فلزات سنگین آلاینده محیط زیست، بر روی فعالیتهای فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاهان تأثیر می گذارد و باعث کاهش تولیدات کشاورزی می شود. این فلز از طریق فرآیندهای صنعتی و کودهای فسفاته وارد محیط زیست و زنجیره غذایی می شود. سلنیوم(se)، بعنوان یک عنصر ضروری، دارای اثرات مفیدی در افزایش تحمّل به تنش های زنده و غیرزنده در گیاهان است. سلنیوم یک جز مهم گلوتاتیون پراکسیداز است که در مکانیسم های دفاعی داخل سلولی بر علیه استرس اکسیداتیو توسط جلوگیری از تشکیل گونه های فعال اکسیژن شرکت می کند. با توجه به اهمیّت اقتصادی گندم ، همچنین بررسی اثرات سمّی کادمیوم بر پارامترهای مورفولوژی و فیزیولوژی گیاه گندم و نیز شناخت اثرات سلنیوم بر کاهش عوامل مخرّب ناشی از تنش کادمیوم در این گیاه، آزمایشاتی در قالب طرح کاملاً تصادفی، با سه تکرار و در دو مرحله نموی (مرحله رشد اولیه گیاه و مرحله برداشت دانه) انجام شد. در این پژوهش از غلظت های 0 ،350 ، 700 میکرومولار کادمیوم بصورت اضافه نمودن به خاک با آب آبیاری و غلظت های 0، 5/1، 3 پی پی اِم سلنیوم به روش اسپری برگی استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که، غلظت 700 میکرومولار کادمیوم سبب کاهش محتوای کلروفیل a، b و کلروفیل کل، کاروتنوئید و نیز کاهش فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز و افزایش میزان نشت یونی ،آنتوسیانین، مالون دآلدئید و سایر آلدئیدها، پروتئین و محتوای پراکسیدهیدروژن و همچنین کاهش وزن تر و خشک گیاهچه و خوشه، کاهش تعداد و وزن دانه و نیز طول و وزن سنبله و تجمع کادمیوم در دانه گردیده در حالیکه کاربرد سلنیوم باعث کاهش میزان نشت یونی، مالون دآلدئید و سایر آلدئیدها و محتوای پراکسیدهیدروژن و افزایش در محتوای کلروفیل a،b ، کلروفیل کل،کاروتنوئید، آنتوسیانین و پروتئین و نیز افزایش در فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز همچنین افزایش وزن تر و خشک گیاهچه و خوشه و نیز افزایش تعداد و وزن دانه ، طول و وزن سنبله و نیز تجمع سلنیوم در دانه در شرایط تنش و غیرتنش شده است. داده های حاصل از سنجش این دو عنصر نشان داد که تحت شرایط 700 میکرومولار کادمیوم، میزان جذب و ذخیره این عنصر در برگ رقم کویر بیشتر از رقم روشن بوده است که فعالیت بیشتر آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز و نیز افزایش محتوای پیگمانهای فتوسنتزی و آنتوسیانین را در پی داشته است. داده های حاصل از سنجش عناصر سلنیوم و کادمیوم نشان داد که تحت شرایط 700 میکرومولار کادمیوم، میزان جذب این عنصر در دانه های دو رقم گندم تقریباً مساوی و حدود 14 برابر مقدار آن در دانه های شاهد شده است، در حالیکه در تیمارهای 3 پی پی ام سلنیوم و 700 میکرومولار کادمیوم، جذب کادمیوم در رقم کویر به میزان3 برابر و در رقم روشن به مقدار 7 برابر شاهد کاهش یافت، همچنین در تیمار 3 پی پی ام se، تجمع این عنصر در دانه های رقم کویر 5/21 برابر و در رقم روشن15 برابر مقدار آن در شاهد بوده، در حالیکه در شرایط تنش cd و غلظت 3 پی پی ام سلنیوم، میزان تجمع se در دانه های رقم کویر 32% (مقدار سلنیوم بدست آمده از دانه در غلظت 3 پی پی ام تقسیم بر مقدار سلنیوم بدست آمده در دانه های شاهد) و در رقم روشن 18% کاهش یافت. نتایج نشان می دهد که رقم کویر توانسته است با انباشتگری بیشتر سلنیوم به میزان 42% در دانه های خود و مصرف آن به میزان 27% بیشتر نسبت به رقم روشن، از خسارات منفی ناشی از تنش کادمیوم کاسته و مقاومت بیشتری در برابر آن نشان دهد.
زینب قلی پور فرخنده رضانژاد
امروزه آلودگی محیط زیست از مسائل مهمی است که جوامع مختلف با آن روبرو هستند . گاز های خروجی از دهانه دودکش های کارخانه ذوب سرچشمه حاوی مقدار زیادی ذرات ریز جامد به صورت معلق هستند که اغلب این ذرات حاوی ترکیبات فلز سنگین می باشند.آلاینده های هوا می توانند به طور مستقیم از طریق برگ ها یا غیرمستقیم از طریق اسیدی شدن خاک بر روی گیاهان تاثیر بگذارند. . آلودگی خاک ها به فلزات سنگین نیز یکی از نگرانی های زیست محیطی عصر حاضر به شمار می رود. عمومی ترین فلزات سنگین که در خاک های مناطق آلوده دیده می شوند به ترتیب شامل سرب، کروم، آرسنیک، روی، کادمیوم، مس و جیوه می باشند.امروزه شناسایی گیاهان مقاوم به آلودگی بسیار اهمیت دارد زیرا یکی از کاربرد های شناسایی این گیاهان کاشت آن ها در مکان های آلوده و صنعتی جهت پاک سازی محیط می باشد. در این مطالعه، از دو گونه ی کاج تهران و کاج سیاه کاشته شده در اطراف کارخانه مس سرچشمه به عنوان گیاهان منطقه آلوده نمونه برداری شد. همچنین باغ کنتوئیه (به فاصله 9 کیلومتری از کارخانه) به عنوان منطقه شاهد انتخاب و از گیاهان آن منطقه نیز نمونه برداری شد. گیاهان دو منطقه از نظر پارامتر های مختلفی نظیر رنگیزه های فتوسنتزی، ترکیبات فنلی، فلاونوئید ها، آنتوسیانین ها، تانن ها، پروتئین، لیگنین و فعالیت آنزیم هایی نظیر کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، گایاکول پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز، فنیل آلانین آمونیا لیاز و کونیفریل الکل دهیدروژناز مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. همچنین ساختار تشریحی برگ گیاهان مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به مقدار بالاتر فلزات سنگین در گیاه کاج سیاه و با توجه به بالاتر بودن فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز، گایاکول پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و فنیل آلانین آمونیالیاز در کاج تهران و واکنش کمتر کاج سیاه می توان نتیجه گرفت که احتمالا کاج سیاه گونه ای مقاوم تر نسبت به کاج تهران است.
کلثوم شمس الدینی بتول کرامت
در گیاهان، فسفر در مقیاس نسبتاً وسیع برای بیوسنتز متابولیت های اولیه و ثانویه مورد نیازاست .فسفر از ترکیبات مهم atp است که انرژی برای فرایند های گیاهی مانند فتوسنتز، تنفس، سنتز پروتئین و جابه جایی مواد غذایی فراهم می کند. جاسمونات ها یک گروه از تنظیم کننده های رشد گیاهی می باشند که سبب ایجاد پاسخ های متفاوتی در گیاهان می گردند. در این پژوهش، اثرات فسفر (0، 2 و4 میلی مولار ) و متیل جاسمونات (0، 50 و100 میکرومولار) بر رشد و تولید متابولیت های ثانویه گیاه فلفل قرمز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر به ویژه غلظت 2 میلی مولار بر بیشتر پارامترها تاثیر مثبت داشت. کاربرد متیل جاسمونات در هیچ کدام از غلظت ها در ارتفاع اندام هوایی و طول ریشه تاثیر نداشته است. بیشتر پارامتر ها از جمله محتوای آنتوسیانین، ترکیبات فنلی و فلاونوئیدها، پروتئین و فعالیت آنزیم pal در برگ در غلظت 50 میکرومولار متیل جاسمونات افزایش بیشتری نسبت متیل جاسمونات 100 میکرومولار در مقایسه با گیاه شاهد نشان دادند. در میوه محتوای آنتوسیانین و ترکیبات فنلی، فعالیت آنزیم pal وca4h در هر دو غلظت متیل جاسمونات در مقایسه با گیاهان شاهد افزایش معنی داری نشان داده اندکه این افزایش در غلظت 100 میکرومولار چشمگیرتر می باشد. نتایج حاصل نشان داد که کاربرد توام متیل جاسمونات 50 میکرومولار با فسفر 2 و4 میلی مولار سبب افزایش وزن خشک و رنگیزه های فتوسنتزی گردید، ولی تیمار توام متیل جاسمونات 100 میکرومولار با فسفر 4 میلی مولار سبب کاهش این پارامترها شد. به علاوه نتایج نشان داد که تیمار توام متیل جاسمونات 50 میکرومولار و فسفر 2 میلی مولار سبب افزایش معنی دار متابولیت های ثانویه و فعالیت آنزیم pal در برگ شدند. متیل جاسمونات100 میکرومولار با فسفر4 میلی مولار نیز سبب افزایش معنی دار متابولیت های ثانویه میوه، فعالیت آنزیم pal در میوه و فعالیت آنزیم ca4h در برگ و میوه گردیدند، اما برهمکنش بین متیل جاسمونات 100 میکرومولار و فسفر 2 میلی مولار سبب کاهش این پارامترها شد.
بتول کرامت عبدالحمید نمکی شوشتری
ازت بعنوان یکی از عناصر مهم مورد نیاز گیاهان مطرح است، این عنصر در سنتز اسیدهای آمینه و اسیدهای نوکلئیک شرکت دارد و با وجودیکه 78 درصد حجم هوا را تشکیل می دهد برای گیاهان عالی غیرقابل استفاده می باشد.مطالعات زیادی روی میکروار گانیسم های تثبیت کننده ازت انجام شده است، یکی از باکتریهایی که اخیرا مورد مطالعه قرار گرفته است آگروباکتریوم تومافاشیس، از خانواده ریز و بیاسه می باشد. برای بررسی نقش این باکتری در تثبیت ازت و اثرات آن بر روی رشد سه رقم یونجه بمی، استرالیایی و آمریکایی از سینوریزوبیومهای nif nod و حامل پاسمید (psrk9) استفاده شد و با نوع وحشی آن نیز مقایسه انجام گرفت.بررسیهای انجام شده در این تحقیق عبارت بودند از:اندازه گیری وزن خشک: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد، در هر سه رقم یونجه، گیاهان وقتی با سینوریزوبیوم حامل پالسمید nifk(psrk9) تلقیح شدند بیشترین افزایش وزن خشک را داشتند. این افزایش در رقم بمی چشمگیرتر بود.اندازه گیری طول اندام هوایی: بررسی نتایج حاصل از آنالیز واریانس در این مورد نشان داد که گیاهان آلوده شده به ifhn، افزایش طول قابل ملاحظه ای نسبت به گیاه کنترل نداشته اند اما طول اندام هوایی در گیاهانی که تحت تاثیر nifk(psrk9) بوده اند در سطح 5 درصد در مقایسه با گیاهان آلوده شده به سایر سینوریزوبیومها افزایش معنی دار نشان داد.شمارش تعداد گره های فعال: نتایج بدست آمده نشان داد که گیاهان آلوده شده به nifk(psrk9) وw.t (psrk9) در مقایسه با گیاهان تحت تاثیر سایر سینوریزوبیومها در سطح 5 درصد افزایش معنی دار نشان می دهند. این افزایش در رقم بمی چسمگیرتر بوده است.اندازه گیری میزان تبدیل استیلن به اتیلن: این آزمایش نشان داد که در گیاهان تحت تاثیر سینوریزوبیومهای حامل پلاسمید بخصوص nifk(psrk9) میزان اتیلن تولید شده افزایش معنی داری با سایر موارد نشان می دهد.اندازه گیری میزان قند احیا کننده ریشه: بررسی نتایج حاصل از انجام این آزمایش نشان داد که بطور کلی گیاهانی که افزایش رشد بیشتری داشتند میزان قند ریشه در آنها کمتر و بیشترین میزان قند موجود مربوط به ریشه گیاهان آلوده شده به nifk و nifh بود.اندازه گیری میزان پروتئین کل ریشه: نتایج حاصل از انجام این آزمایش نشان داد که به تناسب کم شدن میزان قند ریشه میزان پروتئین محلول آن افزایش یافته است. بطوریکه بیشترین میزان پروتئین در ریشه گیاهان آلوده شده به nifk(psrk9) مشاهده شد.اندازه گیری میزان پروتئین کل ساقه: بررسی نتایج بدست آمده نشان داد که در گیاهان آلوده شده به nifh افزایش قابل ملاحظه ای نسبت به گیاهان کنترل نداشتند اما میزان پروتئین در گیاهان تحت تاثیر سینوریزوبیومهای حامل پلاسمید در مقایسه با کنترل افزایش معنی داری داشت.اندازه گیری میزان پروتئین برگ: در این مورد نتایج نشان داد که بیشترین میزان پروتئین در گیاهان تحت تاثیر nifk(psrd9) و w.t(psrk9) موجود می باشد. اما در گیاهان تلقیح شده با nifh افزایش معنی داری از نظر میزان پروتئین برگ درمقایسه با کنترل مشاهده نشد.در نهایت جهت تعیین کیفی پروتئینها از روش الکتروفورز استفاده گردید که نتایج حاصل نشان داد تفاوتی میان اثر سینوریزوبیومها از نظر نوع پروتئینهای ایجاد شده وجود نداشت و فقط مقدار پروتئینها با هم تفاوت نشان داد.نتیجه کلی این تحقیق افزایش رشد آزمایشگاهی بیشتر در یونجه رقم بمی آلوده شده به ifk(psrk9) بود که جهت پیشنهاد این بذر به کشاورزان نیاز به آزمایشات مزرعه ای می باشد.