نام پژوهشگر: احمد ایزدی
احمد ایزدی راهبه امیری
نانولوله های کربنی دارای خواص بسیار زیادی می باشند از جمله: مدول یانگ بالا، استحکام کششی بالا، هدایت حرارتی، رسانایی الکتریکی و خواص نوری. ولی یکی از مشکلات اساسی آنها عدم حلالیت آنها در تمامی حلال های آبی و آلی می باشد که میزان واکنش پذیری و راندمان آنها را به شدت کاهش می دهد. راه حل اصلی برای حل این مشکل عامل دار کردن نانولوله های کربنی می باشد. آنتراکینون اسکلت اصلی رنگهای دیسپرس را تشکیل می¬دهد، این قبیل رنگها درخشندگی و پایداری خوبی داشته و می-توانند به طرق مختلف با نانولوله ها پیوند کووالانسی ایجاد نمایند. بکارگیری ترکیبات دی آزونیوم یکی از روشهای شیمیایی عامل دار کردن نانولوله های کربنی می باشد. در این پروژه ما ابتدا نانولوله های چند دیواره را با 4-آمینو فنل عامل دار کرده، و در ادامه 5،1-دی آمینو آنتراکینون را از طریق واکنش کوپل دی¬آزو به حلقه فنلی کوپل می¬کنیم. سنتز حدواسط فنلی و محصول نهایی به دست آمده توسط روشهای متداول اسپکتروسکوپی نظیر ft-ir، uv-viz، 1hnmr، raman، tga و تصاویر sem تایید گردیده است. مقایسه نتایج به دست آمده نشان می دهد که نانورنگ حاصل از نانولوله های چند دیواره، مقاومت حرارتی بالا و نیز حلالیت بسیار خوبی در حلال¬های آلی و آبی از خود نشان می¬دهد، که این امر موجب بهره گیری از خواص منحصربفرد نانوتیوب های کربنی به عنوان یک رنگ با کارآیی بالا در صنایعی از قبیل کامپوزیت، رنگ و رزین، نساجی و ... می¬شود.
احمد ایزدی علی آقاگل زاده
یک نوع انتخاب همسایگی متمایز از روش¬های مشابه دیگر برای استخراج خصوصیات هم-بستگی آماری برای ضرایب تبدیل در نظر گرفته شده است که منجر به تعمیم سنجش فشرده چند-متغیره یک¬بعدی به دو¬بعدی شده و در نهایت با اعمال یک الگوریتم باز¬سازی دنباله¬ای، باز¬سازی از ضرایب تبدیل خواهیم داشت. از یک مدل ترکیبی احتمال چند¬متغیره نیز به عنوان توزیع اولیه ضرایب تبدیل، که از آن در الگوریتم باز¬سازی استفاده می¬شود، در نظر گرفته شده است. انتخاب حوزه تبدیل مناسب، در¬نظر¬گرفتن همبستگی آماری بین ضرایب و تعمیم سنجش فشرده چند¬متغیره یک¬بعدی به دو¬بعدی و هم¬چنین نوع انتخاب همسایگی و ابعاد آن منجر به باز¬سازی بهتر ضرایب از لحاظ psnr و نیز بهبود زمان اجرایی در مقایسه با بسیاری از روش¬های برگزیده دیگر می¬باشد.¬
امیرحسین خصوصی احمد ایزدی
هدف از تحقیق حاضر طراحی الگوی ارتقای بهره وری نیروی انسانی در پژوهشگاه مواد و انرژی کرج است. در پژوهش حاضر پس از مطالعه ادبیات موضوع ابتدا مدل مفهومی تحقیق تدوین شد.برای انجام این مطالعه که از نوع توصیفی - پیمایشی می باشد کلیه کارکنان پژوهشگاه به عنون جامعه آماری استفاده شده است و حجم نمونه 160 نفر تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شده است. نتایج مدلسازی نشان داد که از میان ابعاد موثر بر ارتقای بهره وری نیروی انسانی از نظر کارکنان سازمان به ترتیب عوامل مدیریتی ، عوامل سازمانی و عوامل فردی مورد توجه قرار گرفته است.
مریم عبدالکریمی احمد ایزدی
این تحقیق به منظور بررسی نقش سازمان یادگیرنده در بهره وری شرکت دولتی خطوط لوله و مخابرات نفت ایران اجرا شده است. لذا ابتدا دو مفهوم سازمان یادگیرنده و بهر ه وری شامل دو بعد کارایی و اثربخشی بررسی گردیده و در ادامه وضعیت مشخصه های سازمان یادگیرنده و مولفه های بهره وری در شرکت مورد مطالعه در شرایط کنونی اندازه گیری و رابطه بین آنها مشخص گردیده است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری آن کارکنان ستادی شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران که تعداد آنها 716 نفر می باشد، در نظر گرفته شده است. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از جدول مورگان و کرجسی تعداد 158 نفر شامل 45 زن و 113 مرد از بخشهای متفاوت شرکت تعیین گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. سئوالات بخش سازمان یادگیرنده از پرسشنامه استاندارد مدل 5 بعدی سنگه و سئوالات بخش بهره وری از پرسشنامه های مدل کارکردهای چهارگانه پارسونز (بعد اثر بخشی)و مدل پین پریانگ و سینگ سای (بعد کارایی) اقتباس شده که بر اساس شرایط زمانی و مکانی تعدیل یافته اند. برای سنجش پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ که مقدار آن 0.79 برای بخش سازمان یادگیرنده و 0.86 برای بخش بهره وری می باشد، استفاده شده است. اعتبار محتوایی پرسشنامه با نظرسنجی از استادان و متخصصان تائید شده و برای سنجش روایی سازه آن، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده گردیده است. پرسشنامه های این تحقیق توسط طیف لیکرت نمره گذاری شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی و به کمک نرم افزارهای spss و لیزرل استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد وضعیت شرکت مورد مطالعه از نظر بهره وری و میزان یادگیرندگی مناسب نبوده و بر اساس مدل تحلیل عاملی در حالت ضریب استاندارد و معنا داری، در سطح اطمینان 0.95 ،میان مولفه های مهارت های فردی و اثربخشی از یک سو و الگوهای ذهنی و بهره وری از سوی دیگر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیرهای سازمان یادگیرنده و بهره وری نیز رابطه معنادار می باشد. در پایان نیز پیشنهاد اتی برای حرکت شرکت مو رد مطالعه به سمت یادگیرنده بودن و ارتقاء بهره وری، جهت لحاظ شدن در برنامه ریزی های آتی ارائه گردیده است.
احمد ایزدی مسعود سیدی
چکیده ندارد.