نام پژوهشگر: بهرام دارایی
محمد کریمی بهرام دارایی
هدف از انجام این تحقیق، اجرا و بهینه سازی یک روش ساده، حساس و دقیق کروماتوگرافی مایع با کارکرد عالی(hplc) جهت آنالیز کمی و کیفی همزمان چندین بنزودیازپین (کلردیازپوکساید، دیازپام، کلونازپام، میدازولام، فلورازپام و لورازپام) در نمونه های نوشیدنی های غیرالکلی جهت آنالیزهای قانونی و بالینی می باشد. آماده سازی نمونه ها طی یک مرحله ساده و با تنظیم ph با استفاده از پتاسیم هیدروکساید و فیلتر نمودن آن انجام پذیرفت. جداسازی کروماتوگرافی با استفاده از ستون highchrom c-18 column (250mm×4.6 mm, 5µm) با دمای 45 درجه سانتیگراد و با استفاده از فاز متحرک متشکل از بافر پتاسیم دی هیدروژن فسفات 15 میلی مولارو متانول با نسبت های حجمی 50/50 در شرایط ایزوکراتیک و با سرعت جریان 4/1 میلی لیتر بر دقیقه انجام گرفت. دتکتورuv با طول موج 245 نانومتر انتخاب گردید. منحنی کالیبراسیون برای همه داروها در محدوده 5/0 تا 10 میکروگرم رسم گردید که برای همه ی داروها خطی و دارای ضریب رگرسیون بیشتر از 996/0 بودند. میزان بازیافت مطلق برای کلردیازپوکساید، کلونازپام، دیازپام، فلورازپام، لورازپام و میدازولام به ترتیب در محدوده 13/99 تا 106، 9/94 تا 99، 25/98 تا 7/108، 1/93 تا 69/103، 3/96 تا 6/99 و 96 تا 106 درصد قرار داشت. حداقل مقدار قابل شناسایی برای داروهای کلردیازپوکساید، کلونازپام، دیازپام و میدازولام برابر 01/0 و برای داروهای فلورازپام و لورازپام برابر 02/0 میکروگرم بر میلی لیتر محاسبه گردید. حداقل مقدار قابل اندازه گیری برای داروهای کلردیازپوکساید، کلونازپام، دیازپام و میدازولام برابر 03/0 و برای داروهای فلورازپام و لورازپام برابر 05/0 میکروگرم بر میلی لیتر محاسبه گردید. دقت تغییرات درون روزی و بین روزی برای همه داروها در همه غلظت ها در محدوده 45/0 تا 69/7 درصد بدست آمد. این روش جهت آنالیز نمونه های غیربیولوژیک در سم شناسی قانونی قابل استفاده می باشد.
پوران مخدومی بهرام دارایی
در سالهای گذشته سرطان به عنوان یکی از دلایل شایع مرگ و میر در جوامع بشری مطرح بوده که بواسطه عوامل مختلفی از جمله ژنتیکی، شیمیایی و فیزیکی ایجاد شده و درمان آن با شیوه های گوناگون از جمله جراحی، پرتو درمانی و شیمی درمانی صورت می گیرد. در این میان سرطان کبد به عنوان پنجمین سرطان شایع و سومین علت مرگ ناشی از سرطان، بعلت تشخیص دیرهنگام و عدم درمان قطعی شناخته می شود. مطالعه مکانیسم های درگیر در ایجاد سرطان نشان می دهد، آنزیم سیکلواکسیژناز در ایجاد التهاب، تومور و متاستاز سلول سرطانی دارای نقش است و می تواند از اهداف شیمی درمانی سرطان قرار بگیرد. در این مطالعه آنالوگ های جدید چالکون اپوکسید به عنوان مهارکننده های انتخابی آنزیم cox-2 بر روی رده سلولی سرطان کبد (hepg2) و فیبروبلاست نرمال انسانی مورد مطالعه قرار گرفت. جهت بررسی مهار رشد سلولی، سلولها پس از کشت در پلیت 96 خانه با غلظت های مختلف آنالوگ ها (5، 10، 5/12، 25، 5/37 و 50 میکرومولار) تیمار گردید. بعد از گذشت 48 و 72 ساعت، محیط رویی سلول با محیط کشت حاوی %10 نمک تترازولیوم تعویض و پس از 5 ساعت در طول موج 570 نانومتر مورد خوانش قرار گرفت. نتایج، مهار رشد سلولی را بویژه در رده سلولی hepg2 نشان داد. برای تعیین میزان مهار آنزیم cox-2 توسط آنالوگ ها، سلول ها بمدت 48 و 72 ساعت با غلظت های مختلف آنالوگ ها تیمار شدند و میزان پروستاگلاندین e2 بر اساس پروتکل کیت اندازه گیری شد. نتایج، مهار تشکیل پروستاگلاندین را بویژه در رده سلولی hepg2 نشان داد. اندازه گیری میزان آپوپتوز با استفاده از کیت annexin-v و بر اساس دستورالعمل کیت، نشاندهنده آپوپتوز تاخیری در 48 ساعت و نکروز در 72 ساعت در سلول سرطانی بود. بررسی چرخه سلولی در سلول های تیمار شده با داروها پس از رنگ آمیزی با پروپیدیوم یدید با استفاده از فلوسایتومتری انجام گرفت و یافته ها، توقف سیکل سلولی را در فاز g0-g1 بویژه در رده سلولی hepg2 نشان داد. نتایج حاصل از آزمایشات مختلف نشان دهنده تاثیر بیشتر آنالوگ های چالکون اپوکسید در مقایسه با سلکوکسیب و مهار رشد سلولی hepg2 در مقایسه با فیبروبلاست، بواسطه مهار آنزیم سیکلواکسیژناز 2 می باشد.
جابر ظفری بهرام دارایی
میکروتوبول ها از جمله اهداف موثر در درمان انواع سرطان می باشند. داروهایی که قابلیت مهارتجمع میکروتوبول ها را داشته باشند و یا موجب مهار پلیمریزاسیون توبولین و مانع تجمع میکروتوبول ها شوند، به عنوان داروهای ضد سرطان مورد توجه قرار می گیرند. ترکیبات مختلفی به عنوان مهار کننده ی پلیمریزاسیون توبولین در دسترس بوده و در درمان سرطان کاربرد دارند، یکی از این ترکیبات کمبرتاستاتین است. در این پایان نامه مطالعه ای در مورد خصوصیات گروه جدیدی از آنالوگ های کمبرتاستاتین با اثر مهار کننده ی پلیمریزاسیون توبولین انجام پذیرفت. آنالوگ های کمبرتاستاتین دارای توانایی مهار تکثیر در رده های سلولی مربوط به سرطان رحم (hela) و پستان (mcf7) انسان هستند. رده های سلولی مذکور که از بانک سلول ایران تهیه شدند در معرض غلظت های مختلف آنالوگ های کمبرتاستاتین (10، 25، 40، 50، 60 و 100 میکرو مولار) در زمان های متفاوت ( 24، 48 و 72 ساعت) قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده ی افزایش مرگ ومیر سلولی با افزایش غلظت و زمان است. بر اساس نتایج حاصله از فلوسایتومتری تجمع سلول ها در فاز g2/m در سلول های تیمار شده با آنالوگ های کمبرتاستاتین مشاهده گردید. بررسی فلوسایتومتری با نشانگرهایannexin v وپروپیدیوم یدید نشان داد میزان آپاپتوز در سلول های تیمار شده با آنالوگ های کمبرتاستاتین نسبت به نکروز بیشتر است. تعدادی از این آنالوگ ها قادر به مهار سلول های طبیعی (فیبروبلاست) در فاز g2/m نبودند. این نتایج نشان دهنده ی تأثیر کمتر آنالوگ های جدید در سلول های طبیعی نسبت به سلول های سرطانی است.این مطالعه نشان دهنده تاثیر تعدادی از این ترکیبات در مهار پلیمریزاسیون توبولین می باشد.
مرجان اقوامی جلال پوراحمد
پیش زمینه: دوستاکسل یکی از پرکاربردترین داروها در زمینه شیمی درمانی سرطان به شمار می رود، که این امر به سبب تأثیر شگرف آن در درمان انواع سرطان هاست. تجویز این دارو با عوارض جانبی گوناگونی همراه است. به منظور رفع این عوارض ناخواسته با استفاده از پلیمر زیست تجزیه پذیر پلی لاکتید ـ کو گلیکولاید فرمولاسیون نانوی این ترکیب سنتز شده و مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: نخست هپاتوسیت های بافت کبد موش صحرایی به روش پرفیوژن کبدی با آنزیم کلاژناز جداسازی شدند. سپس سلول ها با غلظت cells/ml106 به فلاسک های ته گرد، غوطه ور در حمام آب oc37 و تحت جو o210? ، n2 85?، co2 5? منتقل گردید. جهت اجتناب از شرایط غیر سمی و یا بسیار سمی در حضور داروها، از غلظت ec50 دوساعته آنها بهره گرفته شد. نتایج: مقایسه روندهای آسیب حاصل از دو ترکیب دوستاکسل و plga ـ دوستاکسل در مدل هپاتوسیت های جداشده موش صحرایی حاکی از دخالت رادیکال های فعال اکسیژن در آسیب وارده به اندامک های درون سلولی می باشد و در مورد هر دو ترکیب افت پتانسیل غشاء میتوکندری، آسیب غشاء لیزوزومی، افت atp و گلوتاتیون درون سلولی، فعال شدن کاسپازها و القاء آپوپتوز مشاهده گردید. نتایج نشان دادند که آنزیم cyp2e1 در القاء آسیب اکسیداتیو در هر دو دارو دخالت مستقیم دارد، در صورتی که آنزیم cyp3a4 دارای نقش سمیت زدا می باشد؛ همچنین روند متیلاسیون در فرایندهای سم-زدایی این ترکیبات به اثبات رسید. از سوی دیگر این دو ترکیب در حضور گلوتاتیون رفتارهای متفاوتی از خود نشان دادند. نتایج نشان دادند که سیلیمارین به صورت معناداری (05/0>p) قادر به کاهش اثرات سمی ناشی از نانوذره حاوی دارو می باشد ولی در مورد داروی آزاد این مطلب صادق نیست. این اثرات را می توان به رفتارهای متفاوت این ترکیب طبیعی مانند مهار آنزیم هایcyp450 و همچنین مهار پروتئین های غشائی که مسئول مقاومت دارویی هستند، نسبت داد.
سید علی هاشمی عبد الامیر علامه
سمیت با استامینوفن باعث ایجاد آسیب های جدی به کبد و کلیه در انسان و مدل های حیوانی می شود، لذا تحقیقات برای یافتن داروها و آنتی دوت های مناسب برای درمان آن حائز اهمیت می باشد. تاکنون فاکتور رشد شبه انسولین نوع یک ،(vegf) اثرات فاکتورهای رشد نظیر، فاکتور رشد اندوتلیال عروق بر سمیت ناشی از استامینوفن گزارش شده است. در این تحقیق ،(scf) و فاکتور سلول بنیادی (igf-i) در اختلالات بافت کلیه، ناشی از استرس اکسیداتیو تحت دوزهای سمی استامینوفن در مدل scf نقش به (n = در گروه های پنج تایی ( 5 ،balb/c حیوانی مطالعه شده است. به این منظور تعداد 75 سر موش ،(apap+scf) scf و توام با (apap) طور مساوی تقسیم شدند و تاثیر تیمار استامینوفن به تنهایی 12 و 24 ساعت) پس از تیمار کشته ،6 ، مورد مطالعه قرار گرفت. موش ها در فواصل زمانی مختلف ( 1 شدند. پس از خون گیری از قلب ، کلیه ها خارج شدند و مطالعات بیوشیمیایی و هیستوپاتولوژی انجام گرفت. سنجش شاخص های آسیب کلیوی شامل میزان گلوتاتیون، پروکسیداسیون لیپیدها، محتوی پروتئین کربونیله و تشکیل کونجوگه استامینوفن با گوتاتیون در بافت، سنجش شاخص های پلاسمایی در بافت، پس (c- kit) scf آسیب بافتی شامل اوره و کراتینین و همچنین سنجش بیان پروتئین گیرنده 300 استامینوفن انجام گرفت. mg/kg bw 450 و g/kg bw از تزریق دوزهای 450 mg/kg bw با توجه به نتایج به دست آمده، میزان گلوتاتیون 12 ساعت پس از تیمار دوز است. میزان (p < 0/ دارای تفاوت معنی دار ( 5 apap+scf و apap استامینوفن، بین دو گروه نسبت به apap پروکسیداسیون لیپید ها و محتوی پروتئین کربونیله، 12 ساعت پس از تیمار، در گروه است، اما تفاوت این شاخص های آسیب اکسیداتیو بین دو (p < 0/ گروه شاهد دارای تفاوت معنی دار ( 05 گروه تیمار معنی دار نیست. همچنین مقایسه میزان کونجوگه گلوتاتیون با استامینوفن بین دو گروه در فواصل زمانی 6 و 12 ساعت پس از تزریق دوز سمی (p < 0/ تیمار، نشان دهنده تفاوت معنی دار ( 05 450 استامینوفن است. در حالی که تفاوت بین دوگروه مذکور، 1 ساعت پس از تیمار معنی mg/kg bw دار نیست. باعث (scf) در مجموع، نتایج به دست آمده در این تحقیق پیشنهاد می کندکه فاکتور سلول بنیادی جبران آسیب های سلولی ناشی از تزریق دوزهای سمی استامینوفن می شود، اما اثرات جبرانی آن از طریق مهار متابولیسم استامینوفن و جلوگیری از آسیب به پروتئین ها و لیپید ها در نمونه های تحت سمیت با استامینوفن اعمال نمی شود، بلکه این اثرات معطوف به تسریع فرایند های جبران آسیب سلولی بعد از ایجاد سمیت می باشد و شناخت مکانیسم های دقیق آن نیازمند تحقیقات بیشتر است.
ندا حمیدی پور بهرام دارایی
سمیت اورانیوم ضعیف شده به عنوان یکی از محصولات جانبی ساخت تسلیحات هسته ای در چند دهه اخیر مورد توجه دانشمندان بوده است. این ترکیب بیش از یک ماده پرتوزا به عنوان یک سم شیمیایی مطرح است و تلاش ها در جهت شناسایی مسیرهای ایجاد سمیت آن همچنان در جریان است.در این مطالعه که با استفاده از سلول های فیبروبلاست پوست انسان انجام شده بود، سمیت سلولی اورانیل بیکربنات مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از افزایش فعالیت متابولیکی سلول در 24 ساعت اولیه تماس و کشندگی وابسته به دوز و زمان در گروه های تیمار شده به مدت 24، 48 و 72 ساعت بود. افت معنی دار گلوتاتیون و افزایش لیپید پراکسیداسیون نشانگر نقش تولید رادیکال های آزاد در سمیت اورانیل بیکربنات بود. علاوه بر این داده های این مطالعه نشان می دهد که مرگ سلولی القا شده به واسطه اورانیل بیکربنات ابتدا به صورت آپاپتوز بوده و با افزایش زمان و دوز به سمت نکروز پیش رفته است. همچنین اثرات مثبت nac در کاهش میزان کشندگی و افزایش چشمگیر میزان مرگ در گروه های پیش تیمار شده با bso نیز نشانگر نقش کلیدی سیستم گلوتاتیون در سمیت این ترکیب می باشد.علاوه بر این تداخلات اورانیل بیکربنات در محیط کشت و همچنین میزان جذب و نشر فلورسنت این ترکیب در محدوده طول موج 600-400 نیز مورد بررسی قرار گرفت.
احسان صحرایی بهرام دارایی
سوءمصرف مت آمفتامین امروزه رو به گسترش می باشد. بسیاری از اثرات سمی این ماده بر سلول های عصبی مشخص گردیده اند. در سنتز غیر قانونی مت آمفتامین عموما از فنیل -2- پروپانون و افدرین به عنوان ماده اولیه استفاده می گردد. در این پایان نامه ناخالصی ها توسط روش کروماتوگرافی گازی با آشکارساز طیف سنج جرمی به صورت کیفی تعیین گردیدند. بر اساس نتایج حاصله ماده 1و2- دی متیل -3- فنیل آزیریدین که ناخالصی شاخص در روش احیا افدرین با اسید هیدرویدیک و فسفر قرمز می باشد در اکثر نمونه ها شناسایی گردید. جهت بررسی اثر ناخالصی ها بر سمیت مت آمفتامین، میزان کمی مت آمفتامین توسط روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا تعیین گردید. در بررسی های سم شناسی ابتدا سلول های هپاتوسیت رت با روش پرفیوژ کبدی توسط آنزیم کلاژناز جدا گردیدند و در مواجهه با غلظت های متفاوت از مت آمفتامین قرار گرفتند. مت آمفتامین خالص و مت آمفتامین همراه ناخالصی ها هر دو به صورت وابسته به زمان و غلظت سبب القا مرگ سلولی گردیدند. در غلظت های 50 و 75 ppm از مت آمفتامین و در زمان های بالای 90 دقیقه تفاوت معناداری (05/0p<) در میزان مرگ سلولی میان گروه مت آمفتامین خالص و مت آمفتامین همراه ناخالصی ها مشاهده گردید. در تعیین مقدار ros تولید شده در سمیت مواد مورد آزمایش از روش فلوسایتومتری استفاده شد و نتایج حاکی از افزایش تولید گونه های فعال اکسیژن ناشی از مت آمفتامین با غلظت ic25 در 5/1 ساعت بود که در این بین اثر افزایشی نمونه ماده روانگردان شیشه بیشتر بود که احتمالاً بدلیل وجود ناخالصی های آن می باشد. مشابه نتیجه ی بالا برای میزان افت پتانسیل غشا میتوکندری با روش فلوسایتومتری حاصل شد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که ترکیبات حاوی مت آمفتامین دارای اثرات سمی بر سلول های کبدی هستند و با افزایش میزان ناخالصی ها، سمیت افزایش می یابد.
زینب کریمی واقف بهرام دارایی
بیماری مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری التهابی اتوایمیون میباشد. سم کوپریزون بطور گسترده ای جهت ایجاد مدلی از بیماری ms در موش مورد استفاده قرار میگیرد. مطالعات نشان دادند که محدودیت کالری دارای اثرات محافظتی بروی سیستم عصبی میباشد. در این مطالعه اثر رژیم غذایی متناوب که نوعی از محدودیت کالری می باشد بروی مدل سمیتی کوپریزون ارزیابی گردید. حیوانات (60 سر موش ماده c57bl6) به 4 گروه اصلی تقسیم بندی شدند: (al treatment(alt که بطور آزادانه و (if treatment(ift که بطور یک روز در میان به مواد غذایی دسترسی داشتند و به مدت 6 هفته میزان 0.4? کوپریزون به غذای آنها اضافه شد و سپس به مدت 6 هفته دیگر کوپریزون از رژیم غذایی آنها حذف گردید (گروه بهبود یا alr و ifr) و دو گروه al و if کنترل. در پایان هفته های 3، 4، 5، 6، 8 و 12 ارزیابی های رفتاری (تست های مشاهدات عملکردی، میدان باز و روتارود) و هیستولوژی (تهیه برش های مغزی از منطقه کورپوس کولازوم و رنگ آمیزی آنها توسط لوگزول فاست بلو) انجام گرفت. حیوانات در گروهift در هفته های 4 و 5 پس از تجویز کوپریزون میزان فعالیت حرکتی و تعادل بیشتری را نشان دادند درحالیکه در هفته 6 تجویز کوپریزون کاهش معناداری را در این دو پارامتر در مقایسه با گروه alt مشاهده شد؛ اما روند بهبود در حیوانات گروه ifr سریعتر بوده بطوریکه حیوانات در این گروه میزان فعالیت حرکتی بیشتری را در مقایسه با گروه alr نشان دادند. مطالعات هیستولوژی نیز افزایش شدت دمیلیناسیون را در حیوانات گروه ift تایید نمود. نتایج بدست آمده نشان دادند اگرچه رژیم غذایی if نتوانست اثرات محافظتی بروی منطقه کورپوس کولازوم ناشی از سمیت کوپریزون داشته باشد اما به طور معناداری بروی جنبه های رفتاری ناشی از سمیت کوپریزون موثر بوده و همچنین موجب افزایش سرعت بهبود در حیوانات تحت مواجهه با کوپریزون گردیده است. مطالعات بیشتر بروی این مدل میتواند نقش احتمالی تاثیر رژیم غذایی if را در بهبود بیماری ms ثابت کند.
ابوالفضل دشتی رحمت آبادی ملیحه سودی
یون کروم به طور گسترده ای در محیط های کاری، فاضلاب های صنعتی و آب وجود دارد. فرم شش ظرفیتی و محلول کروم به طور وسیعی باعث آلودگی محیط زیست می¬گردد و به عنوان یک ترکیب موتاژن، سرطان زا و تراتوژن در انسان و حیوان شناخته میشود. سمیت کروم شش ظرفیتی بر روی ارگان های مختلف از جمله کبد، کلیه و ریه بررسی شده ولی بر روی سمیت عصبی آن مطالعه کافی انجام نگرفته است. کروم بوسیله سیستم های انتقال دهنده ی آنیونی وارد سلول می شود. این سیستم انتقال دهنده به همراه احیاء داخل سلولی کروم باعث تغلیظ کروم در داخل سلول می شوند. زمانی که کروم وارد سلول می¬گردد بوسیله ترکیبات احیاء کننده متنوع داخل سلولی از جمله آسکوبیک اسید، گلوتاتیون و سیستئین احیاء شده و در نهایت به کروم iii تبدیل شده که در طی آن رادیکال¬های اکسیژن تولید می¬گردد. در این مطالعه از نورون¬های گرانول مخچه جهت بررسی سمیت عصبی پتاسیم¬دی¬کرومات استفاده گردید. نورون¬های گرانول مخچه، طبق پروتکل های استاندارد کشت گردید و نورون¬های نابالغ که دو روز از کشت آنها گذشته بود با غلظت¬های مختلف پتاسیم¬دی¬کرومات به مدت 24 ساعت و 5 روز مواجه گردیدند. برای زمان بلوغ از نورون¬هایی که هفت روز از کشت آنها گذشته بود استفاده گردید و این نورون¬ها با غلظت¬های مختلف پتاسیم¬دی¬کرومات به مدت 24 ساعت مواجه شدند. سمیت سلولی در این نورون¬ها با استفاده از روش mtt ارزیابی گردید. میزان گونه¬های فعال اکسیژن، پتانسیل غشای میتوکندری و تاثیر رزمارینیک اسید بر روی نورون¬های بالغ و نابالغ مواجه شده با پتاسیم¬دی¬کرومات مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر این فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و استیل کولین استراز در نورون¬های بالغ مواجه شده با پتاسیم¬دی¬کرومات اندازه¬گیری گردید. بر اساس نتایج بررسی سمیت سلولی مشخص گردید سمیت پتاسیم¬دی¬کرومات در نورون¬های بالغ گرانول مخچه وابسته به زمان نیست و این نورون¬ها در مقایسه با نورون¬های نابالغ به سمیت ایجاد شده توسط پتاسیم¬دی¬کرومات حساس¬تر می¬باشند. پتاسیم¬دی¬کرومات در هر دو زمان(بالغ و نابالغ) باعث ایجاد ros و افت پتانسیل غشاء متوکندری می¬شود که این اثرات در نورون¬های بالغ توسط رزمارینیک اسید مهار می¬شود. علاوه بر این مواجهه با کروم باعث افزایش فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز می¬گردد ولی تاثیری بر روی میزان فعالیت آنزیم استیل کولین استراز ندارد. بنابراین، نتایج بیانگر حساس¬تر بودن نورون¬های بالغ به سمیت پتاسیم¬دی¬کرومات می¬باشد که یکی از مکانیسم¬های این سمیت ایجاد استرس اکسیداتیو در این سلول¬ها می¬باشد که بوسیله رزمارینیک اسید این سمیت کاهش معنی¬داری پیدا می-کند. کلمات کلیدی: پتاسیم¬دی¬کرومات، نورون¬های گرانول مخچه، سمیت عصبی، رزمارینیک اسید
مجید کشاورزی بهرام دارایی
چکیده دوستاکسل یکی از پر¬مصرف¬ترین داروها در شیمی درمانی انواع سرطان به شمار می رود. اما تجویز این دارو عوارض ناخواسته جانبی گوناگونی به همراه دارد، لذا به منظور رفع این عوارض ناخواسته فرمولاسیون نانو-کنژوگه این ترکیب با آلبومین به عنوان فراوانترین پروتئین پلاسما که دارای خصوصیات فیزیکی و شیمیایی منحصر به فردی می¬باشد سنتز گردیده است که در این پایان¬نامه اثرات سمی آن مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا به روش پرفیوژن کبدی با استفاده ازآنزیم کلاژناز هپاتوسیت های بافت کبد رت جداسازی گردیدند. جهت بررسی¬های مکانیسمی سمیت دارو و نانو-کنژوگۀ دارو از غلظت lc50 دو ساعته آنها بهره گرفته شد.جهت اندازه¬گیری میزان تولید گونه های فعال اکسیژن (ros)، افت پتانسیل غشاء میتوکندری(δψm)، درصد سلول های آپوپتوتیک از روش فلوسیتومتری و همچنین از روش های فلوریمتری و لومینومتری برای ارزیابی آسیب غشاء لیزوزوم و میزان ذخایر سلولی atp داخل سلولی بهره گرفته شد. در ادامۀ کار اندازه¬گیری میزان گلوتاتیون داخل سلولی با استفاده از روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری گردید. نتایج حاصل از ارزیابی سم شناسی داروی دوستاکسل و فرمولاسیون آلبومین-دوستاکسل آن حاکی از ایجاد سمیت سلولی بوسیله هر دو ترکیب، همراه با تشدید تولید ros، کاهش میزان δψm، بروز آسیب و ایجاد نشت غشاء لیزوزوم، تخلیه atp داخل سلولی و القاء آپوپتوز می¬باشد. ذخایر گلوتاتیون به میزان بالایی در هپاتوسیت ها مواجهه داده شده با این دارو ها نیز به سرعت اکسید گردید. نتایج نشان دادند که فرمولاسیون نانو-کنژوگه دارو در مقایسه با داروی آزادقدرت سمی بیشتری اعمال کرده و فاکتورهای مورد بررسی سمیت را بیشتر تحت تأثیر قرار داده است. همچنین تماس قبلی هپاتوسیت¬ها با جمع کنندۀ رادیکال هیدروکسیل (مانیتول)، مسدود کننده روزنه mpt(ال-کارنیتین)، تثبیت کننده غشاء لیزوزومی(کلروکین) در این مطالعه حاکی از کاهش معنی دار(05/0>p) در تولید ros، افت پتانسیل غشاء میتوکندری و آسیب غشاء لیزوزومی بعد از درمان با دارو و نانوکنژوگه آن بوده است. واژگان کلیدی: آلبومین-دوستاکسل، دوستاکسل، هپاتوسیت، سمیت سلولی، استرس اکسیداتیو، میتوکندری، لیزوزوم، آپوپتوز.
لیلا محمد نژاد نصرآبادی مریم شکرچی
در سالهای اخیر آنتی بیوتیک ها برای درمان بیماری ها و در صنایع کشاورزی و دامپروری بکار برده شده است و این ترکیبات بصورت آزاد، متابولیزه و محصولات تخریبی در سطح وسیع وارد منابع آب های سطحی، آشامیدنی و خاک می شوند. این پراکندگی آنتی بیوتیک ها در طبیعت سبب بروز مشکلاتی از قبیل تخریب جمعیت میکروبی بومی منطقه ها و ایجاد مقاومت میکروبی به آنتی بیوتیک ها می شود. از طرف دیگر لجن بدست آمده از شبکه های تصفیه آب آشامیدنی که برای غنی سازی خاک استفاده می شوند، سبب آلوده کردن بیشتر اکوسیستم می گردند. تا کنون مجموعه ای از روش های فیزیکی و شیمیائی برای حذف ترکیبات آلی و آنتی بیوتیک ها بکار برده شده است. در این پروژه طراحی و ساخت نانوشیت های گرافن اکسید به منظور تولید جاذب مناسب برای جذب و واجذب آنتی بیوتیک های خانواده بتالاکتام ها و لاکتوزآمید ها که تا کنون بررسی نشده است، مورد تحقیق قرار گرفت و از نظر کینتیک جذب، مدت زمان تماس، ph و دما بررسی شد. برای بررسی و شناسایی نانو ذرات از روش ها و دستگاه های (xrd)، (ft-ir ) و (hplc) استفاده گردید. جهت دستیابی به گرافن اکسید روش استادن مایر استفاده شد. مقایسه بین phهای مختلف نشان داد که بهترین ph برای جذب آمپی سیلین و کلیندامایسین توسط گرافن اکسید به ترتیب 6 و 6/7 می باشد. حداکثر ظرفیت جذب برای آمپی سیلین و کلیندامایسین توسط گرافن اکسید به ترتیب 33/33 و 33/43 (mg/g) درصد گزارش شده است. همچنین کینتیک زمان جذب با بررسی معادله درجه اول و دوم نشان داد که معادله درجه دوم توصیف بهتری برای جذب می باشد. مطالعات معتبر سازی بر روی جذب و واجذب داروهای کلیندامایسین و آمپی سیلین توسط نانوشیت های سنتز شده نشان دهنده حد شناسایی 078/1 و 236/0 و حد تعیین مقدار 268/3 و 715/0 قبل و بعد از تغلیظ برای داروی کلیندامایسین می باشد. این اطلاعات در خصوص آمپی سیلین معادل 98/3 ، 561/1 و 236/0، 078/0(ng/ml) می باشد. حجم نمونه مورد بررسی 100 میلی لیتر بوده و میزان فاکتور تغلیظ برای هر دو دارو 20% در نظر گرفته شد. تکرار پذیری روش برای غلظت های 250 تا 1000 نانوگرم/میلی لیتر محاسبه گردید و معادل 88/2% برای آمپی سیلین و 88/11% برای کلیندامایسین می باشد. میزان بازیافت روش برای کلیندامایسین و آمپی سیلین به ترتیب مقادیر 96/76 و 47/83 % می باشد
ناهید امانی رحیم آبادی ملیحه سودی
تماس انسان با انواع مختلف سموم در محیط زیست ازجمله سموم ارگانوفسفره غیرقابل اجتناب است. شواهد بسیاری در ارتباط بین تماس مزمن با آفت¬کش¬ها و بیماری¬های نورودژنراتیو وجود دارد. کلرپریفوس (cpf) یکی از پرمصرف¬ترین آفت¬کش¬های ارگانوفسفره است که در 40 سال اخیر به طور گسترده برای مصارف کشاورزی، صنعتی و خانگی مورداستفاده قرارگرفته است. cpf اثرات سمی مختلفی روی بسیاری از ارگان¬های پستانداران می گذارد اما هدف اصلی آن cns است.cpf باعث مهار آنزیم ache و درنتیجه تجمع استیل کولین در سیناپس¬ها و اتصالات عصب-عضله می¬گردد. هرچند که بدون شک مهار ache نقش مهمی در سمیت cpf دارد ولی مدارک قابل توجهی وجود دارد که این مکانیسم نمی تواند به تنهایی مسئول طیف وسیع علائم و اختلالات گزارش شده باشد. سمیت تحریکی به واسطه گلوتامات یکی از مکانیسم های غیر کولینرژیک پیشنهادشده برای cpf می باشد. نقش فعالیت گیرنده nmda و سمیت گلوتامات در بیماری¬های نورودژنراتیو ثابت شده است به همین دلیل در این مطالعه سمیت کلرپریفوس در کشت نورون¬های گرانول مخچه و تداخل آن با سمیت گلوتامات بررسی شد. سمیت cpf(1-1000µm) بر روی نورون های کشت داده شده در زمان های بالغ و نابالغ و سمیت گلوتامات بعد از 48 ساعت با آزمون mtt بررسی شد. همچنین، تداخل غلظت های غیر سمی (10 and 100µm) cpf با سمیت گلوتامات در نورون های بالغ ارزیابی شد. برای بررسی اثر مواجهه پنج روزه cpf در حساسیت سلول ها به گلوتامات، در روز دوم نورون ها با غلظت های, 1 and 10 µm cpf و سپس در روز هفتم با غلظت های مختلف گلوتامات مواجه شدند. فعالیت آنزیم ache و میزان تولید ros در غلظت های 1,10,100,500µm کلرپریفوس و همچنین همزمان با گلوتامات اندازه گیری شد. نتایج نشان دادند که نورون های نابالغ نسبت به سمیت cpf حساس تر از نورون های بالغ هستند. گلوتامات سمیتی در نورون های نابالغ ایجاد نکرد؛ بنابراین سمیت cpf در نورون های نابالغ جدا از سمیت گلوتامات است. گلوتامات در نورون های بالغ سمی است و cpf در نورون های بالغ موجب تشدید سمیت گلوتامات شد درحالی که در مواجهه حین تکامل حساسیت نورون ها را کاهش داد. اندازه گیری فعالیت آنزیم ache بعد از تیمار با کلرپریفوس نشان داد که روند مهار آنزیم با روند مرگ سلولی مرتبط نیست. cpf در غلظت¬های سمی به طور معنی داری موجب افزایش ros شد که نشان¬دهنده درگیر بودن استرس اکسیداتیو به عنوان یکی از مکانیسم¬های اصلی سمیت cpf می باشد. ولی در تجویز همزمان با گلوتامات تشدید تولید ros مشاهده نشد.
حبیبه محمودی بهرام دارایی
هدف از این مطالعه ارزیابی استرس اکسیداتیو ناشی از کنژوگه ی دوستاکسل- هیالورونیک اسید(ha-dtx) در سلولهای ایزوله ی کبد رت می باشد. در این آزمایش از lc50,2h برای دوستاکسل(dtx) و هیالورونیک اسید-دوستاکسل(ha-dtx) استفاده شده است. تولید گونه های فعال اکسیژن(ros)، کاهش پتانسیل غشای میتوکندری و میزان ایجاد سلول های آپوپتوزی به روش پیشرفته ی فلوسایتومتری اندازه گیری گردید. نشت غشای لیزوزومی و تخلیه ی atp، به ترتیب، با روش فلوریمتری و بیولومینومتری و همچنین میزان ذخایر گلوتاتیون احیا به روش اسپکتروفتومتری اندازه-گیری شد.یافته های این مطاله نشان می دهند که دوستاکسل کنژوگه با هیالورونیک اسید دارای سمیت بیشتری بر روی سلول های مورد مطالعه بوده که با مرگ برنامه ریزی شده (آپاپتوز) بیشتری همراه بوده است.