چکیده: هدف از این تحقیق پیش بینی "سلامت روان" و "عملکرد شغلی" بر اساس "ویژگی شخصیتی" معلمان دوره ابتدائی منطقه درودزن بوده است. جامعه آماری 170 نفر از معلمان ابتدائی بود که تماماً به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها از طریق سه پرسشنامه سلامت روان(ghq)، عملکرد شغلی پاترسون و ویژگی شخصیتی نئو جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج تحلیل آماری نشان داد بین سلامت روان و عملکرد شغلی معلمان با ویژگی شخصیتی آن ها رابطه معناداری وجود دارد. بین برون گرایی با علائم جسمانی، علائم اضطرابی و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. بین نوروزگرایی و کارکرد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. اما بین پذیرا بودن نسبت به تجربه و توافق پذیری با سلامت روان رابطه معنادار وجود نداشت. بین مولفه های سلامت روان( علائم جسمانی و کارکرد اجتماعی) با عملکرد شغلی رابطه معنادار وجود دارد. بین علائم اضطرابی و علائم افسردگی با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود ندارد. از ابعاد ویژگی های شخصیت، "برون گرایی"، "نوروزگرایی" و "وجدانی بودن" سلامت روان را پیش بینی کردند و برون گرایی و نوروزگرایی عملکرد شغلی را پیش بینی کردند. برداشت کلی از این فرضیه چنین بود که بهترین متغییر پیش بینی کننده برای سلامت روان و عملکرد شغلی، بعد برون گرایی بود. بررسی نتایج بیان گر ضرورت توجه به ویژگی های شخصیتی افراد در گماردن به مشاغل مختلف به خصوص حرفه معلمین می باشد. کلید واژه ها: سلامت روان، عملکرد شغلی، ویژگی شخصیتی.

ژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی با تعهد سازمانی و عملکرد شغلی در کارکنان نمایندگی های شرکت ایران خودرو شهر شیراز می باشد. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان این شرکت (300 نفر) بود. 170 نفر به عنوان نمونه و از طریق روش تصادفی خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شداند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه: رفتار شهروندی سازمانی ، تعهد سازمانی و عملکرد شغلی استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون رگرسیون خطی چند گانه و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بین رفتار شهروندی سازمانی با تعهد سازمانی و عملکرد شغلی ، ابعاد رفتار شهروندی سازمانی با تعهد سازمانی ، ابعاد رفتار شهروندی سازمانی با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد،بین تعهد سازمانی با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود ندارد و همچنین ابعاد رفتار شهروندی سازمانی می تواند تعهد سازمانی و عملکرد شغلی کارکنان را پیش بینی کند.

چکیده شناسایی الگوی رفتاری مدیران،رابطه و تاثیر آن بر فرسودگی شغلی وتنیدگی شغلی کارکنان یکی از مباحث مورد توجه روانشناسی صنعتی وسازمانی در چند دهه گذشته است. این تحقیق با هدف پیش بینی فرسودگی شغلی و تنیدگی شغلی بر اساس سبک های رهبری در کارکنان کارخانه سیمان بهبهان در سال 1389 ،با عنایت به شش سوال تدوین شده است . جامعه مورد مطالعه در این تحقیق 360 نفر از کارکنان کارخانه سیمان بهبهان می باشند که تعداد نمونه مورد تحقیق 186 نفر از کار کنان سیمان بهبهان می باشند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از بین کارکنان سیمان بهبهان انتخاب شده اند ، جهت جمع آوری داده ها واطلاعات این تحقیق از پرسشنامه های توصیف رفتار رهبر،سبک رهبری مشارکتی ، فرسودگی شغلی و فشار زاهای شغلی استفاده شده است .در نتیجه سبک های رهبری آمرانه، حمایتی،مشارکتی می توانند تغییرات فرسودگی شغلی را پیش بینی کنند، و سبک های رهبری حمایتی و مشارکتی می توانند تغییرات تنیدگی شغلی را پیش بینی کنند. کلید واژه ها: سبک های رهبری ، فرسودگی شغلی ، تنیدگی شغلی

این پژوهش به منظور بررسی ارتباط رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز (ساختمان مرکزی)انجام شد.برای سنجش رهبری اخلاقی در این پژوهش از مدل براون و همکارانش که دارای دو بعد فرد اخلاقی و مدیر اخلاقی است وبرای سنجش تعهد سازمانی از مدل تعهد سازمانی آلن و مایر که دارای سه بعد تعهد عاطفی،هنجاری ومستمر می باشد،استفاده شد.جامعه آماری پژوهش را کارکنان رسمی شاغل در ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1389 تشکیل می داد که تعداد آن ها 282 نفر بود.از میان این تعداد براساس فرمول کوکران نمونه ای به روش نمونه گیری طبقه ای 162 نفر انتخاب شد.روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است.به منظور گردآوری داده ها پرسشنامه براون و همکارانش و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایراستفاده شد.تحلیل داده ها حاکی از آن بود که میزان رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی کارکنان از سطح متوسط بالاتر است و بین رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و بین بعد فرد اخلاقی رهبری اخلاقی و هر یک از سه بعد تعهد سازمانی(تعهد عاطفی،هنجاری و مستمر)وهمچنین بین بعد مدیر اخلاقی رهبری اخلاقی وهر یک از سه بعد تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد . بین تعهد سازمانی کارکنان وهر یک از متغیرهای جنسیت و حوزه کاری آنان تفاوت معناداری وجود ندارد و همچنین بین تعهد سازمانی کارکنان و هریک از متغیرهای سابقه خدمت ، سن ،مدرک تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد . بین رهبری اخلاقی مدیران و جنسیت مدیران تفاوت معناداری وجود ندارد و بین رهبری اخلاقی مدیران و مدرک تحصیلی مدیران تفاوت معناداری وجود دارد. واژه های کلیدی : رهبری اخلاقی ، فرد اخلاقی ، مدیر اخلاقی ، تعهد سازمانی ، تعهد عاطفی، تعهد هنجاری، تعهد مستمر

اهمیت روزافزون سرمایه های انسانی و نقش آن در عملکرد سازمانی اقتضا کرده است که تحقیقات زیادی در مورد عوامل مرتبط با سرمایه های انسانی به عنوان مهم ترین منبع و سرمایه سازمانی انجام گیرد. از طرفی یکی از مقولات مهم در بقاء و کارآمدی سازمان ها؛ تامین رضایت شغلی این سرمایه های انسانی است. با توجه با اینکه رضایت شغلی کارمندان عوامل متعددی دارد که یکی از این عوامل شخصیت افراد است؛ تحقیق حاضر در پی یافتن رابطه بین شخصیت و رضایت شغلی می باشد. جامعه تحقیق حاضر تمامی کارکنان شعب بانک ملت شیراز است که جهت گردآوری داده های تحقیق نمونه ای به حجم 208 از جامعه به صورت نمونه گیری خوشه ای - طبقه بندی شده تصادفی انتخاب شدند.آزمودنی ها از پرسشنامه (187 سوالی شخصیت شناسی کتل برای ارزیابی شخصیت و پرسشنامه( 41) سوالی ویسوکی و کروم ( 1994)را تکمیل نمودند. یافته های پژوهش نشان داد در شعب بانک ملت شهر شیراز تمامی ابعاد شخصیت شناسی کتل به جز ابعاد سلطه گری، شکاکی، خیال پردازی، بیمناک و نگران، خودبسنده و مضطرب دارای رابطه مستقیم و معنی داری با رضایت شغلی می باشند و در این روابط خویشتن داری و بی خیال و سرخوشی به ترتیب دارای بیشترین و کم ترین همبستگی با رضایت شغلی می باشد. در کل یافته های پژوهش نشان دهنده اثرات پایدار شخصیت در جنبه های شغلی به خصوص رضایت شغلی کارکنان می باشد.

امروزه هوشمندی رقابتی استکه فعالیتهای مناسب مانند فراهم کردن، مبادله کردن و ارزیابی اطلاعات رقابتی در حیطه تجارت را برای سازمان ها مشخص می کند. داشتن توان رقابتی بالا، اساس بقای سازمان ها می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط مستقیم یا غیر مستقیم استرس نقش، برجستگی هویت نقش، جمع آوری هوشمندی رقابتی و استفاده از هوشمندی رقابتی می باشد. پژوهش حاضر شامل تمامی پرسنل های شرکتهای هواپیمایی شیراز کلیه افراد جامعه 255 نفربه علت محدود بودن به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق ابزار اندازه گیری اطلاعات پرسشنامه است که پس از سنجش روایی و پایایی آن در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از آمار توصیفی مانند فراوانی و درصد و همچنین با توجه به شناسایی ارتباط مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرها از مدل آماری تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان داد که استرس نقش، برجستگی هویت نقش بر جمع آوری از هوشمندی رقابتی کارکنان اثرمستقیم و معنی داری دارند و استرس نقش، برجستگی هویت نقش بر استفاده از هوشمندی رقابتی کارکنان اثرمستقیم و معنی داری دارند. متغیرهای فردی مذکور در حیطه روان شناختی می توانند اثرات معناداری بر بهره وری سازمانها داشته باشند.

هدف از این تحقیق تبیین رابطه کیفیت زندگی کاری و سلامت روانی کارکنان زندان دشتستان بوده است . تحقیق از نوع توصیفی به روش همبستگی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق تمام کارکنان زندان دشتستان به تعداد 155 نفر است که تمام آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و از این تعداد 35 نفر زن و 113 نفر مرد می باشند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق دو پرسشنامه «سنجش کیفیت زندگی کاری با تفکیک مولفه ها و پرسشنامه سلامت روانی» می باشد. یافته های حاصل از نمونه مورد مطالعه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون ساده و تحلیل واریانس مورد آزمون قرار گرفته و نتایج زیر به دست آمد: بین کیفیت زندگی کاری و سلامت روانی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. تمام ابعاد سلامت روانی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی کاری کارکنان می باشند. همچنین بین کیفیت زندگی کاری با سطح تحصیلات افراد رابطه معنی دار وجود دارد، این در حالی است که رابطه سلامت روانی و سطح تحصیلات افراد معنی دار نمی-باشد. بین کیفیت زندگی کاری و سلامت روانی با سابقه کار افراد رابطه معنی داری ندارد.

پژوهش حاضر از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول تأثیر سلامت روانی بر خودکارامدی با نقش واسطه ای باورهای فراشناختی در سازمان آتش نشانی شیراز مورد بررسی قرار گرفت و در بخش دوم جهت پی بردن به تأثیر سلامت روانی بر خودکارامدی جسمانی و تعیین فعالیتهای جسمی مورد نیاز در عملیات امداد و نجات با 63 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه بعمل آمد.جامعه آماری بخش اول را کلیه کارکنان عملیاتی سازمان آتش نشانی شیراز تشکیل میدهند.از بین 400 نفر تعداد 132 نفر به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شده و توسط 4 پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سلامت روانی و باورهای فراشناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از بین 4 بعد سلامت روانی تنها بعد کارکرد اجتماعی با باورهای فراشناختی رابطه معناداری ندارد.همچنین بین خودکارامدی و ابعاد آن با سلامت روانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.از 4 بعد سلامت روانی بعد کارکرد اجتماعی با خودکارامدی جسمانی رابطه معناداری نداشت.یافته ها بیانگر این بود که بین خودکارامدی و ابعاد آن با باورهای فراشناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در این تحقیق متغیرهای جمعیت شناختی نیز مورد بررسی قرار گرفت .نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که از میان متغیرهای جمعیت شناختی ، متغیرهای سن و سابقه خدمت رابطه منفی و معنادار با خودکارامدی جسمانی و خودکارامدی دارند و بین متغیرهای جمعیت شناختی و بقیه متغیرها رابطه معناداری وجود ندارد. تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه نشاندهنده تأثیر زیاد مسائل روحی و روانی بر توانایی های جسمی کارکنان هنگام کار می باشد.علاوه بر آن توانایی های جسمی مورد نیاز برای انجام عملیات امداد و نجات نیز تعیین گردید.

سازمان های امروز برای رسیدن به تعالی و کسب مزیت رقابتی در بازار نیازمند داشتن نیروی کار توانمند می باشند، تا بدین وسیله بتوانند خود را با تحولات و رشد و توسعه ی شتابان جهان امروز همگام سازند. با توجه به این مهم در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بکارگیری سیستم نظام پیشنهادات، منبع کنترل و همجنین خصوصیات جمعیت شناختی افراد با توانمند سازی کارکنان در شرکت گاز استان فارس پرداخته شده و بدین منظور از سه پرسشنامه (منبع کنترل راتر، توانمند سازی اسپریتزر و پرسشنامه ی محقق ساخته ی نظام پیشنهادات) استفاده گردید. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه ها مشخص گردید که افراد از سطح توانمند سازی خوبی برخوردار هستند، همچنین بکارگیری سیستم نظام پیشنهادات تاثیر مثبتی بر توانمند سازی کارکنان دارد ولی رابطه ی معنی داری میان منبع کنترل و توانمند سازی وجود نداشت. یافته های این تحقیق می تواند راهگشای سازمان ها جهت افزایش توانمند سازی کارکنان باشد.

چکیده پژوهش حاضر به امکان سنجی پیاده سازی مهندسی مجدد فرآیندهای کاری با نظرسنجی از خبرگان و کارکنان در شرکت گاز استان فارس( شهرستان شیراز) پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارکنان شرکت گاز استان فارس ( شهرستان شیراز) تشکیل می دهند که تعداد آنها برابر با 265 نفر است. از این میان تعداد 157 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و از پرسش نامه مربوط به مهندسی مجدد فرآیندها به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای، استفاده شد. نتایج حاصل نشان دهنده این است که شرکت دارای آمادگی لازم برای اجرای مهندسی مجدد است و در سطح قابل قبولی برای پیاده سازی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که عوامل سازمانی، مدیریتی و فن آوری اطلاعات مورد بررسی در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. که نشان دهنده تأثیر هر یک از عوامل در میزان آمادگی سازمان برای اجرای مهندسی مجدد فرآیندهای کاری است.

این مطالعه به بررسی رابطه میان فرهنگ مربی گری با فرهنگ رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی کارا در میان کارمندان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس می پردازد و سوال اصلی تحقیق این است که آیا بین فرهنگ مربی گری با فرهنگ رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی کارا رابطه ای وجود دارد یا خیر؟ به منظور تحلیل کمی اطلاعات و نیز جمع آوری و استفاده از دیدگاه ها و نگرش اعضای جامعه آماری از طریق پرسشنامه اقدام گردید پرسشنامه مذکور دارای سه بخش پرسشنامه ارزیابی فرهنگ مربی گری(cca)? پرسشنامه چند عاملی رهبری بس (1985)(mlq)? پرسشنامه ارزیابی فرهنگ سازمانی(ocaq) می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 500 نفر ازکارمندان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس و نمونه مورد مطالعه شامل 151 نفر که 2/30 ? از کل جامعه آماری را تشکیل می دهد که این افراد بوسیله روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. در این تحقیق برای تعیین روایی از آزمون تحلیل ماده استفاده شده و همچنین برای بررسی پایایی طیف های مورد استفاده از ضریب آلفای کرنباخ استفاده شده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss به یارانه انتقال یافت و تجزیه و تحلیل داده ها در دو قسمت انجام شد در بخش اول با استفاده از جداول فراوانی و شاخص هایی نظیر حداقل ?حداکثر? میانگین و انحراف معیار به توصیف داده ها پرداخته شد. در بخش دوم با استفاده از یافته های استنباطی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مرحله به مرحله?فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین مولفه های فرهنگ مربی گری و فرهنگ رهبری تحول آفرین و فرهنگ کارا در سازمان جهاد کشاورزی استان فارس رابطه معناداری وجود دارد .

نیروی انسانی جزءمنابع اصلی سازمان می باشد و نقش مهمی در عملکرد سازمان ایفا می کند ، از آنجائیکه کارمندان در معرض بیماری های مختلف ناشی از کار قرار می گیرند از جمله تنیدگی شغلی و اعتیاد به کارلزوم توجه به سلامت جسمی و روانی ایشان از وظایف اصلی یک سازمان می باشد . در این مطالعه که به منظور بررسی رابطه اعتیاد شغلی ، تنیدگی شغلی و بهره وری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام گرفت ، تعداد 209 نفر از کارمندان به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و توسط سه پرسشنامه اعتیاد شغلی ، تنیدگی شغلی و بهره وری مورد ارزیابی قرار گرفتند . نوع مطالعه توصیفی همبستگی می باشد که در بهار 1389 در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام گردید . نتایج به دست آمده وجود اعتیاد شغلی در میان کارکنان علوم پزشکی را تائید کرد و نشان داد که در میان این معتادان به کار تنیدگی شغلی نیز وجود دارد .همچنین سهم اعتیاد شغلی و تنیدگی شغلی در پیش بینی بهره وری مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج نشان دهنده این بود که سهم و قدرت اعتیاد شغلی در پیش بینی بهره وری بیشتر از قدرت تنیدگی شغلی در پیش بینی بهره وری می باشدو همچنین نتایج به دست آمده گویای این مطلب است که با وجود تنیدگی شغلی سهم اعتیاد شغلی بر میزان بهره وری افزایش می یابد یعنی سهم تنیدگی شغلی بر افزایش بهره وری ناچیز است بنابراین می توان گفت که تنیدگی شغلی می تواند اثرات غیر مستقیمی از طریق اعتیاد شغلی بر بهره وری داشته باشد ، بدین معنا که تنیدگی به تنهایی بر بهره وری اثر مستقیم ندارد و بیشتر از طریق تغییر در سبک کاری خود می تواند بر بهره وری اثرگذار باشد

توانمنسازی مفهومی جدید در ادبیات مدیریت وسازمان است وشاید یکی ازبحث انگیزترین مباحث بوده باشد.نظرات کارشناسان درمورد آن متفاوت وگاهی متناقض می باشد.هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل موثر بر توانمنسازی کارکنان گمرک اصفهان براساس عوامل روانشناختی وسازمانی می باشد. با توجه به اینکه موضوع توانمندسازی ازاولویت های پژوهشی گمرک ایران درسال 90میباشد ،لذاانتخاب این تحقیق براین اساس می باشد

پژوهش حاضر به بررسی رابطه استرس شغلی و عملکرد شغلی با توجه به نقش تعدیل گری هوش هیجانی، در بین 209 نفر از پرستاران بیمارستان های خصوصی شهر شیراز می پردازد. در این مدل استرس شغلی به عنوان متغیر پیش بین، هوش هیجانی به عنوان متغیر تعدیل گر و عملکرد شغلی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات تلفیقی از سه پرسش نامه استرس شغلی، هوش هیجانی و عملکرد شغلی می باشد که، پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ و روایی آنها به روش تحلیل عاملی و تحلیل ماده تعیین شده است. روش نمونه گیری به روش فرمول کوکران انجام گرفته است. به منظور بررسی فرضیه ها و پاسخ به سوال تحقیق، از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه (روش بارون و کنی) و ضریب همبستگی تفکیکی استفاده گردیده است. به طور خلاصه نتایج تحقیق نشان داد که، بین استرس شغلی و مولفه های آن با عملکرد شغلی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد، بین هوش هیجانی و مولفه های آن با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و هوش هیجانی در رابطه بین 4 مولفه از استرس شغلی(فشار بار کاری در رابطه با وقت ناکافی، فشار بار کاری در رابطه با منابع و تعارض اولویت ها، حمایت و درگیری سازمانی و صلاحیت و اعتماد به نفس در نقش) با عملکرد شغلی نقش تعدیل گری دارد و در رابطه بین دو مولفه دیگر استرس شغلی(تضاد خانه/ کار و برخورد با بیماران و خانواده آنها) با عملکرد شغلی هوش هیجانی نقش تعدیل کننده ندارد. در کل، هر چند که در بسیاری از پژوهش ها به نقش کاهش استرس در افزایش عملکرد شغلی توجه شده است، یافته های نوین این پژوهش در توجه به متغیرهای فردی نظیر هوش هیجانی در کاهش استرس شغلی و افزایش عملکرد شغلی بارز می گردد.

توسعه بخش سلامت یکی از مهم ترین دغدغه های هر کشور است، که بدون توسعه نیروی انسانی و باور ایشان به داشتن توانایی انجام کلیه وظایف محول و خلاقیت و نوآوری آنان در کارشان ممکن نخواهد بود. به همین دلیل پژوهش حاضر با استفاده از رگرسیون و تحلیل مسیر در پی بررسی نقش واسطه ای توانمندسازی روانشناختی در رابطه توانمندسازی ساختاری و رفتار نوآورانه پرستاران بیمارستان های شهر شیراز می باشد. 265 نفر از پرستاران بیمارستان های شهر شیراز پرسشنامه های توانمندسازی ساختاری ، توانمندسازی روانشناختی و رفتار نوآورانه را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با نرم افزار لیزرل و spss استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که توانمند سازی ساختاری و توانمندسازی روانشناختی پیش بینی کننده های رفتار نوآورانه بودند و توانمند سازی روانشناختی نقش واسطه را در رابطه توانمندسازی ساختاری و رفتار نوآورانه ایفا می کرد.

چکیده: ارتباطات در بالندگی سازمان ها نقش اساسی دارد .سطح مطلوبی از ارتباطات سازمانی میان افرادمیتواند بستر تعامل سالم وسازنده را برای تعالی انسان وسازمان فراهم آورد.ارتباطات موثر میان کارکنان ومدیران،منجر به وضوح نقش بیشتر وکاهش ابهام نقش درسازمان میشود.بعلاوه انتظارات متناقض در ارتباط با یک نقش در سازمان منجر به کاهش کیفیت ارتباطات خواهد شد.هدف این تحقیق ارائه مدل علی ارتباطات سازمانی و ابهام و تعارض نقش ،با نقش واسطه ای تاب آوری می باشد.نمونه تحقیق شامل200نفر از کارکنان اداری نواحی چهارگانه آموزش وپرورش شیراز میباشد.جهت جمع آوری داده از پرسشنامه های ارتباطات سازمانی کارین وپتلزبرگ (2001)، پرسشنامه کانر ودیویدسون(2003)وپرسشنامه ابهام وتعارض نقش ریزو وهاوس (1970)وجهت تحلیل داده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل وspssاستفاده شد.نتایج نشان داد ارتباطات سازمانی اثر مستقیم بر ابهام نقش کارکنان وتاب آوری اثر مستقیم بر ابهام وتعارض نقش کارکنان دارد.همچنین ارتباطات سازمانی اثر مستقیم بر تاب آوری کارکنان دارد.بعلاوه ارتباطات سازمانی اثر غیر مستقیم بر ابهام وتعارض نقش کارکنان دارد.نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد ،کانال ارتباطات و سبک ارتباطات نقش معناداری در پیش بینی ابهام نقش داشته اند.همچنین سبک ارتباطات و کانال ارتباطات نقش معناداری در پیش بینی تعارض نقش داشته اند.بعلاوه محتوای ارتباطات و سبک ارتباطات نقش معناداری در پیش بینی تاب آوری داشته اند. سازمانها نیازمند ایجاد شرایطی جهت کاهش ابهام و تعارض نقش در بین کارکنان می باشند.بهبود کیفیت ارتباطات میان فردی و همچنین افزایش ارتباطات میان کارکنان و مدیران می تواند کاهش ابهام و تعارض نقش در سازمان و افزایش تاب آوری افراد را به دنبال داشته باشد. واژگان کلیدی:ارتباطات سازمانی،تاب آوری،ابهام وتعارض نقش.

چکیده پژوهش حاضر یک تحقیق همبستگی بوده که هدف آن تبیین رابطه هوش معنوی با رضایتمندی روانی در دانشجویان دختر خوابگاه های خصوصی شهر شیراز می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر خوابگاه های خصوصی شیراز تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب گردیدند. نمونه گیری به صورت تصادفی در 4 خوابگاه انجام شد و تمام دانشجویان آن در این پژوهش شرکت کردند که در مجموع 258 نفر دانشجو را شامل می شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های هوش معنوی بدیع و همکاران و رضایتمندی روانی ریف بود که به طور همزمان در بین دانشجویان توزیع گردید. نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر بدست آمد: نتایج آزمون رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نشان می دهد متغیر مقابله و تعامل با مشکلات بصورت منفی و متغیر خودآگاهی و عشق و علاقه بصورت مثبت قادر به پیش بینی متغیر رضایتمندی روانی می باشد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد رابطه معناداری بین دو متغیر هوش معنوی و رضایتمندی روانی وجود ندارد. بین بعد خودآگاهی و عشق و علاقه از ابعاد هوش معنوی با پذیرش خود از ابعاد رضایتمندی روانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین میزان رضایتمندی روانی در گروه سنی بالاتر از 25 سال بیشتر از گروه سنی تا 20 سال است و میزان رضایتمندی روانی در گروه سنی 21 تا 25 سال نیز بیشتر از گروه سنی تا 20 سال است. کلید واژه ها: هوش معنوی، رضایتمندی روانی، شهر شیراز، خوابگاه دانشجویی.

فوریت های سلامت همیشه در تمام جوامع از عمده ترین دغدغه های سامانه های بهداشت و درمان بوده و نگرش به آن در برنامه توسعه و بهبود کیفیت خدمات رسانی، جایگاه و اولویت ویژه ای دارد. بخش اورژانس یکی از مهم ترین بخش های بیمارستان است که عملکرد آن می تواند تاثیر فراوانی بر عملکرد سایر بخش های بیمارستان و بیماران داشته باشد. تریاژ در بخش های اورژانس، یک سیستم مدیریت بالینی است که در سراسر جهان برای مدیریت ازدحام بیماران در زمان کمبود ظرفیت ومنابع طراحی شده است. با اجرای اصول این سیستم مدیریتی علاوه بریافتن بیماران پرمخاطره در اسرع وقت و انجام اقدامات درمانی لازم برای آنان و مدیریت زمان، شاهد افزایش اثربخشی و کارآیی بخش های اورژانس، بهبود عملکرد بخش های اورژانس، برقراری معیارهای استاندارد برای ارزیابی، استفاده بهینه از منابع کمیاب و محدود و در نهایت مدیریت کیفیت خواهیم بود. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی ابعاد ضروری جهت استقرار سیستم تریاژ در بخش های اورژانس بیمارستان های شهر شیراز، تا حد امکان وضع موجود و همچنین نقاط قوت و ضعف بیمارستان های شیراز در این زمینه شناسایی شده و در نهایت امکان استقرار صحیح و اصولی این سیستم در این بیمارستان ها مورد بررسی قرار گیرد. این تحقیق بر مبنای ماهیت و روش انجام، در گروه تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی قرار گرفته و بر مبنای هدف از جمله تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر مجموعه بیمارستان های خصوصی و دولتی شهر شیراز و روش نمونه گیری بصورت نمونه در دسترس بوده است با توجه به کمبود منابع اطلاعاتی در این زمینه، ابزار گردآورری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای با تعداد 61 سئوال می باشد که مورد تایید 5 تن از متخصصین طب اورژانس قرار گرفته و در بخش پیوست ها موجود می باشد. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های آماری ناپارامتریک فریدمن – ویلکاگسون و آزمون آماری یو - من - ویتنی) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از بررسی داده ها نشان داد که متاسفانه جهت استقرار چنین سیستمی در بیمارستان های تحت بررسی شهر شیراز، کاستی ها و محدودیت هایی وجود دارد که استقرار اصولی و علمی این سیستم را با مشکل مواجه ساخته و یا به عبارتی با شرایط فعلی غیر ممکن می سازد و بنابراین پیشنهاد می شود مدیران به منظور ارتقاء عملکرد بخش های اورژانس خود، در اسرع وقت نسبت به رفع آنها اقدامات لازم را به عمل آورده و بسترهای لازم جهت استقرار صحیح و علمی این سیستم را که در بسیاری از موارد از ضروریات بخش های اورژانس است، فراهم آورند

این پژوهش به منظور بررسی رابطه قابلیت های رهبری سازمان و هدف گرایی سازمانی انجام شد. روش اجرا در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. و جهت بررسی فرضیات پژوهش و شاخص های مربوطه از پرسشنامه کیوی پولد و وادی (2010) برای قابلیت های رهبری، و پرسشنامه دواک (1986)، چین و هانگ (2008) برای هدف گرایی، استفاده شد. این پژوهش در سال 1391 در حوزه ستادی شرکت مخابرات استان فارس انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش مدیران، معاونان و سرپرستان بودند، که با توجه به محدود بودن جامعه آماری از تمام جامعه به عنوان نمونه استفاده شد. برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از شاخص های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی استفاده شد نتیجه پژوهش حاکی از، وجود رابطه معنادار بین قابلیت های رهبری سازمان و هدف گرایی سازمانی است. در فرضیه های فرعی پژوهش، وجود رابطه معنادار بین ابعاد، قابلیت تشخیص موقعیت توسط رهبری، قابلیت ایجاد سازگاری نظام یافته توسط رهبری و قابلیت کنترل بازخورد توسط رهبری و هدف گرایی سازمانی پذیرفته شد؛ اما وجود رابطه معنادار بین قابلیت ایجاد ارتباطات غیر رسمی توسط رهبری و گستره تمرکز رهبری با هدف گرایی سازمانی، پذیرفته نشد. در بررسی ویژگی های جمعیت شناختی وجود تفاوت معنادار بین جنسیت رهبر و هدف گرایی وی مشاهده نشد. اما وجود تفاوت معنادار بین سابقه خدمت رهبری، و سطح تحصیلات رهبر و هدف گرایی وی پذیرفته شد.

چکیده زمینه و هدف: حوادث آتش سوزی ازجمله حوادثی در کشور است که در مقایسه با سایر حوادث، فراوانی نسبی بیشتری دارد و هرساله خسارات جانی و مالی فراوانی را برای افراد به وجود می آورد. هدف از انجام این پژوهش بررسی دانش کارکنان و سیاست گذاری ها نسبت به آمادگی در برابر بحران آتش سوزی در ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی شیراز می باشد. روش بررسی: نوع پژوهش توصیفی غیرآزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز می باشند که یک نمونه 224 نفری برای سنجش دانش از بین کارکنان و یک نمونه 28 نفری برای سنجش سیاست گذاری ها از بین مدیران و کارشناسان بخش مدیریت فنی انتخاب شدند. ابزار سنجش دو پرسشنامه محقق ساخته می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که میانگین نمره پاسخگویان از طیف دانش 8/40 است که کمتر از میانگین نمره طیف یعنی 72 و میانگین نمره پاسخگویان از طیف سیاست گذاری ها 32/23 است که کمتر از میانگین نمره طیف یعنی 36 است و این تفاوت معنی دار است و این نتیجه که دانش و سیاست لازم نسبت به آمادگی در برابر بحران آتش سوزی وجود ندارد قابل تعمیم به کل جامعه آماری است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش ضرورت بازنگری در بنای ساختمان موجود با رویکرد کاهش آسیب پذیری توصیه می شود تا بدین وسیله از بروز خطرات جانی و مالی جلوگیری شود و همچنین برگزاری مانورهای آمادگی و آموزش پرسنل پیشنهاد می شود.

این تحقیق قصد دارد رابطه بین مهارتهای فن آوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و ارتباطات درون سازمانی را در کارخانه های لبنیات سازی( دایتی، آپادا و ارژن) بسنجد. با توجه به توسعه و کاربرد همه جانبه فن آوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در همه سازمانها، سنجش اثرات آن بر جنبه های گوناگون سازمان لازم است. مهارتهای فن آوریهای اطلاعاتی و ارتباطی متغیر مستقل و ارتباطات درون سازمانی متغیر وابسته است و فرضیه های تحقیق، رابطه ابعاد مهارتهای فن آوریها را با ابعاد ارتباطات سازمانی می سنجد. جامعه آماری این تحقیق 300 نفر و حجم نمونه 108 نفر می باشد و افراد نمونه با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. این تحقیق یک تحقیق توصیفی- همبستگی است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارspss و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مراتبی استفاده شده است . نتایج نشان می دهد که کلیه فرضیات مربوط به روابط بین ابعاد متغیر مستقل و وابسته تائید شدند؛ اما نقش تعدیل کنندگی هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی و اداری تائید نشدند.

از جمله عواملی که بر رضایت مندی از زندگی زناشویی تأثیر می گذارد؛ ملاک های انتخاب همسر در افراد می باشد. با عنایت به اهمیت موضوع، هدف کلی این پژوهش پیش بینی رضایت زناشویی براساس ملاک های انتخاب همسر در مولفه های فرایند، بافت و محتوا می باشد. پژوهش حاضر مبنی بر مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. به منظور گردآوری داده ها از 2 پرسشنامه: رضایت زناشویی انریچ و عوامل درگیری زناشویی سامانی استفاده شد که روایی و پایایی آنها مورد تأیید بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوج های کمتر از 5 سال ازدواج در سال 1392 در شهر شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر از زنان و مردان زیر 5 سال ازدواج در شهر شیراز، بدون محدودیت مکانی و منطقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها در 2 سطح آمار توصیفی و استنباطیس با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ماتریس همبستگی پیرسون و رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مدل بافت نگر، فرایند و محتوا به ترتیب درگیری های محتوایی و بافتی به صورت منفی و معنی دار رضایت زناشویی کل می کنند. همچنین عامل درگیری محتوایی به ترتیب بعد، روابط جنسی، موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، حل تعارضات، اوقات فراغت را پیش بینی می کند. عامل درگیری فرایندی به ترتیب بعد، جهت گیری مذهبی، ازدواج و فرزندان و مدیریت مالی و عامل درگیری بافتی به ترتیب بعد، اقوام و دستان و روابط جنسی را پیش بینی می کنند.

یادگیری سازمانی در توسعه هر کشوری نقش بسزایی دارد.پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش تحلیل مسیر در پی بررسی نقش واسطه ای یادگیری سازمانی در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری کارکنان در سازمان ثبت احوال ادارات کل استان فارس می باشد.طرح تحقیق از نوع همبستگی است.حجم نمونه در این پژوهش شامل 200 نفر از کارکنان سازمان ثبت احوال استان فارس می باشد. از پرسشنامه سرمایه اجتماعی،پرسشنامه کیفیت زندگی کاری کارکنان و پرسشنامه یادگیری سازمانی جهت سنجش سازه های مورد نظر استفاده شد.یافته ها نشان می دهند که بین مولفه های سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه معناداری وجود دارد، و یادگیری سازمانی نقش واسطه را در رابطه با سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری کارکنان را ایفاء می کند. نتایج نشان می دهد که سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی سبب بهبود و ارتقای کیفیت زندگی کاری در این مرکز می شود. در واقع سرمایه اجتماعی عامل پیش بین و تعیین کننده در کیفیت زتدگی کاری کارکنان به حساب می آید.

هدف این تحقیق بررسی تاثیر بکارگیری فناوری اطلاعات و توازن بین کار - زندگی است. ابعاد این توازن به شرح ذیل عبارتند از؛ کار، خانواده و دوستان، رشد(بهسازی) شخصی، روابط با اشخاص مهم دیگر و تفریح و اوقات فراغت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز است که تعداد آنها 512 نفر در سال تحصیلی 90-91 می باشد. در این تحقیق برای بدست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای با تسهیم متناسب و از جدول مورگان استفاده شده است. ابزار بکار رفته در این پژوهش شامل؛ پرسشنامه فناوری اطلاعات: برای این منظور از پرسشنامه استاندارد شده سنجش بهره گیری از فناوری اطلاعات مایکل (2005) استفاده شده است و پرسشنامه توازن کار- زندگی: پرسشنامه محقق ساخته است که برای طراحی آن از پیشینه تحقیق و تحقیقات مشابه استفاده شده است. از روش همبستگی پیرسون جهت آزمون فرضیه ها با توجه آزمون نرمال بودن داده های تحقیق استفاده شده است. برای تحلیل یافته های تحقیق از شاخص های آمار استنباطی شامل؛ میانگین، فراوانی، درصد، انحراف معیار و شاخص های آمار استنباطی شامل؛ ضریب همبستگی پیرسون، آزمون فریدمن (f) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین بکارگیری فناوری اطلاعات با توازن بین کار – زندگی بعنوان فرضیه اصلی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین بین فناوری اطلاعات و فرضیه های فرعی به ترتیب یعنی میزان زمان و توجه به مسائل کاری همبستگی مستقیم و معناداری، با میزان زمان و توجه به مسائل خانواده و دوستان همبستگی معکوس و معنادار، با رشد(بهسازی) شخصی همبستگی مستقیم و معنادار، با روابط بین افراد مهم زندگی همبستگی مستقیم و معنادار و با میزان زمان و توجه صرف شده برای تفریح و اوقات فراغت همبستگی معکوس و معنادار وجود دارد. بطور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد بکارگیری فناوری اطلاعات منجر شده تا اعضاء هیئت علمی دانشگاه وقت بیشتری را بطور مطول درگیر مسائل مربوط به کار و پیگیری آنها نمایند و حتی در زمانی که در کنار خانواده و در زمان اوقات فراغت(استراحت) و تعطیلات هستند نیز پیگیر مسائل کاری باشند. لذا فناوری اطلاعات منجر به افزایش صرف وقت بیشتر به مسائل کاری شده و می توان گفت که توازن بین کار – زندگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه را به مخاطره انداخته است.

هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل علّی از رابطه میان هویت سازمانی و تعهد سازمانی با نقش واسطه‏ای فرهنگ سازمانی است. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. نمونه مورد مطالعه را 150 نفر از کارکنان دانشگاه پیام نور شیراز تشکیل می‏دهند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه‏های هویت سازمانی چنی (1982)، پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و میر (2004) و پرسش نامه فرهنگ سازمانی دفت (2000) بود و جهت تحلیل داده‏ها از نرم افزار لیزرل و spss استفاده شد. نتایج نشان داد عضویت و فرهنگ سازمانی اثر مستقیم و معناداری بر تعهد سازمانی دارند، هویت سازمانی نیز دارای اثر مستقیم بر فرهنگ سازمانی کارکنان است. همچنین هویت سازمانی از طریق فرهنگ سازمانی دارای اثر غیر مستقیم بر تعهد سازمانی است. بر این اساس برای بهبود وضعیت تعهد سازمانی کارکنان پیشنهاد می‏شود، تلاش‏های لازم از جانب مدیران در جهت حمایت و مشارکت کارکنان در تصمیم گیری‏های سازمانی و نیز برگزاری جلسات هم‏اندیشی برای ایجاد همسویی برگزار گردد

هدف از این پژوهش، بررسی نقش سیستم های اطلاعات مدیریت با پنج بعد در بهبود بهره وری در شرکت برق منطقه ای فارس بود. جامعه آماری شامل کلیه ی مدیران و کارشناسانی بود که در شرکت برق منطقه ای فارس به نحوی با سیستم های اطلاعات مدیریت در ارتباط بودند. بنابراین پرسشنامه های بهره وری و سیستم های اطلاعات مدیریت میان 140 نفر از آنها توزیع گردید و پس از تکمیل پرسشنامه ها برای تجزیه و تحلیل، داده های گردآوری شده وارد نرم افزار spss گردید و تحلیل یافته ها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که هر چه از سیستم های اطلاعات مدیریت استفاده شود بهره وری نیز افزایش می یابد و این ارتباط از طریق ضریب همبستگی پیرسون) 628/0r= (بود. همچنین از میان ابعاد سیستم های اطلاعات مدیریت به ترتیب افزایش دقت و صحت اطلاعات، افزایش سرعت پردازش و کنترل، افزایش سرعت ذخیره و بازیابی اطلاعات، کاهش هزینه های سازمانی، بهبود ارتباطات و حفظ امنیت سهم معناداری در پیش بینی بهره وری کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس داشته اند. در کل نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت توجه به سیستم های اطلاعات مدیریت در افزایش بهره وری است. کلید واژگان: بهبود بهره وری، سیستم های اطلاعات مدیریت(mis)، فن آوری اطلاعات.

هدف از انجام این تحقیق، بررسی نقش ابعاد مهندسی ارزش بر بهبود عملکرد کارکنان آموزش و پرورش شهر کازرون در سال 1391 است. بدین منظور بر پایه ی مطالعات کتابخانه ایی و بررسی پیشینه ، با توجه به این که این تحقیق به دنبال پیش بینی رابطه بین دو متغیر مورد نظر است، مهندسی ارزش به عنوان متغیر پیش بین با در نظر گرفتن سه بعد درک و شناخت، توصیف رایج ، و موانع موجود مهندسی ارزش و بهبود عملکرد به عنوان متغیر ملاک بر اساس مدل achieve که هفت شاخص برای این متغیر در نظر دارد، تعیین گردید و بدین ترتیب مدل مفهومی تحقیق طراحی شد. حجم نمونه 313 نفر از میان جامعه آماری که شامل 1670 نفر نیروی انسانی زن و مرد شاغل در آموزش و پرورش شهر کازرون بوده، به کمک جدول مورگان و حتی فرمول کوکران تعیین شد و برای تهیه داده های مورد نیاز به کمک پرسشنامه های استاندارد شده و محاسبه پایایی آنها، نمونه ها به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss17 استفاده شد . پس از محاسبه ضریب همبستگی پیرسن میان این دو متغیر و حتی به طور دقیق تر میان متغیر پیش بین با ابعاد متغیر ملاک، رابطه خطی میان آنها اثبات گردید و رگرسیون برای پیش بینی بهبود عملکرد بر اساس مهندسی ارزش به دست آمد. بنابراین نتیجه این بود که به کمک دو بعد توصیف رایج از مهندسی ارزش و رفع موانع موجود در آن می توان تغییرات ایجاد شده در بهبود عملکرد کارکنان را تا حدودی کمی (یعنی 4 درصد) پیش بینی نمود و هر چه به مهندسی ارزش در سازمان توجه بیشتری گردد میزان بهبود عملکرد نیز افزایش می یابد.

تحقیق حاضر به بررسی نقش هوش سازمانی برکارآفرینی از طریق سیستم اطلاعات مدیریت در شعب بانک اقتصاد نوین شیرازمی‏پردازد. طرح تحقیق توصیفی به شیوه پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری مدیران وکارمندان کلیه شعب بانک اقتصاد نوین در شیرازبود که به علت محدود بودن تعداد افراد به صورت سرشماری از کل جامعه آماری برای انجام تحقیق استفاده شده است . داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد(هوش سازمانی آلبرخت(2002)،سیستم اطلاعات مدیریت آهیتوف ونیومن(1998)،کارآفرینی فوکس(2005)) جمع آوری شده‏است.ضرایبkmo و آزمون بارتلت روایی ابزارهای مورد تایید قرارداد. و از آلفای کرونباخ (همسانی درونی) جهت سنجش پایایی استفاده شد. نتایج مرتبط با آزمون فرضیه ها به روش تحلیل مسیر با استفاده از روش معادلات ساختاری ارائه شده است ؛که اثر غیرمستقیم هوش سازمانی برکارآفرینی سازمانی راموردتایید قرارداد. درپایان راهکارهاوپیشنهادهایی درمورد تقویت هوش سازمانی واستفاده بهینه از سیستم اطلاعاتی جهت تقویت کارآفرینی سازمانی ارائه گردیده است.

مقدمه: رهبری از اساسی ترین و کلیدی ترین کارکردهای مدیریت محسوب می شود به طوری که بسیاری از صاحب نظران این عرصه اظهار می دارند که اگر تنها یک عامل وجود داشته باشد که وجه افتراق بین سازمان های موفق و ناموفق باشد، آن عامل رهبری پویا و اثر بخش است. سازمان به عنوان یک سیستم باز با فرآیندهای پیچیده و منابع متنوع (کمی وکیفی) جهت رسیدن به اهداف اصیل خود، نیازمند یک شیوه رهبری اثر بخش و استراتژیهای مناسب جهت حل اختلافات و تعارض های سازمانی می باشد. لذا اداره بخش های مختلف آن مهم و اساسی می باشد. هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های رهبری و مدیریت تعارض در بین مدیران ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 89 می باشد. این پژوهش از نوع مقطعی است که به صورت توصیفی تحلیلی انجام می شود. اطلاعات لازم از طریق دو پرسش نامه (سبک رهبری به روش lpcفیدلر و مدیریت تعارض occi) جمع آوری و توسط نرم افزار spss و آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. جامعه پژوهش را 225 نفر از کارکنان ستادی دانشگاه ذکر شده تشکیل می دادند که نظر خود را در رابطه با سبک های تعارض و رهبری استفاده شده مدیران بیان کردند. نتیجه گیری کلی: نتایج پژوهش نشان داد که (3/53%) مدیران دارای سبک رهبری رابطه گرا و (7/46%)دارای سبک رهبری وظیفه مدار بودند. از نظر استراتژی های مدیریت تعارض، افراد مورد مطالعه به ترتیب استراتژی احتراز، همکاری، مدارا و مصالحه را جهت مقابله با تعارض استفاده می کنند. بر اساس یافته های پژوهش بین استراتژی های همکاری، مصالحه، مدارا با سبک رهبری رابطه مدار، همبستگی مثبت و با سبک رهبری وظیفه مدار همبستگی منفی وجود دارد و هم چنین استراتژی های تسلط و احتراز با سبک رهبری وظیفه مدار رابطه و همبستگی مثبت و با سبک رهبری رابطه مدار همبستگی منفی دارند. کلید واژه ها: سازمان ، سبک رهبری، مدیریت تعارض

این تحقیق با هدف شناخت و بررسی رابطه جو سازمانی و استرس شغلی در کارکنان مراکز درمانی شهرستان داراب انجام گرفته است . جامعه آماری این تحقیق را تمامی کارکنان مراکز درمانی وبیمارستان شهرستان داراب که حدود 400 نفر می باشند تشکیل می داد . تعداد 120 نفر از کارکنان با روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند . داده های لازم جهت این پژوهش با استفاده پرسشنامه توصیف جو سازمانی هالپین و کرافت و پرسشنامه عوامل تنیدگی زایی درون سازمانی کوپر و زیگموند و اسنایت جمع آوری گردید .

توسعه بخش سلامت یکی از مهمترین دغدغه های هر کشور است، که بدون توسعه نیروی انسانی و باور ایشان به داشتن توانایی انجام کلیه وظایف محوّل و حفظ این وضعیت حتی با وجود سخت ترین شرایط کاری، ممکن نخواهد بود. به همین دلیل در این تحقیق سعی شده است تا رابطه بین توانمندسازی روانشناختی و تاب آوری در بین پرستاران بیمارستان های نمازی و شهید فقیهی شیراز بررسی گردد. نمونه آماری این تحقیق شامل 306 نفر از پرستاران بیمارستان های فوق الذکر در 91-1390 می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی توماس و ولتهاُوس و مقیاس تاب آوری بزرگسالان یمدال و همکاران، ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده و جهت استنباط روابط بین متغیّرها، از نرم افزار spss بهره گیری شده است. نتیجه آماری نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین توانمندسازی روانشناختی و تاب آوری وجود دارد.

حفظ سلامت و ارتقای سطح سلامت جامعه زیر بنای مهم توسعه و پیشرفت جامعه در نظر گرفته می شود. به گزارش بهداشت جهانی سلامت 2000، پاسخگویی به عنوان یکی از اهداف نظام سلامت به منظور اندازه گیری عملکرد سیستم سلامت توسعه و گسترش یافته است. آگاهی از میزان پاسخگویی در بخش غیربالینی مراقبت سلامت و رضایت مشتریان از سیستم مربوطه نقش موثری در ارائه خدمات با کیفیت ایفا می کند. یکی از راهکارهای ارتقای پاسخگویی مراقبتهای غیربالینی مراکز بهداشتی- درمانی بررسی دیدگاههای مشتریان و همراهان آنها به عنوان دریافت کنندگان اصلی خدمات از اهمیت بالایی برخوردار می باشد زیرا آگاهی از نظرات و دیدگاه های مراجعین می تواند ارائه دهندگان خدمت را در شناسایی دقیق مشکلات مراجعین یاری نموده و جنبه هایی که نیاز به اصلاح و بهبود دارند را شناسایی نمایند. در این پژوهش ابعاد پاسخگویی از حیطه های روابط بین فردی(شأن و منزلت، استقلال و خودمختاری و محرمانه بودن) و حیطه های ساختاری یا مشتری مداری(کیفیت تسهیلات رفاهی، حق انتخاب، دسترسی به شبکه های حمایت اجتماعی و توجه به موقع) بر اساس چک لیست در سیستم سلامت شهرستان مراغه مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق بر این اساس صورت گرفته که آیا نظام پاسخگویی در سیستم سلامت شهرستان مراغه از مطلوبیت لازم برخوردار می باشد؟ چک لیست ارزیابی پاسخگویی سیستم سلامت بین نمونه آماری توزیع و تکمیل گردید سپس اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای بررسی فرضیه ها از آزمون تی تک نمونه ای و برای الویت بندی ابعاد پاسخگویی از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که پاسخگویی سیستم سلامت شهرستان مراغه از مطلوبیت لازم برخوردار است، و توجه به موقع، احترام و شأن، محرمانه بودن، انتخاب مراقبت کننده، کیفیت تسهیلات رفاهی، حمایت اجتماعی و استقلال و خودمختاری به ترتیب اهمیت قرار می گیرند.

هدف اصلی این تحقیق، پیش‏بینی رفتار شهروندی سازمانی بر اساس تناسب شخص _ سازمانی و تعهد سازمانی در کمیته امداد فارس است. روش تحقیق حاضر، از منظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و طرح تحقیق به صورت توصیفی – همبستگی به شیوه‏ی پیمایشی است، و از نرم افزار spss استفاده گردید که ابتدا مشخصات توصیفی متغیرهای تحقیق نظیر درصد فراوانی کمینه _ بیشینه بدست خواهد آمد. پس از ارائه ماتریس همبستگی از روش رگرسیون چند متغیره جهت تعیین سهم متغیرهای پیش‏بین در متغیر ملاک استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان مراکز کمیته امداد فارس با تعداد 1185 کارمند می باشد که جهت برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد، که 291 نفر مناسب این تحقیق بودند، به لحاظ احتمال عدم برگشت کلیه پرسشنامه ها 300 پرسشنامه میان جامعه مورد نظر توزیع گردید. کلیدی‏ترین نتایج این پژوهش این است که: تناسب شخص‏- سازمانی و تعهد سازمانی توانایی پیش‏بینی رفتار شهروندی را دارند واز بین شخص‏- سازمانی و تعهد سازمانی بیشترین قدرت تبیین رفتار شهروندی توسط متغیر شخص‏- سازمانی است. همچنین از بین مولفه‏های تعهد سازمانی بیشترین مولفه پیش‏بین برای رفتار شهروندی مربوط به مولفه‏ی تعهد عاطفی است. همچنین تناسب شخص‏- سازمانی توانایی پیش‏بینی رفتارشهروندی در بعد فردی و سازمانی را دارد. تناسب شخص‏- سازمانی نیز توانایی پیش‏بینی تعهد سازمانی، تعهد عاطفی، تعهد هنجاری را دارد اما توانایی پیش‏بینی تعهد مستمر را ندارد. به علاوه، تعهد عاطفی و تعهد هنجاری توانایی پیش‏بینی بعد فردی و بعد سازمانی رفتار شهروندی را دارند. همچنین تعهد مستمر توانایی پیش‏بینی بعد فردی رفتار شهروندی را دارد اما توانایی پیش‏بینی بعد سازمانی رفتارشهروندی را ندارد. واژه های کلیدی: رفتار شهروندی، رفتار شهروندی فردی، رفتار شهروندی سازمانی، تناسب شخص _ سازمانی، تعهد سازمانی

با توجه به رقابت سازمانها در جامعه کنونی، اهمیت رفتار سازمانی و موضوعات مربوط به آن بیش از پیش نمایان می گردد از اینرو هدف اصلی از پژوهش حاضر تبیین رابطه بین ارزشهای سازمانی و درگیری شغلی در کارکنان مرکز بهداشت شهرستان شیراز «شهدای والفجر و شهدای انقلاب» می باشد. که این دو موضوع از عوامل مهم در اثربخشی سازمان می باشد. این پژوهش توصیفی، تحلیلی که در بین 122 نفر از کارکنان زن و مرد شاغل در مرکز بهداشت شهرستان شیراز انجام گرفته است، تعداد نمونه مذکور به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. به منظور اندازه گیری متغیرارزشهای سازمانی از پرسشنامه سیویرس (2000) استفاده شد و برای متغیر درگیری شغلی، از پرسشنامه کانونگو (1982) استفاده شده است، که پایایی و روائی آن نیز مورد تأیید قرار گرفته است، در تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصهای آمار توصیفی، آزمونهای تی تست، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین ارزشهای سازمانی و درگیری شغلی در کارکنان مرکز بهداشت شهرستان شیراز رابطه مثبت معناداری وجود دارد و همچنین بین پنج مولفه مختلف ارزشهای سازمانی و درگیری شغلی نیز این رابطه مثبت معنادار دیده شده است، همچنین این پژوهش نشان داد که بین ارزشهای سازمانی و درگیری شغلی با توجه به جنسیت کارکنان تفاوت معناداری وجود ندارد.

نیروی انسانی مهمترین منبعی است که همواره چرخ شرکت های تعاونی بدست آن ها می چرخد و پیشرفت و تداوم این شرکت ها به میزان توانمندی آن ها بستگی دارد. علی الخصوص در محیط کسب و کار امروزی که رقابت روزافزونی بین شرکت ها و موسسات وجود دارد و کیفیت کالا و خدمات ارائه شده و جلب مشتریان از اهمیتی خاص برخورد دار است به همین دلیل در این تحقیق سعی شده است عوامل موثر بر توانمندسازی شرکت های تعاونی کشاورزی شهرستان شیراز بررسی شود. متغیر وابسته توانمندسازی است که دارای ابعاد حساس شایستگی، احساس خودساماندهی، احساس موثر بودن و احساس معناداربودن می باشد و متغیر مستقل عوامل موثر بر توانمندسازی است که به دو دسته راهبردهای مدیریتی با ابعاد تسهیم اطلاعات، تصمیم گیری مشارکتی و تفویض اختیار و عوامل فردی با ابعاد آموزش تعاونی، آگاهی از قوانین و مقررات تعاونی و میزان تحصیلات تقسیم بندی شده است. در فرضیه های اصلی بین راهبردهای مدیریتی و عوامل فردی با توانمندسازی رابطه برقرار گردید و در فرضیه های فرعی بین هر یک از ابعاد راهبردهای مدیریتی و عوامل فردی با توانمندسازی و هر یک از ابعاد آن رابطه برقرار گردید. نتیجه این تحقیق حاکی از آن است که بین راهبردهای مدیریتی و عوامل فردی و هر یک از ابعاد آن ها با توانمندسازی و ابعاد آن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد اما بین میزان تحصیلات و توانمندسازی و هر یک از ابعاد آن تفاوت معناداری وجود ندارد.

نظام پیشنهادات، نظام همکاری فکری و عملی کارکنان یک سازمان با سطوح مختلف مدیریتی آن سازمان است. در نظام پیشنهادات، کلیه افراد سازمان، فعالانه در حل مسائل و ارتقای بهره وری سازمان تلاش نموده و در قالب ارائه طرح و پیشنهاد به سازمان با مدیریت سازمان همکاری می نمایند. بدین طریق یک نظام همفکری و هم اندیشی برای رسیدن به اهداف سازمان به وجود آمده و مدیریت سازمان از این گنجینه ی غنی طرح ها و پیشنهادات برای نیل به اهداف سازمانی بهره می جوید. در جوامع امروزی که مدیریت سازمانها با چالشهای متعددی روبرو است، نیاز به اجرای نظام پیشنهادات، به عنوان راهکاری عملی در فرآیند مدیریت به روز یک سازمان، پر رنگ تر جلوه می نماید و کشور ما نیز از این نیاز مستثنی نیست که البته در سازمان های مختلفی نظام پیشنهادات به اجرا درآمده است و جهاد کشاورزی استان فارس نیز از جمله این سازمان ها است. از راهکارهای بررسی نتایج اجرای نظام پیشنهادات در یک سازمان، ارزیابی عملکرد است. ارزیابی عملکرد، فرآیندی جامع و منظم است که در آن فعالیت ها، فرآیندها و نتایج حاصله از اجرای نظام پیشنهادات، با اهداف و معیارهای تعیین شده سازمانی مقایسه می شود و بر اساس یافته های حاصله می توان نسبت به بهبود وضعیت سازمان بر اساس یک مدل تعالی ای.اف.کیو.ام اقدام کرد. تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی – مقایسه ای است که هدف اصلی آن ارزیابی نظام پیشنهادات در جهاد کشاورزی است و قلمرو مکانی این تحقیق جهاد کشاورزی استان فارس می باشد. در این تحقیق کارکنان جهاد استان فارس به پرسشنامه ارزیابی عملکرد نظام پیشنهادات با استفاده از مدل ای.اف.کیو.ام پاسخ داده اند و پاسخ های جمع آوری شده، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به کارگیری آزمون t تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شد که نشان دهنده عملکرد مثبت نظام پیشنهادات در جهاد کشاورزی استان فارس می باشد.

هدف این پژوهش بررسی تاثیر دو شیوه ی آموزش مورد استفاده (کارگاه و کلاس درس ) و نحوه ی اجرای آنها (درون سپاری که توسط خود سازمان و در محیط سازمان برگذار می شود یا برون سپاری که توسط سازمان های آموزشی آزاد برگذار می شود) بر توانمندسازی کارکنان است. همچنین این پژوهش موثرترین شیوه آموزش را شناسایی می کند. طرح تحقیق در ردیف تحقیقات شبه آزمایشی قرار می گیرد که با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون به اجرا در می آید. و ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه ای است که توسط اسپریتزر و میشرا(1992) طراحی شد و توسط اسپریتزر(1995) بر اساس الگوی توانمندسازی توماس و ولتهوس توسعه یافت و بعد اعتماد از پرسشنامه میشرا به آن افزوده شده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه ی کارکنان تعاونی های خدماتی شهر شیراز را در بر می گیرد. و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران و روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد به این صورت که به دلیل بالا بودن حجم جامعه و پراکندگی گرایش های موجود در جامعه در مرحله ی اول با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 8 خوشه به صورت تصادفی انتخاب شد و در مرحله ی دوم به دلیل تفاوت حجم جامعه در هر خوشه از روش نمونه گیری طبقه بندی شده نسبی برای انتخاب حجم نمونه در هر گرایش(خوشه)استفاده گردید در این پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد و بررسی های انجام شده به این نتیجه رسید که تمام انواع آموزش می توانند باعث بهبود توانمندی کارکنان شوند اما این تاثیر به یک میزان نیست. در این میان شیوه کارگاهی برون سپاری شده بیشترین تاثیر و شیوه کلاس درس درون سپاری شده کمترین تاثیر را بر توانمندسازی کارکنان داشتند. همچنین ، این نتیجه به دست آمد که جنسیت و سن افراد نمی تواند بر میزان توانمندی حاصل از آموزش موثر باشد اما تحصیلات و سابقه می توانند بر میزان توانمند شدن افراد در اثر آموزش های ارائه شده اثر بگذارند. بطوری که هرچه سطح تحصیلات و سابقه افراد کمتر باشد تاثیر آموزش بر توانمندسازی کارکنان بیشتر است.

بالندگی سازمان به آمیزه ای اثربخش از منابع مالی،انسان،ماشین و سرمایه بستگی دارد.در بازارهای رقابتی که با اندک سهل انگاری ،سازمان به زوال کشانده می شود ،اهمیت رفتار سازمانی و موضوعات مربوط به آن بیش از پیش نمایان می گردد. از این رو در این تحقیق پژوهشگر ضمن آگاهی از اهمیت دو مبحث توانمندسازی روانشناختی و کیفیت زندگی کاری به تبیین رابطه بین این دو متغیر پرداخته است. محقق ابعاد مختلف توانمندسازی روانشناختی و ویژگی های جمعیت شناختی را با کیفیت زندگی کاری در دادگستری شیراز با استفاده از تحلیل های آمارتوصیفی و استنباطی از قبیل آزمون های تی ،تحلیل واریانس،رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار داده که نتایج بدست آمده مویدرابطه معنی دار بین توانمندسازی روانشناختی و کیفیت زندگی کاری می باشد. از بین فرضیات فرعی نیز بجز رابطه احساس شایستگی با کیفیت زندگی کاری ، وجودرابطه معنی دار بین سایر ابعاد توانمندسازی روانشناختی شامل احساس موثر بودن،خودسامانی،معنی دار بودن و اعتماد با کیفیت زندگی کاری مورد تایید قرار گرفت .شایان ذکر است که متغیر اعتماد بیشترین تاثیر را بر کیفیت زندگی کاری داشته و پس از آن متغیرهای خودسامانی ومعنی داربودن قرار دارند. همچنین از بین ویژگی های جمعیت شناختی، نتایج تنها از وجود رابطه معنی دار بین وضعیت تاهل با کیفیت زندگی کاری حکایت داشت و رابطه بین جنسیت ،تحصیلات و سابقه خدمت با کیفیت زندگی کاری مورد تایید قرار نگرفت.

مفهوم کیفیت زندگی کاری امروزه به یک موضوع اجتماعی- سازمانی عمده در سرتاسر دنیا مبدل شده است، در جامعه امروز بهبود زندگی کاری به صورت یکی از مهمترین اهداف سازمان و کارکنان آن در آمده است. همچنین ارتقاء سطح کیفیت زندگی کارکنان در سازمان ها مستلزم شناخت نسبت به مولفه های آن می باشد چرا که ادراک و برداشت ذهنی کارکنان نسبت به مولفه های کیفیت زندگی کاری بیانگر وضعیت خوب یا ضعیف بودن آن در سازمان است. هدف از این پژوهش مقایسه و بررسی کیفیت زندگی کاری کارکنان سالم و معلول ادارات شهر شیراز می باشد. برای رسیدن به این قیاس از مدل کیفیت زندگی کاری کاسیو که دارای 8 بعد می باشد استفاده گردید. پرسشنامه مربوطه در بین نمونه آماری پژوهش توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اکثریت کارکنان معتقدند که دارای کیفیت زندگی کاری شغلی نسبتاً پایینی هستند و این کیفیت در بین افراد معلول کمتر از افراد سالم است. یافته های این پژوهش می تواند راهگشای مسیر مناسبی برای حمایت از افراد (سالم و معلول) و استفاده از پتانسیل آنها جهت رشد و شکوفایی جامعه باشد.

هدف اصلی این تحقیق، تبیین رابطه اعتماد با رفتارهای فردی و سازمانی شهروندی است. روش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق نیز شامل کلیه کارمندان اداره کل تأمین اجتماعی فارس و شعب پنج گانه شیراز است که با توجه به نمونه گیری صورت گرفته(217 نفر) از طریق روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای متناسب و تجزیه تحلیل آنها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و ...، نتایجی به این شرح بدست آمد: بین اعتماد و رفتارهای فردی و سازمانی شهروندی در سازمان رابطه وجود دارد. به عبارتی روشن تر با افزایش اعتماد رفتارهای فردی و سازمانی شهروندی در سازمان افزایش می یابد.همچنین مشخص شد که بین اعتماد به مدیر و برخی از مولفه های آن یعنی شایستگی، خیرخواهی، صداقت ، عملگرا بودن و اطمینان داشتن به مدیر، با رفتارهای فردی و سازمانی شهروندی رابطه وجود دارد. اما بین یکی از مولفه های بعد اعتماد به مدیر یعنی ثبات رفتاری مدیر و رفتار فردی و سازمانی شهروندی رابطه معنی داری بدست نیآمد. در ادامه نیز معلوم گردید که، بین اعتماد به سازمان و برخی از مولفه های آن، یعنی صداقت، خیرخواهی، اطمینان به سازمان، با رفتارهای فردی و سازمانی شهروندی در سازمان رابطه وجود ندارد. اما بین ثبات سازمان و رفتار فردی و سازمانی شهروندی رابطه وجود دارد. همچنین بین اعتماد به مدیر و رفتارهای فردی شهروندی نیز رابطه وجود دارد. اما بین اعتماد به سازمان و رفتارهای سازمانی شهروندی رابطه معنی داری بدست نیآمد. در ادامه نتایج نشان دادند که متغیرهای جمعیت شناختی(جنسیت، سابقه کاری، تحصیلات، موقعیت سازمانی، و نوع استخدام) ارتباط معنی داری با رفتار فردی و سازمانی شهروندی ندارند. به طور کلی به این نتیجه رسیدیم که، برای تشویق این گونه رفتارها، باید مقوله اعتماد سازی در سازمان را، از طریق مولفه های شایستگی مدیر، صداقت مدیر، عملگرا بودن مدیر، اطمینان به مدیر و ثبات سازمان تقویت نمود.

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد مزیت رقابتی در عملکرد کار آفرینی سازمانی در مدیران شهرک صنعتی شیراز انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران شهرک صنعتی شیراز بودند و نمونه پژوهش به حجم 218 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه های مزیت رقابتی و عملکرد کارآفرینی سازمانی بود که توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. نتایج آزمون های همبستگی و ضریب رگرسیون حاکی از آن است که هر چه میزان کیفیت خدمات، کاهش هزینه، استفاده بهینه از زمان و انعطاف پذیری افزایش یابد، عملکرد کارآفرینی بهبود نیز می یابد. از سویی دیگر، افزایش مزیت رقابتی نیز می تواند به افزایش مشتری مداری، کیفیت، بهره وری و نوآوری کمک نماید. در کل نتایج این تحقیق بیان گر توجه بیشتر مدیران به متغیر مزیت رقابتی به عنوان عاملی سازمانی در جهت افزایش عملکرد کار آفرینی در مراکز صنعتی است.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین بوروکراسی و کارآفرینی سازمانی کارکنان شرکت نفت و گاز گچساران انجام گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش 335 نفر از کارکنان شرکت نفت و گاز گچساران را تشکیل می‏دهد که 117 نفر از آن‏ها انتخاب و پرسشنامه‏های کارآفرینی سازمانی آنتونیک و هیسریچ و بورورکراسی دوبرین را پاسخ دادند. از آن‏جا که فرضیه اصلی تحقیق این است که بین بوروکراسی و کارآفرینی سازمانی کارکنان شرکت نفت و گاز گچساران رابطه معناداری وجود دارد، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‏ها با استفاده از نرم افزار spssبه طور کلی نشان می‏دهد که به جز بعد خودتجدیدی از ابعاد کارآفرینی سازمانی بقیه ابعاد دارای رابطه منفی با بوروکراسی است، این بدین معنا است که با افزایش بوروکراسی در بین کارکنان شرکت نفت و گاز گچساران ابعاد کارآفرینی سازمانی (واحدها و کسب و کارهای جدید، نوآوری در فرآیند و محصولات/خدمات، تغییر شکل سازمان، ریسک پذیری، پیشگامی، رقابت تهاجمی) کاهش می‏یابد، هم‏چنین نتایج حاصل از آزمون تی نشان می‏دهد که میزان کار آفرینی مردان بیش از زنان است به طوری که میانگین نمره مردان از متغیر بوروکراسی 3/90 است در حالی که این میانگین برای زنان 4/80 است. هم‏چنین رابطه‏ای بین میزان کارآفرینی و سن، سابقه خدمت و وضعیت تأهل کارکنان وجود ندارد. واژه‏های کلیدی: کارآفرینی، کارآفرینی سازمانی، بوروکراسی.

نتایج پژوهش نشان داد که هنجارهای ذهنی بر قصد رفتار کارکنان، ادراک سودمندی و سهولت درک شده در استفاده از تکنولوژی اینترنت تأثیرگذار است. همچنین ادراک سودمندی بر قصد رفتار و رفتار کارکنان در استفاده از تکنولوژی اینترنت تأثیرگذار است و سهولت درک شده در استفاده بر قصد رفتار کارکنان در استفاده از تکنولوژی اینترنت تأثیرگذار است، حمایت دولت بر ادراک سودمندی و استفاده از تکنولوژی اینترنت تأثیرگذار است، حمایت سازمانی بر ادراک سودمندی و استفاده از تکنولوژی اینترنت تأثیرگذار است و در نهایت قصد رفتار بر رفتار کارکنان در استفاده از تکنولوژی اینترنت تأثیرگذار است. نتیجه اینکه، رفتار واقعی تابعی مستقیم از قصد رفتاری می باشد. قصد رفتاری تابعی از نگرش و هنجارهای ذهنی است. به عنوان یک قانون عمومی، هرچه نگرش و هنجارهای ذهنی نسبت به یک رفتار مطلوبتر باشد و کنترل رفتاری درک شده قوی تر باشد قصد فرد برای اجرای رفتار قوی تر می شود.

پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی بین اصول سازمان یادگیرنده و تعهد سازمانی کارکنان شرکت توزیع نیروی برق منطقه‏ای فارس انجام شد که از نوع توصیفی-همبستگی می‏باشد. جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت برق منطقه‏ای فارس (350 نفر) بودند که حجم نمونه پژوهشی 170 نفر به صورت تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شد. در این پژوهش همبستگی بین مولفه‏های سازمان یادگیرنده با ابعاد تعهد سازمانی کارکنان مورد بررسی قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه‏های تعهد سازمانی آلن و می‏یر و سازمان یادگیرنده سنگه بود. جهت تحلیل داده‏ها از نرم افزار spss17 و آزمون‏های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تی تست استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین سازمان یادگیرنده و تعهد سازمانی رابطه معنادار مثبت (05.0>p) وجود دارد. به‏علاوه، مشخص شد بیشترین و کمترین نوع تعهد به ترتیب مربوط به تعهد عاطفی و تعهد مستمر می‏باشد و میانگین نمره تعهد سازمانی 25/79 می‏باشد. همچنین مشخص شد بیشترین و کمترین نمره کارکنان از نظر مولفه‏های سازمان یادگیرنده به ترتیب مربوط به نگرش سیستماتیک و مدل‏های ذهنی می‏باشد و میانگین نمره سازمان یادگیرنده کارکنان 28/90 می‏باشد. علاوه‏ بر ‏این، مشخص شد که ابعاد تعهد سازمانی با سن، جنس، سابقه خدمت و تحصیلات ارتباط معنادار دارند، در حالی که مولفه‏های سازمان یادگیرنده فقط با تاهل و سابقه خدمت ارتباط آماری معنادار (05.0>p) نشان دادند. بنابراین وجود ارتباط بین سازمان یادگیرنده و تعهد سازمانی را می‏توان این‏گونه تفسیر کرد که وقتی فرد دیدگاه مثبتی در مورد شرایط تقویت و افزایش اطلاعات و مهارت‏های خود در سازمان داشته باشد، نسبت به آن سازمان علاقه‏مند می‏شود و در نتیجه برای رساندن سازمان به اهداف خود تلاش و کوشش می‏نماید.

امروزه محیط سازمان ها بیش از هر زمان دیگری پیچیده ، پویا و متحول شده است و دگرگونی ها یکی پس از دیگری مدیران را با چالش های جدیدی رو به رو می سازد . بقاء و بالندگی در چنین محیط هایی تنها با تغییر و سازگاری با پویایی ها امکان پذیر می باشد که لازمه ی آن کنترل یادگیری و توجه به ویژگی های تأثیرگذار بر فرایند یادگیری سازمانی است . بدیهی است چیزی را که نتوان اندازه گیری کرد نمی توان اداره و کنترل نمود . نوشتار حاضر پژوهشی توصیفی – پیمایشی با عنوان " سنجش ظرفیت یادگیری سازمانی " می- باشد که تعداد 195 نفر از کارشناسان و مدیران حوزه ی صف و ستادی اداره ی کل بنادر و دریانوردی استان بوشهر را به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با رعایت نسبت از میان جامعه ی آماری 385 نفره مورد بررسی قرار می دهد . مدل مفهومی این پژوهش برگرفته از چارچوب نظری معیارهایی است که ریکاردو چیوا و همکاران (2007) در ارتباط با سنجش ظرفیت یادگیری سازمانی ارائه نموده اند . در این مدل عوامل تشکیل دهنده ی یادگیری سازمانی در پنج بعد بیان شده که شامل : 1 . تعامل با محیط خارجی 2 . تشویق و حمایت 3 . تصمیم گیری مشارکتی 4 . ارتباط منظم 5 . ریسک پذیری . با سنجش ظرفیت یادگیری سازمانی می توان مشخص نمود سازمان تا چه میزان خود را با تغییرات محیطی انطباق داده است ، اگر این مهم بخوبی انجام نشود واضح است که ضعف های سیستم سازمانی مشخص نخواهد شد . نتایج نشان داد در کل ظرفیت یادگیری سازمانی و ابعاد آن وضعیت مطلوبی ندارند. بنابراین با بررسی و ارزیابی نتایج و اقدامات رهبری اندشمندانه می توان زمینه سوق سازمان را به سمت یادگیرنده فراهم نمود .

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر استراتژی های مدیریت دانش و یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی با نقش واسطه ای نوآوری به روش تحلیل مسیر می باشد. این پژوهش از نظر هدف ، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات و داده ها از نوع توصیفی – همبستگی است.جامعه آماری شامل630 نفر از کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس است که روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک مورد استفاده قرار گرفت وحجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 174 نفر می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی وبه منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که همه ابعاد یادگیری سازمانی به جز بعد تعهد مدیریتی بر عملکرد سازمانی به طور مستقیم و غیر مستقیم (به واسطه نوآوری)به شکل معناداری اثر گذار می باشند.همچنین نتایج پژوهش نشان دادکه استراتژی های مدیریت دانش به صورت مستقیم بر عملکردسازمانی اثر گذار است اما اثر غیر مستقیم استراتژی های مدیریت دانش (به واسطه نوآوری )بر عملکرد سازمانی معنادار نمی باشد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.